خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شهر خبر معلولین. انتشار 28 خبر در شمارگان بیست و هشتم

با سلام و احترام به همراهان محله نابینایان.
پیش از پرداختن به اخبار این مجموعه، درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی از شخصیت های برجسته و تأثیر گذار انقلاب اسلامی ایران و رهبر معنوی اصلاحات در سال های اخیر را به علاقمندان ایشان تسلیت گفته و امیدوارم شاهد اصلاح واقعی امور، در همه ی سطوح در میهن عزیزمان باشیم.
به دور از ظواهر، به دور از تبعیت های کورکورانه.

در بیست و هشتمین شمارگان شهر خبر معلولین، 28 خبر تقدیم شما گرامیان می شود

اخبار معلولین در سایر خبرگزاری ها

تعداد اخبار: 13 خبر

خانه ی ملت، افزایش مستمری مددجویان کمیته امداد و بهزیستی تا ۲۰درصد حداقل دستمزد

ایسنا، شهرداری تهران سرویس‌های ایاب و ذهاب معلولان را افزایش دهد

ایسنا، سامانه پیامکی «معبر» ویژه مناسبسازی راه اندازی شد

روابط عمومی پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری، ضرورت توجه به امکانات مورد نیاز معلولان در موزه‌ها

فارس، اضافه شدن ۷۰۰ نیرو به حوزه استثنایی/ اعتبارات استثنایی در سال آینده ۳۰ درصد افزایش یافت

ایسنا، شمشکی: به دنبال توسعه ورزش زمستانی معلولان هستیم

مهر، افتتاح اولین آموزشگاه رانندگی ویژه معلولان در دزفول

ایرنا، عینک مایکروسافت به کمک کاربران برای یافتن اشیای کوچک آمد

روابط عمومی شهرداری منطقه 12، معرفی کودکان کم بینا، معلول و ناشنوا برای مداوا به مراکز پزشکی

مهر، بینایی سنجی با تلفن هوشمند!

ایرنا، معلولیت محدودیت نیست/تمام توانیاب ها در جامعه از خدمات برابر بهره می برند

خانه ی ملت، اشتغال صد هزار نفر از سوی کمیته امداد و بهزیستی

کمیته ملی پارالمپیک، گلبال مردان ایران جایگاه سومی خود را در رده بندی جهانی حفظ کرد

اختصاصی ایران سپید

تعداد اخبار: 15 خبر

شهردار تهران در گفتگو با ایران سپید: از روند مناسب سازی راضی نیستم

روز دوشنبه 13 دی، خبرنگاران به مراسم بهره برداری 65 واگن و لوکوموتیو راه آهن شهری با حضور شهردار تهران و رئیس شورای اسلامی شهر تهران دعوت شدند. این مراسم در پایانه فتحآباد که ایستگاه مترو باقرشهر در آن واقع است، برگزار شد. واگنهای بهره برداری شده، ساخت داخل هستند که در کارخانه واگن سازی که در مجاورت پایانه فتحآباد واقع است، تولید شده اند. در ابتدای آئین بهره برداری از 65 واگن ساخت داخل، وهاب درویش، مدیر عامل شرکت راه آهن شهری تهران و حومه، طی توضیحاتی، خطاب به شهردار و رئیس شورای اسلامی شهر تهران، از تحقق وعده شرکت راه آهن شهری تهران و حومه در زمینه تولید واگن در هر فصل خبر داد. وی اظهار داشت که 85 درصد تجهیزات ثابت، تولید داخلیست و برنامه ما این است که تا پایان سال 96، تولید واگن را از 60 درصد به 85 درصد برسانیم. 15 درصد باقیمانده مواردیست که مقرون به صرفه برای تولید در داخل نیستند. ما با 200 نفر سازنده، این امکان را داریم که ظرفیت تولید واگنهای بومی را به دو برابر رسانده و نیاز مسافران در استفاده از مترو را تأمین کنیم. درویش در بخش دیگری از توضیحاتش، شهردار و رئیس شورای شهر را مخاطب ساخت، اما روی سخنش با دولت بود و اظهار کرد: ما با معضل آلودگی هوا که بلای انسانیست، نه آسمانی، مواجهیم و مترو شاخصترین وسیله برای کاهش آلودگیست. با برنامه ریزیهایی که در بحث محیط شهری صورت گرفته، این امکان وجود دارد که 100 کیلومتر به ایستگاههای مترو اضافه کنیم تا مترو به 300 کیلومتر برسد. برای تحقق این امر، باید واگن تأمین شود. ما با اتخاذ وام توانستیم 90 واگن خریداری کنیم. قرار شد این واگنها بین سه خطی که در آینده افتتاح میشوند، تقسیم شود. اما برای توسعه مترو به 300 کیلومتر، نیازمند 3000 واگن هستیم و درخواست را به دولت تقدیم کردیم. از آنجا که سنگ بزرگ علامت نزدن است، ما این تعداد را به سه فاز تقسیم کردیم و در فاز اول، قراردادی سه جانبه بین واگن سازی مترو، شهرداری و یک فاینانسور منعقد کردیم. خب دولت هم قائل به حمل و نقل مترو است، اما باید در عمل ثابت شود. اگر ما مترو را بتوانیم به 300 کیلومتر توسعه دهیم، امکان جا بجایی 7-8 میلیون سفر را خواهیم داشت. اما در فاز اول، نیازمند 1000 واگن هستیم که انتظار داریم دولت تأمین کند. اگر این 1000 واگن تا پایان سال جاری تأمین شود، امکان جا بجایی سفرهای درون شهری به دو برابر، یعنی 6 میلیون سفر خواهد رسید و این یعنی کاهش آلودگی. بر اساس این گزارش، بعد از رونمایی از واگنهایی که بهره برداری آنها آغاز شد، مهدی چمران، رئیس شورای اسلامی شهر تهران و محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در جمع خبرنگاران حاضر شده و به سؤالات اصحاب رسانه پاسخ دادند. چمران در صحبتهای خود، بر توضیحات درویش پیرامون همکاری دولت در جهت گشایش فاینانسی که قرارداد سه جانبه آن با شهرداری و واگن سازی منعقد شده تأکید کرد. قالیباف هم با اشاره به وعده ای که مبنی بر افتتاح یک ایستگاه در ماه و افزایش واگن در هر فصل به مردم داده، اظهار داشت: بنا بر قولی که امروز از همکارانم گرفتم، قرار شد اسفند ماه سال جاری و پیش از شب عید، خط هفت مترو راه اندازی شود. شهردار هم روی سخن خود را به سمت دولت برگرداند و اظهار داشت که: توسعه خطوط مترو نیازمند افزایش واگن است و انتظار میرود که دولت همکاریهای لازم را انجام دهد. البته در جلسه ای که با آقای نوبخت داشتیم، اراده دولت در حل و فصل این مسائل کاملاً محسوس بود. قالیباف در توضیح تعداد ایستگاههای خط 7 اظهار داشت: ما طول خط 7 را راه اندازی میکنیم که ابتدا 8 ایستگاه آن افتتاح میشود، اما وسعت این خط 30 کیلومتر و شامل 18 ایستگاه است که جنوب شرق را به شمال غرب شهر مرتبط میکند. در حاشیه این مراسم، محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در گفتگوی اختصاصی با ایران سپید، درباره مناسب سازی حمل و نقل عمومی ویژه معلولان اظهار داشت: یکی از وظایف مهم ما، مناسب سازی حمل و نقل عمومی ویژه جانبازان و معلولان است. ایجاد مرکز «کال سنتر» که معلولان بتوانند تماس گرفته و تقاضای وسیله نقلیه کنند، یکی از این اقدامات است که من این قول را در روز جهانی معلولان و در جمع ngo های معلولان دادم که تعداد ونهای این مرکز را افزایش خواهیم داد. تجهیز اکثر ایستگاههای مترو به آسانسور و بالابر ویژه معلولان، تعبیه محل ویژه معلولان در ایستگاههای جدید brt، شناسایی محل سکونت معلولان و مناسب سازی مسیر تردد آنها از جمله فعالیتهای شهرداری در بحث مناسب سازیست. اما به طور کلی ما فعلاً از مناسب سازی راضی نیستیم و امیدواریم که نقایص موجود را حل کنیم. قالیباف گفت: در شورای شهر مطرح شد که موانعی طراحی شود تا در مواقع ازدحام جمعیت، معلولان آسیب نبینند و اتفاقاتی که در سالهای گذشته رخ داده، تکرار نشود، اما من این طرح را مثبت ندیدم.

