خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شصت و یکمین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعۀ بینا شهروند نابینا، اثرات اجتماعی- روانی ورزش بر روی نابینایان

سلام دوستان

 

داَنلود

 

اثرات اجتماعی- روانی ورزش بر روی نابینایان

 

آمنه فضل اله زاده[1]

 

چکیده

بدون بینایی ادراک و تفکر از خود و از افراد پیرامون بسیار متفاوت خواهد بود. این ادراک متفاوت ممکن است در افراد مبتلا به اختلال بینایی که یک دهم درصد کودکان استثنایی را شامل می شوند؛ سبب بروز مشکلات عاطفی و اجتماعی شود.

نیاز به ورزش و تاثیر سلامتی آن در افراد معلول بسیار بیشتر از افراد سالم احساس می شود؛ بی تردید ورزش، عاملی است که معلولان را به سطح جامعه می­کشاند و آنان را در انجام فعالیتها مستقل می­سازد. امروزه افراد معلول در سطح وسیعی در فعالیت های اجتماعی و مسابقات شرکت دارند و هویت خود را به جامعه شناسانده اند. لذا هدف پژوهش این است که اثرات اجتماعی روانی ورزش را بر نابینایان بررسی کند و روش آن به صورت اسنادی(کتابخانه ای) است. روش تحقیق مورد نظر به صورت اسنادی-کتابخانه ای است.

 

کلید واژه­: نابینایی، ورزش، اثرات اجتماعی-روانی

 

مقدمه

همه انسانها نیازهای گوناگون دارند و هر روز مقداری از وقت و انرژی خود را صرف تلاش در تامین نیازها می کنند. هر موجودی برای حفظ خود و تامین نیازهایش تلاش می کند تا با محیطی که در آن زندگی می کند سازگار شود؛ این تلاش­ها در انسان جریانی پویا و بدون انقطاع است. سازگاری انسان دو جنبه دارد؛ سازگاری انسان با خویشتن و سازگاری انسان با دیگران. درون و بیرونی که انسان باید با آن سازگار شود در حقیقت دو روی یک سکه است و با هم روابطی بسیار پیچیده و نزدیک دارند. همه ما گاهی در زندگی با چالش ها و مشکلاتی مواجه می شویم که به ما کمک می کند تا با در اختیار داشتن مهارتهایی که به ما کمک می کند به بهترین شکل ممکن از عهده حل مشکلات خود برآییم(پورسید و همکاران،8:1389).

بسیاری از افراد نابینا در رویارویی با مسایل و مشکلات زندگی فاقد توانایی های اساسی اند و این امر آنها را در مقابله با مشکلات روزمره آسیب پذیر کرده است. نابینایی یک وضعیت جدی است که می­تواند تعادل روانی و سازمان یافتگی کلی شخصیت فرد نابینا را تحت تاثیر قرار دهد، اما نابینایی به خودی خود سازمان یافتگی شخصیت فرد نابینا را از بین نمی برد، بلکه نگرش فرد نابینا است که در سازمان یافتگی شخصیت او تاثیر می گذارد. بعضی افراد نابینا تحت تاثیر نگرش منفی به نابینایی مستعد و مبتلا به افسردگی و سایر مشکلات عاطفی می شوند و هر چه طول مدت افسردگی بیشتر شود سازمان شخصیت وی در یک الگوی افسردگی سازمان می یابد(سلبی،1379).

اثرات اجتماعی – روانی ورزش بر روی نابینایان موضوع این تحقیق است که سعی دارد تا به این امر بپردازد ورزش بر رفتارهای اجتماعی و روانی افراد نابینا اثرگذار است.

ورزش عامل فرهنگی است که در روند اجتماعی شدن تاثیر بسزایی دارد و در تغییر رفتار اجتماعی فرد موثر است. البته دگرگونی رفتاری به شخصیت اجتماعی فرد و فرهنگ و ارزش های رایج جامعه وابسته است.

شرکت در محیط های ورزشی باعث تغییر در بخشی از رفتارهای اجتماعی می شود ازجمله بروز شخصیت اجتماعی، احترام به قوانین اجتماعی، بروز استعدادهای اجتماعی، قضاوت اجتماعی، توانایی برقراری روابط اجتماعی و زنده شدن حس مسئولیت پذیری اجتماعی. لذا علاوه بر اثر اجتماعی ورزش، در میان بیماران متداول است که ورزش به عنوان یک رسانه خوب برای بالا بردن خلق به خوبی سلامت عمومی عمل می­کند و یکی از جدیدترین روی کردها به درمان مشکلات روانی خصوصا اضطراب و افسردگی است(کمیته آموزش و پژوهش فدراسیون نابینایان و کم بینایان. ورزش وسلامت روان).

