خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

بیستمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، زمینه ها و عوامل موثر بر بهبود کیفیت مدیریت شهری برای افراد نابینا و کمبینا

درودی دگربار بر تو ای نازنین اهل مطالعه و تحقیق و پژوهش

ابتدا لینک دانلود متن مقاله با حجم کمتر از یک مگ

از اینجا.دوستت دارم

 

زمینه ها و عوامل موثر بر بهبود کیفیت مدیریت شهری برای افراد نابینا و کمبینا

 

ملیحه پیشوایی[1]،

 

زینب افسری 2،

 

آیت اله بختیاری فر

1-گروه توسعه و سلامت اجتماعی، مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقای سلامت، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد ، ایران

نشانی: خراسان رضوی- گناباد- حاشیه جاده آسیایی- مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقای سلامت- دانشگاه علوم پزشکی گناباد- صندوق پستی 397

 

ایمیل: pismaster70@yahoo.com

2-کارشناس پژوهشگری اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نور ، واحد فیض آباد مه ولات

ایمیل:afsarizinab@gmail.com

 

چکیده:

 

امروزه در جهان با تکیه بر اصول بنیادین ارزش های انسانی، برابرسازی فرصت ها برای همه اقشار جامعه با شرایط ویژه و منحصر به فرد، یکی از دغدغه های مهم جوامع بشری است. نابینایان و کمبینایان که با واقعیت موجود نه از منظر ناهنجاری های درونی (جسمی و روحی) و ناهنجاری های بیرونی(عرصه های اجتماعی ، فرهنگی، حقوقی) یکی از مهمترین اقشار ویژه درون جامعه هستند، اگر ساز وکارهای حمایتی با نگرش حق محورانه (تبعیض مثبت) در جهت برابرسازی برای آنها فراهم نگردد، نمی توانند حتی از حقوق اولیه خود برخوردار شوند؛ لذا در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به مباحث شهر، شهروندی (نابینایان و کم بینایان) و مفاهیم آنها ،حقوق شهری و مدیریت بهینه شهری، وضعیت آن در قوانین موجود پرداخته شده است، نتایج تحقیق نشان می دهد که مدیریت شهری می تواند با آموزش حقوق شهروندی و تشویق شهروندان به پیگیری حقوق خویش، اتخاذ رویکرد شهروند مداری و ایجاد فضای گفتگو میان شهروندان و مدیران شهری، اصلاح نظام اداری و … در جهت ارتقاء حقوق نابینایان و کم بینایان نقش آفرینی کند.

کلید واژه: مدیریت شهری، قوانین و مقررات، حقوق شهروندی، شهر، نابینایان و کم بینایان

مقدمه:

روند روبه رشد شهرنشینی در ایران و همنشینی فرهنگها و گروه های مختلف با یکدیگر و تبدیل روابط روستایی به روابط شهری ضرورت بازتعریف تعاملات کنشگران با یکدیگر و با نهادهای شهری را در جامعه شهری متناسب با معیارهای قانونی روزآمد و با ضمانت اجرایی قوی مشخص می کند. در عین حال نقش این مجموعه قوانین در حصول به توسعه پایدار، تبدیل انسان شهرنشین به شهروند، ظهور جامعه مدنی و انسان مدرن، مصونسازی شهر از مخاطرات، بالا بردن کیفیت محیط شهری از یک سو و از سوی دیگر محدودیتهای قوانین موجود در پاسخگویی به نیازهای شهری، وجود اصل اصطکاک منابع، پیشی گرفتن شهرنشینی بر شهرسازی(سرور،1384)، غفلت محافل علمی و دانشگاهی از توجه به این رشته نوپا، ناآشنایی اکثر مدیران شهری، جامعه حقوقی و شهرنشینان کشور با این قوانین و مقررات شهری و… از اهمیت بازشناسی و بازتعریف این حقوق و مجموعه قوانین حکایت دارند. متأسفانه در کشور ایران، این قشر آسیب دیده از بسیاری مواهب محرومند و به دلایل عدم ایمنی، نوع نگاه اجتماعی و کمبود امکانات فرهنگی انزوا گزیده اند و امکان بهره بردن از بسیاری امکانات را در سطح شهر ندارند. در هر صورت مدیریت شهری بایستی به نیازهای ما پاسخ گوید؛ زیستن، امنیت، آسایش و تعداد بی شماری از نیازهای دیگر بشری. در حقیقت تأثیر و تسلط بینایی بر تمامی حواس، به دلیل قدرت و گستردگی عملکرد آن برای بشر، کلیه امور و علوم را به نوعی وابسته به خویش نموده است. در این میان مدیریت شهری نیز بی بهره نمانده است و حداکثر استفاده را از بینایی می نماید. ولی مسأله این است که این مدیریت شهری در ورطه زیست نابینا که فاقد این ابزاراست، چگونه عمل می کند؟ و یا طرز تلقی نابینا از فضایی که ساخته شده چیست؟ آیا متناسب با درک نابینا از فضا تا به حال فضایی طراحی شده است و مدیریت شهری وارد عمل شده است؟ و یا مدیریت شهری چگونه می تواند به ما کمک کند تا به نحوه و نوع تلقی نابینا از فضا رسید؟ آیا می توان فضایی را خلق کرد که نابینا در آن احساس امنیت کند و از بودن در آن لذت ببرد؟

