خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

لبخند بزن, تقدیم به رهگذر عزیزم که احساسم رو غلغلک داد

لبخند بزن
تمام زندگی ام را
میان همین منحنی پنهان کرده ای…
لبخند بزن
و با هر لبخندت
زندگی تازه ای به من ببخش
بگذار تمام غمهایم را
به دست خاطرات دور دستی بسپارم
که دست هیچ کس
به آنها نمیرسد
و اشک هایم را
دانه دانه
روی شانه های باد رها کنم
تا دورشان کند از مسیر زندگی ام…
دور…
دور…
و باز هم دور تر
لبخند بزن
که با لبخندت
پروانه ها
در آسمان آبی عشق به پرواز در می آیند
و چکاوک ها
آواز مستانه سر میدهند…
لبخند بزن
تا ریه هایم را
از عطر لبخند هایت لبریز کنم
و در این هوا
تمام عاشقانه هایم را
نذر ثانیه ای لبخند زدنت کنم…
لبخند هایت
تمام زندگی من است…
لبخند بزن……….

۵۴ دیدگاه دربارهٔ «لبخند بزن, تقدیم به رهگذر عزیزم که احساسم رو غلغلک داد»

سلام
چه متن قشنگی واقعا لذت بردم
آفرین آفرین به این همه استعداد
به قول پری عزیزم خدایاااااا کمی هنر میخوااااام راستی آقای حسینی دلم میگیره از اینطور کامنت دادن شما
نه اینجوری کامنت ندید
جو صمیمی اینجا را خشک نکنید
همون طور مثل سابق نظر بذارید
شنبه چی شد؟
واااای امان امان.

خیلی قشنگ بود.. آفرین.. باریک الله…
هان من خودم اگه یکی از شیش فرسنگی غلغلکم بده میمیرم از خنده… هاهاهاهاه.. به جان خودم تا حالا هیشکیا غلغلک ندادم در زندگیم… هاهاهاه
سپاس فرزانه جان… ایشالله همیشه لبخند رو لبت باشه

آکله صفت دیشب از ساعت نه و نیم تا پنج صبح مطب دکتر بودم. اونجا به همه جا شباهت داشت الا مطب و دکتر به همه اصناف و حرفه ها شبیه بود الا طبیب ها خخخ
اما این دکتر همون راهیو پیشنهاد داد که دلم سالهاست میگه .
شاید ی روز پستشو زدم و گفتم که چی ها شنیدم .
مریخی بهم گفت این دکتر که دست پرورده خودته ?
بعد گفت نه تو دست پرورده این جناب دکتری خخخ

خو چجوری شم خخخخخخخخخخخخخخخ/.میخواین پریروز گذر رو همینجا قربانی کنم براتون …پریروز گذر سرهای بیمقدارتون رو میخوابرای پاداش متن زیبای سرکار خانم عظیمی تقدیمشون کنم ..زود وصیتی اگر دارید بنویسید ک وقت ذیقه و مسئولیتهای بنده در امور اجرایی مملکت زیاد و باس برم ب امور جاریه این جانب رسیدگی فرمایم .زووووووووووووود

سلااااام سلااام و دروووددروووود بر آبجیییی فرزانه خوبی آیا خوشی آیا واااایییی عجب دل نوشتهی بود شدید دوستش داشتم خعععععلییی عالییی بود و من که از خوندنش لذت بردم خعععععلیییی زییییبااا بووود به هر حال مرسی بابت این دل نوشته در پناه یگانه دادآر دادآفرین بدرود و خدا نگه دار

سلام مجدد شهرزادم که خوبه البته توی خواب چون همون طور که گفتم دیدم تو خواب وقت سحر شهزادهی زرین کمند نشسته بر اسب سفید میومد از کوه و کمر ما کجا شهزاده کجا فقط شهزاده رو میشه توی خواب دید میگم من اون آهنگ رو واسه خودم و واسه دلم خوندم منُ کو آلبوم من تازه همین یک آهنگ اونم با اون قسمتش که یادم رفت و فالش خوندمش که دیگه جای آلبوم زدن نداره به هر حال مرسی و بااااییی

سلام مجدد شهرزادم که خوبه البته توی خواب چون همون طور که گفتم دیدم تو خواب وقت سحر شهزادهی زرین کمند نشسته بر اسب سفید میومد از کوه و کمر ما کجا شهزاده
کجا فقط شهزاده رو میشه توی خواب دید میگم من اون آهنگ رو واسه خودم و واسه دلم خوندم منُ کو آلبوم من تازه همین یک آهنگ اونم با اون قسمتش که یادم رفت و فالش

باااااااباااااا ولللللم کنییید سووووپرااااااییییز چییییه سووووپرااااایززز کیییه من آسمونجل آخه کجا سوپراااااییییز کجاااا میدونیدچیه دست از سر بییییمووو و کچلم میییشه بردااارییید
ببین خیییالت راحت اگه من بخوام همچین کاری بکنم اولین نفر خودت توی واتس میفهمیم اونم قبل از محلهُ و فرزانُ غیره پس فعلاً من از این خییییالااا ندارم شب تو محمد و آبجی فرزان خوش من برم ببینم پارایی های ایرونی چی کردن فعلاً باااییی

big like. this short passage is very nice. thanks alot.
درودی به گرمای سیبری و به یخمای کویر لوط. سرکار خانم عظیمی بزرگوار! روح و جان مرا جلایی وصف ناپذیر دادید. خداوند حفظتان فرمایاد. در پایان از درگاه یگانه دادار بی همتا، مسرت بخش ترین لحظات را برای باقی عمرتان مسألت می دارم.
خخخخخ خخخخخخ خخخخخخ.
ترجمش میشه: فرزانه خانم سلام، ایول داری. شاد باشی. متنتم خوب بود. بای بای

دیدگاهتان را بنویسید