خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شهر خبر معلولین. انتشار 28 خبر در شمارگان بیست و چهارم

هزاران درود تقدیم همراهان صمیمی محله نابینایان ایران

در بیست و چهارمین شمارگان شهر خبر معلولین، 28 خبر تقدیم شما عزیزان می شود.

اخبار معلولین در سایر خبرگزاری ها

تعداد اخبار، 15 خبر

میزان: در ۱۵ سال اخیر حتی یک معلول جذب دستگاه‌های دولتی نشده است

فارس: افزایش مستمری مددجویان حداقل ۲۰ درصد میزان قانون کار

مهر: معلولین بزرگ‌ترین اقلیت در کشور هستند

روابط عمومی کانون: مراسم روز معلولان با حضور هنرمندان و ورزشکاران برگزار می شود

مهر: ۳۵ نمایشنامه به دبیرخانه جشنواره تئاتر امید آفرین ارسال شد

مهر: چهره‌های سینمایی مهمان جشن کودکان توان‌یاب می‌شوند

وبسایت پکتوس، رصد آن سوی مرز سه آذر. گشتی در سایت های خبری ویژه نابینایان در جهان

مهر: حضور ٣۵ گروه هنری داخلی و ۶ گروه خارجی در جشنواره تئاتر معلولان

ایسنا: دریافت خدمات توانبخشی نیازمند استعلام از هیچ سازمانی نیست

ایکنا، استقبال از کلاس‌های روشندل حافظ قرآن

مهر: کتابخانه ویژه نابینایان در مجموعه عین القضات همدانی افتتاح شد

تسنیم، گردشگری معلولان از حرف تا عمل/ هفت‌خوان معلولان برای استفاده از اماکن گردشگری

باشگاه خبرنگاران جوان: طرح مناسب سازی مبلمان شهری ویژه معلولین اجرایی می شود

مهر: دیابت از عوامل نابینایی و کاهش دید

کمیته ملی پارالمپیک، وضع قوانین جدید برای بازگشت ورزش معلولین روسیه به پارالمپیک

اختصاصی ایران سپید

تعداد اخبار، 13 خبر

سهم معلولین از بودجه‌ی 150 میلیاردی استانداردسازی‌‌ها چقدر است؟

 

سالانه 150 میلیارد تومان جهت استانداردسازی معابر منظور می‌شود اما هنوز شعارهای احقاق حقوق شهروندی روی دور باطل، سرعت دارد و این درحالی‌ست که بیشترین میزان معلولیت در البرز با 41.2درصد جسمی-حرکتی‌ست و جمعیت 2.4درصدیِ معلولان، هنوز در چم‌و خم راه‌های این استان اسیرند.
همیشه شعارها ضمانت اجرایی ندارند و همواره آنها از خاستگاهی عملیاتی برخوردار نیستند. گاهی حکایتِ نفسِ شعار، مانند پیداکردن پرتقال‌فروش، مخاطب را در چم‌و خم بیهوده‌ی ذات آن سرگردان می‌کند. از همین‌رو شعارِ: “شعار دیگر جوابگو نیست و مردم عمل می‌خواهند” پرداخته شد اما رفته‌رفته همین گزاره نیز، رویکرد عمل‌گرایی خود را از دست داد و به سرنوشت پسرعموهای بی‌عمل خود دچار گشت.
ازجمله شعارهایی که در بطن خود، احقاق حقوق شهروندی را دغدغه داشت و مدعی بود «تک‌تک افراد جامعه دارای حقوق مساوی در ارائه‌ی خدمات هستند.» معلولان را پاس می‌داشت و «معلولیت یک‌محدودیت نیست» را پیشانی‌نوشت کرده و بیانیه‌ای حولِ: «تمام افراد جامعه در حقوق شهروندی، حق‌ برابر دارند» داشت اما بطورمثال: حادثه‌ی آسایشگاه معلولان در کرج نشان داد، مشت شعارهایی با ژست‌های برابری در حقوق انسانی، چندان پُر نیست.
شهریور 1394 خبر تکان‌دهنده‌ی شکنجه‌ی معلولان در آسایشگاهی کرجی بر سایت‌های خبری بالارفت؛ ماجرایی که می‌گفت: معلولان را در این مرکز مراقبتی با زنجیر می‌بستند و چندی بعد نیز دادستان عمومی‌و انقلاب کرج بر صحت‌و سقم آن مهر تأیید زد.
ماجرا از جایی درز کرد که خانواده‌های این معلولین با شکوائیه‌ای، دادِ خود را به بهزیستی استان البرز بردند و این ارگان نیز، طی نامه‌ای به دادستانی عمومی‌و انقلاب کرج، ماوقع را گزارش داده و خواستار رسیدگی شد. در این‌خصوص، غلامحسین محسنی اژه‌ای نیز در هشتاد و پنجمین نشست خبری خود، پرونده‌ی شکنجه‌ی کودکان استثنایی در یک محل نگهداری در استان البرز را در محضر خبرنگاران گشود.
از سوی دیگر ایرج عبدی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نهم، وزیر کار-تعاون‌و رفاه اجتماعی را در این رابطه پاسخگو دانست. این عضو فراکسیون معلولین در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: «تمامی مراکز نگهداری از معلولین زیر نظر سازمان بهزیستی کشور است و این سازمان مجوزهای لازم را به چنین مراکزی می‌دهد.»
رئیس سازمان بهزیستی کشور هم، پیرو اشارات مکرر به اهمال ارگان‌اش، به تعلیق‌درآمدن مجوز فعالیت این مرکزِ نگهداری از معلولین را به‌عنوان برگ برنده بالاگرفت. انوشیروان محسنی بندپی در جواب اعتراضات گفت: «به‌طور حتم اگر نظارت کافی وجود نداشت این مرکز در حال‌حاضر تعطیل نبود.»
به گزارش خبرنگار شبکه خبری البرز، مسئولین کرجی نیز در اظهارنظر من‌باب این فاجعه‌ی انسانی به آستینِ نصیب، دست بردند.
عضو شورای اسلامی شهر کرج با ابراز تأسف از آزار کودکان معلول گفت: «متهم اصلی این پرونده، اداره‌کل بهزیستی البرز است که با نظارت ضعیف، امکان بروز چنین حادثه‌ی ناگواری را فراهم آورده است.» فاطمه‌آجرلو تأکید کرد: «تقصیر اداره‌کل بهزیستی البرز از مسئولان مرکز مذکور کمتر نیست.»
نماینده‌ی مردم کرج در مجلس نیز روی ناخوش خود را به این قضیه نشان داد. عزیز اکبریان اظهار کرد: «قطعاً چنین اتفاقی قابل چشم‌پوشی نبوده و مقامات قضایی باید قاطعانه با این مسئله برخورد کنند. شکنجه‌ی معلولین با هیچ معیاری قابل درک نیست و متخلفان موظف‌اند در این زمینه پاسخگو باشند.»
پیرو تمام اظهارنظرها که همان مَثَلِ هزارتوییِ یافتنِ پرتقال‌فروش را به ذهن متبادر می‌کند، باید گفت: پاشنه‌های آشیل کرج کم نیست؛ پاشنه‌هایی که نقاط ضعف بی‌بر و برگردی‌ هستند که هرچند پنهان‌اند اما قهرمان البرز را در چشم مردم این استان آسیب‌پذیر کرده است و نیز قابل‌کتمان نیست که فقدان سیستم نظارتی جامع و کارآمد، البرز را از پا نشانه رفته و عضو حرکت‌اش در مسیر رشد را ضربه‌پذیر نموده است.
در این چشم‌انداز، معلولین البرز همواره قشر ضربه‌‌پذیری بوده‌اند و هرازگاهی توجه جامعه‌ی مسئولین این استان را به خود جلب می‌کنند اما باید گفت که حتی بعد از استان‌شدن و شکل‌گیری ساختاری کلان‌تر نیز، این‌قشر هنوز از حقوق شهروندی لازم در استان البرز برخوردار نیستند.
عدم‌آگاهی کارشناسان شهری در حیطه‌ی مناسب‌سازی، مسئله‌ساز است
عادی‌ترین حقوق معلولین در سطح شهر می‌تواند تعریف معابر ویژه جهت تردد آنها باشد؛ وجهی که هنوز در سطح این استان غایب است.
مدیرکل بهزیستی استان البرز، عدم‌آگاهی کارشناسان شهری در حیطه‌ی مناسب‌سازی معابر را مسئله‌ساز می‌داند.
داریوش بیات‌نژاد با بیان‌اینکه بخش وسیعی از چالش‌های موجود در حوزه‌ی معابر، عدم‌آگاهی کارشناسان شهری است، گفت: «بسیاری از فعالان حوزه‌ی عمرانی با استانداردسازی معابر آشنایی ندارند.»
این‌مسئول در کارگاه آموزشی مناسب‌سازی معابر شهری اظهار کرد: «باتوجه به مجموعه‌ی نارضایتی‌های معلولان و جانبازان، وضعیت مناسبی برای تردد این‌قشر در سطح شهر وجود ندارد و اقدامات انجام‌شده در این‌زمینه مطلوب نیست.»
سالانه 150 میلیارد تومان جهت استانداردسازی معابر منظور می‌شود
سوی دیگر اصرار بر احقاق حقوق شهروندی در البرز، همواره به انکار حوزه‌های مورد خطاب و یا ظهور آمار و ارقام، جهت تعدیل اعتراضات انجامیده است.
به نقل از معاون مالی‌و اقتصادی شهرداری کرج: «سالانه بیش از ۶۰هزار متر از معابر شهری کرج با اعتباری بالغ بر ۱۵میلیارد تومان استانداردسازی شده و کفپوش و محل عبور نابینایان نیز در این حوزه پیش‌بینی می‌شود.»
فرج‌الله ایلیات می‌گوید: «در طراحی‌های جدید شهرسازی نیز توجه به این موضوع از الزامات است که باید توسط شهرداری مناطق و معاونت فنی‌و عمرانی رعایت شود. بازسازی معابر در دستورکار قرار گرفته و اکنون نیز طراحی‌های جدید برای استفاده‌ی این قشر در بوستان‌ها، معابر و ساختمان‌های اداری لحاظ شده است.»
به تعبیر ایلیات: «در مجموع کیفیت پیاده‌روهای شهری کرج نسبت به سال‌های گذشته بهتر شده اما همچنان باید این فعالیت‌ها ادامه یابد و امید است با این روند بتوانیم تمامی این معابر را استانداردسازی کنیم اما این‌امر تنها به شهرداری مربوط نمی‌شود و دستگاه‌های دیگر نیز در این حوزه دخیل هستند.»
سیاست دَوَرانی؛ فشار از بالا، چانه‌زنی از پایین
در فصل دیگر باید به «دستگاه‌های دیگر» در پوشش‌دهی خدمات به این قشر پرداخت که همین‌امر، پرونده‌ی دیگری را از جانب این ارگان‌های مسئول می‌گشاید.
مدیرکل بهزیستی استان البرز معتقد است: «امکانات و فضای فیزیکی بهزیستی البرز در حد شهرستانی درجه سوم است.» بیات‌نژاد اضافه می‌کند: «البرز دارای چند شهرستان نوپا نیز هست که آنها نیز از نظر فیزیکی وضعیت خوبی ندارند.»
برخی نیز سهم اداره‌ی ارشاد را در احقاقِ حقوقِ این‌قشر از جامعه‌ی شهروندی، کمیاب ارزیابی می‌کنند.
به گزارش خبرنگار شبکه خبری البرز از جلسه‌ی ستاد مناسب‌سازی ویژه‌ی معلولان که در اوایل مهرماه برگزار شد، “هیربد معصومی” معاون عمرانی استاندار البرز گفت: «اداره‌کل ارشاد استان البرز بنابه وظیفه‌ی خود باید از معلولین حمایت کند که در این‌امر کمرنگ عمل می‌نماید. انتظار از صدا و سیما نیز در جهت همکاری برای این‌امر بیشتر است.»
شعار شورای شهر و شیوه‌ی حواله به آینده
رئیس شورای شهر کرج، کار مرتفع‌سازیِ مصائب جامعه‌ی معلولان را به آینده‌ای روشن‌ واگذار می‌کند. محمود دادگو می‌گوید: «با بهره‌گیری از روش‌های جدید، معابر و پیاده‌روهای شهری این کلانشهر برای تردد معلولان مناسب‌سازی می‌شود.»
این‌مسئول با اشاره به‌اینکه مدیریت‌شهری کرج تلاش می‌کند معبر شهری را به صورت علمی‌و استاندارد احداث کند، گفت: «برخی پیاده‌روها در کرج به قدری ناهنجار است که سبب مصدومیت افراد می‌شود. در این‌رابطه، استانداردسازی پیاده‌روها برای معلولان جسمی، نابینایان و جانبازان در دستورکار قرار دارد تا بتوانیم در این حوزه به صورت عملیاتی، اقداماتی موفق داشته باشیم و امید می‌رود در زمینه‌ی همسطح‌سازی و اتوبوسرانی نیز بتوانیم اقدامات لازم را برای امنیت عبور و مرور معلولان انجام دهیم.»
عضو دیگر شورای اسلامی شهر کرج نیز از عدم مناسب‌سازی بسیاری از معابر و پیاده‌روهای این کلانشهر به‌منظور تردد ایمن سالمندان و معلولان به‌شدت انتقاد می‌کند. به گفته‌ی بهنام محمودی: «درحال‌حاضر حدود 2000 نابینا در سطح شهرستان کرج زندگی می‌کنند که یکی از عمده‌ترین مشکلات ایشان برای حضور در سطح شهر و رسیدگی به کارهای اداری و روزمره، بحث عدم مناسب‌سازی معابر و پیاده‌روها می‌باشد که به وخیم‌تر شدن شرایط‌شان منجر گردیده است.»

