خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

عیدی رعد بزرگ به نبین های ایرون .

سلااامو صد سلام به طراوت و تازگی بارون . به خوشمزگی عطر بارون،و ی سلااام جانانه به همۀ نبین های ایرون .

از خدا پنهون نباشه دیدم همه دارن عیدی میدن بعد رعععد پدربزرگی و لارج داره نیگا میکنه . آخه بزرگی گفتن کوچیکی گفتن خخخ

رعد دبیر نژاد هم اومده چندتا لغت ساده رو به همه نبین ها بگه و بره ، حالا به کجا میخواد بره نمیدونم .

نمیگم عیدی رعد تقدیم به گوشکنیا چون خیلی بدم از این جناحو دسته بندیا میاد .

بابا همه نبین ها از ی جنسنند . یعنی همه با ی مشکل دست به یقه هستن و اون ندیدنه .

پس خوش ندارم گوشکنو گوشکوب و نکوبو بکوب ، با تو بی تو بدون تو و روشنو موشن راه بندازم خخخ

همۀ سایت های نبینیو متعلق به خودم میدونم و هر جا دلم بخواد میرم . پس مرز بندی نکنید هههه

خب عیدی من مثل ی تراول صدتومنی میمونه خخخ مثل آب خوردن خرج میشه و کارآمده . احتیاجی به اندروید نیست . ببین ها هم ببینن لطفاً خخخ

آقا هر جای جامعه مجازی چشم میگردونم چه ببینی چه نبینی چندتا غلطای خنده دار میبینم که از بس غلط دیدم کم کم میترسم خودم هم غلطو مرتکب بشم .

اولین غلط کلمۀ میخوام . می خ و ا م
2- خواهر : خ و ا ه ر
3-خواستن : خ و ا س ت ن
4-خواجه : خ و ا ج ه
5: عالی : ع ا ل ی
6-خاطر : خ ا ط ر
:

8- خواهش : خ و ا ه ش
9- سپاسگزار : س پ ا س گ ز ا ر
10_ خواندن: خ و ا ن د ن
لطفا این واو رو ندیده نگیرید . علی الخصوص کلمه می خوام . که ی عده مینویسن میخام. واقعا میره رو اعصاب . چون میترسم خودم ی جا اینجوری بنویسم هههه

اگه دفعه بعد این واو رو نذارید شما میدونیدو رعععد بزرگ .
راستی لغت هفتم رو خالی گذاشتم که شما بگید . هاهاها

پیک نوروز شما فقط ی سئوال داره .
بی زحمت ی لغتی بگید که در اون واوی باشه که خونده نشه ولی نوشته بشه .

بچه های نبین شکل واو مثل ی عصا میمونه که بالای عصای ی تاب خورده و گرد شده که دستتون راحت توش جا بشه هههه
ببین های محله هر کسی میتونه هر کدوم از حروفو برای نبین ها تجسم سازی کنه بسم اله .

۱۵۹ دیدگاه دربارهٔ «عیدی رعد بزرگ به نبین های ایرون .»

سلاااااام سلااااااااااااااام بر کبیر رعد محله, به به به ببین کی داره عیدی میده واقعاً که خیلی عالیه منم داشتم تعجب میکردم که همه عیدی دادن بجز پدربزرگ رعد و ننه رهگذر حالا رعد به قولش عمل کرد ولی ننه رهگذر نه باشه ما صبر میکنیم برای عیدی ننه رهگذر شاید تا ۳۰ اسفند ۹۵ بهمون عیدی داد, رعد مرسی بابت عیدیت ما نبینها چی کار بکنیم ما مقصر نیستیم صفحه خونها درست نمیخونه وگرنه املای ما حالا اگه بیست نباشه دیگه حد اقل ۱۵ که هست باز هم مرسی بابت اینکه این غلطها رو بهمون گوشزت کردی ای ول من برای چندمین بار متوالی عید رو به شما تبریک میگم و امیدوارم سالی سرشار از خیر و برکت و خوبی و موفقیت داشته باشید در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

من! پشت سر کسی حرف زدم آیا>؟ نه خیر من این نشر اکاذیب رو قبول ندارم این یک افترایی بیش نیست نمُ غیبت اصلاً این کارها ازم بر نمیاد خوب تا زمانی که ننه رهگذر عیدی ندی میگم کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت من عیدییییی میخوامممممم بای

ویاوای چه سوتی املایی بدی دادم الآن هست که بیان املام رو صفر بدن اون کلمه منُ بوده نه نمُ اون یکی علامت > هم اشتباهی تایپ شده خوب ساعت یک و خوردهی شب کامنت نوشتن همین غلوط غلطها رو هم موجب میشه بازم میگم ننه رهگذر کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت خوب ظاهراً دیگه اینجا جای موندن نیست پس تا فیلتر نشدم یا یه کتک حسابی نخوردم الفراااااااااااااااااااااااااااااااااااار و بای

به نظرتون جایی برای رعععد بزرگ مونده که جوابتونو بده ؟؟؟ هاهاهاها
حاج احمد گوشزد درسته . یعنی بزنیم توی گوش طرف خخخ نه اینکه بزتیم توی گوش .
حالا من به شما خرابکار گوشزد میکنم که کل کلاسو جارو کنید و کفش های بچه های کلاسو واکس بزنید . نمرتون هم صفر کله پوکه .
رها تو مجبوری که این صفره بو گندو و گنده رو پاک کنی و باهاش ی سوپ درست کنی و دو تایی تا تهشو بخورید .
اَی اَی . غذاش بوی بدی میده . هاهاهاها

خانم اجازه همش تقصیر اینه من که مقصر نیستم پس کلاس رو اون باید جارو کنه و خانم حواسم رو پرت کرد تا این قدر غلط غلوط بنویسم و یکیش هم گوشزد بود که گوشزت نوشتم پس اون باید صفر بگیره و باهاش سوپ درست کنه و خودش بخوره نه من بای

من نمیخام میخوام رو میخوام بنویسم… اص دلم میخاد میخام رو میخوام ننویسم… اص میخام وقتی میخوام نوشته میشه زش میشه… میخام میخام رو میخام بنویسم بیبینم کی میتونه میخامم رو ازم بیگیره میخوامش کونه… میخام برم رو اعصابت اص… میخام رو اعصابت رژه برم هی… میخام حرصت بدم بیفدی بیمیری اص… هاهاههاهاهاهاهها…
من عیدی میخاااااااااااااااااام میخام … هاهاهاههاهاههاهاهاها

سلام مجدد ببین کی اینجاست ننه رهگذر آخه رعد با تو چی کار کرده که میخوای حرصش بدی دلت میاد با پدربزرگ محله این کارها رو بکنی شما خودت باید قبلش عیدی بدی تا بهت عیدی بدن همین طور که نمیشه که عیدی نداده عیدی گرفت حالا چرا میزنی بابا من عیدی ندارم که بهتون بدم تا کتک نخوردم الفرااااااااااااااااااار بای

فعلاً که یکی از اصفهونیها که شاید ایشون نخواد اسمش رو بگم و …. شما هم خیلی خوب میشناسیش و توی محله سر به سر همه میگذاره یه عیدی توپ بهم داد که هیچ وقت از یادم نمیره و حتماً باید این کارش رو توی کتاب گینس ثبت کرد پس میشه از یک اصفهونی هم عیدی گرفت اون هم از نوع خوبش ولی فکر نکنم بشه از یک حقوقی اون هم از نوع حقوقی با تعصب عیدی گرفت چی کار کنم ما اینیم دیگه راستی کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت کو عیدیت من عیدی میخواهم پس عیدیم رو بده ننه رهگذر اگه عیدیم رو ندی بر اساس فصل سوم از قانون اساسی اصول ۱۹ تا اصل ۲۰ باید کتاب ۵ جلدی دانشنامه حقوقی دکتر جعفری لنگرودی رو برام گویا کنی حالا خودت انتخاب کن گویا کردن کتاب ۵ جلدی سه هزار صفحه ای یا عیدی من پس در نتیجه کو عیدیم کو عیدیم وای الآنه که از محله پرت شم بیرون پس چهارتا پای دیگه هم قرض میکنم و الفراااااااااااااااااااااار از اینجا بای

رها و عبداله پور برن دفتر .
مدیر با ی ترکه حالشونو جا بیار .
اون سوپ بوگندو هم تا ته بریز توی حلقشون خخخ
فک کنم رهای شیطون توی دل صفرو پاک نکرده که اینقدر بوی بد محله رو برداشته .
احمد با سوپ صفر مجبوری سالاد یک و ماست دو هم میل کنی . واقعا بد مزه اند هاهاها

چرا همه کاسه کوزه ها سر منِ بدبخت میشکنه دیواری کوتاه تر از من گیر نیاوردید همش تقصیر رهگذره نه من آخه من چی کار کردم که باید این همه غذای بد بو و بدمزه بخورم وای ننه کمک اینا دارن دستی دستی منُ میکشن پس تا نکشتنم الفرااااااااااااااااااااااااااااااااااار بای

درود! کلمه بعدی… رد بارونی… رعد بارانی مغروریان…! خخخخهاهاهاهاهاها از غروب آفتاب تاحالا این گوشی نوکیا جونم را به کامپیوتر وصل کرده بودم و مشغول کپی آهنگها در کام پیوتر بودم که متوجه شدم کامی جون آهنگارو بجای کپی کردن خوردس و… حالا کام پیوتر یا کام پیو تر یا کام پیو خشک؟… کام یعنی دهان… پیو یعنی پسر…تر یعنی خیس… پس کامپیوتر یعنی کام پیو تر… یعنی لبان پسر خیس…! حالا بازم بیا ایراد بگیر و بگو عیدی دادم…! شب به خیر!

