خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

مشکلات کتب درسی دانشآموزان نابینا همچنان به قوت خود باقیست

با شروع سال جدید تحصیلی، یکی از دغدغه های اصلی معلمین و دانشآموزان مدارس استثنایی، تهیه کتابهای درسی بریل و گویاست.
کتابهایی که گاهی تا نیمه های سال تحصیلی بدست بچه ها نمیرسند یا اگر میرسند با اشکالات و ایراداتی همراهند.
چندی پیش در خبرها خواندیم که مجید قدمی، رئیس سازمان استثنایی کشور گفته بود:
«تمام کتابهای سال تحصیلی دانشآموزان استثنایی در مدارس توزیع شده است و برای اولین بار با شروع سال تحصیلی، کلیه کتابها تهیه و به مدارس داده شده است.)
خبری مسرتبخش که میتواند موجب سرور همه معلمین و دانشآموزان استثنایی باشد.
ما نیز از طرف روزنامه ایران سپید بر آن شدیم تا برای پیگیری این موضوع به سراغ تنی چند از معلمین و دانشآموزان استثنایی برویم تا ببینیم امسال روند تهیه و توزیع کتابهای درسی چگونه بوده است؟

کتابها ناقص هستند: یکی از دبیران ادبیات فارسی مجتمع دخترانه عبد العظیم، روند تهیه و توزیع کتابهای درسی را در سال جدید این طور توصیف میکند:
کتابهای درسی بریل و گویا به نسبت سال گذشته کمی زودتر بدستمان رسید. اما کتابی که دو جلدی است، جلد دو نیامده یا اینکه جلد دو آمده جلد یک آن نیامده!
کتابهای پایه هفتم و نهم نیز از لحاظ نگارشی مشکلات زیادی دارند. مثلاً خانه «5» نقطه گذاری نشده و کلمه بال، باب نوشته شده!
یکی دیگر از مشکلات کتابهای امسال این است که روی جلد کتاب نوشته شده چاپ 94 ولی وقتی کتاب را باز میکنیم متوجه میشویم همان اشکالات و ایرادات سالهای گذشته در کتاب وجود دارد.
فقط روی جلد قسمت تجدید چاپ عوض شده! * تعداد کتابها به تعداد دانشآموزان نیست: ما هر سال با مشکل کمبود کتاب درسی و دیرکرد آن مواجه هستیم.
مخصوصاً اینکه امسال کتابهای پایه پنجم تغییر کرده و عوض شده؛

با توجه به گذشت یک ماه و نیم از سال تحصیلی، هنوز کتاب «ریاضی بخوانیم» بدستمان نرسیده و باقی کتابها بدستمان رسیده اما به اندازه تعداد بچه ها نیست.
اینها صحبتهای جواد لطفی، آموزگار مقطع ابتدایی یکی از مجتمعهای آموزشی ویژه نابینایان در اسلامشهر است.
او میگوید: سال گذشته کلمات در کتابهای درسی بریل در برخی خطوط روی هم حک شده بود و خواندن را با مشکل مواجه میکرد. امسال این نقیصه برطرف شده، اما به جایش مثلاً در یک پاراگراف دو تا سه کلمه جا افتاده.
او در ادامه صحبتهایش به برخی مشکلات مفهومی کتابهای درسی پایه دبستان اشاره میکند و در این باره میگوید: در کتاب ریاضی قسمت شکلها که به صورت برجسته چاپ شده برای دانشآموزان و حتی من که معلم هستم قابل فهم نیست.
مثلاً جدول ارزش مکانی کاملاً نامفهوم کشیده شده! لطفی در بخش دیگر صحبتهایش به کتابهای گویا اشاره میکند و میگوید:
الآن چهل و چند روز از سال تحصیلی گذشته، اما تازه یکی دو روز است که کتابهای گویا بدستمان رسیده و در مورد کتابهای گویا نیز دیرکرد داشتیم.
این آموزگار در پایان از ما میخواهد در روزنامه به مشکلی دیگر اشاره کنیم و آن لوح و قلم است و در این باره میگوید:
در لوح و قلمهای جدید، کناره مهره هایش زائده هایی هستند که به صورت برجسته خودنمایی میکنند و کار نوشتن را مشکل میکنند یا اینکه در لوح حساب، لوح با مهره همخوانی ندارد.
من که خودم یک معلم هستم، به سختی میتوانم با لوح و قلمهای جدید کار کنم، چه برسد به دانشآموزان!