محمودی با تأکید براینکه استفاده از تجربیات موفق دیگر شهرها در بحث مناسب‌سازی معابر از اهمیت بالایی برخوردار است، افزود: «متأسفانه کمتر از 10درصد معابر کلانشهر کرج برای تردد معلولان مناسب‌سازی شده‌اند که در سطح کشور نمره‌ی بسیار ضعیفی بشمار می‌رود و همچنین ورودی ادارات و شهرداری‌ها نیز برای رفت‌و آمد این افراد مناسب‌سازی نشده‌اند و به نظر می‌رسد که دچار بی‌حسی و عادت شده‌ایم.»
این مسئول شهری با اشاره به زندگی حدود 100هزار نفر افراد معلول، ناتوان، کم‌توان و سالمند در سطح شهرهای البرز، خواستار رسیدگی به نیازهای واقعی این قشر شد و ادامه داد: «شهر، متعلق به همه‌ی شهروندان با توانمندی‌ها و نگرش‌های مختلف است و اینکه فضاها و معابر شهری حتی برای تردد افرادی همچون نابینایان مناسب‌سازی نشده باشند، قابل‌قبول نیست و نباید به سمتی حرکت کنیم که احساس فراموش‌شدگی به این افراد دست دهد.»
این اظهارنظرها درحالی روی دور باطل، سرعت گرفته است که جمعیت 2.4درصدی معلولان به نقل از معاونت توانبخشی بهزیستی البرز، هنوز در چم‌و خم راه‌های این استان اسیرند. درحالیکه به گفته‌ی معصومه عباس‌زاده در نشست خبری ویژه‌ی آغاز هفته‌ی بهزیستی، بیشترین میزان معلولیت در البرز با 41.2درصد، جسمی-حرکتی‌ست و رتبه‌ی دوم از آنِ معلولیت ذهنی با 25.2درصد می‌باشد. و تنها توجه به همین نکته، باید کلید اتاق‌فکر را در صحن برنامه‌های منشور شهروندی روشن کند تا آینده‌ای که با تدبیر می‌تواند روشن بماند، تاریک‌پوش اهمال مسئولین نشود.

 

تسهیل خدمات بانکی؛ رؤیای دست یافتنی برای نابینایان

استفاده از خدمات و بهره مندی از تسهیلات بانکی برای گروهی از جامعه همواره با مشکلات و سختی هایی همراه بوده این امر باعث شده NGO های حامی معلولان با بررسی این معضلات و ایجاد راهکارهایی برای حل آن با مسئولان و مدیران بانک‌ها به گفت‌وگو و تبادل نظر بپردازند.و همین امر زمینه ساز تحولاتی در ارائه خدمات بانکی و بانکداری به افراد دارای معلولیت شده است که تعدادی از بانک ها شعب خود را برای حضور آسان‌تر معلولان مناسب‌سازی و تجهیزات مورد نیاز افراد دارای مشکل بینایی را در باجه ویژه‌ای برای این افراد راه‌اندازی کردند.
تصور کنید شما فردی با مدرک کارشناسی ارشد و کارمند یکی از دستگاه‌های اداری کشور هستید، ماهانه حقوقتان به حسابی که در یکی از شعب بانک‌ها افتتاح کرده اید، واریز می شود. برای برداشت از حسابتان به بانک مراجعه می کنید، از کارمند باجه می خواهید فیش برداشت از حساب را برایتان پر کند، کارمند بانک می گوید «من سرم شلوغ است به همراهت بگو برایت فیش برداشت از حساب را پر کند» شما می‌گویید: «من تنها برای دریافت وجه از حسابم به بانک آمده‌ام، همراه ندارم» و با لحنی تند می شنوید که «ما نمی توانیم به شما پول بدهیم برای ما مسئولیت دارد یا باید برگه تعهد‌نامه‌ محضری بیاورید یا با فردی امین در بانک حضور پیدا کنید.» شوکه می شوید که حتی با داشتن تحصیلات عالیه و شغل مناسب حق برداشت از حسابتان را ندارید، چون نابینا هستید و این تنها مشکل شماست. استفاده از خدمات و بهره مندی از تسهیلات بانکی برای گروهی از جامعه همواره با مشکلات و سختی هایی همراه بوده این امر باعث شده NGO های حامی معلولان با بررسی این معضلات و ایجاد راهکارهایی برای حل آن با مسئولان و مدیران بانک‌ها به گفت‌وگو و تبادل نظر بپردازند.و همین امر زمینه ساز تحولاتی در ارائه خدمات بانکی و بانکداری به افراد دارای معلولیت شده است که تعدادی از بانک ها شعب خود را برای حضور آسان‌تر معلولان مناسب‌سازی و تجهیزات مورد نیاز افراد دارای مشکل بینایی را در باجه ویژه‌ای برای این افراد راه‌اندازی کردند. بررسی مشکلات افراد دارای معلولیت، تجهیزات و مناسب‌سازی‌های مورد نیازشان در استفاده مستقل از خدمات بانکی و همچنین نقش بانک مرکزی در تسهیل این خدمات سبب شد تا میزگردی با حضور حمیدرضا  غنی آبادی، مدیر مطالعات و مقررات بانکی بانک مرکزی، علی نصیری، مدیر اداره نظارت بر بانک‌ها و مؤسسات اعتباری و همچنین اعظم آقایی پور، رئیس گروه نظارت اداره نظام‌های پرداخت برگزار کنیم تا به راهکارهای مناسب در خصوص تسهیلات استاندارد دست یابیم.

بخشــــــنامه بانــــک مرکـــــزی
لازم الاجراست
افراد دارای معلولیت چه نابینا باشند، چه جسمی-حرکتی یا ناشنوا فرقی ندارد؛ برای بهره‌مندی از خدمات بانکی با مشکلات متعددی روبه‌رو هستند. بخش عمده این معضلات مناسب نبودن اماکن بانکی و تجهیزاتی است که انجام فعالیت‌های بانکی را برای نابینایان امکان پذیر می‌کند.
بخشنامه‌ای را بانک مرکزی سال 91 برای تسهیل ارائه خدمات برای نابینایان صادر و به بانک‌ها ابلاغ کرده است که  در این بخشنامه آمده است «‌این بخشنامه بنا به درخواست گروهی از نابینایان صادر شده است» که ذکر این جمله در بخشنامه، یکی از دلایلی است که در بسیاری از شعب بانک‌های مختلف بخشنامه مذکور اجرایی نمی‌شود یا مدیران شعب از وجود چنین بخشنامه‌ای که درآن عنوان شده افراد دارای مشکل بینایی می‌توانند بدون حضور امین از خدمات بانکی همچون افتتاح و برداشت از حساب و دریافت دسته چک استفاده کنند، اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند.
این امر مشکلات بسیاری را برای نابینایان به منظور استفاده از خدمات بانکی ایجاد کرده است؛ آیا بانک‌ها می‌توانند بخشنامه‌های ارسالی بانک مرکزی را نادیده گرفته و سلیقه‌ای عمل کنند؟
نصیری، مدیر اداره نظارت بر بانک‌ها و مؤسسات بانکی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «‌ارائه خدمات به آحاد مردم بویژه به شهروندانی که دچار مشکلات جسمی هستند، دغدغه بانک مرکزی و نظام بانکی کشور است. برهمین اساس می‌پذیریم نظام بانکی برای افراد دارای معلولیت در نقطه ایده آل قرار ندارد اما در چند سال اخیر اقداماتی برای تسهیل ارائه خدمات به این افراد صورت گرفته است.
در سال 1391 بانک مرکزی بخشنامه‌ای را به شبکه بانکی کشور ابلاغ کرد، هنگامی که بانک مرکزی بخشنامه‌ای را به شبکه بانکی کشور ابلاغ می‌کند، فارغ از موضوع و حیطه آن، بانک‌ها موظف هستند این بخشنامه را به واحد‌های اجرایی زیر مجموعه ابلاغ و تصویری از نسخه ابلاغی بخشنامه را برای بانک مرکزی ارسال کنند. پس از آن بانک مرکزی پیگیری‌های لازم را برای حُسن اجرای این بخشنامه‌ها انجام می‌دهد.
وی ادامه می‌دهد: اینکه بعضاً شعبه‌ای بگوید بخشنامه سال 91 ویژه نابینایان به دست ما نرسیده، رد نمی‌کنیم ولی قطعاً این موضوع به معنی ابلاغ نکردن بخشنامه مربوط نیست و کوتاهی شعبه یا بانک به شمار می‌آید. احتیاط‌هایی که شعب بانک‌ها برای نابینایان انجام می‌دهند عمدتاً با هدف حفظ حقوق و منافع شخصی این افراد است که در ارتباط با حساب جاری، امینی همراه داشته باشند  تا حق و حقوقشان حفظ شود. اگر شخصی که مشکل بینایی دارد به بانک مراجعه کند و مسئولیت و عواقب کار را بپذیرد، قطعاً باید تمام خدمات بانکی از جمله حساب جاری را بدون حضور امین دریافت کند.
در صورتی که شعب بانک‌ها از ارائه این خدمات به نابینایان امتناع کنند افراد می‌توانند نام بانک و کد شعبه آن را به بانک مرکزی از طریق تلفن گویای ارتباط مردمی 29954855 اعلام کنند تا بتوانیم تمهیدات لازم را سنجیده و با شعب متخلف برخورد کنیم.
مدیر اداره نظارت بر بانک‌ها و مؤسسات اعتباری در خصوص ارسال مجدد بخشنامه به بانک‌ها می‌گوید: برای تذکر به بانک‌ها، بخشنامه‌ای به شماره 205041 بر اساس بخشنامه بانک مرکزی برای نابینایان در تاریخ 29/6/95 دوباره ابلاغ کردیم که حتی در این بخشنامه جدید عنوان شده «‌برخی شعب بانک‌ها از وجود بخشنامه ویژه نابینایان اظهار بی‌اطلاعی کرده‌اند و بانک مرکزی خواستار ارسال مجدد این بخشنامه به شعب بانک‌ها شده تا مشکلات به وجود آمده برای نابینایان در استفاده از تسهیلات کاهش یابد.
بانک‌ها موظفند بخشنامه‌های بانک مرکزی را ظرف 7 روز کاری به شعب خود ارسال و گزارش آن را به بانک مرکزی اعلام کنند.»

