خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

پنجاه و یکمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، مقایسۀ کیفیت زندگی نابینایان و کم‌بینایان با افراد عادی (بینا)

سلام دوستان گوش کنی.

 

دانلود

 

مقایسۀ کیفیت زندگی نابینایان و کم‌بینایان با افراد عادی (بینا)

 

دکتر مجید صدوقی[1]

علیمه حق پناه[2]

حسین علیزاده[3]

 

چکیده

نابینایی به دلیل محدودیت هایی که در حوزه های اجتماعی، شغلی، مالی و نیز جنبه‌های روانشناختی زندگی نابینایان ایجاد می کند می تواند به عدم استقلال و انزوای اجتماعی نابینایان انجامیده و به طور کلی کیفیت زندگی آنان را کاهش دهد.

هدف پژوهش حاضر بررسی کیفیت زندگی نابینایان و کم‌بینایان و مقایسه آن با افراد بینا است.

روش پژوهش از نوع عادی با طرح پس رویدادی می باشد. تعداد 79 نفر (38 نفر نابینا و کم بینا و 41 نفر بینا) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه کیفیت زندگی (WHO-QoL-BREEF) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس در نزم افزار SPSS-18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی نابینایان و کم‌بینایان با افراد عادی (بینا) تفاوت معناداری وجود ندارد. دلایل احتمالی کیفیت زندگی مطلوب نابینایان و کم‌بینایان در این پژوهش مورد بحث قرار گرفته است.

 

واژه‌های کلیدی:

نابینایی، کم بینایی، کیفیت زندگی.

 

مقدمه

افراد نابینا و کم‌بینای زیادی در سراسر دنیا وجود دارد به طوری که در سال 1995 سازمان بهداشت جهانی (WHO) تخمین زد که 1/37 میلیون نفر نابینا در دنیا وجود دارد. همچنین گزارش شد که 110 میلیون نفر اختلالات شدید بینایی دارند که در ریسک بالای نابینایی قرار دارند (تیلفورس، 1995؛ به نقل از: بشارتی و همکاران).

از دست دادن بینایی در هر سنی ممکن است با عوارض و مشکلات اولیه و ثانویه ای همراه باشد. عواقب ضایعات بینایی که سلامت جسمی و روانی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهند وسیع هستند و شامل عدم استقلال فرد و نیازمند شدن به کمک در انجام کارهای خانه، امور شخصی و سایر جنبه‌های زندگی روزانه، انزوای اجتماعی، عدم شرکت در فعالیتهای اجتماعی و مذهبی، ایجاد مشکل در خواندن، بی‌علاقگی نسبت به فعالیت‌ها، بی‌قراری، بروز ضایعات شناختی، آسیب در وضعیت عملکردی، افت عملکرد، افزایش وابستگی به دیگران، امید کم به آینده، داشتن آرزوی مرگ، افزایش خطر تصادف با وسایل نقلیه، افتادن و شکستگی می‌باشد (موجون[4]، 2008؛ به نقل از عسکری و همکاران، 1390).

پژوهش‌ها نشان داده است هر قدر اختلال بینایی جدی‌تر باشد، فرد به میزان بیشتری در فعالیت‌های خود محدودیت دارد و همچنین از نظر مالی، اجتماعی و روان‌شناختی در وضعیت پایین‌تری قرار می‌گیرد (فرنر، رادبرگ و کسل[5]، 1995).

به طور کلی، به نظر می‌رسد اختلالات بینایی، کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کیفیت زندگی، اشاره به بهزیستی فرد داشته و دارای دو بعد است: 1) بعد عینی و 2) بعد ذهنی که شامل اهمیت و رضایت می‌باشد. اما در مجموع، کیفیت زندگی شامل 7 مؤلفه است که شامل بهزیستی مادی، سلامتی، بهره‌وری، صمیمیت، امنیت، داشتن جایگاهی در جامعه و بهزیستی هیجانی می‌باشد (مئول[6] و همکاران، 2013).

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بزرگسالان نابینا و کم‌بینا، نسبت به همتایان بینای خود، در دو مؤلفه از کیفیت زندگی نمرات پایین‌تری می‌گیرند:

1) میزان نمره ی رضایت از زندگی آن‌ها پایین‌تر است.