کتابها تقریباً به موقع بدست دانشآموزان رسید: مجتمع آموزشی نرجس، مقصد بعدی ما برای پیگیری دریافت به موقع کتابهای درسی به معلمین و دانشآموزان نابیناست.
اعتباری، مدیر مدرسه نرجس پیش از اینکه بخواهد ما را به یکی از معلمینش جهت مصاحبه معرفی کند، خودش از موضوع گزارش میپرسد و در جواب میگوید:
امسال کتابهای درسی از سوی سازمان آموزش و پرورش دچار یکسری تغییرات اساسی بود؛ به خصوص در پایه پنجم ابتدایی. برای همین تا کتابها بیایند و به بریل تبدیل شوند، نسبت به سالهای گذشته یک مقدار زمانبر بود.
اما سیستم آموزشی مدرسه ما برای جبران این دیرکرد، به خصوص در کتابهای گویا خود معلم مربوطه کتاب را ضبط میکند و در اختیار دانشآموزان قرار میدهد تا شاگردانش از درس عقب نمانند.
بعد از پایان حرفهایش، ما را به یکی از معلمین پایه پنجم معرفی میکند. «اکرم شاه محمدی». او نیز ضمن تأیید صحبتهای مدیرش میگوید:
امسال کتابهای پایه پنجم جدید است و تغییرات اساسی کرده، اما با هماهنگی و پیگیریهای لازمی که مدیر مدرسه با سازمان آموزش و پرورش استثنایی انجام داد، خوشبختانه امسال مشکل خاصی در کمبود کتاب نداشتیم.
او درباره نقصهای نگارشی کتاب میگوید: یک مقدار در برجسته سازی کتابها اشکال وجود دارد. کتابهای درسی معمولاً سالهاست که این مشکل را دارند و هنوز هم رفع نشده.
کتابها هر سال با تأخیر بدست دانشآموزان میرسند و اگر هم به اندازه همه بچه ها کتاب باشد، اما خیلی وقتها جلدهای کتاب ناقص میآید.
از لحاظ ویرایشی نیز برجسته سازی نقوش برای بچه ها واضح نیست.

فاطمی: کتابهای گویا کند خوانده میشوند.
زمانی که ما درس میخواندیم، مربوط به سالهای خیلی دور است. آن موقع سازمان بهزیستی مسؤولیت ضبط کتابهای گویا را بر عهده داشت و خیلی هم خوب از پس این کار بر میآمد.
اما الآن سازمان آموزش و پرورش استثنایی به صورت کنترات ضبط کتابها را به مؤسسات و افراد خصوصی واگذار کرده است.
همین کار باعث شده که این افراد و مؤسسات به دلیل کار ساعتی، ساعت کار را بالا ببرند و متنها را بسیار کند بخوانند یا بین متنها موسیقی پخش کنند.
همین قضیه باعث میشود تمرکز دانشآموز روی درس مورد نظر از بین برود. یکی دیگر از اشکالاتی که به ضبط کتب آموزشی وارد است، دو گوینده بودن متن یک درس است.
برای مثال، در متن درس، گوینده مرد متن مورد نظر را میخواند، بعد از چند پاراگراف یکدفعه یک گوینده زن شروع به خواندن میکند و این خودش یکی دیگر از دلایل از بین رفتن تمرکز شنونده میشود.
اینها بخشهایی از صحبتهای مرتضی فاطمی، دبیر حرفه و فن، تاریخ و عربی مجتمع آموزشی نابینایان امید مشهد است.
او که 26 سال سابقه تدریس در مدارس نابینایی دارد، در ادامه میگوید: در صدابرداری کتابهای گویا نیز اشکالاتی وجود دارد.
از جمله آنکه: یک جاهایی صدا بلند است و در پاراگرافی دیگر گوینده با صدای آهسته متن را میخواند یا در خواندن کلمات دقت لازم برای صحیحخوانی به عمل نمیآید.

