خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شهر خبر معلولین. انتشار 28 خبر در شمارگان بیست و هفتم

سلام و عرض ادب به همراهان عزیز و پیگیران مجموعه شهر خبر
در بیست و هفتمین شمارگان این مجموعه، 28 خبر برای شما عزیزان گرداوری شده است.

اخبار معلولین در سایر خبرگزاری ها

تعداد اخبار، 14 خبر

ایسنا، استخدام 300 معلول در آموزش و پرورش/ اخذ مجوز جذب نیرو در آموزش و پرورش استثنایی

سلامت آنلاین، تعیین تکلیف لایحه حمایت از حقوق معلولان تا یک ماه دیگر

روزنامه ایران، قله ها چشم به راه من هستند. مصاحبه با کوهنورد نابینای اتریشی

همشهری، آیا مستمری مددجویان بهزیستی و کمیته امداد بیشتر می‌شود؟

مهر، صندوق حمایت از فرصت های شغلی معلولان راه اندازی  میشود

ایندیپندنت، آزمایش چشم بیونیک در نابینایان انگلیسی

وبسایت پکتوس، رصد آن سوی مرز. معرفی بنیاد نابینایان آمریکا

ایسنا، ناوگان حمل و نقل معلولان و جانبازان با خرید 50 ون مناسب سازی شد

ایرنا، توانجوی کارآفرین کامیارانی همت را سرمایه موفقیت کرده است

ایسنا، کمبود تجهیزات تخصصی برای دانش آموزان استثنایی

فارس، افزایش ۲۰ درصدی مستمری مددجویان/چرخ زندگی با ۵۳ هزار تومان نمی‌چرخد

باشگاه خبرنگاران جوان، عضویت معلولان بالای 18 سال در صندوق بیمه اجتماعی

روزنامه ایران، شهرزاد از آموزش نقاشی به نابینایان و حس عمیق آنها از رنگ و زیبایی می گوید

دیلی میل، راه رفتن معلولان به کمک شبیه سازی مغز

اختصاصی ایران سپید

تعداد اخبار، 14 خبر

صداهای بیشناسنامه، انکار هویت فردی. چرا برخی نابینایان چراغ خاموش حرکت میکنند؟

سهیل معینی، در ستون سخن هفته شنبه چهارم دی ایران سپید نوشت: پدیده ای که درباره آن مینویسم امری شناخته شده است. زیرا حد اقل در ظرف بیست سال کار خود در روزنامه ایران سپید و بیش از آن، حضورم در محافل مختلف جامعه نابینایان با آن رو برو بودم. پس سخن از چند مورد استثنایی یا شک و تردید در مورد وجود آن نیست. این پدیده هم قطعی است و هم از نظر کمی آن قدر هست که به آن توجه کرد. در مورد نابینایانی سخن میگویم که بدون ذکر نام و با پنهان کردن هویت خود اظهار نظر میکنند. این امر بسیار در روزنامه دیده میشود. کار به آنجا رسیده است که حتی نابینایانی برای تعریف از خدمات یک مسؤول نیز حاضر نیستند نام خود را بیان کنند یا بسیار دیده میشود اظهار نظر این افراد در واقع به نوعی اظهار نظری خنثی و بدون ضرورت واکنش است. مثلاً از فلان فیلم خوشم میآید یا از فلان مطلب خوشم نمیآید. ولی باز قید میکنند که نام ما را بیان نکنید! ریشه این ترس چیست؟ چرا برخی از نابینایان از ابراز هویت خویش می ترسند؟ آیا فکر میکنند اظهار نظرشان آسیبی به آنها خواهد زد؟ موقعیتشان را به خطر می اندازد؟ اگر اینچنین بود شاید قابل درک بود. البته تأکید میکنم قابل درک و نه پذیرش، اما متأسفانه در بسیاری از موارد اظهار نظر این افراد هیچ گونه آسیب یا تهدیدی را متوجه آنان نمیکند. به نظر میرسد این ترس به نوعی نهادینه شده است و در عمق جان این افراد رسوب کرده است. نابینایی که چراغ خاموش حرکت میکند قطعاً منشأ اثر نیست. یکی از شاخصهای خودباوری و اعتماد به نفس، ابراز وجود و هویت فردی است. لذا باید روی رفع این پدیده منفی فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی کار کرد. نابینایی که منکر هویت خود است نمیتواند مشارکت اجتماعی داشته باشد و عدم مشارکت، یعنی عقبماندگی فردی و اجتماعی. اگر جسور نباشیم که خود را ابراز کنیم، قطعاً دیگران منکر وجود ما میشوند.

از شش نقطه ی جهان. گزارشی از فعالیتهای فدراسیون ملی نابینایان آمریکا در سال ۲۰۱۶

یکی از مطلوبترین عادتهایی که در میان بیشتر نهادهای مردمنهاد در کشورهای پیشرفته وجود دارد، عادت به ارائه گزارش در خصوص فعالیتهای مختلفشان است. در این گزارشها سعی میشود مخاطبان از ریز به ریز فعالیتهای مراکز آگاه شوند و مسیر انجام فعالیتها کاملاً برای مخاطبان شفاف باشد. یکی از مقاطعی که معمولاً این مؤسسات مردمنهاد به ارائه گزارش میپردازند، پایان سال میلادی است. حالا هم که در پایان سال میلادی ۲۰۱۶ قرار گرفته ایم، «NFB» یا فدراسیون ملی نابینایان آمریکا، چند مورد از مهمترین کارهایی را که در طول ۲۰۱۶ موفق به انجام آنها شده، در وبسایت خود شرح داده است که برخی از خلاقانه ترین آنها را با هم مرور میکنیم: در آمریکا قانونی وجود دارد با نام «قانون ایمنی عابران پیاده» که NFB توانسته امسال ماده ای به این قانون اضافه کند که به موجب آن هر وسیله الکترونیکیِ جا بجا شونده در پیاده رو یا خیابان، باید میزان مشخصی از صدا را تولید کند تا عابران پیاده نابینا بتوانند از عبور آن در مسیر حرکت خود مطلع شوند. به این ترتیب، هیچ وسیله حمل و نقل یا هر نوع ابزار دیگری که در خیابانها حرکت میکند، بیصدا نخواهد بود. قطعاً بدون تصویب این قانون، در کشوری که روز به روز انواع و اقسام وسایط جا بجاییِ جدید در حال اضافه شدن به ناوگان حمل و نقل است، پیاده روی در خیابان میتوانست فرایند دشواری باشد.
بریل به عنوان ابزار آموزش امسال هم در برنامه آموزشی فدراسیون نقش و جایگاهی پر رنگ داشته است و چه در قالب طرح «Bell Academi» که طرحی است مخصوص کودکان نابینایی که در مدارس تلفیقی درس میخوانند که به موجب آن، در قالب اردوهای دو هفته ای تابستانه، بریل و برخی آموزشهای مهارتهای روزمره در اختیار کودکان قرار میگیرد، و چه در قالب طرحهای دیگر، این مهارتِ بسیار گرانبها که میتواند در یافتن فرصتهای شغلی هم مؤثر باشد، در اختیار نابینایان قرار گرفته است. توسعه «KNFB reader» هم از دیگر فعالیتهایی بود که فدراسیون در ۲۰۱۶ انرژی زیادی را معطوف آن داشته است. این نرم افزار ابزاری است که بر روی تلفنهای همراه یا سایر دستگاههای قابل حملِ نابینایان نصب میشود و به آنها این امکان را میدهد که از هر نوشته ای عکس بگیرند و آن را با استفاده از فناوری «OCR» به متنهای قابل خواندن تبدیل کنند و به این ترتیب، میتوانند در هر شرایط و موقعیت، تمامی متون مورد نیازشان را مطالعه کنند. در ۲۰۱۶، این نرم افزار در دسترس کاربران سیستم عامل Android هم قرار گرفت. همچنین دارندگان یادداشت بردارهای humanware هم از دیگر گروههایی بودند که توانستند این نرم افزار را بر روی دستگاههای خود استفاده کنند.  فدراسیون سعی کرده کودکان نابینا از نامه های «بابا نوئل» محروم نمانند و نامه هایی را به خط بریل از طرف بابا نوئل به خط بریل برای آنها ارسال کرده است تا آنها هم بتوانند همگام با سایر کودکان، کریسمس را جشن بگیرند.