  • مواد و روش تحقیق

به کارگیری روش علمی در تحقیق، تنها راه دستیابی به دستاوردهای قابل قبول علمی است؛ لذا برای انجام یک پژوهش معتبر، به روش شناسی نیاز است. دستیابی به هدف های پژوهش، زمانی حاصل می شود که جستجوی شناخت با روش شناسی درست انجام پذیرد. روش شناسی، پژوهش را منظم، منطقی و اصولی کرده و جستجوی علمی را نیز راهبردی می کند(خاکی، 1391: 173).

روش این پژوهش متکی بر مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیلی همچنین استفاده از اسناد مکتوب و رسمی است؛ از این رو در قسمت طرح مسئله از اسناد مکتوب و رسمی و منابع معتبر داخلی و در قسمت مبانی نظری و محتوای اصلی کار از منابع معتبر داخلی استفاده شده است.

  • پایگاه نظری

2-1- مفهوم شهر

گرچه بسیاری از محققان و پژوهشگران شهری از خیر تعریف شهر گذشته و یافتن تعریفی واحد برای شهر به نحوی که نیازهای پژوهشی تجربی متنوع و متعدد را برآورد و برای همه انواع شهر در زمانها و جوامع گوناگون مناسب تلقی گردد غیر ممکن دانسته اند (ایزدی خرامه،1383)، اما در این قسمت می توان به پاره‌ای از تعاریفی که همگی حکایت از اهمیت شهردارند ، اشاره نمود. این تعاریف عبارتند از :

1) شهر مقوله ای است فلسفی- علمی. مقوله ای است فلسفی چون ابعاد ذهنی – هویتی شهر در فراسوی معیارهای مرسوم(چه فرهنگ گرا چه عملکرد گرا یا نوگرا)قرار گرفته و در محدوده ارزشهای پویای فرهنگی–هنری مقام می گیرد. از این رو لازم است که برخوردی فلسفی با شهر صورت گیرد. شهر مقوله ای است علمی چون ابعاد عینی و کالبدی آن در همه زمینه های اجتماعی – اقتصادی، کالبدی – فضائی و… با ضوابط و معیارهای علمی قابل سنجش است. از سوی دیگر شهر پدیده ای است مکانی – زمانی که در نقطه ای خاص ایجاد شده در فضا تکامل یافته و با گذشت زمان رشد یافته است(حبیبی،211:1383).

2) ویکتور هوگو در باره شهرها،عقیده دارد که شهرها کتابهای سنگی هستند که مفاهیم تاریخی و فرهنگی خود را به خوانندگان که همگان افراد ساکن در آنها هستند، انتقال می دهند و به صورتی نمادین، بیانگر تاریخ و عادات اجتماعی ساکنان خود هستند. مجسمه ها و ساختمانهای موجود در شهر و نقاشی ها و بیماریهای متعلق به بناها، ورق های این کتاب و کالبد و سیمای شهر به صورتی استعاری، کتابی با مضامین تاریخی- فرهنگی درباره انسان است(شادمان ، 1383:17).