اکثر کتابها چاپ 92، 93 بود: سجاد آریانفرد، دانشآموز سال سوم دبیرستان است. او میگوید:
کتابهای سال جدید به نسبت سالهای گذشته کمی زودتر بدستمان رسید. اما اکثراً چاپ سال 92، 93 بود.

نسبت به سال گذشته تغییر چندانی رخ نداده: پارسا آقالر، دانشآموز پایه دوم دبیرستان است. امسال بعد از 10 روز کتابهای درسی بدست او و همکلاسیهایش رسیده، اما هنوز جلد دوم برخی کتابها را دریافت نکرده اند.
مسؤولین مدرسه گفته اند تا یک هفته دیگر جلد دوم هم میرسد. پارسا شکوه هایی هم از کتابهای گویا دارد. او در این باره میگوید:
به نظر من کتابهایی مثل جغرافیا و تاریخ باید بریل شوند. اینطوری خیلی بهتر متوجه درس میشویم. این فقط حرف من نیست، خیلی از دوستان و همکلاسیهای من همین را میگویند.
وقتی دلیلش را از پارسا میپرسم، این گونه توضیح میدهد: وقتی کتاب به صورت گویاست، من بارها و بارها حواسم پرت میشود، چون فقط میشنوم.
ولی وقتی کتاب بریل باشد حواسم درگیر کتاب و لمس آن است و خیلی بهتر درس را متوجه میشوم.
اشکال دیگری که وجود دارد این است که گویندگان کتابهای گویا خیلی سریع و تند درس را میخوانند و فهم آن را برای ما دانشآموزان مشکل میکنند.
خودتان که بهتر میدانید، با این سیستمهای کند کامپیوتری تا نرم افزار را به عقب برگردانیم، کلی زمان میبرد.

کتاب قرآن نباید با اعراب غلط چاپ شود: سکینه قزی، آموزگار پایه ابتدایی گله مند است که کتابهای جدید التألیف دیر به دستشان رسیده است.
به خصوص در پایه پنجم ابتدایی با مشکلات فراوان از جمله کمبود کتاب یا نرسیدن جلد اول یا دوم کتاب رو برو بوده اند.
همچنین وی در مورد ویرایش کتابهای امسال میگوید: متأسفانه کتاب قرآن اعرابگذاری غلط دارد.
وقتی من با زحمت بسیار نحوه صحیح خواندن کلمات کتاب قرآن را به شاگردان آموزش میدهم و سپس از آنها میخواهم از روی درس بخوانند، میبینم که شاگرد با غلط کلمات را میخواند.
وقتی کتاب را میبینم متوجه میشوم خود کتاب درسی اعرابگذاری را غلط نگاشته و این خیلی به یادگیری لطمه میزند.
این آموزگار پایه ابتدایی در پایان صحبت هایش از ما میخواهد که این پیشنهادش را در روزنامه چاپ کنیم:
اگر ممکن است مسؤولان سازمان آموزش و پرورش استثنایی کتابهای ویژه افراد نابینا را در بعضی درسها از لحاظ متن کمی متفاوت از کتابهای بچه های عادی تدوین کنند.
مثلاً در کتاب اجتماعی نحوه عبور از خیابان که یکی از درسهای دانشآموزان است را به صورت نابینایی برای بچه ها تشریح کنند.

