خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

تجدید خاطره با یک پست و طلب پوزش از دکتر محمد خزائلی و آشنایی با ایشان و دانلود یک سخنرانی از ایشان

 

 

امروز دوستی تماس گرفت بعد از احوال‌پرسیهای معمول پرسید که میدونی 22خرداد چه روزیه؟ گفتم بر اساس چه تاریخی میگی، گفت بر اساس تاریخ جامعه نابینایان ایران، گفتم نه نمیدونم، گفت 22خرداد سالروز درگذشت دکتر خزائلیه ولی متاسفانه هیچ کجا و بخصوص روزنامه ایران سپید که تنها تریبون بریل روزانۀ کشور است از این مرد بزرگ و الگو و سمبلیک برای نابینایان یادی نکرده‌اند. او خواست که این انتقاد از ایران سپید مطرح بشه تا اینطور بیخیال و بی‌تفاوت از کنار سرمایههای معنوی نابینایان عبور نکنه. منم پذیرفتم که بنوعی یاد این بزرگ‌مرد را گرامی بدارم و یادم آمد که پستی دربارۀ ایشان منتشر کرده بودم این شد که سراغ اون پست رفتم و با اضافه کردن این مقدمه آن پست را مجددا باز ارسال میکنم شاید تجدید خاطرۀ خوبی باشه هم از دکتر خزائلی و هم از کسانی که قبلا با ما بودند ولی الآن افتخار بودنشان را نداریم.

در ضمن از فرصت استفاده کرده هم از مسؤولان روزنامۀ ایران سپید و هم از مدیران محله خودمون تقاضا میکنم که سعی کنند آرشیوی از بزرگان نابینا تهیه کرده و بمناسبت تولد یا وفاتشون یادی از آنها بکنند چون بسیاری از آنها میتوانند همچنان الگوهای خوب و مفیدی برای جوانها و نسل امروز باشند.

بیشتر وقت نمیگیرم در ادامه توجه شما عزیزان را به شرحی از زندگی و تألیفات این مرد فاضل و برجسته جلب میکنم. فقط یادآوری کنم که در متن ذکری از نمایندگی دکتر خزائلی در مجلس سنای سابق نشده که این هم یکی از افتخارات ما و ایشان است که برای اولین بار یک نابینا به عضویت یکی از مجلسین در‌میآید و همین موضوع میتواند انگیزه مضاعفی شود برای اصرار ما بر اصلاح قانون انتخابات مجلس و حق کاندید شدن برای نمایندگی قوه مقننه.

این شما و اینم پست قبلیم دربارۀ زنده یاد دکتر محمد خزائلی

 

درود بر شما هم محله ای های عزیز.

 

 

در این پست قصد دارم شما رو با یکی از موفقترین نابینایان ایران و شاید جهان آشنا کنم.
این نابینای موفق کسی نیست جز دکتر محمد خزائلی.
ابتدا شما رو با زندگینامه ی ایشون آشنا میکنم و در ادامه هم فایل صوتی سخنرانی ایشون رو در برنامه ی رادیویی مرزهای دانش، براتون میذارم.

محمد خزائلی در سال 1292  در کرهرود اراک به دنیا آمد.

وی در هجده ماهگی به دلیل ابتلا به بیماری آبله، بینایی خود را از دست داد.
در آن زمان برای آموزش و پرورش نابینایان، وسایل و مدارس خاص وجود نداشت. از این رو وی رهسپار مکتب خانه های قدیمی شد و در هفت سالگی به مکتب شیخ حسین مدنی رفت. مدتی برای فرا گرفتن قرآن نزد شیخ میرفت تا روزی به پدرش گفت: آقای معلم قرآن را غلط میخواند و این اولین انتقاد او نسبت به محیط تعلیم و تربیت بود.
پدرش متوجه شد که این مکتب خانه جوابگوی خواست پسرش نیست. لذا به محض افتتاح اولین مدرسه در اراک به نام مدرسه ی سمسامیه او را روانه ی این مدرسه ساخت. درسها را برایش میخواندند و او به لطف داشتن حافظه ی قوی آنها را یاد میگرفت. در دوازده سالگی قرآن را کاملً حفظ بود و چنانچه آیه ای برایش تلاوت می‌شد بلافاصله دنباله آن را قرائت می‌کرد. رفقای دوران تحصیل وی نقل می‌کنند: هنگامی که برای گردش و تفریح به بیرون شهر می‌رفتند از آنان درخواست می‌کرد که نوشته های روی سنگ قبرها را به وی نشان دهند و او با لمس کردن آنها با اشکال مختلف حروف فارسی آشنایی پیدا کرد.
در دوره ابتدایی همیشه شاگرد اول بود و با وجود نابینایی با اشکال زیادی مواجه نشد و به اخذ مدرک پایه ششم ابتدایی با معدل ۲۰ نایل گردید.
تحصیلات متوسطه را در صمصامیه اراک ادامه داد ولی برای گذراندن امتحانات پایه سوم متوسطه با مشکلات فراوانی مواجه شد. در این زمان بود که برای اولین بار فقدان بینایی خویش را بیشتر احساس کرد. امتحانات شفاهی دروس را با موفقیت گذرانید ولی نابینایی مانع از امکان شرکت وی در امتحانات کتبی می‌شد. از این رو در آن سال موفق به دریافت مدرک سوم متوسطه نشد. مدت دو سال به مکاتبه با مرکز مشغول بود تا اینکه شکیبا رئیس فرهنگ وقت به تهران آمد و ترتیبی داد که محمد خزائلی بتواند با کمک منشی، امتحانات کتبی را بگذراند. به این ترتیب معمایی بزرگ حل شد و از آن پس این شیوه امتحان برای همه ی نابینایان معمول گردید.
برای همه در آن زمان عجیب بود که فرد نابینایی بتواند تحصیل کند، ولی او اهل مبارزه بود و آنی از تلاش غفلت نمی‌کرد؛ تا اینکه بالاخره به تهران آمد و در امتحانات متفرقه پایه ششم متوسطه شرکت کرد و در رشته ی ادبی در سراسر کشور رتبه اول را به دست آورد و به دریافت مدال علمی نایل آمد.

محمد خزائلی در جوانی با هنر موسیقی آشنایی پیدا کرد و گهگاه نغمه سازی برای دل خود می‌نواخت. روزی که در مجلس جشن و سروری ساز را به دامن او نهادند و از او خواستند که بنوازد، وی پس از اندکی تأمل، ساز را به کناری نهاد و از آن پس برای همیشه دست از نواختن برداشت.

