خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

آموزش زبان بدن قسمت دوم

سلام به همه نابیناهای سراسر ایرون .
واه واه !عجب هوای گندی خخخ نه مرگی ای بابا منظورم گررم بود . بهبه آدم جونش حال میاد خخخ علی الخصوص توی این تهرون کرو کثیف و شولوغ پولوغ دودی . جاتون خالی . یعنی چشم میدوزم به برگ درختا بلکه ی تکونی به خودشون بدن ،اما دریغ از ی نسیم که اونارو به رقص بیاره . از هوا و رقص برگها بیاییم بیرون .
اگه یادتون باشه پارسال یک پست زدم به اسم آموزش زبان بدن و میمیک صورت . دیگه زیاد به میمیک صورت کاری نداریم . بریم سر حرکات بدن و دستو پا خخخ یا همون زبان بدن ،
و به قول فرنگیا بادی لنگش کن خخخ نه بادی لنگوئچ . نمیدونم خانوادتون چقدر در این مورد باهاتون صحبت کردن . ولی رعد بزرگ سعی میکنه دو سه موردو بگه که امیدوارم نخو داده باشم دست ببین های محله . و اگه من ادامه ندادم سارای یا رهای رهگذری ادامش بدند
پس این پست کوتاه و مختصره
مورد اول :بازی نکردن با اشیائ اطراف :
بازی کردن با انگشتر ،آستین و دسته کلید و ضربه زدن به میز و چک کردن گوشی ؛همه این کارها باعث میشه که طرف مقابل حس کنه که شما به صحبتهاش بی رغبتید . یا اینکه شما رو فردی عجول و عصبی و بی حوصله تلقی میکنند .

مورد دوم : موقعی که دارید صحبت میکنید سعی کنید دستتون روی صورتتون نباشه . هستن افرادی که وقتی حرف میزنن دستشونو مداوم توی موهاشون فرو میبرن یا گردنشونو میخارونن و یا ریش مبارکشونو میکنن خخخ یا پوست لبشونو میکنن ، نمیدونم چطور بگم . البته که من نبین زیاد ندیدم . شاید این کارا مختص ببین ها باشه که عادت کردن با چیزی بازی کنن . و نبین ها ازین کارا نکنند . نمیدونم .خودتون وقتی دارید در یک جمع صحبت میکنید دقت کنید ببینید دستتون در چه حالیه .

مورد بعدی : وقتی آدم ها به خصوص جوونها از چیزی تعجب می کنن دستشونو میذارن روی دهنشون . علی الخصوص دخترا . در حین وااای گفتن چهار انگشتشونو میذارن روی دهن و بعد میگن : نه ،واااای هههه ازین لوس بازیای دخترونه که بدون اینکه بخوان توی خونشونه هاهاها

مورد چهارم :معمولا آدما وقتی دارن فکر میکنن دستشونو میذارن زیر چونشون . فایدش اینه که در این موقع کسی کاری به کارشون نداره و با خودشون میگن آخی کشتیاش غرق شده .
مورد پنجم :آقایون وقتی فوتبال نگاه میکنن و تیم مورد علاقشون گل میزنه دستاشونو میبرن بالا و دست میزنن . البته فک کنم که این مورد غریزی باشه .
مورد آخر :حتما اصطلاح دو دستی تقدیم کردنو شنیدید . بله درسته وقتی برای کسی احترام قائلید باید همراه با دو دست چیزیو بهش بدید . این کار یعنی براش احترام قائلید .
بچه ها این مواردو حتما حتما باید با ی فرد بینا و با حوصله تمرین کنید .

چن وقت پیش یکی از دخترای نابینا که در حدود 40 سالشه بهم گفت رعععد مطلب میمیک صورتو من با دختر خواهرم که ده سالشه تمرین کردم و الان به خوبی همراه با سلام کردن سرمو به سمت پایین میارم . البته فک نکنید این دختر بی کارو بی عار بوده نه . سر کار میره و هرزگاهی با دختر خواهرش مواردیو که توی پست خونده بود تمرین میکرد . و همین حرفش منو ترغیب کرد به انتشار این پست .

********
دوست دارم جناب آقای مهدی ترخانه و ندا خانوم و بقیه کم بیناها کمک کنن که مطالب بهتریو به دوستان بگیم . چون هر چی فک میکنم آبی از ببین های محله که منظورم رهایی و سارای هستند گرم نمیشه .
آخه رهایی تو چه هنرمندی هستی ؟توی ی برنامه مستند دیدم که دقت و زاویه افراد نقاش با افراد عادی خیلی متفاوته .پس چررراااا؟؟
*********
حالا بریم ی مطلب جالب با هم بخونیم

آدم سالم کیست؟

آدمی که با خودش و با آدمهای اطرافش در حال جنگ و ستیز نیست، نتیجتاً حضورش به آدم انرژی میدهد.
بیشتر از اینکه انتقادگر باشد، مشوق است!
بیشتر از اینکه منفی باشد، مثبت است!
بیشتر از اینکه متکبر باشد، متواضع است!
بیشتر از اینکه بخواهد خودنمایی کند، دوست دارد در یک فضای اشتراکی، دیگران را ببیند و همینطور خودش هم دیده شود!
با آدم سالم، شما بهترین بخش وجودتان بیرون میاد، یعنی از آن دسته آدمهایی نیستند که شما آماده میشوید که با آنها کشتی بگیرید!
آدم سالم زیباییها را میبیند و به زبان میاورد!
آدم سالم خوش خلق هستش، مزاح و طنز خوبی داره!
آدم سالم همانی است که میبینید، فی البداهه است!
خلاقیت دارد، برخوردش محترمانه است، حرمت شما حفظ میشود، میتوانید به او اعتماد کنید، احساس امنیت کنید!
آدم سالم کنترل نیاز ندارد، تحقیر نیاز ندارد، تسلط نیاز ندارد!
آدم سالم با مجموعه رفتارهایش به شما احساسی را میدهد که در حقیقت شما خود را مثبت تر و بهتر از آنی که هستید؛ میبینید!

۱۱۷ دیدگاه دربارهٔ «آموزش زبان بدن قسمت دوم»

هاهاها خیییلی هم خوب که با بند و قفل ساعتت بازی میکنی .
فقط مواظب باش وقتی به کسی علاقه مندی و داره باهات حرف میزنه با ریشو گوشیو موبایل و بند ساعتو سیبیلت بازی نکنی خخخ
میگم آیا نبین های واقعی هم وقتی دارن حرف میزنن دستشونو توی صورتشون میبرن؟؟؟؟
آخه بعضی از ببین ها موقع حرف زدن و یا گوش کردن به حرف کسی همش دستشون توی صورتشونه .
در ضمن دست کسی که اون پست پارسالو به این پست اضافه کرد درد نکنه . کار جالبی بود . خوشحال شدم . چون آشم لعابدار و قاطی پاطی با طعم همه چی شد هههه

سلاااام . آدم سالم برای چی بجورم ؟؟
راستی میدونی کردهای کرمانشاه اصطلاح بجورو کی و برای چی استفاده میکنن ؟؟
نمیگم خخخ
جناب مظاهری عزیز این دو دستی تقدیم کردنو کی باهات کار کرده ؟آیا الان بلدی این کارو انجام بدی ؟چه مدت طول کشید تا یادش گرفتی ؟؟

درود رعد عزیزم.آدم سالم ,لایک.در مورد پست هم راستش حرف قابل عرضی ندارم.شاد باشی و تندرست و حال دلت خوش و لبت خندون.تو یکی از اون آدمای سالمی هستی که ب من یکی انرژی خوبی میدی.خدا همراه لحظه لحظه های زندگیت دوست مهربانم.