3) شهر در رویکرد جغرافیایی، حاصل رابطه ای است که انسان با طبیعت به وجود می آورد به گونه ای که شهر را می توان محیطی انسان ساخت تعریف کرد. انسان برای ارضای نیازهای خود در بستر ی از دگرگونی های معنائی(نمادین)اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی فضا را نیز دگرگون می کند. این دگرگونی از خلال یک فرایند تخریب-ساختن انجام می گیرد؛ بدین معنی که برای ساختن فضاهای جدید همواره نیاز اولیه ای به تخریب فضاهای پیشین وجود دارد. این امر چرخه ای بی پایان از تخریبها و ساختنها را به وجود می آورد که شاید بتوان گفت هرگز متوقف نمی شود چه بسیار در طول تاریخ مشاهده شده است که حتی با نابودی کامل یک شهر، تاریخ آن شهر بازنایستاده و در دوره ای آتی، بار دیگر شهر در مرزهای قدیمی و یا نزدیک به آنها و با تجدید گذشته تاریخی آن بازسازی شده است(فکوهی،32:1383).

4) در رویکرد جامعه شناختی شهر به مثابه یک واقعیت اجتماعی تعریف می شود. در اینجا شهر در نهایت حاصلی است از مجموعه روابط میان بازیگران اجتماعی و بنابراین، این باور وجود دارد که شکل گیری فضاها و روابط شهری از این روابط تبعیت می کنند(همان:34).

5) از نظر اجتماعی، شهرها مکانهای مناسبی برای شکل گیری نهادهای جمعی، اعتلای ارزشهای فرهنگی، گسترش و تحکیم روابط و مناسبات اجتماعی و پاسداری از روشهای انسانی و هویتهای ملی و محلی هستند(فرجامی، 533:1383).

6) شهر فضای کالبدی حیات اجتماعی جوامع است جایی که در آن روابط انسانی و اجتماعی شکل گرفته، بارور و شکوفا می شود(رضازاده،1384).

7) شهرها تبلوری از نابرابری در روابط قدرتمند که با ظهور حکومت یعنی روابط فرماندهی / فرمانبری همخوانی(صرافی، 137:1384).

2-2- اهمیت شهر

شهرها کاملترین اَشکال ممکن آبادی انسانی اند. آنها هم چون مشعلی فروزان انوار خود را فرا راه انسانیت و تمدن پاشیده اند. آنها همچون موج شکن بر پهنه گیتی ایستاده ، امواج تعدی را در هم شکسته و بدین ترتیب به حیطه امنیت بدل گردیده اند.آنها آدمی را در وصول به نقطه اعلای فرهنگ یاری رسانیده اند. آنها در پناه دیوارهای خود محیطی مناسب را برای پرورش اصلی ترین دستاوردهای علمی و هنری فراهم آورده اند. آنها میدان آوری بوده اند که به پیروزی آزادی انجامیده است (امیریار احمدی، 1378:14). اما هر گاه یکی از ابعاد چهارگانه مفهومی شهر ذهنیت، زنده-فضا عینیت، مکان و زمان نادیده انگاشته شده و به آنها کم بها داده شود – که اغلب نیز چنین بوده است-شهر به شهر زنده در فضا تبدیل می شود آن هم تنها به دلیل حضور انسانهایی که در آن ساکن هستند و این آغاز فرایند فروریزی بنیان های زندگی شهری و شروع از هم پاشیده شدن شالوده های شهر است. شهری که دیگر نمی تواند چون یک مقوله فلسفی مورد بررسی قرار گیرد، فلسفه وجودی خویش را از دست داده است. شهری که دیگر نمی تواند با موازین علمی سنجش پذیر باشد ، عینیت واقعی بودن خود را از کف می دهد. شهری که نه در زمان بلکه در مکان زندگی می کند دارای فضاهای زنده شهری نخواهد بود و اگر جنب و جوشی در آن به چشم می خورد نه به سبب کنش و واکنشهای فضایی است که ایجاد می کند، بلکه بخاطر حضور انسانهایی است که علی رغم کارا نبودن فضای شهری مجبور به زیست در آن هستند(حبیبی، 212:1383).

