خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

رؤیا هایی که محقق شدند/گزارشی از مجمع عمومی اتحادیه جهانی نابینایان

ماه گذشته میلادی، اورلاندوی ایالت فلوریدای آمریکا میزبان مجمع عمومی اتحادیه جهانی نابینایان بود.
نشستی با حضور 99 کشور جهان و با مشارکت 8 مؤسسه و اتحادیه بین المللی فعال در حوزه نابینایان، معلولین و امور تخصصی مانند آموزش افراد دارای اختلالات پایدار بینایی.
این نشست به طور مشترک با کنفرانس جهانی آموزش افراد دارای اختلال بینایی برگزار شد.
بر اساس برنامه ثابت مجمع عمومی اتحادیه جهانی نابینایان که هر چهار سال یکبار برگزار میشود، رئیس وقت اتحادیه جهانی نابینایان «آرنت هولت» از نروژ طی گزارشی به مجمع به بررسی دستاوردها و چالشهای عمده نابینایان جهان ظرف چهار سال گذشته پرداخت.
هولت با تأکید بر اینکه در چهار سال گذشته جهان برای زندگی نابینایان بویژه در کشورهای در حال توسعه بیش از گذشته نا امن و خطرناک بوده است، نمونه هایی از این ناامنی و خطرات را برای بیش از 300 میلیون تن از جمعیت سیاره زمین که به نوعی با مشکل بینایی روبه روی هستند تشریح کرد.
وی فجایع انسانی سوریه و آوارگی صدها هزار تن از نابینایان و کمبینایان این کشور را نمونه ای بارز از این خطرات شمرد. حملات تروریستی به افراد غیر نظامی در سطح جهان به گفته رئیس اتحادیه جهانی نابینایان امنیت و آرامشی برای هیچ یک از نابینایان و کمبینایان جهان باقی نگذاشته است و افزون بر آن خود این حملات زاینده نابینایی و آسیبهای بینایی برای بسیاری از مردم است.
آرنت هولد پس از تشریح ناامنی روزافزون در جهان برای ساکنین دارای اختلال بینایی، به توضیح دستاوردها و موفقیت های جامعه آسیب مندان بینایی جهان در چهار سال گذشته پرداخت.
امضای معاهده مراکش به گفته او از بزرگترین دستاوردهای تاریخی نابینایان در جهان است. معاهده ای که حقوق آسیب مندان بینایی و خوانشی را در دسترسی برابر به منابع اطلاعاتی به رسمیت شناخت. به گفته رئیس اتحادیه جهانی نابینایان این یعنی متقاعد کردن صاحبان صنایع، مدیران امور مالی و دولتمردان به ارجح دانستن عدالت در دسترسی به منابع اطلاعاتی افزون بر پول و ارزشهای مادی.