پیگیری: کمک بلاعوض برای خانه دار شدن معلولان

وقتی با شریک زندگی در یک خانه مستقل، مستقر میشوید، دوست دارید هرچه زودتر سقفی برای خودتان هرچند کوچک دست و پا کنید، البته ترغیب به خرید خانه های کوچک دلایل بیشمار از جمله کرایه های سر به فلک کشیده ای دارد که خانواده ها را درگیر کرده است. برای خرید خانه باید دست به دامن بانکها شوید؛ تازه آن هم اگر بتوانید شروط لازم بانک را فراهم سازید. اجاره نشینی برای افراد عادی راحت تر از افراد دارای معلولیت است. در هر طبقه با هر شرایطی میتوانید خانه ای را بیابید، اما اگر دچار معلولیتی باشید پیدا کردن خانه برایتان دشوارتر میشود. معلولان جسمی-حرکتی در این زمینه دردآشنا هستند و بخاطر شرایط فیزیکی که دارند، هر خانه ای مناسب حالشان نیست. یافتن مسکن مناسب در گرو داشتن پول مناسب است. به خاطر شرایط نامناسب اقتصادی و اشتغال که گریبان همه جوانان، به ویژه جوانان دارای معلولیت را گرفته است، یافتن خانه ای مناسب برایشان دشوارتر از پیش شده است. برای بررسی مشکلات مسکن معلولان به سراغ سازمان بهزیستی کل کشور که متولی اصلی افراد دارای معلولیت است، رفتم تا دریابم آیا برنامه ای برای خانه دار کردن خانواده های دارای معلولیت دارد؟ علی ربوبی، دبیر ستاد مسکن مددجویان سازمان بهزیستی کل کشور در پاسخ به اینکه سازمان بهزیستی چه طرحهایی برای صاحب خانه شدن معلولان دارد، میگوید: «سال 83 بحث مسکن در سازمان بهزیستی با نام نهضت تأمین مسکن افراد دارای معلولیت و مددجویان سازمان بهزیستی کلید خورد که در این طرح، از چندین روش استفاده کردیم تا جامعه هدفمان به مسکنی مستقل دست یابد. نهضت تأمین مسکن، طرحی ست کلی که طرحهای تأمین مسکن خانوارهای روستایی، مسکن مهر و مسکن خانوارهای دو معلول به بالا زیر مجموعه این طرح کلی قرار میگیرند. طرحهای دیگر که در زمینه مسکن به آنها پرداختیم تأمین مسکن مددجویان تحت پوشش سازمان بهزیستی در قالب مصوبات سفرهای استانی مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) کمک به احداث خرید مسکن با مشارکت خیرین و پرداخت کمک هزینه خرید و احداث به خانوارهای تحت پوشش سازمان است. وی با اشاره به اینکه از آغاز سال 95 تا کنون سه هزار و 700 واحد به مددجویان تحویل داده شده است، می افزاید: 110 هزار نفر در سازمان بهزیستی برای طرح مسکن ثبت نام کردند که 60 هزار واحد را تحویل دادیم و 50 هزار واحد در دست ساخت داریم که 25 هزار واحد از 50 هزار واحدی که در دست ساخت است، مربوط به مسکن مهر و مابقی طرحهای دیگر سازمان را شامل میشود. سازمان بهزیستی با توجه به بودجه محدودی که دارد 4 میلیون تومان کمک بلاعوض برای طرح تأمین مسکن مددجویان و همچنین برای کم شدن هزینه های ساخت معافیت پرداخت حق انشعابات آب، برق، گاز و دفع فاضلاب را برای مددجویان در نظر گرفته است. مددجویان با دریافت معرفینامه از سازمان بهزیستی میتوانند از این خدمت بهره مند شوند. با توجه به هزینه های بالای زندگی برای خانواده ای که دو عضو معلول دارد، سازمان بهزیستی تفاهمنامه ای با بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان و سازمان ملی زمین و مسکن منعقد کرده است تا بتواند برای 11 هزار و 300 خانواری که در کشور دارای دو عضو معلول هستند، مسکنی با قیمت مناسب تهیه کند. ربوبی با بیان آنکه سازمان بهزیستی برای این خانوارها کمک بلاعوض 10 میلیون تومانی در نظر گرفته است، میگوید: در مجموع 30 میلیون تومان کمک بلاعوض در اختیار خانوارهای دو معلول به بالا برای تهیه مسکن تعلق میگیرد که شامل 10 میلیون تومان سازمان بهزیستی، 15 میلیون تومان بنیاد و 5 میلیون تومان هم کمک خیرین است. هر خانواده که دو عضو معلول و تحت تکلف یک سرپرست خانوار داشته باشد مشمول این طرح خواهد شد». (ادامه دارد)

