خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

کفش سفید ویژه ی نابینایان!

مدیر آموزش و پرورش شهرستان بوکان گفت: برای نخستین بار در کشور کفش سفید ویژه نابینایان توسط یکی از دانش آموزان مبتکر این شهرستان ساخته شد. احمد رحمانی روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: این دانش آموز بوکانی با ساخت و تولید کفش سفید مخصوص نابینایان توانست با درخشش در جشنواره استانی به مرحله کشوری جشنواره خوارزمی راه پیدا کند. وی افزود: این دانش آموز که ایمان زمزم نام دارد و در دبیرستان پسرانه انقلاب این شهرستان مشغول به تحصیل است و با ساختن کفش سفید هوشمند برای نابینایان و روشن دلان با کسب بیشترین امتیاز توانست مقام نخست را در رقابت های استانی کسب کرده و به مرحله کشوری این مسابقات راه پیدا کند.

رحمانی ادامه داد: این کفش برای نابینایان ساخته شده و قرار است جایگزین عصای سفید شده و یا همراه آن استفاده شود. وی در خصوص ویژگی های این کفش اظهار کرد: درون این کفش ها سنسورهای حساسی تعبیه شده که هنگام نزدیک شدن به موانع باعث لرزش کفش شده و نابینا را از وجود موانع مطلع می کند. مدیر آموزش و پرورش بوکان افزود: این ایده خلاقانه و نو در بین 53 اثر معرفی شده به حوزه شهرستانی توانست به مسابقات استانی راه پیدا کند که در بین آثار راه یافته به مرحله استانی نیز از بین 48 اثر توانست مدال طلا را به خود اختصاص دهد. وی گفت: این کفش ویژه در حال گذراندن مراحل قانونی جهت ثبت در سازمان ثبت مالکیت معنوی کشور است. براساس اعلام نتایج داوری مرحله استانی جشنواره جابربن حیان، دانش آموزان بوکانی حایز هشت رتبه برتر، 13 رتبه خیلی خوب و 9 رتبه خوب شدند. در مرحله استانی این جشنواره که در مجموعه ورزشی شهید رجایی ارومیه برگزار شد، دانش‌آموزان شهرستان بوکان در رشته‌های پنج‌گانه تحقیق، مدل، نمایش، آزمایش و طراحی و ساخت شرکت کرده بودند. شهرستان بوکان با 43 هزار دانش آموز در جنوب آذربایجان غربی قرار دارد.

 

 

منبع: برترینها

 

۳۸ دیدگاه دربارهٔ «کفش سفید ویژه ی نابینایان!»

سلام
منم از همین کفشا میخوااااااااااآااااااااااااااااااااآاااااااااام! خخخخخ.
چند سال پیش از رادیو شنیدم که چنین چیزی تو یکی از کشورها که اسمش یادم نیست اختراع شده.
خوشحالم که این خبر رو هم میشنوم.
ممنون بابت پست.
امیدوارم شاهد اتفاقات بهتر از این هم باشیم.
موفق باشید.

آفرین به اون بچه خلاق بوکانی . ما ازین بچه های خلاق و هوشمند و مخترع کم نداشتیم و نداریم اما معمولا از اختراع و طرحشون استقبال و حمایت نمیشه . نمی خوام بدبین باشم ولی کارنامه مسئولینی که باید از جوانان تیز هوش حمایت کنن اونقدر سیاهه که جایی برای امیدواری باقی نمونده .
ولی کلا امید بچه خوبیه . اینبارو بهش اجازه میدم که خودشو توی دلو قلب نبین ها باز کنه .
بچه ها سفارش بدید .

سلام، فقط سفیییییییییییید؟ رنگای دیگشم اگه بود خیلی خوب میشد. ولی خب من چون آدم قانعیم، یکی از همون سفیداشو میخوام لطفااااااا. ولی از الان باید فکرمو به کار بندازم ببینم با چه لباسایی میتونم بپوشمشون خخخخخ ممنون عمو از اطلاع رسانیتون

سلام مروارید.
چون دختر خوبی هستی و دوباره به محله برگشتی یه لنگه کفش سفیدش رو من ضمانت میکنم و لنگه ی دومش رو از خود مخترع باید سفارش بدی.
در مورد لباسهات هم باید یه فکری برای مانتو روسری هوشمند و کیف و جواهرات هوشمند بشه که احتمالا داره میشه.