فناوری های امیدبخش. یک صبح تا شب با تکنولوژی: «بخش سوم«

دو شماره از مجموعه حاضر را با هم خوانده بودیم، اما به دلیل قرار گرفتن در روزهای برگزاری نمایشگاه تجهیزات توانبخشی و لزوم ارائه گزارش از این رویداد، انتشار آن را متوقف کردیم. حالا اما میتوانیم به ادامه این یادداشت برگردیم.
در شماره پیشین، به دستگاهی برای خواندن نسخه های پزشکی اشاره کردیم که این امکان را به کاربر میداد که آن را به رایانه متصل کند تا از مشخصات داروها هم مطلع شود. اما این دستگاه وقتی برای کاربران قابل استفاده خواهد بود که بتوانند از رایانه یا دستگاههای هوشمند استفاده کنند. حالا دیگر کمتر نابینایی را میتوان پیدا کرد که در بدبینانه ترین حالت، نداند نابینایان هم میتوانند از رایانه استفاده کنند. میتوانید با در اختیار داشتن یک رایانه کاملاً ساده و معمولی و تجهیز آن به صفحه خوانهایی نظیر JAWS یا NVDA، از این دستگاه استفاده کنید. برای خواندن متون فارسی هم افزون بر NVDA که بدون نیاز به نرم افزار جانبی امکان خواندن به فارسی را به کاربر میدهد، با نصب مکملهایی مثل پارسآوا، پکجاز یا ماهور میتوانید به محتوای فارسی دسترسی داشته باشید. همین اتفاق در مورد سایر دستگاههای هوشمند هم قابل انجام است، اما اگر تا به حال به جمع استفاده کننده های رایانه و ابزارهای هوشمند نپیوسته اید، به سادگی میتوانید این کار را انجام دهید. خوشبختانه این روزها منابع آموزشی زیادی در این حوزه تولید شده که میتوانید از آنها برای فراگیری چگونگی استفاده از رایانه و تلفن همراه استفاده کنید. این منابع به شکل صوتی هستند و از طریق انجمنها یا مؤسسات مختلف میتوانید آنها را به دست آورید. همچنین مراکز زیادی هم هستند که این آموزشها را به شکل رایگان یا با هزینه هایی اندک در اختیار نابینایان قرار میدهند. فقط باید در نظر داشته باشید که خوب است پیش از خرید دستگاههایی مثل رایانه یا گوشیهای همراه، حتماً با نابینایانِ اهل فن مشاوره کنید تا گزینه ای را انتخاب کنید که از نظر فاکتورهای دسترس پذیری نابینایان، در شرایط مناسبی قرار داشته باشد.
بعد از همه این کارها، وقت خروج از خانه فرا میرسد. شما برای آنکه بتوانید حضور موفقی بیرون از محیط خانه داشته باشید، نیاز دارید به فراگیری تکنیکهای «تحرک و جهتیابی». جهتیابی به معنای یافتن مسیر و تشخیص محل قرارگیری مکانهای مختلف و تحرک به معنی مهارتهای حرکت در محیط مثل راه رفتن در پیاده روها و عبور از خیابانها است. تکنولوژی، برای این مسأله هم فکر کرده است و این روزها ابزارهایی را در اختیار گذاشته که عابران نابینا به راحتی میتوانند با تکیه بر آنها، مسیریابی کنند. افزون بر سخت افزارهای GPS، اپلیکیشنهایی هم هستند که بر روی گوشیهای مبایل نصب میشوند و به کاربر این امکان را میدهند که علاوه بر مسیرها، حتی مکانهای مختلف اطرافشان را هم جستجو کنند. Nearby Explorer& Dot waker و Hear we go اپلیکیشنهایی هستند که در این حوزه به کار نابینایان خواهند آمد.

پیگیری، اولویت بندی برای معافیت از حق انشعابات

چندی پیش تعدادی از مخاطبان طی تماسی با روزنامه از اجرایی نشدن معافیت حق انشعابات آب، برق، گاز و فاضلاب گلایه کردند و خواستار پیگیری این موضوع از سوی نهادهای مربوطه شدند. با توجه به اینکه این شکایت از سوی مخاطبان تهرانی صورت گرفته است، ما برای پیگیری موضوع با سازمان آب تهران مکاتبات متعددی انجام دادیم تا علت را واکاوی کنیم. طبق گفته مخاطبان، برای بهره مندی از این معافیت، افراد دارای معلولیت باید هم تحت پوشش سازمان بهزیستی بوده و هم مستمری بگیر این سازمان باشند. برای بررسی این صحبتها و اطلاع از صحت گفته ها، با علی ربوبی، دبیر ستاد مسکن مددجویان سازمان بهزیستی کل کشور به گفتگو پرداختیم. وی در پاسخ به اینکه چرا برخی سازمانها با توجه به معافیت مددجویان و به ویژه افراد دارای معلولیت، این خدمت را رایگان در اختیارشان قرار نمیدهند، میگوید: کلیه معلولان و مددجویان تحت پوشش سازمان بهزیستی میتوانند با دریافت نامه از بهزیستی محل سکونتشان از این معافیتها بهره مند شوند؛ حتی آن دسته از معلولانی که از سازمان مستمری دریافت نمیکنند. وی با اشاره به اعتبارات محدود این معافیتها در اداراتی همچون آب و برق و گاز می افزاید: این اعتبارات را وزارت نیرو و وزارت نفت تعیین میکنند که مبلغی را هر ساله در قانون بودجه در اختیار ادارات ذکر شده قرار میدهند تا این معافیتها شامل حال مددجویان و معلولان شود. در هر استان سقفی را برای مددجویان آن تعیین میکند و اولویت استفاده این معافیتها با خانواده های کم درآمد است. وی با بیان مثالی توضیح میدهد: اگر در یک استان تعداد متقاضیان استفاده از این تسهیلات بیشتر از سقف بودجه ای آن باشد، این تسهیلات با اولویت مددجویان فاقد شغل به متقاضیان تعلق میگیرد. اگر محدودیتی برای ما از طریق سازمان اعلام شود، ما نیز برای ارائه معرفینامه ها دچار محدودیت و اولویت بندی از لحاظ میزان درآمد فرد خواهیم شد. در ادامه روند پیگیری این موضوع در ادارات مختلف، با شرکت آب و فاضلاب استان تهران مکاتباتی انجام دادیم. بر همین اساس فرزانه چاوشباشی، مدیر روابط عمومی و آموزش همگانی شرکت آب و فاضلاب استان تهران در خصوص این معافیتها عنوان میکند: طبق بخشنامه ای که هر ساله به ما ارسال میشود، مددجویان سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) بر اساس بند د ماده 39 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران، از پرداخت حق انشعاب آب و فاضلاب در حد یک واحد مسکونی و برای یک بار معاف هستند. وی در پایان با بیان اینکه مددجویان در صورت مشاهد هر مشکل، از جمله هدر رفت آب، حادثه و همچنین اعمال نشدن این معافیت از سوی سازمان آب میتوانند از طریق سامانه 122 مشکلات را عنوان کنند، میگوید: ما افراد را راهنمایی میکنیم تا با مراجعه به ادارات آب منطقه، مشکلاتشان را حل کنند.