(لاله باهنر ایران سپید)

 

۳۱ دیدگاه دربارهٔ «مشکلات کتب درسی دانشآموزان نابینا همچنان به قوت خود باقیست»

سلام.
واقعا از دکتر قدمی بعید بود. ایشون پیشتر که در سازمان آموزش و پرورش استثنایی بودن، مدیریت قابل قبولی رو از خودشون نشون دادن.
فکر میکردیم با حضور ایشون امسال دیگه شاهد چنین مشکلاتی نباشیم، اما….

سلام آقای سرمدی.
جدا که به مشکل بزرگی اشاره کردید.
خواهر من هم امسال با همین مشکلات رو به رو شد,کتاب عربی که فقط یه جلد بود اصلا نیومده بود,و زبان جلد دوم اومده بود و جلد اول نبود.
نمیدونم نابینا تا کی باید با این مشکلات رو به رو باشه؟؟؟

سلام خانم حسینی.
جالب اینجاست که این مسائل دیگه بار مالی چندانی هم به این سازمان تحمیل نمیکنه.
بیشتر مسئله کج سلیقگی و سوء مدیریت هستش. نه عدم بودجه و این حرفا.
وقتی کتاب مشکل نگارشی داره یا جلد دومش هستش جلد یکش نیست، دیگه این سو مدیریت آقایون رو نشون میده.

سلام
آقای سرمدی خیلی متاسفم
هرچند تکراری مینویسم،
اما متاسفم که این مشکلات همچنان هست.
یادمه زمانی که من میخواستم دیپلم بگیرم کتاب ها خیلی دیر به دستم رسید
مثلا کتاب زبان دو هفته قبل از امتحان معارفه به دستم رسید.
بعضی از کتاب ها هم که به صورت نوار کاست بود اکثرا پوسیده و خراب بودند،
وای خدا میدونه که اشکم در میومد تا بتونم این درس ها را بگذرونم
ولی الآن دیگه انتظار داشتم که این مشکلات تا حدی برطرف شده باشه.
چه مصیبتی،
انگار که این رشته سر دراز داره.
دلم برای این بچه ها میسوزه به خدا،
ای کاش میتونستیم کاری براشون انجام بدیم،
اگر راهی هست که بشه کمک کنیم بگید بالاخره یه کاریش میکنیم.

سلام سرکار کاظمیان گرامی.
از دست من و همکارانم که کاری جز انعکاس این مشکلات بر نمیاد.
شما هم فکر نکنم بتونید کار چندانی در این زمینه بکنید.
این یک مشکل فراگیر در سراسر استان های کشور هستش و برای رفعش نیاز به یک عزم ملی هستش.
البته مشکل اونقدرا هم بزرگ نیست. فقط درایت و مدیریت میخواد. همین.
اصل کار وجود چاپگر های خوب و استاندارد هستش که از این جهت درسته کمی محدودیت داریم، اما در خود سازمان میدونم که این تجهیزات وجود داره.
ای کاش آقایون به جای اینکه بشینن جلسات متعدد برای تغییر نام این سازمان بذارن، در عوض مشکلات اصلی و زیر ساختی بچه ها رو حل میکردن.
نام سازمان آموزش و پرورش استثنایی به سازمان دانشآموزان با نیاز های ویژه تغییر پیدا کرده.