محمد خزائلی اولین فعالیت اجتماعی خود را ضمن ادامه ی تحصیل در دبیرستان، با تشکیل کلاس درس در منزل آغاز نمود. در همین دوران بود که به یادگیری زبان فرانسوی، خارج از مدرسه نزد شخصی به نام ژوزف که از ارامنه ی جلفا و پدرش تاجر فرش بود پرداخت. این معلم ابتدا حروف الفبا ی زبان فرانسه را با حروفی که از گچ و چوب درست کرده بود به وی یاد داد و سپس به تعلیم کتابهای مقدماتی فرانسه پرداخت.
روزی که محمد، امتحان زبان فرانسه را در دبیرستان می‌گذرانید، طبق روال پیشین فقط یک نسخه سؤال از مرکز برای آن حوزه امتحانی ارسال شده بود. اگر می‌خواستند سؤالات را در جلسه عمومی قرائت کنند آن گاه در دست منشی او نسخه ای از سؤالات نبود تا برایش بخواند و اگر عکس قضیه را انجام می‌دادند سایر شاگردان از آن مطلع می‌شدند. در اینجا حافظه و هوش سرشار وی مددکار همه شد و به ممتحنین پیشنهاد نمود که ابتدا یک مرتبه دیکته و ترجمه فرانسوی را برایش بخوانند و بعد برای انجام امتحان سایر شاگردان بروند. این کار را کردند و وی بدون اشتباه، مطالب قرائت شده را به منشیش دیکته کرد و هجی نمود و نمره ۲۰ هم گرفت.

در یکی از کلاسهای درس بود که محمد خزائلی عاشق یکی از شاگردان خود به نام صدیقه عظیمی عراقی شد. علیرغم آنکه این عشق دوجانبه بود ولی پدر و مادر دختر با این ازدواج مخالف بودند. بالاخره بعداز گذشت چند سال این ازدواج سر گرفت و در سال ۱۳۱۸ زندگی مشترکش را آغاز کرد. حالا دیگر همسرش کتابها را برایش می‌خواند و او مطالب را به حافظه اش می‌سپرد. ثمره این پیوند چهار پسر و چهار دختر می‌باشد.

محمد خزائلی که او را محمد نابغه لقب داده بودند، هیچ گاه در راه تحصیل علم از پا ننشست و به آموختن ادبیات عرب، فلسفه ی قدیم، عرفان، فقه و اصول، ملل و نحل، علم کلام و تاریخ اسلام پرداخت. آنگاه به تهران آمد و با وجود مشکلات فراوانی که در سر راهش بود در کنکور دانشگاه شرکت کرد و قبول شد و سر انجام در سال هزار و سیصد و بیست و چهار موفق به اخذ درجه ی لیسانس با رتبه ی شاگرد اولی از دانشکده ی الهیات دانشگاه تهران و نیز مفتخر به دریافت مدال علمی گردید. پس از آن باز هم در سال 1325 از دانشکده ی حقوق و در سال 1329 از دانشکده ی ادبیات به دریافت لیسانس، توفیق یافت.
با پشتکار عجیب و ذوق به تحصیل علم و دانش که در نهاد او منحصر به فرد بود تحصیلات عالیه خود را ادامه داد تا درسال 1332 در رشته ی ادبیات فارسی و در سال 1336 در رشته ی قضایی از دانشکده ی حقوق دانشگاه تهران درجه دکترا گرفت.
وی به تصدیق اغلب دانشمندان و اهل فن، در زمینه علوم مذهبی، ادبیات عرب، معقول و منقول، تصوف، علم، تفسیر، حقوق اسلام و مذهبشناسی کمنظیر بود. به زبانهای عربی، فرانسوی و انگلیسی تسلط کامل داشت و به زبان آلمانی هم آشنا بود.

به دست آوردن کار دولتی برای نابینایان، مشکل بزرگتری بود که محمد خزائلی هم با آن مواجه گردید و مثل همیشه با تلاش و کوشش و نشان دادن لیاقت شخصی خود درسال 1321 به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و به این ترتیب راه دیگری به روی نابینایان گشوده شد.
او ابتدا در دبستانهای گلپایگان و خمین و سپس در دبیرستانهای اراک به تدریس پرداخت. در زمانی که معلم مدرسه ی عظیمیه ی اراک بود، علی اصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت به اراک آمد و قرار شد معلمین هر کدام در مورد رشته و فن خود مطلبی را بیان کنند. از مدیر مدرسه پرسیدند معلم کلاس ششم کیست؟ مدیر وقت، محمد خزائلی را معرفی نمود و وی در حضور وزیر فرهنگ، هندسه را با ارائه اشکال هندسی به شاگردان تدریس نمود. نتیجه کار به قدری عالی بود که وزیر را متعجب ساخت تا آنجا که مدال درجه اول علمی را به وی اعطا نمود.

محمد خزائلی در سال ۱۳۱۱ آموزشگاه خزائلی را در اراک تأسیس کرد و بعدها آموزشگاههای متعدد خزائلی را در تهران بنیاد نهاد و تمام آنها را شخصاً مدیریت می‌کرد. او بنیانگذار اولین مدرسه شبانه در ایران است.
وی نه تنها به باسواد کردن افراد بینا سعی وافی نمود بلکه از با سواد نمودن نابینایان نیز غافل نبود. او اولین کسی بود که «انجمن هدایت و حمایت نابینایان ایران» و سپس «آموزشگاه نابینایان بزرگسال» را تأسیس نمود و سهم خود را در باسواد کردن نابینایان کشور تا سر حد امکان ایفا نمود. وی یک لحظه از تلاش در عرصه تعلیم و تربیت غافل نماند و به راستی عمر خود را در گرو تحصیل و تدریس علم و دانش نهاد.
در سال 1348 مجله روشندل» را برای اشاعه اخبار مربوط به نابینایان ایران و جهان منتشر نمود. از مؤسسات نابینایان کشورهای سیلان، هندوستان، فرانسه، جمهوری فدرال آلمان، عربستان سعودی، جمهوری دمکراتیک آلمان، روسیه و اسپانیا با هدف گسترش فعالیت‌های نابینایان ایران بازدید نمود. وی عضویت «کمیته اجرایی خاورمیانه» در «شورای ملی رفاه نابینایان «اتحادیه بین‌المللی نابینایان» و «کمیته اجرایی کنفرانس بین‌المللی تربیت مبتلایان به نقص بینایی» را برعهده داشته است.
محمد خزائلی علاوه بر تدریس در آموزشگاههای خود، در مراکز آموزشی عالی کشور نیز به تدریس ادبیات فارسی اشتغال داشت و در مدت ۶۲ سال زندگی پر ثمر خود ۳۹ کتاب ارزنده تألیف کرد که اغلب آنها در دانشگاه‌ها و مدارس علمیه تدریس می‌شود.
وی در دوران خدمتش، افتخار دریافت دو قطعه مدال درجه اول و یک قطعه نشان درجه دوم علمی را داشته است.