هو هو . پس اسم من هم رد مغروریان شد . بهبه .
عدسی این کامی پسر خونده منه . اذیتش نکن .
خب خودت بلد نیستی چرا عیدیه مردمو زیر سئوال میبری ؟
کامی از فرنگستون اومده و ممکنه ندونه که عدسی با همه شوخی داره .
مغروریان خخخ خوشمان آمد ولی همه میدونن که رعد بارانی غروری درش وجود نداره . خخخخ

ببین رعد. ساعت چنده؟ به احتمال زیاد خاب باشی.
من مثل جغد بوف بوم امشب رو خواب نداشتم.
نمیدونم چرا شاید بخاطر پیاده روی زیاد باشه.
تمام استخوانهای دوست داشتنیم درد میکنه.
سه ساعت دیگه هم میرم مریوان.
اگر برگشتم که هیچ، اگر نه به عدسی حالی کن که کامی جون آهنگ بیرون میداد، نمیخورد.
به نظر من املا مهم نیست، مهم اینه که حرفی که مینویسیم از دل برآید.

رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا

زنده و مرده وطنم نیست به جز فضل خدا

رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل

مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا

قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر

پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا
ممنون برای عیدی خوبت. شاید برای همیشه، خدا نگهدار

کامی پسرم کجا کجا ؟ حرف رفتنو نزن .

هر کی اومد به اینجا با پای خودش میاد ولی رفتنش با خداس .
پسرخوندۀ عزیزم. ! چطور دلت میاد رعد پیر و فرتوتو تنها بذاری بری .
ای خدا چرا همیشه باید تنها بمونم . ؟؟؟؟؟
نکنه داری میری دوئل ؟؟
کاااااااااااااااامی برگرد .

نبین با دقتم ممنون .
دردت بخوره توی کله ی هر چی درس نخون خخخ
هاهاها شوخی کردم . دردت نخوره توی سر کسی . دردا ازت دور باشن .
البته تو الان با درد بیگانه ای . بعدها رو گفتم .
آفرین دلاور درست و صحیح گفتی . چه عجب شماره نگفتی خخخ

عدسک جان !
گوشی که توسط کامی و آهنگاش خورده شه ؛گوشی نیست . گوشکوبه خخخ بندازش دور و یک اندروید بخر . زیاد هم سخت نیست . به نظر من تو خیییییلی خییییییلی باهوشی که تونستی با این گوشکوب به رعععد بزرگ پیام بدی .
پس کار با گوشی اندروید هم به زودی یاد میگیری

.پسرم سر کیسه رو بشکاف هاهاها

میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام میخام

تو هم باید با رهایی و عبداله پور بری و اون سیرابی صفر رو بخوری خخخ
در ضمن تو چون منفی گرفتی اوضات ازون دو تا خرابتره خخخ
هاهاها میبینم که میخوای توبه کنی خخخ
برو که نمیخوام صداتو بشنوم . طاغی و یاغی تو باید به کیفر نمیخامت برسی خخخ

سلام بر نبین ها و نبینکهای خوبم.
واقعیتش فک نمیکردم این پست امروز منتشر بشه . قرار بود هر وقت اعلام کردم شبو شور منتشرش کنه .
ولی خب عیبی نداره .
من فعلا کلی کار دارم . شما تکلیفاتونو بنویسید . ریحانه جون مواظب رهایی باش .

سلام بر رعد بارانی عزیز .
چقدر متن پستت جالب بود . ولی گفتار تو در گوش نبین ها اثری ندارد .
آنها عاشق تفرقه و دعوا هستن و حاشیه سازیو دوست دارن .
رعد بارانی مهربان ! تو به فکر خودت باش . شاد باشو شاد زی .
عزتت افزون و مهرت پایدار . درود بر تو ای اندیشمند خخخخخ

سابولیک. سال نو هم البته مبارک. به؛ چه حالی میده سر کلاس وقتی استادت رععععععععد بزرگ گرم درسه و روش به تخته سیاس عصاشو بقاپی در ری. قیافش دیدنیه. هرچیم داد می زنه بگیرینش کسی به گردم نمی رسه چون پر کشیدم رفتم اون بالا بالاها. ههههههههههه. خوش. خُش خ و ش اینم کلمۀ انتخابی من. بای.

هاهاها
پس بی خبری ! رعد بزرگ همیشه با خودش ی بیل داره .
لازم نیست از کسی کمک بخوام . بیلمو به سمتت پرتاپ میکنم که حسابتو کف بالت گذاشته باشم هاهاها
ی خوش خوشکی بهت نشون بدم که ناخوش بشیو بیفتی توی کوهها خخخ راستی تا حالا به صدای عقاب گوش کردی ؟؟

سلام سید .
راستی نشنوم حرف رفتنو بزنی . پسرم تمام سایتهارو متعلق به خودت بدون و حرف دلتو بزن . همه جا برو و به کارت ادامه بده.
.
راستی ی آیفون دست دوم داری توی دستو بالت داری ؟با ی دونه سامسونگ طاق میزنم هههه

یکی تمبک بزنه…
دام دارام ریم رام رارام رام
رام رارام ریم رام رارام رام
دیم دارام دیم دام دارام
شاه پسر داریم دوماد
قند و عسل داریم عروس
نقل تر داریم دوماد
شعر و غزل داریم عروس
امشب شب عروسیه
مبارکه و مبارکه.. مبارکه
امشب شب رو بوسیه…
مبارکه و مبارکه.. مبارکه…
دام رارام ریرام رارام.. دام دارارام رارام رارام… ریم رارام ریرام رارام دام دارارام رارام رارام…

دلم عروسی میخاد عبدالله پور.. دلم موسیقی میخاد.. با شیرینی و شربتم میخاد.. با یه عالم بزن و بکوب میخاد… چی؟ چی میخای؟ عیدی؟
خو اینم عیدیت: یک پند حکیمانه بت میدم آویزه ی گوشت کون مث گوشواره… خخخخ…
فرزندم چو خاهی که چیزی خاهی از بزرگان… خاهی را خواهی بنگار تا ادیبان و نگارندگان بر سر نزدندی و ترشرویی نکردندی و در بیابان تعب گرفتار نگردیدندی…
عبدالله پور چون این پند بشنید، همه موی و ریش خود کنده کنده کردندی و بر سر و صورت کوفتندی و پر پر گردیدندی… هاهاههاهاهاها
من به مهمانی رفتندی…خخخخ

میگم من که نفهمیدم چی گفتی این دیگه زبون کجاییه این که نشد عیدی چرا از زیر عیدی دادن به من طفره میری خب اگه نمیخوای عیدی بدی راست حسینی بگو عیدی نمیدم دیگه چرا میپیچونی ولی کماکان من میگم کو عیدیم کو عیدیم کو عیدیم کو عیدیم کو عیدیم کو عیدیم کو عیدیم کو عیدیم پس الفراااااااااااااااااااااااااااااااار

دلم میخواد ی گرز سنگین که شبیه واو هست از آسمون خدا بیاد بخوره توی کلۀ شما دو تا تنبل شیطوون و درس نخون .
رهایی مگه گیرت نیارم. یکی ازین واوهاییو که میندازی میکنم توی چشمت هاهاها
تا تو باشیو که ادای ابوالفضل بیهقیو در نیاری .
نمیدونم البته این نوشتار مربوط به قرن ۵ .

مسعود گویا رهایی ی آش سیرابی صفر بوگندو بار گذاشته خخخ
دلو شکم این صفر متعفن هم پاک نکرده خخخ ی بوی اَه اَهی کوچه و محله رو برداشته که نگو خخخخ
رها و عبداله پور مجبورنغذای این دیگ رو که مثل غذای جهنمه بخورن .
حالا خود دانی . میخوای یا میخای ؟
اگه دومیشه برو پیش اون دو تا رانده شده هاهاها
اما اگه میخوای بیا این تراول پنجاهی برو ی کیک بستنی بگیرو بخور هاهاهاها

سلام رعد کبیر .
بازم از این کلاس های باحال که من خیلی دوستش دارم .
من میفهمم که تو نگران کجا هستی و میتونم اونو مجسم کنم و ببینم که چقدر خنده دار میتونه بشه . خوب من نابینا هم نباید بذارم که اینجوری بشه .
راستش رو بخوای خودمم که تو مدرسه بینایی درس خوندم , و زیر دست معلم هایی مثل شما , بازم الان که نمیبینم برام کمی مشکل شده . میدونی , یعنی مثلا همه ما راه رفتن رو بلدیم , ولی هیچ وقت فکر نمیکنیم که اول باید کدوم قدم رو جلو بذاریم و بعد کدوم قدم , همین جوری میریم , یعنی ملکه ذهنمون شده .
خب تو بینایی در چند صدم ثانیه این بازبینی شکل میگیره و اصلا ما متوجه نمیشیم و از حافظه بینایی کمک گرفته میشه , اما اینجا باید کمی دقت و تمرکز رو بالاتر ببریم , یعنی دوستان باید با اِسپِل کردن حروف , بیشتر دقت کنند و به یاد بسپارند .
حالا میدونی خودم باید اعتراف کنم که بعضی مواقع که ذهنم شلوغه , به بعضی کلمات فکر میکنم ؟ در حالی که قبلا اینننننجوری نبود و مثل راه رفتن بود , البته نه زیاد ولی یه چند باری برام پیش اومده .

