خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اولین پست من

سلام و درود خدمت آقای خادمی و آقای حسینی و همه ی دوستان گوشکنی خوب خودم.خدا رو هزار بار شکر من حمیدرضا فلاح نژاد برای اولین بارم در روز بیست و هشتم مرداد نود و پنج توانستم بلاخره یک پست توپ براتون بفرستم.لطفاً به آقا شهروز سلام من رو برسونید و به ایشون از طرف من بگید که ماجرا های من و آقای مسئول 2 رو هم توی پست هاشون بذارند اگه امکانش هست.من شخصاً طرفدارش شدم.جدی می گم.خداییش خیلی باحال بود.واقعاً چه تخیلی!راستی آقای خادمی به نظر من شما صمیمی ترین دوست با آقا شهروز هستید.بهش بگید از طرف من که تخیلی بالا داره.همین.ببخشید دیگه سرتون رو درد آوردم.چون اولین بارم بود که پست می دادم گفتم حرف دلمو بگم.چون شما صمیمی ترین دوستان منید.به خصوص آقا مجتبی خادمی دوست داشتنی خودم که واقعاً و شخصاً دوستشون دارم.از این که اولین پستم رو بعد از مدت ها میدم خیلی خوشحالم.اونقدر که دستم از شدت خوشحالی داره می لرزه و هی کلمات رو اشتباه می نویسم و هی مجبورم پاکشون کنم.راستی اگر اشتباهی از من تو پستم دیدید من رو به بزرگی خودتون ببخشید و بدونید که از شدت خوشحالیه.من دیگه بیش تر از این حرف نمی زنم.میدونم که حسابی خسته شدید.فقط آخرین حرفم اینه که آقا شهروز مراقب تخیلت باش و یادت نره که ماجرا های من و آقای مسئول 2 رو هم توی پست هات بذاری.آقا مجتبی از این همه حرفی که زدم جواب می خوام ها. پس من از الان منتظر جواب شما می مونم.یادت نره اون حرفایی که می خوای به شهروز بگی ها.دوستتون دارم خیلی.پس تا پست بعدی همه ی شما رو می سپارم به همونی که اون بالا بالا هاست.پس منتظر جوابت هستم آقا مجتبی.همیشه موفق و پیروز و سلامت باشید.فعلاً بای دوستان نازنین گوشکنی خودم.

۲۳ دیدگاه دربارهٔ «اولین پست من»

سلام حمیدرضا.
خوبی؟
چه خبر؟
خب من خودم همه ی نوشته هاتو خوندم دیگه مجتبی لازم نیست چیزی به من بگه. این مجتبی تو حرف زدنم خسیسه خخخ.
اون داستان آقای مسئول تموم شد. ولی اگر تونستم و ذهنم کمکم کرد حتماً یه داستانهای دیگه برات مینویسم.
مرسی که این همه به من لطف داشتی.
تو هم بیا خاطراتت رو اینجا برای ما بنویس که بخونیم کلی کیف کنیم.
موفق و پیروز باشی دوست من.

راستی ببخشید این سوال میکنم اما خیلی اذیت شدم
زبان ترکی ما زنجانیا آذری حساب میشه یا نه
چون یه بار داشتیم حرف میزدیم که من گفتم ما آذریا نمیدونم چی بود موضوع که معلم ریاضیمون گفت مگه زبان شما هم آذری حساب میشه منم گفتم بله
حالا میخوام از شما بپرسم
بازم معذرت به خاطر سوال نامربوت

حمییید؟ خوابم یا بیدار آیا؟ بالاخره تو تلسمو شکستی اینجا پیدات شد؟ آق شهروز خودش بود و خوند ولی منم حرفاتو باز بیشتر میگمش. خودتم یادت نره بیایی و از نوشته های قشنگت، خاطرات باحالت، شوخی های خوبت و کلا از شنا و ورزش و هر چیزی که بهت حال میده واسه ما بنویسی! اینجا هم‌محلی ها سخت انتظارتو میکشن. مرسی عزیزم. به من لطف داری. منم دوستت دارم هزارو شونصد تا!
آی شهروز، خب وقتی ملت میگن قشنگ می نویسی، کلاس نذار دیگه. بنویس خو! نمیمیری که شهروز صمیمی من! اصلا به نظر من ی داستان مسئول سه‌رو یا نیمرو یا پررو بنویس همگی حالشو ببریم!

سلام و درود بر دوست عزیز و نوجوانم خوش اومدی به محله اولین پست و ورودت به محله رو تبریک و خیر مقدم میگم و امیدوارم که پستای با حااال و توپ از تو در این جا ببینم به هر حال آشنایی با تو مایه ی خوشحالی منه و امیدوارم که موفق و مؤید باشی در پناه یگانه دادآر دادآفرین بدرود و خدا نگه دار

باشه بابا باشه حالا چرا خودکشی؟خونسرد باش عزیزم اصا تو عالی می نویسی.مجتبی عالی می نویسه.شهروز عالی می نویسه.بابا اصا همتون عالی همتون سرور همتون عشق همتون عمر همتون دنیا همتون زندگی همتون نفس همتون گل همتون تاج سر همتون مهربون همتون خوش زبون همتون پادشاه همتون خوب همتون عزیز همتون نازنین همتون ناناز همتون عزیز همتون ارزشمند همتون طلا همتون محترم همتون گرامی همتون ارجمند!آقا اصا هرچی پست بده مال من هرچی پست خوبه مال شما!اصا من بد می نویسم من زشت می نویسم من بی ربط می نویسم.بابا من قصد جسارت نداشتم به قرآن!!!بابا بخشید تورو خداااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!به جون داداشم به جون آبجیم به جون خودم اصا به جون بهترین دوست صمیمیییییییییییییییم راس می گم به خداااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!اصا الان خودمو از این پنجره بقلیه پرت می کنم پایین اگه مردم حلالم کنین!!!!!یاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!بوف!!!!!!!!!آخ سرم!!!!!!!!!!

دیدگاهتان را بنویسید