 

تألیفات وی در چهار بخش تحت عناوین رسالات، کتابهای درسی، سایر تألیفات و آثار چاپ نشده به شرح زیر است:

رساله ها:

رساله دکترای ادبیات خود را به روشنگری درباره «اَعلام قرآن» اختصاص داد و اکنون این کتاب ارزنده از جمله کتابهای منبع و مأخذ تحقیقات قرآنی و اسلامی است.
رساله دکترای حقوق او نیز کتابی است به نام «مسئولیت مدنی کارفرما، ناشی از عمل کارگر» که این اثر پژوهشی نیز می‌تواند ملاک بسیاری از داوریهای وزارت کار قرار گیرد.

کتابها:

دکتر محمد خزائلی تألیف ارزنده دیگری دارد به نام «احکام قرآن» این کتاب جامع، مقام آن را دارد که رهنمود راستین حکام شرع قرار گیرد. همچنین کتاب «فقه» را در شش جلد تدوین نموده است. «فلسفه اسلام» و ترجمه «معالم القریه فی الحکام الحسبه» نیز از آثار دیگر اوست.
وی در گلستان و بوستان سعدی نیز عارفانه و محققانه سیر معنوی و علمی نموده و با تألیف دو جلد کتاب به نامهای «شرح گلستان» و «شرح بوستان»، هرگونه معضل و مشکلی را که ادب دوستان در بیانات و سروده‌های سعدی داشته اند رفع کرده و پرده ابهام و ایهام را از آن به کنار زده است. کتاب دیگری به نام «گلهای ادب» درچهار جلد را نیز تقدیم علاقه مندان به ادبیات فارسی نموده است و همچنین کتاب «دستور زبان جاویدان» از آثار گرانقدر دکتر محمد خزائلی است.
«خودآموز حکمت مشاء» یکی دیگر از تألیفات اوست که ترجمه ای بلیغ و رسا از «مقاصد الفلاسفه» امام محمد غزالی است. برگزیده‌هایی زیبا از آثار ادب عرب گردآورده که با طبع لطیف و حساس خود، کتابی خواندنی و جمیل به کتابخانه‌های دانش پژوهان هدیه داشته و نام آن را «المنتخب فی ادب العرب» نهاده است. کتابهای «نهج الادب» در صرف و نحو عربی را در شش جلد و «الاسلوب الحدود» برای مکالمه عربی را در دو جلد تألیف نموده است. سه کتاب دیگر در رشته منطق دارد به نام‌های «منطق و مختصری از فلسفه شرق»، «منطق نظری» و «منطق عملی» که در حقیقت از راه دانش ثمر بخش منطق، دریچه ای به باغ فلسفه گشوده است.
زیبایی‌شناسی یکی از رشته‌های فلسفه‌است و این واقعیت را در کتاب «تاریخ مختصر فلسفه و زیبایی شناسی» که دکتر محمد خزائلی تدوین نموده است، میتوان به نیکویی دریافت. کتاب دیگری که بر آن نام «مختصر روانشناسی» نهاده، کتابی است کامل که همگان را با دانش روانشناسی آشنا می‌سازد.
داستانهای «دایانا و ونوس» در ادبیات یونان، روم، انگلیس و ایران نیز آثار زیبای اوست.
دکتر محمد خزائلی به آموزش بنیادها و نهادهای ادبی خدمتی بسزا کرده و از همکاران و دوستان خود نیز یاری گرفته‌است، کتاب «بدیع و قافیه» را با همکاری دکتر حسن سادات ناصری تألیف کرده، کتاب «مختارات» را با یاری دکتر محمد خوانساری نوشته، دستور جاویدان را به مدد سید ضیا الدین میرمیران تدوین کرد. «اسلوب الحدیث» را با کمک سید عبد الباقی تنکابنی به مشتاقان هدیه نموده است.
وی آثار مدون دیگری دارد که اکنون در کتابخانه ای که از او به یادگار مانده و به دانشگاه اصفهان هدیه شده موجود است. از آن جمله آثار وی چون ترجمه «تحافته الفلاسفه» غزالی، ترجمه «مفتاح العلوم» خوارزمی، «فرهنگ اصطلاحات روانشناسی و فلسفی» با استفاده از فرهنگهای روانشناسی و فلسفی فرانسه و انگلیس را می‌توان نام برد.

دکتر محمد خزائلی نه تنها در راه نشر معارف دیرپای ایران و اسلام به راستی فعالیت می‌نمود، بلکه زندگانی و بهسازی و بهزیستی جامعه نابینایان ایران را نیز مدنظر داشت. وی طی 21سال متوالی که انجمن ملی هدایت و حمایت نابینایان ایران را بنیاد نهاده بود و بعد منجر به تشکیل سازمان رفاه نابینایان ایران شد، خدمتی همیشگی و مستدام در حق این گروه نمود و آنچه داشت برای آنان در طَبَق اخلاص نهاد و هدیه کرد. دکتر محمد خزائلی، در بیست و دوم خردادماه هزار و سیصد و پنجاه و سه، پس از یک هفته اغما چشم از جهان فرو بست و در بهشت زهرا سلام الله علیها، بر خاک رخ نهاد.

منبع»

ویکی پدیا.

اما شما میتوانید فایل صوتی سخنرانی دکتر خزائلی رو در برنامه ی رادیویی مرزهای دانش، با حجم نُه مگابایت از
اینجا
دانلود کنید.
امیدوارم این پست مورد قبول و توجه شما هم محله ای های خوبم قرار گرفته باشه.
شاد و سلامت باشید.
بدرود.

۵۳ دیدگاه دربارهٔ «تجدید خاطره با یک پست و طلب پوزش از دکتر محمد خزائلی و آشنایی با ایشان و دانلود یک سخنرانی از ایشان»

سلام بر عموی نازنین محله.
من باید به سه مورد افتخار خودم اشاره کنم:
اول اینکه من افتخاری همشهری بودن با این دانشمند بزرگ رو دارم.
دوم اینکه من مدتی در همون دبیرستان صمصامی درس خوندم.
و سوم و در حقیقت مهمترین افتخارم ملاقات خصوصی با دکتر خزایلی در سال ۱۳۴۹ که ثمره ی این دیدار تاسیس اولین مدرسه مخصوص نابینایان در شهر اراک شد.
من از این که یادی از این استاد مسلم شد خیلی خوشحال شدم و از عموی خوبمون تشکر میکنم.