من خودم همش دستم تو موهامه وقتی روسری سرم نباشه…خخخخخخخخخ… اینقد که اعصاب مخاطبم خورد میشه میزنه پسِ کله م…هاهاههاهاهاهاه…
چرا با تو پارتی بازی میکنه وُرد پِرس با من لجبازی؟
خدا مرگش بده پستمو خورد مث بُز… وُرد پِرسا میگم…هاههاهاهاهاها
کی گفده من نقاشم؟ من یه خرس خوابالوئم فعلاً فقط… شب بخیر…خخخخخخخخخ…

حتما با همون دستات میوه هم برای مهمون پوست میکنی ؟؟
خرس قهوه ای پسر شجاع پست ویژه عیدتو خورد . کوفتش بشه .
رهاااایی تو ی نقاشی . خیلی دوست داشتم منم میتونستم نقاشی کنم . ولی خیییلی سخته . بچه دستتو از دماغت بکش بیرون . اه چندششش .

دیدین یه وقتایی یه چیزایی رو بهت میگن که ، خودت هیچ وقت بش توجه نداشتی !خخخ اون وقت وا مصیبتا ، میشینی هی فکر میکنی ، هی فکر میکنی اما هیچی به یاد نمیاری ، الان دقیقا حال الان منه!!! فعلا فقط اینو خوب میدونم که ، وقتی دارم با بقیه صحبت میکنم خییلی پیش میاد که با انگشتام و وسیله ها ویژه گوشیم بازی کنم !!!این شده واسم یه عادت ، مرسی جالب بود

عزیزم همه آدما معمولا با ی چیزی بازی میکنن . اما این ور رفتن با گوشی و انگشتر و غیره گاهی اوقات واقعا بده . مثلا وقتی داری با رئیست توی یک جلسه به صورت خصوصی و جدی حرف میزنی .ببین ها معمولا به چشای همدیگه نگاه میکنن و به نظرم وقتی نابینا توی چشاشون نگاه نکنه بیشتر به حرکاتش دقت میکنن .
دختر خوبم انگاری ی جورایی بی حالی ؟حسم میگه حست به رنگ بی رنگیه . چرا ؟

سلام رعد جونم.مرسی بابت پست عالیت.
من خودم رو حرکات دست و صورت و سر و یا خلاصه زبان بدن حساسم و خیلی برام مهمه
رعایت کنم.
حوصله ی کسی هم نداشته باشم حرفشو جمع میکنم و نمیذارم با این کارا بفهمه خخخ.
موفق و شاد باشی

نیلی عزیزم وقتی بچه ها به من میگن رعععد جونم میدونی یاد چی میفتم ؟یاد کارتون سندباد که کلاغش بهش میگفت سند باد جونم ههههه اون کلاغه در اصل ی دختر زیبا بود که به دست جادوگر تبدیل به کلاغ شده بود خخ.
اوه معلومه دختر باهوشی هستی که میتونی صحبتو جمع کنی خخخ از اونجایی که من رععد حفاظتی و آمار گیرم اومد توی دستم که کم ببینی . از صفحه خونا استفاده میکنی یا نه ؟

راستی رعد عزیزم.
اگر یه لطفی هم بکنی واقعا ازت ممنون میشم.شاید خیلی ها دوست دارن بدونن و بلد باشن.
یه حرکاتی مثل بای بای کردن یا دست تکون دادن و یا علامت پیروزی یا چیزایی مشابه اینارو هم اگر توضیحشو بذاری واقعا عالیه.
شاد باشی عزیزم

نیلوی عزیزم رعد جونمو خیلی دوست داشتم . عزیزم رسمیتره .
خب میبینم که حسابی میبینی و با زبان بدن بلدی حرف بزنی . به نظرم بیا با سارای دست همت به هم بدید و این مواردو آموزش بدید .
رععد سنو سالی ازش رد شده . تو جوونیو و سارای هم دقیق . آره دخترم با هم شروع کنید

سلام مجدد به رعد جونم.
وای شما از کجا فهمیدی!؟؟؟بله کمبینام اما از صفحهخونا استفاده میکنم.
من؟؟؟یه هم چین پستی؟؟؟بعید میدونم بتونم.
خیلی بهتره شما یا سارای عزیز و رهگذر گرامی این کارو بکنید.
واقعا مهم و لازمه به نظر من.شاد باشی!‏

سلام رعد
دختر تو چقدر نوخودچی من و رهگذر و میخوری تو سایت عه
خخخخ
به نظر من خیلی از این عادت ها اصلا هم زشت نیست
مثلا من خودم خیلی موقع حرف زدن موهامو که از گیره زده بیرون میدم پشت گوشم یا بیرون مدام با فرو کردن انگشتم توی روسریم چک میکنم موهام از بغل روسریم بیرون نزده باشه
چه ایرادی داره؟
اتفاقا بعضی از این عادت ها ملاحت و متانت خاصی هم به بعضی ها میده
مثلا بعد اینکه موهاتو دادی پشت گوشت یه لبخند هم بزنی و سرتو بندازی پایین
مثلا خیلی دختر خوب و خانومی هستی و غیره
خخخخ
البته بستگی داره با کی حرف میزنی
چه حرفی میزنی
خخخخخ
ولی این بازی کردن با وسائل و انگشتها خوب نیست
آدم میشه مثل بچه کوچولوهای خجالتی
ریش و سبیل هم که حالم بد میشه خخخ
مخصوصا سبیل
وااای
بعضی ها سبیلاشونم میجون موقع حرف زدن یا فکر کردن یعنی یه وضعی
خخخخ
بذار ببینم باز یادم میاد مینویسم

بله این مواردو بیشتر باید توی مجالس رسمی رعایت کنیم .
وقتی برای ی دختر خواستگار اومده به نظرت خوبه با موهای دم موشیش بازی کنه . بعد موها بره توی چایی مادر شوررش یا توی ظرف شیرینی که قراره بره جلوی دسته آقای دونات نه دوماد هاهاها
بله سارای هر وقت دیدی یک مریخی سیبلشو میجوئه برو براش سس هزار جزیره بیار که بریزه روی سیبیلش هاهاها
شکلک سارای در حال بالا آوردن و تا چند روز به یادآوردن و غذا نخوردن خخخخ

خب اون وقت که روسری سرمه با موهام بازی نمیکنم.
بعد هم وظیفه برادره دیگه توی مراسم خواستگاری پذیرایی کنه من که پذیرایی نمیکنم خودم هم مهمون ویژه ام سنگین رنگین فقط خوش آمد میگم میشینم گوش میدم به حرف بزرگترها تا بگن برید تو اتاق حرف بزنید
خخخخ
این مراسم مسخره چایی آوردن فقط تو فیلمای آب دوغ خیاری ایرانیه دختر چایی میاره بعدش پسره تو چشاش نگاه میکنه و دختره خجالت میکشه و دست پسره میلرزه و یه خورده چاییش میریزه
هاهاهاها
نداریم دختر جان از این چیزا
داماد باید تو چشم داداشم نگاه کنه
خخخخ

وااای
راجع به دو دستی تقدیم کردن
من یه استاد داشتم که هنوزم باهاش ارتباط دارم
یعنی به قدری مبادی این نوع آدابه که من واقعا معذب میشم و خجالت زده
یه خودکار میخواد بده دو دستی میده
یه کاغذ میخواد بده دو دستی میده
من موقع هدیه دادن رعایت میکنم ولی وقتی ارتباط زیاد باشه مواردی که رد و بدل میشه زیاد میشه واقعا سخته هی دو دستی تقدیم کنی یا اینکه یکی اینطوری برخورد کنه مثل همین استادم که من هر وقت میرم پیشش یه چند کیلو وزن کم میکنم تا برگردم خونه

مسلماً این استاد مودب در جمعهای دوستانه و خانوادگی این کارو نمیکنه . در ضمن بد نیست که آدم مُفتی مُفتی چند کیلو کم کنه هههه
واقعیتش منم فقط هرزگاهی دو دستی تقدیم میکنم .
سارای چرا اینقدر قیافت زرد شده ههههه
میگم بیا با نیلو جون من ی پست مشترک در ادامه این زبان بدن بزنید . آفرین