سلام میتی مهربون .
باور کن از وقتی به سایت نبین ها اومدم و همچنین تو واتساپو تلگرام هستم ، از بس غلطو غولوط دیدم باید در مورد املای کلمات فک کنم خخخخ خوبه که دبیر ادبیات نیستم خخخخ
گفتم بیام اینجا دو سه تا کلمه که بین ببین ها و نبین ها غلطاش رایجه هشدار بدمو برم خخخ
راستی کجا برم ؟ نمیدونم ؟ من که جایی ندارم خخخ

همه ما خودمونی ها میدونیم که بریل با حروف بینایی خیلی متفاوته و یاد گیری این ها, اونم با این صفحه خوان های ابتدایی که هیچ فرقی رو اعلام نمیکنند , بسیار مشکله و کار میطلبه .
اما اگه دوستان بدونند که دیگران که به این سایت ها و دنیای مجازی میان و میخوان ببینند که ما چطوری مینویسیم , خیلی براشون عجیب هست و یه جورایی خوبیت نداره .
این رو بگم که ببین ها خیلی خیلی از ما بدترند و با یه نگاه تو سایت های دیگه , میشه به این پی برد .
اما باید بگم که هر کس میخواد در مورد نبین ها و سوادشون اینجا و اونجا نظر بده و قضاوت کنه , با یه ذرهبین گنده این کار رو میکنه و خوشبختانه , این هم به سود همه ما هست و میتونیم ازش یه نقطه قوت بسازیم و املامون رو بهتر کنیم .
تا همین جاشم میدونم که املای بچه ها محشره , و روز به روز هم محشر تر میشه .
ادامه بده که اگه منم مغرور بشم , کم کم یادم میره خخخ
عیدت هم مبارک باشه . بازم سر میزنم اگه زنده بودم .

نه مهدی اینجوری که فک میکنی نیست . اتفاقاً به نبینکهای عزیزم داشتم میگفتم برای شما املا سخته . چون باید حفظش کنید . ولی ما ببین ها قیافش یادمون میمونه . و سریع حافظه تصویریمون میگه که مثلا کلمه رضا با ض نه ذ .
اون دخملم گفت خب ما هم تجسم میکنیم . گفتم : وااااا چطوری ؟
گفت ای رعد بی خبر . چرا با این وااااا گفتنت دهنت باااااز مونده خخخخ
ما هم با بریل که لمسیه تصویر سازی میکنیم .
در ضمن در مورد شما با اون دخمل نبین که شمارو نمیشناخت چون توی گوشکن نیست حرف زدم . خیلی مشتاق شده که در مورد شما بدونه .
میتی اگه میتونی ی پست از ماجرای نبین شدنت منتشر کن . راستی من کلی ازت سئوال دارم خخخ

سلام بابا بزرگ رعد.
سال نوت مبارک, وای تو پست زدی؟؟؟؟
من یه چند روزی میشه که درست و حسابی نمیتونم ب محله بیام, این چند روز را دیگه نمیتونم درست و حسابی استراحت کنم چه برسه که بیام اینترنت هه, ببخشید که دیر اومدم سر کلاس رعد.
امروز کمی سرم خلوت شد تا بیام یه سری بزنم ببینم که چه خبر شده.
باحال هست عیدیت, من تا جایی که میدونم و یادم میمونه تلاش میکنم که یادم نره که این و را بذارم مگر اینکه خیلی عجله داشته باشم که نذارم.
دعا کن این کارهای من کمی کمتر بشه خخخخخخخخ.
شاد باشی بابا بزرگ.

سلام فاطیمیای عزیز .
گویا خونتون پر از مهمونه.
من که اصلا از دیدو بازدید خوشم نمیاد . واقعا انگار داریم خاله بازی میکنیم و رفتارمون مثل ی بچه میشه . چون توی عید باید دیدنیو پس بدیم خخخخ
درک نمیکنم این کارا رو
خانومی مرسی که هستی

سلام بر حسین آگاه به علوم زمانه ححح
اصلا هم خوره بار منفی برای رعد نداشت . چون به یاد خاطره ای افتادو خندید .
حسین دلم آشوبه . اسم کویر که میاد دلم میلرزه . میترسم به زودی زود همه جای ایرون کویر بشه .
آخه من توی سایت هواشناسی هستم و میدونم این اتفاق رخ میده .

سلام مجدد بر کبیر رعد محله, یه چیزی رو بگم بعد برم سراغ آخرین کامنتی که توی این پست میگذارم و میروم اون هم این هست که من نمیخواهم کسی حالا شخصی که اصلاً اونُ رو نمیشناسم حالا چه مجازی و چه در عالم واقع باهاش سر کار ندارم از کارهام حرفام یا نوشتههام دل چرکین ناراحت و رنجور خاطر بشه تا چه برسه به کسی که چه مجازی یا حقیقی اونُ رو میشناسم یا یک کلمه یا یک حرف بهم یاد داده چرا که مامانم همیشه میگه قدردان کسی باش که یک حرف یا حتی یک نقطه به تو یاد میده چون که او حق استادی بر گردن تو داره پس من همینجا ارز میکنم کبیر رعد و ننه رهگذر اگه از کامنتهام و شوخیهای بدی که توی کامنتام نسبت به شما بزرگواران داشتم باعث ناراحت کردن و رنجور خاطر شدن شما شدم همینجا پوزش میخواهم و معذرت خوایه میکنم چرا که من از شما دو بزرگوار خیلی چیزها توی همین ۷ ۸ ماهی که توی محله هستم یاد گرفتم و شماها و دیگر دوستان هم محله ای که حالا چه صوتی چه متنی چیزی یادمان دادید حالا چه در زمینه کامپیوتر موبایل و چه در زمینه زندگی و غیره حق استادی بر گردن منِ کوچکترین دارید و اگه گاهی حرفام نیش دار هست به بزرگواری خودتان ببخشید این رو بگم و تمام من این پست رو فقط برای هشدار به خودم نوشتم و میخواستم به خودم تلنگر بزنم و بگم احمد در هر جا چه مجازی و چه عالم واقع هستی با بزرگترت با کمال ادب و احترام صحبت کن در پایان هم باز از پست رعد کبیر سپاسگزاری و تشکر میکنم و شما را به خدای یگانه میسپارم پس روز و شبتان بخیر در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

من نمیبخشمت… هاهاههاهاهاهاهاه… خنده ی شیطانی… باس مشقای منم بنویسی تا ببخشمت… خیخیخوخوخوخخاخاخاخاخیخیخیخیخخوخوخوخخوخوخ
رعد… آکله ببردت… من غذای بوگندو نمیخام.. بده به چای شیرینای کلاست… خخخخ…
راسی سال نوتون مبارک بچا… هاههاهاهاهاها…
من رفدم دیگه نمیدونم کی برمیگردم.. شاید دو یا سه روز دیگه…
خدافس…

وای عبداله پور میدونم که از شوخیای رعد ناراحت شدی .
اما من هدفم خنداندن شما و بچه های دیگه بود . واقعا ازت معذرت میخوام .
اصلا من فقط باید اسم رهاییو میاوردم که به روحیاتش واقفم . بازم معذرت میخوام اگه ناخواسته باعث رنجشت شدم .
*****

رعد بعد از شنیدن این حرفا که از دهن بارونی شنید یکی زد پس کله احمد پسر همسایه و گفت اعه تو که اینقدر به قول عدسی سوسول نبودی خخخ برگرد که با کامنتت دل باران حقیقی که پشت نقاب رعد پنهان شده غوغا و دلشوره به پا شده . برو مثل ی مرد و محکم بهش بگو شوخی شوخی با دم شیر هم شوخی خخخخ
پسر همسایه نرو بیا

کبیر رعد من دوباره آمدم و میخواهم بگم که نه از شوخیهای رعد ناراحت شدم و نه از شوخیهای ننه رهگذر بلکه این کامنتم فقط تشری بود به خودم که شاید یک کم توی کامنتام بد شوخی کردم نه من نه اصلاً سوسولم و نه از شوخیای شما ناراحت میشم ظرفیت ما بالاست چی کار کنیم ما اینیم دیگه فعلاً بای اگه کارم داشتید صدام کنید همین بای

عبداله پور از چشات میخونم که ناراحت شدی .
بیا این دسته گل نرگسهای خوش بو رو از من بگیر و از ته دل منو ببخش .
****
احمد پسرم دنیای حقیقی پر از ناراحتی و توقعو گلایس . درون نه میشه خندوند و نه میشه به راحتی خندید .

قصد من این بود که لحظاتی دراین مجازستان بخندمو بخندانم .