سلام. خدا رحمتشون کنه.
از شما هم ممنون به خاطر انتشار پست.
اما یک مطلب به نظر من اگر بخواهیم عوامل موفقیت آقای خزائلی را بر شمریم من اولین عامل را فهم پدرش بر توانایی های ایشان و آدم فرض کردن آقای خزائلی از طرف پدرشان است.
بعد استعداد و توانایی های بی نظیر یا کم نظیر ایشان مطرح می شود که البته هیچ یک را منکر نیستم.
تا نظر دوستان چه باشد؟

سلام بر آرییای مهربون و حسین آگاهی نازنین و عمو چشمه ی عزیزم. تشکر میکنم از ابراز محبتتان.
عمو چشمه چرا زودتر نگفته بودی که دکتر خزائلی را از نزدیک دیده ای و میشناسی عزیزم. واقعا افتخاری بوده. ما باید از امثال دکتر خزائلی زیاد داشته باشیم. البته دوستان با استعداد و توانمند فراوان داریم ولی منتظریم که نقش نابینایان در تولید فکر و اندیشه بسیار بیش از اینها شود.
پس بچه های نازنینم بشتابید هرچه بیشتر بکوشید میتوان ده ها دکتر خزائلی و دکتر طاها حسین داشت. شما میتوانید پس مصمم و با اراده باشید.
ما باید در این محله بکوشیم که زندگی نابینایان موفق را جمع آوری کنیم تا الگو و سرمشقی باشند برای نوجوانان و جوانان ارزشمندمان.
پس هر کس میتواند و اطلاعی در این خصوص دارد کوتاهی نکند همت به خرج دهد تا در محله آرشیوی از زندگی نابینایان و کم بینایان موفق تشکیل شود.
در ضمن از شهروز عزیزم بخاطر جمع آوری این مطالب صمیمانه ممنون و سپاسگزارم.
فقط نمیدانم چرا به نمایندگی دکتر خزائلی در مجلس شورای ملی اشاره نشده بود.

سلام عمو جان,
واقعا تحسین بر انگیز بود.
به گفته ی دوستمان نقش والدین اون مرحوم رو نمیشه منکر شد,کسانی که در زمان درست از تعلیم فرزندشان مایوس نشدند,و در ادامه, صد البته نبوغ و پشتکار ایشان,ستودنی بود.
این یعنی خواستن,توانستن است.
یک فرضیه ای من در ذهنم دارم که کسانی که از زمان رشد,یعنی طفولیت نابینا شده اند,حد اقل یک پنجم از حواس را, که مغز فاقد فعالیت می ماند,بدن انسان این خمس را بین بقیه حواس تقسیم میکند و با رشد حواس و اضافه شدن این قسمت به بخش های دیگر, ,فرد نابینا دارای حواس حساس و قوی و ادراک و هوش بالاتری خواهد بود,که اگر استفاده کند و زمینه پرورش آن موجود باشد به موفقیت های شایانی دست پیدا خواهد کرد.
این فرضیه ای ,حاصل از ذهن خودم است که درستی اش با نظر شماست ولی از آشنایی جدیدی که من از این جامعه کسب کردم. و مواردی که مشاهده کردم به این نتیجه گیری و تطابق ذهنی دست پیدا کردم. که حیف است استفاده نشود.
از شما عموی عزیز, برای این پست جالب تشکر میکنم.و با اطلاعاتی که از شما دارم و تواناییتان منتظر پستهای بعدیتان می مانم.

سلام بر مهدی نازنینم. اول که ممنون از اینهمه ابراز لطف و محبت که درخور من نیست.
دوم اینکه مهدی جان حواس دیگر بطور خود بخودی تقویت نمیشوند اینکه احساس میشود نابینایان دارای حواس قویتری از نظر ذهنی یا شنوایی هستند علتش این است که بالاجبار از آن حواس بیشتر استفاده میکنند. مثلا وقتی نمیبینیم مجبوریم به صداها حساستر باشیم و مجبوریم اطلاعات بیشتری را به حافظه بسپاریم. پس این استفاده ی بیشتر است که سبب قویتر شدن این حواس میشود.
پس نتیجه میگیریم که نظام آموزشی برای نابینایان باید به گونه ای طراحی شود که بطور سیستماتیک سبب تقویت حافظه و شنوایی و قدرت لامسه در نابینایان شود.
امروزه با آمدن فناوریهای جدید مثل گوشی و رایانه، نابینایان هم کمتر از حافظه ی خود بهره میبرند و متأسفانه این سبب خواهد شد که احتمالا نابینایان دیگر نتوانند به حافظه ی بالای خود ببالند.
به هر حال به نکات بسیار اساسی اشاره کردی مثل نقش خانواده که کاملا صحیح است توصیه میکنم سخنرانی را هم حتما هم شما هم دیگر دوستان بشنوند دوست دارم بدانم آیا الآن کسی هست که بتواند اطلاعات دکتر خزائلی را تکمیل کند یعنی تحقیقات و پژوهشهای بعد از ایشان را جمع آوری کند و به صورت یک کنفرانس و سخنرانی ارائه دهد؟
نابینایان باید دارای فن بیان قوی و محکم و رسا باشند تا بتوانند در شنونده نفوذ کنند که متأسفانه در نظام آموزشی به هیچ کدام از این موارد توجه نمیشود یعنی به عبارت بهتر ما نظام آموزشی هدفمند برای نابینایان نداریم و این یک نقص و ضعف بزرگیست.
ممنون مهدی جان که افتخار دادی.

سلام به عمو حسین عموی محله
خیلی مخلصیم عمو . واقعا چه داستانی که این دکتر نداشته
و همچنین زندگینامه شما هم جالب بود
به نظرم تنها و تنها و تنها دلیلی که آدم میتونه به یه راز یا یه موفقیت برسه تنهایی مطلق هست که بی خیال همه چیز بشن و فقط و فقط به یه نکته توی زندگیشون فکر کنن ممنون از زحمتت عمو

درود بر فرامرز عزیز و خوش مشرب و بانمک محله. ممنون از لطفت پسرم. ولی خیلی متوجه منظورت نشدم که میگی
به نظرم تنها و تنها و تنها دلیلی که آدم میتونه به یه راز یا یه موفقیت برسه تنهایی مطلق هست که بی خیال همه چیز بشن و فقط و فقط به یه نکته توی زندگیشون فکر کنن
فری جون مگه میشه آدم در تنهایی مطلق زندگی کنه. به نظرم همه چیز باید روی اصول و قاعده باشه تا فردی به موفقیت برسه.
البته افرادی مثل دکتر خزائلی آگاهی خانواده و هوش سرشار و همت خودشون سبب توفیقشون
شده ولی همه که دارای این شرایط نیستند و از هوش معمولی برخوردارند پس باید یک نظام آموزشی هدفمند و هشیار داشت که برای افرادی چون ما برنامه ریزی هوشمندانه و بلند مدتی داشته باشه.
بازم ممنون فرامرزم از ابراز لطفت.

منم عرض سلام و ادب دارم خدمت شما سرکار خانم کاظمیان.
درسته آشنایی با نابینایان بزرگ همت، و موفق از ضروریات است. حتما باید در این زمینه کوشش بیشتری به خرج دهیم.
بنا بر این چنان چه دوستانی با اینگونه افراد آشنایی دارند یا آثاری از آنها در اختیار دارند بهتر است با همنوعانشان به اشتراک بگذارند. آشنایی با نابینایان موفق و برجسته سبب تشویق نوجوانان و جوانان برای تلاش و کوشش بیشتر میشود.
از ابراز لطفتون هم بسی سپاسگزارم.