سلام امیر جان.
این پست منو به حال و هوای دوران تحصیل خودم برد. سالهای دهه شصت و هفتاد. اون موقع کتابها چند سال دست به دست میگشت و هر کس بسته به سلیغه خود خدمتی به کتاب میکرد و سال بعد سراغ دانشآموزان یک سال پایینتر از خودش میرفت و با وارسی کتابهای اونها کتاب سال قبل خودش رو میشناخت و از یادآوری خدمتی که به کتاب کرده بود, کلی ذوق میکرد و کیفور میشد. خخخ. مثلا صفحه ای از کتاب رو پاره میکردن یا چند کلمه رو پاک میکردن یا از همه بدتر شیطنت میکردن و در صفحه آخر کتاب با لوح و قلم مینوشتن: این کتاب بعد از من به دست هرکس که برسد, . . . است. خخخ. در خصوص کتابهای گویا هم باید عرض کنم که ما که شبانه روزی بودیم, تو هر کلاس, سهممون یه ضبط صوت درب و داغون بود و یه سری نوار مستهلک که دست نماینده کلاس بود و ما مجبور بودیم سر ساعت معینی قرار بذاریم و به صورت گروهی درس بخونیم. برای در اختیار داشتن یه سری نوار به صورت تکی باید به تعداد نوارهای اون پایه, نوار خام تهیه میکردیم و به کتابخونه آموزشگاه میدادیم که برامون تکثیر کنن که اون هم برای ما بچه پاپتیهای بیپول مقدور نبود. یادش به خیر! بارها پیش اومد که نوار پاره شد و وسط کار ما رو گذاشت تو خماری. خخخ.
از اونجا که شما بیشتر مشکلات مدارس پایتخت رو انعکاس دادی, من هم اول مشکلات زمان تحصیل در آموزشگاه رو گفتم. وضعیت شهرستان رو که دیگه بهتره راجع بهش چیزی نگم. دبیر رابط بهمون نمیدادن. ماهها از سال تحصیلی میگذشت و کتاب و نوار نمیرسید. تو کلاس تا دبیرا اسم ما رو میگفتن که ازمون درس بپرسن, با کلی ترس از آبروریزی و خجالت میگفتیم: آقا هنوز کتاب و نوارهای ما نرسیده. این جمله که توجیه قابل قبولی برای دبیران مدارس عادی نبود, واکنشهای مختلف و در اکثر موارد ناخوشایندی رو از جانب اونها موجب میشد و از همه بدتر این جمله شده بود اسباب تفریح و تمسخر بچه ها. اونها که خودشون مدام دنبال بهانه ای برای در رفتن از زیر کار بودن, به ما میگفتن: خوش به حال شما که با گفتن یه جمله خودتونو راحت میکنید!!! دیگه نمیدونستن که ما شب امتحان با چه مشقت و بدبختی عقبموندگیهامونو جبران میکنیم و از حضور منفعل در کلاس و احساس بیهودگی چه عذابی میکشیم.
بگذریم. به قول شاعر:
شرح این هجران و این خون جگر,
این زمان بگذار تا وقتی دگر.
به هر حال این روزها با این همه پیشرفت و توسعه امکانات انتظار میره که بچه ها حد اقل دیگه با مشکلات این چنینی مواجه نباشن.
جا داره به سهم خودم از همه معلمان و مدیران عزیز که خودشون دست به کار میشن و سعی میکنن بخشی از این نارساییها رو جبران کنن و به هر نحو ممکن منابع آموزشی رو به دست بچه ها برسونن, تشکر کنم.
امیر جان از تو هم بابت انعکاس این مقاله و اطلاعرسانی تشکر میکنم. امید که به همین زودیها گامهای موثری در جهت رفع مشکلات آموزشی بچه های نابینا و کمبینا برداشته بشه.
سبز باشید.

سلام
خیلی دوست داشتم پستتون را بخونم والی فونتش برای من به طرز عجیبی ریزه ولی از عنوان متوجه مطلب شدم و به همین دلیل برای دانش آموزان بی پناه غمگینم و برای مسولین نا مسول عمیقا ابراز تاسف میکنم
و یک سوال کاملا بی ربط چرا فونت پست شما با بقیه فرق داره؟

سلام به روشنک. باید بررسی کنم ببینم چرا چنین مسئله ای رخ داده.
اما فعلا میتونی از افزونه ای که در سایت قرار دادیم و با اون میتونی اندازه فونت متنو به دلخواه خودت تنظیم کنی استفاده کن تا بررسی کنم چرا این مسئله اتفاق افتاده.
از ۸۰ تا ۲۰۰ درصد هست که میتونی روش کلیک کنی و متن رو درشتتر کنی.
ممنون از حضورت.