سلاااام بازم یه پست فوق العاده از یه انسان فوق العاده
مرسی رعد عزیز
من موقع تعجب انگشت رو دهنم میذارم فقط دقت نکردم چند انگشتی خخخ یعنی من سوسولم آیا؟ خخخ
خب من عادت ندارم موقع صحبت کردن کار دیگه ای هم انجام بدم اغلب دستهام رو میذارم رو هم و میشینم و تا حد امکان به طرف صحبت کننده نگاه میکنم
موقع فکر کردن هم دستم رو میذارم زیر چونم و فکر میکنم خخخ خودم زیاد از این مدل خوشم نمیاد باید یه کار دیگه انجام بدم حس میکنم یه کم مردونه ست
رعععد چقدر کم بود میشه ماهی یه بار از این پستها بزنی؟

اینم ی کامنت از ی دختر خاص و زبرو باهوش و زرنگ
سوسول خخ اگه نظر عدسیو بخوای تو پادشاه و فرمانروای سوسولا هستی یوهاهاها
قراره سارای با همکاری نیلوی نیلی جان ادامشو منتشر کنن . در ضمن سارای گاهی اوقات ویس هم میذاره داخل پستای اینچنینیش .
ی پستی با هم بزنن که بیا و بپرس

سلااااام.
آورین آورین. پست خوبی بوداااا.
دقیقا باید این نکته هایی رو که گفتی رعایت کنیم. یعنی اگه همه اینا رو با هم رعایت کنیم تازه می فهمیم که عادل فردوسی پور تو برنامه نود چقدر جونش تو عذاب بوده! از یه طرف با خودکار بازی می کنه، از یه طرف ابرو میده بالا، از یه طرف موبایلش رو بر می داره، از یه طرف دماغشو می چرخونه، از یه طرف دستش رو موس لپتابشه، از یه طرف داره گردنش رو مثل مرغ تکون میده و یا صاف نگه می داره، از یه طرفم داره صندلی رو می چرخونه، خخخخخ خخخخ خخخخخخخخ
احسنت بر تو ریش سفید محله. خخخخخ آورین آورین
به چیزایی مثل بازی نکردن با دستمال کاغذی و جا کلیدی و خودکار در هنگام صحبت کردن هم باید اشاره کرد و همچنین نگاه کردن بیش از حد به اطراف نیز نوعی بی احترامی به طرف مقابل است.
باز اگه چیزی بود میام میگم.

میگم ریش سیاه محله بد نیست که تو و مهدی ترخانه که قبلاً ببین بودید بیایید و خیلی چیزارو که آقایون نبین باید رعایت کنند بگید .
ترخانه که توی پست قسمت اول آداب نشستن در مراسم ختمو اونقدر دقیق گفت که من فکر کردم داره میبینه و همون لحظه کامنت میده .
دوباره منتظرت هستم شاعر پیشه خخخ

سلام بر نوۀ خودم ، اسرائیل خوش گذشت ؟؟ هههه
دلم برات تنگ شده بود . میدونستی که باعث ی شوک حسابی در رعععد شده بودی ؟ ههه
میگم تو که کم ببینی خیلی ازین حرکاتو بلدی . راستی چه خبر از پدر پریت خخخ پری نه پدر پروازت هاهاها

سلام بابایی
منم دوست داشتم بپرسم که چرا این قبیل نوشتهها رو ادامه نمیدی هاااااان؟
البته من نیم بینا بودم کم کم رو به خاموشی نهادم خخخخ
ولی الآن خاموش خاموش نیستمااا
چه خوب این زبان بادی مادی رو ادامه بدی خیلی از ماها بهش نیاز داریم
ممنونم

سلااام عطایی . چه خوبه که هستی . چه خوبه که میایی .
راستش امسال باید تابستون هم برم سر زمینای کشاورزی ی قُل دو قُل هاهاها
بعدش اگه اون دخترم که غیر گوشکنیه بهم نمی گفت که حرکت مخصوص سلامو یاد گرفته ،
فکر میکردم این جور پست ها کارآیی نداره.

در مراسم ها وقتی طرف می نشیند یا باید چهار زانو نشست و جوری که نه زیاد کمرت خم بشه و نه زیاد صاف ولی اگه دو زانو نشستیم سعی کنیم صاف بشینیم. حتی دیدم که طرف دو زانو می شینه ولی بازم کمرش خمه. انگار که می خواد مشق بنویسه خخخخ.
بعضی ها هم وقتی چهار زانو می نشینند دو دستشان را از پشت به روی زمین می زارند و انگار که دستشان حالت تکیه گاه دارد که اینم بازم یه بی احترامی به طرف مقابل است. به خاطر اینکه انگار طرف احساس می کنه ما مجبور شدیم جلوش بشینیم و حرفشو گوش کنیم. این کار ممکنه یواش یواش به سمتی پیش بره که حتی طرف بخواهد پایش را هم دراز کنه. یا مثلا طرف جلوی ما نشسته و زانوهایش را خم کرده و بغل کرده. اینم چندان حرکت جالبی نیست و بهتره درست بشینیم.
تنها در یه صورت می تونید زانوهایتان را بغل بگیرید که شکست عشقی خورده باشید و در این صورت است که رعععععد بزرگ یه دختر نبینک خوب براتون ردیف می کنه و بادا بادا مبارک بادا ایشالله مبارک بادا خخخخ هههاهاهاهههاهاهاهاهاهاهاها
الفراااااااار

سلام عرض میکنم خدمت رعد بارانی محترم و مهربان عید سعید فطر را با تأخیر خدمت شما تبریک عرض میکنم. مطلب بسیار جالبی رو یادمون دادید از شما سپاسگزارم. من وقتی ایستاده مشغول حرف زدن میشم هیچ حرکتی از خودم انجام نمیدم. مواقعی که انگلیسی صحبت میکنم هیچ حرکتی ندارم و معلم ما به من میگفت باید بادی لنگوییج داشته باشی و من نمیتونستم این کار را انجام بدم. انشا الله به زودی ما صدای شما را در محله بشنویم. با تشکر زیاد از شما که به فکر ما هستید.

البته به نظر من یاد گرفتن تمام موارد بادی لنگوئچ کار سختیه .
ولی نظر رعد اینه که چند مورد هم یاد بگیرید خیلی خوبه .
در ضمن مگه به سرت زده که شنواییتو از دست بدی که میگی رعععد صداتو بذار توی محله خخخ
مهدی خوبه ؟تو زنو بچه داشتی یا مهدی ؟

بچه ها تو همین مسابقات فوتبال، بازی آلمان و اکراین بود فکر کنم. سرمربی آلمان دستشو کرد تو دماغش و بعد نوش جانش کرد خخخ. در کل همچین شخصیت بزرگی در مقابل دهها دوربین همچین حرکتی کرد که کلی سوژه شد. نتیجه این که فقط نابیناها از این حرکات عجیب و غریب ندارن. والله من تا حالا نابینایی که تو جمع دماغ بخوره ندیدم خخخ.

شبو شور من کجا گفتم نبین ها حرکات عجیب و غریب دارن ؟
من توی عمرم هم تا حالا ی نبین واقعی و اصیل ندیدم . عصمتی که از ده سالگی نبین شده بود . خاور هم که کم ببین بود .
میگم خوردن آتاشغالای دماغ که نشون دهنده خوشحالیش بوده خخخخ شاید هم نشانه اندوهش خخخ مردای آبرو بر . بیچاره زنش چقدر حرص خورده . خخخ

چند تن از مردان سرشناس خانواده سلطنتی بریتانیا معروف به این هستند که هنگام قدم زدن سر خود را بالا نگه می دارند، چانه را جلو می دهند و با یک دست، ناحیه مچ به پایین دست دیگر را در پشت خود می گیرند. این علامت نه تنها توسط اعضای خاندان سلطنتی بریتانیا استفاده می شود، بلکه بسیاری دیگر از اعضای خاندان های سلطنتس کشورهای جهان از آن استفاده می کنند.

