خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

سی و هفتمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، زمینه ها و عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت مدیریت شهری برای افراد نابینا و کم بینا

سلام دوستان گوش کنی

 

با مقالۀ 37 در خدمتتون هستم.

 

دانلود

 

زمینه­ها و عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت مدیریت شهری برای افراد نابینا و کم بینا

 

دکتر حمید رحیمی [1] ،

مرتضی فلاحی بَرزُکی[2]

 

چکیده

هدف این پژوهش، بررسی زمینه­ها و عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت مدیریت شهری برای افراد نابینا و کم بینا در شهر کاشان است.

روش تحقیق به صورت مطالعه­ موردی، بررسی میدانی و مصاحبه با مسئولین و افراد جامعه­ هدف در شهر کاشان به منظور بهبود کیفیت مدیریت شهری است. همچنین با بازدید کلی از سطح شهر و تهیه­ مستنداتی از مشکلات مهم در مورد رفت و آمد، اوقات فراغت و خدمات شهری ویژه­ نابینایان و کم­بینایان، اقدامات انجام شده از سوی شهرداری، بهزیستی و جامعه­ نابینایان در این زمینه مورد کنکاش قرارگرفته است.

نتیجه این که با هماهنگی بیش­تر بین مسئولین ادارات شهر و اجرایی شدن قوانین موجود در مورد بهبود کیفیت مدیریت شهری برای نابینایان و کم بینایان، می­توان خدمات بهتر و مؤثرتری به این عزیزان ارائه نمود.

واژگان کلیدی نابینا، کم­بینا، مدیریت شهری، بهبود کیفیت، خدمات شهری

 

مقدمه

گاهی پیش خود می­پنداریم بدون شک، زندگی، زشت و دردها و رنج هایمان غیرقابل تحمل می­شدند، اگر
نمی توانستیم دایره مردمک چشمانمان را در روشنی روز و در تیرگی شب، باز و بسته کنیم. این ما هستیم که تصمیم می­گیریم چه چیزی را ببینیم. با این حال هستند نابینایانی که آرام آرام از کنار ما رد می­شوند و هر روز با مشکلات خود مدارا می­کنند. آن­ها که عینک سیاه بر چشمانشان دارند و عصای سفید بر دست، از پشت سیاهی عینک­هایشان هم می­توانند قشنگی منظره­ها را نظاره کنند. چشمانشان را پشت عینک سیاه پوشانده اند و مدام عصای سفیدشان را بر زمین می زنند که مبادا با مانعی برخورد کنند. سال­ها است که با رنگ سیاه، زندگی کرده­­اند و گوششان با صدای عصای سفید، آرام گرفته است. صدای عصای سفیدِ عابرانی که آرام و بی صدا در ازدحام جمعیت خیابان­های شهر،گم می­شود و نگاه هر بیننده ای را با خود می­برد. آن­ها آرام در پیاده رو قدم می­گذارند که مبادا به کسی برخورد کنند در حالی که افراد بینایی هستند که این دقت و ملاحظه را ندارند و بارها با دیگران برخورد کرده و مجبور به عذرخواهی می­شوند. با توجه به این که افراد نابینا حق دارند در سطح شهر رفت و آمد داشته باشند و از حقوق شهروندی خود استفاده نمایند، بنابراین شهر مطلوب، شهری است که پاسخگوی نیازهای شهری هر طیفی از شهروندان باشد؛ از کودکان و سالمندان و کم توانان و ناتوانان جسمی گرفته تا افراد معمولی و سالم و تندرست.

شهر مطلوب باید شهری باشد که شبکه­های شهری، اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی آن برای همه شهروندان، از هر نوع و طیفی تعریف شده باشد و هیچ کس، با هیچ ویژگی خاصی خارج از دایره شهر قرار نگیرد. بنابراین نمی­توان از کنار مناسب سازی پیاده روها و مسیرهای حرکتی همه شهروندان که جزء اصلی شبکه معابر شهری است و کارکردهای اصلی آن دسترسی، خرید، مکث، پیاده روی و تفریح است، بی تفاوت گذشت.

در این راستا سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو[3]) در سال 1950، پانزدهم اکتبر را به عنوان روز جهانی عصای سفید[4] نامگذاری کرد. یونسکو و شورای جهانی نابینایان، در جلسه ای مشترک قانون «عصای سفید» را در سال 1950 بررسی کرده و به تصویب رساندند. بر این اساس قانون عصای سفید، تصویری جدید از نابینایان را در جامعه ترسیم کرد. در میان وسایل کمک حرکتی نابینایان، می‌توان عصای سفید را به عنوان پرچم استقلال آنها برشمرد. در ایران روز بیست و سوم مهرماه (پانزدهم اکتبر) به عنوان روز بزرگداشت نابینایان و قانون عصای سفید، نامگذاری شده است. (فکردار،1392).

استفاده از عصای سفید به عنوان وسیله­ی کمکی در رفت و آمد نابینایان و به عنوان نمادی برای شناخت نابینایان در سال ۱۹۲۱ میلادی توسط یک عکاس اهل شهر بریستول کشور انگلستان به نام جیمز بیگز که در اثر یک سانحه، بینایی خود را از دست داد و برای در امان بودن از خطر وسائل نقلیه که در خیابان‌های اطراف محل زندگی وی در حال رفت و آمد بودند، متداول شد.

قانون «عصای سفید» با تلاش دو تن از محققان‌ آمریکایی به نام‌های دکتر ناول‌ پری ریاضی‌دان و دکتر جاکوپس تن ‌بروک حقوق‌دان، به تصویب رسید و این روز به عنوان روز جهانی نابینایان نامگذاری شد.

از طرفی لویی بریل فرانسوی که در سن 3 سالگی بینایی خود را از دست داده بود، در سال 1818 به همراه دوستان خود موسسه ملی نابینایان جوان پاریس را دایر کرد. شهرت بریل به خاطر ابداع سیستم خط برجسته اوست که آن زمان در پیام های رمزی ارتش به کار گرفته می شد. سیستم بریل یک خط برجسته شامل نقاط برجسته با اشکال منظم روی مقوای نازک است که نابینایان از طریق لمس آن، قادر به درک عبارت­ها و خواندن خواهند بود . این روش تا به امروز با موفقیت همراه بوده است و در بسیاری از کشورها استفاده می شود. (بیگدلی ضیغمی،1379).