به گزارش سخنران نشست با پیوستن کانادا به معاهده مراکش به عنوان بیستمین کشور تصویب کننده این معاهده، اکنون این دستاورد بزرگ جهانی نابینایان عملاً وارد مرحله اجرایی شده است. و وظیفه نابینایان در سراسر جهان توسعه قلمرو این معاهده به همه زبانهای جهان است. دستاورد بزرگ دیگر نابینایان در چهار سال گذشته ورود به عرصه تولید فناوریهای کمکی برای افراد نابینا است. از جمله گردهمایی چند مؤسسه نابینایی به رهبری انجمن سلطنتی نابینایان بریتانیا برای تولید نمایشگرهای بریل ارزان قیمت که امکان داده است نمایشگر های بریل بیست سلولی با قیمتی کمتر از یک دستگاه آیفون در دسترس نابینایان قرار گیرد. و روند ارزانی این فناوری که موجب دسترسی مستقل نابینایان به منابع اطلاعاتی از طریق خط بریل است همچنان ادامه دارد. آرنت هولد تأکید کرد این پروژه امکان داد نابینایان جهان به جای بهره گیری از فناوریهای موجود خود طرح های مبتکرانه تولید فناوریهای کمکی را کلید بزنند. و در این عرصه خود سرنوشت نابینایان را به دست گیرند. به گفته رئیس سابق اتحادیه جهانی نابینایان در این چهار سال یکی از رؤیاهای نابینایان به حقیقت پیوسته است. و آن رانندگی مستقل نابینایان با خودروهای هوشمند «خودران» بسته است.
(در حاشیه مجمع عمومی اتحادیه جهانی نابینایان امکان رانندگی مستقل نابینایان فراهم بود) بزرگترین آرزوی هر نابینا زندگی مستقل است و تحقق رانندگی مستقل برای نابینایان به راستی فتح یکی از آرزوهای دست نیافتنی برای نابینایان جهان است. هولت با بیان این عبارت ضمن توصیف اهمیت این دستاورد نابینایان جهان را به تحقق سایر رؤیاهایی که هنوز دست نیافتنی مینمایند، فرا خواند.
به گفته وی رؤیای دیگری که نابینایان جهان در آستانه تحقق آن هستند، سفر نابینایان به فضا است. که پروژه آن در آژانس فضایی آمریکا (ناسا) کلید خورد است. و به زودی شاهد سفر نخستین فضانورد نابینای جهان به مدار زمین خواهیم بود. رئیس اتحادیه جهانی نابینایان از چالشهای فناوریهای جدید برای نابینایان نیز سخن گفت. و آن خطر ورود روز افزون خودروهای خاموش به جاده ها و خیابانها است.
(خودروهای خاموش، خودروهای الکتریکی جدید هستند که موتور آنها به دلیل استفاده از برق بی صدا کار کرده و در عین آنکه دستاوردی بزرگ برای انسان محسوب میشوند، به دلیل بی صدایی برای تردد ایمن نابینایان خطرناک هستند.) آرنت هولت خواهان فعالیت جمعی همی تشکلهای نابینایی برای وضع مقررات حفاظت از نابینایان در برابر هجوم خودروهای خاموش شد و این امر را یکی از وظایف مبرم پیش روی اتحادیه جهانی نابینایان توصیف کرد. مجمع عمومی اتحادیه جهانی نابینایان، 2016، (فردریک شرودر،) معاون اول اتحادیه را به عنوان رئیس جدید اتحادیه جهانی نابینایان تا چهار سال آینده انتخاب کرد.
منبع: وبسایت ایران سپید