از شش نقطه ی جهان. یک روز برای لویی بریل

هفته گذشته در تقویمهای نابینایانِ دنیا یک روز خیلی خاص به حساب میآمد. روز تولد کسی که با نبوغ ذاتیش، نابینایانِ بعد از خودش را از دنیای تاریکی و گوشه نشینی، به جهان دانش و معرفت و آگاهی و روشنایی پرتاب کرد. لوییِ عزیزمان را میگویم! هم او که تسلیمِ شرایط نشد و فهمید که باید راهی باشد که نابینایان هم بتوانند همپای بقیه، از نعمت خواندن و نوشتن در زندگی روزمره شان بهره مند شوند.
به زندگی لوییِ عزیزمان کمتر میپردازیم، چرا که حتماً خوانندگانمان، کم یا بیش اطلاعاتی در این زمینه دارند. اما شاید دانستنِ این نکته خالی از جذابیت نباشد که لویی، ۹ ساله بود که در مدرسه نابینایانِ پاریس ثبت نام کرد. آن روزها، «Valentin Hay»، یکی از افراد خیری که با مدرسه نابینایان همکاری میکرد، روشی را ابداع کرده بود که طی آن، حروف لاتین به شکل برجسته چاپ میشد و نابینایان هم میتوانستند آنها را بخوانند. لویی، ده سال بیشتر نداشت وقتی توانست این سیستم خواندن را حتی بهتر از آنهایی که سالها در آن مدرسه مشغول تحصیل بودند، فرا بگیرد. اما این برایش مثل روز روشن بود که روشی که والنتین ابداع کرده، نمیتواند به عنوان یک ابزار همیشگیِ خواندن و نوشتن برای نابینایان به کار گرفته شود. در این میان، دیدار سروان «Charles Barbier» در سال ۱۸۲۲ از مدرسه نابینایان، اتفاقِ مبارکی به حساب میآید. از آن رو که آتشی به جان لویی انداخت که منجر به طراحی و تکمیلِ سیستم خواندن و نوشتنِ ویژه نابینایان شد. آنچه لویی را به فکر طراحی ساختار خواندن و نوشتن برای نابینایان انداخت، سیستم خلاقانه ای بود که این سروانِ ارتش فرانسه ابداع کرده بود و آن این بود که از ۱۲ نقطه استفاده کرده بود تا حروف را در قالب این ۱۲ نقطه، بنگارند تا افسران ارتش بتوانند در شبهای عملیات، پیغامها را به صورت رمز نگاری شده با هم رد و بدل کنند و برای خواندن آن پیغامها هم نیازی به روشنایی نداشته باشند. بریل، این روش را دستمایه ای قرار داد تا روش کد نگاری شش نقطه اش را طراحی کند. آن روزها، کسی وقعی به این ابداعات لویی بریل نگذاشت. چرا که او را یک نوجوان «کِرمِ کتاب» میدانستند که همیشه غرق در خیالات خودش است و فکر میکردند آنچه ابداع کرده، روشی غیر قابل استفاده است. در حالی که دولت فرانسه، بالاخره در ۱۸۵۴ و دو سال بعد از مرگ لویی، این روش را به عنوان روش رسمی آموزش خواندن و نوشتن به نابینایان معین کرد. شاید دانستن این نکته هم جالب باشد که آنچه دولتیها را به این کار مجاب کرد، شیوه نامه ای بود که لویی در ۱۸۳۷ برای حروف و علائم بریل طراحی کرده بود. در حالی که او پیش از آن هم دستور العمل کاملی برای چگونگی خواندن و نوشتنِ حروف و علائمِ موسیقی در ۱۸۲۹ منتشر کرده بود. حالا، فدراسیون ملی نابینایان آمریکا این کتاب را به دست آورده و نسخه کامل فرانسوی و ترجمه انگلیسی، به همراه عکسهایی از خودِ کتاب را در وبسایت خود قرار داده است.

صداهای بیشناسنامه، انکار هویت فردی: چرا برخی نابینایان چراغ خاموش حرکت میکنند؟! بخش دوم

سهیل معینی در ستون سخن هفته شنبه 11 دی ایران سپید نوشت: انتشار بخش نخست این یادداشت، واکنشهای زیادی را بر انگیخت. چه در رد و چه در تأیید آن. اما جمعبندی نکات دوستان معترض مرا به این نتیجه رساند که با نوشتن این بخش سوء برداشتهایی را رفع کنم. ریشه اصلی اقدام گروهی از نابینایان به مخفی کردن هویتشان حس نا امنی و ترس از آسیبدیدگی در پی روشن شدن هویتشان است. گروهی از این افراد خانمهایی هستند که به دلیل محدود بودن فضای جامعه نابینایان، رواج شایعات درگوشی در آن و وجود آدمهایی که به خود اجازه میدهند ناموجه راجع به دیگران اظهار نظر کنند تلاش میکنند با مخفی کردن هویت خود به اصطلاح از سر زبان افتادن ممانعت کنند. در مواردی این ترس کاملاً درست است. واقعاً دلیلی ندارد مثلاً مشخص شود فلان خانم متارکه کرده یا از روابط خصوصی خود با همسرش یا فرزندش ناراضی است یا گروهی دیگر از نابینایان میترسند که اگر اظهار نظر کنند مثلاً سازمان بهزیستی مستمریشان را قطع کند. مراد از نقد ما آن دسته از هویت پوشانیهایی است که بر اساس توهم در نا امنی یا عادت به در کناره های جامعه باقی ماندن صورت میپذیرد. این امر مشکلات جدی و بزرگتری ایجاد میکند مانند اظهار نظرهای توهینآمیز و افترا گونه که صاحبان آن از روشن شدن هویتشان میترسند و اتفاقاً این امر همان منشأ ترس به ویژه خانمهایی است که از برچسب خوردن میترسند. اصل بر اظهار وجود و ابراز نظر روشن و مبتنی بر اعتماد به نفس است؛ نمیتوان به بهانه استثنائات بر رواج امری نامطلوب و زیان رسان به فرد و جامعه نابینایان مهر تأیید زد. حفظ حریم خصوصی امری است و ترس از اظهار نظر امری دیگر. مخفی کردن هویت خود ریشه شایعه پراکنی، اتهام زنی یا در نهایت عدم پیگیری حقوقی است که به فرد تعلق میگیرد و باید با ابراز وجود از آن دفاع کند. در این خصوص به زودی میزگردی تخصصی برگزار میکنیم.