 

مبانی نظری

با توجه به پژوهش­ها، سمینارها، همایش­ها و جلسه­های گوناگونی که در مورد بررسی مسائل و مشکلات نابینایان و کم­بینایان، به ویژه مواردی که در هر سال با توجه به روز جهانی عصای سفید در کشور ما انجام می­شود و توجه همه را به سوی خود جلب می­کند، متاسفانه گامی مهم و اساسی در کمک به حل مشکلات نابینایان برداشته
نشده است و تنها به برگزاری نمادین این روز بسنده می­شود و اگر هم مواردی پیشنهاد شده به شکل سطحی و جزئی پیگیری شده و در مراحل ابتدایی باقی مانده است. همه ساله در روز جهانی عصای سفید در شهرهای کشورمان برنامه­های ویژه­ای از سوی سازمان­ها و ادارات گوناگون برای بزرگداشت این روز برگزار می­شود. در این گونه برنامه­ها تنها با چند سخنرانی که از سوی مسولین انجام می­شود، وعده­هایی نیز به نابینایان داده می­شود که بیش­تر آن­ها یا انجام نمی­شود یا این که به گونه­ای ناتمام گذاشته می­شود و در حقیقت به مشکل اصلی توجهی نمی­شود و مشکل باقی می­ماند تا سال دیگر و روز جهانی عصای سفید و این که مسولین دوباره و بلکه چند باره به یاد نابینایان می­افتند و تصمیم می­گیرند که باید برای آن­ها کاری کرد. دور تسلسل تکرار می­شود و مشکلات
هم­چنان باقی می­ماند. کافی است به گزارش­هایی که رسانه­های عمومی در این خصوص به ویژه در بازه­ی زمانی مربوط (هفته نابینایان در ایران) ارائه می­کنند، توجه کنیم و خود حدیث مفصل بخوانیم.

طبق آمار سازمان بهداشت جهانی[5] بین چهل تا چهل و پنج میلیون نابینا و دویست و چهل و شش میلیون فرد کم بینا در سراسر جهان وجود دارد (مولر،2012).[6]

همچنین براساس آمارهای سازمان بهزیستی و سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور، بیش از دویست و پنجاه هزار نفر نابینای مطلق و حدود هفت­صد و پنجاه هزار نفر کم بینا و یک چشمی وجود دارد که تنها هفتاد و شش هزار نابینا و کم بینا برای دریافت خدمات به سازمان مراجعه کرده­اند. سازمان، تنها توانایی سرویس دهی به سی و چهار هزار نفر از معلولان نابینا یعنی حدود نیمی از جمعیت تحت پوشش خود را دارد (سخنگویی،1393).[7]

از سوی دیگر انجمن نابینایان ایران آمار افراد نابینا در کشور را یکصد و پانزده هزار نفر و افراد دچار اختلال بینایی و کم­بینا را ششصد تا هفتصد هزار نفر برشمرده است (شادکام،1393).[8]

با توجه به آمارهای اعلام شده در مورد افراد نابینا و کم­بینا که تعداد آن­ها متاسفانه کم هم نیست، شهر به عنوان مجموعه ای از عوامل مختلف طبیعی و اجتماعی بایستی به گونه­ای طراحی گردد تا پاسخگوی نیازهای نابینایان و کم­بینایان به عنوان بخشی از شهروندان باشد و محدودیت­های موجود برای این افراد با استفاده از طراحی و معماری صحیح و رعایت ضوابط و استانداردهای مربوط برطرف گردد. شهرهایی که پیاده­روها و معابر آن­ها برای افراد سالم و بینا نیز نامناسب است چه رسد به نابینایان و کم­بینایان!

این در حالی است که بیانیه ای در دفاع از حقوق نابینایان وضع شده است.

برخی از مفاد این بیانیه به صورت قانون در آمده است که بخشی از آن به شرح زیر می­باشد:

۱) دولت موظف است که نابینایان و دیگر معلولان جسمی را تشویق کند تا درتمام امور اجتماعی و اقتصادی دولت شرکت کنند و در نتیجه کار و اشتغال پیدا کنند.

2) نابینایان و دیگر معلولان جسمی، حق استفاده آزادانه از خیابانها و بزرگراهها، پیاده روها و سایر مکانهای همگانی و همینطور وسایل حمل و نقل، هتل و اماکن عمومی را دارند.
3) رانندگانی که با وسایل نقلیه خود از خیابان می­گذرند، در صورت نزدیک شدن به نابینایی که از عصای سفید یا متالیک استفاده می­کند، یا این­که سگ راهنما به همراه دارد یا از بازوبند نابینایی استفاده می­کند، موظفند که احتیاط لازم را بعمل آورند تا آسیبی به آن نابینا وارد نشود. البته نداشتن عصا یا سگ راهنما در چنین مراکز و اماکنی دلیل بر بی­توجهی فرد نابینا نیز ممکن است، تلقی شود.

4) هر شخص یا سازمانی که بخواهد بطور غیر مجاز در استفاده شخص نابینا و یا معلول از تسهیلات همگانی محدودیتی ایجاد کند، یا این­که حقوق نابینایان و دیگر معلولان عاقل و بالغ را نادیده بگیرد، باید مجرم شناخته شود.

5) هر سال، مسؤلین دولت باید روز جهانی نابینایان را بعنوان بزرگداشت عصای سفید به نحو شایسته­ای ارج نهند و اهمیت قانون عصای سفید را مورد بحث قرار داده و از مردم بخواهند که رفتار معقولانه ای با معلولان داشته باشند و با همکاری صمیمانه قدم­های مؤثری برای آنها بردارند.

6) دولت موظف است که افراد نابینا یا دیگر معلولان جسمی را در بخشهای دولتی و شعب آن و همینطور مدارس دولتی با شرایط مساوی، چون دیگر افراد اجتماع بپذیرد، مگر اینکه معلولیت خاص آنها مانع انجام کار در آن مراکز باشد.