2) این افراد بین 2 تا 5 بار بیشتر احتمال دارد که دچار افسردگی شوند.

همچنین نگرانی‌هایی که در مورد کیفیت زندگی افراد نابینا و کم‌بینا وجود دارد، به این دلیل است که با کاهش کیفیت زندگی، سلامت جسمانی نیز کاهش پیدا می‌کند و در نتیجه خطر مرگ‌و‌میر در این افراد افزایش پیدا می‌کند (براون و برت[7]، 2011).

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که نابینایی و کم‌بینایی، جنبه‌های متعددی از زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای مثال براون و برت (2011) معتقدند که افراد نابینا و کم‌بینا در جنبه‌هایی از زندگی دچار مشکلاتی می‌باشند و این مشکلات می‌تواند کیفیت زندگی آن‌ها را کاهش دهد که شامل موارد ذیل می‌باشد:

  • محدودیت در انجام فعالیت‌ها: افراد نابینا و کم‌بینا در انجام فعالیت‌های خود با محدودیت‌هایی روبرو می‌باشند. برای مثال در انجام کارهایی مثل امور شخصی و کارهایی مثل خانه‌داری و امور بیرون از خانه ممکن است با دشواری‌هایی روبرو شوند. همچنین مشکلات بینایی، در مقایسه با سایر مشکلات رایج وابسته به سن، تأثیر بیشتری بر توانایی فرد در انجام امور خود میگذارد (فرنر و همکاران، 1995).

2) مشکلات مالی و اقتصادی: نابینایی و کم‌بینایی همچنین ممکن است که زندگی اقتصادی فرد را تهدید کند. در مقایسه با افراد عادی، نابینایان و کم‌بینایان درآمد کمتر و درعین حال صدمه‌های مالی بیشتری می‌بینند (هورویتز[8] و همکاران، 2005).

3) تأثیر بر منابع اجتماعی فرد: پژوهش‌ها نشان داده است که مشکلات بینایی با کاهش روابط اجتماعی همراه است که به تبع آن، حمایت اجتماعی نیز کاهش پیدا می‌کند، که این مساله می‌تواند بهزیستی فرد را تحت تأثیر قرار دهد (میتچل[9]، 2001).

4) تأثیر بر منابع روان‌شناختی فرد: مشکلات بینایی می‌تواند منابع روان‌شناختی فرد نظیر خود کارآمدی، یعنی توانایی کنترل جریان زندگی خود، را کاهش دهد. افراد نابینا و کم‌بینا گزارش کرده‌اند که کنترل کمتری بر روی زندگی و محیط خود دارند، که این مساله به نوبه ی خود بر کیفیت زندگی آن‌ها تأثیر منفی می‌گذارد (براون و برت، 2011).

در مجموع، با توجه به تعداد قابل ملاحظه افراد نابینا و کم‌بینا و همچنین مشکلاتی که با آن‌ها روبرو هستند، توجه و فهم مسایل و مشکلات این افراد بسیار ضروری به نظر می‌رسد تا با آگاهی از آنها بتوان اقدام به بهبود کیفیت زندگی افراد نابینا و کم‌بینا نمود. متاسفانه در کشور ما خلأ وجود چنین پژوهش هایی که بتواند به شناخت مسایل نابینایان کمک نماید، احساس می‌شود.

پژوهش حاضر در صدد آن است که به بررسی کیفیت زندگی افراد نابینا و کم‌بینا ‌پرداخته و کیفیت زندگی آنان را با افراد عادی (بینا) مقایسه نماید. فرضیه ی پژوهش حاضر عبارت است از اینکه بین کیفیت زندگی افراد نابینا و کم‌بینا در مقایسه با همتایان عادی آن‌ها تفاوت معناداری وجود دارد

 

روش

پژوهش حاضر از نوع توصیفی با طرح علی مقایسه ای (گذشته نگر) است. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی مردان و زنان نابینا و کم‌بینا و همچنین کلیه ی زنان و مردان عادی شهرستان کاشان است. نمونه ی پژوهش حاضر عبارت است از تعداد 38 نفر از مردان و زنان نابینای شهرستان کاشان و همچنین 41 نفر از مردان و زنان عادی (غیر نابینا و کم‌بینای) شهرستان کاشان که به صورت تصادفی و با روش نمونه در دسترس انتخاب شده‌اند.