سلام بر حسین خان ، خوبی دادا؟؟؟
میگم من اصفهونی نیستم ولی معمولا تیکه کلام بعضی از شهرارو دوست دارم. شکلک رعد بزرگ حسین جانو نمی شناسه و زیاد تو محله باهاش حرف نزده و در نتیجه نمیدونه چی بگه ، البته میتونه شوخی کنه ولی میترسه که عمو حسین ناراحت بشه.
دادایی شکلکای این محله چقدر عاقلند و چقدر حرف میزنند.
در ضمن حسین خان ، من جوابه شمارو دادم ، به همون پست مراجعه کنید خخخخخ
شکلک رعععد بزرگ دوست داره همه برو بچه های این محلو بشناسه .

یه چیز دیگه اگه سخنرانی به درد من می خوره برم دانلود کنم شکلک رعععد خانوم معلم بیناس و زیاد وقت نداره.در چه موردیه. در ضمن من اصلاََ یک نابینا هم از نزدیک نمیشناسم. که بگم برم و این سخنرانیو بهش بگم. تنها ارتباطم با نابیناها فقط از طریق این سایته.

سلام خانم رعد. ممنون که لطف کردید خواندید و نظر دادید.
بله به نظرم شنیدن این سخنرانی برای شمایی که دوست دارید بیشتر با نابینایان آشنا شوید خیلی مفید است در ضمن حجم زیادی هم نداره همش ۹ مگابایت است. اطلاعات علمی خوبی ارائه میکند که البته مال چهل پنجاه سال پیش است و تا کنون تحقیقات بیشمار دیگری انجام پذیرفته که لازم است ما از آنها هم مطلع گردیم.
نکته جالب توجه در این سخنرانی این است که از ایشان و توانمندیهایشان بعنوان یک نابینا هیچ تعریف و تمجیدی نشده و فقط بعنوان یک شخصیت محقق و پژوهشگر در برنامه ی مرزهای دانش آن زمان شرکت کرده اند.
موفق باشید. بگوشید شاید که مفید واقع گردد چون شما معلمید و میتوانید در آگاه کردن دانشآموزان مفید و مؤثر واقع گردید.

سلام بر سعید عزیزم. ممنون که اطلاع رسانی کردید که ایشان سناتور بوده اند.
و من هم امروز شنیدم که دختر ایشان تعریف کرده که پدرش در مجلس با استقلال یافتن بحرین که آن زمان یکی از استانهای ایران بود مخالف بوده است و برای همین خود را بتدریج از مجلس دور میکند و رژیم هم تمایلی به بازگشتش نشان نمیدهد.
به هر حال هم دکتر خزائلی که استاد دانشگاه و نماینده مجلس بوده و هم دکتر طاها حسین که در مصر به وزارت علوم آن کشور رسیده بوده است میتوانند الگوهای خوبی برای شما جوانان عزیز باشند که میتوانید دیوارها و حصارها را بشکنید و وجود نازنین خود را به جامعه به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر تحمیل کنید.
موفق باشید.

بهبهبه سلام بر دختر نازنینم ملیسای مهربون. کجا با اینهمه عجله. نکنه زنگ خورده میخوای هرچه زودتر خودتو به کلاست برسونی که این شهروز اینا کلاسو نذارن رو سرشون. خخخخ.
نگفتی که سخنرانی دکتر خزائلی را گوشیدی یا نه. بحثهای علمیش بویژه برای شما روانشناسها و علوم تربیتیها میتونه خیلی مفید باشه و تشویقتان کنه که بروید و هم تحقیقات دیگران را بیابید و هم خودتان دست به تحقیق و پژوهش درمورد توانمندیهای نابینایان بزنید.
به هر حال ممنون که آمدی و سپاس که نظر دادی.

درود
عمو حسین و شهروز عزیز ممنون بخاطر این همه شگفتی و تلاش ، راستش گردآوری این همه در مورد افراد موفق نابینا گتری بس سحن است ولی لازمه که نابینایان بدانند و کاسه همتشان به جوش بیاید و هم اکنون نیز واقعا افراد توانمند بسیار داریم از آنجمله سرکار خانم فرج پور که هم اکنون در مقطع دکتری ادبیات فارسی دارای مدارک علمی هستند یا آقایان ترکاشوند عزیز که دارای توانائی های منحصر به فرد هستند یا آقای هاشمی عزیز و خیلی ها که شما می شناسید و من نمی شناسم .
بیائیم از یکدیگر حمایت کنیم .علم قابل فروش نیست اما خیلی ها توان علمی زیادی دارند و می توان مایه تحرک و پویائی در نابینایان شوند و لازم است که عنوان شود .
عمو حسین دستت طلا .

درود بیکران بر برادر گرامیم قنبر آقای نازنین. اول ممنون که خواندی و نظر دادی.
دوم اینکه درسته هم اکنون هم افراد تحصیل کرده زیادی داریم که وجودشان موجب مباهات و افتخار برای ما است، اما قنبر عزیز داشتن مدرک دانشگاهی یک چیز است و صاحب نظر و متخصص در یک رشته شدن چیز دیگری. دوستان فهیم و تحصیل کرده ما حتما باید تلاش کنند که در رشته ی خود صاحب نظر و کارشناس به معنای واقعی شوند. باید تولید دانش و فکر در رشته ی خود کنند باید کتاب بنویسند و اندیشه های نو ترویج دهند.
ویژگی دکتر خزائلی و طاها حسین ها این بوده که آنقدر تلاش کرده اند و زحمت کشیده اند که الان کتابهایشان بعنوان کتابهای مرجع در دانشگاه ها مورد استفاده قرار میگیرد و هرگز بعد از مرگشان به فراموشی سپرده نشده اند چون از خود آثار ارزنده بجای گذاشته اند.
یکی دیگر از ویژگیهای دکتر خزائلی تلاش و پشتکار در جهت بهبود زندگی نابینایان بوده است که امروز شور بختانه تحصیل کرده های ما برعکس آن عمل میکنند و تا پست و موقعیتی بدست میآورند دیگر خود را از جامعه نابینایان جدا میکنند و نه تنها جدا میکنند بلکه افتخار میکنند که با نابینایان ارتباط و کاری ندارند.
امید که افرادی چون دکتر خزائلی الگو و سرمشقی در همه ی عرصه ها برای تحصیل کردگان و اندیشمندان ما شوند.
باز هم قنبر عزیز از ابراز لطفت ممنون و سپاسگزارم.
راستی هرچه فکر کردم منظورت از گتری و سحن را متوجه نشدم خواستم ویرایش کنم ولی ندانستم چه بنویسم یا چه کلمه ای را جایگزین کنم.