7) افراد نابینا و دیگر معلولان جسمی، همچون دیگر اعضای اجتماع حق دارند در کشور خود بر اساس شرایط و مقررات قابل اجرا برای همه از خانه­های مسکونی آماده برای کرایه ماهانه یا اجاره سالانه استفاده کنند.

البته کسی که مستقلاتش را به یک نابینا یا معلول کرایه می­دهد، مجبور نیست بدین منظور تغییراتی در خانه­اش بدهد یا این­که خود را موظف به مراقبت خاصی در مورد آن فرد بداند.

8) نابینایان و دیگر معلولان حق تام و برابر دارند که از مکان­ها، مزایا، تسهیلات و امتیازات وسایل حمل و نقل همگانی چون هواپیما وسایل موتوری، قطار، اتوبوس، اتومبیلها، کشتی و دیگر وسایل نقلیه و هتل، مسافرخانه، مکانهای عمومی و مراکز تفریحی و مذهبی و دیگر محل­هایی که عموم مردم به آن جا می­روند، استفاده کنند و اگر در بعضی شرایط محدودیتی وجود داشته باشد این محدودیت باید قانونی و قابل اجرا برای همگان باشد.

9) هر نابینا یا نیمه بینایی حق دارد در اماکنی که در قسمت هشت آمده است، سگ راهنما را که برای این کار تعلیم دیده است بدون الزام پرداخت وجه اضافی همراه خود داشته باشد.( انجمن نابینایان ایران).[9] قمری (1390) کارشناس ارشد معماری در مقاله ای با عنوان« شهر و نابینا با رویکرد مطلوب محیط شهری برای نابینایان» به پاره­ای از مشکلات و موانع فیزیکی موجود برای نابینایان در محیط شهری اشاره کرده است و برای کم کردن این مشکلات راه حلهایی ارائه نموده­ است که می­توان به آموزش­های گوناگون توان­بخشی، امکانات شهری و مدیریت و طراحی شهری مناسب اشاره کرد.

نتایج این پژوهش نشان می­دهد که طراحان شهری و معماری می­توانند با تغییر در دیدگاه های خود و درک نیازهای معلولین از جمله نابینایان و نگاه مناسب به مسائل و مشکلات موجود، طرحهای خویش را به گونه­ای ارائه نمایند که امکان زندگی روزمره مناسب و بهره مندی از امکانات موجود شهری برای نابینایان را در کنار سایر شهروندان فراهم نمایند.

دنیای امروز در یک جهش چشمگیر نشان داده است که تک‌تک انسان‌ها حق زندگی مناسب دارند. و این تمام آن چیز دست نیافتنی ای است که فعالان حقوق بشر برای تحقق آن می‌جنگند. معلولان و نابینایان هم از این انسان‌ها جدا نیستند و حق زندگی برابر با دیگر شهروندان دارند.

 

روش تحقیق

    در این پژوهش از روش مطالعه ی موردی، بررسی میدانی و مصاحبه استفاده است.

وضعیت خدمات شهری در مکان­هایی که نابینایان و کم­بینایان بیش­ترین رفت­ و آمد را برای انجام امور زندگی روزانه­ی خویش دارند، مانند دسترسی به شبکه­ی بانکی، بیمارستان­ها، درمانگاهها، بازار، فروشگاههای معتبر، پارک­ها و … مورد کنکاش قرار گرفته است و محدودیت­هایی که در این مکان­ها برای نابینایان و کم­بینایان وجود دارد، بررسی و گزارش شده است.

همچنین با مصاحبه با افراد نابینا در جامعه­ی نابینایان کاشان مهم­ترین مشکلات موجود برای این عزیزان مورد بررسی قرار گرفته است.

نیز با مصاحبه با مسولین شهر از جمله شهرداری، بهزیستی و جامعه­ی نابینایان کاشان برنامه­ها و راهکارهای مورد نظر برای ارائه خدمات شهری بیش­تر و بهتر و نیز مشکلات موجود در ارائه خدمات مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

مبانی پژوهشی 

با پذیرش این حقیقت که بینایی بر کلیه حواس تأثیر شگرفی دارد، بایستی سهم بینایی را حذف کنیم و این بار بدون در نظر گرفتن آن و با تکیه بر چهار حس دیگر، محیط مطلوبی طراحی کنیم که برای درک آن تنها نیاز به حس بینایی نباشد. باید فضا به گونه­ای طراحی شده باشد که در آن بتوانیم مسیر و جهت خود را به کمک حواس دیگری غیر از بینایی بیابیم که مطمئناً این کار برای افرادی که از نعمت بینایی برخوردارند و برای انجام هرکاری با دیدن خو گرفته­اند و تمامی ملاکهای آنها برای حرکت و یافتن جهت مناسب با کمک حس بینایی
بوده است، بسیار مشکل و شاید تا حدودی غیر ممکن به نظر برسد. در حالی­که اگر از دید فرد نابینا به این موضوع بنگریم متوجه خواهیم شد که برای حرکت صحیح فقط بینایی نیست که به انسان کمک می کند بلکه خداوند به انسان چهار حس دیگر هم داده است و انسان هوشمند قادر است با تکیه بر حواس بویایی، شنوایی و لامسه درک درست­تری از فضا داشته باشد و شاید حتی بهتر از یک فرد بینا فضا را درک کرده و جهت درست را تشخیص دهد.

شاید یکی از مسائلی که در اینجا مطرح است دیدن با چشم دل باشد که می توان این زمینه را توسط طراحی درست و حساب شده برای روشندلان عزیز فراهم آورد. (دباغی،1389).

بنابراین برای بررسی بیش­تر زمینه­ها و عوامل موثر بر محیط مطلوب شهری برای نابینایان و کم­بینایان در تاریخ هشتم مرداد ماه نود و چهار با هماهنگی قبلی به دفتر مسئول برنامه و بودجه شهرداری کاشان مراجعه شد.