تجربه هایمان را قسمت کنیم. لازمه استقلال، توانمندیست (بخش پایانی)

بحث کارشناسی درباره زندگی مستقل افراد دارای آسیب بینایی را با صحبتهای سید مهدی صادقینژاد، مشاور و کارشناس پیشکسوت آغاز کردیم و ماحصل آنچه در شماره قبل منتشر شد، تأکید بر این نکته بود که هر جدا شدنی را نمیتوان زندگی مستقل نامید و زندگی مستقل، لازمه مهمی به نام توانمندی را میطلبد. «یک نکته را فراموش نکنم. صحبت از ویژگیهای جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی کردم؛ اما ممکن است بعضی دوستان بپرسند: پس بحث اقتصادی چه میشود؟ ببینید وقتی صحبت از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی به میان میآید، بحث اقتصادی هم ناخواسته به دنبال آن مطرح میشود. امروزه موضوعی با عنوان تفاوتهای فردی با ابعاد متنوع و بسیار قوی و مؤثر در بین افراد جامعه به مراتب نسبت به یکی دو نسل قبل بیشتر است. جالب است بگویم که، اگر ما در دوران دانشجویی فاصله نسلها را 25 سال تخمین میزدیم، امروز این فاصله به ده سال تقلیل یافته و این کاهش میزان فاصله، مبالغه نیست. علتش این است که عوامل فرهنگی، اجتماعی و محیطی –بر انگیزنده و باز دارنده- در زندگی امروز بسیار تأثیر گذار است؛ به گونه ای که تفاوت نسلها را خیلی زود آشکار میسازد. نکته دوم بعد از میزان و حجم زیاد تفاوتهای فردی، این است که ما یاد نگرفتیم با وجود تفاوتهای زیاد فردی، در کنار یکدیگر زندگی کنیم؛ یعنی نه خانواده ها این آموزشها را به ما دادند، نه دولت این فرصت را یافت که به خانواده ها این آموزشها را بدهد. اولین جایی که این تفاوتها –نگرشها، بینشها- خود را بروز میدهند، خانواده است؛ یعنی میان خانواده و فرزندان. والدین صبح تا شب به دنبال کسب درآمد برای ادامه زندگی هستند، اما فرزندان صبح تا شب به دنبال آموختن. اگر این فرصت را والدین برای آموزش در نظر بگیرند، بسیار شایسته است؛ اما در غیر این صورت، وقتی فاصله میان فرزندان و خانواده بیشتر شود، به زودی غریبه های هم خواهند شد. هرچه این فاصله ها بیشتر شود، زبان مشترک و حیطه لغات میان آنها کمتر میشود و به معنای واقعی، تفهیم و تفاهم دشوارتر میشود. عوامل تأثیر گذار محیطی سبب میشود که افراد، صبوری و قدرت مدارای با هم را از دست بدهند. کما اینکه فعالیتهای افراد در شبکه های مجازی باعث شده که افراد به دنبال سریع الوصول بودن و سریع الرضا بودن باشند. لذا این تفاوتهای فردی، تفاوتهای نسلی، عوامل بر انگیزنده و باز دارنده محیطی، مضاف بر تأثیر پذیری فرزندان از بیرون خانواده نسبت به درون خانواده، همه دست به دست هم میدهند تا هم فهمی مبتنی بر درک متقابل دیرتر و کمتر اتفاق بیفتد. حال، فرزندان با خود این فکر را میکنند که، چون بین آنها و والدین هم فهمی وجود ندارد و تداوم این جریان منجر به از بین رفتن حرمتها میشود، چرا خود را رنج دهند و به حفظ حرمتها لطمه وارد کنند؟ بهترین راه را در زندگی مستقل میبینند و هر جدا شدن یا هر گسستن را استقلال معنا میکنند. حال آنکه این گسستن و این بی نیازی استقلال نیست. این نکته خیلی مهم است که، اگر در درون خانواده همگرایی وجود داشته باشد و اعضا در تمام مسائل یاریگر هم باشند، اتفاقاً افراد میتوانند به طور مستقل زندگی کنند. اینکه زیر یک سقف هستند، به معنای وابسته بودن و تحت سیطره بودن نیست. بستگی به سبک و نظام ارزشی آن خانواده دارد. در واقع بیرون رفتن از خانواده به معنای آغاز زندگی مستقل نیست. خیلی وقتها، همین جدا شدن از خانواده سرآغاز وابستگیهاست؛ به این معنا که آزادی و احاطه بر زندگی را از دست میدهند. تازه آنجا متوجه میشوند که وابستگیهایشان به غیر که دلسوز آنها هم نیست، بیشتر میشود.
توانمندی دامنه وسیعی دارد؛ بنابر این باید مبانی آن واکاوی شود: «یک نکته را اول مطرح کنم و آن، نگرش بعضی از کسانیست که زندگی مستقل را آغاز کرده اند. وقتی در جلسات مشاوره با این افراد صحبت میکنیم، تازه ریشه این استقلال مشخص میشود. معلوم میشود که از خانواده فرار کرده اند؛ نه به معنای اینکه با ناراحتی از خانواده بریده اند، به این معنا که خانواده را ترک کرده اند یا عصیان کرده اند. نتوانسته اند تحمل کنند و به زبان ساده و محاوره، زده اند بیرون و این بیرون زدن را استقلال معنا کرده اند. طبعاً این هم به معنای استقلال نیست. وقتی در بررسی صلاحیت یک مسئول بیان میشود که از جمله دلایل احراز صلاحیت ایشان مدیر بودن و مدبر بودن است، قطعاً منظور از مدیریت معنای استراتژیک یا لوجستیک نیست. البته که تأمین خوراک، پوشاک، مسکن و فرهنگ از ضروریات است، اما تأمین این بخشها از موارد اولیه است. اما تدبیر، عبارت است از رسیدن فرد به قابلیتی که بتواند به کمک عقل، عواطف و احساساتش، با یادگیری نظامهای ارزشی جامعه و رفتارهای جامعه پسند، به فردی که مورد تأیید، پذیرش و باور اطرافیانش قرار بگیرد تبدیل شود. علاوه بر این، خود او هم باید احساس خود ارزشمندی و خود پنداره مثبت داشته باشد. این موارد از ضروریات استقلال محسوب میشوند. همان طور که یکی از شروط ازدواج در اسلام، رشید بودن –نه به معنای قدِ بلند-، به معنای رشد یافتن در حیطه های جسمی، ذهنی، روانی، عاطفی، اجتماعی و امثالهم مطرح میشود، در بحث مدیریت و تدبیر هم این رشد یافتگی مطرح است. هرچه فرد رشد یافته و توسعه یافته باشد، به همان اندازه دارای تدبیر و مدیریت خواهد بود. جدا از این موارد، لازم میدانم به مهارتهایی اشاره کنم که باز از ضروریات زندگی مستقل هستند، با این نگرش که وقتی مخاطبان این مطالب را مطالعه میکنند، در این تأمل کنند که واقعاً کدامیک از این موارد، ضرورت کمتری دارند. اما قبل از برشمردن این مهارتها، به عنوان کسی که سالها تجربه کسب کرده، وصیت میکنم که دوستان به دنبال کسب مهارتهای اساسی زندگی بروند. مهارتهایی که شامل این موارد هستند: مهارت خودآگاهی و همدلی، مهارت برقراری ارتباط مؤثر، مهارت روابط بین فردی مؤثر، مهارت مدیریت خشم یا مهارت مقابله با هیجانها، مهارت رفتار جرأتمندانه، مهارت مقابله با خُلق منفی، مهارت مدیریت استرس، مهارت مدیریت زمان؛ تقریباً این بخش در جامعه نابینایان ضعیفتر از سایر بخشهاست، مهارت حل مسأله؛ مهمترین نکته در این بخش طرح و بیان مسأله است و در نهایت، مهارت تفکر نقاد. بعد از این مهارتهای اساسی زندگی، میرسیم به مهارتهای روزمره که در این بخش، اگر از من بپرسند مهمترین مهارت کدام است؟ پاسخ میدهم، مهارت جهتیابی. اما مهارتهای روزمره شامل: مهارتهای بهداشتی؛ خودآرایی و پوشش، مهارتهای خانه داری، مهارتهای آشپزی و مهارتهای فنی؛ چنانکه میهمان شما هم اشاره کرد.»