از میان حواس پنج گانه انسان ،بینایی یکی از مهمترین حواس به شمار می رود. عواقب و ضایعات بینایی که سلامت جسمی و روانی فرد را تحت تاثیر قرار می دهند وسیع هستند و شامل: عدم استقلال فرد و نیازمند شدن به کمک در انجام کار خانه، امور شخصی و سایر جنبه های زندگی روزانه، انزوای اجتماعی، عدم شرکت در فعالیت های اجتماعی و مذهبی، ایجاد مشکل در خواندن، بیعلاقگی نسبت به فعالیتها، بی قراری، بروز ضایعات شناختی، آسیب وضعیت عملکردی، افت عملکرد، افزایش وابستگی به دیگران، امید کم به آینده، داشتن آرزوی مرگ، افزایش خطر تصادف با وسایل نقلیه، افتادن و شکستگی است(عسکری،شفارودی و همکاران،27:1390).

افراد دارای نقص بینایی مشکلات ارتباطی زیادی را تجربه می کنند. مشکلات تطابق با فقدان بینایی، افسردگی، اضطراب، خستگی و نارضایتی اجتماعی فاکتورهایی هستند که سلامتی فرد را متاثر میکند(hier,browning:2004,113).

نابینایی باعث ایجاد مشکلاتی در زمینه استخدام، خودکفایی و عزت نفس می شود(deleo,hickey:1999:339-344).

از آنجا که نابینایی تاثیر قابل ملاحظه ای بر توانایی فرد در عملکرد روزمره دارند در نتیجه به عنوان یک علت مهم ناتوانی تلقی می شوند(5..همان و..berger,porell:2008,504).

نابینایی به عنوان یکی از شدیدترین نا توانایی هایی که فرد، خانواده اش و جامعه را متاثر می کند شناخته شده است. تاکید شده که نابینایی هزینه­های زیادی را با خود به همراه دارد از قبیل: استفاده از خدمات مختلف، تغییر مکان زندگی(اسباب کشی به منزل جدید)، خریدن تجهیزات جدید، تطابق و به سازی منزل و استفاده از ابزارهای مخصوص نابینایی(berzin,lafuma,2005:112).

نقص بینایی به عنوان یک مانع در تعاملات اجتماعی باعث می شود که نابینایان نسبت به هم سن و سالان خود ارتباط اجتماعی کمتری داشته باشند و چون ادراک از خود و برداشت فرد از خود دارای بار قوی اجتماعی است؛ لذا روی بعد عاطفی ارزشیابی خود یا همان عزت نفس آنها تاثیر میگذارد(مستعلمی و همکاران،1384:438).

برگ(1982) اظهار می دارد که فرد در صورتی احساس با ارزش بودن می کند که رشته عملکرد خود را متصل به منشا محکم و استوار و قابل قبولی بر اجتماع ببیند. بنابراین هر قدر عمل انجام شده با معیارهای فردی و اجتماعی مطابقت بیشتری داشته باشد احساس اعتماد به نفس بیشتری فراهم خواهد شد(همان،438).

به طور کلی ورزش در تمام دوران زندگی انسان ها حایز اهمیت است ولی چون مبنای تربیت جسمی و روحی در سنین جوانی گذاشته می شود باید اهمیت بیشتری در این دوران برای ورزش قایل بود. ورزش در تأمین سلامت جسمی و روحی آنان تأثیر بسزایی دارد. بسیاری از آثار نامطلوب محیط اجتماعی، اقتصادی وضع خانوادگی، وراثت و نظایر آن با استفاده از ورزش می تواند کاهش یابد یا حتی به طور کلی از میان برود. تربیت بدنی و ورزش اگر به طور اصولی و بر اساس یک برنامه منظم و صحیح استفاده شود در تحقق بسیاری از نیاز های مهم دوران جوانی، شناخت زندگی سالم اجتماعی و اصلاح یا جلوگیری از رفتار های انحرافی نقش موثری می تواند داشته باشد (قنایی، ۱۳۸۷ ).

 

طرح مساله

وقتی فردی دچار نابینایی است با چالش های مربوط به تحصیلات، استخدام، تحرک، اجتماعی شدن، رشد روانی-اجتماعی، استفاده از تکنولوژی کمکی و سلامت روانی روبرو می شود و این تنش ها ممکن است به صورت انکار، خشم و ترس یا افسردگی ظاهر شود که حمایتهای اجتماعی، روابط مثبت پزشک – بیمار و وجود الگوهای نقش ممکن است بر سازگاری فرد اثر بگذارد. نابینایی به عنوان یکی از شدیدترین نا توانایی های که فرد، خانواده اش و جامعه را متأثر می کند، شناخته شده است.