وای گل نرگس من عاشق این گلم چه عیدی خوبی پدربزرگ رعد کبیر منم با این پست خندیدم مگه معلوم نیست پس این جا هم از ته دل دارم میخندم ببین خخخ هاهاههاهاها معلوم نشد آیا من هم از این پست خندیدم و هم از کامنتهاش شکلک خندیدن زیاد من از ته دل که باعث شد اشک از چشام بیاد به هر حال من که خیلی با این پست خندیدم بازم میگم مخاطب کامنت ۲۱ خودم بود و طنز مورد استفاده توسط من بود, نه رهگذر و نه رعد منظور فقط منِ احمد بود نه کسی دیگههههه پس میخندم شدید تا دنیا به کامم باشه خخخخخ هاهاهاههاهاها بازم میخندم هاهاهاهاههههاهاهاهاها بای

با سلام بر رعد بزرگ و بزرگوار عیدتان مبارک ببینید بیناها بیشتر مکالماتشان دیداری هست ولی نابیناها به دلیل اینکه از این نعمت برخوردار نیستند یا به کمک صوت ارتباط برقرار می کنند یا نوشتار و باز هم چون سهم نوشتار در مکالماتشان بیشتر است اگر بخواهند تمام قواعد نوشتن را رعایت کنند مجال کمتری برای بیان تمام مکنوناتشان باقی می ماند به همین جهت و به دلیل اینکه صفحه خوانها نقش رابط بین آنها را دارند سعی میکنند خودشان را با زبان این نرم افزارها مطابقت دهند متأسفانه نویسندگان این نوع برنامه ها هم چندان اهمیتی به صحیح نویسی نمی دهند ببخشید زیاد نوشتم خوش باشید.

سلام بر جناب عباسی.
خوش اومدی . حرفات همه لایک ولی اگه ی نبین و یا ببین بخواد میتونه این واو بی ارزشو توی کلمات بذاره .
اما این رهای رهگذری و چندین نبین دیگه همیشه این واو رو فراموش میکنند .
صفحه خونها هم به زودی زود پیشرفتی فوق العاده میکنن . از خدا میخوام که اون روز تو بیناییتو به دست آورده باشی.
راستی تو هر جور دلت خواست بنویس ،فقط بیا و بنویس . خوب شد ؟؟خخخ

مسعود بیا هم کیک و هم ی تراول صدی . خخخ چون درست نوشتی .
راستی تو همون مسعودی هستی که برادران دالتون اومدن شمال خونتون ؟؟باهات هم توی ساحل عکس گرفته بودن و گذاشته بودن عکسو در سرای محله ؟خخخ خودشی ؟

سلام خانم معلم….سلام بچه های کلاس…عید همتون مبارک…رعد ؟…مثل اینکه تعطیله هااا؟!…این پیک نوروزی چی چیه دیگه عیدی گذاشتی هاااا؟سر ملتو گول نمال با این عیدی ….یه عیدی درس درمون بده بابا…خخخ…پیک نوروزی هم دیگه ور افتاد شما دست از سر مابرنمیداری آیا؟!
دستت درد نکنه پست مفیدی بود
من فردا دارم میام اصفهان…آی اصفهانیها کجایید خودتونو قایم نکنید هااا من عیدی درست حسابی میخوام هیچ کدوم عیدیهاتون به من نرسید..خخخ
آخه یکی نیست بگه خودت چی عیدی دادی؟چه کار کردی آخه؟
راس میگه اون یکی نیسته..خخخ
از همین جا از همه ی کسایی که پست عیدی گذاشتند تشکر میکنم نشد توی همه ی پست ها تقدیر و تشکر کنم.ولی خیلی هاشو خوندمو و گوش کردم.مچکرم از همگی.امیدوارم منم بتونم یه روز پست های قشنگی مثل شماها بذارم.

نخیر پیک نوروزی ور نیفتاده . فقط حجمش مثل سابق نیست خخخ
حیف که رهایی تا چند روز اصفهون نیست .
اگه نبین هارو دیدی که ی سوژه درستو حسابی برای یک پست میشه . خخخ
یعنی اگه من ی نبین واقعی و مادرزاد از نزدیک ببینم صدتا پست میتونم منتشر کنم خخخ

فکر کنم کسی کلا توی اصفهان نباشه…خخخ
یهویی شد…قصد مسافرت نداشتیم…اول فکر کنم میریم کاشان…بعدش اراک…بعدش هم اصفهان.
نمیدونم بتونم کسی رو ببینم یا نه چون با خانوادم میرم و سه تا ماشین هستیم…خیلی زیادیم…اگه فرصتی پیش اومد دوست دارم بیرون دوستانی که میشناسمو ببینم ولی خب باید با خانواده هماهنگ باشم.

خواهر من یه دوقلو داره…دو تا پسر…امسال خواستند بهشون پیک بدن خواهرم گفت نمیخوام بهشون پیک بدید…خخخ…حوصله ندارم توی تعطیلات…خخخ…پیکاشونو نگرفت…خخخ…کلی خندیدم…خخخ…یعنی شماها با این مامانا چیکار میکنید؟!..خخخخ…ولی حق دارن…فرضشو کن میان مسافرت خونه ی ما بیچاره میشیم دیگه ماها باید حلش کنیم..خخخ..کم پیکای خودمونو حل کردیدم..خخخخ

دوباره من اومدم .
رفتم یه پستکی زدم راستی عجله کردم و انتشار رو زدم وقهر کرد رفت .
نشد برچسب دارش کنم . ببینم الان کی هست و کی برچسب دونی دستشه ؟
یه بپرس ببین الان کی رییسه .
راستی دو تا هم کلمه بنویسم نگی ننوشتی ,
خوانا .
خ. و.ا.ن.ا.
خواهش .
خ.و.ا.ه.ش.
خواهر.
خ.و.ا.ه.ر.
اینم یه جمله :
خواهرم حجابت رو ببخشید یعنی , خواهرم خوانا بنویس خواهش میکنم . بیچاره ام کردیاینقدر گفتم خخخخ .
خوبه ؟ حالا ببین این پست من به اسم یه کمی در مورد خودم , کجا رفت اینقدر زحمت تایپیدن کشیدم .
ممنون

الو الو . از رعد به میتی . صدامو داری . به مدیرا پیام دادم .
پریسیما نت نداره ولی گفت به نازی خبر میده .
برادران دالتون هم که خبری ازشون نیست خخخ
بی صبرانه منتظر خوندن پستت هستم . رفتم اسم پستتو خوندم . توی صف انتظاره . نگرون نباش.
بیا کمی شیرینی دست ساز رعد میل کن .
کلماتت که بعضیاش با کلمات پست یکی بود . ولی خوانارو درست اومدی . خخخ مرسی

سلام و درود مجدد بر رعد من یه بار دیگه اومدم که ازت بابت پیام خصوصی تشکر کنم و بگم که من از شما ناراحت نشدم و ببخشید که نتونستم جواب پیام خصوصیت رو بدم کلاً خیلی از این پست خندیدم اون هم از ته دل خندیدم خخخ بازم از این پست تو کمال تشکر رو دارم و امیدوارم بقیه عید هم بهت خوش بگذره باز هم مقسی بابت این پست شب خوش در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

درود! از خرداد ۹۴ تا حالا دو تا گوشی سامسنگ گلکسی‎ s ‎۵‎ ‎خریده ام و همه ی تنظیماتش را دوستان برایم انجام داده اند و در گروه های واتساپ هم عضو هستیم… یکی برای خودم و یکی برای معاون… وایفای خونه هم فعال است… فقط من کمی تا قسمتی تنبل تشریف دارم که هنوز با این گوشتکوب جونم کار میکنم و حال میکنم… حالا اگه دوست داشتی با معاون واتساپ بازی کنی شمارشو در خصوصی بگذارم تا هرچه دوست داشتی ازش بپرسی… راستی تو نمیدونی گوشکوب به کامی جون وصل کردن چه حالی داره… تازه کامی جون n ‎۸۲‎ ‎را نمیشناسه و اعلام میکنه n ‎۹۵‎ ‎‏ من با امشب سه شب است که با کامی جون و این گوشی گوشکوب که دارم مینویسم ساعتها حال میکنم…! بازم بگویم یا از خواندنش خسته بزی یا میشی…!

سلام خورشیدی .
هوای شیراز چطوره ؟ بارونیه یا آفتابی ؟
استخوان رو صحیح گفتی خخخ
راستی چه کار کردی ؟ بیان کردی علاقتو یا نه ؟ به نظرم با ی دختر نبین زبرو زرنگ ازدواج کن .
ولی اینو بدون که اگه همش سکوت کنی و هیچ حرفی نزنی دختره که علم غیب نداره . حالا ابراز علاقه که نه . ولی از هر دری سخنی . و باید دورو برش بچرخی خخخخخ

سلام بر سعید خان .
میگم سعید چه زود میگذره عمرمون . انگار همین دیروز بود که تو اومدی توی پست رعد میخواد ترک کنه و بهم گفتی که دارو سازی خخخ
راستی یادمه که به رعد ی ماه پیش گفتی که قراره پست های رعد پسند منتشر کنی . پس چی شد؟؟

سلام، رعدیا آمدن عید مبارک بادت. امیدوارم سالی سرشار از خبرهای خوش در انتظارتون باشه. یه سوال هم داشتم که تا نوشتم جوابم را گرفتم. در کلماتی مانند گیاهخوار و… هم واو نوشته میشود ولی خوانده نمی شود. این که گفتید بگم و برم هم هرجا رفتید خوش بگذره که باز هم واو خوانده نمیشه. موفق باشید.