حقوق عبارت است از مجموعه مقررات و اصولی که در زمان معینی بر جامعه ها حکومت می‌کنند و روابط بین افراد آن جامعه را تنظیم می نماید مانند حقوق اسلام،حقوق مدنی ایران، حقوق جزا و امثال آن. از دیدگاه اسلام، منشاءِ حق و حقوق خداوند متعادل است و قانونی که مطابق احکام اسلام وضع نگردد موجد حق نیست . از این منظر می توان حقوق را این چنین تعریف کرد: حقوق عبارت است از مجموعه قوانین و مقررات اجتماعی که از سوی خدای انسان و جهان، برای برقراری نظم و قسط و عدل در جامعه بشری تدوین میشود تا سعادت جامعه را تامین(کامیار، 20:1381-21).

2-3- نابینایان و کم بینایان

شهرها روز به روز مرزهای خود را از چند جهت گسترش می دهند و این گسترش مرزها مستقیماً با هجوم سیل جمعیتی تازه که برخورداراز انواع نیازهای روزمره و طبیعی هستند، همراه است. شهرهای ما هنوز که هنوز است، مهیای پذیرش بی دردسر بعضی گروه های اجتماعی همانند نابینایان و کم بینایان در این جامعه نیستند و نابینایان همچنان با کمبود امکانات شهری برای پاسخگویی به نیازهای اولیه خویش دست به گریبانند. شهرهای ما دایره هایی از ازدحام و شلوغی اند و در این ازدحام متکثر، نابینایان همواره با دشواریهای متعددی روبرو هستند. زندگی برای یک نابینا که مجبور است علاوه بر تحمل مشکلات زندگی روزمره شهری و مصائب ذاتی آن، تاریکی اجباری و همیشگی پیش رو را نیز تاب بیاورد، خلاصه ای از تنهایی ها است. این در حالی است که رشد و شکوفایی هر جامعه ای بستگی به چگونگی به کارگیری استعدادها و تواناییهای موجود در آن جامعه دارد. یکی از راه حل های مطمئن در تحقق این رشد، فراهم آوردن زمینه هایی است که بستر فعالیّت های جمعی را با ایجاد فرصت های برابر، فرا روی همه استعدادها قرار دهد این الگوها نابینا را قادر می سازد تا بدون کمک گرفتن از شخص همراه و به صورت مستقل در پارک های شهری تفرج کند و از بودن درآن فضا، همان اندازه احساس امنیّت و آرامش کند که دیگر افراد جامعه احساس می کنند(بمانیان،29:1393).

2-4- پیشینه تحقیق

در حوزه نظری و ادبیات جهانی در مورد تعامل فضای انسان ساخت و محیط طبیعی بسیار پرداخته شده، از جمله می توان به کتاب های جان لنگ، استوارت دت، کریستوفر الکساندر و مانند آن ها اشاره نمود. ولی این موارد بیشتر به صورت کلی پرداخته شده و به صورت مستقیم و اختصاصی به نابینایان توجهی نشده است و چه بسا در میان نابینایان افراد بزرگی بوده اند که توانسته اند با وجود ناتوانی خود را به دنیا معرفی کنند ، ولی موارد افراد خاصی بوده اند و شرایط همچنان برای افراد معمولی بسیارسخت و دشوار بوده است. در کشور ما در سال های اخیر شهرداری‌ها اقداماتی انجام دادند به هدف بهبود وضعیت معابر پیاده رو توجه به مسیر حرکتی نابینایان انجام دادند و بویژه در شهر تهران تقریباً در تمام خیابان های اصلی، برخی از معابر فرعی و بسیاری از پارک ها، مسیری جهت عبور نابینایان در نظر گرفته شده است که با محدودیّت ها و مشکلاتی همراه است(بمانیان،31:1393).