سلام بر جناب خبرنگاران گرامی آقای سرمدی و لاله خانم با هنر
جدا جای بسی بسیار تأسف هست …. دانش |آموزان امروز آینده ای هست که ما ده بیست سال قبل روشن تصورش می کردیم و تکنولوژی کلا علامت تعجب …..
امیدوارم کمی حد اقل کمی مسوولین ما معلولین رو هم آدم حساب کنند ….. باشد که رستگار شویم….

سلام بانو.
آره واقعا همون تکنولوژی و علامت تعجب!!!!!!!!
در کشور های اروپایی بچه ها برای درس خوندن دارن علاوه بر کتب بریل از دیزی پلیر برای کتاب های گویاشون استفاده میکنن.
اما ما هنوز اندر خم نوار کاست و این حرفاییم.
جالب اینه که از پس همینم به درستی بر نمیایم.
مرسی وکیل گرامی.

سلام لعنت به این آموزش و پرورش.

بیشتر از نصف کتابهای ما نیومدن.

اونا رو هم گویاش رو دان میکنیم حالا اون هیچ کتابهای گویا مال سال قبل هستن که هیچ.
حالا درست و حسابی نمیخونن مثلا ی مرد هست با لهجه اصفهانی میخونه من هم سر در نمیارم.
یا این نه توی کتاب تفکر و پژوهش میبینی حرف میزنن ی دفعه ی آهنگ اومد سوت زد هرچی یاد گرفتیم از مغز ما رفت.

لطفا آموزش و پرورش اینا رو درست کنه.

اگه کتابها هم برای نابینا عوض بشن بدبخت میشیم ما که تو مدارس عادی درس میخوانیم.

حالا اگه ی مدرسه درست و حسابی برای نابینایان اردبیل داشتن چیزی نمیشد؟

ی مدرسه دارن تو اون دانشآموزان ابتدایی نابینایان که درس میخوانن تازه ششم هم نداره. و توش کر و لال و نابینا فلج و کم توان
ذهنی هستش.

میدیدی ی کمتوان ذهنی میومد بهت مشت یا لگد میزد تو هم مجبور میشدی بزنیش اگه نمیزدیش باید میرفتی به مدیر مدرسه میگفتی که اون هم بهت جواب نمیداد و دوتا سیلی بهت نمیزد که هیچ اونا رو هم تشویق میکرد و باید دیگه ی جوری صبر میکردی دیگه.

راهنمایی و دبیرستان هم نداشت توش دخترها و پسرها توی ی کلاس بودن من سال پنجم ابتدایی در ی کلاسی بودم که توش دوتا دختر وجود داشت دوتا پسر که یکیش من بودم.

حتی سه سال سه تا دختر بود ی پسر که من باشم.

و خواهش میکنم لطفا این کتابهای ما رو بهمون بدید و ی مدرسه درست و حسابی توی اردبیل برای نابینایان باشه.

سلام علیرضا. وقتی استانداردی برای ضبط کتب درسی تعریف نشده، نتیجش میشه همین سلیقه ای عمل کردن که در استان های مختلف هم شرایط ضبط کتب درسی متفاوت هستش.
در خصوص مدارس چند معلولیتی هم که دیگه هیچی.
محیط و زمینه درس خوندن واقعا سخته.
انشا الله که بهتر بشه.

