خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

هیچ کجا محله ی خودمون نمیشه حتی واتساپ!

برگی از خاطرات واتساپی بنده!

ضمن درود فراوان و عرض ادب! روزی بود و روزگاری… در دنیای مجازی یه بازی تازه برپا شد که اسمش واتساپ بود… منم مانند دیگر بچه های تازه به دوران رسیده با گوشی سیمبین دانلودش کردم و نصب و بازی جدید را شروع کردم… به مخاطبین گوشی رجوع کردم و برای همه پیام دادم… همکارانم که شماره منو نداشتند سرکار رفتند و منه تازه به دوران رسیده شادتر و خندان تر شدم… روزها گذشت و هرکی به هر نحوی که شماره منو داشت در گروهی که یا خودش زده بود یا خودش عضو بود منو هم عضو میکرد… روزی در گروه بزرگی عضو بودم که بیشترشان نابینا بودند… وای چقدر باحال بود… شیطنتم گل کرد و چند فیلم از گوشیم فرستادم در گروه و با اعتراض دوستان رو به رو شدم و تذکر گرفتم… یکی از بچه ها ادعا میکرد که فیلم را به خواهرش نشان داده و حسابی خجالت کشیده… من که نمیدونم اون چه فیلمی بوده…،مدتها گذشت و متوجه شدم که در حدود پانزده گروه عضوم کرده اند… گروه هایی از قبیل—بر و بچه های باحال، بر و بچه های خوب، بر و بچه های بی حال، اگه زیر آبی هستی ترک کن، بر و بچه های خفن،بر و بچه های گل، دهه ی شصت تا هفتاد، بر و بچه های خوب، گروه دوستان، گروه جاوید، بر و بچه های آزاد، گروه همکاران،گروه گلی، و چند گروه دیگر که در ذهنم نیست…روزی به عضویت گروهی در آمده بودم و متوجه شدم که همکار شیرازیم که قبلا در اداره ما بوده و به شیراز منتقل شده مرا عضو کرده است… روزی داستانی از زبان خانمی از یکی از گروه ها برای جاوید فرستادم و حذفم کردند و با رئیسش مکاتبه کردم و با قولی که دادم دوباره عضو جاوید شدم…روزی در گروه گپ عضو شدم و مبایلم بیشتر اوقات در هنگ بود و اجازه داشتم همه چیز بگویم… چند بار گفتم موقع ضبط صدا زود انگشت خود را از روی کلید ضبط برندارید تا صدا نصفه ضبط نشود… اما حذفم کردند چون از تذکرم خوششان نیامد و فضولی هایم ناراحتشان میکرد…، روزی در گروه همکاران سوسول اداره عضوم کردند و شبی فیلمی برایشان فرستادم و فردا صبح مورد تذکر سوسولها واقع شدم و چند روز بعد رساله ی گوزنامه را از گروه نابینایان ایران برایشان فرستادم و برای همیشه از سوسول دونی اداره حذف شدم…، روزی در واتساپ یکی از سایتها عضوم کردند و دو روز بعد حذفم کردند… وقتی علت را جویا شدم… میگفت: تو دوتا شماره داری و من نمیدونم باید کدام را عضو کنم… البته من شماره را فرستاده بودم و با همان شماره برای آن رئیس در واتساپ پیام داده بودم… اکنون به این نتیجه رسیده ام که هر ننه قمری برای خودنمایی و ثابت کردن ادعاهای پوچ و تو خالی خود یه سایت یا گروه واتساپ یا هر کوفت دیگری میزنه و هنوز بلد نیست در مخاطبینش دو شماره را از یکدیگر تشخیص دهد…، هیچ کجا محله ی خودمون با مدیریت مجتبی نمیشه… راستی یکی دیگر از مدیران واتساپ خودسرانه خط ایرانسل منو از گروه واتساپش حذف کرده و خط همراه اولمو عضو کرده… آخه یکی نیست به این ننه قمر بگه این بازیا یعنی چه؟… هیچ کجا محله ی خودمون با مدیریت مجتبی نمیشه…! راستی یادم رفت… یه گروه فامیلی هم داریم با نام نوا خانوم بزرگ که اطرافیان خانمم هستند و من با گوشی سیمبین اونجا شیطنت میکنم و از گروه های ننه قمرها کپی براشون تکراری میفرستم…، خب این هم تعریف قسمتی از عضویت در گروه های ننه قمرهای واتساپ…، هیچ کجا محله ی خودمون با مدیریت مجتبی نمیشه، زنده باد مجتبی و محله مجتبی و دوستان یا محله ی نابینایان که بیشترین آموزشها و سرگرمی ها و تفریحات را دارد… با تشکر فراوان!

۳۶ دیدگاه دربارهٔ «هیچ کجا محله ی خودمون نمیشه حتی واتساپ!»

درود! نشنیدم.. حالا تو بیا در واتساپ به این شماره بفرست تا بشنوم ۰۹۱۳۷۱۷۱۲۸۲، درضمن به دوستان آهنگ ساز و نوازنده و خوانندگان محله بگوییم بخوانند و در محله پست کنند تا همه بگوشیم و بکیفیم!