2-5- مدیریت شهری

روشن است که مشخصات و ساختار نهادهای قانونی اداره کننده شهر از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعه ای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد . مدیریت شهری به تمامی نهاد ها، سازمان ها و افرادی گفته می شود که به صورت رسمی یا غیررسمی در فرآیند مدیریت شهر اثرگذار هستند. پس مدیریت شهری فقط شهرداری و شورای شهر نمی باشد و هر عنصری که به شکلی در فرایند مدیریتی شهر اثری دارد در این حیطه قرار دارد

  • اهداف مدیریت شهری

1- ارتقای شرایط کار و زندگی همه جمعیت شهر با توجه به افراد و گروه های کم‌درآمد

2- تشویق توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار

3- حفاظت از محیط کالبدی شهر

  • وظایف مدیریت شهری

1- آماده سازی زیرساخت های اساسی برای عملکرد کارآمد شهرها

2- آماده سازی خدمات لازم برای توسعه منابع انسانی بهبود بهره وری و بهبود استاندارد های زندگی شهری

3- تنظیم فعالیت های تاثیرگذار بخش خصوصی بر امنیت سلامتی و رفاه اجتماعی جمعیت شهری

4- آماده ساختن خدمات و تسهیلات لازم برای پشتیبانی فعالیت های مولد و عملیات کارآمد موسسه های خصوصی در نواحی شهری

2-6- برنامه ریزی استراتژیک   

وظایف کنونی مدیریت شهری(صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظام های اجتماعی و سیاسی گوناگون) تنها محدود به مواردی از قبیل برنامه ریزی، خدمات رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژه های عمرانی و..نمی شود؛ بلکه جهت دهی فعالیت های شهری و ترسیم چشم انداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار از جمله مهمترین وظایف مدیران شهری به شمار می رود. یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید. بسیاری معتقدند که جامعه آینده ، جامعه ای شهر‌نشین خواهد بود ؛ بنابراین شهرها به جای این که مکان هایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی،اجتماعی و محیط زیستی باشند ؛ باید به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی ، در چارچوب ملی بدل شوند . این مراکز باید که فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها برای جمعیت ساکن در آن بلکه برای جمعیت تمامی کشور بیافرینند .امروزه، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته اند: یکی به عنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم، دیگری به عنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی ؛ از این رو باید به مسائل و مشکلات آنها ، توجه بیشتر و دقیق تر کرد. زیرا، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست،سبب رشد اقتصادی،تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان در امور شهرها می گردد ، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری ، سبب رکود اقتصادی ، نارضایتی های اجتماعی و سیاسی ، فقر ، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد.

شهرهای بزرگ را می توان، یک سازمان بزرگ دانست. در این سازمان، مجموعه ای از نهادها و شیوه ها ، در تعامل برای دستیابی به اهداف هستند. امروزه مشارکت و تعامل، مفاهیمی محوری در مدیریت شهری اند. مدیریت شهری می‌کوشد تا بین نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی، رقابت و توازن ایجاد کند. همچنین، می کوشد تا بین سه وجه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، تعادل و هماهنگی فراهم نماید تا زمینه های پیدایی شهر یکپارچه را فراهم کند.

2-7- حقوق شهری

به نظر می رسد نخستین پاسخی که از یک حقوقدان درباره تعریف حقوق شهری (Urban Law) می شنویم، چنین مضمونی را در بر گیرد: حقوق شهری، شاخه ای از حقوق عمومی و تنظیم کننده روابط شهروندان و مدیران شهری است. در تعریفی خاص تر شاید اصطلاح مزبور را به مجموعه قوانین و مقرراتی اطلاق کنند که روابط شهروندان با ادارات شهر و نهادهای ذی مدخل در امر محلی و شهری را تنظیم می‌کند و حقوق و تکالیف ناظر بر شوراها، شهرداری ها و سایر ادارات شهری را تبیین می کند. اما پس از اندکی تأمل چنین می نماید که اصطلاح حقوق شهری بیشتر ناظر به حقوق در معنای اعم خود یعنی( Rights) است و این اصطلاح را باید تحت عناوینی چون Right to the City یا Urban Rights مورد شناسایی، بررسی و مطالعه قرار داد. آن گاه، بخشی از این حقوق که ناظر به ضمانت اجرایی و اتوریته آن است، زیر عنوان قوانین، مقررات و ضوابط شهری یا همان Urban Law قرار می‌گیرد که باز قسمتی از آن نیز در حوزه حقوق شهرداری یا Municipal Law است. پس حقوق شهری از آنجا که شاخه تنومندی از حقوق عمومی است، با حقوق به معنای عام آن سر و کار دارد و حقوق به مثابه قوانین و مقررات را تنها برای ضمانت اجرایی به خدمت می گیرد(سایت کردکوی،1388) به سخن دیگر حقوق شهری عبارت است از مجموعه قوانین و مقررات ناظر بر اجرای نظامات شهری و منطقه ای جهت تامین نیازمندی های مشترک محلی از طریق ایجاد اداره و موسسات عمومی (پایگاه اطلاع رسانی معماری و شهرسازی ایران، خرداد 1388).

