خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

بیانیه ی بخشی از کاربرانِ محله ی نابینایان. ما ضمنِ انتقاداتمان، قطعا و به طورِ صد درصد با تغییرِ تیمِ مدیریتیِ فعلی مخالفیم.

درود به همه ی شما بازدیدکنندگان اعم از کاربر و غیرِ کاربر.
پیروِ مسائلِ مطروحه در چند روزِ اخیر، ما متاسفانه شاهدِ اتفاقاتِ تلخی در محله ی شاد و صمیمیمان بودیم.
چون همه از چند و چونِ ماجرا به خوبی باخبرید سخن به درازا نمیبرم.
ما کاربرانِ محله ی نابینایان، قصد داریم با این مطلب، از شما مدیران و ویرایشگرانِ زحمتکش و تلاشگرِ این محله ی واقعا دوست داشتنی، قاطعانه حمایت کنیم.
قطعا ضعفها هست. تفاوت سلیقه ها هست. سوء تفاهمها هست. کاستیها و کمتجربگیها پیش میآید و هست. اما،
تلاش هم هست. زحمت هم هست. شب بیدار ماندنها که همه به تمسخرش گرفتیم هم، هست. خوبیها و دوست داشتنها در قلبِ همه ی ما هم، هست.
و قطعا نکات مثبت و دلایلِ جا نَزَدَن حتی حالا که قلبهای پاکتان شکسته بسیار هستند.
از همه ی بازدیدکنندگانِ فهیم و فرهیخته ی محله ی نابینایان تقاضا میکنم که با دیدگاهِ خود این بیانیه را امضا کنیم، و یک نهِ قاطع به تمامِ کامنتهای تندِ علیه مدیران و ویرایشگرانِ محله بگوییم.
بیایید با امضای این بیانیه، با هرآنچه که در توانمان است، جلوی این فاجعه ی در حال وقوع را بگیریم.
ما در این بیانیه، ضمنِ اعلامِ دوستیِ قوی و عمیقمان با دوستانِ عزیزِ اداره کننده ی محله به آنها قویاً یادآور میشویم که هدفِ ما امضاکنندگان این بیانیه، نقدِ سازنده بوده است و بس.
ما اگر نقدمان موجبِ تخریب شد، اگر آتشی را ناخواسته شعله ور کردیم و بر آن هیزم ریختیم، اگر قصوری متوجهِ ماست، ابایی از ابرازِ پشیمانیِ عمیقمان و عذرِ تقصیر خواستن نداریم.
همه ی ما  که این بیانیه را امضا میکنیم  خواستارِ بررسیِ مسائلِ منطقیِ مطرح شده در آن پست در یک فضای آرام و به دور از عواطف و هیجانات توسط مدیرانِ زحمتکش و فعالِ محله هستیم.
و در آخر اینکه، ما در شرایطِ پیش آمده صد درصد و تمامقد حامیِ گروهِ اداره کننده ی محله ی گوش کن هستیم و هرگز به خداحافظیِ این گونه تلخشان از محله ی نابینایان که همانا محله ی خودشان است نیستیم.
قطعا از نظرِ ما، در شرایطِ کنونی که تیمِ مدیریتیِ محله دلسرد هستند و میخواهند با ناراحتی از محله جدا شوند، مشارکت در مطلبِ انتخابات و ارسالِ کامنت در آن پست از نظرِ ما مصداقِ کاملِ فرصتطلبیست و از موافقان و امضاکنندگان این بیانیه میخواهم یک نهِ محکم به برگزاریِ انتخاباتِ مدیران در شرایط فعلی بگویند.
امید است که مطلبِ حاضر، قدمی به سوی تلطیفِ مجددِ روابط و همچنین یک آشتیِ سراسریِ مجدد میانِ همه ی دوستانمان و همچنین بررسیِ نکاتِ منطقیِ مطرح شده در دیدگاههای پستِ مرتبط با این مطلب گردد.
برای همه ی شما دوستانِ عزیزم آرزوی بهروزی دارم.
سرفراز باشید.

۱۰۱ دیدگاه دربارهٔ «بیانیه ی بخشی از کاربرانِ محله ی نابینایان. ما ضمنِ انتقاداتمان، قطعا و به طورِ صد درصد با تغییرِ تیمِ مدیریتیِ فعلی مخالفیم.»

و اما بعد. همین پست باشه بعنوان رأی کاربران به مدیران فعلی. اما دو نکته. ۱. آقای خادمی حتما باید بعنوان مدیر ارشد بمونند، ۲. بین این دویست و چند کامنت، حرفهای خوبی زده شد. به اونها هم مدیران توجه کنند.

سلام با موندن کادر مدیریتی موافقم و ای کاش هر دوست دیگریهم که در این پست حاضر بشه فقط کوتاه و مختصر نظرش رو بگه چون واقعا فکر میکنم اینجوری خیلی بهتره

سلام.
میشه یه نفر لطف کنه به من بگه دقیقا چه خبر شده؟
من که متوجه نشدم موضوع چیه فقط میدونم که همیشه خودم طرفدار آشتی و صلح هستم همین.

یعنی کیا گفتن باید کادر تغییر کنه و دلیلشون چی بود؟
باور کنین من همین الآن این مطلب رو خوندم و اصلا سر در نمیارم چی شده!
ممنون میشم با ایمیلم که شده یکی برام توضیح بده.
zaharaw89@gmail.com

سلام شدید با بودن همه ی کادر مدیریت فعلی موافقم
اینجا بازم به شهروز میگم اگر رفتید من رو هم از سایت پاک کن
یا حق

سلام بر آقا مسعود گرامی.
من تشکر می کنم از شما بابت ارسال این پست ولی به این نتیجه رسیدم که اجازه بدیم هرکس که تمایل داره و البته صلاحیت و توان علمی و فنیش و حسن نیتش هم ثابت بشه بیاد وارد میدون مدیریت بشه و بگذاریم کمی مدیران هم از لذت کاربر بودن بهره ببرند نه که کامل برند بهمون کمک می کنند راهنمایی می کنند ولی اجازه بدیم یه کم شونه هاشون رو سبک کنند و بار مسوولیتشون رو زمین بذارند.
انتخابات اون مدل که آقای خادمی گفتند نابود کننده هست ولی اگر مدیریت ارشد و فنی سایت دست خود آقای خادمی و یکی دو تا از مدیران قبلی با تجربه و معتمد باشه فکر کنم به صلاح همه باشه به خصوص کادر مدیریت فعلی که جدا خستگیشون رو با تمام ذرات وجودم حس می کنم

باور کنید سختم بود امضا نکنم ولی دیدم بی انصافی هست امضا کنم شکلک تجربه یک سال مدیریت یک انجمن نابینایی و اینکه خودم رو گذاشتم جای مدیران و جدا ببخشید تمام کاربران که این بار به طرفداری از کادر مدیریت نظر دادم.

سلاااام و درود بر همه ی هم محلهیهای گلم اول میگم دودور دودور دود تیم مدیریتی و ویرایشی الآن دودور دودور دود مجی دودور دودور دود عمو چشمه دودور دودور دود پریسیما دودور دودور دود نازنین دودور دودور دودور دود شهروز دودور دودور دودور دود امیر سرمدی دودور دودور دود تیم مدیریت
با عرض احترام به شما منم مخالف اینم که تیم مدیریت با حااااااااااال و باااااا مرااااام گوش کن عوض بشن گووووووووش کن بااااا ایییین مدییییراااان به این جا رسیده پس واقعاً انصاف نیست که بجای انتقاد آنان را بکوبیم پس بازم میگم تیم مدیریت گوش کن بمون و با قدرت به کااااارت ادامه بده
تیم مدیریت باید بمونه تیم مدیریت باید بمونه تیم مدیریت باید بمونه دودور دودور دود تیم مدیریت
شبتان خوش در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلام.
من این بیانیه را امضا میکنم و نظرات خود را در زیر این امضا میگنجانم.
آقای خادمی و تیم مدیریتی محترم عزیز.
اگر به نظر من اگر حتی شما ۴۰ نفر مخالف و منتقد در این سایت داشته باشید ولی در عوض چندین برابر این عده موافق شما و حضورتان در این سایت هستند.
به نظرم این ظلم هست که شما به خاطر مخالفت اقلیتی اکثریت دوستان دلسوزتان را نادیده بگیرید.
به نظرم اگر حتی میخواهد نظر آن عده مخالف را هم جلب کنید راهش کناره گیری و برگزاری انتخابات نیست.
لا اقل به خاطر دوستانتان هم که شده همه چیز را رها نکنید و تنها اصلاحات درونی و نرم را در ساختار مدیریت بپذیرید.
شما اگر خودتان را به مشقت زیادی بیندازید یقیناً نخواهید توانست نظر همه را جلب کنید.
به نظر من انتقاد های به جا و سازنده را بپذیرید و در راه اجرایش گام نهید و امیدوار باشید که اوضاع به تدریج بهتر از این نیز خواهد شد.
امیدوارم دوستانی که دغدغه دارند میدان را خالی نکرده و در بهبود اوضاع بکوشند.
به نظر من اوضاع آنقدر که دوستانی مغرضانه تلاش میکنند، ناگوار جلوه دهند، نامصاعد نیست.
بلکه حتی بسیار هم مطلوب است.
اگر هم نقایص کوچکی دیده میشود راهش کنفیکون کردن مدیریت نیست و اصلاحات درونی و نرم بهترین راه آن میباشد.

سلام به همه عزیزان در این محله دوست داشتنی به همه مدیران یه خسته نباشید ویژه عرض میکنم واقعا خیلی سخته منم درکتون میکنم من به عنوان یه کاربر یه پیشنهاد میدم به نظر من میتونیم یه انتخابات انجام بدیم و ملاکهای خاصی رو برای مدیر شدن قرار بدیم و مثلا ۷ یا ۸ نفر کاندید بشند واسه مدیریت سایت و یه هیإت مدیره تشکیل بدیم و اونی که بالاترین ری رو میاره به عنوان مدیر ارشد انتخاب بشه از جمله ملاکها میتونیم به آشنا بودن به وب لاگ نویسی و داشتن مدرک اشاره کنیم و روابط عمومی بالا همه مدیران قبلی هم میتونند شرکت کنند دیگه دعوا سر چیه

من سوات نوشتن ندارم… امضا چی چیه س؟
من انگش میزنم… خخخخخخخخخ
بمونید بچا… حالا که اینهمه بچا دارن برادون مایه میذارن رفتنتون خداوکیلی بی انصافیه…
من تازه فهمیدم ک چقد این محله برا بچا ارزشمنده. بچا دلبسته ی این محله ان… شماها در مقابل این دلبستگیها مسئولین… حتی اگه با موندنتون دل یه نفرم شاد میکنید باید بمونید…

سلام
کادر فعلی کارهاش بی عیب نبود… اصلا مگه مدیریت بی عیب وجود داره ایا؟
میشد نقدها را دوستانه بیان کرد میشد هرجا ضعفی بود دلسوزانه تذکر داد بخدا بچهای نقد پذیری بودن من خودم بارها بهشون تذکر دادم خیلی دوستانه و در خصوصی خیلی خوب برخورد کردن
اما دیدیم که چی شد
واقعیت اینکه این تیم الان کار را بلد شدن چم و خم کار دستشونه حالا برن جدیدیا بیان از کجا معلوم که بهتر باشن؟ چقدر وقت و انرژی میبره تا برسن به شرایط فعلی این تیم؟
تصمیم موندن و رفتن با خودشون با این همه بی حرمتی بعیده بمونن ما هم حق نداریم مجبورشون کنیم بعد از اون همه حرمت شکنی همچنان ادامه بدن

سلام چون با أتش زیر خاکستر مخالفم با ماست مالی و کار هیجانی مخالفم من موافق تغییرم ولی با یک فاصله دست کم ۱۵ روزه اونم فقط برای فروکش کردن هیجانات ولی بعد از انتخاب افراد جدید یک مدت حدود ۴۵ روزه تیم جدید با مدیران فعلی همکاری کنند بعد پست را تحویل بگیرند البته من مخالف تیم مدیریت نیستم بیشتر طرفدار یه اتفاق متفاوت با دفعه های قبل هستم همیشه هم خوب نیست همه چیز فیلم هندی باشه گل و بلبل تمام بشه

البته این رو اضافه کنم که من به هیچ وجه با تیم مدیریت مخالف نیستم و هیچ گونه مشکلی با تیم مدیریت ندارم و همگی بسیار عمل کرد عالی داشتند در مدیریت سایت

سلامی دوباره.
مطلبی را هم می افزایم.
اگر کسی واقعاً خسته شده و دلیل رفتنش این اختلافات به نظر من جزیی نیست، مشکلی نیست.
ولی آقای خادمی به نظر من تصمیم گیری راجع به زحمتی چندین ساله در دو سه روز اصلاً منطقی نیست.
من حتی فرصت نکردم در پست قبلی نظر بدهم.
همچنین از آنجایی که در هر رأیگیری مجازی امکان تقلب بسیار ممکن است، اگر نیاز به انتخابات شد موافق مجازی بودنش نیستم.
به نظرم نمیتوان در مورد چنین مسأله ی مهمی در بستری که امکان تقلب بسیار است، تصمیمگیری کرد.
همچنین از نظر من دیکتاتوری مثبت بهتر از دمکراسی ویرانگر است.
خیلی از دوستان به اعتبار شما و کادر قویتان به اینجا اعتماد میکنند و حضور پیدا میکنند.
و به نظرم شما با کناره گیریتان فقط سراشیبی سقوط را برای کم فروغ شدن اینجا فراهم میکنید.
امیدوارم تصمیمی مطابق با منطق و به دور از احساسات و با کارشناسی دقیق را در آینده از سوی شما تیم متخصص و متعهد ببینیم.
موفق باشید.