سلام به عموی نازنین و فعال که با این پست بسیار دلم رو شاد کردید و شاید همین پست باعث ایجاد جرقه ای از امید و بارقه های تلاش و همت در دل دوستان نابینا و کمبینا بشه.
همت بلند دار که مردان روزگار، از همت بلند به جایی رسیده اند.
در ادامه با کسب اجازه از شما من هم عرض می کنم که گرچه سنم اجازه نداده که توفیق دیدار این مرد بزرگ نصیبم بش، ولی با دیدن ادب و متانتی که از ایشون نزد دختر و پسر گرامیشون به یادگار مونده، تونستم هرچن به عنوان قطره ای از دریا هم که شده، تصویری مبهم از جدیت و عزم راسخ این مرد بزرگ رو در ذهن خودم برای همیشه به یادگار داشته باشم.
برای اطلاع شما عرض میکنم که یکی از پسرهای ایشون، اگه اشتباه نکرده باشم، دارای دکترای فیزیک هستن و در آمریکا ساکنن.
در مورد نام بردن از نابینایان موفق دیگه هم من فعلا به نام بردن از چند نفر اکتفا میکنم ولی می تونم اطلاعات بیشتری رو در اختیارتون بذارم گرچه که من عضو این سایت نیستم که بتونم پستی شایان توجه در این مورد به حضورتون تقدیم کنم.
رودکی سمرقندی، شاعر بزرگ شعر و ادب پارسی و پدر شعر فارسی که به روایتی در سال ۳۲۹ هجری دیده در نقاب خاک کشید.
۲. ابو العلا معری، ادیب و شاعر بزرگ در قرن پنجم.
۳. دکتر طه حسین، ادبی، دانشمند و وزیر فرهگ دولت مصر در قرن بیستم میلادی.
۴. دیوید بِلَنکِت، وزیر دارایی، وزیر آموزش و پرورش، و نماینده ی مجلس عوام در بریتانیا.
۵. آندره بوچِلی، از بزرگترین خواننده های اپرا در دوران حاضر، اهل ایتالیا.
۶. رِی چارلز، خواننده ی موسیقی سبک سُول و جاز در آمریکا که در حدود سالهای ۲۰۰۳ یا ۲۰۰۴ درگذشت.
۷. استیوی واندر، از بزرگترین خواننده های موسیقی پاپ در آمریکا که در حال حاضر نیز در قید حیاط است و در میانه های هفتمین دهه ی زندگانی خویش به سر می برد.
۸. عارف ابراهیمپور، که بی تردید شناخته شده ترین آهنگساز نابینای ایرانی به شمار می رود که با بسیاری از بزرگان موسیقی پاپ ایران همکاری داشته و اکنون ساکن کشور آلمان است و وارد هفتادمین سالگرد تولد خود شده است.
۹. سیروس حبیب، نخستین ایرانی که به مجلس ایالتی ایالت واشنگتن آمریکا راه یافته و او نیز فردی نابینا و تحصیلکرده است.
۱۰. خوئل رودریگو، گیتاریست و آهنگساز بزرگ اسپانیا در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم.
برقرار و موفق باشید و امیدوارم که دیدگاه من
به دردتون خورده باشه.

سلام بر یک دوست بسیار متین با وقار مؤدب و دوست داشتنی.
البته که اطلاعاتت بسیار ارزشمند بود عزیزم.
اگر اطلاعات مربوط به همین افراد جمعآوری بشه و در محله قرار بگیره ببین چه آرشیو غنی ای خواهیم داشت.
تمنا میکنم در صورت امکان اطلاعاتی را که در مورد افراد موفق نابینا در سطح جهان را داری در اختیارم بگذاری.
اما بسیار بسیار خوشحالتر و ممنونتر خواهم شد چنان چه خودت تقبل زحمت کنی عزیزم.
یک دوست نازنین مگه عضویت در این محله کاری داره که میفرمایی عضو نیستی و لذا نمیتوانی پست بگذاری.
استدعا دارم با ثبت نام در محله اهالی با صفای آن را از دانش و اطلاعات مفید و تأثیر گذارت بهره مند سازی.
ما همه منتظریم یک دوست محترم و گرامی و دوست داشتنی

سلام و درود پست خوب و مفیدی بود سخنرانی رو دو بار کامل گوش دادم و برام جالب بود که بعد از گذشت ۴۰ سال از درگذشت ایشان مطالبی که فرمودند امروزی و به روز بود و چندان تفاوتی با ۴۰ سال پیش نداشت امید که نابینایان برای رسیدن به حق خود با هم متحد شوند تشکر

سلام بر عمو حسین مهربون.
پست بسیار ارزشمند و مفیدی بود. راستش من درمورد دکتر خزائلی هیچی نمیدونستم. ممنون که به دایره ی کم شعاع اطلاعاتمن افزودید. سخنرانی رو هم گوش دادم. خیلی قشنگ و پر محتوا بود. اگر افرادی امثال دکتر خزائلی بودند و راهش را ادامه میدادند بی شک الان این همه مشکل گریبانگیر نابینایان نبود.
بازم تشکر میکنم. موفق باشید.

سلام و هزار درود بر دختر نازنین و مهربونم. درسته حق با توست واقعا باید افرادی چون دکتر، الگو و سمبلی برای ما باشند نه از این جهت که فقط پز آنها را بدهیم که البته این هم خوبه ولی مهمتر اینه که تلاش و پشتکارمان را صد چندان کنیم.
ممنون از حضورت و افتخار دادنت

سلام بر عمو حسین وقتتان بخیر
از اینکه با یک انسان توانمند و نابینای دیگه آشنا شدم خوشحالم و متشکر که وقت گذاشتید و این پست رو آماده کردین دارم سخنرانی آقای دکتر خزائلی رو گوش میدم و نکته ی قابل توجه برای من اینه که آقای دکتر چقدر به روز بودن و چقدر اهل مطالعه .باز هم تشکر میکنم پیروز باشید و سربلند

سلام بر مادر مهربون محله.
درسته اهمیت کار دکتر همینه که به روز هستند مسلط بر آنچه که در جریان است و از همه ی تحقیقات و پژوهشها اطلاع دارند آن هم با آن امکانات کم و محدود ارتباطی آن روز.
برعکس امروز ما بطور سازمان یافته و سیستماتیک در جریان تحقیقات علمی در مورد نابینایان و کم بینایان قرار نمیگیریم هرچند که امکانات ارتباطی امروز از قبیل اینترنت با آن زمان قابل مقایسه نیست.
امیدوارم که با همت و تلاش نخبگان و محققین امور نابینایی این نقیصه مرتفع گردد.
از شما مادر مهربان و پر تلاش بخاطر حضور سبزتان در محله و این پست صمیمانه متشکرم و توصیه میکنم که از هم اکنون برای بزرگمهر عزیز برنامه ریزی کنید که ایشان هم در آینده تبدیل به یکی چون دکتر خزائلی شوند.
باز هم ممنون و سپاس از حضورتان.