 

ابزار پژوهش

به منظور سنجش کیفیت زندگی آزمودنی‌ها، از پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی –فرم کوتاه[10] استفاده می‌شود. این پرسشنامه در سال 1996 توسط گروهی از کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، فرم 100 سوالی این مقیاس ساخته شد، که چند سال بعد برای استفاده ی آسان‌تر از آن، فرم کوتاهی نیز از آن تهیه شد که در پژوهش حاضر از این فرم کوتاه استفاده می‌شود.

این پرسشنامه از 26 سوال تشکیل شده است که کیفیت زندگی کلی و عمومی فرد را می‌سنجد. پرسشنامه مذکور از چهار خرده مقیاس تشکیل شده است که شامل: خرده مقیاس‌های سلامت جسمی، سلامت روان، روابط اجتماعی و سلامت محیط می‌باشد. همچنین دارای یک نمره ی کلی کیفیت زندگی نیز می‌باشد. به منظور بررسی اعتبار و روایی، این مقیاس بر روی 1167 نفر از مردم تهران انجام گرفت که پایایی آزمون از طریق بازآزمایی برای خرده مقیاس‌های سلامت جسمانی 77/0، سلامت روان 73/0، روابط اجتماعی 55/0 و سلامت محیط 84/0 به دست آمد (نجات و همکاران، 1384).

 

نتایج

جدول 1 شاخص های توصیفی مربوط به مؤلفه های کیفیت زندگی در نابینایان و کم بینایان و افراد بینا

متغیر گروه میانگین انحراف استاندارد حداقل حداکثر
کیفیت زندگی جسمی نابینا 37/64 02/18 86/17 43/96
بینا 88/60 44/14 86/17 43/96
کیفیت زندگی روانی نابینا 15/60 11/18 3/8 5/87
بینا 9/56 86/16 3/8 5/87
کیفیت زندگی اجتماعی نابینا 69/64 18/15 25 100
بینا 97/60 04/19 25 100
کیفیت زندگی محیطی نابینا 01/55 47/15 25 25/81
بینا 08/57 70/15 75/18 38/84
کیفیت زندگی کلی نابینا 10/67 82/21 5/12 100
بینا 19/62 44/20 00/0 100

 

همانگونه که در جدول 1 مشاهده می‌شود افراد نابینا و کم بینا در ابعاد کیفیت زندگی جسمی، روانی، اجتماعی و کیفیت زندگی کلی و افراد عادی در کیفیت زندگی محیطی از میانگین بالاتری برخوردار است. به عبارت دیگر، جز در مؤلفه کیفیت زندگی محیطی، نابینایان در همه مؤلفه های کیفیت زندگی از میانگین بالاتری برخوردارند.

 

جدول 2 نتایج تحلیل واریانس به منظور مقایسه میانگین‌های مؤلفه های کیفیت زندگی در نابینایان و افراد بینا

متغیر منبع تغییرات میانگین‌‌ مجموع مجذورات F سطح معناداری
کیفیت زندگی جسمی بین گروهی 37/240 90/0 34/0
درون گروهی 52/264
کیفیت زندگی روانی بین گروهی 87/306 005/1 31/0
درون گروهی 25/305
کیفیت زندگی اجتماعی بین گروهی 52/272 91/0 34/0
درون گروهی 14/299
کیفیت زندگی محیطی بین گروهی 66/84 348/0 55/0
درون گروهی 14/243
کیفیت زندگی کلی بین گروهی 47/475 06/1 30/0
درون گروهی 05/446

 

همانگونه که در جدول 2 مشاهده می‌شود بین افراد نابینا و کم بینا با گروه افراد عادی در هیچ یک از ابعاد کیفیت زندگی جسمی، روانی، اجتماعی، محیطی و کیفیت زندگی کلی تفاوت معناداری وجود ندارد.