حقوق شهری که موضوع آن روابط مردم شهر با شهرداری، حقوق و تکالیف آنها در برابر یکدیگر و اصول و هدف ها و وظایف و روش انجام آنها و همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت شهرداری بر رشد موزون و هماهنگ شهر است را می توان به عنوان یکی از شاخه های منشعب از حقوق اساس اداری و جزء ِزیر مجموعه حقوق داخلی محسوب نمود. رشته حقوقی جدیدی است که در دسته بندیهای کلاسیک، رشته های حقوقی پیش بینی نشده است. در مقابل این تقسیم بندی کلاسیک، امروزه با توجه به کاربرد قواعد حقوقی تقسیم بندی دیگری مطرح شده است، حقوق شهری در این دسته بندی کلاسیک قابل شناسایی است. این دسته بندی به موازات دسته‌بندی کلاسیک است. حقوق شهری، مجموعه قوانین، قواعد و مقرراتی است که روابط شهروندان با ادارات شهر و نهادهای ذی مدخل در امر محلی و شهری را تنظیم نموده و حقوق تکالیف ناظر بر شوراها، شهرداری ها و سایر ادارات شهری را تبیین(کامیا، 22:1387)

2-8- حقوق نابینایان و کم بینایان مصداقی از حقوق شهرندی

حقوق شهروندی را میتوان به صورت زیر تعریف نمود:

1- به معنای دقیق کلمه چیزی است که فرد با داشتن تکلیف در قبال دیگری مستحق آن است.

2- شخص به خاطر مصونیت از قانون مستحق آن است.

3- امتیاز

4- قدرت با هدف ایجاد رابطه حقوقی

دربیانی دیگر ویژگی های حقوق شهروندی را این گونه می توان بیان نمود:

الف- جهانی است، زیرا حق مسلم هر عضو خانواده بشری است و هر فرد بشر در هر کجا که باشد و از هر نژاد ، زبان ،جنس، یا دین که باشد، مستحق آن است و کسی مجبور به سلب این حقوق نیست. این حقوق مسلم است.

ب- غیر قابل انتقال است و از بشر قابل انفکاک نیست زیرا بدون آن نمی توان فرد را بشر نامید.

پ- تقسیم پذیر نیست. نمی توان به خاطر تشخیص در”کم اهمیت بودن” یا ” عدم ضرورت “، آن را از کسی سلب کرد.

ت- عناصر آن لازم و ملزوم یکدیگر است و متمم و مکمل سایر است.

ث-هدیه الهی است و هیچ مقام بشری ازجمله حکومت یا مقامات مذهبی یا سکولار این حقوق را اعطا نمی کنند.

ج- حقوق ذاتی و فطری انسانها است و از آنها به صفات شخصیتی انسان تعبیر می شود و به هیچ قرارداد و وصفی وابسته نیست(سایت حقوقدانان، خرداد 1388)

 

  • یافته های تحقیق

ملزومات حقوق نابینایان و کم بینایان :

این ملزومات عبارتند از:

