خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود جلسه ی پنجم از مجموعه ی آموزش نوازندگی پیانو

درود بر شما دوستان عزیز.
امیدوارم حالتون خوب باشه.
خب میدونم که همتون منتظرید تا بدونید چرا هفته ی پیش این مجموعه منتشر نشد. راستش خیلی هم تقصیر من نبود. یکی از دوستانم چند روز قبل، اُرگ من رو ازم قرض گرفت و برد خونشون تا توی یه جشن خانوادگی ازش استفاده کنه. بعد از این که کارش تموم میشه، به هوای این که من خیلی عجله برای پس گرفتن اُرگم ندارم، بلند میشه با خانوادش میره مسافرت و اُرگ من میمونه توی خونشون تا همین پنجشنبه ای که گذشت از مسافرت برگشت و خیلی ریلکس اُرگم رو برام آورد. در کل یه بیمسئولیتی از سوی یه نفر دیگه باعث شد من پیش شما بدقول بشم که بابتش عذرخواهی میکنم. برای این که از برنامه عقب نیفتیم، این هفته یه جلسه هم روز سه شنبه منتشر میکنم و از شنبه ی بعد مثل سابق همون هفته ای یه جلسه رو خواهیم داشت. پس این هفته سه شنبه هم منتظر این مجموعه باشید.

اما بریم سراغ این جلسه یعنی جلسه ی پنجم. توی این جلسه، تمرینات دست راست رو ادامه میدیم و به پایان میرسونیم. خیلی توضیحات متفرقه ندادم چون به اندازه ی کافی قسمتهای قبلی توضیحات لازم رو دادم و بیشتر تمرینات رو مرور کردم. راستی اگر کمی صدام گرفته و خسته هست، دلیلش این هست که چهارشنبه شب نتونستم زیاد بخوابم و پنجشنبه صبح خیلی زود بیدار شدم و رفتم سر کار و وقتی هم برگشتم مهمون داشتم که همین دوستم بود و اُرگم رو آورد و خلاصه تا به موقع ضبط برسم خیلی خسته شدم و به همین خاطر شاید کمی صدام خسته باشه که البته تمام سعیم رو کردم که اینطور نباشه. ولی اگر چنین حسی بهتون منتقل شد پوزش من رو بپذیرید.

یه کم هنوز سیستمم به شاغل شدن عادت نکرده. تازه از اول هفته ی قبل کارم رو شروع کردم و باید یه کم بگذره تا به شرایط جدید عادت کنم. دیگه شاغل شدن با تنبلی و خوابیدن تا ظهر خیلی تناسب نداره و منم که کلی دوست و رفیق شیرازی دارم، خلاصه خدا آخر عاقبت ما رو به خیر کنه خخخ.

خب یه کم هم از کارم بگم. محل کارم خیلی جای خوبیه و کارم هم مناسبه و انصافاً همکاران خیلی خوب و با فرهنگ خیلی مناسبی هم دارم. فقط شرکتی که توش مشغول به کار شدم کمی از خونمون دور هست که مجبورم یک ساعت و نیم برای رفت و یک ساعت و نیم برای برگشت توی راه باشم. ولی مسیرش مسیر سختی نیست و فقط زمانش طولانیه. به هر حال، در مجموع راضی هستم و امیدوارم توی مملکتی که امنیت شغلی خیلی امر تعریف شده ای نیست، جامون سفت بشه.

اما بریم سراغ لینک دانلود.
شما میتونید جلسه ی پنجم آموزش نوازندگی پیانو رو با زمان حدوداً سی و سه دقیقه و حجم تقریبی بیست و هفت مگابایت از اینجا دانلود کنید.
یادتون نره که سه شنبه جلسه ی جبرانی داریمااا!
مواظب خودتون و خوبیهاتون باشید.
بدرود.

