به نام خالقِ بیهمتا.
سلام دوستان عزیز.
من بازم اومدم و این بار با دو رمان از دوما
رمانهای کاردینال ریشیلیو و کنت دو مونت کریستو.
قبل از گذاشتن لینکهای دانلود, یه خلاصه از هر کدوم مینویسم.
امیدوارم خوشتون بیاد.
درباره کتاب کنت دو مونت کریستو:
نام کتاب : در زبان اصلی لو کنت دو مونته کریستو و در ایران کنت مونت کریستو
نویسنده : الکساندر دومای پدر
زبان : فرانسوی
مترجم: در ایران این کتاب اولین بار توسط شاهزاده میرزا طاهر اسکندری ترجمه شد . ذبیح الله منصوری ترجمه ای بی نظیر از این کتاب به جای گذاشت و پس از او ده ها نفر دیگر این کتاب را ترجمه کردند .
حجم کتاب : کتاب در ایران با ترجمه ذبیح الله منصوری توسط انتشارات زرین چاپ شده و در سه جلد 600 صفحه ای است . افرادی که حوصله خواندن آن را ندارند ، می توانند ترجمه و تلخیص آن را از انتشارات افق توسط محسن فرزاد دریافت کنند .
خلاصه:
ادموند دانتس، دریانوردی زندانی و مسافری مرموز با چندین چهره، میخواهد با ثروتهای افسانهوار خود طبقه اشراف پاریس را به هم بریزد.
دانتس در ۱۸۱۵، در روز ازدواجش، به اتهام دروغین طرفداری از ناپلئون در بندر مارسی زندانی میشود و بر اثر سعایت رقیب عشقیش، فرنان، و رقیب تجاریش، دانگلار، مدت چهارده سال محبوس میماند و این واقعه، در عین حال، به نفع مقاصد سیاسی یک قاضی جوان و جاهطلب به نام ویلفور است که در زندانی شدن او دست دارد.
در سیاهچال پس از چندین سال از زندانی شدنش، متوجه میشود که زندانی دیگری مشغول حفاری جهت فرار کردن از زندان است. سرانجام او نیز مشغول به کار میشود و متوجه میشود که او “آبهفاریا” یک کشیش و دانشمند ایتالیایی است.
آبهفاریا، نقشه گنج سرشار جزیرهی مونتکریستو را در اختیار او میگذارد. ولی درست قبل از اینکه بتوانند نقشه فرار خود را نهایی کنند آبه میمیرد.
دانتس با طرح بسیار ماهرانهای از زندان میگریزد، گنج را به دست میآورد، به پاریس میرود و از سه دشمن خود انتقام وحشتناکی میگیرد.
دانتس از حد همه قوانین انسانی و الهی فراتر میرود و مانند تقدیر، بیرحم و تزلزلناپذیر میشود.
شما میتونید جلد اول این کتاب رو از:
جلد دوم رو از:
و جلد سوم رو از:
دانلود کنید.
*****************
حالا میریم سراغ کتاب کاردینال ریشیلیو:
آرمان ژان دو پلسی دو ریشیلیو (به فرانسوی: Armand Jean du Plessis de Richelieu)(۱۵۸۵–۱۶۴۲) یا کاردینال ریشلیو که در ایران به نام عالیجناب سرخپوش (به فرانسوی: L’Eminence rouge) شناخته میشود، بزرگزاده، سیاستمدار و روحانی فرانسوی بود. .
ریشیلیو در ۱۵۸۵ در خانواده ای اشرافی متولد شد.
او در پاریس به تحصیل پرداخت و سپس به آکادمی نظامی رفت.
پس از خروج از آنجا ، به کالج کالوی نقل مکان کرد و الهیات آموخت.
او در آوریل ۱۶۰۷ طی فرمانی به عنوان اسقف تعیین شد.
تلاش ریشیلیو همواره در طمع دست یابی به قدرت بیشتر بود ؛ بنابراین ، موفق شد با استفاده از انگیزه و استعداد خویش ، پلههای ترقی را طی کند.