جای خالی رئیس فدراسیون نابینایان در نشست کمیته ملی پارالمپیک

در نشستی مشترک بین امیر رضا خادم معاون حقوقی و امور مجلس وزارت ورزش و جوانان، محمود خسرویوفا، رئیس و مسعود اشرفی، دبیر کل کمیته ملی پارالمپیک، آخرین پیشنهادات و تبادل نظرها در خصوص تدوین اساسنامه کمیته ملی پارالمپیک انجام شد. پس از بحث و تبادل نظر، مقرر شد آخرین تغییرات و اصلاحات این اساسنامه حد اکثر تا هفته آینده اعمال و تا 12 دی ماه توسط وزارت ورزش و جوانان جهت تصویب به هیأت دولت ارسال شود. اما نکته قابل توجه در این نشست، عدم حضور محمدرضا مظلومی، رئیس فدراسیون نابینایان به عنوان یکی از اعضای هیأت رئیسه کمیته ملی پارالمپیک بود. در سالهای گذشته، همواره شاهد بیتوجهی کمیته ملی پارالمپیک نسبت به ورزش نابینایان بودیم و در اعزامهای برونمرزی یا مراسم تقدیر از ورزشکاران، تبعیضی آشکار میان فدراسیون جانبازان و معلولین با فدراسیون نابینایان به چشم میخورد. اینکه حضور محمود خسرویوفا در رأس دو نهاد فدراسیون جانبازان و معلولین و کمیته ملی پارالمپیک تا چه اندازه به این تبعیض دامن میزند جای بحث است، اما مسأله ای که در این میان وجود دارد، بیتفاوتی مسئولین فدراسیون نابینایان و شخص محمدرضا مظلومی و عدم قدرت لابیگری ایشان در نشستهای مهم اینچنینی است. حال که کمیته ملی پارالمپیک قرار است به عنوان نهادی مستقل متصدی امور ورزش معلولان باشد، میطلبد رئیس فدراسیون نابینایان در این عرصه، نقش پر رنگتر و تأثیرگذارتری ایفا کند. در غیر این صورت، بیتردید بیتوجهی به ورزش نابینایان و کمرنگ شدن حضور این قشر در مراکز تصمیمساز، ادامه خواهد داشت. قانون انتزاع کمیته ملی پارالمپیک از کمیته ملی المپیک، دهم شهریور ماه سال جاری در صحن علنی مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. سپس دکتر حسن روحانی، 28 مهر ماه قانون انتزاع کمیته ملی پارالمپیک را ابلاغ کرد.

افتتاح سامانه بانک سپه ویژه نابینایان در شیراز

روز سه شنبه 30 آذر، سامانه خدمات بانکی شعب ویژه نابینایان در بانک سپه شهر شیراز به صورت رسمی افتتاح شد. وحید شرافت، مدیر روابط عمومی بانک سپه استان فارس در مصاحبه با ایران سپید گفت: در این مراسم آقای بیاتی مدیر شعب بانک سپه در استان فارس، آقای آذرمی مدیر سازمان بهزیستی و خانم رستگار کارشناس بهزیستی شهر شیراز، آقای شایسته نیا مدیر عامل و خانم غزنوی قائم مقام مؤسسه نابینایان توانگران، آقای امیدی مدیر و سه تن از معلمان مدرسه نابینایان شوریده شیراز حضور داشتند. در ابتدای مراسم، آقای ابراهیمی از معلمان مدرسه شوریده خود به وسیله این سامانه افتتاح حساب کرد. شرافت ادامه داد: حدود هفت هزار نابینا و کم بینا در استان فارس حضور دارند و نیاز استفاده از سامانه های این چنینی، کاملاً حس میشود. علاوه بر بانکها، سایر سازمانها نیز باید خدمات خود را برای نابینایان به نحوی دسترس پذیر کنند. در این نشست که چند تن از نابینایان نیز حضور داشتند، آقای بیاتی مدیر شعب بانک سپه در استان فارس گفت: در حال حاضر بعد از دو شعبه ظهیر الاسلام و شعبه دانشگاه تهران در پایتخت، این سومین شعبه این بانک است که در شیراز افتتاح میشود و به زودی در شهرهای مشهد، تبریز و اصفهان نیز توسعه خواهد یافت. از طریق سامانه خدمات بانکی ویژه نابینایان در شعب که طرح مشترک شرکت دانشبنیان پکتوس و انجمن نابینایان ایران است، مشتریان نابینا قادر خواهند بود بدون نیاز به حضور همراه، فرمهای درخواست انواع عملیات بانکی را مانند افتتاح حساب، دریافت وجه، واریز وجه، خدمات کارت و… ، با استفاده از ورودی و خروجیهای صوتی و بریل تکمیل کنند. فرمهای تکمیل شده توسط چاپگر باجه، پرینت و برای انجام عملیات در اختیار مسئول باجه قرار میگیرد. نابینایان شهر شیراز برای استفاده از خدمات این سامانه باید به بلوار زند، جنب بیمارستان شهید فقیهی، شعبه مرکزی بانک سپه مراجعه کنند.