سلام امضا.
اما اگه موندند چند ماه بعد دوباره باهاشون اینطوری برخورد نکنیم! اگر موندند با نقدهای ناروا خستشون نکنیم! بدونیم که همیشه کسانی هستند که سعی در ایجاد تشنج دارند، بشناسیمشون و به نام نقد منصفانه آب در آسیابشان نریزیم تا نقد منصفانه که همیشه سازنده و راهگشاست بدنام نگردد!.
بیاخلاقی نکنیم! بیمعرفت نباشیم! تن به حاشیه سازی ندیم نه تو این سایت و نه تو هیچ سایت دیگه ای که ویژه نابینایان!
وقتی ما کاربرا خودمون مدیر و مسئول عملکرد خودمون تو سایت باشیم تیم مدیریت مجبور نخواهد بود که ضعفهای ما رو جبران کنه.
انشالا تیم مدیریت که از دل همین بچه هاست موفقتر از قبل باشه تیمی که به شدت با همشون دوستم و با دو نفرشون کار کردم و از نزدیک با ایده های خلاقانشون آشنام.
خلاصه که به هم احترام بیشتری بذاریم و هوای همو بیشتر داشته باشیم.

لایک اشکان جان اونم در حد المپیک بازم میگم امضا میکنم که تیم مدیریت بمونه دودور دودور دود تیم مدیریت محله بای

سلام.
نمیدونم اینکه الان از دوستان بخوایم بعد از این همه تهین و حاشیه باز هم باشن و کار کنن و زحمت بکشن خوبه یا نه؛ یعنی من به شخصه اگر بودم نمیدونم میتونستم ادامه بدم یا نه… اما این را میدونم اگر بودم همانقدر که از تهینها میرنجیدم همانقدر نمیتونستم در مقابل لطف دوستان ساکت بمونم..
من از اول هم گفتم که با تغیر کادر مدیریت مخالفم؛ این به این معنی نیست که انتقاد ندارم بارها گفتم اما این را خوب میدونم اگر الان یه منتقد فعالم قطا بعد از تغیر مدیریت به هیچ عنوان اینجا نخواهم بود….
پس من هم میگم که کادر مدیریت نباید تغیر کنه؛ اگر حجم کار زیاده میتونن از دوستان کاربلد کمک بگیرن اما تغیر کادر نه….
به نظر من میشه یکی از دوستانی که الان یه کاربر صادست به عنوان رابط کاربران و مدیران اینجا باشه و تمام وقت و فکرش فقط به مشکلات دوستان با محله منتهی بشه و مشکلات را جمعبندی کنه و به کادر مدیریت منتقل کنه یا همون روابط عمومی خودمون باشه؛ اینکه کادر مدیریت با اینهمه مشغله و کار باز هم به حرفها و مشکلات دوستان رسیدگی میکنن خودش خیلیِ…
ممنون از شما آقا مسعود برای این پست.

دوستان گرامی سلام منم به عنوان یه کاربر کوچیک محله از مدیران زحمت کش محله حمایت میکنم و از مدیران خواهشمندم یه مقدار صبور باشند و و به غعواقب تصمیمی که میخوان بگیرن واقف باشند تجربه نشون داده تصمیمهای احساسی

سلام من زیاد نمیدونم که چی شده فقط همینو میدونم و نمیخوام بیشتر از این بدونم. داداش شهروزم و عمو جونم باااااااااااااید بمونن شما دیگه دلمو نشکنین به روح مامانم قسم ازتون نمیگذرم

ببخشید دستم روی اینتر خورد داشتم عرض میکردم که تصمیمهای احساسی عاقبت خوبی نداره. انتقاد حق طبیعی هر شخصی هست به شرط اینکه یه چیز تازه توش داشته باشه نه مثل برخی انتقادات پست مجتبی از روی کینه و خصومت شخصی باشه برای من باورشهم سخته که این وضعیت پیش بیاد حالا اگه واقعیت داشته باشه که واویلاست .این نامردیه که زحمات مدیران زحمتکش محله را با بعضی حرفهای بیهوده و پوچ نابود کنیم من به نظر خودم اگه هم قراره تغییری پیش آواره تر میکنه بپرهیزند با تشکر مهدی ندیمیبیاد باید مدیران ارشد سر جای خودشون بمونن و به تازه واردها راه و چاه را یاد بدن به شما قول میدم اگه تیم مدیریتی به طور کامل عوض بشه ظرف یه مدت خیلی کوتاهی محله باصفامون با خاک یکسان میشه در آخر کلامم هم از مدیران میخوام همونطوری که به منتقدین بها میدن به طرفدارانشون هم توجه داشته باشن و از تصمیماتی که جامعهی از هم گسیخته نابینایان

سلام به بروبکس عصبانی و شوخ و مهربون و بی کینه و با سواد و با اخلاق و ناراحت و اتمسفر‌گیر‌شده و دلنگران و مشکوک و مظلوم و معصوم و مغرور و مشعوف!
نهایتا هر کاری بکنیم، اینو در نظر داشته باشید که با شما تفریح نکردم، من شما ها رو مسخره ی خودم نکردم، من نگفتم انتقاد کنید بعدم بیایید معذرت خواهی کنید. مگه اگه شما از حرفی که توی دلت بوده برگردی، اون مشکلی که نقد کردی حل میشه؟ مگه اگه بگی مجتبی گل و بلبل و سایت خوبه، واقعا سایت خوب میشه؟ جز اینه که کینه ها و زخم ها و عیب ها زیر لایه ای از ترس و تردید و محافظه کاری پنهان میشه تا روزی به مانند آتش زیر خاکستر بزنه بالا؟ این راهش نیست که حالا که بی سانسور حرف دلتونو زدید، من بکشم کنار بگم نیستم. من از چیز های دیگه ای ناراحتم که دست به دست هم داد تا بنویسم خسته شدم! اون چیز ها هم گفتنش سخته. ببینید بچه ها، فضای مجازی ما، واسه من یکی، شده عین حکومت نظامی، شده جایی که باید ازش بترسم. کمیته ی فیلترینگ و فتا اگه توی سال چندین مرتبه با من تماس نداشته باشند، روزشون شب نمیشه. اینها منو خسته کرده. این شد که دیدم حالا که نقد ها زیاده و اصلاحش مشکله، کادر مدیریتی دست افراد تازه نفس بیفته، ما هم از این قائله معاف بشیم.
هر کسی مدیر باشه، باید تک تک نظرات شما رو که بی سانسور و مال خودتون بود بخونه و سعی کنه اعمال کنه. عمو علی، من این عشقو حال و خوشی ای که ازش حرف زدم رو بهونه کردم وگرنه کی نمیدونه من گوشکن همه زندگیم و خوشیم بوده؟
من عمدا اون پست رو زدم تا چیزایی که گفته نمیشد گفته بشه، حالا شما دارید بعضیهاتون میگید که نباید اون حرفا رو می گفتید؟ خنده داره! اتفاقا اگه نمی گفتید خیلی بد میشد. همه ی عیب ها مخفی میموند.
حالا که میگید انتخابات نباشه، صبر می کنیم ببینیم چی پیش مییاد. تا شنبه ی هفته ی بعد، شما به خودتون و ما به خودمون فرصت بدیم ببینیم چه کسی به چه نتیجه ای میرسه.
مثلا آیا این تئوری رو می پسندید که ما ها اعضای سایت های با تو، شب روشن و گوشکن با هم یکی بشیم و از هر سایتی چند نفر کادر مدیریتی اون تک سایت بزرگ رو تشکیل بدهند؟ آیا حاضرید از هر سه سایت کاندیدا هایی برای مدیریت ارشد، معاونت، ویرایشگری و موارد فنی و غیره ثبت نام کنند و همه ی کاربران نابینای فضای مجازی برای تشکیل ی کادر مدیریت بزرگ و قوی انتخاب‌شون کنید؟ آیا این تئوری خوبه یا باید به راهکار های دیگه ای فکر کرد؟
اگه قرار به این کار شد، همه کوچ کنیم توی کودوم سایت؟
اگه قرار به یکی شدن مثل گذشته شد، چطور کاری کنیم که اختلاف سلیقه در کادر مدیریت جدید که از سه تا کادر سه سایت قبلی تشکیل شده، سایت رو که مثل ی امپراتوری میمونه از هم نپاشه و بین اعضای کادر مدیریتی دعوا نشه؟
آیا کسی این توانایی رو داره ی طرح توجیهی برای یکی شدن بنویسه و آیا کسی این کار رو میکنه؟
من با بچه های کادر گوشکن، شب روشن و باتو صحبت کردم. بطور مقدماتی و ضمنی، از طرح بدشون نیومده ولی ی حرفی سعید درفشیان میزنه که من خوشم مییاد. میگه اینکه بگیم ما همه با هم هستیم خوبه ولی اینکه بگیم ما عقاید هم رو قبول داریم خنده داره! ی جایی میرسه که نقاط ضد هم دیگه، نمیتونند هم دیگه رو تحمل کنند. آیا راهکاری برای کم کردن اصطکاک میان نقاط ضد هم در یک سایت بزرگ وجود داره؟ آیا مذهبی ها میتونند حق فعالیت آزادانه ی بدون محدودیت ولی در چهارچوب سایت بزرگ آینده رو داشته باشند و از اون طرف افرادیکه دوست دارند خط قرمز ها رو کمی رد کنند و شادی بیش از حد داشته باشند نیز کنار دیگران توی همون سایت بطور مسالمت آمیز فعالیت داشته باشند؟ آیا حاضریم به هم دیگه امتیاز بدیم و متقابلا از هم دیگه امتیاز بگیریم؟ آیا حاضریم دهن بین نباشیم و کسایی که حرف ببر و بیار می کنند رو در آینده تحریم کنیم که کادر مدیریتی در آینده نلرزه و سست نشه؟ آیا شعار های قشنگ قشنگ، قابلیت تبدیل شدن به عمل رو دارند و آیا ما قابلیت انجام این تبدیل رو در خودمون می بینیم؟
در این صورت، ماندن و جنگیدن برای بقا، منطقی‌ترین کاری هست که ما اعضای هر سه سایت می تونیم انجام بدیم و نظرات این پست رو سرلوحه ی کار قرار بدیم. در غیر این صورت هم باید دنبال راهی باشیم که گوشکن در صورت خواست واقعی اعضاش از بین نره و نظرات اون پست اعمال بشند.
فعلا مغزم در همین حد میکشه. خسته از سر کار برگشتم و بیشتر فکر کنید منم بیشتر فکر می کنم ببینیم به کجا باید برسیم!
دوستتون دارم و لذت ببرید از زندگی!

تو چرا خوددا گذاشدی رو ریپیت؟ خخخخخخخ
خدا مرگت بده خادمی همین حالا یه هویی… نمیشد این پستتو میذاشدی هفته بعد منتشر میکردی؟ سه روزه از درس و زندگی افتادیم یه عده… شالله آکله بیگیری خخخخخخخخ… قبول نشم مُردی خادمی… برو جا کامنت وصیت نومه تا بنویس… برو…

درود. نوشتم و نوشتم ولی قبل از ارسال کامنتتو خوندم و وقتی خوندم واسه همین هم نفرستادم.
من هم قبول دارم هممون یکی بشیم یه محله یه جدید تأسیس کنیم به هم امتیاز بدیم و از هم امتیاز بگیریم.
همه ی مطالب رو هم به همون محله ی جدید منتقل کنیم تا کسی نگه که شما دنبال معروفیت و مقبولیت محله ی خودتونین.
واقعاً اگه شما مدیرای سایتا این جسارت رو به خرج بدین گام بزرگی در جهت اتحاد بچه ها برداشتین.
این اقدام یعنی یه تحول در جامعه ی نابینایان و من به شدت ازش حمایت میکنم.
واسه اختلافات و تفاوت سلیقه ها قطعاً با مذاکره ی خود شما مدیرای سایتا قابل حل هست و میشه به یه جایی رسید.
در ضمن این کار نیاز به مقدمات و برنامه ریزیهای اولیه داره تا به بهترین شکل انجام بشه.
در نقش رهبر جامعه ی نابینایان اتحاد رو معنی کن تا نفعش به همه برسه و بچه ها بتونن حقشونو از نهادهای مربوطه بگیرن.
یه نفر رو به عنوان مذاکره کننده مشخص کنین و اصول و قواعدی که کاربرای سایتا میخوان باشه رو به سایتای دیگه هم منتقل کنین بعدش با هم مذاکره کنین.
اصلاً به نظر من یه پستی واسه اتحاد بزن و بعدش خط قرمزهای بچه ها رو جمعبندی کن و از اونا هم بخواه همین کار رو بکنند.
قدم بعدی خط قرمزهای معقول و منطقی رو با کمک تیم مدیریت از جوانب مختلف بررسی کن و بده دست مذاکره کننده ی محله.
قدم بعدی اینه که سایتای دیگه هم خط قرمزاشون رو میارن و حتی واسه این موضوع ممکنه یه کمی هم زمان صرف بشه ولی واقعاً نتیجه ی خوبی ازش میاد بیرون.
متنی رو هم که نوشتم واسه خودت میفرستم.
چون با خوندن این کامنت عمومی کردن این متن رو صلاح نمیدونم.
به امید اتحاد.