۴۵ دیدگاه دربارهٔ «دانلود جلسه ی پنجم از مجموعه ی آموزش نوازندگی پیانو»

سلام شهروز.
جلسه پنجم از چی؟ پس کو۴تای دیگهش؟ میرم پیدا می کنم حالا.
ولی جدی تدریس می کنی آیا؟ پیانو یا کیبورد؟ خواستم بزنم دانلود بشه در آخرین لحظه متوقف شدم گفتم اول۴تا دیگه رو پیدا کنم پست هاش رو بخونم بیشتر ماجرا رو بفهمم بعدش از۱تا۴به ترتیب بزنم بره.
کار! نمی دونستم شاغل شدی! تبریک میگم خیلی زیاد! خیلی زیاد! تصور نمی کنم هرگز اندازه خوشحالیم رو از این غافلگیریه بسیار خوشآیند بدونی.
خیلی خوشحال شدم خیلی زیاد!
ایشالا شروع موفقیت های بعدی باشه برات!
پیروز باشی!

تو میری سر کار؟!!!!! وای پسر خیلی خوشحالم کردی… دمت گرم… کوجا هس حالا؟ چیکار میکنی؟ سِمَتِت چیه؟ سخت افزاریه یا نرم افزاری؟ شرکتت خصوصیه یا دولتی؟ خخخخخخخخخخ… عجب… یه جوری راجع بش حرف زدی انگار قبلاً راجع بهش گفته بودی…خخخخخخخخخخ… خو من چرا ندیدم پستشا؟ خودد گیجی… هاههاهاهاهاه
ایشالله موفق باشی.. تو بچه پرتلاش و مسئولیت پذیر و خوش فکر و سمجی هستی… مطمئنم تو کارِت پیشرفت میکنی…
موفق
مؤید
پیروز و سربلند باشی

سلام شهروز خان. خدا را شُکر که شما همدلِ خوشقلم و خوشبیان مشغول بکار شُدید. من این نعمت بزرگ و عالیترین درجه ی زندگی را برای همه ی همدلانم از درگاهِ حیِ منان, آرزومندم. امیدوارم موقعیت شغلی شما نیز مستمر و مستدام باشه. حقیقتش من به ساز پیانو جهت آموزش رغبتی ندارم. فقط خواستم این موفقیت را بشما تبریک گفته و خوشحالیم را اعلام کنم. منتظر خبرهای خوشحال کننده تر دیگری هم از جانب شما هستم در آینده ای نزدیک انشا الله. شاد باشید.

سلام رعد.
آره اول یه مسیر رو پیاده حدود ده دقیقه میرم تا سر خیابونمون که ایستگاه اتوبوسه. بعد با اتوبوس میرم متروی صادقیه. بعد میرم متروی امام خمینی خط عوض میکنم میرم تا ایستگاه بهشتی. اونجا هم اتوبوس سوار میشم میرم تو خیابون شریعتی پیاده میشم و میرم به محل کارم. برگشتش هم همین شکلیه با این تفاوت که با اتوبوس میرم به جای ایستگاه بهشتی ایستگاه مفتح.
در کل یک ساعت و نیم تو راهم که رفت و برگشتش میشه سه ساعت.
اون پسر دکترت هم مطمئن باش هیچی نمیشه. اگر جای این همه درس خوندن یه کم تو جامعه بود الآن کلی پیشرفت کرده بود خخخ.
مرسی از حضورت.
موفق باشی.

سلام
منم اومدم که شاغل شدنتون رو صمیمانه تبریک بگم.
خیلی خوشحال شدم. امیدوارم در کارِتون موفق و موفقتر باشید. تا باشه از این خبرا.
بابت آموزش هم ممنون، و امیدوارم دوستان علاقه مند بتونند به خوبی ازش استفاده کنند.
موفق و موفقتر باشید.