صدای خاطره ها. از میان خاطرات شما

خبر تغییر رئیس مرکز رودکی تازه منتشر شده بود و بازخوردهای مختلفی به دنبال این خبر دیده میشد. معمولاً هم بازخوردها منفی بود؛ مثل اینکه اصلاً این رسم ما آدمهاست که در مقابل هر تغییری صفآرایی کنیم و علم مخالفت بلند کنیم که این آدم بیاید، چنین کند و چنان. ای کاش که همین مخالفت یکدست و دائمی باقی بماند. درست یک ماه بعد از نشستن رئیس تازه پشت میز ریاست، همه این مخالفتها ناگهان به موافقتها تغییر موضع میدهند و روز از نو، روزی از نو. القصه، ما که کارمند نبودیم و فقط خدمات میگرفتیم، آتش مخالفتمان از همه بیشتر بود. بگذریم که رئیس تازه، به نظر میرسید از کل انداختن با مراجعه کننده ها چندان هم بدش نمیآمد. اما ما دلیلی برای ابراز مخالفت پیدا نمیکردیم. بالاخره پایه های حضور رئیس تحکیم شد و تقریباً اوضاع مرکز به حالت عادی برگشت؛ البته اگر مسائلی هم بود، ما از آن بیخبر بودیم، دلیلی هم برای خبردار شدن ما نبود؛ به هر حال ما مراجعه کننده بودیم و هر دو هفته یک بار سری به مرکز میزدیم تا کتابی که به امانت گرفته بودیم، تحویل دهیم و کتاب دلخواهمان –که معمولاً سعی میکردیم از کتابهای تازه ضبط شده یا چاپ شده باشد- را تحویل میگرفتیم و میرفتیم. این امکان هم وجود داشت –همچنان هست- که هر مراجعه کننده کتاب مد نظرش که به صورت ضبط شده یا چاپ شده در مرکز موجود نبود را سفارش دهد و کمیته بررسی و انتخاب کتاب، بعد از شور و مشورت، آن کتاب را در لیست تولیدات قرار دهد. یکی از همان روزهای نخست مدیریت جدید بود که با دوستان به بخش کتابخانه گویا مراجعه کردم تا کتابی برای مطالعه بگیرم. یادم نیست چه کتابی. آن دوران، بازار ضبط کتابهای الکساندر دوما در مرکز داغ بود؛ کلی کتاب از این نویسنده ضبط شده بود که در زمان خود، جزو کتابهای مطرح کلاسیک محسوب میشد؛ کنت مونت کریستو، غرش توفان و ژوزف بالسامو قبلاً ضبط شده بود. یکی از کتابهای این نویسنده که در ایران با ترجمه ذبیح ا… منصوری شهرتی بهم زده بود، کتاب سه تفنگدار بود. من اسم این کتاب را در دفتر مخصوص تقاضای کتاب نوشتم و مثل هر مراجعه کننده یک ماه منتظر شدم تا پاسخ کمیته اعلام شود. بعد از یک ماه، وقتی به بخش گویا برای تحویل کتاب و گرفتن کتاب تازه مراجعه کردم، جواب کمیته اعلام شده بود؛ کمیته کتاب مورد تقاضای مرا رد کرده بود. خیلی ناراحت شدم و نامه ای خطاب به کمیته و در رأس آن، رئیس تازه که ریاست کمیته را هم داشت نوشتم و بر این تأکید کردم که تمام اعضای کمیته حاضر، افراد بیسوادی هستند و هیچ آگاهی از دنیای کتاب، ادبیات و نویسنده های مطرح جهان ندارند. نامه را نوشتم و از مرکز بیرون آمدم. هر طور بود باید زهرم را به رئیس تازه میریختم. یعنی چه؟ کتاب الکساندر دوما را رد میکنند؟ نویسنده بزرگ قرن نوزدهم؟! فردای آن روز با مرکز تماس گرفتم و تقاضا کردم با رئیس تازه صحبت کنم. این موضوع مقارن شده بود با تولید کم کتاب گویا در آن ماه. من هم موضوع خودم و آن موضوع را دستاویز قرار دادم و مشاجره لفظی تندی بین من 21 ساله خام بیتجربه با رئیس تازه تندخو درگرفت. دو هفته بعد که طبق معمول به مرکز مراجعه کردم، اتفاق عجیبی افتاد. آن روز مثل همه دفعات، یکی از دوستان قدیمی همراه من بود. به محض ورود ما به مرکز، بلندگو اسم ما را اعلام کرد و خواست که به دفتر مدیر کتابخانه مراجعه کنیم. یادش به خیر! در آن دوران خانم بادرامپور مدیریت کتابخانه را عهده دار بود. ما را نشاند و مرا مخاطب ساخت و کلی ملامت و نصیحت کرد که این چه رفتاری بود که با مدیر کردی. من هم با همان شور جوانی موضوع را مطرح کردم. بالاخره بعد از چند دقیقه صحبت و پند و اندرز، از کتابخانه بیرون آمدیم. چندی بعد خبر شروع ضبط کتاب سه تفنگدار در مرکز پیچید و من خیلی خوشحال شدم. یاد آقای کیوان دواتگران، رئیس تازه آن دوران مرکز به خیر که منشأ اثر اتفاقات مثبت در مرکز شد. شما هم اگر خاطره جذابی از این مرکز دارید، مطرح کنید تا با اسم خودتان منتشر کنیم. (نگارنده.

از شش نقطه ی جهان. پسران نابینا همچنان آواز میخوانند

بیش از هشت دهه از اولین باری که «جیمی کارتر» کوچولو –البته نه آن که روزی رئیس جمهور آمریکا بوده- از خواب بیدار شده و سبدی را پر از میوه و شیرینی، به همراه یک اسباببازی تازه در تخت خوابش پیدا کرده و به او گفته اند که «بابا نوئل» آن را به مناسبت کریسمس در تخت خوابت گذاشته، میگذرد. جیمی با لذت این خاطرات را مزمزه میکند، اما در عین حال، تأکید میکند که کریسمس، افزون بر این خاطرات، معنای بزرگتری هم برایش دارد و آن هم، روز متولد شدن کسی است که آمد تا دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کند و انسانها را به صلح و آشتی و دوستی فرا بخواند. این پیرمرد هشتاد و چند ساله جواندل درباره احساسش به کریسمس میگوید: «من بی هیچ تردیدی کریسمس را دوست دارم، اما آنچه بیش از حال و هوای این رویداد برایم جذابیت دارد، فلسفه فکری پشت آن است.» البته کریسمس از جنبه دیگری هم برای کارتر جذاب است و آن این است که او تقریباً در بیشتر کریسمسهای عمرش، برای مردم آواز خوانده است. پیرمردی که حالا چیزی نمانده تا پا در نود سالگی بگذارد، بنیانگذار گروه موسیقی بسیار شناخته شده «blind boys of Alabama» است. گروهی که در طول هشت دهه فعالیتش توانسته شش بار جایزه «Grammy» را به دست آورد و چهار بار هم موفق به دریافت جایزه موسیقی «Dove» شود. کارتر توانسته به همراه گروهش، در حضور شخصیتهای شناخته شده ای آواز بخواند. از «مارتین لوترکینگ» بگیر تا بیل کلینتن، جرج بوش و باراک اوباما. نام آنها حتی در سبک موسیقی «گاسپل»، به تالار مشاهیر این سبک هم راه یافته است. کارتر اولین بار گروه را در ۱۹۳۹ راه انداخته است. همه اعضای اولیه این گروه را نابینایانی تشکیل میدادند که در مؤسسه ای ویژه نابینایان رنگینپوست در آلاباما زندگی میکردند. از مؤسسان اولیه، فونتِین که مریض است و اسکات، فیلدز، توماس و ترِیلر هم درگذشته اند. کارتر درباره هنرشان در اجرای موسیقی میگوید: «من در خانواده ای پرجمعیت به دنیا آمدم. در مدرسه هم معلم موسیقی داشتم، اما تو گویی من و سایر اعضای گروه، از اول زاده شده بودیم که بخوانیم. موسیقی، چیزی نیست که ما آن را جایی یاد گرفته باشیم. این هنر در رگ ما جاری است.» اولین اجراهای «پسران نابینای آلاباما» به زمان دانشآموزیشان بر میگردد. زمانی که هر یکشنبه، پشت دیوارهای بلند مدرسه، برای سربازان پادگانی در همان نزدیکی آواز میخواندند. اما دیری نگذشت که آنها در شهر محل زندگیشان شهرتی به هم زدند و اجراهای یکشنبه هایشان به جای مدرسه، در کلیساهای شهر یا مراکز دیگر انجام میشد. نُه سالی طول کشید تا بالاخره موفق شدند اولین آهنگشان را روانه بازار موسیقی کنند. آهنگی با نام «ما همه مادرها را میبینیم، الا مادر خودمان». موسیقیدانان شناخته شده ای تا به حال با این گروه همخوانی کرده اند. این گروه، به تازگی برای هشتمین بار نامزد grammy شده است.