ارائه خدمات بهتر از طریق  باجه
ویژه معلولان
نصیری در پاسخ به این سؤال مبنی بر اینکه تردد در سطح شهر از دیر‌باز برای افراد دارای معلولیت، سالمندان و زنانِ با شرایط ویژه با مشکلاتی همراه بوده، آیا بانک مرکزی راهبردی برای مراجعه کمتر معلولان به شعب بانک‌ها دارد؟ می‌گوید: «با وجود جامعه آماری معلولان نسبت به پراکندگی جغرافیایی که دارند برای دسترس پذیر کردن بانک‌ها باید همه نقاط را مناسب‌سازی و به تجهیزات ویژه این افراد مجهز کنیم که با توجه به لزوم مشارکت سایر نهاد‌ها و سازمان‌‌ها از جمله شهرداری و مسائل مبتلابه از جمله هزینه بالایی که برای هر بانک در بردارد، نمی‌توان این امکان را در همه جا به وجود آورد.
در خصوص افراد دارای مشکل بینایی باید گفت، نباید توقع داشته باشیم فرد نابینا همیشه با یک همراه برای استفاده از خدمات بانکی به شعب مختلف مراجعه کند. با قرار دادن تجهیزات ویژه، این افراد می‌توانند فیش‌های بانکی را مطالعه کرده نسبت به پر کردن آن اقدام کنند که این امر با دستگاه‌های نمایشگر بریل امکانپذیر خواهد شد. اما نکته‌ای که بانک‌ها را از ارائه این خدمات به نابینایان بازمی‌دارد قیمت بالای این دستگاه است؛ اگر بانکی بخواهد برای همه شعب این سیستم را تعبیه کند باید مبلغ هنگفتی هزینه شود.
این مقام مسئول می‌افزاید: خیابان‌هاو پیاده‌راه‌ها باید آماده‌سازی شوند تا فرد معلول بتواند از منزل تا بانک را طی کند که این امر در حیطه اختیارات بانک مرکزی قرار ندارد. این شهرداری است که به‌عنوان مسئول مناسب‌سازی معابر باید دسترسی‌پذیری‌ها را برای شهروندان دارای معلولیت فراهم سازد.
در‌خصـــوص مناسب‌ســـازی فضای داخلی بانک‌ها باید بگویم بسیاری از شعب استیجاری هستند و مدیران نمی‌توانند در ظاهر ساختمان تغییراتی را به وجود آورند اما درحد امکان شعب جدید هر بانکی که افتتاح می‌شود این دسترسی‌پذیری‌ها را رعایت می‌کند و شرایط حضور همه شهروندان را در شعبه مدنظر قرار می‌دهد. بانک مرکزی نیز به‌عنوان مقام‌ناظر، گزارش عملکرد را از بانک‌ها دریافت و بررسی می‌کند.»
آیا بانک مرکزی این اختیار را دارد که موارد مناسب‌سازی را به بانک‌ها ابلاغ کرده و از آنها بخواهد تا در هر شعبه، باجه‌ای را ویژه جانبازان، معلولان، سالمندان و زنانِ با شرایط ویژه احداث کنند؟ باجه‌ای که در حال عادی به عموم مردم خدمات می‌دهد، اما اولویت ارائه خدمات با افراد ذکر شده باشد؟
اعظم آقایی‌پور، رئیس گروه نظارت اداره نظام‌های پرداخت در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «بانک مرکزی سال 1387 بخشنامه‌ای را در خصوص رفع موانع فیزیکی و معماری ساختمان به بانک‌ها ابلاغ کرده است که در آن بانک‌ها باید شرایط حضور همه شهروندان را در شعب خود در نظر گرفته و برای حضورشان برنامه‌ریزی کنند.
به‌عنوان مثال به بانک‌ها شرایط دسترسی‌پذیری معلولان جسمی-حرکتی برای استفاده از دستگاه‌های خود‌پرداز ابلاغ شده و دستگاه‌های ATM باید در ارتفاع یک متری نصب شوند و در صورتی که این دستگاه‌ها در ارتفاع بالاتری قرار داشته باشند، باید برای آن بالابر تعبیه شود.
اتوبانک را هم برای دسترسی آسان افراد به ATM‌ها راه‌اندازی کردیم تا افراد بدون خروج از وسیله نقلیه بتوانند کارهای بانکی خود را به انجام برسانند.

ارائه خدمات بانکی مناسب منوط به داشتن اطلاعات
آقایی‌پور با اشاره به مکاتبات بسیار با سازمان بهزیستی که متولی اصلی معلولان است بیان می‌کند: در مکاتباتمان از این سازمان خواستیم آمار دقیق معلولان، نوع معلولیت و محل زندگی‌شان را برای ما ارسال کنند تا ما با توجه به نقاطی که بیشترین رفت‌و‌آمد را از سوی معلولان دارد، مناسب سازی‌هایی را انجام دهیم. به‌عنوان مثال مناطقی که مراکز ویژه افراد دارای معلولیت در آنها ساخته شده را به بانک مرکزی اعلام کنند تا در این مکان‌ها، دستگاه‌های خودپرداز را برای گروه‌های معلول مناسب‌سازی کنیم. یا در مکان‌هایی که تردد نابینایان بیشتر است دستگاه‌ها را مجهز به سیستم صوتی کرده تا (با سهولت بیشتر) بتوانند از خدمات دستگاه ATM بهرمند شوند.
وی ادامه می‌دهد: با وجود همکاری نکردن سازمان بهزیستی، بانک مرکزی مستقیماً با بهزیستی‌های 32 استان کشور مکاتبه کرد و تک تک آمار‌ها را به دست آوردیم. تاکنون 24 استان جواب نامه‌های بانک مرکزی را داده‌اند و مناطق پر‌تردد معلولان را به تفکیک نوع معلولیت‌شان ذکر کردند.
با در دست داشتن این آمارها، بانک مرکزی بانک‌ها و مؤسسات را مجاب می‌کند تا حداقل دو یا سه شعبه را در این مکان‌ها مناسب‌سازی کند.
در نامه‌هایی که از بانک‌های مختلف به دستمان رسیده ذکر شده که همه شعب شان را نمی‌توانند مناسب‌سازی کنند. اما اگر بانک مرکزی مناطقی را که معلولان در آن تردد بیشتری دارند، را معرفی کند می‌توانیم دستگاه‌ها و بانک‌های آن مناطق را مناسب‌سازی کرده و تسهیلات لازم را به آنها ارائه دهیم. در حال حاضر چندین بانک شعباتی ویژه معلولان راه‌اندازی کردند.
علاوه بر این بانک مرکزی بانک‌ها را ملزم کرده است که در سایت اینترنتی‌شان مخصوصاً سامانه «همراه بانک»، سیستم صوتی ویژه افراد نابینا را قرار دهند تا آنها نیز بتوانند از این خدمات استفاده کنند.»
رئیس گروه نظارت اداره نظام‌های پرداخت در پاسخ به این پرسش که چرا بانک‌هایی که نابینایان در آن بیشترین تردد را دارند همچون بانکی که مستمری‌شان را از آن دریافت می‌کنند، پیشقدم برای این مناسب‌سازی‌ها نشدند؟ می‌گوید:«اگر بانک‌های بزرگ را که تعداد دستگاه‌ها و شعب‌ آنها نسبت به دیگر بانک‌ها و مؤسسات اعتباری بیشتر است ملزم به مناسب‌سازی کنیم از بانک مرکزی آمار و اطلاعات می‌خواهند که متأسفانه ما این اطلاعات را به خاطر همکاری نکردن سازمان بهزیستی نداریم.
به‌عنوان مثال باید بگویم؛ چند ماه قبل، یک بانک دولتی گزارشی را برای بانک مرکزی ارسال کرده که هزار شعبه خود را به باجه‌های تحت عنوان «همیار بانک» مجهز کرده است که با ورود فرد معلول به شعبه، کارمندان بانک او را به سمت این باجه هدایت می‌کنند تا خدمات مناسب را دریافت کند. تا‌کنون 40 درصد خودپردازهای این بانک به سیستم گویا مجهز شده‌اند. همچنین در 40 درصد از صفحه‌کلیدهای دستگاه‌های خودپرداز، خط برجسته بریل تعبیه شده است و شعب جدید این بانک مجهز به آسانسور، بالابر یا رَمپ است. »
نبود سیستم گویا در بیشتر عابر‌بانک‌ها را انکار نمی‌کنیم، اما این سیستم هیچ کارایی برای افراد نابینا ندارد و آنها نمی‌توانند از دستگاه‌های خود‌پرداز به تنهایی استفاده کنند؛ چرا‌که فقط دستورات کلی مانند «کارت خود را بگذارید» یا «مبلغ خود را انتخاب کنید» را بیان می‌کند. یک نابینا از کجا باید بداند کدام کلیدها را باید برای نوشتن مبلغ وارد کند.
برای فرد نابینا باید در صفحات و کلیدها توضیح داده شود که این عمل میزان امنیت کار با دستگاه را کاهش می‌دهد. در این خصوص، برای جلوگیری از هر گونه سوء‌استفاده راهکاری برای ارتقای امنیت در نظر گرفته شده است. برای نمونه روی دستگاه‌های خودپردازی که به برنامه «Dark Screen» یا همان «صفحه سیاه» مجهز شده باشد، با وارد کردن هندزفری به جک هدفون توسط فرد نابینا، صفحه نمایشگر خاموش می‌شود و وی می‌تواند از طریق سیستم صوتی کارهای بانکی خود را انجام دهد.
آقایی‌پور در پاسخ به این مسأله می‌گوید: «بهزیستی شرکت‌های معتبر در زمینه طراحی و ساخت نرم‌افزار و سخت افزار معلولان را به ما معرفی کند تا بانک مرکزی این شرکت‌ها را به بانک‌ها معرفی کند. ما باید بتوانیم به شرکت اعتماد داشته باشیم و این اعتماد را سازمان بهزیستی با توجه به اینکه متولی معلولان است و در این زمینه تجربه کافی دارد به ما انتقال می‌دهد. اگر مستندات فنی و اطلاعات مناسب در حوزه معلولان، تجهیزات و وسایل مورد نیازشان برای بهره‌مندی از خدمات بانکی به بانک مرکزی داده شود ما به بانک‌ها اعلام می‌کنیم چه تجهیزاتی به کار معلولان می‌آید تا آنها را تهیه و نصب کنند.
بانک مرکزی همچنین نیازمند همکاری سازمان‌های مردم نهاد حامی معلولان است که تکنولوژی‌هایی را که برای تسهیل در استفاده از خدمات در بازار وجود دارد و با جامعه هدفمان سازگار است را به ما معرفی کنند.»