 

بحث و نتیجه گیری

یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که در هیچ یک از مؤلفه های کیفیت زندگی شامل مؤلفه های کیفیت زندگی جسمی، روانی، اجتماعی، محیطی و کیفیت زندگی کلی تفاوت معناداری بین گروه افراد نابینا و کم بینا با گروه افراد عادی (بینا) وجود ندارد.

بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، نابینایان و کم بینایان کیفیت زندگی خود را به خوبی افراد بینا ارزیابی کرده و معلولیت جسمی خود را مانعی جدی برای انجام فعالیت ها و امور زندگی خود ندانسته‌اند. نتیجه بعضی از تحقیقات یافته های پژوهش حاضر را تایید می کند. افتخار و همکاران (2002) در پژوهشی با عنوان بررسی کیفیت زندگی دانش آموزان نابینا و همسالان بینای آنها دریافتند که تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه نابینا و عادی از لحاظ کیفیت زندگی وجود ندارد. در مطالعه ی دیگری آدیگان، ادولیه، لاپیدو، الوکره که کیفیت زندگی نابینایان در آبادان را نشان می داد، کیفیت زندگی کلی نابینایان خوب برآورد شده است. اما از سوی دیگر برخی پژوهش ها با یافته های مطالعه حاضر همخوانی ندارد ( پارک و همکاران، 2015؛ براون و بارت، 2011؛ پاکلینگتون تراست، 2010؛ یاوا، هنیس، نمیشر، لسکی، ،2008، نیرمالان و همکاران، 2005، ، برومن و همکاران، 2002؛ سرابندی، کمالی، مبارکی، 1391).

در توجیه یافته های پژوهش حاضر می توان عنوان کرد که اکثر افراد نمونۀ این پژوهش عضو جامعه نابینایان و کم بینایان بودند و این امکان را داشتند تا در فعالیت های آموزشی و تفریحی مختلف شرکت کنند و مهارت های مورد نیاز خود را یاد بگیرند. برای مثال کلاس های کامپیوتر، چرم دوزی، سرایندگی، اردو، کلاس های ورزشی و… برای این گروه از افراد در نظر گرفته شده است که می تواند تأثیرات مثبت بسیاری داشته باشد. شرکت در فعالیت های مختلف روحیه همکاری را در این افراد تقویت کرده و یادگیری مهارت های مختلف را افزایش می دهد، احساس انزوا، تنهایی و نداشتن ارتباط مناسب که از موانع رسیدن به کیفیت زندگی مطلوب است را کاهش داده و موجب می شود افراد نابینا با در نظر نگرفتن محدودیت های خود به عنوان مانعی جدی به انجام فعالیت های مورد علاقۀ خود بپردازند، احساس مفید بودن داشته باشند و از زندگی لذت ببرند. همچنین شرکت در فعالیت های فیزیکی نیز تأثیرات مثبت بسیاری بر کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان داشته است. توانایی افراد نابینا برای شرکت در فعالیت های ورزشی، تفریح و سرگرمی و فعالیت های اوقات فراغت و آسودگی می تواند بر کیفیت زندگی تأثیرگذار باشد. همچنین افرادی که فعالیت فیزیکی بیشتری دارند و در فعالیت های جامعه مشارکت بیشتری داشته‌اند کیفیت زندگی بالاتری را گزارش کرده‌اند (کاثرل، 2013 ).