تجربه هایمان را قسمت کنیم. لازمه استقلال، توانمندیست

همان طور که در تغییر رویکرد محتوایی صفحه تجربه ها مطرح کردیم، قرارمان این شد که موضوعی در نظر بگیریم و تجربه یکی از دوستان نابینا درباره آن موضوع را طی گفتگو با خود او مطرح کنیم، سپس آن موضوع و تجارب مختلف در آن باره، منجمله تجارب میهمان این صفحه را در گفتگو با یک کارشناس صاحبنظر ارزیابی کرده و بشکافیم. این روال، به علت مواجهه با پاره ای مناسبتها به تعویق افتاد. به همین علت، برای اینکه سررشته صحبت مجدداً به دست آید، مختصری از صحبتهای خانم سیده فاطمه جوادیان در خصوص زندگی مستقل را مرور میکنیم و بعد، به سراغ کارشناس ثابت این صفحه، سید مهدی صادقینژاد، معلم پیشکسوت، مشاور و کارشناس استثنایی میرویم. نبود پاره ای سازگاریها با خانواده، یکی از مهمترین علل گرایش نابینایان به زندگی مستقل، از نظر خانم جوادیان بود. داشتن استقلال مالی، روحیه نقد پذیری، تعاملات اجتماعی، مهارتهای زندگی و مهارتهای فنی، مواردی بود که از سوی خانم جوادیان به عنوان الزامات زندگی مستقل مطرح شد. مفهوم زندگی مستقل را در چه ابعادی میتوان تبیین کرد. سید مهدی صادقینژاد در این گفتگو، موشکافانه این مفهوم را ارزیابی میکند: «بنابر آنچه در مقیاس کشورها وجود دارد، استقلال لزوماً به داشتن مرز، پرچم و سرود محدود نمیشود. چرا که هستند کشورهایی که این موارد را دارند، اما مستقل نبوده و وابسته هستند. بنابر این اعتبار، هر جدا زندگی کردن یا گسستن از خانواده را نمیتوان زندگی مستقل دانست. ضمن اینکه بشر، ذاتاً با زندگی اجتماعی مأنوس است و امروز، دیگر مفهوم زندگی غارنشینی معنایی ندارد و عملاً هم نشدنیست. اما در اصطلاح روانشناسی، روابط بین فردی و تعاملات اجتماعی مفهوم زندگی مستقل را میدهد که فرد با رفتار جرأتمندانه، با ابراز وجود جرأتمندانه که اصطلاحاً قاطعیت در تصمیمگیری هم گفته میشود، زندگی کند. لازمه زندگی مستقل، توانمندیست؛ هر کس تواناتر است، جوهر استقلال را دارد. هرچه انسانها تواناترند، امکان مستقل بودنشان بیشتر است و هرچه کمتر توانمندند، بدیهیست که میزان وابستگیشان بیشتر است. پس، اینکه گفته شود من در جایی خانه ای اجاره کرده ام و جدا از خانواده زندگی میکنم، معنای زندگی مستقل را نمیدهد. زمانیست که فرد با خودگردانی همراه با تعامل اثر بخش در جامعه زندگی کند که این تعامل بر مبنای احترام متقابل، حفظ حقوق طرفین مبتنی شود؛ به نحوی که فرد ضمن اینکه کمک میگیرد، کمک دهد و با تواناییهایش ابراز وجود کند. در این شرایط میتوان گفت که زندگی فرد، معنی زندگی مستقل میدهد. بدیهیست که این تواناییها در انواع جسمی، ذهنی، عاطفی، روانی و اجتماعی میتواند تسری پیدا کند.» واقعاً میزان انتظار و توقع از استقلال تا چه سطحی باید باشد؟ «به همان مثال اول باز میگردم؛ یعنی استقلال سرزمینی و داشتن سرود و پرچم یک کشور که از جمله نمادهای استقلال محسوب میشوند. گرچه آن کشور نمادهای استقلال را دارد، اما بینیاز از تعامل با سایر کشورها و داد و ستد با آنها نیست. اصلاً کشوری که همه منابع جهان را داشته باشد، وجود ندارد. همه نیازمند بهره گرفتن از امکانات سایر کشورها هستند. استقلال به این معنی نیست که من همه کارهای خودم را انجام دهم و بگویم که مستقلم. کسی که مدیر یک نهاد است؛ مثلاً رئیس دانشگاه قطعاً باید کس دیگری اتومبیل او را تعمیر کند. خودش که تعمیرکار نیست یا خودش که آشپز نیست غذایش را بپزد. اگر بنا باشد تمام امور زندگی را خودش انجام دهد، باید یک صبح تا شب وقت صرف کند و عملاً از امور مدیریتیش باز میماند. پس، استقلال به معنی بینیازی از دیگران نیست. میرسیم به میزان سطح انتظار ما از استقلال، یعنی استقلال رضایتمندانه. ممکن است کسی بگوید که خودش رانندگی میکند، اما آیا همه راننده ها مستقلند؟ رانندگی وجهی از استقلال است. زندگی امروزی وجوه متعددی دارد که ممکن نیست همه آنها در سیطره فرد باشند.» “ادامه دارد”