ورزش از نظر اثربخشی خود در توسعۀ ارزش ها، در چنین مواردی نسبت به سایر شیوه های تربیتی، موقعیت بهتری دارد. زندگی انسان پر از موقعیت های سخت و هیجان بر انگیز است. فرد باید نحوۀ رو به رو شدن با آنها را یاد بگیرد. بنابراین فرد با ورزش کردن با موقعیت های زیادی رو به رو می شود که باید به تنهایی در مقابل آنها مقاومت کند. درس هایی که انسان از ورزش می گیرد به او در گرفتن تصمیم ها و قضاوت های اخلاقی صحیح در زندگی آتی و آنی کمک می­کند. افرادی که در برنامه های ورزشی شرکت می­کنند؛ اگر زیر نظر مربیان لایق و مورد احترام جامعه قرار گیرند؛ صفت های خود نظمی، پذیرش قوانین، مهار هیجان ها و مطیع سازی را به خاطر مصلحت گروه می آموزند که باعث بهبود سلامت روان می شوند.

با ورزش کردن و فعالیت بدنی، میل زیاد به زندگی، سرشاری و پرکاری و در نهایت خود کامیابی حاصل می شود. موفقیت در ورزش ممکن است باعث اعتماد، احساس قدرت درونی و سبب به وجود آمدن خود پندارۀ مثبت شود.

با توجه به نقش و اهمیت ورزش در توسعه و تقویت قوای جسمانی و روحی – روانی به صورت عام برای کلیه افراد چه با معلولیت و چه بی معلولیت و نیز اهمیت و ضرورت ورزش به صورت خاص برای افراد با معلولیت در کمک به بهبود وضعیت جسمانی و پیشگیری از وخامت و پیشرفت مشکلات فیزیکی و حرکتی ، عارضه ها و بیماری های آنها همچنین ایجاد انگیزه و تشویق و امید به زندگی از طریق جذب و حضور آنها در میدان های ورزشی به عنوان یک امر حیاتی از اهمیت ویژه برخوردار است.

ورزش به عنوان یک ضرورت و نیاز در زندگی همه افراد به صورت عام ونیز به عنوان یک رکن اساسی وحیاتی برای افرادی که جهت حرکت و حضور در فعالیتهای اجتماعی به ویژه ورزش نیازمند به وسایل کمک حرکتی و تسهیلات اجتماعی هستند از اهمیت خاصی برخوردار است.

بدون بینایی ادراک و تفکر از خود و از افراد پیرامون بسیار متفاوت خواهد بود. این ادراک متفاوت ممکن است در افراد مبتلا به اختلال بینایی که یک دهم درصد کودکان استثنایی را شامل می شوند، سبب بروز مشکلات عاطفی و اجتماعی شود.

نیاز به ورزش و تاثیر سلامتی آن در افراد معلول بسیار بیشتر از افراد سالم احساس می شود. بی تردید ورزش، عاملی است که معلولان را به سطح جامعه می­کشاند و آنان را در انجام فعالیتها مستقل می­سازد. امروزه افراد معلول در سطح وسیعی در فعالیت های اجتماعی و مسابقات شرکت دارند و هویت خود را به جامعه شناسانده اند.

 

اهداف تحقیق

1 – اثرات اجتماعی ورزش بر روی نابینایان

2 – اثرات روانی ورزش بر روی نابینایان

سوال تحقیق

تاثیرات ورزش برروی نابینایان چگونه است؟

 

اثرات اجتماعی روانی ورزش بر روی افراد

ورزش در تامین نیاز افراد، تکامل اجتماعی، کسب صفات اجتماعی و آگاهی از توانای های بالقوه جسمانی و در شکل گیری، تغییر و تقویت بسیاری از توانایی ها و ویژگی های روانی- اجتماعی موثر است. شرکت مداوم و مستمر در فعالیتهای جسمانی و ورزشی بر اساس روند یادگیری و تکامل اجتماعی، به کسب صفات اکتسابی کمک می کند. زیرا فعالیت های ورزشی و کسب مهارتهای نه صرفا حرکتی، بلکه اساسا روانی و اجتماعی، در انبوهی از محرکهای مثبت و منفی، انواع درگیری ها و تعاملات عاطفی و هیجانی ناشی از رقابت و مسابقه می تواند در تعادل و ثبات هیجانی، رشد اعتماد به نفس، تصور بدنی و اجتماعی و میزان اجتماعی بودن فرد نقش سازنده و مثبتی داشته باشد. اثرات روانی- اجتماعی فعالیتهای جسمانی و ورزشی همیشه بیش از اثرات جسمانی مورد توجه روان شناسان بوده است. شرکت در چنین فعالیتهایی به فرد امکان می دهد با دیگران تماس مستقیم و تعامل واقعی برقرار سازد و نیازهای روانی خود را مانند رقابت، دوستی، جلب توجه، مقبولیت گروهی و نیاز به وابستگی، تضاد، ابراز و کنترل هیجان، رکوردشکنی، ماجراجویی و امنیت برآورده سازد. سلامت روان از موضوع هایی است که در اثر شرکت در فعالیتهای ورزشی می تواند حاصل شود. احساس ارزشمندی برای همه افراد بسیار مهم است و فعالیتهای ورزشی شاید بتواند از راه های متفاوت به احساس مثبت فرد از خود و خود پندارهای بهتر در فرد کمک کند. چنین احساسی میتواند زمینه و بستر پدید آمدن تغییر و تحول بسیاری از صفات روانی- اجتماعی فرد شود. برخی از محققان معتقدند که ورزش عاملی برای جذب شدن به جامعه است و امکان فرونشستن تنش های برآمده از زندگی را فراهم می سازد.