هاهاها
علی اکبر میبینم که ی مدتی که در کلاسهای رعد بزرگ حاضر نبودی جای دیگه بهت ساخته . چون بلبل شیرین سخن شدی خخخ
راستی چند وقت بود که بهت فکر میکردم . چیز زیادی ازت نمیدونم فقط میدونم که هم سن رعععد بزرگی خخ
گیاهخوار و خوش بله عالی گفتی . علی ی عده از نبین ها عالی رو آ ل ی مینوسیند . وحشتناکه . آلی .

چه میکشی رعد .
از دست نبین هایی مثل من خخخ .
من هر چی بلدم از اونهایی که گفتی , یعنی اون کلمات همش با خ , مثل خواستن شروع میشه . راستی من املا و اینهام چطوره ؟
آخه من دیگه بهونه ای ندارم که …
بگم چی چی , بریل یاد گرفتم ؟ اونم که بلد نیستیم . راستی رعد اینقدر این بریل سخته دیدم که این بلد هاش عین آب خوردن و بینا ها که میخونند , اونها هم میخونند .
میدونی من چطوریم , وقتی چشمهاتو میبندی و فکر میکنی که فردا مثلا حال کسی رو بگیری .
منم اینجوریم بی شوخی . اینجور که چشمهاتو میبندی و فکر میکنی دیدی تمرکزت بالا میره ؟ . منم اینقدر حواسم بالا تر رفته . شاید چون خیلی داره طولانی میشه , بیشتر .
خوب من برم بچه هامو بخوابانم . .
خ.و.ا.ب.
شبت بخیر و خوشی .

آره وقتی میخوام تمرکز کنم چشامو میبندم . وقتی میخوام چهره و صدای خواهرمو که ده ساله از پیشمون رفته تجسم و یادآوری کنم چشامو میبندم .
وقتی میخوام بوی گلا رو بیشتر حس کنم چشامو میبندم .
در اینجا شما رو به شنیدن آهنگ مرتضی پاشایی و گلزار با عنوان روزای برفی دعوت میکنم خخخخ
چشامو میبندم میخوام هر چی غصسس بمیره
مهدی یادم نمیاد بقیشو . برو گوشش بده. خیلی حس خوبی میده .
راستی املات ۲۰ . نگران نباش

چشامو
میبندم میخوام هرچی غصس بمیره
که تو خواب
یکی از تنم عطرتو پس بگیره
نمیشه…نمیشه..

عزیزم
نمیدونی عشقت چقدر سینه سوزه
چه سخته
آدم چشم به تاریکی شب بدوزه
همیشه…همیشه..

شبا بیدار و روزا خیره به عکست
این شده کارم دیگه طاقت ندارم
دلم میخواد یجایی اونور دنیا خودمو جا بزارم..

آخه عادت ندارم تو که نباشی
خوابم نمیره خیلی دلم میگیره
فراموشم نمیشه خاطره هامون
واسه من خیلی دیره..

یه آدم
چقدر طاقت غصه داره
چجوری
میشه خنده روی لبام پا بذاره دوباره
دوباره

به جایی
رسیدم که با هیچکی حرفی ندارم
نباشی
من هیچ حسی به روز برفی ندارم
نمیخوام ، بباره

شبا بیدار و روزا خیره به عکست
این شده کارم دیگه طاقت ندارم
دلم میخواد یجایی اونور دنیا خودمو جا بزارم..

آخه عادت ندارم تو که نباشی
خوابم نمیره خیلی دلم میگیره
فراموشم نمیشه خاطره هامون
واسه من خیلی دیره..

سلام، برای آشنایی بیشتر با بنده میتوانید به پستهای ناقابلم در این سایت مراجعه فرمایید، ایمیلم را هم در شناسنامه نوشتم و اگر امری بود در خدمتم، اگر لازم بود تلفنم را هم میتونید از تیم مدیریت بگیرید. اگر هم مدتی است که بسیار کمرنگ در سایت هستم به خاطر مشکلات پیش آمده است که برای حلش از شما هم التماس دعا دارم. یا علی.

رعععد مستجاب الدعوه ، همین الان که در تهرون داره بارون میاد ، دستاشو بلند میکنه و میگه ای خدا گره از کار علی اکبر پسر بااز کن . تنشو سالم و جیبشو پر پول و خانوادشو ایمن از بلا بگردان.
هر کی این کامنتو میشنوه بگه : آمین

اوه اوه ، توی روز بارونی داری جلوی چشم خودم به رعععد بَخمَخ افترا میزنی ؟؟؟ خخخخخ
رعدو داد بر سر دانش آموزا ؟ نه .
من واقعا بر سرشون نمیدادیدم هاهاها
ولی دکتر گفت یک مدتی سکوت مطلق کن .
البته اونجور که دکتر خواسته بود سکوت نکردم. ولی چون دیگه تدریس ندارم و کمتر میحرفم بهترم و دوباره میتونم حرف بزنم .

رعععد بزرگ با صدایی بسان غرررش ابرها بر سر کامی فریاد میکشه و میگه : کاااااامی املا و نوشتار خیلی خیلی مهمه . یعنی چی که مهم نیست ؟
وااای اگه نوشتار واحدی نباشه ، انگار در یک شهر بی قانون و هر کی به هر کی زندگی میکنیم.
درسته بی قانونی ی جاهایی خوبه ولی هزار جای دیگه ضرر بهمون میرسونه .
افتاد ؟
کامی امشب ی تولد داریم .خخخ من برم تدارک تولدو ببینم . کامنتم ویرایش و حذف نشه . منظورم خبر رسانی تولده

کاممی بی خیال . سخت نگیر .
پسر خوانده ام این مدیرا و ویرایشگرا آدم هایی مثل منو تو هستند . به خیال خودشون کار خوبی میکنند . نیتشون که بد نیست .
ولی به نظر من فقط توهین و حرفهای زشت باید سانسور بشه .
کامی منو تو باید حرفامونو بزنیم . هر چی که دلمون بخواد خخخ کم کم دیگه اونا هم بزرگ میشن و منو تو هم صبور .
من یکی ،که اگه هزار بار کامنتام حذف بشه عین خیالم نیست خخخخ دو باره و دوباره حرفمو میزنم.
فقط باید جا نزنی خخخ این ویراییا هم اصلاح میشن خخخ
ایرانیند و جز این چیز دیگه ایو یاد نگرفتن خخخ به دلت بد راه نده و بی خیال باش .
به قول رهگذر بوی آشغالو زباله میگیریم هاهاها
خوبیش اینه که منو رهایی همیشه به زباله دونیا سرک میکشیم هاهاهاها

درود بر رعد و درود بر عیدی اش .
سال جدید را با تردستی شروع کردی ها ؟ اشاره به غیب گوئی شما در کامنت مطلب این حقیر .بابا بزرگ همچین غیب گوئی کردی که من واقعا باور کردم دیگه فکی ام خخخخخخ خخخخ خخخ .بارک الله بر عزم و اراده بابا بزرگ خوب محله همواره شاد و سلامت و بهروز باشید و روز فعلی ات بهتر از روز قبل و قبل ترت باشد .آمین .

سلام دادا قنبر . خدارو شکر که به نت دسترسی داری .
پس فک کردی رعععد کم غیبکیه ؟ خخ منو دست کم نگیر .
راستی چی گفتی ؟ من واقعا باور کردم دیگه فکی ام. فکی ام یعنی چی اونوقت ؟
بگذریم . حالو احساست چطوره ؟ غمات رو به زواله یا رو به تعاله ؟؟
دیگه خوبی ؟

سلام بر رعد گرامی.
ناقلا خواجه رو از پست من بدبخت درآوردی هااااا.
در مورد لغت خالی من حوصله ی خوندن ۹۹ کامنت رو بعد از این مسافرت بی اینترنت ندارم و کلمه ی خوار رو انتخاب و تقدیم میکنم.
امیدوارم که به کارتون بیاد خخخ.
ممنون از این عیدانه ی باحال.

خره رعد حس اجنه ها بم دس داده. ما نرگسا میبینیم، ولی نرگس خودشا نیمیبینه…هاهاهاهاهاهاهاها
اینجا سایت از ما بهترونه.
نرگس برای اینکه عضو سایت بشی باید تبدیلت کنیم به خودمون… یوهاهاها… باس دست و پاتو عوض کنیم. یاه یاه یاه یاه

نرگسی سمت چپ محله نوشته از اینجا میتونی با مدیرهای محله تماس بگیری . از اون قسمت به مدیر پیام بده . مدیر باید حسابی تو رو بشناسه تا عضوت کنه .
اینجا همگی با هم معتقدن غریبه نیاد داخلمون خخخ ولی مطمئن باش اگه بینا باشی اینجا غریب نمی مونی . چون نود و نه در صد بچه هاش غریب نوازند

خب من ۱۷ سالمه .. شهر مشهد زندگی میکنم ..
خداییش مگه میشه عاشق نابیناها نبووود؟؟ دنیاشون فوق العادست .. درکشون ، لمسشون ، حسشون .. اگه بخوام همه چیزو تعریف کنن طوماری میشه واس خودش .. من کلا دوقشر جامعه رو خیییلی زییاد دوست دارم یکی نابیناها هستن و یکی بچه ها .. چون کنارشون آرامش دارم .. امسالم کارآموزی قراره برم پیش بچه های بی سرپرست کارکنم .. گرافیک میخونم .. و اینکه یه دختری رو میشناسم پنج سالشه و نابیناست اما هرچی بگید فهمیده و باهوشه .. بخوام کلی تعریف کنم اینا میشه .