چوب الف. آیا از مطالعه کتاب آشپزی هم میشود لذت برد؟

کتابهای آشپزی عموماً به این منظور نوشته نمیشوند که کسانی آنها را مطالعه کنند و لذت ببرند یا از آن طریق دانش و بینشی کسب کنند. این کتابها اغلب ابزارهایی هستند برای این که اگر در تهیه غذا, شیرینی, دسر, سالاد, نوشیدنی و… دچار اشکال شدیم, یا مایل بودیم شیوه تهیه خوراکیهایی را که نمیدانیم  بیاموزیم به آن مراجعه کنیم و مشکل که برطرف شد این کتابها دوباره برمیگردند سر جایشان توی قفسه. در این شماره اما میخواهیم باهم از مطالعه یک کتاب استثنایی در زمینه آشپزی حسابی لذت ببریم. کتاب از سیر تا پیاز یا کتاب مستطاب آشپزی اثر ارزشمند نجف دریابندری؛ اثری براستی جذاب و البته محققانه است. در این کتاب مستطاب علاوه بر دستور تهیه بسیاری از خوردنیها و نوشیدنیهای ایرانی و خارجی, بسیاری مطالب جذاب درباره لوازم آشپزخانه و نحوه استفاده از آنها, شیوه نگهداری مواد غذایی, شکل تهیه انواع ادویه و سس در فرهنگهای مختلف, غذاهای ویژه گیاهخواران, تاریخچه بسیاری از خوردنیها و مطالب جالبی از این دست را خواهید یافت. مثلاً اینکه عرقیات گیاهی چگونه و با استفاده از چه ابزارهایی ساخته میشده اند و چگونه این یافته ارزشمند خوراکی و دارویی از ایران به دیگر نقاط دنیا رفته است. اینکه تاریخچه پیتزا چیست و در کشورهای مختلف چه غذاهایی به آن شبیهند و نامشان چیست. تمام اجزای مهمترین ادویه و چاشنیهای جهان و نحوه تهیه آنها و کوکوهایی که که فراموش شده اند و سالهاست جایشان در سفره های میهمانی خالیست، اما بسیار خوشمزه اند و به آسانی آماده میشوند و بسیاری مطالب جالب از این دست که فهرست کردنشان در این جا ممکن نیست. اما این همه آن چیزی نیست که این کتاب را در میان انبوه کتابهای مشابه که همواره در بازار نشر عرضه میشوند متمایز و برجسته میکند. در این اثر خواننده با مهمترین مکاتب آشپزی دنیا و تاریخچه و خصلتهای منحصر به فرد هر یک از این مکاتب آشنا میشود. آداب غذا خوردن و پذیرایی از مهمان در فرهنگهای مختلف و شیوه تأثیر پذیری این مکاتب و فرهنگها از یکدیگر که آنها را به شکل امروزیشان درآورده, همه را در این کتاب جذاب و خواندنی خواهید یافت. این واقعیت که ما ایرانیها چه خوردنیها و نوشیدنیهایی بر سر سفره هامان میگذاشته ایم و از مهمانانمان چگونه و با چه آدابی پذیرایی میکرده ایم, در مهمانیها هر کسی کجا مینشسته, آرایش سفره هایمان چگونه بوده و چه خوردنیها و نوشیدنیهایی را در کنار هم استفاده میکرده ایم و… همه اینها وقتی با قلم زیبا و طناز کسی به رشته تحریر در آمده باشد که سالهاست همه او را با زیبایی و شیوایی قلمش میشناسند, بیتردید به خواندنش می ارزد.

* پاراگراف کتاب: ما در هیچ سرزمینی زندگی نمیکنیم؛ ما حتی بر کُره زمین هم زندگی نمیکنیم. منزل حقیقی ما، قلب کسانی است که دوستشان داریم…! فراتر از بودن | کریستین بوبن | مترجم: نگار صدقی

دانش و فناوری. بینایی رایانه ای به کمک نابینایان میآید

استفاده از علوم رایانه ای نقش مهمی در بهبود شرایط زندگی افراد معلول دارد و به آنها کمک میکند تا زندگی مستقلتری داشته باشند. شرکت تازه تأسیس سوئیسی «Eyra»، گجت پوشیدنی به نام «Horus» ساخته است که نابینایان میتوانند از آن برای خواندن متن، تشخیص اشیا یا چهره فردی که با آن صحبت میکنند، استفاده کنند. پایه اصلی این گجت هدفونهای Aftershokz هستند که صدا را از طریق گوش میانی به استخوان جمجمه هدایت میکنند. در گوشه سمت راست این هدفونها یک ماژول دوربین نصب شده که شامل دو دوربین حرکتی FHD است و با فاصله یک سانتیمتر در کنار سر شما قرار میگیرد. این هدست از طریق کابل میکرو USB به یک جعبه پلاستیکی مشکی رنگ به اندازه نصف یک کتاب جیبی متصل میشود. در داخل این جعبه تراشه انویدیا Tegra K1 و یک باتری با امکان ذخیره سازی شارژ بالا تعبیه شده است.  Horus برخلاف دیگر ابزارهای کمکی به گونه ای طراحی شده که بی سیم است و از راه دور نیز کنترل میشود. برای استفاده از این هدست سه گزینه وجود دارد که از طریق دکمه های موجود بر روی جعبه میتوان آن را انتخاب کرد. برای سهولت استفاده نابینایان، هر دکمه شکل متفاوتی دارد. به عنوان مثال وقتی فرد قصد خواندن کتاب را دارد، گزینه مربوط را انتخاب میکند و سپس کتاب را به سمت عینک حرکت میدهد. نشانه های صوتی از چپ به راست حرکت میکنند تا فرد را به جهت صحیح هدایت کنند و از این طریق، کار دوربین به طور خودکار شروع میشود. پس از یک وقفه کوتاه، برای پردازش اطلاعات، دستگاه با یک صدای مصنوعی شروع به خواندن کتاب میکند. شاید این دستگاه خیلی فوق العاده نباشد، ولی به اندازه ای هوشمند است که میتواند به خواندن هر کتاب، مجله یا روزنامه ای، کمک کند. Horus در آینده نزدیک عرضه خواهد شد. سازندگان Horus قیمتی حدود 1500 تا 2000 یورو را برای فروش این دستگاه اعلام کرده اند.

افزایش سهمیه ی قاره آسیا در فوتبال پنج نفره نابینایان

جواد فلفلی، سرمربی تیم ملی فوتبال پنج نفره کشورمان از احتمال افزایش تعداد سهمیه قاره آسیا در مسابقات جهانی مادرید خبر داد. فلفلی در این خصوص گفت: تیم ملی فوتبال پنج نفره، مسابقات کسب سهمیه جهانی را در پیش دارد و با اعلام تاریخ برگزاری این رقابتها، برنامه های تیم ملی آغاز خواهد شد. وی دلیل اعلام نشدن تاریخ برگزاری این مسابقات را احتمال افزایش تعداد تیمهای شرکت کننده دانست و افزود: مسابقات جهانی دوره گذشته با حضور ۱۲ تیم برگزار شد و بر اساس صحبتهایی که در بازیهای پارالمپیک ریو انجام شد، احتمالاً رقابتهای این دوره با حضور ۱۶ تیم برگزار شود و تعداد سهمیه های قاره ها نیز تغییر میکند. فلفلی بیان داشت: پیشبینی میکنیم تعداد سهمیه قاره آسیا از سه به چهار برسد. اگر طبق روال سال گذشته مسابقات شهریور تا آبان برگزار شود، اردوهای آماده سازی را از اردیبهشت ماه سال آتی آغاز میکنیم. در حال حاضر، منتظر تاریخ برگزاری مسابقات آسیایی ۲۰۱۷ مالزی و کسب سهمیه جهانی هستیم. وی در خصوص مسابقات استعداد یابی نیز اظهار داشت: بعد از بازیهای پارالمپیک ریو، جشنواره استعداد یابی و قهرمانی کشور را برگزار کردیم و مسابقات باشگاهی را نیز بهمن و اسفند سال جاری برگزار خواهیم کرد.