صدای خاطره ها. مهربان و خندان، صدایی همچنان خاطره ساز

همان ویژگی را دارد که خانم بادرامپور پیش از او داشت، منتها با حال و هوا و طعم و مزه خاص خودش. تا آنجا که همین روزها اگر به مرکز رودکی و بخش کتابخانه گویا سر بزنی، او را میبینی که به گرمی از تو استقبال میکند و مثل همیشه در انتخاب کتاب راهنماییت میکند. از خودت و زندگیت میپرسد و با همان خنده های نمکین، بعد از رد و بدل کتاب کهنه با نو، راهیت میکند که با انرژی کافی مسیر آمده را برگردی. آرزو دارد بعد از بازنشستگیش یک تور زیارتی و سیاحتی راه بیندازد و مسافرانش، فقط نابینایان باشند. این هفته در صدای خاطره ها، کمی از نسل گذشته فاصله گرفتیم تا به سراغ نسل بعد از آنها برویم و با کسی گفتگو کنیم که به نوبه خودش، خاطره ساز شده و به واسطه اینکه همچنان فعالیتش در مرکز رودکی را ادامه میدهد، همچنان خاطره میسازد. بله! این بار با زهرا فروغی، مسئول کتابخانه گویای مرکز رودکی گفتگو کردیم. او نسبت به فعالیتهای اداریش، کمتر گویندگی کرده، اما همان حضور اداری در بخش گویا، با ترکیب کتابهایی که خوانده، در زمره صداهای خاطره ساز قرار گرفته است. – از همان سؤال تکراری همیشگی شروع کنیم که: از کجا و به وسیله چه کسی با مرکز آشنا شدید؟ من سال 1366 وارد مرکز رودکی شدم. به واسطه آقای زیدی که یکی از آشنایان ما و از باسابقه ترین کارکنان مرکز هستند، معرفی شدم. آقای زیدی به من گفتند که این کار موقت است و ممکن است بیش از دو سه ماه کار نکنی. آن روزها خانم فریبا آزاد، یکی از گوینده های خوب مرکز مرخصی زایمان گرفت و من عملاً جای ایشان قرار شد در طول آن سه ماه کار کنم. آن موقع آقای قاسم طاهری مسئول کتابخانه گویا بود. از من تست صدا گرفت و اتفاقاً هم او و هم خودم از کار خوشم آمد. بعد از سه ماه قرار بود خانم آزاد برگردد، اما برنگشت و ظاهراً همسرش با بازگشت او به کار موافقت نکرد و علتش هم منطقی بود، باید به فرزندش رسیدگی میکرد. خب این اتفاق، برای من موقعیت مناسبی شد.

قبل از ورود به مرکز رودکی، آیا در شرکت یا اداره دیگری مشغول به کار بودید؟ نه! بعد از اینکه دیپلم تجربی را اخذ کردم، اقدام به شرکت در کنکور نکردم؛ چون وارد مرکز رودکی شدم و عملاً آن سه ماه، سرنوشت کاری مرا رقم زد، به جای ادامه تحصیل، مشغول به کار شدم. – با چه کتابی کارتان را شروع کردید؟ برای تست، کتاب تعلیمات دینی را خواندم که آقای طاهری و آقایان، آقاجانی و حامدیگو تست گرفتند. اما اولین کتاب غیر درسی که خواندم، کتاب «هنر عشق ورزیدن» بود. که سال 1366 ضبط کردیم. – قبل از اینکه کار گویندگی کنید، آیا با این کار آشنا بودید؟ نه! هیچ آشنایی با کار گویندگی و حتی محیط جامعه نابینایان نداشتم، اما وقتی کار را شروع کردم، احساس خوبی داشتم و فکر میکنم این احساس را مدیون همکاران خوبی هستم که از بدو ورودم با من همدلانه همراهی کردند و همچنان به آنها ارادت دارم. – خاطرتان هست که چند کتاب را گویندگی کردید؟ از کتابهای درسی، کتابهای دوم راهنمایی یادم مانده و یکی دو کتاب علوم اجتماعی، اما کتابهای غیر درسی مثل هنر عشق ورزیدن، کتابهای سوره، آموزش عقاید، جلد اول خواجه تاجدار و محاکمه را به یاد دارم. – از همان بدو ورود به مرکز، آیا با شما قرارداد بسته شد؟ نه! ما به صورت روزمزد کار میکردیم؛ حتی من تا آستانه مرحله پیمانی هم پیش رفتم، اما به علت ازدواج و مخالفت همسرم، در سال 1370 استعفا کردم. اتفاقاً خانم ارجمندخواه که مدیریت مرکز در آن سالها را عهده دار بودند و به من لطف داشتند، اصرارشان این بود که استعفا نکنم، اما همسرم موافق نبود و مجبور به دادن استعفا شدم. 4 سال بعد، یعنی سال 1374 دوباره کارم را با ضبط آزاد شروع کردم، اما بحث پیمانی در مورد من عملاً منتفی شد. – لطفاً از گوینده ها و همکارانی بگویید که در بدو ورود شما به مرکز، مشغول به کار بودند! وقتی من وارد مرکز شدم، گوینده هایی مثل خانم کلهر، خانم بادرامپور، خانم مصلحی که چند ماه بعد ازدواج کرد و رفت، خانم حسینی و همکاران دیگر مثل آقایان طاهری، آقاجانی، حامدیگو، قدیمی، مسکینی فعالیت میکردند. خدا رحمت کند آقای حشمتی را که مسئول امور خدماتی بود. یادش به خیر، خانم نجاتی که کتابدارمان بود و خیلی دلم میخواهد بدانم که الآن کجاست. علاوه بر این دوستان، خانمها آجرلویی و اسلامپور هم که اپراتورهای مرکز بودند، مادرانه با من همدلی میکردند و دوستی ما همچنان تداوم دارد. – علاوه بر گویندگی کتاب، عنوان گوینده را در صفحه اول کتابهای بریل هم میدیدیم. درباره این گویندگی بگویید! گویندگی عبارت بود از خوانش نسخه بینایی کتابی که با زینک به بریل برگردانده شده توسط یک همکار بینا و چک کردن نسخه بریل آن کتاب توسط همکار نابینا به طور همزمان. مثلاً قرآن و نهج البلاغه را من میخواندم و زنده یادان، پاکدل و آقاسی نسخه بریل را همزمان بررسی میکردند. اگر اشکالی در نسخه بریل دیده میشد، با چکشهای مخصوص، آن اشکال را برطرف میکردیم. من کتابهای زیادی در آن قسمت، گویندگی کردم و خوشحالم که کتابهایی مثل قرآن را به طور کامل خودم گویندگی کردم یا حافظ را با همکاری آقای مسکینی گویندگی کردم. علاوه بر این دوستان و همکاران، خانمها پرورش، اعرابی و رسولی، همکاری مستمری در این قسمت داشتند. – زمانی که مجدداً به مرکز بازگشتید، به عنوان گوینده ضبط آزاد مشغول شدید. بله! خیلی هم سخت بود؛ مثلاً در کتاب خواجه تاجدار که یادش به خیر، به پیشنهاد آقای گیلانی خواندم، موارد اشکال را ایشان روی کاست دیگری ضبط میکردند و من باید آن موارد را عیناً در قسمت مد نظر در کاست اصلی، ضبط میکردم. – چرا جلد دوم آن کتاب را نخواندید؟ از یک سو فشار کار زیاد شد و از طرف دیگر، به علت داشتن فرزند، امکان ضبط کتاب در خانه میسر نبود.