سلام آقا امیر سالهای پیش تو محبی ما هم همین بدبختی ها رو داشتیم. یه جغرافی تهران تو دوم دبیرستان داشتیم که هیچ بینای واقعی حاضر نشد این رو بخونه. آخرشم دادن یکی از معلم های نیمه بینا نمیدونم واسه کدوم مدرسه بود خوند که وسط هر جمله اینقدر مکث داشت که کلمه ی قبلش رو فراموش میکردیم. از کتابهای بریل هم بهتره حرفی نزنم. چون سکوت شایسته تره. سپاس واسه پست خوبتون

سلام آقای سرمدی پست شما من رو برد به سالهای کودکیم و مشکلاتی که تو مدرسه داشتیم.اون وقتا که ما دانشآموز بودیم واقعا کتاب نبود گاهی مجبور بودیم بعضی از کتب رو به نوبت استفاده کنیم. یا خودمون با کمک معلمهامون بریلشون کنیم. یادمه کتاب فارسی سال دوم دبستان رو خودمون درس درس بریل کردیم، کتاب ریاضی هم یه کتاب چاپ ده سال قبلتر بود، علوم هم که هرگز نمیاومد، فقط یک سال کتب کامل اومد که اونم نمیدونم چه اتفاقی افتاده بود. خلاصه که با هر بدبختی که بود گذروندیم. ولی اگه اون موقع شرایط اینجور بود امکانات برای تبدیل کتب تو ایران کم بود، فقط چند سال از اتمام جنگ میگذشت و خب این چیزا تا حدی طبیعی بود. ولی حالا چرا؟ حالا که تکنولوژی کلی پیشرفت کرده، امکانات زیادی برای دسترس پذیری کتب درسی وجود داره، علاوه بر اون دیگه شرایط سخت اون سالها هم نیست. چرا هنوز ما مشکل داریم؟ من وقتی دانشآموزان تو کتابخونه بهم مراجعه میکنن و درخواست کمک دارن از اینکه نمیتونم براشون کاری انجام بدم واقعا متأثر میشم.

سلام
من فقط الان صؤالم این هست که پیشنهاد گویا کردن کتاب رو برای نابینایان کی ارائه داد
اگه قرار هست گویا بشه باید بریلش هم در دسترس باشه
من که یه دانش آموز تلفیقی هستم امکان این که با خودم کتاب گویا رو ببرم و با دانش آموزان پیش برم ندارم
در ضمن من هم واقعا نظرم این هست که جغرافیا که نقشه داره باید و باید بریل بشه
من خودم الان هیچ درکی از نقشه ندارم
و به خاطر همین به مشکل بر خوردم
هیچ توضیح واضحی توی این کتابهای گویا در مورد نقشه نیست

سلام زینب
اصولا اینکه تصمیم گرفته شد از مقطع راهنمایی به بعد برخی کتب گویا بشه با استدلال کاهش هزینه ها بود. چون چاپ کتاب بریل هزینه زیادی رو به سازمان وقت تحمیل میکرد.
همین سیاست و جایگزین کردن صوت به جای خط بریل، نابینایان ایرانی رو به استفاده از صوت به جای خط رسمیشون عادت داد و همین مسئله اثرات بسیار بسیار مخربی رو بر جای گذاشت.
همین که دانشجوی نابینای ما میره تحصیلات تکمیلی ارشد و دکترا اما از نوشتن یک مطلب و یک نامه ساده عاجز هستش، حال تو خود بخوان این مجمل را.

سلام امیر عزیز،
بابا شماها چرا نمیگیرید. با چنین عمل کردی باید خودتان دریابید که بابا آموزش و پرورش استثنایی پول ندارد. با چه زبانی بگوید بابا نابینا ما نمی تونیم کتاب برای تو چاپ کنیم؟ بابا تو هم مثل خیلی از خردسالان داخل مترو برو دست فروشی کن. نابینا رو چه به درس خوندن.
درضمن جناب سرمدی عزیز هیچ وقت گذشته را با حال مقایسه نکن.
خر همان اس و عوض گردیده پالان ای قلم

دیدگاهتان را بنویسید