۲۴ دیدگاه دربارهٔ «رؤیا هایی که محقق شدند/گزارشی از مجمع عمومی اتحادیه جهانی نابینایان»

سلام و درود بر امیر جان خبرنگار محله خوبی آیا خوشی آیا خب اول ممنونم بابت اطلاع رسانیت بابت این مجمع میگم از ایران هم آیا کسی در این مجمع شرکت داشت یا بازم طبق معمول ایران در چنین مجامعی غایب بود ببین ملت نابیناهاشون توی کشورای پیشرفته تو فکر رفتن نابینا به فضا و رانندگی با خودروهای خودکار خودروان هستند اما ما چی توی ایران باید برای یه عصا که جزو نیازهای اولیه یه نابیناست با بهزیستی سر و کله و کلنجار بزنیم که آخرش هم بگه نداریم نیست و غیره بگه نمیتونیم تهیه کنیم و غیره راستی روز عصای سفیدتونم مبارکا باشه ایشالله سال ۹۶ روز جهانی عصای سفید اخبار بهتری در ایران در خصوص نابینایان ببینیم و بشنویم ایشالله به هر حال امیر جان ممنونم ایام به کام شبت خوش در پناه یگانه دادآر دادآفرین بدرود و خدا نگه دار

سلام احمد. برای این دوره نمیدونم نماینده ای از ایران در این مجمع شرکت کرده یا نه. باید بررسی بیشتری کنم.
اما به احتمال بسیار زیاد، ایران هم نماینده داشته.
چون آقایون تو هر چیزی کم کاری کنن، در رفتن به سفر های خارجه کم کاری نمیکنن که هیچ، ماشا الله خیلی هم فعال هستن.
نمونه اش رو در پارالمپیک ریو دیدیم.
کسانی از طرف سازمان های مرتبط با نابینایان رفته بودن برزیل که….
بیخیال.
نوش جونشون.
مجمع عمومی اتحادیه جهانی نابینایانه دیگه.
یه سفر میریم فلوریدای آمریکا، هم فاله هم تماشا.

درووود. خوبی آیا.
نابینایان رانندگی می کنند، نابینایان به فضا می روند, نابینایان پست میدهند, نابینایان کامنت میگذارند, نابینایان نفس میکشند و فرقی با انسانهای دیگر ندارن, نابینایان آدمند, ویندوز عوض میکنند, دنیا رو همانگونه میبینند که شما میبینید, نابینایان غذا میخورند مثل شما مسئولینی که خودتان را به خواب زده اید.
جرم نابینایان فقط نابیناییشان هست و بس.
خلاصه به خدا نابینایان آدمند مسئولین عزیزز. پس هرچه زودتر از خواب بیدار شوید تا خواب شما رو از خودتان بیدار نکرده است.

سلام.
مطلب جالبی بود.
قبل از نظر خودم باید بگم که در کلمه رؤیا یک حرف واو اضافی درج شده است.
نابینایان کشورهای توسعه یافته چه دغدغه هایی دارند و ما کجای کاریم.
مطمینم تا مدتهای مدیدی ما مشکل بیصدا بودن خودرو ها را نداریم.
چون تا موقعی که خودروهای الکتریکی وارد ایران شوند، من باید هفت کفن را پوسانده باشم.
این را هم مرهون زحمات بی دریغ شرکتهای خودروسازی میدانم که حالا حالا ها قصد همگام کردن خود با تکنولژی های روز دنیا را ندارند.
در کشورهایی که آنقدر مستمری به نابینایان بدون شغل میدهند که از پس هزینه های روزمره شان بر میآیند، طبیعی است که دغدغه شان رانندگی مستقل باشد.
وقتی نابینایی در خارج از کشور با همکاری شرکتهای بیمه و تعاونی و مؤسسات عمومی غیر دولتی، تنها با هزینه چند برابر کمتر از افراد عادی و حتی در بعضی موارد رایگان از حمل و نقل عمومی و حتی تاکسی استفاده میکند، طبیعی است که آرزوهای بعدیش یعنی رانندگی مستقل را در سر بپروراند.
وقتی در کشوری مستمری نابینایان بدون شغل معادل ۱۰۰۰ یورو در ماه هست، یا اینکه شنیده ام تا سقف معینی نابینایان میتوانند جدای از مستمری ماهانه بدون هزینه خانه شخصی اجاره کنند، وقتی شخصی برای تحصیل یا شغل نیاز به امکانات خاصی داشته باشد، میتواند نیازهایش را از طریق انجمنها یا مؤسسات عمومی غیر دولتی برطرف کند، این آرزوهای قشنگ واقعاً توقعات بی جایی نیست.
بعد حالا ما باید چشم به راه تصویب شدن مصوبه ای باشیم که مستمری دولت که آن هم به عده زیادی تعلق نمیگیرد، از ۵۳ هزار تومان به ۱۸۰ هزار تومان افزایش یابد.
به امید روزهای بهتر.