در مراتب پایین تر، این علامت توسط پلیسی که نگهبانی می دهد، مدیر مدرسه هنگامی که در مدرسه قدم می زند، پرسنل ارشد نظامی و سایر صاحب منصبان مورد استفاده قرار می گیرد. این حرکت حاکی از برتری و اطمینان به خود می باشد.

علامت «مچ در دست» نباید با علامت «گرفتن ساعد با دست دیگر» که نشانه رنجش و ناکامی است اشتباه گرفته شود. در این حالت، یک دست ساعدِ دست دیگر را خیلی سفت می گیرد انگار که یک دست در تلاش است تا دست دیگر را از حرکت باز دارد. جالب اینجاست که هر چه بیشتر دست به سمت بالا حرکت کند، میزان عصبانیت فرد بیشتر شده است.

یکی از اشارات غیر کلامی که کمترین توجه را به خود معطوف داشته اما از بیشترین قدرت برخوردار است، توسط کف دست انسان ارایه می شود؛ و زمانی که به نحو صحیح مورد استفاده قرار می گیرد توشه ای از اقتدار برای استفاده کننده اش فراهم می کند و قدرت صدور فرمان سکوت به دیگران را می دهد.

در حرکات کف دست، سه حالت اصلی وجود دارد: کف دست رو به بالا، کف دست رو به پایین و کف دست بسته با یک انگشت به حالت اشاره. تفاوت بین این سه حالت را با یک مثال مشخص می کنیم:

فرض کنیم که از شخصی درخواست می کنید که جعبه ای را بلند کند و به نقطه دیگری در همان اتاق حمل کند. فرض را بر این می گذاریم که شما از یک نوع آهنگ صدا، کلمات و حالت چهره استفاده می کنید و فقط حالت کف دست های خود را تغییر می دهید. حالت کف دست رو به بالا به عنوان یک حرکت غیر تهدید آمیز و سلطه پذیر استفاده می شود که یادآور التماسِ گِدای خیابانی است.

زمانی که کف دست برگشته و به سمت پایین است، بلافاصله اقتدار را تداعی می کند. شخصی که از او چنین درخواستی شده، احساس می کند که برداشتن جعبه یک فرمان است.

کف دست به صورت مشت بسته شده و انگشت اشاره تبدیل به یک چوب نمادین گشته که از آن طریق سخنگو مجازاً مخاطب خود را به تسلیم می کشاند. استفاده از انگشت اشاره یکی از ناراحت کننده ترین اشاراتی است که یک شخص می تواند در حین صحبت کردن به کار ببرد.

رعد واقعا پست جالبی بود
من رفتم کلی راجع بهش مطلب خوندم
تحلیل حرکات سیاست مدارها و مکنونات قلبیشون و فکریشون واقعا برام جالب بود.خیلی ممنون باعث شدی اطلاعاتم زیاد بشه بیشتر بخونم راجب این موضوع.خیلی هاشو من نمیدونستم.

سلام دوستم.
مدتیه ازت بیخبرم. حالگت خاصه؟
پستت عالی بود سعی کن ادامه بدی یا دوستان رو به این کار تشویق کنی.
منم معمولا وقتی نشسته ام صورتمو سمت مخاطبم میگیرم و با صحبتاش سرمو به نشونه تعیید تکون میدم وقتی هم سر پا ایستادم باز سعی میکنم دقیق به طرف نگاه کنم و اگه مخاطبم رسمی باشه معمولا دوتا دستامو به هم حلقه میکنم و بدونه حرکت وایمیستم.
ولی نمیدونم چرا یه سری از نبینها همیشه در هر حال سرشون پایینه و یا تکون تکون میخورن چه سر پا چه نشسته. این کار خیلی رو نرو منه با اینکه نمیبینم و فقط از روی صداش تشخیص میدم حالا وای به حال کسایی که میبینن.
به هر حال مرسی از پستت عزیزم همیشه سلامت باشی.

آره منم ی بار ی پسرو توی اتوبوس دیدم که برای خودش بدنشو تکون میداد و بیشتر سرشو . دوستم فک کرد که از لحاظ عقلی مشکل داره . ولی من آگاهش کردم و گفتم ببین ها به خاطر دیدن یاد گرفتن چه حرکتیو چه موقع انجام بدند . بعد برای اینکه مطمئن بشه رفتیم جلو و باهاش صحبت کردیم جالب این بود که سرشو به سمت ما نچرخوند . ولی خیلی لفظ قلم صحبت کرد . دوستم گفت چرا روشو به سمت ما نچرخوند ؟
منم گفتم چون به خوبی تشخیص نداده صدا از کدوم سمت میاد هاهاها الکی مثلا متخصص هستم

سلام رعد.
مرسی باز هم یه پست عالی و مفید.
من هم وقتی از حرف زدن کسی خسته بشم به یه بهانهیی اون طرف را ترک میکنم یا حرف را عوض میکنم… مگر اینکه چی بشه که نتونم برم و یا بحث را عوض کنم اون وقت هست که با موهام بازی میکنم..
مطلبت عالی بود.. کاش ما هم از این آدمهای سالم باشیم؛ خصوصا خودم را میگم..
باز هم مرسی رعد.
امیدوارم که هوا کمی بهتر بشه تا تو شاد بشی.
اینجا که هوا خنک شده و قراره خنکتر هم بشه..

الو الو اونجا شبکه سلامته . رعععد بزرگ به همراه چند عدد نبینک و ببینک و نبین محترم میخوان بیان اونجا خخخ
عزیزم تو انرژی مثبتی . تو اند مش سلامتی.
خوش به حالتون . منم میخوام بیام خونتون چن وقتی مهمونی .

سلام سعید دانا .
میگم معلومه پست قبلی منو که خاطرات بچگیم بود نخوندی خخخ مهربان خانم کاظممیان کلی از دستم حرص خورد و گفت این چه پستی بوده هاهاهو هو . ولی خب رععععد در کودکی خیلی مردم آزار بود . برو بخونش که اون موقع دیگه بهم نمیگی پستات آموزندس خخخ

سلاااام سلااام و درووود بر کبییییر رععععععععععععععد محله میگم اول معذرت که دیر به این پست اومدم امروز اصاً وقت نکرده بودم بیام محله راستش رو بخوای داشتم آموزش اندروید با اون صفحه خونای با حال آموزش آقای امید هاشمی رو میگوشیدم و نت برداری میکردم تا وقتی که گوشیم که فک کنم دیگه تا آخر هفته ی دیگه برسه به دستم در این خصوص واسه کار کردن با گوشیم مسلط شده باشم, به هر حال رععععد کبیر گوشزد کردن این موارد واسه ما نبینا خععععععععلیییییی عااااااالیییی هستش چون که وقتی ما آقایون داریم با یه خانم متشخص حرف میزنیم به این موارد عمل کرده تا وقتی اون داره با ما صحبت میکنه پشیمون نشه که چرا با یک آقای نابینای بیتفاوت داره حرف میزنه و شاید هم بهش بر بخوره فک کنم این موارد واسه ما مجردا بعداً که متعحل شدیم در مورد هم صحبتی با همسرمون خعععععلی بتونه به کار بیاد من که رفتم اولین پست رو هم در این زمینه بخونم تا وقتی دارم با هم کار خانمم هم کلاسی خانم یا دوست دخترم یا همسر آیندهم صحبت میکنم به یه هم صحبتی خوب مبدل بشم به هر حااااال کماکان یا شما یا ننه رهگذر یا سارایی این پست رو ادامه بدید خب ما رفتیم واسه بازی آلمان و خوروسا یا همون فرانسه به هر حااااال مرسی بابت این پست عالی و مرسی بابت این نکات آموزنده و عالی در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

پسر همسایه گوشی و لب تاپ مبارک . دعا کن رعد بزرگ هم اول سلامتی و بعد ی خونه بزرگ و سه خوابه بخره خخخخ میگم احمد آره وقتی داری با ی دختر حرف میزنی حتما و حتما به طرف اون نگاه کن . چون ببین ها دست خودشون نیست و اگه صورتت سمت دیگه باشه فک میکنن حواست جای دیگس .