سلام به شما.ممنون به خاطر زحمتی که میکشید و این آموزشها رو برای ما میذارید.
علاقه ی زیادی به نوازندگی دارم.تو فکرم هست از گیتار شروع کنم.
بابت شغلتون هم بهتون تبریک میگم.امیدوارم همیشه شاد باشید

سلام نیایش.
خب اون دو جلسه ی اولی که من تئوری توضیح دادم مربوط به گیتار هم تا حد زیادی میشه. اونها رو دانلود کن و گوش بده.
امیدورام یه گیتاریست حرفه ای بشی بیای اینجا به ما هم یاد بدی.
مرسی از حضورت.
شاد باشی.

سلام دوستان شهروز مسافرته و این پست هم زمانبندی شده بود شب برمیگرده و جواب محبتهاتون رو میده
شهروز خب من که میدونستم ولی وقتی نوشتیش باز مثل روزی که بهم گفتیش شاد شدم
امیدوارم به زودی خبر داماد شدنت رو به هم محلیهات بدی تا باز شاد بشیم
از آموزشت هم ممنونم
موفق باشی

درود بر آقا شهروز گرامی! به دست آوردن شغلی که ما رو در جهت کسب استقلال مالی هدایت کنه، واقعا اتفاق بزرگیه. من این اتفاق بزرگ رو بهتون تبریک میگم.
امیدوارم مقتدرانه به کار بپردازید تا همواره موفق باشید.
من آموزشها رو گام به گام دنبال میکنم. واقعا دو سه تمرین پایانی کمی سخت بود. فکر میکنم از این به بعد دشوارتر هم میشه.
بابت این آموزشهای سخاوتمندانه، سپاسگزارم.

سلام خانم جوادیان.
بابت تبریک ممنون.
بله چهار تمرین پایانی کمی سختتر از بقیه هستن.
فعلاً میخوایم بریم سراغ دست چپ. بهتره زودتر رو دست راستتون مسلط بشید تا راحتتر دست چپ رو شروع کنید.
ممنون از حضورتون.
موفق باشید.

باز هم درود. هعی شهروز. اگه گذاشته باشیمون سر کار من میدونم با تو.
در کل اگه رفتی سر کار که واقعاً از صمیم قلبم بهت تبریک میگم و امیدوارم همیشه موفق باشی ولی اگه هم ما رو گذاشتی سر کار که دیگه خب شاید این هم از شوخیای تولدی گوش کن هست که دیگه واسه من عادی شده.
پس اگه رفتی سر کار بیا دقیق توضیح بده چون سابقت در سر کار گذاشتن تو محله موجوده خَخ.
مخلصیم.

راسی شهروز حسینی یه بار تو شب نشینی گفتی تاریخ فلسفه کاپلستون رو گویاش کنیم؟ یادته؟ من پیگیری کردم و گفتن که دانشگاه تهران داره گویاشون میکنه… یادم رفته بود بگم بت…هاههاهاهاهاهاه… حالا یه هویی یادم افتاد.. خاسی دیگه از همون تهرون خوددون تهیه کن…

از من که گذشت. البته جلد اول و سومش ظاهراً گویا شده. جلد اولش رو که خودم خوندم و جلد سوم رو هم ظاهراً گویا کردن. منتها بقیش رو نمیدونم. در کل کتاب اصلی و منبع اصلی رشته ی فلسفه ی غرب هست.
خوب کاری میکنن که تبدیلش میکنن.
تو برو یه بار ویلدورانت رو کامب بخون تا حالت جا بیاد.
اگر هم خیلی دوست داری کتاب بخونی، بیا کتاب خانم دکتر تقوی رو بدیم بهت بخونی بلکه به دانشت اضافه بشه خخخ.
الفرااااااااار!