از طرفی نمونه شرکت کننده در این پژوهش شامل جوانان و بزرگسالان بوده و اکثر آنها در شهر زندگی می کنند که در مقایسه با افراد کهن سال نابینا و کم بینا و نابینایان و کم بینایانی که در مناطق دور از شهر زندگی می کنند با مشکلات کمتری در حوزه های رفت و آمد و ارتباطات رو به رو هستند. کاثرل (2013) عنوان میکند آن دسته از نابینایانی که بیان داشته اند حمل و نقل به آسانی در دسترس نیست ممکن است در شهرهایی زندگی کرده باشند که حمل و نقل یا اصلا وجود ندارد یا در صورت وجود، بسیار بی برنامه است. به نظر می‌رسد یکی دیگر از علل احتمالی عدم تفاوت معنادار کیفیت زندگی در بینایان و نابینایان این است که تعدادی از افراد این نمونه شاغل بوده و از لحاظ مالی خودکفا بوده اند و داشتن شغل از ویژگی‌هایی است که روحیه و امید به زندگی افراد نابینا و کم بینا را افزایش داده و در نتیجه کیفیت زندگی این گروه از افراد جامعه را بهبود می بخشد. پژوهش ها همچنین نشان داده است که اشتغال به کار با کاهش پریشانی های روان شناختی مرتبط است (کیمارولی و وانگ، 2015).

از طرف دیگر، در حالی که در بسیاری از پژوهش های انجام گرفته که کیفیت زندگی نابینایان و کم بینایان را کم تر از افراد عادی برآورد کرده است نمونه ها از بین افراد کهنسال انتخاب شده اند (استن، بروث سنتو و ویچ، 2012؛ براون و برت، 2011؛ پاکلینگتون تراست، 2010؛ یاوا و همکاران، 2008؛ برومن و همکاران، 2002).

در پژوهش های یاد شده عنوان شده است که بالا رفتن سن و نا توانایی های در پی آن مشکلاتی را برای کهن سالان پدید می آورد. همچنین، نابینایی به دنبال بیماری های چشمی ناشی از کهولت سن کیفیت زندگی این بیماران را تحت تأثیر قرار داده است. درحالی که نمونه های پژوهش حاضر از گروه جوانان و بزرگسالان می باشند. البته باید اذعان داشت که این پژوهش با محدودیت هایی رو به رو بوده است. از جمله اینکه تعداد نمونه نابینایان و کم بینایان پژوهش حاضر محدود بوده و پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی ، بررسی کیفیت زندگی نابینایان در حجم نمونه وسیع‌تر صورت گیرد.

 

[1] استادیار روانشناسی دانشگاه کاشان

[2] کارشناسی روانشناسی

[3] دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان دانشگاه شهید بهشتی

 

[4] mojon

[5] Furner, Rudberg, & Cassel

[6] Meule

[7] Brown & Barrett

[8] Horwitz et al.

[9] Mitchel

[10][10] WHO Quality of Life-BREF

۱۴ دیدگاه دربارهٔ «پنجاه و یکمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، مقایسۀ کیفیت زندگی نابینایان و کم‌بینایان با افراد عادی (بینا)»

سلام پریسیما خانم
از پست خوبتان ممنونم و مثل همیشه جالب و خواندنی بود.
واقعا نابینایان و کم بینایان می توانند با استفاده از تکنولوژی های ارتباطی، شرکت در فعالیت های مختلف، مشارکت های اجتماعی، پر کردن اوقات فراغت، تحصیلات عالیه، ورزش و … کیفیت زندگی خود را در سطح مطلوبی نگه دارند و چه بسا می توانند با پشتکار و اراده خود حتی بهتر از افراد عادی زندگی کنند.
باز هم از زحمت شما ممنون و سپاسگزارم.
شاد باشید.