سلام رعد بزرگوار شرمنده بدون عرض ادب خدمتت آمدم و رفتم آخه این ارسال پست اعصابم رو خراب کرده بود و اگر راستش رو بخواهی کل نوشته ام دو بار از بین رفت هاهاها آخه نوشته ام را کات کردم و آوردم اینجا کپی کردم اما ارسال نشد که نشد و نوشته ام را اشتباهی پاک کردم از پستتم تشکر عالی مثل همیشه

سلام.ببخشید که من زیاد میام.
آخه این موضوع خیلی مهمه.
من یک بار دیگه از رعد جونم و بقیه بیناهای محله میخوام اگه
میتونن این کار زبان بدن رو ادامه بدن.
خیلی از چیزها هستن که باید بدونیم و خیلی مهمه.
همیشه خندون باشی رعد جونم

دخترم زیاد میام چیه ؟نیلو جان قسمت اول این پست هم بخون . لینکشم توی همین پست هست .
تا خدا چی بخواد . کمی کار سختیه . ای کاش رهایی و سارای و قبلا بدیده ها و کم ببینا دست به دست هم بدند و ی آش شله قلمکار بار بذارن . مرسی که هستی . امیدوار شدم

درود. مرسی رعد حتماً ادامه بدین و من هم سعی میکنم رعایت کنم
بعدش ولی بنظرم به کسی پیله نکنیم تا رفتارشو عوض کنه باید خودش بخواد.
میگن یه بنده ی خدایی بوده این بنده ی خدا ریشهای بلندی داشته
یه بار یکی بهش میگه بینم تو وقتی میخوابی این ریشا رو میذاری زیر پتو یا سر پتو
خلاصه این یارو شب میاد بخوابه.
ریشا رو میذاره سر پتو میبینه خوابش نمیبره اذیت میشه.
میذاره زیر پتو باز هم اذیت میشه خوابش نمیبره
شب تا صبح ذهنش درگیر این ریشا میشه که چه کارشون کنه.
فرداش میره پیش طرف و بهش میگه خدا بگم چه کارت کنه دیشب واسه خاطر حرفی که زدی خوابم نبرد خَخ.
به قول یکی از دوستان مطلب سنگین. نیم ساعت هوا خوری خَخ.
وای که چه قد گرمه واقعاً. خدا بهمون رحم کنه فقط همین.

نه پسرم پیله چیه ؟واقعیتش ی ماه پیش وقتی داشتم با یکی از نبینک های غیر گوشکنی حرف میزدم گفت خبر نداری که دیگه موقع سلام کردم سرم هم تکون میدم و دیگه حرکتم خنده دار نیست . گویا چن ماه دختر خواهرش در تایم های کوتاه باهاش کار کرده بود .
از گرما نگو که من به گرما میگم مرگا هاهاها

چیطوری داداشی؟ هنوز تو میمیکی؟ خخخخخخخ… هی پسر به دخترا بگو که زشته گل و گشاد بشینند.. وقتی میشینن باس یه پاشونا بندازن رو اون پاشون و سر و سنگین باشن…خخخخخخخ… البته این مال نابیناها نیستا… بیناهام خل و چلن اکثر اوقات تو این ظرایف… هاههاهاهاهاهااه… میتونیم وقتی رو کاناپه نشستیم تکیه بدیم.. نیاز نیس برای نشون دادن ادبمون سیخ مث آدم آهنی بیشینیم… تکیه بده پاتو بنداز روپات و ریلکس باش… چایی و شربت بت تعارف کردن مث قربتیا تا تهشا نخور… یوخده تهش بذ بمونه… وقتی چیزی میخوای از کسی بگیری به نشونه احترام کمی خم شو به سمت مخاطبت و دو دستت رو ببر سمت مثلاً سی دی یا کتاب یا هر چیزی که داره بت تعارف میشه…
وقتی توی دفترت نشستی و کسی وارد میشه حتماً از جات بلند شو… من خیلی از آقایون رو دیدم که از جاشون وخنمیسن وقتی یه خانم وارد میشه… این آقایون کتک نیازن…هاهاهاههاها…

دخترا گلو گشاد نشینید . آره این خیلی مهمه .
رهایی من همیشه شربت های سنتی و خاک شیرو تا ته میخورم ولی چایی رو توی عمرم تا ته نخوردم . یعنی تا ته لیوان خوردن باعث شده که به رعععد بگن غربتی ؟؟???
خودشونن هاهاها

سلام سعید . شما لطف داری . پارسال هم قسمت اول این موضوعو منتشر کردم که لینکش توی همین پست هست . میدونی اگه من با نابیناها در ارتباط بودم خیلی بیشتر میدونستم چی بنویسم . ولی خب فقط گهگاهی در حد مترو و اتوبوس و خیابون میبینمشون

سلام بابایِ فرتوت !علیل !و سالخورده ام !شنیده ام ک از غمِ پسر تحصیل کرده ات !آن مایه افتخارت !آن بزرگوار ترین پسرت !جناب پرواز !فرسوده گشته ای و در اوان پیری و ایام ریزش دندانها از سویدایِ دل ناله همی سر میدهی ک وای و فغان از هجر فرزندِ دکترم !فغان و صد افسوس از نبود آن ماه مسلم !!!!!
آمدم تا از ظلمات زندگی نجاتت دهم و ببارم از نور وجودم بر سراپرده وجودِ خسته و بینورت !!!!!!!

به راستی ک خورشید چقدر حقیر است پیش ماهتابِ آسمانی ام .و ماه چقدر بی ارزش است در قیاس با انوار مهربانی ام.
بنگر پدر !بنگر که سعادت بر تو روی آورده تا دقایقی هرچند اندک !آفتابِ مهربانی ام بر آسمان ابری ات طالع گردد @!@@@@!#$
هععععععععععععععععععععععععع
پستتم خوب بود @همین ک در اعتلای فرهنگ نابینایان میکوشی تچکر ویجه !!!!

کانفیوز جان نگران نباش همون طور که سالیان سال دارم خرج بیمارستان و قرصها و روان پزشکای تورو میدم این آخر عمری خدا بزرگه .
سلام کانفیوزی خوبی ؟چه میکنی با ریزگردهای شهرتون ؟؟هوا اونجا خنکه یا مثل شهر ما مرگا احاطش کرده ؟

سلام بر رعد عزیز.
به قول خودت با وجودی که معاشرت با نابیناها شاید به اندازه کافی نباشد ولی جرأتت ماشاء الله به زنم به تخته بسیار هم ستودنیست.
به خاطر حاشیه دار شدن اینجور پستها بعضی ها با وجود تجربه ی بیشتر حوصله و شهامت کافی رو برای بیان این مطالب شاید نداشته باشند.
امیدوارم بتونم مطالب خوب و آموزنده شما رو به کار ببندم.

سلام محسن خان با کیاست .
از تو چه پنهوون من توی چند گروه نبینکهای خوب که خودم تشکیلش دادم میام متن پستهامو منتشر میکنم . و جالبه که اونجا خیلی راحت و بدون ترس به دخترها خیلی چیزارو میگم . اونا هم تجربیات خودشونو میگن و کلی میخندیم . کسی هم چیزی بهش بر نمیخوره . اونا ایمان دارن که من از ته قلبم دوسشون دارم .
در ضمن هر وقت ببینم اکثریت دلخور میشن اون موقع ی فکر دیگه ای میکنم . من توی عمرم با یک نابینای واقعی برخورد نداشتم . با دو تا نابینایی که قرار گذاشتم از بدو تولد نابینا نبودن . توی ی گروهی یکی از دخترا گفت نابیناها عادت دارن با دست چشماشونو می مالن و دلایلش هم گفت .
من آوا و فریاد آسمانیم . رعد غرنده . گرچه آواز من شمارا خوش نباشد ولی من مژده باران همی دهم .
مرا گوش فرا دهید که رفتنیم . ههههه
مرسی محسن

رهایی یکی از نبینکهایی که تو میشناسیش به من پیشنهاد داد که ی سری از حرکاتی که مخصوص خانوما و دختراس رو بهمون یاد بده . رهایی فک کنم تو خیییلی خوب توی این موارد سر رشته داری .
به خواسته نبینکهای من گوش کن تا دعای رععد منسوب به شانسعلی خان پشت سرت باشه . سارای هم کمکت میکنه .