این درسته! کدوم؟ همینی که مجتبی نوشت!
ما نباید شرایط حاضر رو بذاریم بمونه!
ولی لازم هم نیست یهویی از روی جو و احساسات کاری غیر حساب شده بکنیم.
تو این چند روز شاید بشه هر کس فکر شدنیی داشت یه جوری به دستمون برسونه تا با فکر و طرح مشخص پیش بریم و آخرش بشه همون غذای خوشمزه ای که تو اون پست گفتم.
رو سیاهیشم بمونه به ……..

..
.
.
….
……..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
………………..
….
زغااااااااااااااااااااااااااااال!

سلام.
اول جا داره از مسعود تشکر کنم و بعد هم از همه ی دوستانی که همی اینجا و هم تلفنی و هم ایمیلی از ما حمایت کردن واقعاً سپاسگزارم. شاید لطف شما باعث شده که زیر حرفم بزنم و فعلاً سکوتم رو بشکنم و این کامنت رو بذارم. در مورد موندن یا نموندن ما باید بگم که یه مدل انتخابات هیأت رئیسه ی گوشکن طراحی شده که در مراحل چکشکاری هست و میخوایم با کار کارشناسی یه آییننامه ی حسابی واسش طراحی کنیم. بچه ها ما میخوایم به هر کس که احساس میکنه میتونه اینجا رو مدیریت کنه این شانس رو بدیم تا بیاد و برنامه هاش رو بده و کاربران رو متقاعد کنه تا بهش رأی بدن. بچه ها ما اگر هم برگردیم، میخوایم از راهش برگردیم. میخوایم با دل قرص برگردیم. تنها راهشم اینه که انتخابات برگزار بشه و هر کدوم از اعضای کادر فعلی هم که تمایل داشت تو این انتخابات کاندید بشه. اگر خواهان موندن ما هستید، توی انتخابات شرکت کنید و جوانمردانه به افراد شایسته رأی بدید. اگر ما هم تونستیم رأی بیاریم، میمونیم و خدمت میکنیم. من دیگه همینطوری حاضر نیستم اینجا مدیریت کنم. تا رأی اعتماد کاربران رو تو انتخابات به دست نیارم مسئولیتی قبول نمیکنم. پس میبینید که سرنوشت اینجا دست شماهاست. روز انتخابات، شما هستید که آینده ی گوشکن رو رقم خواهید زد. اون روز اگر ما رو همچنان لایق دونستید، بهمون رأی بدید تا بتونیم با رأی مثبت شما برگردیم و از طرفی هم فرصت حضور دیگران رو هم از طریق این انتخابات بدیم تا شانسشون رو امتحان کنن. شاید واقعاً افراد شایسته تری اینجا هستن که با بودنشون میتونن برای پیشرفت اینجا مفید باشن.
باز هم از ابراز محبت شما سپاسگزارم.
موفق باشید.

سلام
من که امضا میکنم
نه بگین از حرفاش برگشت
چند تا مشکل داشتم که حل شد به امید خدا
مجتبی روی حرفم با تو هست
میخواستم یه حرفاییرو اینجا بگم ولی صلاح نمیدونم
بهت ایمیل میکنم,فقط تورو خدا برو بخونو جواب بده,بعد نگی ندیدم

سلااام من خواب بودم.
منم کادر مدیریت قبلیرو دوستشون دارم!
امضا با خودکار مهر هم میزنم انگشت هم برای محکم کاریش میزنم.
ولی همون طور که خودتون هم اشاره کردین خیلی عالیه که انتخابات برگزار میشه این طوری ممکنه کسانی به شما اضافه بشن که کمک به حالتون باشن، توجه اضافه بشن یعنی شما سرجاتون بمونین حتما حتما!
دستو جیگو هورااااآآآآ. بچه ها فقط پست قبلیه کوو! من میخوام ببینم بازم کسی کامنت گذاشته که من نخونده باشم خخخخ!
دقیقا یه چیزی رو کامل حس کردم ما شدیم مثل یه خانواده من که همین حس رو دارم ممکنه تو خونه بحثی هم پیش بیاد ولی آخرش ما زیر یه سقفیم و آخرش هممون خواهر برادریم
آبجیا داداشا دست مریزاد. هههاهاها.
روزتون خوش. وییییژژژژژ

درود من طرفدار کادرمدیریتیِ فعلی هستم چند دفعه مشکل داشتم به آقای حسینی mail زدن فوری جوابم رو دادن نکته دیگه اینکه بنظر من گروه واتساوی محله از نظر نظم و محتوا یکی از بهترینها در میان گروه های مجازی هست با سپاس

سلام
من با تیم مدیریت فعلی موافقم که بمونن چون با کمک اینا گوشکن بزرگ شده در اون پست هم من فقط یه چیزایی رو گفتم که فقط باید رأایت بشه که خوبه و دیگه این که برم اگه شد باز هم میام و باز هم میگم من فقط چیزی رو گفتم که باید رأایت بشهههههههههههه و نگفتم که مدیریت عوض بشه

سلام میدونید چرا هر بار از سران دولت انتقادی داشتیم کسی نگفت اصلان شما چی میگید چون مارا شناختند زود جوگیر میشیم زود پشیمون جربوزه نداریم یکبار بیشتر از قبل پا فراتر بذاریم این حرف کاری به تیم مدیریت نداره به تصمیمات اهداف و شخصیت ما برمیگرده در این مدت به جامعه خودمون را طوری نشون دادیم که ما فقط سر و صدا میکنیم و اهل عمل نیستیم

اصلا چی میشد یه سایت بزرگ نابینایان داشتیم که هممون اونجا بودیم؟
دیگه کسی نمیگفت من از فلانی خوشم نمیاد یا فلانجا اصلا نمیرم.
تازه هر کس هم بتونه راحت پست بذاره و بدونه همه اونو میخونن.
برای مثال من خودم تازه عضو اینجا شدم چون دوست داشتم تجربیاتم، آموخته هام و اطلاعاتی که به دست میارم رو بقیه هم بخونن و دوست داشتم به همنوعانم کمک کنم اینجا عضو شدم!
خب اینجا پست بذارم باید نگران باشم فلانی که فقط از فلان سایت بازدید میکنه مطلبم رو نمیخونه و اگه تو یه سایت دیگه بذارم باید نگران باشم کسانی که فقط گوش کن رو بازدید میکنن مطلبی که در فلان سایت گذاشتم به دستشون نمیرسه!
اما اگه یه سایت متحد، همگانی، عمومی و مردمی داشته باشیم دیگه این مشکلات پیش نمیاد و کلی از این اختلافات و حاشیه ها کم میشه!
دیگه چند دستگی نیست، دیگه چند گروهی نیست که افرادی بخوان یکی دیگه رو خراب کنن و افرادی بگن تو فلانجا چرا مطلب گذاشتی؟
یه سایت بزرگ، پربار و کامل برای همه نابینایان ایران!
از هر مطلبی هم توش باشه و اصلا حتی مطالب دسته بندی بشه که طرفداران هر موضوع خاص برن و مطلب مورد علاقه خودشون رو بخونن!
مذهبی، علمی، کامپیوتری، شعر، داستان، خاطره، آشپزی، هنری، موسیقی، آموزش، نرم افزار، مسائل مربوط به نابینایان و هر موضوعی که میتونه در اینترنت باشه و برای ما مفید باشه!
امیدوارم منظورم رو خوب تونسته باشم بیان کنم و اگه جایی ابهام داشت منو ببخشید.

سلام
چه سلامی؟ چه علیکی؟
من که اگر جای این مدیران فعلی بودم هیچوقت برنمیگشتم!
واقعا بر نمیگشتم!
اینجوری که نمیشه! واقعا نمیشه!
من که این توهین ها را نمیتونستم نادیده بگیرم
من
من
فعلا اصلا حال خوشی ندارم

سلام خانم کاظمیان.
این پست یه پستِ حمایتی هست از تیمِ مدیریتِ موردِ کملطفی قرار گرفته.
ازتون میخوام بدونِ توجه به چیزی از مدیرانِ سایت حمایت کنید.
اگرچه در دیدگاه شما هم چیزی به جز این به چشم نمیخورد.
همیشه موفق باشید.

سلام
هرچند خیلی ناراحتم!
باور کنید خیلی زیاد
اما چون از من درخواست شده که نظرم را صریحا بگم اونم از طرف کسی که بهش خیلی ارادت دارم
باشه چشم میگم
من با تیم مدیریت فعلی موافقم
اما, اما,
آه!
تاسف!

اینجوری بهتره تا اینکه یه نفر بیاد یه سایت بزنه چند نفرم عضو بشن بازدیدها که کم باشه به مرور منحل بشه و افراد جدید یا کسانی که مطالب اون سایت رو ندیدن از آموزشها و مطالب مفیدی که شاید واقعا نیاز و دغدغه اونا باشه محروم بشن!

سلام. به نظر من انتخابات، خوبه اما، یکی کردن سایتها اصلا خوب نیست!
چه دلیلی داره سایتها یکی بشن؟
بین مدیران شب روشن، و مدیران باتو زمین تا آسمون اختلافه! اینها اصلا فعالیتشون متفاوت هست. اینها یک طرف، گوشکن یک طرف!
مدیر؟ یعنی شما میخواهی به تمامی قوانینی که تو این چندسال وضع کردی و سفت پاش واسادی پشت پا بزنی؟ اگر نمیخوای فعالیت کنی حرفی نیست!
اما خواهش میکنم این کار رو نکن! اتفاقا بنظر من، چند سایت باشه خیلی بهتره تا یک سایت.
خدایا، خودت بخیر کن.
با یکی شدن سایتها، قطعا ضرر خواهیم کرد.