سلام و درود بر پریسیما خانم, بازم مرسی بابت این پست و این مقاله در این خصوص باید در مورد هر فرد موردی بحث کرد مثلاً من که اوایل که از نیمه بینایی به دنیای نابینایی وارد شده بودم خب فکر میکردم که کیفیت زندگیم نسبت به یه بینا پایین میاد و میگفتم من دیگه نمیتونم کارام رو بکنم و به کلی قید زندگی رو زده بودم ولی با صحبتهایی که پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده باهام کردن روز به روز امیدم برگشت و تلاش کردم و الآن که دارم این کامنت رو مینویسم دارم فکر میکنم که حتماً که منِ نابینا کیفیت زندگیم از یک بینا شاید حالا بهتر نباشه اما هم سطح اونه نمیخوام شعار الکی بدم دارم اون چیزی رو که تجربه کردم رو میگم وقتی ملاحظه میکنم با این همه مشکلات و کمبودها تا اینجا پیش اومدم خب حتماً بقیه راه رو میتونم برم و کیفیت زندگی من هیچ فرقی با اون فرد بینا نمیکنه شاید تفاوت ماها با هم این باشه که اون یه سری امکانات بیشتر داره و من ندارم خب منم سعی میکنم با داشته هام و کمک گرفتن از دیگری تا اون جایی که خودم نمیتونم حلش کنم به کمک اون حلش کنم شاید اگه منِ نابینا و اون شخص بینا بخواهیم درس بخونیم خب اون انتخابهای بیشتری نسبت به من داره مثلاً اون میتونه مهندس بشه ولی من نمیتونم مهندس بشم ولی میتونم با همین امکانات کم مثلاً حقوق بخونم و درش موفق بشم شاید کسایی هم باشن که بگن عبد الله پور خب منم دوست دارم مهندس باشم و کیفیت زندگیم پایینه و اون همه چی را داره و من ندارم و اون چشاش میبینه پس میتونه تفریح کنه بره کوه بره پارک و لذت ببره منم هم به خودم در وهله اول و هم به اون میگم درست که اون این موقعیتها رو داره اما ما ها هم میتونیم از پارک کوه و غیره لذت ببریم کافیه که خودمون به خودمون کمک کنیم و بجای نق زدن و بهونه گرفتن و گفتن اینکه کیفیت زندگی ما پایینه و فلان و بهمان یه یا علی بگیم و اول خدا رو شاکر باشیم که سرنوشت مارو این جور رقم زد و بعد ببینیم چه جور میشه از طبیعت و امکانات اطرافمان لذت برد و بعد تا اون جایی که میتونیم سعی کنیم که خودمون کیفیت زندگیمون رو حالا تا اونجا که ممکنه هم سطح یه فرد بینا کنیم درسته منم میدونم که نابینایی که خارج از ایران زندگی میکنه شاید امکانات و فرصتهای تحصیلی و گردش و کلاً امکانات بهتری در اختیارش باشه ولی حالا منِ کمترین بهت میگم درسته که خیلی وسایل توی ایران برای من و توی نابینا نیست و شاید هیچ وقت هم نیاد ولی از همین چیزهایی هم که داری به درستی استفاده کن تا هم خودت به این قضیه پی ببری که زندگی زیباست و هم بقیه رو قانع کنی که ما نابیناها اگه بخوایم هیچ چی جلو دارمان نیست وای بازم که شعار دادم کلاً ختم کلام این قد نگو چرا بیناهِ فلان چی رو داره من ندارم و اون میتونه من نمیتونم بگو خدا تلاش میکنم که این کار رو بکنم و اگه نشد حد اقل حصرت نمیخورم که هیچ کاری نکردم بلکه وجدانم راحته که سعیم رو کردم ولی نشد کلاً چرت و پرت گفتم ولی همین حرفا رو فقط به خودم زدم که همیشه دارم به خودم میگم نه به کسی دیگر آخه هنوز من خودم خیلی راه دارم تا خودم رو اصلاح کنم تا چه برسه که بخواهم با حرفام باعث بشم که دیگری از من پند بگیره من خیلی هنر داشته باشم خودم نگم کیفیت زندگیم نسبت به یه بینا پایین نیست عالیه به هر حال این حرفا رو به خودم گفتم نه به دیگران شبتان خوش و قشنگ در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلام
واااای شما همیشه عالی و کامل مینویسید.
راستش همیشه منتظر کامنت جامع و کامل شما هستم و از کامنتتون لذت میبرم چون وقتی میخونمش متوجه میشم که تک تک کلمات پست رو احساس کردید و راجع بهش مینویسید.
کاملا درسته.
شاید اگه بگم کیفیت زندگی من از بقیۀ خواهرهام بهتره اغراق نکردم اینو همه باور دارن و همیشه من زبانزد بچه های فامیل هستم.
درسته که نتونستم یه کار مرتبط با رشتۀ تحصیلیم پیدا کنم یعنی اجازۀ کار بهم ندادن ولی باز از خیلیهای دیگه بالاتر و موفقتر هستم.
ممنون از حضورتون.
شاد و موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید