خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

مهمون بودم حالا صاحب خونه شدم

سلام به شما جانانم. خوبین؟؟؟ دنیا به کامه؟؟؟ چند سالی بود که هر روز میومدم تو محله یه چرخ میزدم و میرفتم وقت رفتن آه میکشیدم و با خودم میگفتم میشه منم اینجا یه کلبه کوچیک داشته باشم؟؟؟ حالا اومدم بگم با لطف عمو چشمه و شهروز عزیز منم به آرزوم رسیدم و یکی از کلبه های این محله باحال و دوست داشHتنی به نام من خورد از همه عزیزانی که کمک کردن که من تو جمع صمیمی شما باشم بی نهایت سپاسگزارم دلاتون شاد و زندگیتون پر امید

۳۴ دیدگاه دربارهٔ «مهمون بودم حالا صاحب خونه شدم»

سلاااااام بر محمد عزیز.
من خیلی خوشحالم که اولین منتشر کننده و اولین کامت گذار در اولین پست تو بودم.
به جمع کاربران و نویسندگان محله بسیاااار خوشامدی.
امیدوارم که در آینده همکاری و تعامل خوبی رو با انتشار پستهای آیندهت داشته باشیم.
بازم بسیار شاد شدم که پستت رو اینجا دیدم.
شاد باش و شاد زی.

سلام….خوش آمدی آقا محمدحسین.
مبارک باشه.این شعر زیبا هم خونه نویی تقدیم به شما:

صبح خورشید آمد
دفتر مشق شبم را خط زد
پاک کن، بیهوده است
اگر این خطها را پاک کنم
جای آنها پیداست.
ای که خط خوردگی دفتر مشقم از توست
تو بگو
من کجا حق دارم
مشقهایم را
بر روی کاغذ باطله با خود ببرم؟

می روم
دفتر پاکنویسی بخرم
زندگی را باید از سر سطر نوشت.

#قیصر_امین_پور

دیدگاهتان را بنویسید