شناســـایی نیازهـــای معلــــولان
توسط بهزیستی
غنی آبادی، مدیر مطالعات و مقررات بانکی بانک مرکزی در خصوص همکاری NGO ‌های حامی معلولان با بانک مرکزی می‌گوید: «اختیارات و وظایف بانک مرکزی در چارچوب قوانینی است که برای آن وضع شده است. در واقع مطابق قانون جامع حمایت از معلولان و آیین‌نامه اجرایی آن، متولی اصلی مناسب‌سازی مکان‌های عمومی سازمان بهزیستی و سازمان برنامه و بودجه و وزارت مسکن و شهرسازی است، در نتیجه ما نمی‌توانیم به همه فعالیت‌های بانک‌ها به صرف اینکه تحت نظر بانک مرکزی هستند ورود کنیم. به موجب اهمیت این موضوع و مسئولیت اجتماعی که دارد، بانک مرکزی مسأله دسترسی‌پذیری خدمات بانکی به نابینایان را  به بانک‌ها متذکر شده‌است.
در این خصوص تعامل و ارتباط بیشتر دستگاه‌های مسئول و نهادهای مردم نهاد با «شورای هماهنگی بانک‌های دولتی» و «کانون بانک‌ها و مؤسسات اعتباری خصوصی» در رابطه با معرفی نیازها و مناطق پر تردد افراد معلول از جمله نابینایان به گونه‌ای که بانک‌ها با هماهنگی و تشریک مساعی، هریک بتوانند سهمی را در تجهیز شعب اختصاصی و امکانات مورد نیاز، تقبل و بدین ترتیب نسبت به انجام هزینه هدفمند و مؤثر و با بیشترین بازدهی اقدام کنند. در این صورت رضایت گروه هدف نیز در بالاترین سطح تأمین و جلب می‌شود.
وی ادامه می‌دهد: «بانک مرکزی برای تدوین مقررات لازم و طراحی فرم‌های ویژه و سایر تمهیدات و شرایط مورد نیاز این قشر آمادگی دارد و از مشورت و مشارکت با دستگاه‌های ذی‌ربط و سازمان‌های مردم نهاد حامی معلولان می‌کند.
بانک‌مرکزی و مدیران بانکی در زمینه معلولان و بویژه نیازهای خاص نابینایان از اطلاعات کافی برخوردار نیستند.
در این زمان، نقش بهزیستی در تأمین اطلاعات مورد نیاز نظام بانکی رنگ بیشتری به خود می‌گیرد؛ ما نیز این اطلاعات را دریافت و بررسی کرده و کامل شده آن را به مدیران بانک‌ها توصیه یا در قالب بخشنامه‌ ابلاغ می‌کنیم. یکی از برنامه‌های بانک‌ مرکزی تسهیل خدمات برای معلولان از طریق وسایلی همچون همراه‌بانک، تلفن‌بانک و اینترنت‌بانک است که افراد دارای معلولیت بتوانند در منزل، کارهای بانکی‌شان را انجام دهند.
در اینترنت‌بانک ما ساتنا و سحاب داریم که برای انجام کارهای بانکی نابینایان، قابلیت مناسب‌سازی را دارد اما این مهم زمانی محقق می‌شود که بانک مرکزی را از برنامه‌های ویژه نابینایان که می‌توانند با آن صفحات اینترنتی را مطالعه کنند آگاه سازند. در این رابطه، با معرفی شرکت‌های تولید‌کننده تجهیزات ویژه معلولان به بانک‌ها، می‌توان گام مؤثری برای ارائه خدمات بهتر به جامعه هدفمان برداشت.

 

خبر های خوش از کتابخانه نابینایان حسینیه ارشاد

هفته گذشته، به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، بخش نابینایان کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد، محل حضور جمعی از فرهیختگان نابینا شده بود تا در خصوص یک اتفاق تازه فرهنگی، آرا و پیشنهادهای سازنده برای توسعه و تکمیل آن اتفاق به اشتراک گذاشته شود.

بنابر تفاهمنامه ای که فیما بین کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد و مؤسسه «نوار» به عمل آمده، مقرر شده آرشیو گویای بخش نابینایان کتابخانه حسینیه ارشاد در وبسایت مؤسسه «نوار» بار گذاری شود تا اعضای بخش نابینایان کتابخانه به سهولت به آرشیو کتابخانه دسترسی داشته باشند. مؤسسه «نوار» از جمله مؤسسات فرهنگیست که به کار ضبط و تولید کتاب گویا در دو فرمت «گرافیکی» و «غیر گرافیکی» -به تعبیر اسدی، مدیر عامل مؤسسه- میپردازد. منظور از «گرافیکی» و «غیر گرافیکی» که پیشنهاد شد عنوانش به «رنگی» و «سیاه و سفید» تغییر یابد، کتابهاییست همراه با موسیقی و اجرای برخی الحان به وسیله گوینده. این قالب، همان فرمت «گرافیکی» است. اما فرمت غیر گرافیکی، همان قالبیست که برای نابینایان کاملاً آشناست؛ یعنی گوینده به دور از هر نوع اجرا موظف است کتاب را به صورت ساده و صحیح بخواند. بر اساس این تفاهمنامه، اعضای بخش نابینایان کتابخانه حسینیه ارشاد، علاوه بر دسترسی آسان به آرشیو بخش نابینایان، به برخی از تولیدات مؤسسه «نوار» هم دسترسی مییابند. ایجاد امکان خلاصه کتاب در قالب یک فایل کوتاه صوتی برای آشنایی کاربر نابینا با کتاب ضبط شده و در نظر گرفتن مسائل انتفاعی برای جلوگیری از هر نوع دلسردی مؤسساتی که داوطلبانه وارد عرصه فعالیتهای مربوط به نابینایان میشوند، از جمله پیشنهادهایی بود که از سوی فرهیختگان نابینای حاضر در این جلسه مطرح شد که مورد استقبال مهندس اسدی، مدیر عامل مؤسسه نوار قرار گرفت. بر اساس تفاهمنامه مذکور، کسانی میتوانند از تسهیلات مؤسسه نوار بهره مند شوند که عضو بخش نابینایان کتابخانه حسینیه ارشاد باشند. اعضای نابینای کتابخانه با تأیید بخش نابینایان، امکان استفاده از تسهیلات ملحوظه در سایت مؤسسه نوار را خواهند یافت. خبر دیگری که برای اهالی فرهنگ و مطالعه و پژوهش خوشحال کننده بود، امکان بهره مندی نابینایان از فایل صوتی نشستهای تخصصی حسینیه ارشاد از طریق وبسایت این کتابخانه است. یکی از مهمترین فعالیتهای کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد، برگزاری نشستهای تخصصی با موضوعات مختلف علمی و فرهنگی و همچنین برگزاری درس گفتارهای تخصصیست. علاقه مندان نابینا که عضو بخش نابینایان کتابخانه هستند، میتوانند با تأیید بخش نابینایان به وبسایت کتابخانه مراجعه کرده و فایل صوتی جلسه مد نظر خود را به صورت آنلاین بشنوند.
نشانی وبسایت کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد
www.audio.hepl.ir
و نشانی وبسایت مؤسسه نوار
www.navaar.ir
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در بخش نابینایان کتابخانه میتوانند با شماره تلفن 22894004-8 داخلی 4 تماس بگیرند.

از شش نقطه ی جهان. Bell academy, الگویی برای توانمند سازی کودکان نابینا

کم یا بیش همه ما این تجربه را داشته ایم که نحوه انجام یکی از کارهای روزمره مان را از همنوع نابینایمان یاد بگیریم. این اتفاق اگر برای نابینایانِ نسل پیش گهگاه رخ میداد و بیشتر نیازهای آموزشیشان در این زمینه به وسیله نهادهای مرتبط و مسؤول تأمین میشد، شاید برای نابینایانی که در حال حاضر در سن و سال یاد گرفتن هستند، پدیده ای تکراری به حساب آید. چرا که دقیقاً معلوم نیست چه نهادی متولی توانمند سازی نابینایان در ایران است. در دنیا اما یکی از وظایفی که برای بسیاری از NGO ها و نهادهای مرتبط تعریف میشود، بحث توانمند سازیِ مراجعان نابینایشان است. یکی از موفقترین الگوهای توانمند سازی، طرحی است که بیش از هشت سال است که NFB یا فدراسیون ملی نابینایان آمریکا، متولی انجام آن شده است. NFB، این طرح را «BELL Academy» نام گذاشته است. BELL, حروف اول کلمات «Braille Enrichment for Literacy and Learning» یا «خواندن و نوشتن و آموزش، از طریق تقویت بریل». مهمترین کاری که در این طرح انجام میشود شناسایی کودکان بین چهار تا دوازده سالی است که از نعمت بریلآموزی محروم مانده اند. در قالب این طرح که به شکل ضربتی و به مدت دو هفته و در سراسر آمریکا انجام میشود، کودکان از دوشنبه تا جمعه هر هفته، به مدت شش ساعت گرد هم میآیند و در ابتدا بریل و سپس سایر آموزشهای لازم برای زندگی را دریافت میکنند. از آموزشهایی مثل آشپزی و بهداشت فردی گرفته تا جهتیابی و استفاده از عصای سفید. سر تا سرِ آموزشها هم پر است از بازی و شادی و آوازخوانی. انواع بازیهای کارتی برای آموزش بریل طراحی شده است و در حوزه های دیگرِ آموزشی هم انواع بازیها و مسابقات را طراحی کرده اند تا این دوره فشرده، برای کودکان به اندازه کافی جذابیت داشته باشد. سرآغاز این طرح به تابستان ۲۰۰۸ بر میگردد. زمانی که اعضای NFB در ایالت مریلند آن را اجرا کردند و نتیجه از نظرشان تا آن اندازه مطلوب بود که طرح را گسترش دهند. در سال ۲۰۰۹ به صورت آزمایشی اجرا شد و از سال بعد، هر سال به شکلی گسترده تر به اجرا در آمد. به طوری که در آخرین دوره ای که در تابستان ۲۰۱۶ برگزار شد، بیش از سیصد کودک نابینا، مهارتهای روزمره را در چهل و پنج پایگاه «bell academy» در سی ایالتِ آمریکا فرا گرفتند.
والدین یکی از شرکت کنندگان در این طرح این طور اظهار نظر میکند: «Bell academy به خوبی توانسته در دخترمان برای یاد گرفتن بریل ایجادِ انگیزه کند. فرزند ما پیش از شرکت در این طرح، علاقه ای به بریل از خود نشان نمیداد، اما حالا همه جا را میکاود تا مگر بتواند نشانه ای از بریل بیابد. از این که به طور مثال نوشته بریلی بر روی دستگاه فروش بلیت قطار مییابد خوشحال میشود و از ما میپرسد که آیا بریل واقعاً تا این اندازه همگانی است؟»

رفت و شور و حال مداحی را با خود برد

همه گوش تا گوش نشسته اند تا بشنوند نغمه های راوی عاشورا را از حنجره پر قدرتش؛ چه آنها که سالهاست با صدای او خاطره های عاشورایی دارند و در ایام غیر محرم، هر گاه دچار مشکلی شده اند به واسطه الحان محزون او به یاد تشنه کربلا اشکی ریخته اند و دلی سبک کرده اند و چه کسانی که آوازه صدایش را شنیده اند و آمده اند تا گواهی دهند بر تمام شنیده هایشان و ثبت کنند مثل معروف «شنیدن کی بود مانند دیدن» را. مردان مسن حاضر در مجلس، از سالهای دور که مخاطب پر و پاقرص مجالس او بوده اند، از سالهای جوانی که شبهای محرم و جمعه های هر هفته را، در گرما و سرما با تمام مشقات میآمدند تا همنوا با صدای پر طنین او، مرثیه خوان سید الشهدا شوند، همه را برای هم سن و سالان و جوانان که بخش اعظم حاضران مجلس را تشکیل داده بودند، تعریف میکردند. از نوارهای کاستی که دست به دست میشد و با دستگاههای تکثیر سونی به تعداد بالا تکثیر و توزیع میشد تا به سراسر کشور برسد میگفتند. آنها که قدیمیتر بودند، از دستگاه ضبط «ریل» که در مجالس او مشاهده کرده بودند، میگفتند و خلاصه نقل، نقل او بود و صدای ملکوتیش که شور و حال خاص خاص خودش را داشت که نظیرش نیامده است. در یک گوشه، تکه هایی از نوحه های معروفش به وسیله چند جوان از گوشیها و تبلتها پخش میشد و در همهمه حاضران در میآمیخت، مثل موج بالا و پایین میشد و گوش را مینواخت؛ «زینب زینب»، «اکبره باخ اکبره باخ»، «آخشام اولدی ننه» و… در گوشه دیگر، مرد میان سالی که به نظر میرسید از دوستان قدیمی اوست، چند جمله از زندگینامه او را برای عده ای میخواند: «در سال 1315 در خانواده ای مؤمن و عاشق اهل بیت (ع) به دنیا آمد. پدرش میرزا عبد الکریم مؤذن، مداح و مؤذن مسجد ارگ و مسجد امام فعلی بود و برادر بزرگش رحیم، به پیروی از پدر مداح اهل بیت شده بود و اذان هم میگفت؛ اذانی که در گوشه روح الارواح، از گوشه های مایه بیات ترک در 1334 خورشیدی در رادیو ضبط شد، نمونه اذان اوست. در چنین خانواده ای رشد نمو یافت و تحت تعالیم پدر و با الگو از منش برادر بزرگ، راه خانوادگی را پیش گرفت. بر پایه آن تعالیم، در دوران نوجوانی و جوانی از راه تلاوت قرآن، با زبان عربی آشنا شد و همین آشنایی در سالهای بعد، طلیعه مجالس عزاداریش شد. در عوان نوجوانی، به منظور درک بهتر نغمات و برای اینکه بتواند نسبت به پدر و برادر بزرگ، تفاوتی پیدا کند، محضر استاد ابو الحسن خوان اقبال آذر را درک کرد و طی مدتی که در محضر آن استاد پر آوازه موسیقی بود، با ردیفهای آوازی ایرانی آشنا شد. آشناییش با موسیقی ایرانی –خاصه گوشه هایی که بیشتر در نوحه خوانیها رایج بود-، طی سالهای بعد، مجالس او را نسبت به همعصرانش متمایز ساخت. او به سرعت مراحل رشد و تکامل را طی کرد و ظرف مدت کوتاهی، قدرت اجرا و تسلطش در مداحی و نوحه خوانی زبانزد محافل و مجالس عزاداری شد. از آنجا که اهل اردبیل بود، آوازه اش در تهران و آذربایجان پیچید و رسماً یگانه مداح یکه تاز دهه 40 و 50 شد. با وجودی که در اواسط دهه 50، مداحان جوان و همشهری او برای خود جایگاهی یافتند، موقعیتش به عنوان مداح درجه یک دستگاه اباعبد الله الحسین تثبیت شد و هیچ گاه تنزل نیافت. او دامنه فعالیتهای مذهبیش را به مساجد و هیئتها محدود نساخت و مدتی در دهه 50 با رادیو تبریز همکاری کرد و پس از انقلاب، این همکاری با صدا و سیما گسترش یافت و حاصل آن، ضبط چندین نوحه به مناسبتهای مختلف به همراه چند مداح دیگر شد. دو عنصر مهم زیر و بم حنجره، تسلط بر دامنه صدا در موارد اوج و فرود، بهره گیری از ردیفهای موسیقی ایرانی از ویژگیهای مهم مداحی اوست.» مرد میانسال یک چشم به درِ مسجد صحبتهایش را تمام نکرده بود که تلفنش زنگ خورد، مکالمه ای کوتاه، اما پر از اشک و آه. کسی که پشت خط بود با صدایی گرفته این چند جمله را گفت و گوشی را قطع کرد: «به مردم بگو منتظر نباشند. حاج سلیم مؤذنزاده امروز صبح هنگام وضو بر اثر سکته قلبی درگذشت.