عرض سلام و ادب خدمت همه ی دوستان و عزیزان بهتر از جانم
خیلی انگار رسمی شد
میدونم بهم نمیاد و به گروه خونم نمیخوره
مجتبی به جون خودت و شهروز و سعید درفشیان و چشمه ی عزیزم و استادم خودش میدونه کیو میگم و همه و همه ی شماها
که اگر بیشتر از خانواده ام دوستتون نداشته باشم کمتر دوستتون ندارم
اگر این پیامی که اینجا ازت خوندم رو نمیدیدم
به خدایی که هستم از اوست
چه میموندین چه میرفتین
چه حذفم میکردین چه نمیکردین
میرفتم و پشت سرم رو دیگه نگاه نمیکردم
خیر سرم نزدیک وارد شدن به پنجاه و چاهار سالگی هستم
خیلی برام سنگینه و بهم گرون میاد
بازی بخورم و توی این ماجراها وارد بشم
دیوونه خیال کردی این بچه هایی که در هر شرایطی باهات و با همه ی مدیرانی که همراهت هستند
فراموش کردی غم هر کدوم از ما غم همه مونه
یادت رفته هر وقت هر کدوم از ما شاد بوده همه ی ما از شادی ی هم خونه مون شاد شدیم
ما ممکنه با هم اختلاف داشته باشیم ولی دشمن هم که نیستیم
نمیشه که اختلاف نباشه
یعنی اگر نباشه باید به سلامت اون جامعه شک کرد
بخدا من اگر حرفی زدم یا بعد از این بزنم فقط برای رفع مشکلات هست
فقط برای این هست که این سایت به خودش فقط کار داشته باشه نه به سایتهای دیگه
بازم سوع برداشت نشه از صحبتهای من
برای اینه که شهروز رو دوست دارم
برای اینه که رعد رو دوست دارم
برای اینه که میخوام کمک کنم همه ی عزیزان یه جوری رفتار کنند که همه دوستشون داشته باشند
شما دو عزیز رو مثال زدم
فکر نکنید دیگران از نظر من گل بیخار هستند
از همه بیشتر خودم ایراد دارم
بده میام میگم رعد از نظر اونایی که باهات مشکل دارند این و این و این ایرادها رو دارید
اگر سعی کنید رفع کنید اونا هم دیگه باهات مشکل ندارند
بده میگم شهروز جان کمی این عصبانیتهایی که بنظر من و بعضیها مدتی یه کمی در رفتارت پر رنگ نشون میده رو کنار بذار
بشو همون دوست داشتنی یی که بودی
هر چند اگر توی گوش منم بزنی باز هم برام عزیزی
نمیدونم چرا ولی خداییش یه علاقه ی خاصی از اولی که شناختمت بهت پیدا کردم
بده یکی بیاد روبروتون عیبتون رو بگه
این میشه نشونه ی دشمنیش
بخدا که من دست و دهان کسی رو که عیبم رو روبروم بهم بگه رو با افتخار میبوسم
و اون رو دوست ترین دوست خودم میدونم
چون میفهمم دوست داره که من اصلاح بشم
چی فکر کردی ما هرچی که باشیم و هرکی که باشیم
اگر گوشت هم رو بخوریم استخوان هم رو هم میخوریم
چیزه ببخشید اشتباه شد زبونم گیر کرد منظورم این بود که دور نمی اندازیم
ولی بچه ها من یکی رو بکشید حاضرم از گرسنگی بمیرم ولی گوشت علی کریمی رو نخورم
خب شهروز جان قربون دستت با اون چکش که گفتی یکی محکم و اساسی بزن تو سر مجتبی که از این خُل بازیهاش دست برداره
محکم بزنی هاآآآاآآا این پوست کُلُفتِه
سی سال بیشتره که آرزوی من با هم بودنمونه
نه چند نفر توی یه شهر
با هم بودن همه ی ما
همه ی نابینایان سراسر ایران عزیز
چرا ما به چیزهایی که به عنوان یه انسان که خدا بهش حق حیاط داده و حق مسلم ما هست تا حالا نرسیدیم
چون با هم نیستیم
یه روز با غفور حرف میزدم
بهش گفتم ایکاش میشد همه جمع میشدیم و یه تشکل سراسری تشکیل میدادیم
این طوری بهتر و سریعتر به خواسته ها مون میرسیدیم
تنهایی هر کدوم یه قطره هستیم
ولی با هم باشیم دریا میشیم
سیل میشیم
کسی دیگه نمیتونه بهمون برای خواسته های به حقمون نه بگه
غفور یه هو یادش به یه چیزی افتاد
گفت یه زمانی به همه ی جانبازان
یه حواله ی سی میلیونی برای خرید خودرو دادند
بعضیها مثل خودش خُل شدند و فروختند
خودش نُه میلیون فروخت
بعد از مدتی اعلام کردند حواله ها دیگه ارزشی نداره
گفت همه ریختیم خود جوش دم دفتر رییس جمهور اعتراض
خیلی زود از حرفشون برگشتند
شما بگید چرا
همه میدونیم چرا چون با هم یه حرف زدند
یه هدف داشتند
چرا ما همش دم از این که فلان و بهمان حقمونه و چرا بهمون نمیدین
چرا بهش نمیرسیم
چون هر کدوم حرف خودش رو میزنه و فقط به خودش فکر میکنه
اینه که تا حالا بجایی نرسیدیم
غفور گفت تمام نابیناها و جانبازان استانشون باهاش همراه هستند
هرچی بگه قبول میکنند
بعد زنگ زد به خانه ی نور و پیشنهاد داد با این طرح همراه بشن
آقایی که اسم نمیبرم گفت ما حرفی نداریم ولی نمیشه
اینجا یعنی ایران نمیشه
همه ی نابیناها همراهی نمیکنند
اینجا هرکی ساز خودش رو میزنه
اگر همه واقعا قبول همراهی کنند ما هم هستیم
سره همون ماجرای تلگرام که مجتبی توی اسکایپ باهام تماس گرفت
بعد از صحبت هامون بهش گفتم قبول داری تیغ جانبازان از ماها بیشتر میبُرِه
گفت خب آره
گفتم با غفور یه همچین طرحی داریم
گفت اینو باید یه جلسه بذاریم و در موردش حرف بزنیم
تا همین پست قبلی که زده شد و من نمیتونستم وارد حساب کاربریم بشم و کامنت بدم
به کریمی گفتم بنظرم از گوش کن حذف شدم
هر کار میکنم لاگین نمیشم
فردا صبحش اومدم یه امتحان دیگه ای بکنم
که دیدم مجتبی یه این دکس گذاشته
که مشکل پیدا کردیم
سایت رفته هوا
اگر بتونیم برمیگردیم
ولی خدا را شکر خیلی زود حل شد
بعد توی اسکایپ یه پیام از مجتبی بهم رسید
که شنیده برای ورود به سایت مشکل دارم
و خوشحال میشه بهم کمک کنه
و در مورد یه کاسه شدنمون چند بار با غفور تماس گرفته و موفق نشده باهاش صحبت کنه و بهم گفت شنیده که برای پست انتقاد از عمل کرد گوش کن نظر دارم
و اجازه داد بیام حرف بزنم
بعد با غفور گفتم
راست میگه آقای فلانی
الان که بریم به مدیران سایتها بگیم
میگن خب قبول
حالا همه زیر پرچم کدوم سایت جمع بشیم و تازه از اینجا مشکلات و اختلافات و منم ها شروع میشه
خدایی این طور نیست
من دوتا نظر دارم
یکی اینکه زیر پرچم هیچ کدوم
همه ی سایتها و اسمها جمع بشن و یه سایت درست بشه که سواد من به اینکه اسمش چی باشه که هم شامل همه ی نابیناهای ایران بشه و همه ی سایتهای نابینایی هم
و همه ی مطالب سایتها اونجا جمع بشه
و دیگه من نوعی سرگردون نباشم کدوم برنامه یا آموزش رو کجا باید پیدا کنم
و مدیرانش رو از بچه های متخصص و مجرب و کاربلد همه ی سایتها انتخاب کنیم
اسمش هم بشه تشکل نابینایان ایران
یا خانه ی نابینایان ایران
یا هر چیزی که شماها که درس خونده اید و بیشتر از من بیسواد میفهمید
وقتی همه ی فکرها دانشها دانسته های ما و همه ی نخبه های ما یه جا جمع بشن
دیگه وقت و عمر کسی هدر نمیره مثال دیگه مجتبی و غفور برای ترجمه رو ی یه برنامه وقت طلف نمیکنند
و یکیشون میره سراغ یه برنامه ی دیگه
دیگه منو شما وقتی از یه جایی دردمون گرفت میدونیم باید به کجا شکایت برد
ولی همه ی اینها وقتی معنا پیدا میکنه که من ها بشن ما
غرور و تکبر و منم منم ها کنار برن
به این نظرم بیشتر معتقدم
یه نظر دیگه اینکه همه ی سایتها باشند ولی یه سایت دیگه با این هدف که همه برای حل مشکلات مشترک اونجا جمع بشیم
این خط از صحبتم خطاب به همه ی دوستان عزیزم هست که میخونند
بچه ها تورو خدا بیایید این گروه های مسنجری رو جمع کنید و به سایتها برگردید
چرا جاهایی رو که ازشون همین کار کردن توی مسنجرها رو یاد گرفتیم
گروه تشکیل دادنها رو یاد گرفتیم رو غریب گذاشتیم
بخدا این ظلمه اول در حق خودمون بعد در حق خونه مون
اگر از دعواها فرار میکنیم که دعوا نمکه زندگیه
اگر هم عشق مدیریت هست که بابا بیایید توی همین سایتها مدیریت کنید و مطالب با ارزشی که مثلا توی اسکایپ بعد از سه ماه از بین میره رو توی سایتها برای همیشه به اشتراک بذارید
در مورد اون پست هم باید بگم
باز هم اگر حرفهایی زدم که برخورنده بود از سمیم دل از همه عذر میخوام
من فقط برای حل مشکلات گفتم
چه کنم بهتر از این بلد نیستم حرف بزنم
پیش خودم میگم شاید با اینجوری گفتنم کسی دردش بیاد و به خودش یه سری بزنه
اگر نه اینجا توی همه ی سایتها یک نفر فقت یک نفر بهم بگه خفه دیگه نگو دیگه ساکت بخدا قسم دیگه هیچ وقت ازم صدایی نخواهید شنید
حتی اگر اون یک نفر کوچیک ترین و کم سن ترین کاربر یه سایت باشه
بچه ها من دخترم زینب سه چاهار ساله ازدواج کرده و یه نوه توراه دارم
پسرم هم همین پنج شنبه روز عید مبعث عقد میکنه به امید خدا فقط یه آرزوی دیگه توی دلم هست اونم باهم بودنمونه
اگر اینم ببر آورده بشه دیگه توی این دنیا کاری ندارم راحت میتونم برم همه تونُ با تمام وجودم دوست دارم در پناه حق یا علی

سلام. در مورد جمع شدن ما در یک سایت نمیدونم درسته که نظرم رو اینجا بگم یا نه. حالا ما میگیم فوقش چهارتا چک و لگد میخوریم دیگه خخخ.
بچه ها من با یکی شدن به این شکل موافق نیستم. وایستااااا بابا نزن. میگم با یکی شدن به این شکل موافق نیستم. نگفتم با یکی شدن در کل مخالفم که.
ببینید بچه ها، اگر دقیق یادتون باشه و تاریخ گوشکن رو مرور کنید، میبینید که روزی بود که همه ی ما تو همین گوشکن دور هم جمع بودیم. به هر حال اختلاف سلیقه ها در ادامه باعث شد که شب روشن و بعد از اون باتو به وجود بیان. شما شک نکنید که اگر باز هم دور هم جمع بشیم، اصلاً بعید نیست که چند ماه بعد دوباره یه گروه ازمون جدا بشن و برن یه سایت دیگه بزنن. پس چرا الکی دور باطل بزنیم؟ نکته ی دیگه این که، به هر حال سیاستها و عقاید مدیران این سه سایت تفاوتهای چشمگیری با هم دارن. نمونه ی بارزش رو بیپرده میگم. این سایت چندان تمایل به ورود به مسائل مذهبی نداره و در نتیجه کاربراش هم با همین خط فکری پذیرفتنش و دارن مطالبش رو دنبال میکنن. در صورتی که باتو و شب روشن برعکس ما تمایل دارن مطالب مذهبی در سایتشون منتشر بشه و کاربرهاشون هم این رو میدونن و با علاقه این مطالب رو دنبال میکنن. حالا فکر کنید که این سه سایت با هم یکی بشن. دوباره یا گروهی که مخالف پستهای مذهبی هستن از سایت میرن و شاید یه سایتی دوباره این وسط سبز بشه، یا گروه طرفدار مذهب میرن و باز هم یه سایت ممکنه سبز بشه. من مذهب رو مثال زدم چون واضح بود. ولی در موارد دیگه هم ممکنه بین سه کادر مدیریت اختلاف سلیقه ی زیادی وجود داشته باشه که این خودش شاید بتونه باعث اختلاف و جنجال در آینده بشه و ما خیلی زود به جای اولمون برمیگردیم.
حالا من اینها رو گفتم و میدونم توقع دارید که راهکار هم داشته باشم.
خب من چیزی که به ذهنم رسید این بود که هر سه سایت با علایق و سلیقه ها و سیاستهای خودشون پیش برن. در کنار این سه سایت، یک اتاق فکر تشکیل بدیم که اعضای این اتاق فکر رو مدیران ارشد این سه سایت تشکیل میدن. فرض کنید دوتا از مدیرای هر سایت عضو این اتاق فکر بشن. بعد این اتاق فکر بیاد با همفکری هم، اهداف و رویکردهای هر سه سایت رو با توجه به سیاست و اهداف خاص اون سایت نظارت کنه و به نوعی هدایت کنه. نمیگم توی کار مدیران سایتها دخالت بشه. این اتاق فکر نباید دخالت مستقیم در اداره ی این سایتها توسط مدیراشون داشته باشه. ولی میتونه بر عملکرد این سه سایت در زمینه های مختلف مثل تولید محتوا و مسائل فنی و غیره نظارت کنه و مواقعی که لازمه نقدهای خودش رو بیان کنه و راهکار پیشنهاد بده. مطمئناً چون مدیران هر سه سایت در این اتاق فکر حضور دارن، این خودش باعث میشه که این سه سایت با هماهنگی حد اکثری در کنار هم کار کنن و دیگه شاهد پستهای تکراری توی سایتها نیستیم و مطالب تنوع خودشون رو در هر سه سایت حفظ میکنن و مهمتر از همه، خیلی از کاربرها در هر سه سایت ممکنه عضو بشن و بسته به علاقه ی خودشون و اهداف اون سایت فعالیت کنن. مثلاً من شاید هم به مذهب علاقه داشته باشم و هم به کامپیوتر. خب مثلاً میام پستهای کامپیوتریم رو تو گوشکن میزنم، پستهای مذهبیمم میرم تو باتو میزنم و همین تنوع باعث میشه به راحتی به اهدافم برسم و سایتها هم اهداف خودشون رو بدون مشکل دنبال کنن. پس در نتیجه ما میتونیم در عین این که سه تا سایت مجزا هستیم یه مسیر رو به طور مشترک در کنار هم پیش بریم و در عین حال به سلایق همدیگه هم احترام گذاشتیم. این اتاق فکر اگر بتونه سنجیده عمل کنه، میتونه فوق العاده مؤثر باشه و مسئولیت اصلیش برقراری تعامل حد اکثری بین این سه سایت هست. بهترین راه هم اینه که به سبک سایت ایرانراوی عمل کنیم. نمیدونم دیدید یا نه. سایت ایرانراوی افزونه ای رو فعال کرده که همیشه جدیدترین پستهای سایتهای نابینایان رو توش نشون میده. مثلاً اگر برید سر بزنید میبینید که ده پست جدید باتو و شب روشن و گوشکن همیشه توی این افزونه داره نمایش داده میشه و کاربران ایرانراوی رو لینک هر کدوم از پستها بزنن مستقیماً وارد اون سایت میشن و اون پست رو میخونن. ما هم به راحتی میتونیم با این افزونه در کنار هم باشیم. مثلاً این افزونه اگر تو گوشکن فعال بشه، هر روز شما جدیدترین پستهای باتو و شب روشن رو اینجا میبینید و میتونید لینکهاشون رو باز کنید و بخونیدشون. همین افزونه اگر تو باتو و شب روشن هم فعال بشه، پستهای هر سه سایت همزمان توی هر سه سایت منتشر میشه و کاربران هر سه سایت همزمان میتونن پستهای مورد علاقشون رو توی هر سه سایت دنبال کنن. همین کار باعث میشه که دیگه مثل قبل پستهای تکراری توی سایتها نباشن. مثلاً من اگر اینجا یه پست بزنم، دیگه نمیرم همین پست رو تو شب روشن هم بزنم. چون میدونم خود به خود لینک پست من الآن تو سایت شب روشن هست و هر کس بخواد میتونه اون رو باز کنه و پستم رو بخونه.
من به نظرم این کار و تشکیل اتاق فکر مشترک از مدیران سه سایت خیلی بهتر از تشکیل یه سایت هست که آخرش هم احتمال اختلاف و حاشیه توش خیلی بالا هست.
با این حال من فقط نظرم رو نوشتم و در نهایت تابع جمع و تصمیم اکثریت هستم.
موفق باشید.