از جمله فعالیت­هایی که بنا به گفته­ی ایشان به طور کلی برای معلولان انجام شده­است، فعالیت­های کالبدی بوده است و در هفت سال گذشته نسبت به شناسایی معابر و پیاده­روها و اصلاح آن­ها اقداماتی صورت گرفته­است. جاهایی چون بانک­ها، بیمارستان­ها و مدارس از جمله­ مکان­هایی هستند که با ایجاد رمپ ( شیب ملایم) که ارتباط سکو با کف را ممکن می­سازد، مورد توجه قرار گرفته است. نصب تابلو در اطراف مدارس استثنایی برای هشدار به رانندگان از جمله فعالیت­های دیگر شهرداری در این خصوص بوده است. برای مناسب سازی شهر هزینه­های زیادی لازم است و اعتبارات شهرداری کافی نیست. با توجه به جمعیت آماری معلولان در کاشان، شهرداری هزینه­ی زیادی متقبل شده است. اما این دلیلی برای بهسازی بهتر و بیش­تر شهر برای عموم شهروندان و به ویژه برای معلولان از جمله نابینایان و کم­بینایان به شمار نمی­رود.

شرکت بلدیه در کاشان قصد دارد برای معلولان آژانسی فراهم نماید که با وسایل لازم و کافی و نیز فرد همراه نسبت به جابجایی معلولان، خدماتی درخور و شایسته ارائه نماید.

 

سازمان اتوبوس­رانی کاشان تصمیم دارد مینیبوس هایی ویژه برای معلولان در شهر فراهم نماید.

در زمینه­های دیگر از جمله پارک اختصاصی و فرهنگ­سرا برای معلولان کار خاصی انجام­ نشده است. در این زمینه باید سازمان­های دیگر مانند بهزیستی و خود جامعه­ی نابینایان و دیگر سازمان­ها و نهادهای مرتبط با معلولان با شهرداری همکاری نمایند. پیگیری­هایی نیز لازم است تا اعتبارات را به سمت بهسازی فضای شهری برای نابینایان و معلولان هدایت کند. شهرداری علاقه­مند است در این زمینه هر گونه همکاری با سازمان­های دیگر داشته باشد، اما پیگیری­هایی از سوی سازمان­های مرتبط نیاز است. مطالبات در این زمینه از شهرداری کم­ است، شهرداری نیز اولویت­هایش را با توجه به مطالبات مردم انجام می­دهد. به عنوان نمونه جامعه­ی نابینایان می­تواند از شهرداری بخواهد در برخی از میدان­ها و خیابان­های اصلی شهر یک یا چند تابلو تبلیغاتی برای بیان پیام­های مربوط به نابینایان و یادآوری این که شهروندان دیگری نیز در این شهر هستند که نیازهای ویژه­ای دارند و مردم را هر روز با این گونه پیام­ها رو به رو نمایند تا نوعی احساس مسئولیت ­بیش­تر در شهروندان نسبت به هم­نوعان ایجاد گردد.

شهروندان زمانی درگیر موضوعی می­شوند که در آن مورد تبلیغات زیادی انجام شود. نقش شهروندان در این کمک به معلولان از نظر انواع حمایت­ها بسیار زیاد است و توجه به این نقش مهم در گرو آگاهی دادن و اطلاع رسانی به آنان است. بنابراین درخواست نصب تابلو ویژه برای معلولان از جمله نابینایان، بسیار با اهمیت است.

متاسفانه در پانزده سال گذشته موردی نبوده است که از سوی نهادها یا انجمن­ها در ارتباط با درخواست همکاری از شهرداری مطرح شده باشد. شاید موارد بسیار جزئی و کم اهمیت بیان شده باشد که در دستور کار قرار نگرفته است.

در خصوص طراحی شهری، وزارت مسکن و شهرسازی نیز دخالت دارد. جانمایی، عرض معابر و… از جمله مواردی است که شهرسازی دنبال می­کند. شورای عالی شهرسازی مصوب می­کند و شهرداری اجرا می­نماید. شهرسازی نیز در خصوص خدمات مطلوب شهری دست کم در کاشان کار خاصی انجام نداده است. هماهنگی لازم بین دستگاهها نبوده و مشکلات خدمات شهری هم­چنان باقی مانده است. به عنوان نمونه بحث خصوصی سازی در سازمان­ها سبب ایجاد مشکلاتی شده است. مثلاً درحفاری­هایی که در سطح شهر از سوی شرکت­های پیمانکار برای برخی سازمان­ها انجام می­شود، الزامات ایمنی رعایت نمی­شود که مشکل را دو چندان می­نماید. اگر یک تشکل واحد وجود داشته باشد که مشکلات همه­ی معلولان را به شکل جدی پیگیری نماید، بهتر خواهد بود و نتیجه­ی بهتری نیز به دنبال خواهد داشت. هر یک از جامعه­ی معلولان درخواست­های جزئی دارند که جوابگوی حل مشکلات مهم و اصلی این عزیزان نیست (مسئول واحد برنامه و بودجه شهرداری، 08/05/94).

ویژگی­های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی کیفیت زندگی شهری نشان داده است که برای بهبود وضعیت کیفیت زندگی شهری باید به شاخص­های کالبدی بیشتر توجه کرد (اجزاشکوهی و دیگران،1392).

در حقیقت شاخص­های اقتصادی و اجتماعی نیز دارای اهمیت هستند ولی در خصوص بهبود کیفیت مدیریت خدمات شهری باید توجه بیش­تری به شاخص کالبدی نمود. شاخص­هایی چون کیفیت مطلوب سطح خیابان­ها و پیاده­روها، هم سطح بودن خیابان­ها و پیاده­روها، نمای ساختمان­ها، شیب ملایم و مناسب تقاطع­های غیر همسطح در معابر. چنان چه این گونه شاخص­ها در مدیریت شهری بکار گرفته شود، معلولان و از جمله نابینایان نیز خواهند توانست از محیط شهری به تنهایی استفاده کرده و خطری نیز آن­ها را تهدید نخواهد کرد.

امروزه کیفیت زندگی شهری، کلیدی­ترین مفهوم در برنامه ریزی شهری است. بر این اساس برنامه ریزان در بیشتر کشورهای توسعه یافته به دنبال نمایش سطوح کیفیت زندگی در مناطق جغرافیایی مختلف هستند تا در نواحی که از نظر شاخص­های مورد بررسی محرومترند، راهکارهای مناسبی برای بهبود کیفیت زندگی بیابند (شیرازی و دیگران،1392).