سلاااام سلاااام بر داش شهروز جون ببین اول معذرت که دو روز نت نداشتم و اصلاً نمیدونستم محله چه خبره و تازه ساعت یک و نیم دو دیشب نت برگشت سر خونش بعدشم درسته که من این آموزش بدردم نمیخوره بجز قسمت نت نویسی و جلسه اول ولییییی باااااایییید ازت بااااازم باااابت ایییین آموزشای توپ که هر دقیقهش صد دقیقه می ارزه و کلی باید واسش وقت و انرژی گذاشت میتشکرم
واااایییی بالاخره ما نمردیم و یه بیکار دیگه ی محله هم کاردار شداااا باابااا تبرییییک مباااارکااا باشههه ایشالله به پای هم پیرشین چی ببخشید یعنی ایشالله به سلامتی تا زمان بازنشستگی سر همین کارت بمونی و از دستش ندی و بالاخره همین کار باعث و بانی متأهلیت بشه چییی پشت سر ما شیرازیا حرف نزنیااا میدونی که ما رو شهر و رفتار و اخلاقمون تعصب داریییم خب بازم بخاطر این پست و این آموزش ازت میتشکرم و یه دعا کن یه کار هم گیرم بیاد به هر حال مرسی بابت این پست در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

خخخخخ‌خخخخ‌خخخخخ‌خخخخ‌خخخخ‌خخخخ.
خوبه بین ر و ت کسره رو گذاشته بودم! ولی خخخ. بازم امیدوارم این بار تو کارتون بدون کسره موفق بشید! خخخ. تا شما باشید کامنتمو با دقت بخونید! خخخ.
امیدوارم یه بار که چه عرض کنم، چند بار هم حسااااااااااآااااااااااااااااآااااااااااااااااابی سر کار برید! خخخخ.
الفراااار.

درود! به به آقای کارمندیان حقوق بگیر بی پول گرسنه که بجای خوردن ناهار یه پست را با ۲۲ کامنتش خورد و یه بتری نوشابه گازدار و یه بتری دوغ بزرگ هم روش خورد و رفت تالار اندیشه گذاشتش و خودشو راحت کرد… واقعا از آموزشات لذت بردم… بازم ادامه بده تا ما کیفور شویم… راستی تا شرکت با پای پیاده اینقدر راهه یا با تنبلی و سواره؟… حالا با مترو یا اتوبوس یا تاکسی یا آژانس؟… من امروز از خانه تا اداره تنها با عصای کوری پیاده پنجاه دقیقه در راه بودم و یکشنبه هفته پیش ۶۵ دقیقه در راه بودم… شنیدی که میگن کار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر میخواهد و مرد کهن… پیدا کردن شغل آسان است ولی کار کردن و نگهداری آن سوسولی نمیپذیره…!

سلام عدسی.
باباااا من پستتو نخوردم خخخ.
خود مجتبی خوردش خخخ.
ببین با آژانس اگر ترافیک نباشه یه ربع بیشتر راه نیست. ولی ترافیک باشه یک ساعتی راهه. ولی خب من با آژانس نمیرم و پیاده و با اتوبوس و مترو میرم که یک ساعت و نیم طول میکشه.
شاد باشی.

درود! تو رفتی کار کنی یا وب گردی کنی؟… تو چطور میتونی ثابت کنی که نخوردیش؟… فعلا که نقل مجلس شیطنت های منو با خوردنش در محله رقم زدی… راستی اون چندتا شماره مزاحمی که داشتی و فکر کردی منم را برام بفرست تا پیگیر بشم و شناسایی کنم سپس دستگیرشون کنم و تحویلت دهم و با هم حالشون را بگیریم تا کسی دیگر جرإت نکنه من و مدیریت تو را زیر سؤال ببره… عزیزم من پایه ی پلیس بازی هستم…!

درود! اصطلاح ولش کن را بکار نبر که خطرناکه و اینجا جاش نیست که توضیح دهم…‏ راستی تو اگه توانستی بجز من یه نفر را در دنیا پیدا کنی که با نوکیا ان ‏۸۲‏ در دنیای مجازی کار کنه میفهمم که خیلی میفهمی…‏!‏

دیدگاهتان را بنویسید