سلام حسینی.
کامنتت را لایک میکنم شدید.
من هم با یکی شدن هر سه سایت مخالفم به هموون دلیلی که خودت اون بالا نوشتی اما نمیگم که ما دشمنیم به نظرم اگر این راهکاری که پیشنهاد دادی انجام بشه و دوستانی که مایلن توی هر سه سایت ثبتنام کنن خیلی خیلی خوب میشه.
موفق باشید.

سلام. من هم کاملا موافقم. من با اینکه خودم مذهبی هستم، اما دوست ندارم در سایتی که مربوط به نابینایان هست، از کفن، مرده ، وصیتنامه و اینها چیزی ببینم! اگه مطلب مذهبی قرار هست باشه، باید طبق قانون انتشار مطالب مذهبی محله منتشر بشه. یعنی مطالب مذهبی ای که یا برای نابینایان مفید هست، یا نابینایان توش نقش داشتند. اما، تو سایت باتو و شب روشن، پر است از مطالبی که من اصلا نمیپسندم. خواهش میکنم سوالمو جواب بدین. اتحاد نابینایان چه ربطی به یکی شدن سایتها داره؟ برای اتحاد، میشه از طرحهای مشترک، یا بیانیه های واحد تو هر سه یا چند سایت استفاده کرد. تازه کی گفت و تضمین داد که فقط همین سه سایت خواهد بود؟ مجتبای عزیز، اگه میخواید سایت رو طعتیل کنید، حرفی نیست. خواهشا با احساسات ما بازی نکنید!

سلام
من مخالف یکی شدن سایتها هستم مگه قبلا سیروس و بقیه تو همین گوشکن نبودن؟ اگه اختلاف نبود که اونا سایت نمیزدند ضمن این که با تیم مدیریت فعلی موافقم که بمونن اما فقط خوش برخورد باشند وسلام مرسیییییییییی

سلام.
نمیخوام الکی کلاس بذارم چون وقتم خیلی خیلی کمه تعداد کمی از کامنت ها رو خوندم و با این اوصاف نظر شهروز البته منظورم کامنت شماره پنجاه و سه هست چون ممکنه نظرات دیگه ای هم داده باشه و من نخونده باشمشون به هر صورت کامنت شماره ۵۳ از شهروز رو شدییییید لایک می کنم و نظرم همینه.
راهکارم هم یه جورایی از شهروز ساده تره به نظر من فقط لینک های این سه سایت طوری که شهروز مثال زد در هر سه سایت قرار بگیره کافیه و کسی اگر خواست پستی با موضوعی که دلش خواست بزنه خودش مسؤوله که ببینه کسی با این مضمون در این سایت ها چنین مطلبی نوشته یا نه و مطلبش رو در هر جا که خواست از این سه سایت منتشر می کنه چون باید پذیرفت که هیچ کدوم از این سه سایت حتی سایت گوشکن موضوع یکسان و واحدی رو سرلوحه خودش قرار نداده که بشه پست های دوستان رو تقسیم کرد و دیگه بی پرده بگم شاید من نوعی دوست نداشته باشم در یک سایتی مطلب بنویسم و اگه سه تا سایت تقسیم بشن موضوعاتشون ناچارم این جبر رو بپذیرم البته شاید من کامنت و نظر شهروز رو درست و حسابی متوجه نشده باشم که این طوری برداشت کردم و اگر این طوریه که می بخشید ولی اگر همینه که در بالا توضیح دادم فقط آخرین لینک ها در سه سایت منتشر بشه کافیه و دیگه این که همگی موفق و پیروز باشید.

سلام من هم گفته های شهروز را لایک میکنم همچنین با ماندن تین مدریت فعلی موافقم همچنین معتقدن که انتقادات سازنده هم باشد ضمناً مراقب برنامه ها و طرح هایی که باعث ایجاد اختلاف میشود باشند. من قبلاً هم عرض کرده ام که ما نابینایان موقعی به اهدافمان میرسیم که با یکدیگر متحد بشویم البته متحد شدن به آن معنا نیست که اختلاف نظر نداشته باشیم بلکه اختلاف نظرها را باید با بهترین صورت حل و فصل نمایی….

سلام دوستان من از مدتها پیش در محله هستم و از سال گذشته هم عضو این محله شدم چه وقتی عضو نبودم و از بیرون میدیدم چه حالا که عضو هستم چه در بقیه ی سایتهای نابینایان چرخیدم من این سایت را یکی از موفقترین سایتهای نابینایی ایران میدونم از همه لحاظ چه مدریت چه مشارکت دوستان چه راحتی و صمیمیت بین مدیران مدیران با بچها و بچه ها با یکدیگر میدانم درسته که من در اینجا اندک افراد را میشناسم و هنوز مثل بقیه با یک به یک صمیمی نیستم مانند شماها اما من جو اینجا را دوست دارم و آن را نشانه مدیریت هوش و آینده نگری مدیران اینجا میدانم و دوست دارم که این مجموعه ساختار خود را حفظ کند و اگه هم قرار باشد چیزی تغییر کند امیدوارم که مدیران نباشد من بهتر میدانم که به جای تغییر مدیران دوستان اگه هم نظری دارند آن را در قالب پیشنهاد برای بهتر شدن محله بگویند هرچند هم همین پیشنهادها است که راهگشاه هست من صمیمیت این محله را مدیون تلاشهای این مدیران میدانم و امیدوارم که بتوانم در صورت نیاز برای این محله مفید باشم

سلام دوستان.
در مورد یکی شدن سایتها منم یاداور میشم که تا دو سه سال پیش سایت یکی بود، و بعدا شب روشن و باتو و بعضی سایتهای دیگه توسط بچه های همینجا راه اندازی شد که فقط و فقط دلیلش تفاوت دیدگاه ها و رویکردها بود.
حالا فرض کنید که این بار هم به قبل برگردیم، خب همون میشه دیگه، چون الآن توقع ها بالاتر رفته، تسلطها بیشتر شده و در مقابل تحملها هم کمتر شده.
البته در ایران این طوره، شما خودتون میدونید که در کل ۲۱ کشوری عربی که در جهان وجود داره، فقط یک سایت نابینایی مخصوص اعراب هست که اون هم در شهر بیروت پایه گذاری شده که همه ی کاربر های عرب تمامی نیازهای آموزشی و فرهنگیشون از همون سایت مستقر در کشور لبنان تامین میشه، حالا چه نابینا مصری باشه یا اهل موریتانی و سودان و کشورهای خلیج فارس.
من نمیدونم چرا در یک کشور با یک فرهنگ مشترک نمیتونیم یه سایت مشترک نابینایی داشته باشیم؟
خیلی دلم میسوزه که نمیشه این کار رو بکنیم، چون مذهبیه افراط و تفریط میکنه، سیاسیه سینه چاک میده و فرهنگیه زود دلخور میشه.
کله کامپیوتریه به اطلاعاتش مغرور میشه و کله موبایلیه اون یکی رو قبول نداره، برنامه نویسه کار خودشو برتر از کار اون یکی میدونه و اون یکی کار رو ابداع خودش میدونه و میخواد به نام خودش پیش نابیناها ثبت کنه و اعتبار کاذب بدست بیاره.
این میگه من خوبم و تو بدی، اون یکی میگه نه خیر من خوبم و تو بدی.
اون میگه: چون اون هست من نمیام و این میگه اگه نمیخوای خودت نیای من میام.
تازه بعضیهای دیگه هم کنار میشینن اختلاف میندازن و از درگیری دیگران قاه قاه میخندن و انسانهای خام و کوتاه فکری مثل خودشون رو تحریک میکنن و از نتیجه ی عمل خودشون بهشون شور کاذب و لذت واهی دست میده.
به نظر شما با این اوصاف میشه توی ایران فرهنگ اتحاد و تحمل رو بازسازی کرد، خب اگه میشه و ظرفیتشو دارید بیایید انجام بدید تا ماهم پز بدیم که یه تشکل یک پارچه و متحد داریم؟ اگه میتونید، این گوی اینم میدان، و اگه نمیتونیم ادعای تکامل خواهی و اتحاد طلبی نکنید لطفا،.
میتونید، نه واقعا میتونید؟ اگه میتونید فرصت رو از دست ندید و شروع کنید.
البته دلیل نشدنی بودن این امر بیشتر به عدم تحمل هم دیگه و همچنان که در پست قبلی نوشتم خودخواهی و برخی حسادتهاست که جلوی یک پارچگی همه ی ما رو میگیره و هیچکس هم حاضر نیست از این خصوصیات کوتاه بیاد و دست از منم منم کردن برداره.
بنابر این تشکیل اتاق فکر و گذاشتن نرم افزاری برای انتشار این سه سایت همدیگه به نظرم منطقیتر میاد تا اتحاد و ادغام شدن هر سه سایت .
امیدوارم هرچه زودتر به یک اجماع عمومی برای دست یافتن به یه نتیجه ی خوب و پایدار برسیم.
از داداش مسعود عزیزم هم برای انتشار این پست بسیار ممنونم.