نرگسی فقط مدیران می تونن عضوت کنن و بشی ی کاربر مثل ما .

تنها راهش هم همینه که به ایمیل رییس بزرگ پیام بدی و ازش درخواست کنی
نازنین جون اگه کامنتا رو می خونی بیا نرگس منو راهنمایی کن .

اینم کامنت محسن غلامی .
محسن غلامی
gooshkon.ir/mohsen
در پاسخ به نرگس.
سلام.
اول از طرف خودم ورودتون رو به محله نابینایان خوشآمد میگم.
اینجا بیشتر مطالب مخصوص نابینایان یا افراد مرتبط با این قشر هست.
اگه شما علاقه مند به آشنایی بیشتر با ما رو دارید یا توانایی دارید که میتونید از اون برای کمک به ما استفاده کنید یا حتی غیر از اینها دوست دارید دوستانی از ما پیدا کنید، محدودیتی در این مورد وجود نداره.
شما میتونید از این بخش.
<a href="https://gooshkon.ir/contactus&quot; title="تماس با مدیران"
درخواستتون رو به منظور عضویت در سایت برای مدیران سایت بفرستید.
توی درخواستی که میدید نام و نام خانوادگی، یوزرنیم، آدرس ایمیل و یه پسورد و کمی توضیح راجع به خودتون بنویسید تا با این مشخصات برایتان حساب کاربری در سایت ایجاد شود.
بعد از ایجاد حساب کاربری میتوانید به راحتی با رعایت قوانین سایت، در زیر نوشته های سایت نظر بگذارید، نوشته هایتان را برای دوستانتان بنویسید، از طریق پیام خصوصی با کاربران سایت ارتباط برقرار کنید و از این دست.
موفق باشید.

نرگسی شناسنامه پستمو بخونی متوجه میشی کیم و چیم .
یوزر و این چیزا رو مدیر برات ارسال میکنه . واقعا نمیدونم چه کار باید کرد خخخ چون هیچی یادم نیست . بذار نازنین خانوم بیاد راهنماییت کنه . رهایی بگو چه کار کنه؟

چشم آق داداش
نرگس به اقای خادمی یک ایمیل میدی و تقاضای یوزر پسورد میکنی. اسم و فامیل حقیقیت رو هم باس بگی. حتی اگه قراره با اسم مستعارم بیای توی سایت ولی مدیرا باید خود حقیقیت رو بشناسن. چون قبلاً یکسری مشکلاتی ایجاد کرده یه نفر تو سایت انگار. نگران هم نباش چون فضا فضای سالمی هست و خود من و رعدم از بر و بچه هایی هستیم که اسم و فامیل حقیقیمون رو مدیر میدونه ولی اینجا با اسم مستعار میایم.
بعدش مدیر بهت یوزر پسورد میده و تو میای تو سایت. به همین سادگی.
حالا برا اینکه زودتر به نتیجه برسی میتونی به این آدرس بهش ایمیل بدی
gooshkon2020@gmail.com
شناسنامه رعد رو بخون. یه همچین شناسنامه ای هم باید از خودت برای مدیر تو همون ایمیل بفرستی. وگرنه همچنان در صف بررسی خواهی موند همیشه.
وقتی کاربر شدی خودت میتونی پست بزنی.

سلام .. نبین هام دنیای جالبی دارن .. اما دنیای خودشونه و ببین ها توش جایی ندارن .. شایدم جبهه بگیرن .. ایکاش دنیای ببین هام مثل محله ی اینجا پراز صمیمیت بود .. مثل اینجا پراز همزاد پنداری ..
ایکاش تو دنیای ماهم آدما کمی خوب بودن .. کمی درک میکردن ..
انگارکه خیالای منم واقعا خیال بود .. فکرمیکردم با پیداکردن اینجا بتونم آدمای مثل خودمو پیداکنن که دیدشون فرق داره و متفاوته اما انگاری واقعا خیال بود .. همون بچه ها دلگرمی بهتری هستن برای زندگی … موفق و پاینده باشید .

نرگسم عزیزکم چه زود داری جا میزنی . من و رهایی بیناییم و دو سه ساله اینجا فعالیت میکنیم .
عزیزم چرا ناراحتی . خب باید بگم خوش قلبتر و مهربونتر از خودم و رهایی توی این محله ندیدم خخخ بچه های خیلی خوبی توی این محله و سایت وجود دارند . اما نبین ها به خاطر سختی ها و ترحم ها و محدودیت هایی که باهاش مواجه هستند بیشتر میشه گفت حساس هستند تا احساساتی و رمانتیک .
نبین ها از شنیدن جمله شما قلبتون پاکه متنفرن . راست میگن اصلا قلبشون پاک تر از ما نیست خخخ ولی اینو به یقین میگم بخشنده تر و رئوف تر از قلب خودم در این محله قلبی ندیدم .

باز چش منو دور دیدی نیشستی از خودت تعریف کردن؟ خخخخخخخخخخ
به نرگس بگو که نابیناها تنها فرقشون با من و تو اینه که محدودیت بینایی دارند و بقیه چیزاشون عین خودمونه…خخخخخخخخخخ… اونام مث خودمون جهنمی ان و شیطون و گاهی پدر سوخته و زبل و زرنگ و شیطون و گاهی فقط گاهی توشون فرشته هایی هم دیده شده. بگو که نباید بین خودش و نابیناها تفاوتی ببینه. و نباید بشون بگه روشندل و زلال و شفاف و از این حرفا…خخخخخخخخخخخخ. خداییش همه از دم شیطونا درس میدن. هاههاهاهاهاهاهاها…
وخی بیگیر بخواب

من زود جا نمیزنم .. اگه میدونستید چه اندازه برای پیداکردن اینجا تلاش کردم این حرفو نمیزدید .. روزیکه اینجارو پیداکردم اونقدری خوشحال و پراز انرژی برا همه تعریف میکردم که به هیچکدوم از کنایه ها و حرفای بدشون اهمیت ندادم .. من فقط بعد از یه مدت طولانی برای پیداکردن آدمای متفاوت خسته شدم .. منظورم از متفاوت افکار و دید متفاوته .. دوستام میدونن من حتی کسانیکه ازم بدشون بیادم از ته قلبم دوست دارم اما خب سخته تو بدترین شرایط ممکن به این فکرکنیدکه یه جا میتونید آرامش داشته باشید و با همونم قلبتون آروم بشه اما یدفعه ببینید اشتباه تصورمیکردید ..
خخخخ .. ولی شماهم خوب ازخودتون تعریف میکنید .. یه اسفندی چیزی دود کنید خودتون خودتونو چشم نزنید ..
من بیوگرافی ها یا همون شناسنامه هارو نمیتونم بازکنم میشه البته اگه ممکنه شما بنویسید ؟؟

نرگس جون وقتی متن پست تموم میشه نوشته در باره رعد بارانی . به اون قسمت میگن شناس نامه .
در ضمن خوش قلب و در عین حال زیرک و دانا هستم . رهایی خیلی در دنیای حقیقی نبینک و نبین دیده و باهاشون در ارتباطه . ولی من در گروه واتساپی و اسکایپی باهاشون در ارتباطم . بینشون دخترهای دسته گلی پیدا کردم . درست مثل خودم ???

خخخخ .. خودتونو خوب قبول دارید .. من با موبایل میام اینجا و ازطرفیم عضو نیستم شاید برا ایناست که شناسنامه ها هم باز نمیشه .. به شناسنامه کاری ندارم فقط میخواستم بدونم دخترید یا پسر تا بدونم چجوری صحبت کنم .. شما تا این موقع شب چرا بیدارید ؟؟

به همون دلیل که تو بیداری خخخ
اینم شناسنامه من .
رباره رعد بارانی
سلام .اینجانب خانوم باران.ملقب به رعد بزرگ هستم . البته اسم مستعارم بارانه . در آذرماه سال ۵۷ به دنیا اومدم. . به صورت کاملا اتفاقی با نابینایی موفق اشنا شدم و به این محله اومدم.و خودم بینا و متاهل هستم. از اخلاقام بگم:. آدم رک و بی شیله پیله ای هستم.و هیچ چیزی نمیتونه منو عصبانی کنه چون سریع از اون آدمی که اذیتم کرده یه دنیا دور میشم و تنهاش میزارم.خخخ دیگه باید بدونید دروغ نمیگم ، از هیچ کسی هم بخاطر مقام و موقعیتش تعریف نمیکنم. باید بگم چندتا چیزو در این دنیا خیلی دوست دارم ، کوه ، درخت و باران.از نگاه کردن به این سه تا سیر نمیشم. عاشق پیییاده روی هستم ، در ناراحتی و خوشحالی ، در شادیو غم ، در درد و در بی دردی میرررم پیاده روی که همه چی بهتر از قبل بشه …
خب تموم شد . دیگه چی بگم ؟
راستی گفته بودی داری با گوشی سایتو تعقیب میکنی . بهتره وقتی داری سیر میکنی گوشه سمت چپ گوشیو ی ضربه بزنی و گزینه
(در خواست نمایه رایانه )رو تیک بزنی . اینجوری خیلی بهتره .
راستی ی گروه از بچه های محله دارن هفته بعد میان مشهد .به نظرم برو ببینشون . فقط ی ایمیل بده که باهات در ارتباط باشن .