سلام محسن. عاقبت نیمه شب پست زدن میشه همین دیگه. مرسی درستش کردم.
من تازگیا به یه نتیجه ای رسیدم.
این که من اگه تو جامعه ی فعلی کشورم با تمام مشکلات موجود تونستم گلیمم رو از آب بکشم بیرون که هیچ.
اگر نتونستم، دو حالت داره.
یا مثل خیلی از هم نوعان باید بمونم و بسازم، یا مثل برخی های دیگه مهاجرت کنم به اون دسته از کشور هایی که خودت بهش اشاره کردی.
البته حالت سومی هم هست. اونقدر تلاش کنی تا یک فرد تأثیرگذار برای کشورت بشی، اونقدر بزرگ و تأثیرگذار که با این شرایط مبارزه کنی و بتونی بخشی از محدودیت های موجود رو برطرف کنی.
که البته خیلی ها ظرفیت رسیدن به حالت سوم رو ندارن.
از اونجایی هم که کشور ما یک کشور در حال توسعه محسوب میشه، واقعا نمیشه در این نزدیکی ها انتظار معجزه و بهبود شرایط فعلی رو داشت.
نمیشه در کوتاه مدت، رسید به اون آرمان شهری که تو در کامنتت ترسیم کردی.
مگر تدریجی و پله به پله.
تازه اونم اگه همه چیز از راه اصولی خودش طی بشه، حداقل پانزده بیست سال زمان میبره تا ما برسیم به شرایطی که نابینایان الآن در کشور های توسعه یافته دارن.
چون بخشی از این امر، به تغییر نگرش مردم و فرهنگ عمومی جامعه بر میگرده که در حوزه فرهنگ، با یک سال و سه سال و پنج سال، نمیشه به نقطه ی دلخواه رسید.
با وجود این واقعیت تلخ، شخصا در پی فراهم کردن مقدماتم برای هفت الی هشت سال دیگه، تا راه دوم رو انتخاب کنم.
به احتمال زیاد هم کشور نروژ، مقصد نهایی این انتخاب باشه.
تا ببینیم آینده و دست روزگار چی واسمون رقم میزنه.

سلام سعید خان
خب من خوشبختانه فکر میکنم فعلا تونستم گلیمم رو از آب بکشم بیرون.
بنابر این عجله یا اجباری برای مهاجرت نیست.
اون چیزی که من گفتم، جزء اهداف بلند مدت زندگی منه که یک سری شرایط و پیش زمینه هایی رو نیاز داره.
خب من فعلا برخی از این شرایط رو ندارم. به همین خاطر بود که گفتم دارم برنامه ریزی می کنم برای هفت الی هشت سال آینده.
اصولا آدمی نیستم که احساسی تصمیم بگیرم یا بیگدار به آب بزنم.
به خصوص وقتی مسئولیت یک خانواده بر گردن شما باشه، میطلبه منطقی تر تصمیم گرفت و همه جوانب رو سنجید.
ادامه تحصیل در کشور نروژ و در صورت مهیا شدن شرایط زندگی در اونجا، جزء آرزو های منه که برای رسیدن بهش باید خیلی تلاش کنم و کنیم.
امیدوارم بتونم به این هدف برسم.

سلام تا روزی که کارمندان بهزیستی فکر میکنند دارند به معلولان لطف میکنند که در این سازمان کار میکنند بهتر از این نمیشود وقتی در یک سایت وابسته به بهزیستی نوشته شده خدایا بهترین لحظات را برای کسانی رقم بزن که بهترین لحظاتشان را برای دیگران میگذارند یعنی این که ما خیلی به این ها بدهکار هستیم خودمان خبر نداریم

درود جناب سرمدی.
ممنون از مطلب زیباتون.
صحبت ها و نگرانی های همه ی دوستان رو like می کنم. راستش حق با شماست یا باید جا زد و رفت یا باید کم آورد و سوخت و ساخت یا باید بپا شد و جنگید.
من چند وقت پیش تو تهران با یه دوستی رفتیم پارک وقت ناهار رفتیم از بوفه یه چیزی بگیریم بخوریم. بعد من وقتی قیمت وسایلو پرسیدم و گفتم با کارت پرداخت می کنم، طرف جوری گفت که آقا ببینید من از کارتتون ۳۰ تومن کم می کنم که انگار من نفهمم.
گفتم قربان بنده یه آدم تحصیل کرده ام و علاوه بر اون من شاغلم و دارم تو یکی از ادارات کار می کنم و خوب می دونم که می خواین چی کار کنید.
خلاصه بعد از نیم ساعتی به دوستم گفتم تو بشین اینجا من برم دو تا بستنی بخرم بیام بخوریم. خلاصه با عصا رفتم و خرید کردم فروشنده گفت داداش اگه من اینجوری گفتم که من اینقدر کم می کنم و خبر داشته باش معذرت می خوام. راستش من تا حالا ندیدم یکی مثل شما بیاد تو پارک از جایی خرید بکنه و مثل شما بشینه اینجا و از فضا لذت ببره. الآنم که دیدم اومدی تنهایی اینجا و کمک نخواستی تعجب کردم که چجوری یه راهی رو که یه بار رفتی حفظ کردی!
گفتم دوست عزیز ما و همنوعانمون مثل شما آدمیم و حق داریم از فضا های تفریحی و مکانهای مخصوص به این کار تا حد امکانمون لذت ببریم.
هدف من هم این هستش که تا حد ممکن با این کارام به دور و بریام نشون بدم که بابا ما هم انسانیم و باید زندگی کنیم.
خلاصه باید جنگید وگر نه ناک اوت میشیم.
اگه چشم به راه این مسولامون باشیم باید بشینیم بمیریم. من یه مددکار داشتم با ۲۰ سال سابقه نمی دونست که بلیط نیم بها ربطی به اشتغال من نداره. و می گفت چون تو شغل داری نمی تونی بلیط نیم بهای هواپیما بگیری.
کجای کاری برادر من
راجب رانندگیم کاش یکی از این ماشینا هم مال من بود من عاشق رانندگیم.
راستی یه چیزی اینارو خودتون ترجمه می کنید؟
اگه اینطوره بیزحمت وبسایتاشونم در پایان مطلب بزار.
ممنون

درود جک. من معمولا اگه کسی برخوردی شبیه برخوردی که اون مغازه دار با تو کرد رو بکنه، سری به نشانه تأیید تکون میدم و رد میشم.
اگر هم سؤالی داشته باشه که مثل تو واسش شرایط خودمون رو توضیح میدم.
چون میدونم این بنده خدا ها هم در ۹۹ درصد موارد هیچ قصد یا نیت بدی ندارن.
رسانه ها باید فرهنگ و نگرش مردم در خصوص نوع نگاهشون به معلولان رو تغییر بدن که خب تا به حال در این راه عملکرد خوبی نداشتن.
بنابر این نمیشه مردم رو چندان مقصر دونست.
بهترین راه یا سکوت کردن و رد شدنه، یا با متانت در باره ی خودمون توضیح دادن.

راستی نه من این متن رو ترجمه نکردم.
فکر کنم خود آقای معینی تنظیم کرده باشن.
ما در مجموعه رصد آن سوی مرز، تمامی مطالبی که منتشر می کنیم، با ذکر منبع اصلی هستش که می تونید از اون منابع که همگی مرتبط با نابینایان هم هستن استفاده کنید.

سلام آقای سرمدی
کلا پستهای شما همیشه مفید هستن
رانندگی واقعا عالیه اگه محقق بشه!!!!
اما این پروژه فضانوردی وااااااااای خدای من واااااااااااااای ینی میشه که بشه؟؟؟؟؟؟
حالا واسه خودمم نشد عیب نداره ولی ینی یروز بگن نابینایی رفته سفر کهکشانی چه شود
خخخ خخخخ آدم نبین هم باشه اقلا خارجکی باشه ما اینجا ریکوردر و برخورداری از حداقل حقوق انسانی برامون شده اوج آرزو

سلام روشنک خانم. ممنونم. شما لطف دارید.
دیگه دیگه. البته نه همه ی نبین های خارجی.
نهایتا شاید نبین ها در ۲۰ ۲۵ کشور جهان وضعیت خوبی داشته باشن و در سایر کشور ها مشکلاتی که نابینایان ایرانی با اون دست و پنجه نرم می کنن، اونها هم کم و بیش باهاش دست به گریبان هستن.
در خیلی از کشور ها هم واقعا شرایط برای معلولین خیلی بدتر از کشور ماست.

سلام
. سال ها پیش که هنوز رغبتی به خواندن ایران سپید داشتم هر از گاه گزارش هایی درباره مجمع جهانی نابینایان هم می نوشت و اگر اشتباه نکنم ایران هم عضو مجمع هست. ولی مطمئن نیستم. اگر کسی دقیقتر اطلاع داره لطفا بقیه را هم خبردار کنه.
۲. اختلال بینایی یا مشکلات خواندن و امثال آن امور مثبتی نیست؛ در زبان فارسی باید بگوییم طرف دچار این مشکلات است, نه دارای آنها. دارا بودن را برای امتیازات به کار می برند.
۳. . از رودکی چه خبر امیر جان؟ آیا نور چشم ما سهیل معینی هنوز مصلحت نمی داند که از بلبشوی حاکم بر آن موسسه, که میراث مشترک همه ما است, خبردار بشویم؟ از ایشان گذشته, راستی چطور است که وقتی یک نرم افزاری به اسم پارسآوا علیه السلام خوب از کار درنمی آید دوستان اهل عالم را خبردار می کنند و آنقدر پیگیر می شوند تا پولشان را پس می گیرند, ولی در مورد رودکی صدا از کسی درنمی آید؟ من اگر تهران بودم می رفتم اطلاعات دست اول گیر می آوردم و منتشر می کردم. موضوع فقط یه بحث و دعوای درون سازمانی نیست. نشان به آن نشان که ضبط آزاد رودکی بکلی متوقف شده و حتی پرینت را هم انگار دارند تعطیل می کنند. پول ادیتور ها را مدتهاست نداده اند و با این حساب معلوم نیست بعد از این کتاب های بریل با چه کیفیتی و با چقدر اشتباه چاپی تولید بشود. واقعا شما بچه های تهران چکار می کنید پس؟ آقا اصلا بیخیال صلاحدید های ایران سپید. کسی که جلوی شما را نگرفته و مانعتان نشده از انتشار پست در سایت ها و گروه های جورواجور ایمیلی. خب ما وقتی اینقدر منفعلیم فقط میتونیم حسرت پیشرفت های همنوعان در کشور های پیشرفته را بخوریم.
۴. بهزیستی کارمندان متعهد و متخصص زیادی دارد که بیمنت و بیدریغ زحمت می کشند. ولی یک جماعت حیف نان هم بین پرسنلش هستند که اگر بهزیستی نبود این واماندگان را به ریش هیچ ارگان دیگری نمی توانستند ببندند. آدم هایی هستند بیتخصص که شاید اوایل کارشان اقلا اندکی دلسوزی و تعهد داشته باشند, ولی همان هم چند صباحی بیشتر دوام نمی آورد. به قول خدا بیامرز آنتوان چخوف, مواجهه دائمی با تیره بختی ها بیشتر آدم ها را بعد از مدتی سختدل و بی اعتنا می کند.ولی به نظرم علت بیشتر کاستی های بهزیستی کمبود اعتبارات است که ربطی به این یا آن کارمند ندارد. پس در قضاوت راجع به این سازمان نباید از راه انصاف دور بشویم.

درود سعید عزیز.
۱. پیگیری کردم نه فعلا ایران عضو مجمع نیست اما ظاهرا داره مراحلش طی میشه تا عضو اتحادیه بشه.
۲. به نکته درستی اشاره کردی.
۳. در خصوص رودکی باید بگم درسته ایران سپید تا به حال گزارش رسمی در این ارتباط منتشر نکرده، اما کاملا در بطن کار قرار داره و از اونجایی که مدیر مسئول ایران سپید مدیر عامل شبکه ملی تشکل های نابینایان هم هست، به جد این مسئله رو داره پیگیری میکنه..
کما اینکه ایران سپید یک گزارش در باره ۳۶ نفری که با ریحانه قرارداد داشتن و شش ماهه که حقوق نگرفتن و عملا هم دیگه ریحانه حاضر به پشتیبانی از مؤسسه رودکی نیست، کار کرد اما از اونجایی که ایران سپید در رودکی چاپ میشه، قبل از بریل شدن روزنامه کارکنان رودکی این گزارش رو میبینن و به مدیریت مؤسسه انتقال میدن. ایشون با سازمان بهزیستی تماس میگیره و تقاضا میکنه به خاطر سو استفاده هایی که ممکنه صورت بگیره، میخواد که فعلا این گزارش در ایران سپید منتشر نشه.
اما در بخش میدانی، ایران سپید داره ماجرا رو پیگیری میکنه و آقای معینی در ستون سخن هفته که قراره از این پس به صورت صوتی هم روی سایت قرار بگیره، توضیحات لازم رو در این ارتباط خواهند داد.
در هر حال متأسفانه دیگه ریحانه حاضر به حمایت از رودکی نیست و اینکه از این پس قراره چه اتفاقی بیفته، باید منتظر موند.
اینکه چرا بچه ها نسبت به این ماجرا واکنش نشون نمیدن، دیگه به خودشون بر میگرده. معمولا ما جاهایی که باید حساس باشیم، بی تفاوتیم و جاهایی که ضرورتی هم نداره، بعضا واکنش های نابجا نشون میدیم.
ضمناً از اونجایی که رودکی به کل کشور تعلق داره، دیگه بحث فقط بچه های تهران نیست.
مثلا بچه ها در هر استانی میتونستن در این ارتباط مثل نامه ای که برای پارسآوا به ایران سپید زده شد و پاسخ مشخصی هم داده شد، نامه مینوشتن و در این خصوص خواستار پیگیری و شفافسازی میشدن.
قطعا ایران سپید هم پاسخ میداد.
الان هم هر چند گزارشی منتشر نکرده، اما تنها رسانه ای هست که در عمل داره این مسئله رو پیگیری میکنه و هر وقت نتیجه مشخصی حاصل بشه، قطعا اطلاع رسانی خواهد شد.
امیدوارم این مسئله به بهترین شکل ممکن خطم به خیر بشه که الحق رودکی جزء فعالترین مؤسسات ویژه نابینایان در زمینه ضبط کتاب گویا و بریل کردن جزوات و کتب مختلف محسوب میشه.
در خصوص نکته چهارم هم تا حدی با شما موافقم.

سلام بر آقای سرمدی و با تشکر از اطلاع رسانی فعالانه جناب عالی متاسفانه یک واقعیتی که وجود دارد اینست که در شرایط عادی آن طور که شاید و باید در خصوص مؤسسات نابینایی برای نابینایان اطلاع رسانی نمیشود و شففاف سازی به عمل نمی آید اما به محض این که یک مشکل به وجود میآید اعلام میگردد و آنگاه توقع دارند نابینایان که بعضاً از هه جا بی خبر هستند عکس العمل مناسب نشان بدهند به عنوان مثال این جانب نمیدانستم که فلان کتاب خانه از شهرداری کمک میگرفته ولی همان که کمک مورد اشاره قطع گردید اعلام شد البته با این امر مخالفتی ندارم منظورم اینست که این دلایل مؤثر هستند موفق باشید ….

دیدگاهتان را بنویسید