صدای خاطره ها. صدایی سرشار از خاطره بخش دوم

صدای خاطره های این هفته را همچنان با خاطرات شیرین سعیده کلهر، گوینده نامآشنای استودیوی مرکز رودکی ادامه میدهیم. کلهر صحبتهایش را تا آنجا رساند که بعد از دومین تست صدا، زنده یاد هورگن قدیمی با صراحت اظهار کرد که صدای او بسیار مناسب است و مسلط میخواند و لزومی به گرفتن مرحله دوم تست نبود. – خب پس خانم میرفتحی هم کار شما را تأیید کرد. بله! فقط بعضی موارد را تأکید کرد؛ مثلاً گفت که کلماتی مثل حسین را باید حسَین، شکل را شَکل، عوض را عِوَض و… ادا کنی. خب رعایت این اصول کمی سخت بود و من هم انسانی هستم که به تعهد در کار اعتقاد زیادی دارم. با خودم گفتم که هر طور شده باید این اصول را رعایت کنم، چون کار مربوط به نابینایان است و عملاً نابینایان باید اظهار نظر کنند. خلاصه چند روز در خانه آن کلمات را با خودم تمرین کردم. – کارتان را با چه کتابی آغاز کردید؟ اولین کتابی که به من دادند، فلسفه سال چهارم دبیرستان بود با آن اصطلاحات سنگین. اما من به علت علاقه زیادی که داشتم کار را انجام میدادم. در همسایگی ما استاد فلسفه ای به نام آقای کشفی بود که من تمام اشکالاتم را از ایشان میپرسیدم. وقتی دوستان دیدند که کتاب به خوبی خوانده شده و کم غلط است، خیلی تعجب کردند. دومین کتابی که به من دادند و کتاب غیر درسی هم بود، دیوان پروین اعتصامی بود. از آنجا که خودم به شعر علاقه زیادی دارم و همیشه از یک بیت شعر، دنیایی از معانی دریافت میکنم، به همین علت با شوق دیوان پروین اعتصامی را با تصحیح آقای یوسف مسکینی ضبط کردم. فکر میکنم این اتفاقات مربوط به سالهای 64 و 65 است. در آن ایام که درگیر ضبط دیوان پروین اعتصامی بودیم، آقای صفاکار مسئول کتابخانه شد؛ انسانی محترم که سعی میکرد هوای همکاران را داشته باشد. ایشان گفت که برای توسعه کار و ارتقاء سطح فعالیتها، قرار است با تلویزیون تعامل داشته باشیم و گروهی برای بازدید از فعالیتهای مرکز خواهند آمد. مدیر شبکه آقای گشتاسب آریانا بود. وقتی ما مطلع شدیم که قرار است از تلویزیون بیایند، شروع به تمیز کردن محیط استودیو و کلاً محیط مرکز کردیم. امکانات ما در مقابل استودیوهای صدا و سیما، صفر در مقابل هزار بود. خلاصه تمام اتاقها و راهروها را تمیز کردیم؛ من رفتم سر خیابان ظهیر الاسلام که یک گلفروشی بود، چند شاخه گل خریدم و گلدانها را پر از گلهای تازه کردم. کار تمیز کردن استودیو را برای مرحله پایانی گذاشتیم. من لباس کار تنم بود و یک جاروی بزرگ با آفتابه در دست، مشغول آب و جاروی استودیو بودم که به یکباره گروه تلویزیون از راه رسید. هیچ وقت یادم نمیرود که من به آقای آریانا سلام کردم و ایشان با گروه، جواب سلام را سرسری داد و رد شد. یک وقت دیدم آقای طاهری دوان دوان آمد و گفت که خانم کلهر خودت را آماده کن، چون گروه تلویزیون میخواهد کار ضبط را ببیند. من هم به سرعت رفتم لباسهایم را عوض کردم و خودم را مرتب کردم و وارد استودیو شدم. وقتی آقای آریانا از پشت شیشه مرا دید، هاج و واج ماند که این آدم تا چند لحظه قبل جارو به دست مشغول تمیز کردن راهرو بود. فکر کرد که هنوز گوینده نیامده و مرا به عنوان دکور پشت میکروفن گذاشته اند. از من پرسیدند که گوینده شما هستید؟ گفتم بله. پرسیدند چه کتابی را ضبط میکنید؟ گفتم دیوان پروین اعتصامی. جالب این بود که آقای صفاکار آنجا بود و توضیحاتش آقای آریانا را متقاعد نکرده بود. خلاصه نوار را گذاشتند و با صدای من تطبیق دادند. بعد گفتند که یک تکه را ضبط کنیم. وقتی من خواندم و ضبط کردند، دیدم کم کم گره اخم آقای آریانا باز شد و به حال عادی برگشت. این یکی از بهترین خاطرات من از آن دوران است. ببینید ما میخواستیم با کمترین امکانات بهترین کار را ارائه دهیم. مثلاً زمانی که تاریخ ویلدورانت را ضبط میکردیم، یکی از بدترین دوران دستگاههای ما بود. من قسمت ایران تا بابل را ضبط میکردم. دستگاهها به قدری فرسوده شده بودند که صدا بم ضبط میشد، انگار گوینده سرش را داخل یک قوطی کرده است. مراجعان نابینا وقتی در مرکز با من صحبت میکردند و میدیدند که صدای عادی من با نوار ضبط شده متفاوت است، میپرسیدند چرا بم ضبط میشود و ما هم توضیح میدادیم که دستگاهها فرسوده شده اند. – باز از خاطرات بگویید. ببینید من زمان موشکباران تهران هم به استودیو میرفتم. پدر و مادرم با خانواده به دماوند رفته بودند. اما برای اینکه کتابها سر وقت به دست بچه ها برسد، من در تهران ماندم و کار میکردم و شبها تک و تنها در خانه ای که سه حیاط بزرگ داشت میماندم. یکی از آن روزها، یادم نیست چه کتابی ضبط میکردم، ساختمان وزارت ارشاد را بمباران کردند و یکی از ترکشهای موشک که ترکشی یک متری بود، آمد و گیر کرد در دریچه استودیو. صدایی مهیب داشت و خود ترکش مثل یک گل قرمز زغال بود. از استودیو آمدم بیرون و کمی آب خوردم، وقتی سر و صداها خوابید، آقای طاهری و آقای قدیمی گفتند که خطرناک است، کار را تعطیل کنیم. اما من اصرار کردم و بالاخره کتاب را تمام کردیم. “ادامه دارد”

نابینا بهتر است یا بینا

سهیل معینی در ستون سخن هفته شنبه ششم آذر ایران سپید نوشت: این سؤال ممکن است موجب شگفتی و خنده بسیاریتان شود. به هر حال این پرسش به نوعی عجیب و غریب است. یعنی چه که نابینا بهتر است یا بینا! اما باور کنید این سؤال نه در همین فرم که پوست کنده مطرح شد، در اشکال پیچیده تری در بسیاری از محافل نابینایی مطرح است و شاید بسیاری نیز به آن نخندند؛ چون رنگ و لعاب دارد و طراحان، بسا قیافه فیلسوف مآبی نیز به خود بگیرند. میپرسید چگونه مطرح است؟ در بسیاری از انجمنهای نابینایان این پرسش شنیده میشود که آیا باید بینایان عضو هیأت مدیره انجمن باشند یا نه؟ بسیاری با قاطعیت پاسخ میدهند مسلم است که نه فقط نابینا درد نابینا را میفهمد و اداره مراکز مربوط به نابینایان باید به دست آنها باشد. خب آیا پشت این اظهار نظر این پیش فرض نهفته نیست که یک بینا هرچند 20 سال در زمینه توانبخشی نابینایان کار و تحصیل کرده باشد به صرف دیدن صلاحیتی برای اداره مراکز نابینایی ندارد، ولو آنکه در میان نابینایان فردی با آن تخصص و سابقه تحصیلی وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر نابینا برتر از بیناست، چون فقط نمیبیند و یک بینا قطعاً در مقایسه با یک نابینا صلاحیتش رد میشود، چون بیچاره فقط میبیند. بسیاری از این قضاوتها در محافل نابینایی رایج است یا برعکس آن برخی نابینایان نا امید از توانمندی همنوعان خود یا شاید حتی برای آنکه کار به دست هر کس بیافتد الا هم نوع توانمند او نظر میدهند اداره کارها باید به دست بینایان باشد. متأسفانه این هم روی دیگری از سکه قضاوتهای بی پایه و اساس علمی است. دوستان عزیز معیار نابینا یا بینا بودن نیست معیار آن است که کسی نابیناست یا بینا؛ معیار آن است که برای چه کار و چه پستی چه صلاحیتهایی ضروری است. اگر آن صلاحیتها را نابینا داشت، کار باید به دست او سپرده شود و اگر بینایی بود که مشکلگشا بود، کار باید به دست او داده شود. مرز کیفیت آدمها را ندیدن یا دیدن تعیین نمیکند. اگر این قضاوت را بپذیریم پس باید به جامعه حق دهیم صرف نابینایی ما، ما را نپذیرند؛ علیرغم داشتن توانمندیهای چشمگیر.