 

فواید فعالیت بدنی

بعد روانی: کاهش اضطراب و استرس، کاهش افسردگی و پرخاشگری، افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس، افزایش شادابی و طراوت، افزایش تحمل در برابر مشکلات.

بعد اجتماعی: مسولیت پذیری، تقویت هدایت و رهبری در خود، جامعه پذیری، امید به زندگی، افزایش خوش بینی و اعتماد اجتماعی، افزایش هم دلی و صمیمیت و دوستی.

ورزش و فعالیت بدنی ضامن سلامتی است. سلامتی نیز ناشی از تعادلی است که در ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی ایجاد می شود(سواری،38:1392و39). ورزش می تواند بر رفتارهای اجتماعی و روانی افراد نابینا اثرگذار باشد.

نابینایی مرزی نمی شناسد و ممکن است بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت، ملیت، مذهب، نژاد و طبقه اجتماعی و اقتصادی افراد را مبتلا سازد. بنابراین نابینایی ضربه مخربی است به تصور خود یک انسان و خود بودنش(لطفی و محمدی،1392:45).

اغلب مردم بر این باورند که نابینایان افراد نیازمند و مستحق ترحم هستند و به طور کلی نتیجه گیری های خود را براساس تصور ذهنی خویش از نابینایی و مشکلاتی که افراد نابینا با آن روبرو می شوند بنا مینهند. محرومیت از حس بینایی برای زندگی روزمره، تحصیل، حالات روانی، اشتغال و ورزش و به به طور کلی زندگی نابینایان ایجاد می­کند.

با توجه به موفقیتهای چشمگیری که نابینایان در حیطه های گوناگون علمی، آموزشی، فرهنگی، هنری و ورزشی به دست آورده اند باید به عنوان یک ویژگی به هنجار پذیرفته شود؛ آن گاه می توانیم نیازهای واقعی آنها را درک کنیم(ورتز، تامپکینزوا.کالاتا،1390).

با ورزش کردن میل زیاد به زندگی، سرشاری و پرکاری ودر نهایت خود کامیابی حاصل می شود. موفقیت در ورزش ممکن است باعث اعتماد، احساس قدرت درونی و سبب به وجود آمدن خود پندارۀ مثبت شود(خلجی و صادقیان،1381).

معلولیت عاملی است که بر تمام حیطه های متغیرهای روانی اثر گذار است و باعث کاهش یا افزایش آنها می شود. افرادی که به اختلالات بینایی مبتلا هستند برای ارضای نیازهای طبیعی خود دچار مشکلاتی می شوند که افراد عادی کمتر با آن رو به رو هستند(جلالی فراهانی،1375).

ورزش از نظر اثربخشی خود در توسعه ارزشها در چنین مواردی نسبت به سایر شیوه ها موقعیت بهتری دارد. زندگی انسان پراز موقعیت های سخت و هیجان برانگیز است. فرد باید نحوه روبرو شدن با آنها را یاد بگیرد. بنابراین فرد با ورزش کردن با موقعیت های زیادی درگیر می شود که باید به تنهایی در مقابل آنها مقاومت کند. درس هایی که انسان از ورزش می گیرد به او در گرفتن تصمیم ها و قضاوت های اخلاقی صحیح در زندگی آتی و آنی کمک می کند. بنابراین ورزش باعث بهبود سلامت روان و مهار هیجان و جامعه پذیری می شود(لاولی، کریمر، موران و ویلیامز،1390).

یکی از روش هایی که می تواند بسیاری از ضعف ها و کمبود های جسمانی و روانی را رفع و درمان کند، ورزش و تفریحات سالم است. تربیت بدنی و ورزش گذشته از جبران ضعف ها و حفظ تندرستی، افراد را برای زندگی، تلاش و اهداف مشترک آماده می سازد(جمشیدی،1387).