آره شهروز جان این عیده هم عالیه
گفتم که من سوادم قد نمیده
ولی نظر من و غفور و شاید خیلیهای دیگه که در جریان قرار بگیرند
بیشتر رسیدن به اهداف اجتماعی ی نابینایان هست
مثل سهولت در کار یابی سهولت در ازدواج و تشکیل خانواده
سهولت در خانه دار شدن همه ی بچه هایی که مسکن ندارند
فشار برای دریافت حقوق تضییع شده و به حقمون
درخواست به حق داشتن نماینده در مجلس برای دفاع از حقمون
شاید بنظر خیلیها نشدنی باشه
ولی وقتی با هم باشیم
وقتی همه یک هدف داشته باشیم
وقتی همه یک حرف رو بزنیم
ممکنه اول کسی گوش نده
ممکنه تحقیر بشیم
ممکنه تهدید بشیم
ممکنه بایکت بشیم
ولی بخدا خواستن توانستن است
به شرط خواستن و خسته و دلسرد نشدن
الان توی کشورهای دیگه این تشکلها هستند
خیلی هم موفق هستند
این تشکلی که ما ازش میگیم
از حق تک تک ما ملزم به حمایت هست
براش مجوز دولتی گرفته میشه
دیگه هر کس توی هر شهری به فلان اداره مراجعه کنه و طلب کار کنه
به پشتوانه ی این تشکل جرات جواب سربالا دادن بهش رو ندارند
اگر هم این کار رو بکنند میدونه به کجا باید شکایت کنه
منظور ما ایننه برای یکی شدن
گفتم که میشه که سایتها هم باشند و یک سایت هم برای این اهداف داشته باشیم
ما یعنی غفور و من و سیروس و خیلی از جانبازان تصمیم خودمون رو برای این برنامه گرفتیم
هرکی موافق باشه قدمش رو ی سر ما
میدونیم اگه همه نباشند ممکنه موفق نشیم
که درصدش کمه
ولی ایمان داریم که برد باماست
و کسانی که نیان خودشون زرر کردند
دیگه صلاح مملکت خیش خسروان دانند

خب سلام بچهها
من در نوشته مجتبی هم عرض کردم که با حذف آدما مخالفم
ولی تغییر روشها و اصلاحات اجتناب درش نیست.
مدیران فعلی باید ضمن موندن، خودشون رو اصلاح کنند.
تصمیمات بر مبنای احساسات نتایج خوبی هم به همراه نداره
یکی شدن حرف عجیب نشدنی هستش
عجیب نشدنی
واقعاً چرا ما نمیتونیم حد وسط را رعایت کنیم
هنوز کسی به انتقادها پاسخ نداده
ما نباید با کاپوچینو یا حضور توی کافیشاپ یا هر کوفت دیگه ای مقایسه بشیم
داداش من این درست نیست
عزیز من این درست نیست
جعل هویت بزرگترین خطاست
هویت مجعول یک روزی میترکه
همه انسانند
حضور در سایت و دور هم بودن زمانی ارزش داره که شخصیت طرفین کاملاً حفظ بشه
اگه میشه اگه امکانش هست, بیایید با هم تغییر کنیم و عوض بشیم تا شاید بتونیم در کنار هم به اهدافمون برسیم.
از نویسنده این نوشته خوب تشکر میکنم و متن نوشته رو امضا میکنم.
مرسی

سلام. سایت گوشکن رو با مدیر کلی مجتبی، مدیریت شهروز، امیر، پری دانشمند، عمو چشمه، نازنین، و غیره که شاید یادم نباشه لایک می کنم و هیچ مشکلی باهاش ندارم، با جفت نظرات شهروزم موافقم. یکی شدن سایتا نه تنها خوب نیست بلکه غیر ممکنه. انتخاباتم البته چیز خوبیه. ولی یه نکته باید حتما لحاظ بشه، اگه مجتبی که مالک سایته و به اصطلاح صاب خونس بخواد بره دیگه گوشکن مفهومشو از دست میده. چرا که گوشکن یه محلۀ شخصیه و اگه خالقش بره دیگه خودشم از هم می پاشه. این نکات باید حتما لحاظ بشه. به امید بهروزی همگی. البته من این روزا چنان درگیرم که اصلا حتی نمی تونم مطالب سایتو هم بخونم، امیدوارم چند روز دیگه بیفتم رو غلتک.

سلام. به نظر منم یکی شدن سه سایت در شرایط فعلی عملا ممکن نیست، چون باید یه سری ساختارهایی از نو ایجاد بشه و تا این اتفاق نیفته یکی شدن سایتها در واقع به سرنوشت قبل دچار خواهد شد.
در واقع همونطور که شهروز هم گفت، طرز تفکر و رویکردهای مدیران این سه سایت با هم تفاوتهای اساسی داره.
و نکته بعد که وام میگیرم از کامنت عمو چشمه این که: هستند کسانی که تحمل هم رو ندارند و یا از ایجاد حاشیه و اختلاف در بین دیگران لذت میبرند در حد لذتی که همیشه مجتبی تأکید میکنه که ببرید از زندگی!.
با این حال امیدوارم که بهترین اتفاق رقم بخوره.

باز هم درود. بچه ها, آروم بزنین. خَخ.
من هم نظرمو میگم. پس در نتیجه به نظر من.
خوب به این چیزا فکر کنیم.
برّندگی تیغ جانبازا ابزاریست در دست ما تا به اهدافمون برسیم. تا به حقمون برسیم. تا بهزیستی رو سر جاش بشونیم. تا مشکلات اشتغال و ازدواج همنوعهامون حل بشه.
حالا خودتون مقایسه کنین ببینین آیا نمیشه ما از یه سری اهداف کوتاه مدت کوتاه بیاییم و عدول کنیم تا به این اهداف برسیم. یعنی ارزش نداره آیا.
من همینجا و شخصاً میگم که اگه مجتبی که زیر پرچمش هستم چنین طرحیو بپذیره من هم لبیک خواهم گفت و میپذیرم.
ایجاد ساختار جدید هم با مذاکره و ارائه ی راه حلها قابلدستیافتن هست.
بچه ها تو این نظام و حکومتی که ما داریم زندگی میکنیم برد یه جانباز خیلی زیاده خیلی زیاد.
ما اگه بخوایم میتونیم به صورت سازمان یافته و هدفمند از این اهرم و ابزار واسه منفعت همه استفاده کنیم.
گیرن که اصلاً کمیته ی فیلترینگ هم هیچ کاری با اینجا نداشته باشه گیرن یه آزادی بیحدو وَسعی هم باشه. گیرن اینجا بشه یه محله ی لاییک ولی آخر چی؟
یعنی مشکل اشتغال من و امثال من حل میشه آیا؟ یعنی من دیگه غمی ندارم آیا؟ یعنی دیگه نابینای محرومی پیدا نمیشه آیا؟ و خیلی از یعنیهای دیگه.
اگه از یه جایی شروع کنیم و یه جنبش راه بیفته دیگرانی هم که در اول مخالفند وقتی میبینند که بزرگان قوم نابینا با هم توافق کردن سر این موضوعات خواسته یا ناخواسته وارد این جنبش میشن و اون وقت سیلی هستیم که هیچ سدی رو یارای مقابله با ما نیست.
بابا به خدا بعضی وقتا از نداری بیشام میخوابیم خدا گواهه جدی میگم. و موفق هم نمیشیم مگه اینکه از موضعمون عقبنشینی کنیم. یعنی ناچاریم
حال انتخاب دست خود ماست و فراموش نکنیم هر گزینه ای رو که انتخاب کنیم باید عواقب بعدش هم بپذیریم.
عیده ی شهروز هم من در صورت عدم توافق واسه یکی شدن همه میپذیرم و قبولش هم دارم ولی میگم میشه تلاش کرد واسه یکی شدن و اگه نشد یه قدم عقبتر.
همچنین موضوع یکی شدن چون هدف کوچیکی نیست و در واقع یه قدم بزرگه خب زمان نسبتاً زیادی هم میخواد تا یه ساختار جدید شکل بگیره و یه توافق درستو درمونی شکل بگیره که از هر نظر محکم باشه.
فراموش نکنیم همیشه آدمهای بزرگ قدمهای محکم و بزرگی برداشتند تا به اهداف بزرگ هم رسیدند.
به امید نابودی همه ی مشکلات مشترک همنوعان عزیز.

سلام
با یکی شدن و ادغام سایتها موافق نیستم. چون همینطور که میدونید خیلی از دوستان این سایت رو با همین رویکرد میپسندند. به علاوه من شخصا اگه سایتها یکی بشه با بعضی افراد به هیچ وجه نمیتونم کار کنم. البته ببخشید که صریح گفتم.
با نظر شهروز در مورد افزونه هم کاملا موافقم، ولی در مورد اتاق فکر بذارید یه قدری بیشتر بفکرم. خخخخ.
در مورد انتخابات هم به شرطی موافقم که مدیر ارشد سایت فقط شخص خود جناب خادمی باشه. منظورم اینه که غیر از مدیر ارشد، بقیه اعضا با انتخابات تعیین بشند.
پیشنهادی که دارم اگه قرار باشه انتخابات برگزار بشه، هر کس که ثبت نام میکنه، اگه برنامه ای برای پیشبرد اهداف محله داره مطرح کنه، که مثلا من نوعی چه کار میخوام بکنم که مدیران فعلی نکردند.
همین الآن من شخصا که معلومه خخخ. صرفا در ویرایش پستها و کامنتها کمک میدادم، و اگه قرار باشه بمونم، فعلا در همین زمینه میتونم کمک کنم، و ایدۀ خاصی به نظرم نمیرسه.
موفق باشید.

چن وق پیش یه پستی بود.. به اسم آزادی به گمونم…یادم نیس نویسندش کی بود فقط یادمه که سر بحث آزادی نتونسیم با صاحب مذهبیِ پست کنار بیایم.. خود خادمی از همه بیشتر نتونس ارتباط بگیره…خخخخخخخ…
خو فضای گوشکن یه فضای تحصیل کرده ی روشن فکره… باتو رویکردش مذهبیه … من به عنوان کسی که هم اهل باتو هستم و هم اهل گوشکن… هم اهل یک خانواده مذهبی هستم و هم اهل جامعه هنر میگم که این دو تا فضا یک جا جم شدنی نیس…
بذارید فالتونا بگیرم اص… هاههاهاهاهاهاهاها… شما با هم یکی میشید بعدِ چن ماه، سایت رو میسپارید دست این بر و بچ و چن نفری با خادمی و شهروز و پری و پسرم چشمه و یکی دو تا دیگه جم میکنید میرید یه سایت میزنید… هاههاهاهاهاهااههاهاا
الان همسایه ایم… همسایه بمونیم و همدیگه رو دوس داشته باشیم بهتر از اینه که هم خونه بشیم و هی تو سر هم بزنیم… بعدم باتو و شب روشن بیان با هم یکی شیم وقتی قهر کردیم کوجا بریم او وق؟ هاهاههاهاهاهاهاهاا.. یا اونا قهر کردن کوجا برن؟ هاههاهاهاهاههاهاهاهاه
خو چه کاریه؟ بچا هم این طرف فعالیت کنید هم اون طرف… چه فرق داره؟ من که تا میرم سر کوچه یه سلامی ام به بر و بچ باتو میدم، بچه های خوب و مثبتی ان ولی فضاهای فکری خیلی متفاوته… خیییلی…
همون پیشنهادات آگاهی و شهروز بنظرم بهترس… بعدشم خو بچا تعصب نداشده باشید رو یه سایت و یه عقیده… آزاد اندیش باشید… نچسبید فقط به یه سایت… از همه فضاها استفاده کنید، بهم احترام بذارید و اخلاقیات رو رعایت کنید. محبت کنید و محبت ببینید… اینطوری اتحاد بوجود میاد نه با جمع شدن زیر یه سقف….

خب در هر صورت من فقط یه کاربر بینام که اونطور که باید درکی از مشکلات نابیناها ندارم. فقط حرفی رو که فک میکردم باس زد رو زدم.. خو حالا پشیمون شدم که چرا نظرمو گفدم. هاههاهاهاهها… هر طور صلاح میدونید عمل بنمایید… نظرمو پس میگیرم… خخخخخخخ

سلام خب نازنین خانم قرار نیست شما یا باقی ی کادر مدیریت جایی برید
نباشیم هم نداریم
بچه ها یه پست توی با تو سیروس زده در حمایت از اینجا
مجتبی اومده گفته ما اگر سالی یه بار تو سر و کله ی هم نزنیم
با هم بیشتر رفیق نمیشیم
فقط خواهشا مجتبا تاریخ دعوای بعدی رو همین حالا مشخص کن
من یه چندتا بمب و مین عمل نکرده جور کنم فقط مخصوص خودت
نه بچه ها اصلا راه نداره
اینا فقط مخصوص خود مجتبیست
عمرا چیزیشو به کسی بدم فقط برای ترکوندن مجتبی جورشون میکنم
خب شهروز جان بنظرم پیشنهاد عالی ی تو قابل قبول تره
همون طور که حتما اون پست توی اون سایت رو هم رسد میکنی
اونجا هم شروع شده نظر دادن
و فعلا نمیدونم چند هیچ به نفع خودته
امیدوارم هرچی خیره خدا پیش بیاره

سلام.
در مورد صحبتهای عمو علی باید بگم که تو همین طرح تشکیل اتاق فکر مشترک سه سایت، میشه این اهداف کلان رو هم پیگیری کرد. مثلاً میشه برای دستیابیه به خواسته هامون این اتاق فکر بیاد و بیانیه ی مشترک تنظیم کنه و در هر سه سایت همزمان منتشر کنه. یا مثلاً میشه این اتاق فکر اگر میخواد اقدامات حقوقی و قانونی در مورد حقوق نابینایان انجام بده، این کار رو بکنه و هر سه سایت با توجه به حضور مدیرانشون در این اتاق فکر از این اقدام حمایت همه جانبه داشته باشن.
برای رسیدن به حقوقمون صرفاً داشتن یه سایت واحد لازم نیست. میشه با همین سه تا سایت در کنار هم طوری برنامه ریزی کرد که به همین اهدافمون برسیم. دیگه اینجا درایت و خلاقیت اعضای اتاق فکر مشترک شرطه که بتونه راهکارهای عملی و مناسب رو برای رسیدن به اهداف مشترک طراحی و اجرا کنه که با توجه به شناختی که از مدیران ارشد سه سایت و سایر مدیران این سه سایت دارم میدونم که این خلاقیت و درایت کاملاً در این اتاق فکر مشترک وجود خواهد داشت.
موفق باشید.