چوب الف. دعوتنامه ای جذاب، برای سفری جذاب

در این شماره بنا داریم به سفری جالب و شگفت انگیز, به میان بومیان استرالیا برویم و با توشه ای از حکمت و عرفان ناب و با تجربه ای بینظیر از یک زندگی به کلی دیگرگونه بازگردیم. کتاب «پیام گم گشته» نوشته «مارلو مرگان» و ترجمه «فرناز فرود», داستان سفر نویسنده به میان یکی از قبایل بومی استرالیا را با نثری گیرا بیان میکند، به گونه ای که کتاب را تا حد یک رمان ماجراجویانه, جذاب و خواندنی کرده است. زنی میانسال، پزشکی ساکن ایالات متحده برای شرکت در یک پروژه تحقیقاتی راهی استرالیا میشود و در طی چند ماه نخستین اقامت خود با مسائل و مشکلات ناشی از تبعیض نژادی مواجه میشود که زندگی بومیان را با محدودیتها و دردسرهای ناشی از بدفهمی و نابرابری درگیر کرده است. او به دنبال تلاش برای کمک به این اقلیت بدوی و مهجور، دعوت میشود تا سفری چند ماهه را با یکی از این قبایل بومی همراه شود. کتاب مذکور یادداشتهای نویسنده از این سفر بینظیر است که خواندن آن را به همه دوستان علاقه مند پیشنهاد میکنیم. عرفان سرخ پوستان, عرفانی بسیار عملگرا و انعطافپذیر است. به این معنی که اولاً دستور العملهای صریحی برای زندگی ارائه میدهد و ثانیاً برای اجرای این دستور العملها نیازی به یک شیوه خاص زندگی زاهدانه و فاصله گرفتن از دغدغه ها و مشغله های روزمره یک زندگی بهنجار وجود ندارد. به این معنی افراد این قبایل تقریباً همه عارفند. چنین نگاهی به معنای زندگی در دنیایی که همگان با این موضوع خطیر «چه باید کرد؟ معنای زندگی چیست؟» درگیرند، میتواند بسیار الهامبخش و جالب باشد. شاید بهترین شیوه معرفی چنین کتاب خواندنی و شگفت انگیزی بیان مختصر بعضی از آموزه های اخلاقی و حکیمانه برخاسته از نگاه عرفانی این جماعت بدوی و بدور از درگیریها و دردسرهای دنیای متمدن باشد. در بخشی از کتاب نویسنده به درخواست افراد قبیله، آنها را با بازیهای مردم دنیای متمدن آشنا میکند. آنها با تعجب اعتراض میکنند که این بازیها خوب نیستند که در پایانشان کسی برنده و خوشحال است و کسانی بازنده و مغبون. بازی باید همه را خوشحال کند و رقابت هرگز همه را خوشحال نمیکند. آنها کمتر صحبت میکنند و اغلب از طریق ارتباطات قوی و همدلانه ذهنی باهم سخن میگویند و از صدایشان بیشتر برای آواز خواندن و حتی درمان استفاده میکنند. در این گونه قبایل هر کس متناسب با استعداد و علاقه خود وظیفه و مسؤولیتی را بر عهده میگیرد و همه میدانند که انجام همه این امور برای ادامه بقا و آسایش افراد قبیله لازم و بلکه حیاتی است و تنها نوع وظیفه محول شده سبب برتری فردی بر دیگر افراد نخواهد شد. آنها به اندازه نیاز خود از طبیعت بهره میبرند و تا حد توان به طبیعت خدمت میکنند و برای قوانین و موجودیت آن احترام قائلند. اگر بیش از این به بیان و شرح این دانش جمعی حاکم بر منش این آدمهای غیر متمدن بپردازیم، این مطلب به یک درس اخلاق بیمزه تبدیل خواهد شد که نه تنها با هدف نگارنده این سطور همخوانی ندارد، بلکه با ماهیت بسیار لطیف، پرکشش و انسانی کتاب هم تعارض جدی خواهد داشت. از آن گذشته لطفی که در کشف گوشه و کنار پنهان این زندگیهای شگفت هست با این شیوه مخدوش خواهد شد. این تنها مشتی بود از خروار در حکم دعوتنامه ای برای خواندن این کتاب دوست داشتنی و شرکت در یک تجربه بینظیر.

 

فناوریهای امیدبخش. یک صبح تا شب با تکنولوژی

ابزارهایی که این روزها به مدد تکنولوژی در اختیار نابینایان قرار گرفته باعث ایجاد تغییراتی در زندگی این دسته از افراد شده که به جرأت میتوان این طور حکم داد که زندگی برای نابینایانِ عصر حاضر، به اندازه قابل توجهی آسانتر از نابینایان نسلهای پیش شده است. میخواهیم در این نوشتار، به عنوان یک نابینا، صبح تا شبی را تصور کنیم که در آن، تکنولوژیهای مختلف را به کار میبندیم که زندگیمان را تسهیل کنیم.
صبح بخیر! بیدارباش با ساعتهای گویا: پیشترها خیلی سخت میتوانستی ساعت گویا پیدا کنی. ساکن تهران اگر بودی، چاره ای نبود جز این که یک روزت را به گشت و گذار در خیابان جمهوری و فروشگاههای لوازم الکترونیکیش بگذرانی، تا شاید یک ساعت گویا پیدا کنی. ساکنان شهرستانها هم که یا باید از دوستان تهرانیشان کمک میگرفتند، یا سراغ چنین ابزارهایی را از انجمنهای مختلف میگرفتند. حالا اما ماجرا به کلی متفاوت است. تنوع ساعتهای مجهز به زنگهای هشدار بسیار زیاد است و به راحتی میتوان مدلهای مختلف چنین ابزارهایی را در داخل یا خارج از ایران تهیه کرد. ضمن این که افراد زیادی هم هستند که از گوشیهای مبایلشان به عنوان ابزارهایی برای فهمیدن زمان یا تنظیم زنگ هشدار استفاده میکنند. چه آنهایی که هنوز به symbian وفادار مانده اند و چه خیل نابینایانی که به سراغ AnDroid رفته اند، بaزارهایی در اختیار دارند که به وسیله آنها میتوانند زمانی را مشخص کنند تا با صدای زنگ از خواب بیدار شوند. ساعتهای پیشرفته تری هم با امکانات بیشتر در دنیا عرضه شده که اگر کسی به آن سوی آبها دسترسی داشته باشد، میتواند برای خودش تهیه کند. به طور مثال، ساعتی با نام «Moshi Voice» که کاربر را از شر فشردنِ دکمه در حالت خواب و بیداری راحت میکند. این ساعت به کاربر امکان میدهد که با گفتنِ عبارت «what time is it»، زمان را بفهمد یا به گفتن جمله ساده «set an alarm for 7-30»، از ساعت بخواهد که زنگ را برای ساعت هفت و نیم کوک کند. همچنین این ساعت یک دماسنج دارد که دمای محیط داخل و خارج خانه را گزارش میکند.

خدای ناکرده نیاز به دارو خوردن دارید؟: آنهایی که داروهای مختلف میخورند میدانند که برای یک نابینا، تشخیصِ داروها از یکدیگر و مدیریتِ زمان و دوز مصرف هر کدام، چقدر میتواند کار دشواری باشد. هرچه هم که برچسب بریل بچسبانی یا سعی کنی شکل یا اندازه قرصها را به خاطر بسپاری، باز هم وقتی داروهای جدیدی به جمع داروها اضافه شوند، همه چیز به هم خواهد ریخت. تکنولوژی اما کار را ساده کرده. در حال حاضر میشود از جعبه های داروی گویا استفاده کرد. جعبه هایی که داروهای مختلف را در خانه های تعبیه شده قرار میدهید و وقتی زمانِ خوردن هر دارو فرا میرسد، به شما از راههای مختلف اطلاع میدهد. در شماره های بعدی در مورد جعبه های مختلف دارو و سایر تکنولوژیهای زندگی روزمره، بیشتر خواهیم نوشت.

آهنگ و درنگ. آشنایی با موسیقی در قرون وسطی بخش پایانی

در شماره های پیشین، با جنبه های مختلفی از موسیقی در قرون وسطی آشنا شدیم و خواندیم که بخش عمده ای از موسیقیهای تولید شده در آن سالها به نغمه های «گریگوریَن» یا آوازهای مذهبی مخصوص کلیسا اختصاص داشته است. با ترابادورها و تروورها هم آشنا شدیم و نمونه ای از انواع موسیقیهای «این جهانی» را هم با هم شنیدیم. از این نوع موسیقیها، چیزی در حدود ۱۶۵۰ تا به امروز بر جای مانده است. در این آثار میبینیم که اشاره ای به ریتم یا وزن در هنگام مکتوب کردنِ آثار وجود نداشته است، اما ظاهراً موسیقیهای اجرا شده در آن دوران، بیوزن هم نبوده اند و نوازندگان بنا به عرفِ آن دوره، نوعی از وزن را در اجرا رعایت میکرده اند.
بارِ موسیقی مردمی در قرون وسطی بر عهده مطربان بوده است. گروهی که علاوه بر خنیاگری، بندبازی هم میکرده اند و در قلعه ها و میخانه ها و میدانهای شهر، اشعاری اغلب عاشقانه را با همراهی سازهایی نظیر فیدِل، «از خانواده ویلنها و به نوعی پدر ویلن امروزی»، چنگ و لوت، به آواز میخانده اند. مطربانِ آن دوران، به نوعی خلأ روزنامه و بنگاه خبری را هم پر میکرده اند و در نبود ابزارهای ارتباط جمعی، وظیفه خبر رسانی بر عهده آنها بوده است. علیرغم نقش پر رنگِ این گروه در زندگی روزمره مردم اروپا، این عده اما به محرومترین و پستترین طبقات اجتماع تعلق داشتند. مطربان را تقریباً همردیف بردگان و روسپیان به حساب میآورده اند. مگر گروهی اندک از آنها که این شانس را پیدا میکرده اند که دستی در دربار اشراف بند کنند و به عنوان مطرب اختصاصی نجبا استخدام شوند.
این روزها به مدد امکاناتی که فضای مجازی در اختیارمان قرار میدهد، امکان دسترسی به نسخه صوتی آن ۱۶۵۰ اثری که از قرون وسطی به جا مانده و توسط ارکسترهای امروزی اجرا و ضبط شده اند، به وجود آمده است. اگر به شنیدن آثار به جا مانده از عصر تاریکی، علاقه دارید، میتوانید نامهایی نظیر «Guillaume Ix duke of Aquitaine»، «Chastelain de Couci» و «Beatriz de Dia» را جست و جو کنید تا به آثار شاخصِ به جا مانده از آن عصر دست پیدا کنید. بدیهی است که هرچه هم که در مؤلفه های موسیقی در آن عصر کند و کاو شود، بدون شنیدنِ نمونه های صوتیِ آثار، نمیتوان به دیدِ جامع و قابل استنادی در این حوزه دست یافت. به همین علت هم است که ما همواره سعی داشته ایم که در معرفی مشخصه های موسیقی هر دوره، به ارائه یک نمونه صوتی هم از آن نوع موسیقی بپردازیم. به عنوان آخرین نمونه از موسیقی قرون وسطی، دعوتید به شنیدن یک قطعه «استامپی». این قطعات برای رقص ساخته میشدند و متشکل از یک خط ملودیک بودند که بعضاً سازهای دیگری هم نقش همراهی را به عهده میگرفتند. استفاده از این فرم در قرن ۱۳ رواج بسیار داشت. نمونه ای از فرم استامپی را در سایت «ایران سپید» بشنوید.

 

معرفی داوران چهارمین جشنواره تئاتر معلولان

داوران چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر معلولان در سه بخش تئاتر صحنه ای، خیابانی و کودک و نوجوان معرفی شدند. این جشنواره در بخش تئاتر بزرگسال و خیابانی با حضور قطب الدین صادقی نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر، افسانه بایگان بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما، لوکاس هندریک دبیک و پروفسور کمار برگزار میشود. داوران بخش کودک و نوجوان چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر معلولان نیز متشکل از شوتا ماهندرا، هنگامه مفید نویسنده و کارگردان تئاترهای عروسکی و تئاترهای کودک و نوجوان، زهرا صبری نویسنده، کارگردان، طراح و سازنده عروسک، افسر اسدی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و حسن دولتآبادی پژوهشگر، نویسنده و مدرس تئاتر هستند. چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر معلولان با شعار «جشن دوستیها با احترام به تفاوتها» از ۱۲ تا ۱۷ آذر ماه در شهر اصفهان به دبیری فاطمه فخری برگزار میشود.