 

اثرات اجتماعی ورزش

ورزش‌ عرصه‌ فعالیت های الگو مند، ساختارهای اجتماعی و روابط میان ‌نهادی است‌ که ‌فرصت‌ منحصر به‌ فردی‌ برای ‌مطالعه ‌و فهم ‌پیچیدگی های حیات اجتماعی ‌فراهم ‌می‌آورد. ورزش ‌فعالیتی ‌است‌ که درجه ای ‌از اشتغال‌ اولیه ‌یا ثانویه ای ‌را در بر داردکه دیگر شرایط‌ نهادی‌ قادر به پیشی‌گرفتن‌ از آن ‌نیستند.

ورزش‌ چنان‌ فرصتی‌ برای ‌تحقیق‌ در مورد اشکال بسیار شفاف‌ ساختار اجتماعی ‌فراهم ‌می‌آورد که‌ در دیگر نظام ها یا موقعیتها نمی‌توان‌ یافت. به ‌عبارت ‌دیگر، به عنوان ‌مثال ‌تحقیق‌ میدانی‌ در ورزش‌ امکان‌ تضاد ساخت یافته و رقابت‌ را در شرایط‌ کنترل شده ‌فراهم ‌می‌آورد؛ چیزی‌که‌ به ‌سختی‌ می‌توان ‌در دیگر ابعاد حیات‌ اجتماعی‌ یافت. پویایی‌گروهی، نیل ‌به ‌هدف ‌از طریق ‌سازمان‌های اجتماعی، خرده فرهنگها، فرآیندهای ‌رفتاری، پیوستگی اجتماعی، نابرابری‌ ساخت یافته، جامعه پذیری ‌و شبکه‌های‌سازمانی، فقط‌ تعداد اندکی ‌از موضوعات ‌جامعه شناختی‌ هستند که ‌می‌توان‌ در محیط‌های ‌ورزشی‌ آنها را مطالعه کرد. پیش ‌فرض ‌این ‌نگرش ‌این ‌است‌ که ‌ساختار یا اشکال ‌رفتار و تعامل ‌موجود در محیط‌های ‌ورزشی‌ شبیه‌ رفتار و تعامل ‌موجود در سایر زمینه‌های اجتماعی هستند.

به عبارت‌ دیگر، ورزش‌ همانند دیگر نهادها، جهان‌ کوچکی‌ از جامعه‌است.

تأثیر ورزش در اجتماعی شدن

پژوهش های اجتماعی شدن در ورزش با توسعه ی جامعه شناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است. طی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ برای تبیین جنبه های گوناگون شرکت در فعالیت های ورزشی تلاش بسیاری شده است. اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمرکز بوده است. یکی پیشآیند های شرکت در ورزش یعنی اینکه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رو می آورد و دیگری پیامد های شرکت در ورزش.

این دو فرایند را اجتماعی شدن در نقش اجتماعی و اجتماعی شدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیده اند. لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعی شدن در ورزش و اجتماعی شدن از طریق ورزش به چشم می خورد. در اولی فرد در نقش ورزشی مانند ورزشکار اجتماعی می شود و در دومی به یاد گیری نگرش ها، ارزشها، مهارت ها و گرایش هایی کلی مانند جوانمردی، انضباط اشاره دارد که تصور می شود در فعالیت های ورزشی حاصل آید. اجتماعی شدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها، نگرش ها و …

چنین پنداشته می شود که در درس هایی که از شرکت کردن در ورزش می آموزیم به سایر جنبه های اجتماعی انتقال پذیر است و از این طریق فرد را برای شرکت موفقیت آمیز در آن زمینه ها یاری می دهد.

دانیش اظهار می دارد که کودکان مهارت های ارتباط و تصمیم گیری را با شرکت در ورزش کسب می کنند (عبدلی، ۱۳۸۶ : ۱۳۶و ۱۳۹ ). تربیت بدنی در قبول مسولیت برای پرورش و القای ارزش های اجتماعی در افراد جامعه به ویژه دانش آموزان مدارس سهیم بوده و به عنوان عاملی در جهت تقویت ارزش های اجتماعی و رفتار های مطلوب انسانی موثر است(عزیز آبادی فراهانی، ۱۳۷۳ : ۱۱ ).

اهتمام به موضوع اجتماعی شدن و رابطه ی آن با ورزش زمانی به اوج خود رسید که سمیناری بین المللی با موضوع « اجتماعی شدن از طریق ورزش» بر پا شد این سمینار که در سال ۱۹۷۱ در کانادا برگزار گردید به این نتیجه رسید که فرهنگ بدنی، عاملی مهم در اجتماعی شدن فرد است(انور الخلولی، ۱۳۸۳ :۲۰۰ ).