برای بهبود کیفیت مدیریت شهری درکنار شاخص­های کالبدی توجه به عوامل آزاردهنده­ی محیطی مانند آلودگی صوتی، آلودگی هوا، نبود بهداشت محیط و فقدان امنیت بسیار با اهمیت هستند.

 

عوامل آزار دهنده­ شهروندان و به ویژه معلولان شامل چند بعد اصلی می­شود که عبارتند از: احساس نا امنی، عدم راحتی در استفاده از وسایل حمل و نقل، آزردگی­های محیطی، نگرانی در مورد اکولوژی جهانی، عدم کنترل در استفاده از ماشین، نا امنی های مربوط به شریک شدن چند شهروند در استفاده از فضاهای عمومی، عدم کارایی حاصل از تراکم جمعیت و نا امن بودن و رو به تنزل بودن کیفیت محیط زندگی.(رفیعیان و عسگری­زاده به نقل از رابین، 1392).

همچنین در تاریخ دوازدهم مرداد ماه نود و چهار با هماهنگی قبلی از جامعه­ی نابینایان کاشان بازدید شد. در این بازدید با دو تن از افراد عضو جامعه در مورد مشکلات نابینایان در سطح شهر گفت و گو شد و مهم­ترین دغدغه­های این عزیزان مورد بررسی قرار گرفت.

 

 

مهم­ترین و برجسته­ترین مشکلات در ارائه خدمات شهری برای نابینایان این­گونه بیان شده است:

سوار شدن به اتوبوس، موانعی که در پیاده­روها قرار دارد، کار کردن با خودپردازهای بانک­ها که هیچ نوع خدماتی به نابینایان ارائه نمی­کنند، پل­ها، جوی های آب، لوازم و وسایل مغازه دارانی که پیاده روها را اشغال کرده است، پارک کردن خودروها و موتورسیکلتها در پیاده­روها، هم سطح نبودن لبه ی پیاده رو با جوی آب (اگر لبه­ی جدول کنار پیاده رو از جوی آب بالاتر باشد، عصای نابینایان به آن برخورد می­کند و مانع سقوط فرد نابینا به داخل جوی آب می­شود)، نبود چراغ­های راهنمایی مناسب نابینایان برای عبور از خیابان، برجسته نبودن کف پیاده­روها برای راهنمایی نابینایان در رفت و آمد و حفاری­های گاه و بیگاه در مسیر عبور و مرور نابینایان و کم­بینایان.

متاسفانه در شهر ما به زیبایی شهر بیش­تر می­اندیشند تا به نابینایان! در شهر ما به عصای سفید احترام گذاشته نمی­شود و شاید یکی از دلایل آن این است که اصولاً آن را نمی­شناسند. بهتر است که در شهر این عصا به مردم معرفی شود تا شهروندان بدانند که چگونه با فردی که آن را در دست دارد برخورد نمایند. ضمن این که یکی دیگر از مشکلات مهم و اصلی ما نداشتن شغل است که مشکلات ما را چند برابر می­کند. اگر شغل مناسبی داشته­باشیم، می­توانیم ازدواج کنیم و در کنار خانواده بسیار راحت­تر به زندگی ادامه دهیم.

جامعه ی نابینایان کاشان در حد توان خود برای ما خدمات خوبی ارائه می­دهد ولی سایر دستگاهها کار خاصی برای نابینایان انجام نداده اند. یک پارک مناسب برای معلولان و نابینایان در شهر وجود ندارد که در آن بتوان بدون احساس خطر و با آرامش، دقایقی را سپری کرد. پارکی که مناسب­سازی شده باشد و برای استفاده این گروه از شهروندان در نظر گرفته شده باشد. در جامعه­ی نابینایان کاشان پانصد و یازده نفر عضو هستند که در کلاس­های آموزش قرآن، کامپیوتر، زبان، کتابخانه­ی دیجیتال، ورزش و هیئت­های مذهبی مشغول فعالیت هستند. (اعضای جامعه­ی نابینایان، کاشان،12/05/94).

 

مهم­ترین مشکلات نابینایان و کم­بینایان:

  1. نداشتن شغل مناسب و عدم درآمد کافی و در نتیجه نداشتن امنیت اقتصادی و زندگی مستقل.
  2. فقر فرهنگی در جامعه که از نبودن آموزش و آگاهی لازم در برخورد با هم­نوعان و به ویژه معلولان حکایت دارد.
  3. وجود نگاه­هایی با افراط و تفریط از سوی مردم و مسئولین در مورد نابینایان و کم­بینایان.
  4. نبودن دوره­های آموزشی لازم برای نابینایان و کم­بینایان برای کسب استقلال نسبی در امور روزمره زندگی.
  5. وجود دیدگاه­هایی در جامعه که به نابینا و کم­بینا به عنوان متکدی نگریسته و به مسائل و مشکلات آن­ها بی توجه است.
  6. مجرد بودن تعداد زیادی از نابینایان و کم­بینایان و نبود تسهیلات و امکانات مناسب برای ازدواج.
  7. وجود پستی و بلندی­های گوناگون در سطح معابر شهری و هم­ سطح نبودن خیابان­ها و پیاده­روها و سکوهای سوار و پیاده شدن به اتوبوس که یکی از اصلی­ترین مشکلات عبور و مرور برای این عزیزان می­باشد.
  8. مناسب نبودن سرویس دهی سازمان اتوبوس­رانی و تاکسیرانی برای نابینایان و کم­بینایان و به طور کلی برای معلولان.
  9. در نظر نگرفتن حقوق نابینایان و کم­بینایان از سوی برخی مسئولین و مردم با توجه به بیانیه­ی مربوط به قانون عصای سفید مصوب یونسکو.
  10. نبودن همکاری و هماهنگی لازم بین نهادها و سازمان­های متولی امور معلولان از جمله نابینایان و کم­بینایان.
  11. عدم رعایت قانون استخدام سه درصد از پرسنل مورد نیاز سازمان­ها، نهادها و شرکت­ها از بین معلولان.