او به دلیل قدرت سخنوری خود ، میان بقیه اسقفها سرآمد شد؛ لذا ، ملکه ماری مدیچی او را در نوامبر 1615 به دربار فرا خواند و مشاور خود کرد.
ریشیلیو در سایه اعتبار روزافزونش ، به مقام وزارت جنگ و امور خارجه رسید.
نقش او هنگامی به چشم آمد که در ۱۶۱۷ ، ملکه مادر ماری مدیچی توسط پسرش – لویی سیزدهم – تبعید شد.
ریشیلیو به مدت چند سال ارتباط خود را با هر دو طرف حفظ کرد.
مذاکرات او به لویی سیزدهم منجر به رفع تبعید ملکه مادر و بازگشت وی به دربار شد.
ملکه مادر ، شاه لویی را متقاعد کرد که ریشیلیو به دلیل استعداد خاص خود می تواند فرد مناسبی برای اتخاذ مقام نخست وزیری باشد. سرانجام کاردینال ریشیلیو در آگوست ۱۶۲۴ به فرمان شاه به عنوان نخست وزیر تعیین شد.
دوره نخست وزیری ریشیلیو از چند جهت حائز اهمیت است:
* او نفوذ پروتستانها را در نظام اداری کشور کاهش داد.
* اصلاحات مهمی در ارتش و نیروی دریایی به انجام رساند.
* شورشهای مردمی را سرکوب کرد و قدرت مطلقه شاه را افزایش داد.
* با سیاستهای بهجا و مناسب او ، اقتدار فرانسه در اروپا رو به فزونی نهاد. او در جنگ سی ساله ، ارتش فرانسه را به پیروزیهای مهمی هدایت کرد.
درگذشت کاردینال:
ریشیلیو در آغاز سال ۱۶۴۲ در بستر بیماری افتاد. او عاقبت در نوامبر همان سال درگذشت. اندکی بعد نیز شاه لویی سیزدهم در مه ۱۶۴۳ از دنیا رفت.
کاردینال ریشیلیو اعتبار فرانسه را در اروپا بالا برد.
در داخل کشور نیز با سرکوب اشرافی که مخالف شاه بودند ، سلطنت استبدادی را به پیش برد.
دستاوردهای او هنگامی مشخص شد که شاه لویی چهاردهم – پسر و جانشین لویی سیزدهم – سیاستهای ریشیلیو را ادامه داد و سلطنت مطلقه بوربونها را به نهایت اقتدار و نفوذ رسانید.
وقتی لوییِ سیزدهم، پادشاهِ فرانسه و ملکهاش، دیگر هیچ امیدی به بچهدار شدن نداشتند، کاردینال ریشلیو، نخستوزیرِ قدرتمندِ لویی، توانست ملکه را راضی کند که ولیعهدِ فرانسه را بدون کمکِ پادشاه به دنیا بیاورد…
این یکی از صدها حکایتِ عجیب و غریبی است که حول شخصیتِ پیچیدهی کاردینال ریشلیو شکل گرفته؛ حکایتی که ممکن است راست یا دروغ باشد، اما چیزی از اهمیتِ او کم نمیکند: مردی چندوجهی و سرشار از پارادوکس: مردی که حتا سعی وافری کرد تا ایران را به منطقهی نفوذِ فرانسه تبدیل کند، مردی که در کشتارِ پروتستانها درنگ نمیکرد، مردی که مایل بود مستعمراتِ فرانسه در قارهی تازه کشف شدهی آمریکا، بدون خونریزی، و در صلحِ بومیان و فرانسویها اداره شود؛ همان مردی که به خاطرِ قبایِ سرخِ کاردینالیاش، عالیجنابِ سرخپوش نامیده میشد.
شما میتونید این کتاب رو از:
دانلود کنید.
امیدوارم از کتابها خوشتون بیاد.
تا پست بعدی خدا نگهدار.