درود
برادر بزرگوارم عمو حسین تشکر از توضیح مجدد شما .ممنون هستم و مایلم دیدگاه بزرگ و منطقی شما را بستایم .مطمئنا روش شما برای حصول به نتایج ارزشمند بسیار مطلوب و مناسب است .در خصوص جمله مذکور گویا انگشتانمان به غلط لغزیده باشد ؟” کاری بس سخت ” بود که متاسفانه انگشتان من برای حروف اولی درست قرار نگرفته بود و موجبات زحمت شما و دوستانشد و از این بابت عذر می خواهم .

سلام: تشکر بابت مطلب خوبتان.
منم با انتشار مطالبی درباره معرفی مشاهیر نابینای کشورمان بسیار موافقم.
امیدوارم روز به روز قدرت علمی و نبوغ دوستان نابینا بیشتر برای جامعه نمایان بشه.
یک خانواده و دوست و معلم خوب خیلی در پیشرفت یک شخص تأثیر میگذاره.
اگر این عوامل با پشتکار و استعداد و نبوغ ترکیب بشود نتیجه اش تولد چنین مشاهیری میشود.
موفق باشید.

درود بر آقا محسن عزیزم. کاملا درست میگی و ما نیاز داریم که جوانتررها بیشتر سرمایههای معنوی خودشون رو بشناسند. و البته باید تلاش کنیم تا تعداد این افراد هرچه بیشتر بشه که آقا محسن خودتم میتونی یکی از این سرمایهها باشیااا. که الآنم هستی و برات آرزوی موفقیتهای روز افزون دارم. تشکر میکنم از حضورت محسن عزیز.

درود عمو حسین نازنین و تشکر فراوان از شما و شهروز گرامی عمو جان مطلبی را به نوشتهرا در از مجلس گذرانید البته منظور کمک ایشان بسیار کارساز بوده در ضمن دختر ایشان تا سال گذشته در ایران زندگی میکردند فکر میکنم بهتر اینست که شهروز و امیر خان سرمدی اگر تمایل داشته باشند با ایشان مصاحبه ایی را ترتیب دهند بشرط حضور ایشان اطلاعات مفیدی برای بچه ها و محله خواهد بود با سپاس. های اضافه کنم مرحوم خزائلی بود که طرح یا لایحه استخدام نابینایان

سعید عزیز تشکر میکنم از حضور و ابراز نظر و لطفت و اینکه اطلاعات بیشتری از ایشان و خانوادهش به ما دادی. سالها پیش قرار بود بنیاد خزائلی تشکیل دهند و هر سال به افراد دارای شرایط نابینا جوایزی داده بشه که ظاهرا فقط یک بار این اتفاق افتاد و نمیدونیم چی شد که قضیه منتفی شد. بازم تشکر سعیدم ولی کامنتت کمی ناخوانا است هرچه سعی کردم منظورت را از به نوشتهرا در دریابم و ویرایش کنم نشد لطف کن کمی بیشتر توضیح بده. پیروز باشی دوست خوبم.

سلام و درود بر عموی نازنین خودم عمو حسین عمو واقعاً که مطلب عالیی را این جا منتشر کردید میگم چرا ما در مورد مفاخرمان این قد بی توجه هستیم مثلاً همین محمد نابغه یا دکتر محمد خزائلی که دارای دو دکترا و سه لیسانس در آن زمانی بوده که کامپیوتر و کتب بریل که هیچ تقریباً بدون هیچ امکاناتی به این مقام ها و این مراتب والا و بالا رسیده توانسته وارد مجلس سنا شود که ورود به آن کار هر کسی نیست توانسته یک نشریه برای نابینایان در آن زمان ایجاد کند هسته ی اولیه ی بهزیستی کنونی را بنا نهاده چه قد دانش آموز را پرورش داده و مدرسه ی خزائلی را بنا نهاده واقعاً چرا باید ایران سپید که نشریه ی بریل همه ی ما نابینایان ایران است نباید حد اقل یک بخش به ایشان اختصاص میداد عمو ببین توی فرانسه برای لوئی بریل چه ارج و قربی قائلند اما ما چی هیچ فراموش میکنیم که چه مفاخری داریم حد اقل باید توی تقویم رسمی روز سال گرد ایشان را به عنوان روز پدر دانش نابینایان ایران و بنا کننده ی بهزیستی و نابغه ی نابینایان ایران نام گذاری کنند اما دریغ که فکر نکنم اصلاً که بدانند که سال روز وفات این مرد بزرگ کی است
عمو من به خودم میبالم که هم نوعانی و الگوهایی همچون محمد خزائلی یا زنده یاد محمود رضائی را به عنوان الگویی برای درس گرفتن از آن عزیزان که دیگر نیستند دارم که به من درس صبر تلاش شکیبایی و کوشش را آموخته اند امیدوارم که با توجه به زندگی آنان بتوانم روزی با تلاش به هر چه میخواهم برسم هر چند که سخت است اما میدانم به سختیهایی که دکتر خزائلی و مرحوم رضائی که آنان با آن مواجه بوده اند نیست میدانم که آنان با هیچ به این جا رسیده اند ولی ما همه چی را داریم البته درست است که هنوز هم باید بهتر شود و کتب و مقالات و پایان نامه های بیشتری باشد تا بشود تحقیق کرد اما بازم همین امکانات قنیمت بوده و در مقابل امکانات آن دو عزیز خیلی زیاد است
ببخشید که شد یک پست عمو ممنونم بابت انتشار این پست در این جا در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

احمد جان حرفی ندارم جز اینکه لاااایکت میکنم بد‌جووووور. تموم حرفات متین و منطقیه مثل همیشه. آرزو دارم که روزی خودتم یکی از این خزائلیها و رضاییها و نامنیها و سحبانها بشی.
پیروز باشی دوست خوبم.

درود. مرسی عمو من گوش دادم خعیلی با حال بود و انگاری یه کمی لهجه ی فرانسوی داشت خَخ.
خلاصه واقعاً کامل و جامع توضیح داده بود و ای کاش اینا رو یه کسی به رشته ی تصویر در می آورد که بیناها متوجه عمق قضیه بشن.
یعنی یه جوری با تصویر بهشون میشد نشون داد.
البته رادیو نمایش بود فکر کنم یه نمایشی در مورد زندگی نامه ی دکتر ضبط کرده بود که هر چی تو گاگول زدم یزی پیدا نکردم که لینک بذارم بچه ها دانلود کنند نمیدونم اگه تو محله هست که لینک بذارین و اگه هم کسی داره آپلود کنه لینک بذاره.
با یکی از شاگردای خودش هم ازدواج کرده بود اون جوری که من تو نمایش گوش دادم.
فقط میخوام بگم اون وضع اون موقع ما و این هم وضع الآن ما.
باز هم تشکر که یاد بزرگان ما رو گرامی میداری و ما رو با مفاخر خودمون بیشتر آشنا میکنی.
چاکریم به شدت.