پایان کار شطرنج بازان نابینا در مسابقات آماتورهای آسیا

رقابتهای شطرنج آماتورهای آسیا در اصفهان به پایان رسید و شطرنجبازان نابینا و کم بینای کشورمان عملکرد به نسبت قابل قبولی در این مسابقات از خود نشان دادند. در پایان این مسابقات، ملیحه صفایی با کسب 6 امتیاز در جایگاه هفتم جدول رده بندی بخش بانوان ایستاد و به عنوان بهترین شطرنج باز نابینای این تورنمنت بین المللی معرفی شد. عاطفه نقوی با 5.5 امتیاز در رده دوازدهم، فاطمه برقول با 5 امتیاز در جایگاه پانزدهم و لیلا زارعزاده با 4 امتیاز در رده بیست و هشتم قرار گرفتند. در بخش آقایان نیز امید کریمی شطرنجباز نوجوان کشورمان با 6 امتیاز در جایگاه سی و یکم جدول رده بندی قرار گرفت. امید کریمی که در حضور شطرنجبازان با تجربه نابینای ایران بهترین نتایج را از آن خود کرد، نشان داد میتواند آینده ای درخشان داشته باشد. علیرضا قورچیبیگی با 6 امتیاز در رده 36، میثم مرادیان با 6 امتیاز 39، حمزه مصلح با 5.5 امتیاز 58، مهدی رومیفرد با 5 امتیاز 85، مجید باقری با 5 امتیاز 89 و امیر ربی با 5 امتیاز در رده 94 قرار گرفتند.

 

چشم انداز مسابقات دو و میدانی معلولان در سال آتی

بهمن رضایی، رئیس انجمن دو و میدانی جانبازان و معلولین گفت: این جلسه برای بررسی فنی تقویم ورزشی سال ۱۳۹6 دو و میدانی معلولان برگزار شد که طی آن، شرکت در چهار مسابقه خارجی به تصویب رسید. رضایی افزود: در این جلسه، مقرر شد تیم ملی در مسابقات جهانی که اردیبهشت ماه سال آینده در تایلند برگزار میشود، شرکت کند. همچنین حضور در مسابقات کشورهای اسلامی نیز به تصویب رسید که این رقابتها در باکو برگزار خواهد شد. وی همچنین به پیکارهای مهم جهانی اشاره کرد و اظهار داشت: دو رویداد جهانی مهم را نیز در پیش داریم که تیم ملی بزرگسالان در مسابقات جهانی که تیر ماه سال 96 در لندن برگزار میشود شرکت میکند. تیم جوانان نیز مرداد ماه سال آتی در کشور سوئیس در مسابقات جهانی شرکت خواهد کرد. علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دو و میدانی فدراسیون نابینایان نیز گفت: برای تصویب نهایی شرکت در مسابقات سال آتی، منتظر تأیید شورای برونمرزی هستیم. هادیزاده با اشاره به مسابقات کشورهای اسلامی گفت: مسئول آمادگی و اعزام ورزشکاران به این مسابقات، کمیته ملی المپیک است. در جلسه ای که با آقای شهبازی داشتیم، قرار شد از میان نابینایان پنج الی شش نفر برای این مسابقات اعزام شوند که یک مسابقه انتخابی محدود نیز در همین ارتباط برگزار خواهد شد. وی ادامه داد: حضور تیم ملی در مسابقات کشورهای اسلامی قطعی است و تنها باید اسامی را اعلام کنیم که پس از بررسی رکوردهای ثبت شده توسط ورزشکاران از سوی کمیته فنی اعلام خواهد شد. هادیزاده در خصوص مسابقات پیش رو در سال جاری نیز گفت: در بهمن ماه، مسابقات دوی صحرانوردی را پیش رو داریم که به مناسبت دهه فجر برگزار میشود. همچنین دو و میدانی کارانی که میخواهند در کلاسبندی پزشکی جهانی قرار بگیرند، میتوانند با کمک هیأت استانی خود، در رقابتهای بین المللی فزاع امارات شرکت کنند.

۳۵ دیدگاه دربارهٔ «شهر خبر معلولین. انتشار 28 خبر در شمارگان بیست و چهارم»

سلام محسن.
امروز که تعطیل بود نمیشد برم محل کارم برش دارم.
نشستم دوباره تنظیمش کردم همین الان تموم شد.
برف که پنجشنبه هفته پیش یکم دیدی.
این موجِ فردا و پس فردا در نیمه غربی کشور عمدتا با جریانات گرم و مرطوب جنوبی همراهی میکنه، عمده بارش هاش به صورت بارونه.
اما از اونجایی که شما در یک منطقه کوهستانی هستید، احتمال داره از شب تا صبح نزدیکای بامداد جمعه یه برفکی هم بزنه.
ولی خیلی روش حساب نکن و بیشتر از بارون لذت ببر تا یه موج سرد و برفی بیاد.
حالا باز دقیقتر نقشه ها رو چک میکنم بهت اطلاع میدم.
قرار شد شمارت رو واسم بفرستی تا خبرت کنم.
۰۹۳۵۴۴۳۳۲۶۵

ممنون بابت اخبار. دارم میخونم. واسه منی که حوصله ی سرکشی به اخبار از جا های مختلف رو ندارم و روزنامه ی ایران سپید رو دیر به دیر باز می کنم خعلی مفیده.
ولی کاری نداریما!
اگه من نظم و همت تو رو داشتم امیر الان به خیلی جا ها رسیده بودم!
همینه که داری پیشرفت می کنی.
حیف! اون موقع که شما توی صف همت و پشتکار و انضباط کاری بودید من توی صف نون قندی و آجیل ماجیل بودم!

سلام موجی. مرسییی.
نه بابا تو همین الانشم اگه بخوای، حرکاتی میزنی که کلی زحمت داره.
هنوز ترجمه اون کتابچه gps به مناسبت عیدی امسالت به بچه های محله رو یادمون نرفته.
و البته خیلی از کار های ریز و درشت دیگه.
من خیلی همت کنم باید یه سر و سامونی به وبسایت هواشناسیم بدم که خیییلی جای پیشرفت داره.

سلام بر امیرخان عزیز
مانند همیشه با دست پر
بسیار ممنون از اینکه ما را از زحمت جستجوی اخبار معلولین در اقیانوس اخبار ریز و درشت و صحیح و غیر صحیح معاف می کنی و لقمه را مانند یک پدر مهربان برای ما آماده ی خوردن می کنید.
فقط می توانم بگویم واقعا سپاسگزارم و این زحمات بی شاعبه ی شما را ارج می نهم.
باز هم باش و چون یک معلم ما را آگاه ساز
شاد باش

سلام آقای دکتر. طورو خدا منو بیش از این شرمنده نکنید.
قطعا به پای یادداشت ها و مقاله های مفید شما نمیرسه.
همه ی سعیم اینه که هم محلی ها از آخرین اخبار حوزه ی خودشون مطلع باشن.
یک دنیا سپاس از لطف و محبتتون.

سلام محمد جان. قربونت داداش.
تو خودتم با آموزش هایی که تولید می کنی واقعا زحمت میکشی.
منتظر اون کتابچه آموزشی اندرویدت هستیم هاااااا
اونم چی بگم والااا. تبسمه دیگه.
من بعضی وقتا هی بهش گیر میدم بشین کار های پایان نامت رو انجام بده.
اونم تلافی میکنه.
با کار های دیگه یا حرکات اینچنینی میخواد حرص منو دراره

سلااام و درود بر امیر جان خب پانزده ساله که هیچ معلولی استخدام نشده یعنی مگه میشه مگه داریم پس این قد میگن فلانی رو استخدام کردیم بیسانی رو استخدام کردیم کشک بوده و ما بیخرب بودیم چه خبره در این سازمان ما
فارس: افزایش مستمری مددجویان حداقل ۲۰ درصد میزان قانون کار بابا آقای محسنی بالاخره نمیخوایین این تکلیف مستمری رو برای همیشه حلش کنید بره پی کارش میدونی چیه تا این قانون حمایت از حقوق معلولین اصلاحیهش به سر انجام نرسه آش همین آشه و کاسه هم همین کاسه
خب مث همیشه بازم از پکتوسیهای عزیز بابت این پستای رثدی ممنونم چون باعث میشن به دانش و اطلاعات ماها در خصوص مسائل مربوط به نابینا و سایتا و مطالب مربوط به ماها بیشتر بشه و آگاه بشیم
ایسنا: دریافت خدمات توانبخشی نیازمند استعلام از هیچ سازمانی نیست آره جون … ولش کن همون نگم بهتره آره تو گفتی منم باور کردم ببین میری بهزیستی میگی ماشین پرکینز میخوام دانشجوی ارشدم میگه بزار به اونا که در اولویت هستن بدیم بعد تو میگم عصام شکسته میگن فعلاً باید صبر کنی تا بودجهش برسه میگم برجسته نگار میدید میگن برجسته نگار دیگه چیه اصلاً به چه دردی میخوره اصلاً چی کار باهاش میکنن اصلاً خوردنییه بردنیه دیدنیه چیه میگم کامپیوتر دارید یا نه میگن تو در دوره کارشناسی گرفتی دیگه شامل حالت نمیشه میگم کاغذ چی دارید میگه نداریم اما بین خودمون باشه به کسی هم نگو یه آدرس بهت میدم برو چهار راه فلان اونجا کارگاه کاغذسازیه بهشون نمونه کاغذ بدی پانصد تایی فک کنم پنجاه هزار صد هزار تومان بهت میفروشن میگم تافل قلم چی دارید میگن از این چهار خطیا هست جان چی چهار خطیا دیگه چیه والا تا ما یادمون هست تافل ده خطی بود میگه اون ده خطیا خدا رحمت کنه و دیگه نمیگم
مهر: کتابخانه ویژه نابینایان در مجموعه عین القضات همدانی افتتاح شد خب این خبر واقعاً عالیه امید که روزی ما نابیناهای ایرونی دیگه چیزی به نام دغدغه ی کتاب نداشته باشیم و امید که روزی سازمان اسناد در تمام شهرهای ایران مث تهران بخش نابینایی داشته باشه
مهر: دیابت از عوامل نابینایی و کاهش دید میگما این دیابت رو باید جدی گرفت خودم هم باید جدیش بگیرم چون کمی تا قسمتی ابری دارم خخ
تسهیل خدمات بانکی؛ رؤیای دست یافتنی برای نابینایان میگما این خدمات بانکی هم واسه خودش نوبره ها میری بانک میخوایی پول بگیری میخوایی فرم بگیری یا غیره فوری متصدی یا کارمند بانک میگه کو امینت میگم امین واسه چی میگه تو کوری ببخشیدا یعنی همون نبینی نمیتونی این کار رو انجام بدی میگم مگه شما بخشنامه شماره فلان بانک مرکزی در خصوص الزامی نبودن همراه داشتن امین رو مطالعه نکردید میگه چی چی گفتی مگه اصلاً چنین چیزی هم میشه خلاصه میگه نمیشه برو امینت رو بیار بدجور بهت بر میخوره میری پیش رئیس بانک اونم حرفای کارمندش رو میزنه
میری عابر بانک این قد بده که اصلاً بیخیخی میشی توی یکی از گروههای واتسآپی یکی از دوستان نابینا که فرانسه تعریف میکرد میگفت که توی فرانسه اصلاً دیگه این بحثا مطرح نیست
خبر های خوش از کتابخانه نابینایان حسینیه ارشاد خب این خبر هم خیلی منُ خوشحال کرد باید به این کتابخونه دوباره زنگ بزنم و دوباره اشتراکم رو تمدید کنم آخه یه شش سالی میشه دیگه عضویتم رو تمدید نکردم
رفت و شور و حال مداحی را با خود برد. من هنوز وقتی نوحه زینب زینب حاج سلیم مؤذنزاده رو گوش میدم یه حال و هوایی پیدا میکنم که نگو زینب زینب کلب حیا زینب یعنی دیگه فک نکنم مث معذن زاده بیاد نمیدونم شاید هم اومد
خب سخنان آقای معینی در سخن هفته رو هم باید طلا گرفت
خب امیر جان بازم مث همیشه اخبارت عالی بود مرسی بابت این اخبار و مرسی بابت این پست شبت خوش و خدا نگهدار