سلام من با تمام وجودم این پست را امزا میکنم و یک نه یه محکم برای انتخابات مدیریتی میگم.
و اصلا موافق خداحافظی با این محله رو ندارم
و از آنهای که رفته اند با خواهش بسیار درخواست برگشتن رو میکنم

البته سوء تفاهم و سوء برداشت نشه.
اتفاقا من توی با تو حساب کاربری دارم، و برای اعضای با تو و مدیرانش احترام قائلم.
شب روشن هم توش عضو نیستم، ولی اتفاقا بچه های اون سایت رو هم باصفا میبینم.
ولی معتقدم این سه سایت با رویکردهای متفاوت، میتونند مکمل هم دیگه باشند، همینطور که قبلا هم همین فکر رو داشتم. درسته که به خاطر اینکه برای ویرایش پستها و کامنتهای اینجا بیشتر وقت صرف میکنم، و منتی هم سر کسی ندارم، و کمتر فرصت میکنم به اون دو سایت سر بزنم، ولی نه من و نه هیچ کدوم از اعضای تیم مدیریت این سایت، خصومتی با اون دو سایت نداشته و نداریم.
امیدوارم سوء تفاهمها برطرف بشه، و هم ما جوابگوی انتقادات به جای دوستان باشیم، و به طور کلی آرامش برگرده.
به اون سایت هم سر خواهم زد.
موفق باشید.

با سلام به بچه های با محبت محله
در ابتدا، از داداش مسعود و همه ی کاربرانی که از تیم مدیریت محله حمایت کردن، تشکر میکنم.
هر چند من هم دقیقاً مثل میثم و سعید در این یک سال اخیر، اسماً عضو تیم مدیریت بودم و در عمل، همه ی زحمات رو دوش شهروز، عمو چشمه، پریسیما، نازنین و در درجات بعدی ملیسا پرواز، عمو حسین و سایرین بود.
البته همیشه گفتم، بازم میگم، مهم نیست من در گوش کن سمتی داشته باشم یا نه، اما این محله، این بستر باید و باید و باید حفظ بشه و من هم برای توسعه اش از هیچ تلاشی دریغ نمیکنم.
در این حدود سه سالی که در گوش کن کارمو شروع کردم، هیچگاه خداحافظی نکردم، چرا که معتقدم هممون در قبال این میراث ارزشمند که سه ماهه دیگه پنج سالش تموم میشه و میره تو شش سالگی، مسئول هستیم.
همه ی حرفا زده شد، همه ی نقد های مخالفین مطرح شد.
به هر حال عده ای به عملکرد این تیم مدیریتی انتقاد داشتن و خواستار اصلاحاتی بودن. خواست واقعی اونها، نباید در میان این هیجانات مغفول بمونه.
اما بزرگترین دستاوردی که از اون پست به دست اومد، گوش کن رو یک قدم به ایجاد ساختار های اصولیتر نزدیک کرد.
ساختار هایی که امروزه در تمامی تشکل های واقعی داره اجرا میشه و بایدم که بشه.
این ساختار هم چیزی نیست جز برگزاری انتخابات آزاد.
اوج دموکراسی اینه که اگه قراره سایتی ساختاری شبیه یک NGO داشته باشه، که سایت ما هم تقریباً چنین ساختاری داره، طبق یک اساسنامه مشخص، انتخابات برگزار بشه.
طبق اساسنامه، تمامی کسانی که خودشون رو اصلح میدونن، بیان کاندید بشن و اعضای اون سایت بهشون رأی اعتماد بدن و طبق اساسنامه، این انتخابات هر دو یا چهار سال یک بار میتونه برگزار بشه.
این اساسنامه داره تدوین میشه، احتمالاً به زودی در سایت هم منتشر بشه تا شما عزیزان هم نظراتتون رو بگین که این طرح، درست و حسابی چکش کاری بشه و انشا الله هفته آینده بتونیم مقدمات ثبتنام کاندیداها، بعد تبلیغات و در نهایت انتخابات رو برگزار کنیم.
البته در حال حاضر، بزرگترین دغدغه ما برگزاری امن و شفاف این انتخابات هستش تا دیگه جای هیچ حرف و حدیثی باقی نمونه.
اعضای تیم مدیریت فعلی هم اگه صلاح دونستن، در بخش های مختلف کاندید میشن. اگه از طرف شما رأی اعتماد بیارن که به کارشون طبق ساختار جدید ادامه میدن اگر هم نه که میرن کنار.
وقتی هیأت مدیره جدید بر اساس رأی و انتخاب شما شکل بگیره، قطعاً اون خواسته هایی که مخالفان بیان کردن و خواستار اصلاحاتی بودن، باید بهش توجه و رفع بشه.
اما در خصوص پیشنهاد مجتبی و شهروز مبنی بر تجمیع سایت های ویژه نابینایان.
راستش، همونطور که قبلاً هم چندین بار گفتم، ایجاد یک سایت واحد در فضای مجازی و ایجاد جامعه مجازی نابینایان کشور، جزء آمال آرزو های منه.
سایتی که یک تشکیلات قوی داشته باشه و با رویکرد یک صدای واحد، برای احقاق حقوق نابینایان در حوزه های مختلف فعالیت کنه..
اما واقعیت اینه که در حال حاضر، هنوز زمینه های اجرایی شدن چنین تشکیلاتی در کشور و در بین هم نوعان ما فراهم نیست.
به نظرم این مسئله، نیاز به گذر زمان داره.
اگه یادتون باشه، ۱۵ ۲۰ سال پیش، شاید مطالبات نابینایان به گرفتن خوار و بار از بهزیستی خلاصه میشد.
اما کم کم هر چی که گذشت، بلوغ اجتماعی ما بالاتر رفت.
خواسته هامون از گرفتن گوشت و مرغ و برنج و روغن فراتر رفت.
تا جایی که الان خواسته های ما در سطوحی بالاتر مثل مناسب سازی و دسترس پذیری حوزه های مختلف برای نابینایان، کاندیدا شدن برای نمایندگی مجلس و و و خلاصه میشه.
هر چند در این زمینه هنوز به توفیقات چشمگیری دست پیدا نکردیم، اما این انتظار و پیرو اون این بلوغ سیاسی اجتماعی در ما شکل گرفته.
همین بلوغ، میتونه زمینه ساز رسیدن به این اهداف باشه.
در خصوص تجمیع سایت های ویژه نابینایان هم دقیقاً همینه. باید یکم بیشتر زمان بگذره تا ما واقعاً از ته دلمون و با باور قلبیمون به این نتیجه برسیم که ایجاد یک ساختار و صدای واحد و قدرتمند، چقدر میتونه برای ما مفید باشه.
واقعیت اینه که ما هنوز از ته قلب به این باور و بلوغ اجتماعی نرسیدیم. هنوز حاضر نیستیم عقاید و نظرات مختلف رو تحمل کنیم و به همه ی عقیده ها احترام بذاریم.
لذا تجمیع این سایت ها در مقطع فعلی بدون رسیدن به این باور قلبی رو نه تنها مفید نمیدونم، بلکه اعتقاد دارم اگه در زمان فعلی بخواد صورت بگیره، به شدت میتونه آسیبزا هم باشه.
اما پیشنهاد شهروز، تا حد بسیار زیادی عملیاتی و اجرایی هستش که میشه بیشتر روش فکر و بررسی کرد.
شاید ایجاد این اتاق فکر برای پیشبرد اهداف جامعه نابینایان، زمینه ساز همین طرح تجمیع سایت های ویژه نابینایان در سال های آینده بشه.
سخن رو بیش از این به درازا نمیبرم و ضمن تشکر مجدد از همه ی شما عزیزان، آرزو میکنم هممون در نگهداری این میراث و دستاورد بزرگ که الحق به اندازه تمامی انجمن های نابینایان به جامعه هدفش سود و منفعت رسونده، کوشا باشیم.
انشا الله

سلام حقیقتان جالبه یه موضو بیان میشه به عنوان انتقاد از عملکرد گوشکن بحث بالا میگیره بعد بدونه نتیجه وسط بازی مجتبی أماده زدن توپ از رو نقطه پنالطی توپ را با دست برمیداره و پیشنهاد میده تیم کاربران و مدیران گوشکن فوتبال تمام صدا کنید شبروشن و باتو بیاند میخوایم وسطی بازی کنیم من از این اتفاق چیزی غیر از این دستگیرم نشد که یه حرفی زده شد جمع کردنش سخت شد صورت سوال به روش ماحرانه ای عوض شد

درود. امیر لایک داری. ولی خب اگه با ایجاد این اتاق فکر میشه و بشه به اهداف بزرگمون برسیم چرا نه.
انتخابات هم عالیه و فقط باید یه کمی تعداد مدیرا و ویرایشگرا بیشتر بشه تا فشار کاری رو چند نفر نباشه.
همچنین بحث روابط عمومی رو به شدت دنبال کنین من قول میدم ضرر نمیکنیم.
البته این هم بگم که مدیر ارشد موجی باید باشه
همچنین یه ساختار جدید هم واسه انتقادات و پیشنهادات باید شکل بگیره تا از این به بعد هر گونه پیشنهاد و انتقادی از راه خودش و با هدف بهبود هرچه بهتره محله انجام بشه و همه از نتیجش استفاده کنیم.
واقعاً ایول احسنت به صبرتون و ایول به مرامتون.
اگه این تحول به وجود بیاد که میدونم میاد, و به اهداف کلانمون فکر کنیم نه صرفاً به اشخاص اون وقته که این اقدام تو تاریخ ثبت خواهد شد و و تاریخ از کسایی که تو این تحول سهیم بودند به نیکی یاد خواهد کرد.
واسه همه چیز ازتون ممنونم و مدیونتونم تا ابد.

سلام. من این بیانیه رو امضا میکنم و با رفتن مدیران فعلی شدیدا مخالفم. همه کامنتهای دوستان به ویژه کامنتهای اشکان و آقای سعد الله خانی و شهروز رو هزاران بار لایک میکنم. تشکر از آقا مسعود به خاطر انتشار این بیانیه

ببخشید یادم رفت از آقا مسعود و سایر دوستان بابت لطفشون تشکر کنم.
پس تشکر از همگی.
فقط یه خواهش دوستانه و خواهرانه از همتون دارم. اونم اینکه به عنوان پست و محتواش و کامنتاش با دقت بنگرید.
تحت تأثیر احساسات نظر ندید و چیزی ننویسید.
منکر نقطه ضعف ها و اشکالاتی که وارده، نبوده و نیستیم.
داریم با هم میفکریم و مشورت میکنیم تا به یه نتیجه مطلوب برسیم.
باز هم از لطف همگی ممنونم.

با این قسمت از صحبت جناب کریمی هم موافقم که:
همچنین یه ساختار جدید هم واسه انتقادات و پیشنهادات باید شکل بگیره تا از این به بعد هر گونه پیشنهاد و انتقادی از راه خودش و با هدف بهبود هرچه بهتره محله انجام بشه و همه از نتیجش استفاده کنیم.
خب به نظرم میتونیم علاوه بر قسمت تماس با مدیران که داریم یه قسمت پیشنهادات و انتقادات هم داشته باشیم که به همۀ اعضای تیم مدیریت نشون داده بشه. البته نمیدونم این از نظر فنی شدنیه یا نه؟
ولی اگه شدنی نیست. خواهشم اینه که تدبیری اندیشیده بشه که به جای اینکه هر چند ماه یه بار یه پست منتشر بشه، و باز دعوا بشه، و باز همین نتایج منفی که الآن دیدیم، و این تجربۀ تلخ تکرار نشه.
منظورم اینه که دوستان هر وقت که بخوان براشون این امکان انتقاد و ارائه پیشنهاد فراهم باشه.
ببخشید اگه درست نتونستم منظورمو برسونم و جمله بندیم قاطی پاتی شد! خخخخ.
فکر کنم همین روابط عمومی بتونه این کار رو به خوبی انجام بده.
به هر حال منتظر تصمیم نهایی دوستان میمونیم.
من حالا حالاها هستم و با این جمله بندیای ناقصم دست از سرتون برنمیدارم! خخخخ.

سلام من هم با موندن تیم مدیریت فعلی موافقم و اصلا حاضر نیستم بپذیرم که مدیران و ویرایشگران زحمتکش محله رو ترک کنن
به نظر من هم باید به انتقادهای سازنده و منطقی اهمیت بدیم نه انتقادهای نادرست و غیر معقول
انشاء الله که این سایت همیشه بمونه و اعضای اون با صمیمیت و اتحاد خودشون دل دشمنان رو به درد بیارن

باسلام و تشکر از دوستان بابت این پست و آرزوی موفقیت، پایداری و پیروزی مدیران فعلی گوش کن برای ادامه زحمتی که در جهت بهبود و به روز بودن همواره سایت خوب گوش کن متقبل می شوند. من سوالی برایم مطرح شده که در سایت خوب باتو هم مطرح کردم: دوستان، چرا افراد دارای مشکل بینایی اینقدر با هم اختلاف سلایق دارند که نمی شود متحد شد؟؟!! ببینید من تز ارشدم در مورد معلولان بوده و طبیعتا به این خاطر حدود یکسال در این حوزه پژوهش داشتم. نکته ای که مرا متعجب کرد اینه که معلولان حسی حرکتی و ضایعات نخاعی اینقدر با هم متحدند که مثلا در شهر تهران که شهر مورد پژوهش من بود، قادر شده اند امکانات شهر را به نفع خود فتح کنند! من از این اتحاد واقعا شگفت زده شدم ولی چرا افراد دارای مشکل بینایی اعم از نابینا کم بینا نیمه بینا این گونه نیستند؟ خیلی خیلی ممنون میشم برای من توضیح دهید که چرا واقعا؟!