 

 

درتاریخ هفدهم مرداد ماه نود و چهار با هماهنگی قبلی با رئیس محترم بهزیستی و مسئول روابط عمومی بهزیستی کاشان مصاحبه ای با یکی از مددکاران در تاریخ هشتم شهریور ماه نود و چهار در خصوص عملکرد بهزیستی در برابر مشکلات و خواسته­های نابینایان و کم­بینایان صورت پذیرفت. ایشان با گسترده خواندن فعالیت­های بهزیستی و کمبود امکانات و اعتبارات و همچنین وابستگی به استان را از دلایل مهم و اصلی وجود مشکلات برای معلولان و از جمله نابینایان و کم­بینایان دانست.

بهزیستی کاشان برای دانش­آموزان نابینا وسایل آموزشی از جمله کاغذ بریل قلم آموزشی و … را فراهم می­نماید و از آن­جا که مصرف آن­ها با توجه به جامعه­ی آماری نابینایان زیاد است و به دلایلی که پیش­تر به آن­ها اشاره شد، متاسفانه پوشش مناسب و کافی برای ارائه این نوع کمک­های آموزشی وجود ندارد. از طرفی بهزیستی تلاش می­کند سرویس آمد و شد دانش­آموزان را به صورت کامل و برای همه نابینایان پوشش دهد تا در ادامه تحصیل این عزیزان خللی ایجاد نشود. همچنین اگر افراد نابینا به مقاطع بالاتر تحصیلی راه یابند از حمایت­های بهزیستی برخوردار می­شوند.

حمایت­هایی مانند: هزینه تحصیل در دانشگاه آزاد و یا پیام نور و دریافت پاداش برای قبولی در دانشگاههای روزانه و دولتی.

پرداخت درصدی از هزینه­های درمان و کمک هزینه ازدواج که مقدار آن اندک است و یا معرفی به بانک­ها برای دریافت وام ازدواج، کمک هزینه­ی خرید و یا ساخت مسکن برای متاهلینِ معلول. در خصوص عینک و عصای لیزری متاسفانه با وجود درخواست­های گوناگون و ارائه­ی آن به استان، همچنان سهمیه­ی اختصاص داده شده به کاشان مناسب نبوده و نمی­توان به نیازهای موجود پاسخ داد. در بحث ازدواج نابینایان و کم­بینایان بهزیستی کار خاص و ویژه­ای انجام نداده و تنها به معرفی افراد به یکدیگر بسنده کرده است. چنان چه جامعه و نهادهای آن در این زمینه فعال شوند، بهتر می­توان در خصوص ازدواج نابینایان به نتیجه رسید. باید فردی از نظر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و دینی به درجه­ای از رشد و شناخت همه جانبه رسیده باشد تا بپذیرد که با فرد نابینا ازدواج کند و این مهم به فرهنگ­سازی نیاز دارد تا در جامعه این تصور از بین برود که فرد نابینا ناتوان است و باید این باور ایجاد گردد که او نیز می­تواند مانند سایر شهروندان ازدواج کند وکار و زندگی داشته باشد.

 

در خصوص وضعیت اشتغال نابینایان و معلولان نیز متاسفانه علی رغم تلاش­های فراوان بهزیستی نهادها و شرکت­های دولتی استقبال چندانی در جذب آنان نشان نمی­دهند و از طرفی نیز پس از واگذاری شرکت­های دولتی به بخش خصوصی، کارفرمایان جدید نسبت به اخراج معلولانی که پیش­تر در این شرکت­ها جذب شده­اند، اقدام می­نمایند که خود، فاجعه ای در زندگی این عزیزان ایجاد می­نماید به گونه­ای که ادامه زندگی را برایشان بسیار سخت و ناگوار می­نماید.

متاسفانه در کشور ما انواع همایش­ها، سمینارها، کنفرانس­ها و … تشکیل می­شود و در رابطه با موضوعات گوناگون نیز داد سخن داده می­شود و در پایان نیز راهکارها و پیشنهادهای زیبا ارائه می­گردد ولی در مقابل فرهنگ­سازی انجام نشده و نمی­شود. اگر مردم در امور گوناگون شهری مشارکت داده شوند و مکانیسم­هایی در نظر گرفته شود که انجام بسیاری از اقدامات در شهر با توجه به آرای عمومی شهروندان انجام شود، آنگاه می­توان انتظارِ پشتیبانی از سوی شهروندان در اجرای پروژه­های شهری را داشت و از همفکری و مشارکت آنان بهره برد. یکی از دلایل اصلی و مهم عدم استقبال عمومی از بسیاری از طرح­ها و درخواست­های مسولین شهر، می­تواند همین نکته باشد که بدون در نظر گرفتن آرای عمومی و بدون نظر سنجی از شهروندان اقدام به اجرای فعالیت­های اجتماعی و فرهنگی می­شود که در پایان نتایج خوبی نیز به همراه ندارد. چنان­چه در رابطه با مدیریت خدمات شهری و کیفیت بخشی به آن­ها با نظر سنجی­های عمومی و همه­گیر از شهروندان نظر ایشان گرفته شود و با کارشناسی­های درست علمی و استفاده از تجارب جهانی در این زمینه به بهسازی خدمات شهری اقدام شود، آنگاه شاهد نتایج بهتر و قابل دفاعی خواهیم بود.

 

نتیجه­گیری

نابینایی هرگز مانع رشد و ترقی نمی­شود. فرد نابینا باید خود را باور داشته باشد و بداند که می­تواند، با وجود نابینایی، به موفقیت­های بزرگ اجتماعی دست پیدا کند. با این وجود برای دستیابی به موفقیت باید زمینه­های لازم در جامعه فراهم شود و یکی ازاین زمینه­ها فراهم سازی بستر آموزشی برای نابینایان می­باشد. روشندلان در سایه آموزش درست می­توانند به مهارت های مورد نیاز جامعه دست یابند. وقتی روش­های تربیتی و آموزشی مناسب و به روز برای معلولان وجود داشته باشد، حذف یکی از حواس پنج گانه مانع از ادامه زندگی معمولی و طبیعی نخواهد بود.