سلام بر عدسی بشاش و …, میگم خوب ملت رو میذاری سر کار سر کار گذاشتن همانا و حذف شدن از گروه فلان همانا این است نتیجه ی شیطنت و سر کاریهایی که عدسی مرتکب میشود, خیلی خیلی با حال و عالی بود من یکی که قش کردم از خنده و این قدر ازت خندیدم که دلم درد گرفت و دیگه داره از چشام اشک میاد وای عدسی تو چه قدر با حال و با مزهی و میشه تو رو به عسل تشبیه کرد به هر حال همیشه شاد و خندون باشی اگه باز هم از این خاطرات با حال و با مزه داشتی برای ما هم محله ای ها تعریف کن در پناه یگانه دادآر دادآفرین بدرود و خدا نگه دار

درود! البته در یکی از گروه ها چیزی نفرستادم و با مدیریت قابل درک و فهم بیش از حد مدیرش حذف شدم که میگفت بین شماره هایم گم شده و نتونسته خودشو پیدا کنه…با تشکر از حضور گرمت.. هیچ کجا محله ی خودمون با مدیریت مجتبی نمیشه!

سلام بر عدسی.خخخخخخ کلی از اسم گروها خندیدم و همچنین خاطره جالبتون.ولی منی که تو ی گروه واتساپی بیشتر عضو نیستم ب این نتیجه رسیدم که فضای مجازی فقط و فقط ب درد این میخوره که آدم ازش استفاده درست بکنه.من از اونایی که با تفریح و سرگرمی اینچنینی مخالفن نیستما ولی واقعا گروهای چتو به درد نخورترین گروها درباره خودم دیدم.اونجا فقط وقت تلف کردنه.البته خوبیایی هم داره اما من که اصن خوشم نمیاد.لایک و آره این سایت هم خوب است.شاد باشید.

درود! آخه این ننه قمرها اسمهای عجیب و غریبی روی گروه هاشون میگذاشتند که نمیتونم همشون را اینجا بگویم… مثلا یه نامردی شماره ها را از روی اسکایپ برداشته بود و عضو گروه خرکی خودش کرده بود و همشون لف دادند و وقتی من به آن شماره ها زنگ زدم واقعا خجالت کشیدم… متشکر از حضورت!

باورت نمیشه عدسی، اینقدر من ظلم کردم در حق بچه ها که اینجا رو تبدیل کردم به محله ی دوستان، اصلا کلا مجتبی ازش حذف شده.
بازم این شهروزه که به فکر هست و من و محله رو جلو میبره. اگه با خودم بود از سال پیش تا حالا هزار بار تعطیل شده بودیم. زحماتو شهروز میکشه به اسم من تموم میشه.
نه که بچه های ویرایشگر و مدیران دیگه کاری نکردند. به هیچ وجه اینطور نیست ولی پیگیرترین و مهمترین فردی که از اوضاع اینجا یک لحظه بی خبر نیست، شهروزه که زندگیش رو واسه این کار گذاشته.
امیدوارم ی روز ی شغل پولساز گیرش بیاد، زن بگیره و سر عقل بیاد، بیاد بره پی زندگیش تا منم با خیال راحت درشو تخته کنم.
اینطوری با نفوذی که شاید برخی از نابینایان مختلف دارند، دولت رو مجبور می کنند ی سایت بزرگ و گنده نابینایی بزنه که توش بازی، مسابقه، جوایز نقدی و غیر نقدی، برنامه های متنوع صوتی تصویری متنی، گروه و انجمن و تالار و گپ و گفت و خلاصه هرچی سایت گوشکن و مشابه هاش ندارند رو فراهم کنه.
اینطوری کلا جون همه ی ما معتاد های خمار محله راحت میشه!
امیدوارم یا نباشیم، یا اگه هستیم، درست و مفید باشیم! تا حالا که سعی‌مون بر همین بوده ولی قبول داریم موفق نبودیم. حد اقل خودمو میگم که بر خلاف شعار هام، واقعا کاری واسه اینجا نکردم و همین هم هست که عذاب وجدان بدی نسبت به کار نکردنم اینجا دارم و همینه که هی میخوام نباشم. واقعا روم نمیشه توی روی بچه محل ها نگاه کنم. هرچی من بیشتر اینجا فعالیت نمی کنم و مثل سابقم حاضر نیستم، بچه ها بازم به من لطف دارند. و میدونی چیه؟ این اصلا خوب نیست که من لوس بار بیام. باید دست بجنبونم و باید. ولی کو گوش شنوا؟ کو اون مجتبی ی فعال گذشته؟ کجا رفت اون همه ذوق و شوق؟ سعی می کنم دوباره پاشم، دوباره باشم!

درود! همه ی حرفهات یک طرف این جمله یک طرف… فقط جمله ی آخر… بقیه به کنار… پاشو مرد… تو مردی و میتونی همان مجتبی جوانمرد باشی… جوانمردی تو را هیچکس نداره.. همه فقط ادعا دارند ولی تو ادعایی نداری و واقعا جوانمردی!

درود! خواهش میکنم بد اخلاق نشو… التماست میکنم بد اخلاق نشو… لطف کن بد اخلاق نشو… آخه این پست بد اخلاقی نیست… ولی من اگه پامو از گلیمم درازتر کنم یه اتفاقاتی در محله میفته که نگووووووو… مثلا همون رساله را برای تکتک بچه های محله در واتساپ میفرستم تا همه سرگرم خواندن رساله شوند و به اطلاعاتشان افزوده شود… روزی برای یکی از همکاران ایمیل کردم و او میگفت: اگر بخواهیم با کامپیوتر پیرینت بگیریم ۴۸ صفحه میشود… پس خوش اخلاق جون منتظر دریافت رساله در واتساپ باش!

دیدگاهتان را بنویسید