اِی وایِ من….نکنه تو بچه نیستی سنتو الکی نوشتی…خخخ
مهدی جان من هنوز بزرگ نشدم و بچه ام تو چطوری یهویی بزرگ شدی میگی یاد بچگیم بخیر….خخخ
والله ما که هنوز بچه ایم چند روز پیش اسب شده بودم علیرضا رو کلی سواری دادم…برام علف میاوردمیخوردم…خخخ…بعدش منو می برد استبل و قشو هم میکرد…خخخ…بعد هم میگفت شیهه بکشم….خندم میگرفت علیرضا ناراحت میشد چون بازی براش جدی بود و دوست نداره توی بازی کسی بخنده….خخخ
دیروز هم که دکتر شده بود منم دل درد گرفته بودم مثلا کلی بهم رسیدگی کرد تا حالم خوب شد…خخخ
آره خب…نسبت به علیرضا بچه نیستی ولی من خواهر زاده به سن تو دارم هنوز عاشق اسباب بازیهاست و بازی میکنه و بازی های بچه ها رو دوست داره….مهدی جان بچگی کن چون خیلی زود بزرگ میشی….برای گفتن یادش بخیر هنوز کلی راه داری…منظور از بچه بودن هم کوچیک بودن یا بی ارزش بودن نیست…بچه ها برای من اینقدر باارزش و بزرگ هستند که با هیچ کسی قابل مقایسه نیستند.

راستی یه چیزی؟
اون بالا را نگاه کنی این همه آدم بهت میگن دوست دارم.
بلد نیستی تو بهشون بگی منم دوستون دارم؟
حالا به ما روت نشد بگی عیبی نداره ولی حداقل به اون آقا مدیره که اون بالا نشسته بگو حتمی…(چشمک)