به عقیده ی راجر کایو آ “تمدن فقط در سایه برتری و ارزش والای قهرمانی یعنی بازی رقابت آمیز و مسابقه ای که سر چشمه ی دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است به وجود آمده است” (توماس، ۱۳۷۰ : ۹۳ ). روند اجتماعی شدن کودکان با فعالیت های اولیه ورزشی آنان آغاز میشود و موجبات رشد و تکامل حرکتی در دوره کودکی و مشارکت ورزشی آنان در سال های بعد را فراهم می کند(ام. هی وود، ۱۳۸۷:۴۷۴ ).

 

اثرات روانی ورزش

تأثیر ورزش در کاهش افسردگی

به عقیده ی محققین، ورزش باعث شادی و نشاط و بالا بردن اعتماد به نفس می گردد زیرا افراد افسرده یا اعتماد به نفس ندارند یا میزان آن در آنان بسیار پایین است. ورزش احساس رضایت باطنی شخص را بالا برده و فرد حس می کند که به موقعیت هایی دست یافته است(فراهانی، ۱۳۸۶ ).

ورزش در درمان بسیاری از بیماری ها از جمله افسردگی تأثیر به سزایی دارد. ۳۰ دقیقه ورزش در روز می تواند آثار افسردگی به اندازه­ی برخی روش های روانی- درمانی و داروهای ضد افسردگی کاهش دهد. به گزارش پایگاه اینترنتی مرکز پزشکی دانشگاه تگزاس، بررسی روان پزشکان نشان می دهد روزانه ۳۰ تا ۳۵ دقیقه ورزش می تواند آثار و عوارض افسردگی تا نصف کاهش دهد و این کار برابر با تأثیر روش های درمانی متداول و مصرف برخی داروهای افسردگی است.

فواید ورزش در بهبود افسردگی

۱-احساس کاهش قابل ملاحظۀ غم و اندوه

۲-افزایش اعتماد به نفس

۳-ایجاد احساس موفقیت

۴-افزایش خلاقیت های فردی(رضوانی، ۱۳۸۷).

در یکی از جالب ترین تحقیقات کلینیکی مشخص شده است که ورزش نه تنها در معالجه افسردگی بسیار موثر است بلکه نقش به سزایی در جلوگیری از بازگشت این بیماری دارد و با توقف انجام حرکات ورزشی خطر بروز علایم افسردگی افزایش چشم گیری خواهد داشت.

تأثیر ورزش در کاهش اضطراب

استرس هنگامی رخ می دهد که فرد احساس کند بین قابلیت های فردی خود و آن چه در یک موقعیت خاص لازم است توازن وجود ندارد، در عین حال پیامد عمل نیز مبهم باشد. ( س. رابرتس و همکاران، ۱۳۸۲ : ۱۱۶)

در زمانی که احساس نگرانی و اضطراب پیش می آید انسان باید به کار و فعالیتی مشغول شود چون معمولاً ذهن انسان در یک لحظه نمی تواند به چند موضوع متفاوت فکر کند. دراین میان هر قدر کار و فعالیت حالت سرگرم کنندگی بیشتری داشته باشد موثرتر خواهد بود. این عمل باعث خواهد شد راحت تر با افکار اضطراب زا مبارزه کند. در واقع خواهیم توانست ذهن خود را از درگیر شدن با افکار منفی منحرف کنیم. در این خصوص ورزش کردن باعث خواهد شد فرد در مواجه با شرایط اضطراب زا خونسردی و آرامش بیشتری داشته باشد. تحقیقات کارشناسان نشان می دهد که ورزش تأثیرات فیزیولوژیکی بر بدن دارد که این تأثیرات فیزیو لوژیک فراهم کننده آرامش در افراد هستند ( پناهی، ۱۳۸۸ ).

در دنیای امروزه دانستن راه و روش زندگی و پیشرفت، درعمل بدون استرس امکان پذیر نیست و در بین جوامع بشر به صورت قانون در آمده است. نظام پیچیده ی کنونی ما چنان است که دستگاه عصبی ما در طی روز به طور دایم ازسوی تکان های استرس زای کوچک و بزرگ بسیار زیادی بمباران می شود و دستگاه های عصبی- عضلانی ما دائماً در حالت تنش به سر می برند.

در نتیجه استرس یکی از عمومی ترین مشکلاتی است که افراد با آن رو به رو هستند. و از آنجایی که امروزه مسأله سالم زیستن و رابطه ی آن با فعالیت های بدنی اهمیتی اساسی یافته است؛ تمرین و ورزش یکی از ساده ترین ابزار هایی است که استرس را کنترل می کند. ما می دانیم که ورزش مداوم بدنی در صورتی که به درستی انجام شود و با بیماری شخص در تضاد نباشد در نگهداری سلامت جسم و روان و بهزیستی فرد و پیشگیری از بسیاری از بیماری ها، یکی از مهم ترین عوامل به شمار می رود. و این واقعیتی است که فعالیت بدنی، استرس عاطفی را به طور موثر می نشاند و بسیاری از پیامدهای نا خوشایند آن را خنثی می کند اگر چه ورزش مشکلات کاری را حل نمی کند و یا وقتی در ترافیک قرار گرفته ایم کار پلیس راهنمایی و رانندگی را انجام نمی دهد و راه را برای ما باز نمی کند مطمئناً به دلیل فعل و انفعالاتی که در بدن صورت می گیرد به ما کمک می کند که از عهده فشار روحی بر آییم و از بدل آن به یک مسأله مزمن جلوگیری کنیم.