سلام احمد جان.
آره دکتر نحوی نژاد همچین مصاحبه ای کردن.
اما به نظر من این حرف اشتباه هستش.
حداقلش اینه که خیلی از بچه های نابینایی که میشناسیم در این چند سال از طریق آزمون های استخدامی آموزش و پرورش جذب این وزارت خونه شدن، جز استخدام های دولتی محسوب میشن.
حالا هر وقت ایشون رو دیدم باید بپرسم دقیقا منظورشون چی بوده.
شاید بازم خبرنگار محترم میزان شیطنت کرده باشه و تیتر های زرد زده باشه.
چون در عمل چنین چیزی واقعیت نداره.
از تو هم سپاس بابت انتشار روستای خبر معلولین خخخ

سلام آقای سرمدی از زحماتی که برای این پست میکشید واقعا ممنونم.
من چند سال پیش زنگ زدم عضو کتابخانه حسینیه ارشاد بشم ازم معرف خواستند خب منم که معرف تهرانی نداشتم قیدشو زدم. آیا هنوزم باید برای عضویت معرف داشته باشیم؟

سلام ندا خانم. نه فکر نکنم.
تماس بگیرین و عضو بشین.
مسئول بخش نابینایان سرکار خانم پرستو ولدخان هستن.
خوشبختانه با امکانی که داره صورت میگیره با همکاری مؤسسه نوار، افراد نابینا از هر کجای ایران میتونن به آرشیو کتاب های صوتی این کتابخانه غنی دسترسی داشته باشن.
البته به شرط عضویت در بخش نابینایان حسینیه ارشاد.

سلاام سعید. ممنونم عزیز.
شیراز از موج پیش رو بهره چندانی رو نمیبره و فعلا خبری از بارندگی ظرف سه چهار روز آینده نیست.
اوج بارش های موجی که از امروز وارد ایران میشه، بخش هایی از شمال غرب، نیمه غربی و جنوب غرب کشور، دامنه های مرکزی و جنوبی زاگرس، و از پنجشنبه شب و طی روز جمعه علاوه بر این مناطق، در دامنه های جنوبی البرز هستش.
این موج شمال فارس رو میگیره اما برای شیراز بارش مؤثری نداره.

بچه ها شرمنده این خبر رو هم الان پیدا کردم. اینم بخونیدش.
دومین نمایشگاه توانبخشی معلولان و جانبازان
دومین نمایشگاه تخصصی خدمات توانبخشی معلولان، جانبازان و صنایع و تجهیزات وابسته آنها با مشارکت ۶۶ بنگاه داخلی و نمایندگانی از شرکت های خارجی ۱۶ آذر برگزار خواهد شد.
سازمان توسعه تجارت اعلام کرد ، در این نمایشگاه که در سایت نمایشگاهی مصلای تهران برپا خواهد شد، ۶۶ شرکت داخلی و نمایندگی‌های شرکت‌های خارجی از کشورهای کره جنوبی، تایوان، چین، آمریکا، آلمان، ایتالیا، لهستان، فرانسه، دانمارک، اسپانیا، انگلستان، هند، چکسلواکی و سوئیس، حضور دارند.
وسایل مربوط به توانبخشی معلولان و جانبازان، خدمات، تجهیزات و سایر صنایع وابسته از جمله گروه‌های کالایی است که در این نمایشگاه به معرض دید قرار خواهد گرفت.
بر اساس این گزارش، این نمایشگاه تا ۱۹ آذر در فضایی به وسعت بیش از هزار مترمربع، دایر خواهد بود.
ارتقای دانش فنی و تبادل اطلاعات روز، ارتقای سطح مبادلات تجاری کشور، آشنایی شرکت‌کنندگان و بازدیدکنندگان از آخرین دستاوردهای علمی و صنعتی در این زمینه، تشویق و ترغیب تولیدکنندگان برای رقابت سالم و هدفمند، بسترسازی برای ارتباط مستقیم تولیدکنندگان با مصرف‌کنندگان، معرفی شرکت‌های واردکننده و نمایندگی‌های فعال در ایران، ایجاد کارگاه‌های آموزشی برای آشنایی هر چه بیشتر کاربران و متخصصان و مصرف‌کنندگان با خدمات توانبخشی روز دنیا، ارتقای سطح آگاهی عمومی نسبت به ناتوانی و توانبخشی و ایجاد فرصت‌های برابر از جمله مهمترین اهداف برگزاری دومین نمایشگاه تخصصی خدمات توانبخشی معلولان و جانبازان است.
این نمایشگاه را می‌توان مکان مناسبی برای سنجش توان رقابتی مشارکت‌کنندگان، افزایش میزان تبلیغات کاربردی صنایع مربوطه و همچنین آشنایی سایر متخصصان و علاقه‌مندان با فناوری‌های روز این صنعت دانست.
بر مبنای این گزارش، «توانبخشی در بیماری ام.اس»، «بیمه و توانبخشی»، «وسایل توانبخشی و نحوه نگهداری آن»، «توانبخشی نابینایان و وسایل کمک آموزشی مربوط به آنان»، «روش نوین اشتغالزایی»، «سرمایه‌داری الهی با رویکردهای اجتماعی»، «آخرین تحقیقات در زمینه پوشش‌های روباتیک در ایران و جهان» و «اندازه‌گیری ویلچر و کنفرانس صندلی چرخ‌دار» از برنامه‌های جانبی این نمایشگاه است.

درود. خوبی امیر آیا. بابا تو آلمانی هستی یا ایرانی. خَخ آخه تا اونجایی که من میدونم اون آلمانیا هستند که برنامه ریزی دارند. اخبار جالب بودند ولی واقعاً راضی به اذیت شدنت و دوباره کاری نبودیم. ولی واقعاً ایول که به فکری.
تو رو به خدا قسمت میدم یه آیدی اسکایپ درست کن به درد میخوره. به خدا قول میدم طوریت نشه خَخ.
مرسی و باز هم ایول. ارادت.

سلام علی. والا من نه فقط برای کارم، برای همه ی بخش های زندگیم برنامه ریزی دارم.
نظم و انضباط یکی از عواملیه که اگه تو زندگی کمرنگ بشه، ادارش واقعا سخت میشه.
تنظیم شهر خبر که انجام وظیفه و تعهد من به گوشکنه و حداقل تا قسمت سی و پنجم یعنی ۲۹ اسفند سال ۹۵ ادامه پیدا میکنه تا ببینم برای سال ۹۶ باید چی کار کنم.
احتمال زیاد شکل و شمایل انتشار اخبار برای سال آینده، متفاوت از شهر خبر فعلی باشه.
اما در خصوص اسکایپ و سایر شبکه های اجتماعی، باور کن فرصت اینجور کارا رو به هیچ عنوان دیگه ندارم.
خودت حساب کن، کار های زیاد شرکت یک طرف. از وقتی هم که وبسایت نابینایان تأسیس شده، حجم کارا بالاتر هم رفته.
چون کلا مدیریت اون سایت با من هستش.
تهیه و تنظیم روزانه اخبار برای ایران سپید یک طرف.
تقریبا هفته ای یک بار نوشتن یک گزارش سه هزار کلمه ای برای روزنامه ایران یک طرف. همین گزارش های روزنامه ایران حدود ۲۰ صفحه بریل ایران سپید میشه.
ضبط آیتم ها و کار های مربوط به برنامه شش نقطه رادیو تهران یک طرف.
فعالیت های گوشکن مثل تنظیم شهر خبر و و و یک طرف.
و از همه ی اینا مهمتر و وقتگیر تر، چک کردن نقشه های هواشناسی، تنظیم و نوشتن پست های سایت هواشناسی خودم که به جرأت میگم یکی از بروز ترین سایت های هواشناسی در ایران رو داریم.
جواب دادن به کامنت های مردم و سؤالاتی که در حوزه آب و هوا دارن واقعا مسئولیت سنگینیه.
نمیدونی هفته گذشته چی به باغداران شمال کشور گذشت. صدها و هزاران پیام بود که به کانال تلگراممون میومد و همه نگران محصولات مرکباتشون بودن.
ببین مثلا برای محصولی مثل پرتقال، تا دمای منفی یک دو، میتونه دووم بیاره.
اما وقتی دمای هوا به منفی ۴ درجه سانتیگراد برسه، کامل یخ میزنه.
یعنی تا این حد باید در پیش بینی هامون و صادر کردن اطلاعیه و اخطاریه هامون دقیق باشیم. به خصوص برای کشاورزان.
یا نباید چنین سایتی رو راه اندازی میکردم، حالا که کردم، نمیتونم نسبت به مردم بی تفاوت باشم.
به قدری کامنت های پست های مختلف سایتم زیاده که امسال دیگه تصمیم گرفتم عمده کامنت ها رو منتشر نکنم. چون وقتی نمیرسیم پاسخ بدیم. نمیدونم والا. شاید در ادامه مجبور بشم کلا کامنت های پست های سایتم رو ببندم و فقط از طریق انتشار پست اطلاع رسانی کنیم.
اصلا این کارو دوست ندارم چون یکی از بزرگترین ویژگی مثبت تهران ودر نسبت به سایر سایت های فعال در حوزه هواشناسی، همین پاسخ دادن به سؤالات مردم در استان های مختلف هستش.
حالا همه ی اینا یک طرف. زندگی شخصی و خانوادگی خودم هم یک طرف.
من که ربات نیستم همش پشت سیستم و کار کردن باشم خخخخخ
خلاصه که خعلی خعلی مخلصیم و اگه اینارو گفتم، فقط به این خاطر بود که بدونی اگه اسکایپ نمیام، اگه واتس آپ ندارم، اگه جز گوش کن در هیچ سایت دیگه ای فعال نیستم، واقعا درگیرم. نه اینکه بخوام اهل کلاس گذاشتن و این حرفا باشم.
به شدت هم درگیر توسعه کانال تلگرام هواشناسیم هستم، چون باید هزینه اداره سایت و نیرو هامو ازش درارم.
فعلا کانالم نزدیک ۱۳ هزار نفر عضو داره و باید اینو به بالای هفتاد هزار نفر برسونم تا بتونم ماهی یکی دو میلیون تومان ازش درارم.

میگما امیر سرمدی پروداکشن:
این خبر رو چگونه ارزیابی میکنی:؟
میزان: در ۱۵ سال اخیر حتی یک معلول جذب دستگاه‌های دولتی نشده است
درسته خیلی کم بوده ولی بودند کسانی که استخدام شدن.
ممنون میشم اگه یه تحقیقی بکنی ببینی مشکل ویرایشی بوده یا مورد دیگه ای! هرچند با توجه به تأکیداتشون بعید میدونم مشکل ویرایشی باشه.
سپاسمندم

سلام مجدد زهره.
در پاسخ به احمد جواب این سؤال رو دادم.
آره دکتر نحوی نژاد همچین مصاحبه ای کردن.
اما به نظر من این حرف اشتباه هستش.
حداقلش اینه که خیلی از بچه های نابینایی که میشناسیم در این چند سال از طریق آزمون های استخدامی آموزش و پرورش جذب این وزارت خونه شدن، جز استخدام های دولتی محسوب میشن.
حالا هر وقت ایشون رو دیدم باید بپرسم دقیقا منظورشون چی بوده.
شاید بازم خبرنگار محترم میزان شیطنت کرده باشه و تیتر های زرد زده باشه.
چون در عمل چنین چیزی واقعیت نداره.
البته چون از دید ما این خبر صحت نداره، نمیشد در این مجموعه کارش نکنم.
بعدا باید از خود دکتر نحوی نژاد پرسید بر اساس چه استدلالی همچین مصاحبه ای کردن.

پاسخ دادن به امیر سرمدی لغو پاسخ