اعه اعه من میگم چون تو هنرمندی ظرافت های حرکات لیدی هارو خوب میدونی . رعععد پیر که با این سیبیل کلفت و شلوار کشی و وزن ۵۵۹ گیگا گالونی که از پس این جور پست های دخترونه بر نمیاد خخخ

سارای؟کو؟کجاست؟مگه سارای هم داریم اینجا
رعد عزیز خب خودت بزن دیگه عزیزم
بعد هم اون نبینک از تو خواسته پست بزنی حرفشو گوش کن
ببین رعد دخترایی که من دیدم هیچ کدوم حرکات غیر عادی و بد نداشتند
والله من باید پیششون لنگ مینداختم اینقدر خانم و مودب بودن
همین فرزانه هم که اینجاست
یه پارچه خانومه
مودب خشگل هنرمند باسواد همه چی تمام زبرو زرنگ
من چیزی برای یاد دادن ندارم براشون که عه

من نبین و نبینکی ندیدم که بگم حرکاتشون متعارفه یا غیر متعارف . اینجا ما ی چیزایی میگیم حالا ممکنه خودمون هم رعایت نکنیم . سارای پارسال ی پست زدم با عنوان چگونه خانه ای مرتب داشته باشیم .منی که کلی نامرتب و شلخته پلخته ام سعی کردم نحوه تمیز کردن خانه رو اصولی توضیح بدم خخخ به خاطر اون پست ی تازه عروس نبین که همسرش هم نبین بود از اونور ایرون توی اسکایپ با من دوست شد . خیلی وسواس و مرتب بود . عشق تمیز کاری داره . بهش گفتم دیگه کوتاه بیا . ولی خب با خوندن اون پست به خیلی چیزا هم رسید که مادرش بهش نگفته بود . حالا به نظرم وظیفه ما ببین ها اینه که بگیم اونی که بلده که خدارو شکر . اونی هم که نابلده که به بلدستون میرسه هاهاها
همین مشتبهی اگه اون پستو بخونه کدبانویی میشه واس خودش خخخ

فرض کن وارد دفتر یه شرکت میشی…
تق تق تق… بفرمایید… سلام و احوالپرسی…با ملاحت میفرمایید: اجازه میفرمایید بنشینم؟
طرف اگه شعور داشته باشه که حتماً داره از این رفتار مؤدبانت هول میشه.. نیم خیز بلند میشه و میگه: خواهش میکنم.. خواهش میکنم بفرمایید… وقتی متانت و ادبت رو میبینه تحت تأثیر قرار میگیره… بفرمایید شیرینی.. یا میگه: چایی میل دارید بگم براتون بیارن؟ و شما با اشتیاق و البته ادب میپذیری…
ممنون میشم…
چایی براد آوردن.. ای کارت تو شیکمت بخوره یه قند بیشتر برندار… یا اص اگه بلدی چای رو بدون قند بخوری اصی ورندار… چایی رو نریز تو بعلبکی و هورتی بکش بالا…خخخخخخخخخ… بردار و بگذارش روی میزی که حالا یا روبروته یا این ورته یا اون ورت… اموری رو که بخاطرش اومدی رو به عرض آقا برسون… بعد در حین صحبت کردن فنجون رو دو دستی بردار… دست چپت زیر فنجون رو بگیره.. با دست راستت همکه دسته ی فنجونا گرفتی… یعنی با انگشتای شست واشاره و بزرگه… انگشت حلقه و انگشت کوچیکه آزاده… اگه سختته اینطوری بیگیری میتونی از همه انگشتات استفاده کنی… ولی ملاحت فراوش نشه… خخخخخ… ملاحت که میگم متانت هم در کنارش هستا… خب…
یکی دو قلپ بخور و بیار پایین فنجونا و به صحبتات ادامه بده… یادت باشه وقتی اون آقا یا خانومه داره بات حرف میزنه چای نخور… گوش کن… بعد دوباره بخور… خب تو نابینایی و نمیدونی چقدر از چایی مونده.. عب نداره… ۵ ۶ قلپ که خوردی بقیه رو بذار روی میز و حتی اگه چاییش ایرونی بیخود و بدمزه هم بود بگو که خسته بودی چایی چسبید و تشکر کن… یادمو هس که نباس گشاد بشینیم…خخخخخخخخخخخخ… پا روی پا قرار گرفته و با انگشتامونم باز ینمیکنیم یا با روسری و بند ساعت… به احترام حرف مخاطبمون هر از گاهی سرمونا به نشانه تأیید تکون میدیم به پایین … مث بعله بعله.. درست میفرمایید.. صحیح میفرمایید و از این دس تعارفا…
بعدش که میخوای وخسی بری سر زندگیت
اجازه مرخصی میفرمایید؟
یا
امری ندارید؟
و بعد کمی خم میشی و خدافظی میکنی و میزنی بیرون از دفتر…
راسیاتش من خودم خیلی حساسم رو این موارد…هاهاههاهاها… از آدمایی که همینطور دیمی میان و میرن و مث آپاچیا برخورد میکنن متحیر میمونم… شما هر جا که وارد میشی و هر چقدرم که غریبه ای باس نهایت ظرافت و کلاس و ملاحت و متانت رو بخرج بدی تا از خودت اثر خوبی به جا بذاری.. تا وقتی از اون مکان خارج میشی همه تا چن ثانیه لبخند به لبشون بشینه و با احترام ازت یاد بکنند… خب این از بیرون خونه.. کامنت بعدی تو خونه رو بررسی میکونیم… سؤالی ندارید عزیزکانم؟ خخخخخخخخخخخخ

من ی مطب ابر شیک در خیابون اعیان نشین تهرون رفتم . کلی شکلاتای خارجی روی میز بود خخخ حالم خوب نبود و سرم گیج میج میرفت . رفتم چهار پنج تا شکلات برداشتم و دونه دونه خوردم خخخ منشی هم نیگا نیگا میکرد و گفت اگه گرمتونه شربت بیارم . خلاصه اگه گاهی آپاچی بازی در بیاریم بیشتر هوامونو دارن . راستی میخوام برم اداره و ی دعوای حسابی با رئیس و بقیه راه بندازم . هههه ملاحتو متانتو سوسول بازی هم سرم نمیشه اعه اعه اعهههههه

منم یه سال پیش بعد از عید نوروز رفدم دفتر یه آقای دکتری تو دانشگا اصفان رو میزش یه کاسه پسته بود.. نیشستم همه پسته هاشو خوردم…هاهاهاهاههاا… میدونی این چیزا گفتنش سخته… من همه چیزا از جنبه زیبایی شناسی نگا میکنم… ممکنه یه جا یه کار قشنگ باشه یه جا زشت.. ممکنه یه کار از نظر تو قشنگ باشه از نظر من زشت.. یا برعکس… همه چی نسبیه و زیبایی سلیقه ای…
وخی وخی برو بزن نصفشون کن.. مام پشتتیم اینجا و محله…هاهاههاهاها