 

تأثیر ورزش در شخصیت

شخصیت اجتماعی، بیان کننده ی رشد صحیح و طبیعی روانی افراد است. چنانچه تربیت بدنی در یک جامعه مطابق با اصول این علم در نظر باشد، افراد ورزشکار را از فرد گرایی و خود محوری خارج کرده و رشد روحیات طبیعی را در فرد بهبود می بخشد که در نتیجه شکوفا شدن این استعداد، فرد با سایر افراد اجتماع آسانتر ارتباط بر قرار کرده و در کنار آنها زندگی می نماید(عزیز آبادی فراهانی، ۱۳۷۳: ۲۰ ).

جرج کلی از روانشناسان معروف، “شخصیت را روش و شیوه خاص هر فردی در جستجو برای پیدا کردن و تفسیر معنای زندگی تعریف می کند”. مطالعات انجام یافته نشان می دهد که ورزشکاران و قهرمانان، با شهامت و فداکار می باشند و بر اراده خود تسلط دارند(کوشافر، ۱۳۸۱ :۱۷۱و۱۷۲ ).

بازی و ورزش پیوند تنگاتنگی با رشد و تکامل شخصیت کودک دارند و آنرا به مرحله نضج و آگاهی اجتماعی می رسانند. پژوهشگران تحقیقات فراوانی پیرامون نقش بازی وگیم ها در اجتماعی شدن و همچنین درباره این مسأله به انجام رسانده اند که چگونه فعالیت های بدنی، روی هم رفته در تکوین تصویر روشنی از بدن در ذهن کودک، که به تصویر بدن معروف است، تأثیر می گذارد. تصویری که مفهوم خود بدنی و در نتیجه مفهوم خود پنداره بر پایه ی آن استوار است و نخستین خشت بنای شخصیت کودک به شمار می آید. فعالیت حرکتی به طور عام فرصت پر باری برای خود شکوفایی کودک فرا هم می آورند. کودک در ضمن پرداختن به بازی تجربه های پیروزی و شکست را از سر می گذراند و این تجربه ها در گسترش تصورات او و پیوند دادن مفاهیم و اهداف و چشم انداز های وی با واقعیت خویش تأثیر می گذارد و ادراک واقع بینانه و غیر مبالغه آمیز او از حدود و توانایی های جسمش را افزایش می دهد که این خود، شخصیت اجتماعی او را نضج می دهد و به وی اعتماد به نفس می بخشد و باعث دور شدنش از خصلت هایی چون خود شیفتگی و غرور می گردد بی آنکه از ارزش او چه در برابر خودش چه در برابر دیگران چیزی بکاهد(انور الخلولی، ۱۳۸۳ : ۸۲و ۸۳).

دیدگاهی نیز اعتقاد دارد که ورزش به عنوان واسطه و عامل ارتباط بین فرد با خودش یا دیگران است. این شناخت چند جنبه ای می تواند در ساز گاریهای اجتماعی و شخصیت دخیل باشد. درباره ارتباط ورزش با صفات شخصیتی، آیزاک با گرد آوری لیست مهمی از نتایج تحقیقات ورزش و شخصیت بیان کرد که سه زمینه خوب از شخصیت در رابطه با ورزش از قبیل برون گرایی، روان رنجوری و سایکوتیسم وجود دارد و برخی از صفات، حالات و خلق و خوی ارتباط خوبی با رفتار ورزشی دارند. وی می گوید: « تغییرات ناشی از ورزش در شخصیت به تدریج و آهسته و پس از سالها روی می دهد، زیرا ورزش اعمال سیستم عصبی سمپاتیک، انتظارات و ارزش ها را تغییر می دهد. »(عبدلی، ۱۳۸۶ :۶۰ و ۶۱).