سلام.واقعا ممنون از شما بابت این پست.
این مطالب واقعا برای من یه انگیزه ای ایجاد میکنه تا با امید و انگیزه ی بیشتری پیشرف کنم.
حتما سخنرانیشون هم دانلود میکنم.منم علوم تربیتی هستم.اما یک درصد هم نمیتونم مثل این استاد بزرگ تاثیرگذار باشم!موفق باشید.

درود بر نیایش مهربون. تشکر از ابراز لطف و حضورت. ولی چرا نمیتونی مثل ایشون تاثیرگذار باشی دخترم. قطعا اگه بخواهی و اراده کنی میتونی. فقط باید تلاش کنی تلاش تلاش. بچهها باید خیلی وقت بذارید باید خیلی مطالعه کنید باید خیلی زحمت و سختی بکشید. متاسفانه احساس میشه که جوانان امروز برای کسب و دانش تلاش زیادی نمیکنند. فقط در حد گرفتن نمره درس میخونند و همینه که دیگه شاهد حضور و ظهور افرادی چون دکتر خزائلی نیستیم. البته این تلاش نکردن و کمتر درس خوندن چندان کاری به بینا و نابینا هم نداره مشکلیه که گریبانگیر کل نسل جوان شده که بنظر من دنیای مجازی و فضاهای اجتماعی مجازی مثل تلگرام در این رابطه بی تاثیر نیستند خیلی وقت بچهها را میگیره و تازه اونم نه مطالب تحلیلی و تحقیقی بلکه همش سرگرم مطالب کوتاه تکراری و کلیشه ای هستند. هرچند که این امکانات کارایی های مفید و سودمندی هم دارند و در آگاه کردن مردم نقش بسزایی دارند ولی امیدوارم که این آگاهیها عمیق و ریشهدار بشه.
نیایش مهربون شرمنده که در کامنت مربوط به تو کمی درد دل کردم موقعیتش پیش اومد امیدوارم که بخودت نگیری و فکر نکنی که فقط منظورم تو بودی نه کلی گفتم چون بچههای خودم را هم میبینم که اصلا حال و حوصلۀ خواندن و مطالعۀ مطالب تحقیقی را ندارند و اگه یه مطلبی را من براشون بفرستم میگند طولانی بود و نه ما و نه هیچ کس دیگه حال خوندن مطالب طولانی را نداره.
بازم تشکر از حضورت پیروز و مهربان باشی.

آره رعععد گاهی پستای قدیمی بیاند بالا و تجدید خاطره بشه بد نیستاا. مثلا بیاد غلطگیر مهربون افتادم یا فرامرز خسروی یا جناب ملک حسینی.
خلاصه ممنون که همیشه در صحنه ای و لطفت را همواره شامل حالم میکنی. پیروز و مهربان باشی مهربانو رعد.

سلام مجدد.خواهش میکنم.من متوجه منظورتون شدم.
متاسفانه از بس آموزش و پرورش ما از همون دوره ابتدایی بهمون سختگیری کرده که فقط درسخون شدیم نه کتابخون.
تموم تلاشم اینه که بتونم از زندگیم استفاده مفید بکنم.

سلام بر موحد زاده عزیز اولاً تشکر بخاطر اینکه این پست با ارزش و لازم را منتشر کردید ثانیاً من هم یک بار با ایشان دیدار داشتم و از ایشان خواهش کردم که برای نابینایان مدرسه شبانه ایجاد شود که ایشان در این خصوص راه نماییهای لازم راه نماییهای لازم را فرمودند و اقدامات مفیدی به عمل آوردند.. ثانیاً یک خاطره فلخ هم از روز فوت آن مرحوم داشتم که هرگز فراموش نمیکنم. و خاطره آن بود که همان روز در جلسه امتحان کلاس دوره راه نمایی شرکت داشتم که به ناگهان مدیر همان مدرسه آمد و به من تسلیت گفت من که در این مورد بیخبر بودم پرسیدم برای چه و ایشان موضوع فوت دکتر را گفت و و من که دکتر را کاملاً میشناختم شروع به گریه کردم یادش به خیر آن مدیر که نامش آقای تقدسی بود من را به دفتر برد از من دلجویی کرد و به من گفت که اگر بدلیل ناراحتی قادر به دادن امتحان نیستم این امتحان را به بعد موکول کند ولی من نپذیرفتم و همین امر باعث شد که تا زمانی که من در آن مدرسه که یک مدرسه بینایی بود با آن مدیر محترم رابطه بسیار خوبی داشته باشم… رحمت خدا بر مرحوم دکتر خزائلی و و همچنین گرامی باد یاد آن مدیر محترم مدرسه به قول شاعر شهر ما که گفته سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز. مرده آنست که نامش به نکویی نبرند…

حسین جان تشکر از یادآوری که داشتی.
بهتر بود به جای تجدید خاطره با یک پست می‌نوشتی تجدید خاطره با یک نابینای نابغه یا عنوانی دیگر که به این مرد بزرگ اشاره می‌کرد.
خودمانیم این آدم عجب مرد بزرگی بوده است، ولی سوای نبوغ او باید سهم سه ویژگی اجتماعی آن زمان را در موفقیت او هرگز فراموش نکنیم:
نخست آنکه ایشان یک شغل داشته‌اند و مثل بسیاری از نابینایان این روزگار بی‌کار نبوده و غم نان نداشته است، و دیگر آنکه در آن زمان تشکل‌های نابینایی مثل قارچ رشد نکرده بودند که بخواهد برای هر کاری با چنگ و دندان با هزاران هزار تفکر خشکیده این تشکل‌ها مبارزه کند و عمرش را صرف آنها کند. خودش بوده است و خودش. اگر نبوغی از خودش نشان می‌داده، جامعه او را می‌دیده و به توانمندی او ارزش می‌گذاشته است و یک مشت تشکل معلولان و خیریه معلولان نبوده که کاسه گدایی دست بگیرند و به هر بهانه‌ای آبروی معلول را بریزند و زحمات دیگران را از بین ببرند و همه جا جار بزنند که ما نماینده معلولان هستیم.
و ویژگی مهم آنکه آن زمان چیزی تحت عنوان بهزیستی وجود نداشته است که خودش و جامعه فکر کنند بهشت برینی برای معلول ساخته است و در هر چیز ریز و درشت مربوط به معلولان دخالت کند

با سلام و وقت بخیر
در مورد دکتر سوالی از خدمتتون داشتم
ایشون نماینده مردم اراک در مجلس شورای ملی بودند؟
اگه آره چه سالی بوده و اگه مستنداتی دارید ممنون میشم انتشار بدین تا بیشتر با دکتر آشنا بشن
سپاس

دیدگاهتان را بنویسید