آهنگ و درنگ. موسیقی باروک، مرواریدی صیقل نیافته «بخش دوم»:

در شماره پیشین، از باروک گفتیم و تأثیری که بر موسیقی اروپا و در پی آن، دنیا گذاشت. از نامآوران این دوره حرف زدیم و قطعه ای آشنا متعلق به دوره باروک را با هم گوش کردیم. اما حالا ببینیم کدام ویژگیها، موسیقی این دوره را از دوره های قبل و بعدش متمایز میکند؟: قطعات باروک، اغلب حالتی ثابت دارند. به طور مثال، قطعه ای که شاد آغاز میشود، تا آخر شاد ادامه پیدا میکند. آهنگسازان این دوره کوشیدند زبان موسیقایی واحدی برای بیان انواع مختلف احساسات، از شادی گرفته تا غم یا خشم، پدید آورند. همین همسویی هدفِ آهنگسازان باعث شده نوعی از یکنواختی و شباهت را در اغلب قطعاتی که در سالهای پایانی دوره باروک تصنیف شده، بشنویم. ریتم، یکی از فاکتورهایی است که در موسیقی این دوره، بسیار مورد تأکید قرار میگیرد. در بالا گفتیم قطعات موسیقایی دوره باروک، اگر شاد شروع بشوند، تا پایان قطعه، شاد هم ادامه مییابند. همین امر در مورد ریتم هم ثابت است. در قطعات این دوره به ندرت اثری از تغییر الگوهای ریتمیک دیده میشود. معمولاً همان ریتمِ آغازین قطعه، تا پایان هم ادامه دارد. در این دوره آهنگسازان بیش از همکارانشان در دوره رنسانس به ریتم و ضربآهنگ اهمیت داده اند. حال بیایید کمی در باب ملودیهای خلق شده در دوره مورد بحث فکر کنیم. به عنوان نمونه، همان قطعه ای را که در شماره پیشین شنیدیم دوباره گوش کنیم: ملودی باروک نیز حسی از پیوستگی و یکنواختی پدید میآورد. ملودی آغازین یک قطعه بارها و بارها در آن شنیده میشود و حتی هنگام ای که به شکلی دگرگون شده نمود مییابد نیز سرشت آن کم و بیش ثابت میماند. در موسیقی باروک، ملودی بیوقفه گسترش یافته، آشکار شده و جنبه های متفاوت آن گشوده میشود. این حرکت جهتدار، اغلب از یک سکانس ملودیک سرچشمه میگیرد که تکرار پیاپی یک ایده موسیقایی در سطحهای صوتی زیرتر یا بمتر است. بسیاری از ملودیهای باروک کیفیتی پُرریزه کاری و تزیینی دارند و سرایش یا به یاد سپردن آنها آسان نیست. ملودی باروک بیش از آن که حسی متوازن و متقارن القا کند، حسی از گسترش و پویایی ریتمیک پدید میآورد. یک عبارت کوتاه، اغلب با عبارتی طولانی که جریانی بیوقفه از نتهای سریع و چالاک دارد دنبال میشود. دینامیک یا افت و خیز صدا هم از جمله فاکتورهایی است که در این دوره بسیار مورد توجه قرار گرفت. در موسیقی باروک، معمولاً رد پای نوعی از دینامیک که آن را «پله ای» مینامند، دیده میشود. در این نوع دینامیک، بخشی از قطعه با سطحی از صدا اجرا میشود و ناگهان، صدادهی ارکستر تغییر میکند و بخش دیگر، با حجم صدایی کاملاً متفاوت اجرا میشود. از این تکنیک برای القاء احساسات مختلف زیاد در این دوره استفاده شده است. حال دعوتتان میکنم به شنیدن یکی از شاهکارهای این دوره. «آداجیو» برای استرینگ و ارگان، اثر توماسو آلبینونی را از وبسایت ایران سپید دانلود و گوش کنید.

لزوم برگزاری مسابقات تدارکاتی برای تیم ملی گلبال

محمد بیدگلی، سرمربی تیم ملی گلبال آقایان در خصوص وضعیت این روزهای تیم ملی گلبال گفت: تیم ملی گلبال مردان تا آبان ماه سال آینده که رقابتهای آسیا-پاسیفیک برگزار میشود، در هیچ رویدادی حضور نخواهد داشت. مسابقات آسیا-پاسیفیک مقدماتی رقابتهای جهانی سال ۲۰۱۸ مالمو سوئد نیز محسوب میشود. این رقابتها تیر ماه سال ۹۷ برگزار خواهد شد. بیدگلی در خصوص جشنواره استعدادیابی فدراسیون نابینایان گفت: حدود دو ماه و نیم پیش، رقابتهای قهرمانی کشور گلبال در رده جوانان را در بابلسر برگزار کردیم که استعدادیابی خوبی صورت گرفت. از این رو، نسبت به پشتوانه تیمهای ملی، تا حد زیادی خیالمان راحت شده است. سرمربی تیم ملی گلبال مردان در پایان با بیان اینکه شرایط گلبال نسبت به گذشته سختتر شده، گفت: کشورهای همسایه ایران در این رشته شاخص نیستند و در واقع، قدرتهای برتر آسیا همگی از شرق این قاره هستند. به همین خاطر، برای اینکه بتوانیم توان رویارویی خود با آن تیمها را بالا ببریم، نیاز به تمهیدات بیشتر داریم و باید اردوهای برونمرزی بیشتری برگزار کنیم. فراموش نکنیم تیمهای ملی گلبال مردان و زنان کشورمان موفق به حضور در بازیهای پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو نشدند و جای خالی گلبالیستهای ایران در این دوره از رقابتها، احساس میشد. تیم ملی گلبال مردان و زنان کشورمان برای موفقیت در عرصه های آسیایی و بین المللی، نیاز به تدارکات بیشتری دارند. اگر از فرصت باقی مانده تا آبان ماه سال آینده استفاده نکنیم، نمیتوان به کسب موفقیت در مسابقات آسیا-پاسیفیک خوشبین بود. بازیکنان جوان کشورمان نیاز به کسب تجربه دارند و این تجربه صرفاً با برگزاری مسابقات قهرمانی کشور و نهایتاً هفت هشت بازی در جریان لیگ باشگاهی، حاصل نمیشود. امیدوارم مساعدتهای لازم برای شرکت در تورنمنتهای بین المللی گلبال صورت گیرد.