 

تاریخچه ورزش معلولین در کشور

در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، افراد معلول اغلب با موانع و مشکلاتی برای مشارکت در ورزش و فعالیتهای جامعه مواجه هستند و این ممکن است شامل مسائل پیچیده ای از جمله نگرش نسبت به معلولیت، سیستم های تربیت بدنی، دسترسی به زیرساخت های ورزشی از جمله خدمات، امکانات و تجهیزات باشد. یکپارچه سازی افراد با معلولیتهای مختلف و گنجاندن آنها در شاخه های مختلف ورزشی، تمرکز اصلی در دهه های اخیر بوده است و فرصتهای جدیدی را برای مشارکت و رقابت ایجاد کرده است. در سطح انفرادی افراد معلول ممکن است با موانعی مواجه شوند که این موانع عبارت است از: عدم شناخت و آگاهی از ورزش معلولین؛ فرصتهای محدود برای مشارکت، آموزش و رقابت؛ کمبود امکانات در دسترس ازجمله ورزشگاهها و ساختمانها؛ محدودیت وسایل حمل و نقل در دسترس؛ محدود بودن عوامل روانشناختی و جامعه شناختی از جمله نگرش والدین، مربیان و خود معلولین نسبت به معلولیت و دسترسی محدود به اطلاعات و منابع. ورزش برای افراد معلول در سه سطح المپیک با هدف قرار دادن ورزشکاران معلول در جامعه شکوفا شد: المپیک ناشنوایان؛ المپیک معلولین جسمی، حرکتی و نابینایان و المپیک برای معلولان ذهنی.

فدراسیون معلولان ایران در سال 1358 به طور رسمی تاسیس گردید و در سال 1359 به فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولان تغییر نام داد و فعالیتهای خود را در دو بخش همگانی و قهرمانی در کشور آغاز کرد حاصل این تلاش تا به امروز منجر به تشکیل و توسعه 23 رشته ورزشی که 8 رشته در فدراسیون نابینایان و 15 رشته در فدراسیون جانبازان در سطح کشور و کسب عناوین قهرمانی جهان و پاراالمپیک است و نیز حضور در بالاترین سطح مدیریتی و تصمیم گیری در هیأت حاکمه کمیته بین المللی پاراالمپیک IPC جایگاه ویژه کشورمان را آشکار می سازد(لیموچی،اولین همایش ملی شهر و ورزش:13،10).

 

پیشینه

از جمله مطالعات انجام شده بر روی ویژگی روانی اجتماعی نابینایان به عنوان نمونه رشد اجتماعی(رستمی؛ 1384)، اعتماد به نفس (مستعلمی؛1381)، عزت نفس(شیرانی؛1382) و هم چنین اثر ورزش بر خود پنداره بدنی (اسماعیلی؛1382 و شفیع زاده؛1383) و به خصوص اثر فعالیت بدنی بر روی خود پنداره نابینایان(لطفی و محمدی؛1392).

 

روش شناسی

الگوی روشی در این تحقیق به صورت اسنادی کتابخانه ای است.

 

خلاصه و نتیجه گیری

ورزش و فعالیت بدنی در صورتی که به صورت منظم و مستمر صورت گیرد آثار مفیدی در فرد برجای می گذارد. آثار اجتماعی و روانی ورزش در فرد عبارت است از: کمک به فرد در جریان اجتماعی شدن و سازگاری با محیط، کمک به فرد درتکامل شخصیت مناسب، پر کردن اوقات فراغت و جلوگیری از انحرافت اجتماعی به خصوص در دوران جوانی، تصحیح و تکمیل اخلاق مناسب و آماده کردن فرد برای رعایت حقوق دیگران، کمک به فرد در جریان فرهنگ سازی و داشتن فرهنگی مناسب. همچنین هنگام ورزش با توجه به فعل و انفعالاتی که در بدن صورت می گیرد بیماریهایی از قبیل : افسردگی، اضطراب و استرس، آلزایمر که در طول عمر به سراغ آدمی می آیند به تدریج از میان می روند.

ورزش می تواند تاثیر مثبتی بر زندگی افراد معلول داشته باشد همانگونه که می تواند نقش کلیدی در زندگی و جوامع افراد غیر معلول بازی کند. نیاز به ورزش و تاثیر سلامتی آن در افراد معلول بسیار بیشتر از افراد سالم احساس می شود. بی تردید ورزش عاملی است که معلولان را به سطح جامعه می کشاند و آنان را در انجام فعالیت ها مستقل می سازد.

مطالعات نشان داده است که فعالیت بدنی و ورزش معلولان موجب مشارکت و در نتیجه بهبود وضعیت عملکردی و کیفیت زندگی و همچنین منجر به بهبود سطح سلامت جسمی و رفاه روحی و ذهنی می شود. لذا باعث بهبود وضعیت جسمانی و حالت عمومی در بیماران روانی با اختلالات افسردگی و اضطراب می شود. علاوه بر این، ورزش و فعالیت بدنی با بهبود آگاهی اجتماعی و ارتقاء اعتماد به نفس مرتبط است و می تواند کمک به توانمند سازی افراد معلول از جمله نابینایان کند.

 

[1]کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشگاه الزهرا

*پست الکترونیکی: a. fazlolahzade@yahoo.com