باسلام و احترام مجدد خدمت شما دوست بزرگوار. فکر کنم سوء تفاهمی پیش آمد. منظور من این است که چرا دو گروه که هر یک با مشکلی یک جامعه را تشکیل میدهند با هم متفاوت هستند. چرا افرادی که مشکل حسی حرکتی دارند با وجود اختلاف سلایق اینقدر متحد شده اند و ما که مشکل بینایی داریم اینقدر از یکدیگر فاصله؟؟!!! منظورم دقیقا این موضوع بود وگرنه اگر منظوری دیگر مد نظرم بود خود من نخستین عضو جامعه هدف بحثی که شما فرمودید بودم. امیدوارم موجب آزردگی شما نشده باشم. من خواستم بگویم خودمن با یک مشکل بینایی چرا از صحبت سایر دوستان هزاران برداشت میکنم؟! چرا ما یک جامعه چند صد هزار نفری با یک نگاه مشترک نمی توانیم با اتحاد با هم مشکلات را ، سدها را، تهدیدها را، محدودیت ها را، مدیریت کنیم؟! بخدا فقط همین

سلام مجدد.
الآن من نمی تونم دقیقاً داستان رو تشخیص بدم.
آیا این همون پست رأیگیری و انتخاباته که ما باید درش گروهی رو انتخاب کنیم که خیلی ها اومدند و از تیم الآنی حمایت کردند؟
یا نه این همون طور که در متن پست گفته شده یه جورایی فقط اعلام حمایت از کادر کنونیه؟
الآن این حمایت کردن با همون رأی دادن یکیه؟
یا رأیگیری بعداً انجام میشه؟
اگر الآن از کسی حمایت کنیم بعداً دیگه نمی تونیم به فرد مخالفش رأی بدیم؟
یا این حمایت فقط جنبه صوری داره و فعلاً فقط باید بگیم که با کادر کنونی موافقیم یا نه؟
کلاً اعلام حمایت از کادر کنونی چه چیزی رو اثبات یا رد می کنه؟
طبق پیام هایی که این جا دیدم هنوز رسماً کادر کنونی اعلام ماندگاری نکردند که ما ازشون حمایت کنیم چرا که من فقط پیام هایی از مجتبی، شهروز، عمو چشمه، امیر و نازنین دیدم و تا جایی هم که از پیام ها معلومه هیچ کدوم از این ها نگفتند که هستند یا نیستند که ما پیش پیش داریم ازشون حمایت می کنیم.
ببینید دوستان همین اول کاری مواضعم رو روشن می کنم من اصلاً و ابداً دنبال حاشیه سازی و مسخره بازی نیستم فقط حرفم اینه که من در این محله دوتا پست دیدم که محتواشون با کامنت هاشون نمی خونه. یکی همون پستی که مجتبی زد و یکی هم این پست که مسعود زده پست مجتبی نقد قرار بود باشه که کلاً از مسیر خودش خارج شد و این پست هم جوری که از عنوان و متنش بر میاد فقط یه اعلام حمایت از دوستان کادر مدیریت هست ولی در کامنت ها می بینیم که خیلی ها دارند راه حل ارائه میدن و به هیچ وجه دنبال درست یا غلط بودن این قضیه نیستم ها چون صبح خودم هم از راه حل شهروز البته قبل از اِشراف به موضوع پست حمایت کردم و چیز هایی نوشتم ولی حرفم اول و آخر اینه که باید مشخص بشه که هر پستی که زده میشه دقیقاً هدف از نوشتن و ثبتش در محله چیه.
اگر کسی از کادر مدیریت خواست بی زحمت جواب من رو بده.
سپاس فراوان.

سلام سرکار بهار خانم
اول جواب دوستمون رو بدم
توی کدوم قشر یا گروه یا تشکلی اختلاف نظر عقیده و دیدگاه نیست
منتها گروه ها و معلولیتهای دیگه تونستند علارقم اختلاف نظرها با هم کنار بیان و یکی بشن ولی ما نه
بهار خانم توی با تو یه سری از دلایلی که باعث فاصله بین ما شده رو عرض کردم
شرمنده از صبح تا حالا بین این دوتا سایت مثل توپ فوتبال در رفتو آمد هستم حقیقتا خسته شدم
توی اسکایپ هم گرفتاریهای خاص خودم رو دارم
دیگه حالی نمونده که اینجا هم بنویسم ببخشید
اگر ممکنه اونجا بخونید باز هم شرمنده

درود حسینجان.
هدفِ کلیِ این مطلب، حمایتِ معنوی از مدیرانِ محله ی خوبمونه که احساس میکنیم در برخی کامنتها، موردِ تهاجمِ لفظیِ غیرِ منصفانه قرار گرفتند.
در واقع این مطلب برای کنترلِ هیجانِ مخربِ به وجود اومده منتشر شد.
خب. این هدفِ کلیِ این مطلب.
اما مجتبی، مدیرِ ارشدِ محله، مطالبی رو در خصوص یکدست شدنِ نابیناهای شقه شقه شده و دسته بندی و جناحبندی شده مطرح کرد که بچه ها پِیرُوِش نظر دادند.
با توجه به اینکه حرف حرف میاره این نباید خیلی چیزِ عجییب و غریبی باشه.
همیشه موفق باشی.

سلام چون موضو پست انتقاد حل نشده بحث یکی شدن سایت ها پیش اومد بازام مثل قبل هیجانی عمل داره میشه این پست برای حمایت بوده ولی عملان به سمت یکی شدن سایت ها پیش رفت چون برای فرار از پست انتقاد نیاز به هیجان بود که بهترین موضو برای ایجاد هیجان یکی شدن بود که بیان شد ولی معلوم نیست این روش تا کی گوشکن را نجات بده باید فکری تازه برای أینده کرد

با سلام خدمت شما دوستان عزیز
نمیدونم چرا هر چند وقت یه بار یه پستی به بهانه ی انتقاد از محله زده میشه و اکثرا این پستها به جنجال کشیده میشه
آخه این چه کاریه
راجع به این کارها پیشنهاد می کنم که صندوق پیشنهادات و انتقادات رو هم ایجاد کنید
واقعا این پستهای جنجالی خودش یه سابقه ی منفی برای ما نابینایان محسوب میشه
و اما من خودم به نوبه ی خودم از زحمات تمام مدیران محله کمال تشکر رو دارم
و دست همشون رو با گرمی می فشارم
ولی به نظرم اگه تغییر مدیریت محله انجام بشه بهتره
به نظرم هر یک سال یک بار انتخابات کنید بذارید مسئولیت بین بچه ها بچرخه تا سلیقه ها و تفکرهای مختلف به این سایت وارد بشه
مسلما کسی که اینجا ثبت نام می کنه حتما یه برنامه ای برای مدیریت اینجا هم داره
بازم نظر جمع هرچی باشه ما می پذیریم
به امید پیشرفت محله و اتحاد تمام نابینایان عزیز و دوست داشتنی
با تشکر خدا نگهدار

ما فقط با انتخابات هست که ادامه میدیم. طرحی که آماده شده رو می زنیم خودتون نظر بدید چکش‌کاری بشه تا بر اساس اون طرح، انتخابات رو شروع کنیم. طبق این طرح، اول شما توی ی پست، راجع به طرح نظر میدید. بعد شما توی پست بعدی، برای کاندیداتوری ثبت نام می کنید، بعد توی پست بعدیش، کسایی که واجد شرایط جایگاه های مورد نظر هستید معرفی میشید و فرصت تبلیغات پیدا می کنید. توی پست بعدیش به کاندیدا های مورد نظرتون رأی میدید و پست نهایی هم می‌مونه واسه معرفی انتخاب شده ها. بعدشم دیگه زندگی شیرین می شود.
کسی مجبور نیست ثبت نام بکنه یا نکنه یا شرکت بکنه یا نکنه. به هر حال، هرچی استقبال از این طرح چند مرحله ای بیشتر باشه، امکان خطاش پایینتر مییاد و مشروعیتش بالاتر میره.
مرتب هم ی عده ای چرتو پرت نگید که ما از روی احساسات و مسخره بازی و هیجان ی پستی رو زدیم و نتونستیم جمعش کنیم. من زدم و دیدید که هیچی رو سانسور نکردم و پس ی عده ی انگشت شمار حرف های مجانی‌تون رو پشت سر ما بزنید چون اینجا خریدار نداره. اینجا همینه که هست، منم همین که می بینید هستم. بزنید به سیم آخر ببینم میخواهید چه کار کنید!
خوبه تأثیر عملکرد مثبت و رضایت‌بخش ما رو بین این همه کاربر می بینید و بازم رو دارید! هر وقت فکر کردم از گوشکن به هدفم نمی رسم، خودم حالیمه مثل بچه ی آدم میرم ولی نه الان که تأثیر عملکرد جمعی بچه ها رو می بینم، نه الان که همه قبولم دارند، نه الان که بچه ها با خون و جون و دل واسه اینجا از نون شب و عمر‌شون مایه میذارند، نه الان که اینجا خودتون رو هم بکشید پر‌بازدید‌ترینه، نه الان که خودتون رو می کشید ما سایت ها با هم بد بشیم و ما جلوگیری می کنیم، نه الان که همه چی تا حدودی آرومه و ما ی کوچکولو خوشبختیم. من گفتم الانم میگم. اون پستی که زدم از روی احساساتم نبود، پشت صحنه هایی هست که خبر دارم خیلی ها ندارید. اون پست رو قاب می کنیم برای توجه کردن بهش و برای تلاش در از بین بردن تضاد ها و ایجاد همدلی ها. ما بین خودمون اختلاف افتاده بود و گاهی ها به ی فریاد زدن برای تخلیه ی ناراحتی ها نیاز داشتیم که اگه توی اون پست فریاد نمی زدیم، کلا هم سایت از بین می رفت و هم اون عده ای از ما که درد دلی داشتیم و کسی به ما گوش نکرده بود. ما با اون پست هوشمندانه، جلوی کوچ خیلی ها رو گرفتیم و شما متوجه نشدید. ما هم انتخابات برگزار می کنیم و هم اگه خودمون نامزد شدیم نظرات اون پست رو در اولویت قرار میدیم. خیال کردید که چی؟ اگه بچه ها رو تحریک کنی که فکر کنند همه ی کار ها ی خیمه‌شب‌بازی بیشتر نبوده، اون ها هم حرف شما رو باور می کنند؟ می خواهید بگید هم محلی های ما بازی خوردند تا دلسرد‌شون کنید؟ تا تک تک کلمات من توی مغز استخوان هم محلی هام قدرت نفوذ داره، شما به اهداف‌تون نمی رسید.
هدف من از گوشکن و این فرعیات و جزئیات و سایت بازی و مسئولیت ها چیزی جز آموزش، استقلال، و تفریح همنوعانم از بالا شهری ها گرفته تا دهاتی هایی مثل خودم نیست. من هرچی پنج سال پیش بودم الانم همونم و همه می شناسندم. نه اهل باج دادنم و نه اهل سکوت در برابر سوء استفاده از نابینایی‌مون. من چون محروم بودم و اهل دهات که به این موضوع افتخار هم می کنم، انگیزه ی کافی واسه محرومیت زدایی نه در حد المپیک بلکه در حد همینی که هستیم با همین امکانات کم رو دارم پس با یکی دو تا پست، نه آسمون به زمین مییاد و نه برعکس. زودپز هم که از محکمترین جنس فلزات ساخته شده والا ی سوپاپ اطمینان داره. دیگه ما که آدمیم و اگه جایی حرفامون، درد دلامون، احساسات‌مون خالی نشه، منفجر شدن واسه ما حتمیه.
کامنتا رو می بندم تا ببینیم طرح پیشنهادی چه بلایی سرش بیاد. در ضمن، انتظار نداشته باشید همه ی ما کادر قبلی برای کادر جدید هم نامزد بشیم ولی به این مسئله امیدوار باشید.
مهم نیست مدیر ارشد و معاون و اینا چه کسی بشه، مهم اینه واقعا چه کاری انجام بشه. به این فکر کنید، به همین. اینجا دیگه محله ی شخصی من نیست چون شما مشارکت کردید و عمومی شده پس سرنوشتش دست خودتونه. چقدر زر زدم. خودم خسته شدم. فعلا میریم تا با قسمت بعدی این سریال در خدمت‌تون باشیم.