چوب الف. معرفی کتاب من و دنیای احساساتم، اثر الیزابت تسلر و بریجیت کولخ

شجاعت دقیقاً از چه زمانی و چگونه در کودکان به وجود میآید؟ عصبانیت چگونه به عنوان یک خصیصه در نهاد بچه ها شکل میگیرد؟ چه چیزهایی باعث عصبانیت میشوند؟ ترس چیست و چه وقت کودکان ترسو محسوب میشوند؟ لجبازی چطور آغاز میشود؟ چگونه میتوان خشم را کنترل کرد؟ برای کاهش وابستگی بچه ها از کجا باید آغاز کنیم؟ چگونه بچه هایی مستقل تربیت کنیم؟ آنها چه وقت به حمایت ما نیاز دارند؟ اینها سؤالاتی هستند که ما بزرگترها در مواجهه با کودکانمان مطرح میکنیم و بخشی از مهمترین دغدغه های ما را تشکیل میدهند. ما در بسیاری موارد در مواجهه با پیچیدگی رفتار کودکان براستی دچار استیصال میشویم. در مورد دعواها و لجبازیها و کتک کاریهایشان، خشم و قهرشان، و…. کتابی که در این شماره به سراغ آن رفته ایم میکوشد به شیوه ای بسیار جذاب و کارآمد به چنین دغدغه هایی بپردازد.
اگر کودک یا کودکانی دارید, اگر آموزگار یا مربی کودکان هستید, اگر به روانشناسی عواطف انسانی علاقه مند هستید… در این شماره هدیه ای عالی و کمنظیر را خواهید یافت.. کتاب من و دنیای احساساتم، اثر الیزابت تسلر و بریجیت کولخ با ترجمه ملیحه شکوهی, اثری براستی جالب و کمنظیر در روانشناسی کودکان به شمار میرود. این کتاب از چهار بخش مجزا و مستقل از هم تشکیل شده و هر بخش به پاره ای از احساسات, عواطف و هیجانات کودکان در قالب داستانهایی زیبا, عمیق و کاربردی میپردازد. در هر بخش ابتدا چندین داستان کودکانه آمده که به کودکان کمک میکند تا با جنبه های گوناگون احساسات و عواطفشان مواجه شوند و آنها را به درستی بشناسند. نصیحت و اندرز مستقیم وجود ندارد و بنای کتاب بر مواجهه و شناخت است و همین موضوع کتاب را به اثری جذاب و خواندنی تبدیل میکند. در پایان هر بخش سخنی خطاب به والدین, مربیان و معلمان آورده شده که تفسیر و توضیح بیشتر درباره داستانها را در بر دارد و به بزرگترها کمک میکند تا درک بهتری از مضامین و هدف داستانها داشته باشند و کودکانشان را در بهره گیری بهتر و مفید از کتاب یاری دهند. ترس و شجاعت, لجبازی و تفاهم, عصبانیت و آرامش و قهر و آشتی, عواطف و احساساتی هستند که در کتاب به آنها پرداخته شده است. ضمناً کتاب حاوی دو مقدمه بسیار مفید برای بزرگترهاست که یکی روش استفاده از کتاب را توضیح میدهد و به مهمترین سؤالاتی میپردازد که برای پاسخ به آنها میتوان از این کتاب یاری جست. دومین مقدمه که در واقع پیشگفتاری بسیار هوشمندانه و عالمانه است, فهرستی از مهمترین احساسات, عواطف و هیجانات انسانی فراهم آورده و بحثی مختصر اما بسیار مفید و کارآمد را در این خصوص در بر میگیرد. مطالعه این کتاب ارزشمند را به همه کسانی که به مطالعات انسانی و روانشناختی علاقه مند هستند پیشنهاد میکنیم.

فناوریهای امیدبخش. یک صبح تا شب با تکنولوژی «بخش چهارم»

در شماره سوم این یادداشت، از خانه خارج شدیم و در گیر و دار خروج از خانه، تکنولوژیهایی را نام بردیم که در مسیریابی به ما کمک میکنند. ابزارهایی مثل dot walker و nearby explorer. اینها نام اپلیکیشنهایی هستند که بر روی گوشیهایمان نصب میکنیم تا در مسیریابی به آنها تکیه کنیم. هم نسخه ویژه IOS دارند، هم اندروید. اما یک ابزار به درد بخور دیگر هم در کشورهای پیشرفته وجود دارد که آن هم برای بعضی افراد، در برخی موارد میتواند راهگشا باشد. نابینایانی که در کشورهای پیشرفته زندگی میکنند، اگر نخواهند از سرویسهای حمل و نقل عمومی مثل اتوبوس یا مترو استفاده کنند و به اصطلاح خودمان با آژانس طی طریق کنند، میتوانند اپلیکیشنهای رایج این حوزه را روی گوشیهایشان نصب کنند تا بتوانند بدون نیاز به برقراری تماس تلفنی، ماشینی برای خودشان پیدا کنند. uber نام یکی از این سرویسها است که در چندین کشور هم قابل استفاده است و به خصوص در آمریکا، تلاشهای زیادی برای دسترس پذیر کردن برنامه و احقاق حقوق راکبان نابینا انجام گرفته است. در کشور ما هم چند وقتی است که چنین مدلی برای ماشین گرفتن رایج شده و با الگوبرداری از Uber چند شرکت مختلف اقدام به ارائه تاکسی به شیوه فوق کرده اند که شاید Snap، معروفترین و قدیمیترین آنها باشد. Snap، نام اپلیکیشنی است که کاربران اندروید میتوانند بر روی گوشیها یا تبلتهایشان نصب کنند تا به این طریق بتوانند به کمک اینترنت، تاکسی بگیرند. شاید بگویید برتری این روش به شیوه های قدیمی تاکسی مثل درخواست تلفنی چیست؟ اول این که تعداد رانندگانی که در این روش مشغول به کار شده اند آن قدر زیاد است که شما تقریباً هیچگاه با پیغام معروف «الآن همه راننده هامون بیرونند و ماشین نداریم» مواجه نمیشوید. دوم اینکه سیستم قیمت گذاری در این سیستم منطقی است و مسافت و حجم ترافیک، دو عامل تعیین کننده در قیمت گذاری به حساب میآیند. به طوری که شما اگر در ساعات خلوت شبانه روز تردد کنید، هزینه تردد حتی تا سی درصد ممکن است برایتان کاهش یابد. نکته سوم هم این که شما در وقت سفارش، میتوانید مشخصات راننده و ماشینی که قرار است به دنبالتان بیاید را در اختیار داشته باشید. مشخصاتی نظیر نام و شماره تلفن راننده و مدل، رنگ و پلاک ماشین. این موضوع از نظر امنیت سفر، نکته بسیار مهمی به حساب میآید. این ابزار مزایای دیگری هم دارد که آن را به کنجکاوی خوانندگانمان وامیگذاریم، اما در مجموع برنامه از نظر دسترسی کاربران نابینا چنگی به دل نمیزند. البته مشکل هم زیاد پیچیده نیست و با کمی وقت گذاشتن، خودمان میتوانیم تا حدودی آن را متناسب کنیم. فقط کافی است یک بار از کسی بخواهید تا نام دکمه های پر کاربرد را به شما بگوید و شما آنها را با کمک talkback، برچسبگذاری کنید تا بتوانید در استفاده های بعدی، آنها را به کار ببرید.