سلام
خخخ خوب ما رو اینجا ندیدید حسابی چتیدید! خخخ.
من الآن دارم کامنتا رو میخونم!
نرگس خانم شما توی صفحه چندتا هدینگ میبینید. یکیش که عنوان پست هست، دومیش درباره که اونجا متنی که زیرش نوشته شده همون شناسنامه یا بیوگرافیه. زیرش هم هدینگ کامنتا همونجا که نوشته مثلا ۱۳۸ پاسخ. زیرش هم هدینگ پاسخ دهید که همونجاست که شما کامنت میدید.
در واقع برای خوندن شناسنامه لازم نیست لینکی رو باز کنید، فقط باید هدینگ درباره رو تو صفحه پیدا کنید و متن زیرشو بخونید.
رعد و رهگذر هم هر دو خانم هستند. در مورد ثبت نام هم که دوستان توضیح دادند. اگه هنوز ثبت نام نکردید من یه بار دیگه ایمیل جناب خادمی رو میذارم.
gooshkon2020@gmail.com موفق باشید.

خخخ .. میگما فکرکنم این گوشه سمت چپ گوشیم ازجا دراومد ازپس ضربه زدم تا جایی که میگید و پیداکنم .. هرجا میتونستم کلیک کردم اما هیچکدومش نیومد .. کلا دیگه بیخیال شدم شاید وقتی عضو شدم درست بشه .. شایدم دوباره مثل همیشه مشکل از گوشی منه ، خیلی جاهارو بازنمیکنه .. به آقای حسین فامیلشونو نمیدونم و آقای خادمی برای عضویت ایمیل دادم .. رعد بارانی عزیز از آشناییتون واقعا خوشحالم .. راستی این گروه مشهدی که گفتیدو از کجا پیداکنم و درارتباط باشم باهاشون؟؟؟
نازنین جان خیلی خیلی زیاد ممنون از راهنمایی هاتون ..

نرگس عزیز . این گروه مشهدی نیستند . بلکه به زیارت میان .
یکی از اون خانومایی که قراره بیاد به زیارت بهم پیام داد که ای رعد به نرگست بگو که ایمیلشو بده که من باهاش در تماس باشم و وقتی رفتیم مشهد توی حرم باهاش قرار بذاریم و بیاد ی عالمه نبین رو از نزدیک ببینه .
این خانومی که می خواد باهات در ارتباط باشه خیلی خانوم گرانقدری . و میدونم بی شک عاشق رفتار و گفتارش میشی .
نرگس جان در این محله چون افرادی به اسم بینا وارد شده و بعدها معلوم شده که قصد فریب و دروغ داشتند الان همه کمی به شما مشکوکند . حتی خود من هم تا اندکی مشکوکم خخخ
????

سوال بعدی :نه توی اسکایپ و واتساب لازم نیست این مراحل طی بشه .
ولی فک می کنی تا شناخته و تایید نشی کسی حاضره شمارشو بده .
بهترین راه اینه که با اون خانومی که به من پیام داده در ارتباط باشی . اگه بتونی ایمیلتو بدی که بگم اون خانوم گرانقدر باهات در تماس باشه خودش راه و چاهو نشونت میده .
ای کاش جناب خادمی هم زودتر مراحل ثبت نامتو انجام بده . که کارت راهت بشه .
راستی برای شناخت بیشتر نبین ها میتونی بقیه پست های من و رهگذر رو بخونی . چون توی پست ما دو نفر چت زیاد میشه ???

خخخخ .. ای رعد لحظه ای به خودم شک کردم .. والا نمیدونم شایدم واقعا شک برانگیز باشم .. الآن که صحبتامو نگاه کردم دیدم به این جاسوسا میخورم .. خب یکی یهویی بیاد بگه نبین هارو بی نهایت دوست داره منم باشم شک میکنم اونم با این سنش .. خخخخ
والا من یه دختربچه ی هنرستانیم که نهایت آرزوم اینه کارورزی منو پیش بچه های بی سرپرست قبول کنن .. خب یه خورده باورش سخته کلا من بخوام افکارمو بریزم رو دایره درک کردنش مشکل میشه .. برا همیناس میگفتم دنبال آدمایی میگردم که بتونن درکم کنن چون دوستان ما که فکراشون از دم خرابه ، بزرگترام میگن چیه اینهمه ساده ای بچه این افکار ساده لوحانه و ماورایی رو رهاکن .. دیگه کاربه جایی رسید من رفتم دنبال دنیای بچه ها .. عجیب دنیاشون شیرین بود ، عاشق بچه ها شدم چون ازوقتی یادم میاد بچه هارو دست من میسپردن ، خخخخ کلا بچه های فامیل زیر بال و پرمن چنار شدن .. خلاصه فهمیدم چرا کلا باهرکی حرف میزنم میگه رفتارات برعکس افکارت شبیه بچه هاس .. فهمیدم کنار بچه ها آرامش دارم .. این یه منبع آرامش بود که تابستون امسال کشفش کردم .. دوباره گشتم دنبال یه منبع آرامش دیگه که میون مردم روستایی که بی نهایت ساده بودن پیداکردم ، کلللی ازشون خاطره دارم .. خب حرفام یخورده گیج کنندس میدونم آخه نمیدونم چرا هیچکس درک نمیکنه اما برای من واقعا واقعا درحد بی نهایت سخته آدمایی که کنارشون زندگی میکنم مثل دوستام بخوان دروغ بگن ، دوست داشتنای قلبت رو نبینن و بد برداشت کنن ، توهین کنن ، مسخره کنن ، تحقیرکنن ، بی احترامی کنن، حرفای رکیک بزنن شاید برای آدمای دیگه اینا فقط و فقط بد باشه اما من با روبه روشدن یکی ازینا زجرمیکشم درحد بی نهایت .. وقتی باکلللی ذوق و شوق براشون میگفتم کارورزی میخوام برم پیش بچه های بی سرپرست هیچ واکنشی جز یه نگاه تمسخرآمیز نداشتن .. حتی یه لبخند آدمایی که حتی دوستم ندارنن برام کللی ارزش داره .. یه زمانی ازروی زود باوریا و زیادی ساده بودنام میخندیدن اما خوشحال بودم که شادشون میکنم .. وقتی ازآرزوهام میگم که دوست دارم میون کلللی آدمای ساده و بی ریا باشم سرکوفت میخورم چون وسط بیابونم که باشه آرامش داشته باشم ازینکه دیگه افکارم موجب آزارکسی نمیشه .. هیچوقت باورنداشتم که ساده ام اما اونقدری گفتن که تلاین شد بهم .. گاهی وقتا فکرمیکنم هنوز نتونستم ازدنیای بچگیم بیرون بیام ..
اینایی که گفتم حتی دوسوم افکارمم نمیشه تقریبا میشه گفت توضیحات کمی درمورد خودم بود .. بهتون کاملا حق میدم چون من برای آدمای اطرافمم عجیبم چه برسه برای شماکه منو اصلا نمیشناسید اما خب اینم دوست ندارم به اجبار یا با شک پذیرفته بشم برام مسعله ای نیست اگه یه موقع نخواستن بمونم ..ببخشید من به نوشتن علاقه دارم وقتی شروع میکنم به نوشتن آخرش طومار تحویل میدم ..

ممنونم که اینقدر خوبید و کمکم میکنید .. فکرمیکردم اینجاهم مثل وبلاگ باشه و ایمیل برای مدیر گروه بره .. نمیدونستم ایمیلم رو ندارید .. najafzade@yahoo.com
این آدرس ایمیلمه اما اگه خراب بود یا مشکلی پیش اومد آدرس جیمیلم رو هم میذارم .

نرگس خانمی گرامی، آدرس ایمیل شما فقط به مدیران و ویرایشگران نمایش داده میشه. صرفا جهت اطلاع گفتم. آهان راستی اون حسین آقا که گفتید براشون ایمیل فرستادید، احتمالا آقای شهروز حسینی نبودند؟! در حال حاضر برای ثبت نام و مانند اینها فعلا فقط جناب خادمی پاسخ گو هستند. همین دور و برام اگه بازم سؤالی باشه که بتونم پاسخ بدم در خدمتم.