  • برای تحقق حقوق نابینایان و کم بینایان باید به عوامل فرهنگی، مذهبی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی در جامعه توجه شود. هر کدام از این عوامل به سهم خود در تحقق حقوق شهروندی تاثیرگذارند. اگر به زمینه های تاریخی توجه نشود، یا نگرش های مذهبی حاکم در قدرت و جامعه دیده نشود، یا به ساختار سیاسی قدرت یعنی فردی بودن حکومت یا دموکراتیک بودن آن اهمیت داده نشود، نمی توان انتظار داشت صِرف اشاره یا توجه به حقوق شهروندی در قانون اساسی، تضمین کننده این حقوق در جامعه باشد.
  • جوامع توسعه یافته دوره یی از توسعه یافتگی را پشت سر گذاشته اند که در این دوره زمینه ها و عوامل برای توسعه یافتگی هماهنگ و هم جهت شده اند. به همان میزان که به رشد اقتصادی توجه شده به اصلاح ساختار سیاسی نیز توجه شده. همین طور به کنترل جمعیت و موضوع محیط زیست. همچنانکه به افزایش رفاه اقتصادی شهروندان اهمیت داده شده به حق رای، حق دادخواهی عادلانه و منصفانه، حق برخورداری از آزادی بیان و حق تشکیل انجمن ها و نهادهای غیردولتی نیز به همان اندازه توجه می شود. اما در کشورهای توسعه نیافته یا در حال گذار، هم جهتی زمینه های پیشرفت کم رنگ بوده یا در حال طی کردن راه های سخت و پر فراز و نشیب است. شاید بتوان گفت بخشی از زمینه های توسعه با فرآیند جهانی شدن در حال آماده شدن است اما بخش دیگری از زمینه های توسعه که مربوط به قدرت، ساخت سیاسی و نوع حکومت، حقوق شهروندی و مشارکت شهروندان در

امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است روند ناهمگون و کندی را طی می کند. همه این عوامل به نوبه خود بر

پیشرفت و نتیجه بخش شدن توسعه تاثیر عمیق تری بر جای می گذارد.

  • شهروند به عنوان یکی از عوامل مهم تاسیس دولت و حکومت است بنابراین به حقوق شهروندی باید از این مقوله نگریست. به اصطلاح همان گونه که شهروندان در فرمانبرداری سهیم هستند باید در حکمرانی هم سهیم باشند. در چنین فرآیندی حقوق شهروندی پذیرفته و به رسمیت شناخته شده است، بنابراین جامعه ما نیازمند اصلاح نگرش نسبت به مفهوم حقوق شهروندی است. این اصلاح نگرش هم از درون قدرت و از بالاست و هم از پایین و از درون جامعه و در روابط بین شهروندان عملی می شود. از جمله راه های تحقق حقوق شهروندی تقویت نهادهای مدنی است. در این صورت دولت نباید نهادهای مدنی را که در عرصه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فعالیت می کنند به دیده مزاحم نگاه کند.

همان گونه که اراده عمومی جامعه و همه شهروندان در مرحله اجرا برای تحقق حقوق شهروندی مورد نیاز است، اراده مقامات و نهادهای رسمی حکومت با توجه به پیشینه تاریخی و تسلط کامل دولت بر اقتصاد، فرهنگ و سیاست برای احترام به حقوق شهروندی و اجرای قوانین موجود در زمینه حقوق شهروندی ضروری و مورد نیاز است. این اراده باید دربالای قدرت دیده شود تا پایبندی به رعایت حقوق شهروندی به یک رفتار مدنی و عرف و هنجار رسمی تبدیل شود و هم در سطوح پایین اجرایی و مدیریت میانی و خُرد که ارتباطات گسترده تری با جامعه داشته و تعامل روزانه با شهروندان برقرار است نیز آشکارا مورد توجه قرار گرفته و رعایت شود. موانع اجرایی قوانین که در زمینه حقوق شهروندی به همه بخش های زندگی اجتماعی ارتباط پیدا می کند، در صورت وجود چنین تعهدی در نهادهای حکومتی به خصوص دادگستری ها، نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی به حداقل خواهد رسید(سایت ناصور،خرداد 1388)

 

 

 

نمودار شماره 1- ارتباط نابینایان و کم بینایان و حقوق شهری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: نگارنده