سلام،
بازم به غیرت آذربایجانی ها.
ولی بدونید تو این کشور اسلامی یا ایده ای خریدار نداره و یا اگر هم داشته باشه با موانعی مثل عدم سرمایه و نظایر آن رو به رو می باشد.
اگر هم خیلی شانس بیارد و تمامی این موانع رفع گردد حد اقل ۵ تا ۱۰ سال طول می کشد تا به تولید عمده برسد.
بنابر این خیلی دلخوش به این اخبار نباشید.
البته توصیه می کنم نا امید هم نباشید.
امید به از هیچ چی هست.
موفق باشید

سلام بر چشمه همیشه جوشان محله و تشکر از این پست جالب و مفید اولاً فرق میان نابینا و روشن دل چه فرقی است ثانیاً یکی از دلایل استفاده نابینایان از عصای سفید اینست که مشخص بشود کسی که این عصا را در دست دارد نابینا است ثالثاً بد هم نیست از این به بعد بنام همه امکاناتی که مورد استفاده نابینایان است کلمه سفید اضافه بشود مثلاً عصای سفید کفش سفید ایران سفید ساعت سفید و غیره خخ خخخخخ

سلااام سلاام و درووود بر عمو چشمه ی نازنین وای عجب خبری بودا یعنی یک روز همچین کفشی هم به ساخت انبوه میرسه شاید البته اگه سرنوشتی مث عصاهای سفید پیدا نکنه البته عمو فک نکنم که هیچ چی بتونه جای عصای محبوب سفید رو بگیره راستی منم از اون کفشای سفیییییید میخوااآآآآااااآآآآآآاااام کفش سفییییید میخواااااااااااااآآآآآآآآآآآآآآآآاااااااآآآآآآم به هر حال عموییی ممنونم بابت این خبر عالی در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

وای یه چی یادم افتاد…خخخخخخخخ.. بچه بودم کفشم پاره شده بود و به بابام نمیگفتم که کفش برام بخره.. یه عالمه وق تو زمستون و برف و سرما و بارون با این کفش پاره رفتم مدرسه… هر روز میرفتم پشت ویترین مغازه کفش فروشیه و هی دعا میکردم که خدا بم یه کفش بده… هاهاههاهاهاه… یه روز از مدرسه اومدم خونه دیدم یه کفش سفید مث برف تو طاقچه س… وای بابام برام کفش خریده بود اونم سفید.. اینقد خوشگل بود که نگو… فرداش پوشیدمش و خُرم و خندن قدح لاله بدست رفدم مدرسه… یوهاهاها… نمیدونم برا چی مرکب برده بودیم و چه درسی داشتیم که مرکب سیاه رو این نیمکت فلزی قیییییژ لیز خورد ریخ رو کفشم… یه لنگه م سیا شد.. یه لنگه م سفید…هاهاهاههاهااهاه… تنبیه شدم تو خونه گفتن با همین میری مدرسه تا یاد بیگیری حواستا جم کنی… ولی من هنوزم حواسم جم نیس…هاههاهاهاهاههاها
باریک الله به پسر بوکانی…
یاشاسین قارداشوم…

سلام ننه رهگذر.
این داستان مثل داستانهای کتاب فارسیای دبستان بود.
یا فیلمهایی مثل بادکنک سفید و کفشهایم برای تو خخخ.
حالا فکر کن این کفشای نابینایی پاره بشه و آب بره توشون، اون وقت وقتی ویبره بزنه آب مثل آبشار میزنه بالا خخخخهههههخخخخخخههههههخخخخخخهههههه.
خیلی باحال بود نه؟

دیدگاهتان را بنویسید