یه فامیل داریم دختره وقتی راه میره مث شتر راه میره.. وقتی سر سفرس اینقد ملچ و مولوچ میکنه که غذا از حلقت میخواد بیاد بیرون.. میوه خوردنش که دیگه فاجعه س…هاههااههاهاهاه… این خانوم ارشدم داره ها … ولی نمیدونم چرا همچینیه س… اصی ظرافت نداره خر… نمیشه ام بش گف بالا چشت ابروئه.. میزنه آدمو نصف میکنه… صداش بلند همچون انکر الاصوات… اونم از غذا خوردن و نشستن و وخسادنش… اون از لباس پوشیدنش… اینم از تربیتش… هاههاهاهاها
سارای راس میگه من تو نابیناها با موارد اینطوری خیلی کم برخورد کردم… تجربه بمن میگه کلاً نابینا جماعت بیشتر از جماعت بینا مراقب رفتاراشه… چون نمیخواد بخاطر نابیناییش مورد قضاوت قرار بگیره… و رفتاراشو به پای نابیناییش بذارن.. میبینی وقتی پست میذاری با اشتیاق میخونن و دنبال میکنن؟ واس خاطر اینه که هر لحظه در حال تکمیل و ویرایش و پیرایش رفتاراشونن… والله بمن که میگن هر جا تو رفتارامون کوچکترین اشتباهی دیدی همون لحظه بگو بهمون تا اصلاحش کنیم… خب کسی که این رویه رو داشته باشه مطمئناً اشتباهاتش کمه نسبت به بقیه که بخودشون مطمئنند…
خب برگردیم به فامیل قشنگمون…خخخخخخخخخ… این فامیل وقتی میشینه سر سفره مث تراکتور میخوره… یعنی یه دسش تو سبزیه.. یه دسش تو سالاده.. یه دسش تو بشقاب خودش یه دسشم به پارچ دوغ… هاههاهاهاها.. اوشون چار دستن.. یاددونه نیک و نیکو رو؟ خخخخخخخخخخخخ… وقتی میخوای سبزی برداری یکی یکی بردار… یه تره.. یه ریحون.. یه نعنا… چرا می افتی تو سبزیا؟ روی بشقابت خم شو.. ولی دیگه دماغتا نچسبون به بشقاب که… سعی کن از چنگال استفاده کنی ولی اگه سختته با همون قاشق تنهام میشه قشنگ غذا خورد… والله من دیدم خانومی رو که با دس غذا میخوره ولی قشنگ میخوره…هاهاههاهاههاهاهاها… وقتی لقمه رو کوچیک برداری منظره خوردنت زشت نمیشه… سر سفره که هستی به دیگران تعارف کن.. یا هوای غذا خوردنشونا داشته باش…
توی مهمونیا تا میشه سعی کن هلو نخوری… میوه ای رو بردار که خوردنش راحت باشه یا بتونی از پس خوردنش بربیای… یکی از وزرای مظفرالدین شاه گفته بود که در سفر فرنگ چون منظره هلو خوردن زشته من وقتی هلو میخورم هستشو میندازم زیر میز… هاهاهاههاهاهاههاا… فکرشا بکنید چقد آبروی ما رو بردن پیش پادشاها و ریاست جمهوریای فرنگستون…هاهاهاهاهاههاها
پرتغال برندار… مخصوصا پرتغالی که پوست گرفتنش سخته… خو کارد بخوره تو شیکمت شالله … اص نخور.. نمیمیری که… خخخخخخخخخ… یا چیزایی رو بخور که خوردنش راحت باشه.. موز ورداشتی هولوپی همه رو نکن تو دهنت.. بذارش تو بشقاب با کارد تیکه تیکه ش کن و یواش یواش و به مرور.. هر چن دقیقه یه بار یه تیکه شو اگه چنگال هس با چنگال.. اگه نیس با همون چاقوت بخور… بازم همه رو نخور… یکی دو تیکه بذار بمونه تو بشقابت… میوه یا آجیلی رو بخور که پوسته نداشته باشه یعنی آت و آشغال به جا نذاره که بد منظره ایه یه عالمه آشغال جلوت کپه بشه…خخخخخخخخ… خب رفدی مراسم و بهت خرما تعارف میکنن.. هستش رو بذار توی کیفت بعد بنداز سطل آشغال… حتی اگه بشقابم جلوت هس ننداز تو بشقابه… و دسمالت رو هم همیشه بذار تو کیفت… بعد میندازی سطل…
خسته شدم شانسعلی… برم یه چی بخورم… دیگه ام حال ندارم بنویسم… هاهاههاهاهاهاهاها

چندتا سوال تخصصی برام پیش اومد دقیقا مثل شتر راه رفتنو میشه توضیح بدی
مورد بعدی خر در فرهنگستان اصفهوون بلاخره بار منفی داره یا مثبت؟
ما شنیده بودیم سر سفره نباید به کسی نگاه کنیم . ولی تو میگی هوای خوردنشونو داشته باش؟؟چرا ؟؟هی هی هی دارم میمیرم از خنده
مورد آخر چرا اصفهونی جماعت میترسه که صاحب خونه آمار هسته میوه و پوست میوه شو داشته باشه ؟؟
رهایی من ی جورایی با اصفهونی جماعت وصلت کردم ولی هیچ موقع این نکته آخری و اون نکته وسطیو رعایت نکردم . یعنی الان پشت سرم حرف میزنن ؟؟؟هاهاها

مث شتر را رفتن یعنی مث آدم را نرفتن…خخخخخخخخخخخ…
خر در فرهنگستون اصفان بار صمیمیت داره.
چش و چراشونا در نیار که.. همون که تو فرهنگمون هس.. بفرما سالاد.. بفرما ترشی… بیشتر بکش.. بازم بکش.. بکشم براد؟
مورد آخر: یه بار یه نفر میره خونه یه اصفانی، شام کتلت بوده یوخده که میخوره میگه: ممنون خیلی خوشمزه بود با اینکه گرسنه نبودم دو تا کتلت خوردم… دستتون درد نکنه… صابخونه میگه: نوشی جون بفرما تو رو خدا اولاً دو تا نخوردی و ۵ تا خوردی، دوماً کسی نمیشمره بفرما بخور… هاههاهاهاهاهاها
تو رو الان پشت و پیش و این ور و اون ورت و شمال جنوب و شرق و غریت حرف میزنن …هاههاهاها…
نه بابا.. اصفانیا تو مهموننوازی واقعاً عالی ان.. ما ترکا که به گرد پاشون نمیریسیم بقیه شهرا رو خبر ندارم والله… همش شوخیه…خخخخخخخخخخخ

سلام رعد جونم
واقعا پستات عالیه
برای من عجیبه که چرا تو که فردی هستی که توی فضای مجازی با ما آشنا شدی و نه در زمینه کار با افراد نابینا و کم بینا تحصیل کردی و نه ارتباط مداوم و گسترده ای با این قشر داشتی، این قد خوب میتونی مسائل بسیار حساس و ضروری رو پیدا کنی و برای آموزششون اقدام کنی، اون وقت ما یه آموزش و پرورش استثنایی داریم که تخصصش کار با کودکان با نیاز های ویژه هست ولی هیچ وقت وظیفه خودش ندونسته که این چیز ها رو به بچه های نابینا آموزش بده.
مسائلی از این دست توی کیفیت رابطه خیلی اثر گذارن. یه بار که کارشناس نابینایان آموزش و پرورش استثنایی کل کشور اومده بود مدرسه ما، این رو بهش متذکر شدیم که برای بچه های نابینا و کم بینا فقط نباید کتب درسی تدریس بشه و چیزی که مهم تره همین مسائلی هست که فرد با آسیب بینایی اصلا نمیتونه از طریق مشاهده یاد بگیره و باید برای فراگیری آموزش ببینه. همین زبان بدن و نحوه لباس پوشیدن و تحرک و جهت یابی و خیلی چیزای دیگه که توی برنامه های آموزشی مدارس خارجی دیده میشه اما توی مدارس و سیستم آموزشی ما هیچ خبری ازش نیست.
راستی رعد جونم حالا که تابستونه و مشغله مون کمتره، خوبه یه قراری بزاریم با بچه هایی که تهران هستیم، همو ببینیم .
موفق باشی عزیزم
امیدوارم این پستای به درد بخورت همیشه ادامه داشته باشه

مشکل اونا اینه که برای پول کار میکنند . و به قول معروف باری به هر جهت هستن . ولی رعععد باستانی ی عشقی به نبین ها داره به وسعت زمان و به طول آسمان هاهاها
راستی بگم که کتب درسی به کی توجه کرده که به بچه های نبین توجه کنه . هنر معلم اینه که خودش دست به کار بشه و بی خیال دروس مسخره بشه . توی یک جلسه ای بلند گفتم دروس ادبیات چرا فقط به جنگ ۸ ساله پرداخته . پس عشق و محبت رو کجای فصول و بخش های کتاب باید یافت ؟؟جنگ و شهادت یک صدم ادبیاتو به خودش اختصاص میده . اما کتاب این بود
خود من بی خیال دروس تاریخ گذشته بودم و میگفتم اونیو که باید بگم .
مهر بانوی من بسیار باعث خوشحالی من شدید .
در مورد اردو هم هر چی شما بگید .

خخخخخخخخخخخ
رعد یعنی رفتم پست قبلی راجب زبان بدن که نوشتی خوندم کلی خندیدم
خدایا من واقعا کجا بودم پست تو رو نخوندمش خخخخ
این همه هی اسم منو آوردی اونجا اون وخ انگار من وجود نداشتم خخخ
خب یه ندایی الهامی فرنازی میدادی من میومدم خب عه
خخخخ
ولی پست جالبی بود اونم.
من فقط ۲ مورد دیدم که تو نابیناها اونم فقط آقایون که خب بهتره رعایت کنند مخصوصا وقتی نزدیک یک خانم می شینند با دستشون اطراف و کنکاش نکنند که خانمی که پیششون هست معذب بشه و یا بترسه فکر کنه این چه حرکتیه آخه
در صورتی که اصلا واقعا منظوری ندارن و این طبق عادت هست هی میخوان اطراف جستجو و لمس کنند.بهتره با صحبت کردن و سوال کردن خانومی که پیششون نشسته را متوجه کنند.

وای چه جالب . فک کن توی ایران وقتی دارن کنکاش و لمس میکنن دستشون بخوره به ی خانوم قلچماغ خخخخ عجب جنگ جهانی به پا میشه .
خب به خاطر این میگم که تو و رهایی بهتر از من میتونید پست بنویسید

یکی دیگه هم اینکه اگه توی جمع و یا جای عمومی هستند وارد هر جایی میشن حتی اگه در باز بود سوال کنند کسی اونجا هست یا نه
مثلا میخوان برن سرویس بهداشتی یک قطار
حتی اگه در باز باشه سوال کنند کسی هست تو یا نه بعد وارد بشن.چون ممکنه یکی فقط برای دست شستن رفته باشه و در و باز گذاشته باشه بخواد زود بیاد بیرون.

رهااااایی عزیزم به راحتی ی هلو خوردن میتونی ی پست ده قسمتی بزنی . وقت خواب شلمان رسیده . فردا میام و در موردش بحث میکنیم . آفرین رها . ثابت کردی که از خانواده بارانی هستی هاهاها
دوباره میام

فرقی نمیکنه میخواد زبان بدن باشه یا زبان جسم یا زبون دهن . مهم اینه که یاد بدیم و یاد بگیریم خخخ .
میگم من بعضی از مواردیو که رهایی میگه رعایت نمیکنم . ولی هلو رو اول از وسط با چاقو ی برش میدم بعد می چرخونمش و با کمک چاقو نصفش میکنم . هیچی هم ته ظرفم نمیذارم . بذار بگن رعععد شیکمو خخخ

هلو برای منم سخته خوردنش
چون از پوستش چندشم میشه باید پوست بکنم.
ولی چیزی که طبیعی هست خوردنش یه کم با سختی هست دیگه طبیعیه دیگه شاید یکی فقط هلو آورد جلو چه کار کنیم اون وخت هاااا؟نمیشه که نخورد.
من زیادم توی میوه خودن رعایت نمیکنم این آدابو که کی چی ممکنه بگه
مثلا سیب خوبی هست پوست نمیکنم
فقط با چاقو قارچ میکنم میخورم
یا خیار اگه زمینی و تازه باشه با پوست دوست دارم بخورم.
کلا خودمو معذب نمیکنم برای خوردن.راحتم.
سبزی هم که رهگذر نوشته یه دونه تره بردار بذار دهنت
آخه که چی؟!
خب من سبزی خوردن دوست دارم با غذا هم زیاد میخورم میزبان هم آورده بخوریمش دیگه!
من خودم کسی با لذت و اشتها سر سفره خونمون بشینه و غذا بخوره واقعا خودم هم لذت میبرم.اگه از این ادا مدا ها دربیاره همش فکر میکنم از غذام خوشش نیومده یا راحت نیست خونمون یا داره کلاس بی خود میذاره.
اتفاقا یه مورد توی خانوادمون هست سر سفره همیشه از این اداها درمیاره غریبه هم نیست ها چندین ساله تو خانوادمونه همه اعصابشون خورد میشه.
از نظر خانواده ما بی احترامی هست این کارها که بخوای هی نه و نو بیاری یا غذا درست نخوری یا برنداری

من؟ هاههاهاهاهاهاه.. من یه گیاهخوارم سارای… وقتی سر سفره سبزی باشه تا ته سبزیای سفره همه رو میخورم بعد وخمیسم از سر سفره…هاهاههاهاهاهاهاا… نه. منظورم این بود در کل که پرخوری خیلی منظره ی جالبی نیس.. هر چیزی در حد تعادل شکیله… اون سبزیا رم منظورم این بود که یه هو پنجه نکنیم تو سبزی.. یکی یکی بخوریم… هاهاههاهاهاهاهاههاها… وای یه ریحون یه نعنا که خیلی خنده داره… مگه جوجه ایم؟ هاهاههاهاهاهاهاهاه

سلام
پست خوبی بود. با صحبتهای خانم محب موافقم.
تا حدودی رعایت میکنم. قبلا یادمه حدود پانزده سالم بود که زیاد با انگشتام بازی میکردم! یکی از دلایلش این بود که دچار افسردگی شده بودم.
از کلاس گذاشتن خوشم نمیاد چون معتقدم مهم اینه که به چشم یه نفر غیر نرمال بهمون نگاه نکنند همین کفایت میکنه، و نیازی نیست که خودمو با کلاستر از اونی که هستم نشون بدم. البته رعایت ادب و احترام بحثش جداست.
یادآوری نکات ضروری خیلی هم خوبه و بابتش از شما و سایر دوستان تشکر میکنم. موفق باشید.

سلام.
این پست رو هم دوست داشتم و امیدوارم ازش بهره مند گردم خخخخخ
من آدم هایی که وقتی به اتاقم میان یا به اتاقشون میرم و در کل آدم هایی رو که در حضور من با اشیا بازی می کنند بلانسبت شما آدم نمی دونم.
بگیرید بشینید سر جاتون دیگه! ِِِِِِِِِ!

آخ آخ . میدونی ببین ها معمولا چشم در چشم با هم ارتباط بر قرار میکنن . جالبه که حتی حیوانات هم به چشم انسانها نگاه میکن . اون دوستای نادونت که با اشیا بازی میکنن شاید چون نمیتونن با تو ارتباط چشمی بگیرن خودشونو نا خودآگااه با وسایل مشغول میکنن .
من وقتی با یک نبینک با احساس قرار گذاشتم دستشو میگرفتم و باهاش حرف میزدم . بعد ها بهم گفت رععد درسته راهنمای خوبی نبودی ولی هم صحبتی باهات وقتی دستامو گرفتی و لمس میکردی خیلی خوب بود خخخ منم لمسی کردید رفت هاهاها

پاسخ دادن به رهگذر لغو پاسخ