نتیجه گیری

طراحی فضاهای اجتماعی به فرد نابینا این امکان را می دهد تا براحتی در جامعه حضور یابد و درآن به تفریح و سرگرمی بپردازد و از بودن در آن احساس امنیّت و لذت کند. بنابراین طراحی پارکی با توجه به برآورده ساختن این نیاز در این افراد می تواند برای بهتر شدن مهارت های اجتماعی آنان بسیار مفید باشد تا به این ترتیب بتوانند نحوه صحیح برقراری ارتباط با دیگران را بیاموزند، همین طور یاد بگیرند که چطور احساسات، علایق و خواسته های خود را مطرح سازند، رعایت حقوق دیگران را بیاموزند و برخی قوانین اجتماعی و آداب اجتماعی را فراگیرند و برای شرکت در فعالیّت های گروهی تشویق شوند و رفتارهای نوع دوستانه را بیاموزند. با توجه به بررسی های انجام شده در زمینه مشکلات نابینایان در فضاهای باز شهری و شناسایی موانع اصلی عدم حضور فعال معلولان و نابینایان در فضای بازشهری و همچنین با مشاهده وضعیّت فضاهای کنونی به سهولت می توان بیان کرد که بسیاری از فضاهای کنونی ساخته شده در سطح شهر بدون توجه به ضوابط و مقررات معلولین و نابینایان ساخته می شوند. بنابراین این قشر ناتوان با مشاهده سختی‌های فراوان که در مواقع حضور در بستر شهر با آن مواجه هستند ، گوشه نشینی و عزلت اختیار می‌کند و همین موضوع می تواند تنزل سطح فرهنگی- اجتماعی جامعه را سبب گردد.

شهر به عنوان محل ظهور اجتماع، محل ظهور مدنیت و محل ظهور شهروندی و … واقعیت مبارکی است که جامعه ایرانی با آن رو‌به‌رو گردیده است. شهر امروزی را می توان مکانی جهت تولید “شهروند” قلمداد نمود. در این بین”حقوق شهری” برای تسهیل در این امر و تعریف، تقویت و حمایت از روابط و تعاملات کنشگران و نهادهای شهری بیش از نیم قرن است که پا به عرصه وجود نهاده و مبنایی برای ظهور”شهروند” و”حقوق شهروندی” اعم از نابینایان و کم بینایان قلمداد شده است. به بیانی دیگر اگر حقوق شهری را مبنایی برای تعریف روابط مردم با شهرداری، حقوق و تکالیف آنها در برابر یکدیگر و اصول و هدف ها و وظایف و روش انجام آنها و همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت شهرداری بر رشد موزون و هماهنگ شهر بدانیم، این حقوق را می توان تضمین کننده حقوق نابینایان و کم بینایان در خصوص مفاهیمی همچون ایمنی، رفاه، آسایش، سلامت و عدالت و زمینه ساز ظهور شهروند دانست.

 

منابع:

  • امیریار احمدی، محمود ( 1378 )به سوی شهرسازی انسانگرا .تهران:شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری.
  • بمانیان، محمد رضا؛ دباغه خامنه، مرضیه؛ احمدی، فریال،(1393)، تدقیق انگاره های مؤثر بر طراحی مناسب پارک های شهری جهت استفاده نابینایان، پژوهش های منظر شهر، سال اول، شماره 2 حبیبی،سید محسن(1383) .ازشارتاشهر.تهران:انتشارات دانشگاه تهران ،چاپ پنجم
  • خاکی، غلامرضا، (1379)، روش تحقیق در مدیریت، تهران، مرکز انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی
  • رضا زاده ،مرضیه(1384) عوامل اجتماعی و تحول فرم فضای شهری.تهران:پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری.
  • شادمان ،کیوان(1383).انتقال معنادر عرصه معماری.تهران :روزنامه همشهری ،شماره 3503
  • فرجامی، محمد رضا (1383).ابعاد هویت شهری.مجموعه مقالات همایش مسائل شهرسازی ایران.جلد 1(ساخت کالبد شهری)شیراز:دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز.
  • فکوهی،ناصر (1383) .انسان شناسی شهری.تهران: نشرنی چاپ دوم.
  • کامیار، غلامرضا(1379).حقوق شهری و شهرسازی .مجمع علمی و فرهنگی مجد .چاپ سوم.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید