خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

کتاب رؤیای تهران از شرمین نادری

درود بر شما دوستان عزیز.
امیدوارم حالتون خوب باشه.

این پست برای من از چند جهت متفاوته.

اول این که بعد از حدود دو ماه دارم پست میذارم.

دوم این که بعد از حدود دو سال نه به عنوان یکی از اعضای کادر مدیریت، بلکه به عنوان کاربر ساده دارم پست میذارم.

سوم این که دقیقاً سه سال پیش در چنین روزی، یعنی بیست و هفت آبان نود و دو اولین پستم توی محله رو گذاشتم. یعنی من امروز تولد سه سالگیم تو محله هست.

چهارم این که دارم این پست رو به یاد پدر بزرگم میذارم. خب من که از اینجا نمیتونم برای تک تک شما خرما و حلوا بفرستم. پس همونطور که تو پست مجتبی قولش رو داده بودم، به جاش یه کتاب نذر کردم.
اینجا جا داره که یه بار دیگه هم از رعد و هم از تک تک دوستانی که توی اون روزهای سخت کنارم بودید نهایت تشکر رو داشته باشم.
ما اینجا هر قدر هم که با هم اختلاف داشته باشیم، توی روزهای سخت همدیگه رو تنها نمیذاریم. این رو هممون بارها و بارها ثابت کردیم و این بار هم مثل همیشه تمام محله کنارم بودن و من این حضور رو در تک تک لحظات اون چند روز حس کردم.
حتی خبر انتشار پست رعد و همدردی بچه ها به خانوادم هم رسید و همشون به خصوص مادر و مادربزرگم از من خواستن که از طرفشون از همه ی شما تشکر کنم.

اما بهتره بیشتر از این پست رو طولانی نکنم و با هم بریم سراغ اصل مطلب.

مشخصات کتاب

نام کتاب: رؤیای تهران.
نویسنده: شرمین نادری.
مشخصات نشر: سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مؤسسه ی نشر شهر، سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت.
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی قرن چهارده.
تعداد صفحات: یکصد و بیست صفحه.

درباره ی کتاب

تمامی داستان های این کتاب درباره تهران است که به نوعی نوستالژی مردم این شهر محسوب می شود.
در مجموعه داستان رویای تهران، 14داستان کوتاه وجود دارد که همگی درباره شهر تهران و همه چیزهایی است که هویت تهران را مشخص می کند. همچون تجریش ، امامزاده صالح، سمنوی عمه لیلا،  قصه شمرون دربند، که به نوعی نوستالژی مردم پایتخت به حساب می آید.
شرمین نادری نوستالژی گذشته را دارد و از گذشته با زبان امروز می نویسد. این نویسنده سال ها دبیر گروه فرهنگی هفته نامه چلچراغ بوده و صفحه ای با عنوان نوستالژی با موضوع روایتی امروزی از گذشته داشت.
از کتاب های وی می توان به خانجون و بوی ریحون، خانجون و خواب شمرون، خانجون و کوچه پریون، فدایت شوم، کتاب جادو، تلخ و شیرین بلدیه، قمر در عقرب و ماه گرفته ها اشاره کرد.
در داستان پارک سنگی در این مجموعه، راوی که دختری جوان است همراه دایی و پسر دایی و پدر بزرگ و خواهرش با ماشین دایی که قدیمی است و قدرت بالا رفتن از سربالایی تند را ندارد به پارک سنگی جمشیدیه می روند. هنگامی که ماشین دارد از سربالایی بالا می رود نه تنها در راه می ماند که حتی به عقب بر می گردد چون ترمز دستی اش کار نمی کند. در ابتدا داغ می کند و خواهرها با دایی آن را هل می دهند بعد هم ترمز می برد و به عقب می رود که نگهبان پارک همراه چند نفری دیگر به کمکشان می آیند.
در داستان سبیل، پدر بزرگ راوی، سبیل بزرگی دارد سبیلی که به قول راوی مثل یک یادگاری قدیمی است. مثل ساعت زنجیر دار و خلاصه چیزی که به او هویت خاص می دهد روی سبیل خط سفیدی دیده می شود که علامت سیگار کشیدن های سالهای متمادی او است. حالا اما در بیمارستان است و باید سبیلش را بزنند چون مانع از رسیدن لوله های اکسیژن برای ریه  خرابش است. پدر بزرگ راضی به این کار نمی  شود. مقاومت می کند حتی مخفیانه به کسی پول می دهد که بروند برایش سیگار بخرند. اما سرانجام تسلیم شده و می گذارد سبیلش را بزنند تا بتوانند لوله های هوا را راحت در دهانش بگذارند.
در هر دو داستان، شرمین نادری سعی کرده است با نگاهی نوستالژیک از زبان دختری امروزی شرحی از گوشه و کنار تهران بدهد. اصلا هر داستان بهانه ای است که او سرکی به گوشه ای بکشد و چیزهایی را به یاد بچه های تهران بیندازد که شاید گاهی فراموش کرده باشند، شاید بتوان مهمترین ویژگی داستان ها را همین دانست.
تمامی داستان های رویای تهران ساده و بدون پیچیدگی و ابهام هستند و حتی شاید بتوان با اغماض گفت که فاقد طرح مشخص و معلومی هستند. مثلا در داستان باغ سنگی، این موضوع بیشتر به چشم می خورد. انگار نویسنده صرفا فقط به خاطر این که بخواهد جایی مثل باغ سنگی جمشیدیه را به یاد و خاطر خواننده بیاورد چنین موضوعی را نوشته و کمتر به ساختار داستانی و این که طرحی نو در اندازد فکر کرده است.
البته سبیل از این جهت کمی متفاوت است و حضور شخصیت ها تا اندازه ای پر رنگ و قصه ای که از ابتدا تا انتهای داستان وجود دارد کار را از باغ سنگی متفاوت کرده است.
حمام چهل کلید، خانم تاج، خواب شمیران، پارک سنگی، دالان پیچ،، خیابان پند آموز، روح تاتر شهر، سیبیل، سمنوی عمه لیلا، عینک شکسته، کفش های سفید،لانه ی زنبور، مقبره ی پرتقالی و تلی خانم، نام داستان های این کتاب هستند که مکان های تاریخی و قدیمی شهر تهران را در قالب متفاوت داستانی معرفی می کنند.

امیدوارم این پست مورد توجه شما گرامیان قرار گرفته باشه.
مواظب خودتون و خوبیهاتون باشید.
بدرود.