کمبود امکانات آموزشی بزرگترین مشکل نابینایان است و رفع این مشکل نیازمند یاری مسئولان و نهادهای غیردولتی می­باشد.

یک نابینا به علت نداشتن یکی از حواس شش گانه، برای یادگیری و آموزش های عمومی و تخصصی نیازمند به کارگیری ابزار و وسایل مخصوص است.

 

 

بنابراین فراهم کردن وسایل کمک آموزشی و هزینه بالای این وسایل، عمده ترین مشکلی است که نابینایان با آن دست به گریبان هستند. با توجه به مصاحبه­های انجام شده در این پژوهش با برخی از مسولین شهر، به نظر می­رسد اگر یک تشکل واحد و منسجم برای پیگیری مشکلات همه­ی معلولان وجود داشته باشد که از مدیریت واحدی برخودار بوده و زیر نظر این مدیریت به فعالیت ادامه دهد، بهتر و بیش­تر خواهد توانست به این عزیزان خدمت­رسانی نماید. اکنون هر یک از سازمان­ها و نهادهای مربوط به بخشی از جامعه­ی معلولان به صورت جدا تلاش می­کنند تا بخشی از مشکلات مربوط به افراد تحت پوشش خود را برطرف نموده و با استفاده از کمک سایر دستگاهها گامی برای بهبود وضعیت معلولان بردارند. اگر این گام­های کوچک و پراکنده زیر نظر یک واحد سازمانی قوی و منسجم که مسائل و مشکلات تمامی معلولان را دنبال کند، پیگیری شود، نتایج بهتری در پی خواهد داشت. اکنون هر یک از سازمان­ها و نهادهای ارائه کننده خدمات به معلولان و از جمله نابینایان و کم­بینایان مسئولیت را به دوش دیگری انداخته و از آن چه وظیفه و مسئولیت خود بوده شانه خالی کرده و تنها با بیان این که حل این مشکل وظیفه فلان سازمان یا نهاد است، خود را درگیر نمی­کنند و توپ را در زمین دیگری می­اندازند و به همین شکل مشکلات باقی مانده و نابینایان و کم­بینایان و سایر معلولان هم­چنان به دنبال راه حل مشکلات خویش هستند. با وجود این اگر هر یک از سازمان­ها و نهادهای موجود به وظایف قانونی خویش در چارچوب شرح وظایف خود به نحو شایسته­ای عمل نمایند و تلاش کنند تا در حد امکان به افراد جامعه­ هدف خود توجه نموده و به بررسی مشکلات آنان بپردازند و راهکارهایی برای حل مشکلات موجود در کوتاه­ترین زمان ممکن ارائه نمده و اجرایی نمایند، می­توان به پاره­ای از مشکلات مطرح شده پاسخ داد و دست­کم بخشی از آن­ها را برطرف نمود تا فشارهایی که ناشی از وجود چنین مشکلاتی است، کم­تر شده و زندگی را برای این عزیزان آسان­تر، بهتر، دل­پذیرتر و شاداب­تر نمود.

برای نمونه چنان­چه شهرداری در یک طرح فوری نسبت به برطرف نمودن سد معبر صاحبان مغازه­ها و فروشگاهها و دیگر شهروندان در سطح پیاده­روها واکنش نشان داده و به رفع این معضل شهری که برای تمامی شهروندان ایجاد ناراحتی می­نماید(معلولان و نابینایان که جای خود دارد) بپردازد، می­تواند در کوتاه مدت موجب بهبود کیفیت مدیریت شهری شده و دست­کم بخشی از درخواست­های به حق نابینایان را پاسخ دهد. همچنین با هماهنگی بیش­تر بین مسئولین ادارات شهر و اجرایی شدن قوانین موجود در مورد بهبود کیفیت مدیریت شهری برای نابینایان و کم­بینایان و سایر معلولان می­توان خدمات بهتر و مؤثرتری به این عزیزان ارائه نمود.

آن­چه از مجموع گفت و گوها، مصاحبه­ها و بررسی­ها بر می­آید این است که برای ارائه­ی بهتر و بیش­تر خدمات شهری به نابینایان و کم­بینایان هماهنگی بین دستگاهی و جلب مشارکت عمومی نیاز است. پیگیری حقوق اجتماعی معلولان و ارائه­ی پیشنهاد برای بهسازی شهر با خدمات ویژه برای معلولان از سوی بهزیستی و انجام پروژه­های مورد انتظار معلولان و بهزیستی از سوی شهرداری با هماهنگی شورای شهر، فرمانداری و سایر نهادهای مرتبط و نیز استفاده از کمک­های خیرین و مردم می­تواند بخش بزرگی از مشکلات موجود را برطرف نموده و شهری با امکانات ویژه برای ادامه زندگی نابینایان و همه­ی معلولان فراهم نمایند. با اندکی توجه در می­یابیم که در کاشان هیئت­های مذهبی زیادی وجود دارد. این هیئت­ها در امور خیر و فعالیت­های مذهبی فعال هستند. اگر مسولین محترم نهادهای فرهنگی و اجتماعی و مذهبی با استفاده از پتانسیل­های موجود در این هیئت­ها به جذب کمک برای بهسازی دست­کم بخش­هایی از شهر که برای معلولان اهمیت دارد، اقدام نمایند، می­توان بخش مهمی از مشکلات موجود را بر طرف نمود ضمن این که اعتبارات دولتی و شهرداری نیز به انجام این امر مهم کمک خواهد نمود. آن چه لازم است فرهنگ سازی، برنامه­ریزی و مدیریت اجرای این گونه پروه­ها با استفاده از منابع دولتی و مردمی است. در کاشان نیاز به هماهنگی بیش­تر بین دستگاههای متولی امر معلولین و هم­دلی و خواست عمومی جهت ایجاد شرایط مناسب و بهتر برای زندگی معلولان می­باشد. چیزی که تا کنون کم­تر به آن توجه شده است. اگر شهروندان و مسولین چند لحظه خود را به جای این عزیزان قرار داده و مشکلات آنان را از نظر بگذرانند، شاید در تصمیماتشان در اداره امور شهر تجدید نظر کرده و اندکی نیز به آنان بیاندیشند و خدمت کنند. خدمتی که شیرینی آن هرگز از وجودشان جدا نخواهد شد و همواره به کامشان خواهد ماند.