نتایج دور رفت لیگ برتر و دسته یک گلبال آقایان

دور رفت از سیزدهمین دوره مسابقات لیگ برتر و دسته یک گلبال آقایان، هشتم تا دهم دی ماه، در مجموعه ورزشی شهید هرندی تهران برگزار شد. در مسابقات لیگ برتر که با حضور هفت تیم برگزار شد، بهزیستی اصفهان توانست عنوان قهرمانی را از آن خود کند. در مسابقات دسته اول گلبال آقایان نیز که تنها 5 تیم در آن حضور داشتند، با قهرمانی هیأت خوزستان به پایان رسید. در آخرین روز مسابقات لیگ برتر، نتایج زیر به دست آمد: بهزیستی اصفهان 11 سایپا 4. اردبیل 10 کیهانبد تهران 9. بهزیستی اصفهان 4 نیرو گستران خراسان 2. سایپا 10 هیأت تویسرکان 0. بهزیستی اصفهان 10 شهید هرندی تهران 4. کیهانبد 6 سایپا 6. نیرو گستران خراسان 5 هیأت تویسرکان 2. کیهانبد 1 نیرو گستران خراسان 1. شهید هرندی 13 هیأت تویسرکان 10. نیرو گستران خراسان 9 اردبیل 8. بهزیستی اصفهان 10 هیأت تویسرکان 0. اردبیل 10 سایپا 7. کیهانبد 10 شهید هرندی 4. در نهایت، در رقابتهای لیگ برتر گلبال آقایان، بهزیستی اصفهان با 15 امتیاز قهرمان دور رفت شد، هیأت نابینایان اردبیل با 12 امتیاز در جایگاه دوم قرار گرفت و شهید هرندی تهران نیز با 12 امتیاز و تفاضل گل کمتر سوم شد. تیمهای نیرو گستران خراسان رضوی با 10 امتیاز، کیهانبد تهران با 8، سایپا تهران با 4 و هیأت تویسرکان همدان بدون امتیاز به ترتیب چهارم تا هفتم شدند. در روز پایانی مسابقات دسته اول، نتایج زیر حاصل شد: بهزیستی گلستان 9 هیأت خوزستان 9. ابابصیر اصفهان 7 باران کردستان 6. ابابصیر اصفهان 11 هیأت بابل 4. بهزیستی گلستان 9 باران کردستان 8. هیأت خوزستان 15 باران کردستان 5. هیأت بابل 6 بهزیستی گلستان 4. در لیگ دسته یک، هیأت خوزستان با 10 امتیاز اول شد، ابابصیر اصفهان با 9 امتیاز در جایگاه دوم ایستاد و بهزیستی گلستان با 4 امتیاز سوم شد. باران کردستان و هیأت بابل نیز چهارم و پنجم شدند.

بریل، معجزه ای برای دیروز، امروز و فردای نابینایان

سهیل معینی در ستون سخن هفته شنبه 18 دی ایران سپید نوشت: روز چهارشنبه گذشته مصادف بود با تولد لویی بریل مخترع خط بریل که او را به همین مناسبت ناجی جامعه آسیبدیدگان بینایی جهان مینامند. دستاورد لویی به تاریکی اذهان نابینایان پایان داد و سرآغاز عصر روشنگری برای تمام انسانهایی شد که چون نمیدیدند و نمی توانستند بخوانند و بنویسند از تمام حقوق اجتماعی خود محروم بودند. اما با شکفتن دانش زیر سر انگشتان نابینایان و کمبینایان، این گروه توانستند باسواد شوند، با کسب تخصص وارد چرخه اشتغال شوند. کرامت و احترام اجتماعی کسب کنند و بتوانند علیرغم ندیدن، شهروندانی سازنده برای جوامع خود شوند. در یک کلام بدون بریل نابینایان و کمبینایان هیچ دستاوردی نداشتند و کسی محسوب نمیشدند. اما متأسفانه گروهی از نابینایان به غلط فکر میکنند به دلیل امکانات الکترونیکی و ابزارهای نوین ضبط و پخش صدا، دیگر نیازی به بریل ندارند. این یک اشتباه استراتژیک است که به همین دلیل اتحادیه جهانی نابینایان و مهمترین تشکلهای نابینایی برای ترویج بریل اقداماتی را در دستور کار نهاده اند. زیر خط بریل تضمین کننده استقلال فرد نابینا در مطالعه و نگارش است. البته باید از انقلابهای نوین فناوری بهره گرفت و به همین دلیل امروز دستگاههای نگارش بریل مانند یادداشت بردارها یا لپتاپ مجهز به نرم افزارها و سخت افزارهای ویژه شدند و به خصوص دستگاههای نمایشگر بریل میتوانند امکان مطالعه به خط بریل را بدون ضرورت حمل کتب سنگین میسر کنند. اما مطالعه به خط بریل امکان میدهد فرد بتواند در محیط کار جمعی بدون قطع ارتباط با همکاران کار کند. دیکته صحیح لغات را دریابد که امروزه یکی از بزرگترین ضعفهای نابینایان تحصیلکرده ای است که به دلیل تکیه بر مطالعه شنیداری، دیکته لغات را خوب نمیدانند. پس بریل معجزه ای برای امروز و فردای ما نیز هست. فقط باید آن را با فناوریهای نوین در هم آمیخت تا بتوان سریعتر به انبوهی از منابع دست یافت.