ممنون نازنین جان عزیز .. به ایمیل آقای خادمی درخواست عضویتم رو فرستادم .. یه سوال شمام ببین هستید ؟؟ نبین ها مثل اینجاکه پست از رعد بارانیه اما رهگذر و شماهم تو صحبتا همراهی میکنید ، توی صحبتای دوستان دیگشون شرکت میکنن ؟؟ یعنی غیراز کامنت خودشون و پست دوستشون ، کامنتای دوستای دیگشونم میخونن؟
آقای خادمی هم نبین هستن؟؟ تو کل اینجا فقط و فقط ۶ نفر ببینن؟؟

دقیقا نمیدونم چند نفر از اعضای سایت بینا هستند.
به طور کلی اعضای سایت هر جا که بخوان میتونند کامنت بذارند و در بحث ها البته مرتبط با پست مشارکت کنند. بله مدیر سایت هم نابینا هستند. بیشتر اعضای سایت نابینا و کم بینا هستند. فقط اگه اشکال نداره، بقیۀ سؤالا رو بذارید بعدا از طریق ایمیل و یا اسکایپ یا مانند اینها از رعد و دوستان بپرسید. چون ممکنه دوستان از چت کردن ما تو کامنتا معترض بشند. فقط وظیفه خودم دونستم چون تازه وارد هستید در حد دانسته هام برای عضویت در سایت راهنماییتون کنم. قصد جسارت ندارم و نداشتم و امیدوارم از صحبت آخرم رنجیده خاطر نشید. شرمنده.

نرگس خانوم اصلا هم به نظر من عجیب نیستید .
ببین های محله ازین قرارند
رعد بارانی در دنیای مجازی با نابیناها در ارتباطم
رهگذر در دنیای حقیقی با نابیناها در ارتباطه
سارای با نابیناها تا حدودی در ارتباطه
مادر بزرگمهر که پسرش نابیناست
هانیه جون که همسرش نابیناست

در ضمن شما شک بر انگیز نیستی به هیچ وجه . ولی چون این محله دارای خاطرات تلخی از افرادی بوده که خودشونو بینا معرفی کردند و مریض روحی روانی بودند کمی مشکوک به همه تازه وارداب بینا هستند ? و الا که خصوصیات هر فردی مشخصه که با فرد دیگع فرق بکنه .
ولی یک وصیت از من ،فک نکن که در بین نبین ها ی شاهکار خلقت و یک قدیس پیدا میکنی .
چه بسا اینا خیلی بیشتر از تو به ظاهر خودشون و ظواهر دنیا دقت کنن و وابسته باشند.

نازنین جان شرمنده چرا .. من اصلا نمیدونستم این کامنتا برای بقیه هم میره وگرنه اینهمه حرف نمیزدم ….
رعد بارانی عزیز ممنونم از حرفاتون .. نه دنبال قدیسه نیستم به هرحال همه ی آدما خطا میکنن یه جایی از زندگیشون .. فقط از صمیمیتی که بینشونه لذت میبرم و اینکه احساس میکنم اینجا بیشتر آرامش دارم ..

سلام. این پست رو قبلا نخونده بودم. یه بار باید سر فرصت نوشته هاتون رو همش رو بخونم چون انگار بعضیاش از زیر دستم در رفته. خب شاید اینجا خیلی نشه حرف زد میدونم فقط اومدم یه چیزی بگم. نرگس عزیز امیدوارم باز هم به این پست سر بزنی و کامنتم رو بخونی. به جمع ما خیلی خیلی خوش اومدی. ما نابیناها خودمون رو خاص نمیدونیم که یه سری جاها شما حق ورود داشته باشی و یه سری جاها نه. هر جا که اومدی قدمت روی چشم. ما تفاوتمون با شما شاید در شیوه ی زندگی کردنمون باشه مثلا در رفت و آمد یا استفاده از کامپیوتر و تلفن همراه. اما در عقاید و افکار فرقی با دنیای بیناها نداریم. هر کس یه جور فکر میکنه و شما دوستات رو باید از بین آدمای مشابه خودت انتخاب کنی نه صرفا بینا یا نابینا. افکارت رو به شدت درک میکنم. منم تنها وقتی با بچه ها هستم آرامش دارم. بعضی وقتا بزرگترین غمهام رو تو آغوش بچه های ۴ ۵ ساله از یاد میبرم. من هم اگر بخوام شروع به نوشتن کنم پرحرف میشم مثل الان. امیدوارم دوستای خوبی اینجا پیدا کنی. معمولا فقط بچه ها هستن که دنیای معصومی دارن. اما از بین آدما کسایی که بهت آرامش بدن حتما هستن. برای پیدا کردنشون گاهی باید برنجی و گاهی ضربه بخوری اما می ارزه.

چه عالی کم کم همه دارند اینجارو پیدا میکنن .
نرگس جان اصلا دوست ندارم سئوال و حرفی توی ذهنت بمونه . تینایی ی دختر فهمیده و ازون نبینکهای شیک و خوش فکره .
هرر سئوال مئوالی داری بیا اینجا بگو و بپرس .
اینجا حرفا بزن . چون تو هم دقیقا مثل خود خود منی . ولی با کمی تفاوت . من همیشه کلی نسبت به نبین ها کنجکاو بودم .
در هر حال نرگسی بیا و بپرس و از هیچی ناراحت نباش . من رعععد بزرگم و اینجا یکی از چهل خونه منه . بیا و بپرس

سلام تیناجان دوست عزیزم ممنون که نظرت رو گفتی ..
بله دیگه کاملا من رو قانع کردن درمورد خاص بودن و خوب بودن ..
الآن میدونم همه ی آدما مثل همن اما من کنار شما و توی این محله احساس آرامش میکنم ، این یکی نظرم دیگه عوض شدنی نیست ..
چقدر خوبه که شمام اینقدر بچه هارو دوست دارید .. کمتر کسی به دنیای بچه ها توجه میکنه .. اگه خدا بخواد و شمام دعا کنید من همینروزا قراره برای کارورزی برم آبشار عاطفه ها ، پیش بهترین بچه های دنیا …..
خخخ .. رعدبزرگ حرفاتون انرژی زاست .. من چون خیلی بی نهایت زیاد سوال میپرسم که یه مدتم اسممو گذاشته بودن علامت سوال اینجا نهایت سعیمو کردم کم بپرسم ..
خب این کامنتا برای همه ی افرادیکه عضون میره؟؟ یعنی میشه گفت اینجا همه بهم وصلن ؟
آهان راستی خدارو شکر آقای خادمی اومدن و گفتن عضوم میکنن .. خخخخ میگما نیستین وگرنه همتونو شیرینی میدادم …
و ازهمه مهمتر رعد عزیز این خانمی که گفتید ، ایمیلمو بهشون دادید؟؟ من اگه خدابخواد و مامان معصومه جان اجازه بدن ، اون روز قراره با معصومه عزیزم بیام حرم .. معصومه یه دختربچه ی بینهایت ناز و قشنگ و خوش زبون و دوست داشتنیه که نابیناس .. پنج سالشه اما خیلی فهمیدست .. یادمه قبلنا که پیش مازندگی میکرد تقریبا ۵۰۰ تا کلمه ی انگلیسی و عربی و ترکی رو با یه بار تکرارکردن یاد گرفت .. هوش فوق العاده ای داره اما نمیدونم چرا تو مدرسه نادیده گرفته میشه .. میگن قدرت تجسمش کمه ..
راستی من مدرسه ی نابیناها رفتم البته پیش بچه ها .. مدرسه ی معصومه .. بچه ها همیشه خوب و قشنگن .. .

نرگس جون این کامنتایی که اینجا می نویسی برای کس دیگه ای نمیره ولی همه میتونن بیان اینجا و حرفامونو بشنون خخخ
من و تو هم که نقشه قتل مشتبهی رو نمی کشیم که بخواهیم بترسیم خخخ
اصلا هراسی از سوال نداشته باش . تینایی توی گروه واتساپ . از نزدیک هم دیدمش . ی دختر دیگه هم به اسم شاگرد جدید هست و چن تا دختر گل دیگه که میدونم خوب جواب سئوالاتو میدن .
من چون خودم خیلی کنجکاو بودم درکت میکنم . هر سئوال و درد دلی داری بیا اینجا . از کسی هم ترس و خجالت نداشته باش . خودم مثل ی شیر غران پشتتم

راستی برای دیدن کلمه مشتبهی به فرهنگ لغت رعد بزرگ مراجعه کن
نبین :نابینا . گاهی هم به جنس مذکر نابینا اطلاق میشود .
نبینک :دختر نابینا
نبون :نابینای شر و شیطون و حرف گوش نکن که دلت می خواد خفش کنی . اسمی خاص که فقط به مجتبی خادمی اطلاق میشود ?
(بترسید از اینکه مورد خشم رعد واقع شوید و او شما را نبون بنامد )
مشتبهی :منظور همان مجتبی خادمی مدیر سایت نبین هاست . چون رعد بزرگ از اسم مجتبی خوشش نمیاد .

خخخخخ .. وای چقدر من با حرفای شما میخندم .. شاد میکنید دل ما فقیر بیچاره هارو .. نه من هراس ندارم فقط تعجب کردم پستی که برای قبلا بوده و تو لیست بروز شده ها نیست چجوری بازم همه بصورت آنلاین صحبت میکنن .. آخه پستایی که یکم قدیمی میشه کمتر بهشون توجه میشه .. گفتم شاید کامنتا برای همه میره ..
تو چه تاریخی خانمی که گفتید میان مشهد زیارت امام رضا ؟؟

سلام نرگس عزیز. کجایی دختر؟چرا نمیایی به پست جدیدم؟مگه مشتبهی هنوز تورو ثبت نوم نکرده ؟
در ضمن اون ایمیلت خراب و تاریخ گذشته بود .
راستی کلی نبین و نبینک اون هفته اومدن مشهد و برگشتند

دیدگاهتان را بنویسید