 

پیشنهادات

  1. تشکیل کمیسیون معلولان در شورای اسلامی شهر برای پیگیری مطالبات همه معلولان.
  2. درخواست اختصاص بیلبورد تبلیغاتی رایگان از شهرداری و ارائه پیام هفتگی برای شهروندان در مورد نابینایان و کم­بینایان و آگاه نمودن شهروندان به صورت مستمر با حقوق این عزیزان.
  3. مناسب سازی کامل معبر برای نابینایان و کم­بینایان نباید در تمامی خیابان‌ها و نقاط شهر در دستور کار
    قرار گیرد، بلکه باید منحصر به مناطقی که بار و ظرفیت عبور و مرور نابینایان و کم­بینایان بالا است، باشد. مانند خیابان‌های شلوغ و مرکزی شهر و خیابان‌های پیرامون مراکز مورد مراجعه نابینایان و کم­بینایان. بنابراین مطالعات نیاز سنجی قبل از اجرای طرح مناسب سازی، ضروری به نظر می­رسد.
  4. ایجاد بوستان­های ویژه برای نابینایان و کم­بینایان و به طور کلی برای معلولان تا بتوانند بدون هر گونه دغدغه از فضای بوستان استفاده کنند و بخشی از اوقات فراغت خود را در آن­جا سپری نمایند. می­توان با نگهداری مناسب از پرندگان خوش­صدا و ایجاد آبشارهای مصنوعی در بوستان فضایی دل­انگیز برای نابینایان و کم­بینایان ایجاد نمود.
  5. با توجه به درخواست و نیاز نابینایان و کم­بینایان، اختصاص اتوبوس ویژه­ برای این گروه از شهروندان جهت کمک به حل مشکل رفت و آمدشان در محیط شهری ضروری به نظر می­رسد.
  6. افراد نابینا و کم بینا به هنگام حرکت در پیاده‌رو، فعالانه به دنبال اطلاعات لمسی زیر پای خود، به ویژه تضادهای فاحش و قابل تشخیص در سطح سنگ فرش بوده و از آنها استفاده می‌کنند، بنابراین اطلاعات مربوط به جهت یابی و تشخیص موقعیت باید از طریق به کارگیری قابلیت دید بالا و ایجاد علائم لمسی در جاهای مناسب قراربگیرند. استفاده از موزائیک­های شیاردار زرد رنگی که از میدان پانزده خرداد به سمت چهارراه آیت­الله کاشانی در بخشی از پیاده­رو خیابان شهید رجایی انجام شده است و متاسفانه کامل نیست.
  7. در خیابان های پیرامون مراکز آموزشی، فرهنگی، پزشکی و مراکز کار مورد مراجعه نابینایان و کم­بینایان، نصب تابلوهای هشداردهنده به رانندگان خودروها، جهت رعایت دقت و سرعت مناسب، ضروری است. استفاده از تابلوهای شهری خوانا و دقیق و همچنین استفاده از خط بریل در تابلوها برای افراد دارای مشکل بینایی و نیز سالمندان می­تواند مفید باشد.
  8. اشیایی که از مسیر پیاده‌رو بیرون زده­اند اما بالاتر از 2 متر قرارگرفته­اند، مشکلی برای افراد با ضعف بینایی، ایجاد نمی­کنند زیرا بیش­تر عابرین، فضایی کمتر از 2 متر جهت عبور خود نیاز دارند. علاوه بر این، افراد با ضعف بینایی (اگر به قامت بزرگسالان باشند و از عصاهایشان با مهارت استفاده کنند) معمولا اشیایی از پیاده‌رو را که کمتر از 68 سانتی متر ارتفاع دارند را شناسایی و از آنها اجتناب خواهند کرد. در حالی که از وجود موانعی که بین 68 سانتی متر و 2 متر در داخل پیاده‌رو قرارگرفته­اند و تا زمین امتداد نمی‌یابند، مشکل­تر می‌توان اجتناب کرد، زیرا بعید است عصای بلند سفید رنگ با شیء تماس برقرارکند، قبل از اینکه شخص به جسم برخورد نماید. بنابراین نباید در پیاده­روها و در فاصله­ی بین 68 سانتی­متر تا از 2 متر اجسامی قرار بگیرند (سورنسن،1370).
  9. نصب­ چراغ­های راهنمایی(عبور عابر پیاده) ویژه نابینایان به گونه­ای که با علائم و هشدارهای صوتی به نابینایان اعلام نماید تا از عرض خیابان عبور نمایند.
  10. برنامه­ریزی سازمان­ها و نهادهای دولتی با توجه به شرح ­وظایف و قوانین موجود و سازمان­های غیر دولتی با توجه به وظیفه­ی نوع­دوستی، برای ایجاد اشتغال برای نابینایان و کم­بینایان.
  11. اجرای دقیق و منظم قانون استخدام سه درصد از پرسنل مورد نیاز سازمان­ها، نهادها و شرکت­ها از بین معلولان جامعه.
  12. طراحی و نصب خود پردازهایی با سیستم صوتی مناسب برای استفاده نابینایان و کم­بینایان از خدمات این دستگاه­ها.

[1] استادیار و عضو هیئت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشانdr.hamid.rahimi@kashanu.ac.ir

[2] دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه­ریزی درسی دانشگاه کاشان – fallahi1346@yahoo.com

  1. UNESCO
  2. White Cane

(WHO) 11.World Health Organization.

  1. Mueller.

[7] . سازمان بهزیستی کشور.10/05/94

[8] . سایت تابناک. 25/04/94

[9] . انجمن نابینایان جمهوری اسلامی ایران.( http://saniran.ir/front) 25/04/94.

۹ دیدگاه دربارهٔ «سی و هفتمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، زمینه ها و عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت مدیریت شهری برای افراد نابینا و کم بینا»

دیدگاهتان را بنویسید