۲۵ دیدگاه دربارهٔ «شهر خبر معلولین. انتشار 28 خبر در شمارگان بیست و هفتم»

درود. این بینایی رایانه ای چیز جالبیه ولی من چشامو میخوام. به عمو چشمه هم گفتم: به تو هم میگم.
پیگیر باش تا به نتیجه برسیم.
نمیدونم چرا مردم اینقد عقب مونده هستند.
بابا روانیا. به جای اینکه به قول خودتون همه ی فکرتونو بذارین رو مناسب سازی و یا ساخت دستگاه, همه ی فکرتونو بذارین رو ساخت عینک و برگشت بینایی.
این دسته از آدما میگن نابینا باید نابینا بمونه و این اون چیزیه که من یکیو آزار میده.
اگه اراده ی جهانی رو این موضوع متمرکز بشه که بینایی ما برگرده, مطمئن باش که کار شدنی هست هر چند سخت باشه.
ببینم اخباری از این دست منتشر کنی, همون یه کم بینایی هم که داری ازت میگیرمش تا متوجه بشی نابینایی یعنی چی خَخ.
مخلصَ کُمُللاه.

سلام به محسن و علی.
محسن جان. مرسی. منم امیدوارم امیدوار کننده باشه.
علی. تا حد زیادی موافقم. اما بدون پزشکان و محققان هم بی کار ننشستن و به هر حال تا اونا به نتایج قطعی و عملی برسن، باید تجهیزات تسهیلگر هم ساخته بشه.
من که همون یکم رو هم ندارم هر کاری میخوای باهاش بکن خخخ

سلام و درود بر داش امیر و دیگر دوستان خب امیر جان جسته و گریخته فقط تونستم از روی اخبار عبور کنم و فعلاً نتونستم با دقت سابق بخونم و نسبت به هر کدام از اخبار تحلیل خودم رو بیان کنم
فقط امیر جان یه شایعه شنیدم که دلم رو به درد آورد میخوام ببینم که درسته این شایعه یا نه
شنیده شده که مرکز رودکی بخش کتاب خانه ی گویا به حالت نیمه تعطیل به سر میبرد ببین آیا این خبر درسته یا یک کذب محض میباشد که خدا کنه کذب باشه
به هر حال امیر جان مرسی بخاطر این پست خب من برم جسته گریخته به پست دیگر دوستان سرکی بزنم ببینم دنیا دست کیه
خب شبت خوش و پر انرژی
در پناه یگانه دادآر دادآفرین بدرود و خدا نگهدار

سلام به کامبیز و احمد.
کامبیز جان هر وقت فرصت کردی بخون داداش. قربانت.
احمد. آره. البته نیمه تعطیل که چه عرض کنم، اما با کنار کشیدن ریحانه و بی کار شدن ۳۶ نفر، طبیعتا این مرکز در کار های روتین و وظایف اصلی خود دچار اختلال شده که صمیمانه امیدوارم زودتر مشکل برطرف بشه.

سلام. نصفش رو خوندم باقیش مونده واسه بعد از این کامنت. این ماجرای رایانه از همه بیشتر نظرم رو گرفت باید دوباره بخونمش! ممنون از زحمتی که واسه این سری پست ها متحمل میشید. به این آسونی که من می خونمش و رد میشم نیست مطمئنا نیست.
شاد باشید تا همیشه!

سلام مثل همیشه عالی.
خبر جدید اینکه:
بهزیستی اصفهان و خوزستان بر بلندای لیگ برتر و دسته یک گلبال ایستادند

روز پایانی سیزدهمین دوره مسابقات لیگ برتر و دسته یک گلبال مردان در مجموعه ورزشی شهید هرندی تهران برگزار شد که در نهایت تیمهای بهزیستی اصفهان و هیات خوزستان به ترتیب در لیگ برتر و دسته یک به عنوان نخست دست یافتند.
به گزارش روابط عمومی فدراسیون نابینایان و کم بینایان،در رقابتهای لیگ برتر تیم بهزیستی اصفهان با ۱۵ امتیاز به عنوان قهرمانی دست یافت و تیمهای هیات اردبیل با ۱۲ امتیاز و شهید هرندی تهران هم با ۱۲ امتیاز و تفاضل کمتر دوم و سوم شدند.
در لیگ دسته یک هیات خوزستان با ۱۰ امتیاز اول شد،ابا بصیر اصفهان با ۹ امتیاز در جایگاه دوم قرار گرفت و بهزیستی گلستان با ۴ امتیاز سوم شد.
نتایج روز پایانی این رقابتها به شرح زیر است:
لیگ برتر:
سایپا ۴ بهزیستی اصفهان ۱۱
کیهان بد تهران ۹ اردبیل ۱۰
نیرو گستران خراسان ۲ بهزیستی اصفهان ۴
هیات تویسرکان ۰ سایپا ۱۰
شهید هرندی تهران ۴ بهزیستی اصفهان ۱۰
کیهان بد تهران ۶ سایپا ۶
نیرو گستران خراسان ۵ هیات تویسرکان ۲
کیهان بد تهران ۱ نیرو گستران خراسان ۱
شهید هرندی تهران ۱۳ هیات تویسرکان ۱۰
هیات اردبیل ۸ نیرو گستران خراسان ۹
بهزیستی اصفهان ۱۰ هیات تویسرکان ۰
هیات اردبیل ۱۰ سایپا ۷
شهید هرندی تهران ۴ کیهان بد تهران ۱۰
دسته یک:
بهزیستی گلستان ۹ هیات خوزستان ۹
باران کردستان ۶ ابا بصیر اصفهان ۷
هیات بابل ۴ ابا بصیر اصفهان ۱۱
بهزیستی گلستان ۹ باران کردستان ۸
هیات خوزستان ۱۵ باران کردستان ۵
هیات بابل ۶ بهزیستی گلستان ۴

تاریخ  ارسال:جمعه ۱۰ دی ۱۳۹۵ – ۱۷:۴۸
کد:۴۵۳۸۵-۱۳۹۵

سلام امیر. کاش این مالیات رو از روی حقوق کارمندان برمیداشتن.
متن اولیه خوب بود بعد خراب کردن. واقعا مسخره هست از معلولین کارمند مالیات بگیرن.
کاش در بررسی مجدد دوباره جا میانداختن.
این کوهنورد معجزه کرده. حتما باید گوش بدم.
آفرین به کامیاران خودمون!
دم فدراسیون آمریکا گرم البته نمیخوام اسم واقعیم گفته بشه چراغ خاموش میام خخخخ.
از مظلومی نگو که دلم خونِ.
ممنونم از زحمتی که کشیدی

سلام کامبیز.
آره متأسفانه در بازنگری برنامه جامع، اون بخش مربوط به مالیات ها کلا حذف شد.
میگم حتما به خاطر همین چراغ خاموش بودنته که فامیلیت رو حذف کردی هااااان. خخخخ.
حالا دور از شوخی اینم بحث مفصلیه که شاید در یک پست جداگانه بهتر باشه در خصوصش صحبت کنیم.
روزگارت شادِ شادِ شادِ شادِ شاد.

پاسخ دادن به پریسا لغو پاسخ