فناوری های امیدبخش. یک صبح تا شب با تکنولوژی «بخش پنجم»

در ادامه صبح تا شبِ مجازی که با هم در حال گذراندن آن هستیم، به ساعات کار روزانه رسیدیم. گفتیم که رایانه، وسیله ای بسیار مناسب برای داشتنِ حضور مؤثر در عرصه های مختلف شغلی است. رایانه میتواند در موقعیتهای مختلف، گره از کار کارمندان نابینا بگشاید. تصور کنید در سیستم اتوماسیون اداری محل کار شما، بخشنامه ای منتشر شده که شما ملزم به خواندنش هستید. اگر سه سال پیش بود، بخشنامه را دانلود میکردید و به محض دیدنِ پسوندِ PDF در انتهای فایل، زحمتی به خودتان نمیدادید و از یکی از همکارانتان میخواستید آن را برایتان بخواند. حالا اما علیرغم تمام مشکلاتی که برای نسخه فارسی OCR یا تکنولوژی تبدیل عکس به متن دیجیتالی وجود دارد، Google این امکان را ایجاد کرده که ما بتوانیم فایلهای PDF فارسی را در درایومان در google بارگذاری کنیم و نسخه متنی و قابل خواندن را تحویل بگیریم. همین ابزار میتواند برای دانشجویان و کارمندان نابینا بسیار کارآمد باشد.

کار دیگر بس است و حالا دیگر وقت ناهار رسیده. گوشیمان را از جیبمان خارج میکنیم و در یکی از نرم افزارهای نزدیکیاب که در مطالب پیشین در موردشان صحبت کردیم، به دنبال رستورانهای اطرافمان میگردیم تا غذایی سفارش دهیم. البته میتوانیم به جای نزدیکیابها، به سراغ نرم افزارهایی برویم که به طور تخصصی در حوزه شکمیجات فعالیت میکنند. «زودفود»، نام یکی از این اپلیکیشنهای موبایلی است که شما میتوانید از طریق آن منوی رستورانهای مختلف را مشاهده کنید و برای خودتان غذا سفارش دهید. با توجه به این که اراده ای برای رایزنی با صاحبان این اپلیکیشنها برای دسترس پذیر کردنشان به منظور استفاده نابینایان در میان نهادهای متولی امور این افراد وجود ندارد، این برنامه هم آن قدرها که باید، دسترس پذیر نیست و با قدری تلاش و آزمون و خطا، میتوان نحوه استفاده از آن را فرا گرفت. غذا را که با هر زحمتی که بود سفارش دادیم و حالا هم در انتظار وصالش نشسته ایم. بد نیست در این فاصله، مبلغی را که قرار است پرداخت شود، آماده کنیم. برای این کار، به سراغ Blind-Droid wallet میرویم. اپلیکیشنی که روی گوشی اندرویدیمان نصب کرده ایم تا مقدار اسکناسهای مختلف را به ما گزارش دهد. اسکناسها را یک به یک از کیفمان خارج میکنیم و در مقابل دوربین گوشی قرار میدهیم. به محض رؤیتِ اسکناس به وسیله گوشی، مقدارش به تومان به اطلاع ما میرسد.

ساعت کار روزانه تمام شده و از قضا سرویسی هم که همیشه شما را به خانه میرساند، امروز به دنبالتان نخواهد آمد. میخواهید با مترو طی طریق کنید؟ اپلیکیشنِ «گویا سازی ایستگاههای مترو» را که البته بر خلافِ اسمی که برایش انتخاب شده، چیز به درد بخوری هم نیست، باز کنید تا از میان تمام امکاناتی که دارد، فقط بفهمید نزدیکترین ایستگاه مترو در محلی که قرار دارید، کجا است و درهای ورود، در کدام نقطه از خیابان قرار گرفته اند.

 

مشکلات شهر همچنان باقی است

رحمت ا… حافظی، رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری در نخستین روز هفته جاری، با حضور در جمع خبرنگاران، ضمن تشریح عملکرد این کمیسیون، به سؤالات اصحاب رسانه پاسخ داد. حافظی طی توضیحاتی، سلامت اداری و مالی را از ابعاد سلامت دانست و ریشه بسیاری از نارساییهایی که دیده میشود را در ساختار ترکیب بودجه عنوان کرد. حافظی به بودجه شهر تهران اشاره کرد و اظهار داشت: بودجه شهر تهران در سال (95) 17 هزار و 800 میلیارد تومان تصویب شد که از این میزان، 6 هزار میلیارد تومان پایدار است. شهر تهران در حوزه نگه داشت و مصرف، هزینه ای معادل 6 هزار  میلیارد تومان در طول سال دارد، ولی در تبصره های بودجه ارقامی نجومی فراتر از سقف بودجه تصویب میشود. در واقع بودجه سال جاری 17 هزار و 800 میلیارد تومان است که در تبصره ها 20 هزار میلیارد تصویب کرده اند و سر جمعِ بودجه تهران، 37 هزار و 800 میلیارد تومان تصویب شده است. این در شرایطیست که شهر 6 هزار میلیارد تومانی را با 37 هزار میلیارد میمکند. حافظی گفت: سال 93 بودجه مصوب شهر تهران 15 هزار و 745 میلیارد تومان بود که 4 هزار و 351 میلیارد تومان حاصل تغییر کاربری و فروش تراکم بوده است. در سال 94 نیز از 17 هزار و 219 میلیارد تومان بودجه مصوب، 7 هزار و 245 میلیارد تومان تغییر کاربری و فروش تراکم بوده است. وی گفت: در سال 95 نیز از بودجه 17 هزار و 800 میلیارد تومان، معادل 7 هزار و 900 میلیارد تومان تغییر کاربری و فروش تراکم بوده است. حافظی افزود: در 4 سال گذشته سهم عمده درآمدها به اتوبان سازی اختصاص یافته است، در صورتی که بخشی از مشکلات عمده شهر هنوز باقی مانده است. حافظی در بخش دیگری از این نشست، در خصوص موضع خود در صحن علنی اظهار داشت: من اصولگرا هستم و در اصولگرایی من اصلاً شک نکنید، شاخص اصولگرا بودن را تندروها تعیین نمیکنند و این تندرویها به زیان مردم خواهد بود. امیدوارم دوستان با تدبیر و عقل تصمیم بگیرند. حافظی گفت: بنده 3 خط قرمز اصل نظام، مقام معظم رهبری و منافع مردم را دارم و موضعگیریهایم نیز بر این اساس است. عضو شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به اینکه عملکرد عده ای از مدیران را به نظام و آبروی نظام گره می زنند، گفت: کسانی که چنین نگرشی دارند اشتباه میکنند و نظام ما مبتنی بر مبانی دینی است و با این چیزها مخدوش نمیشود. اینکه با عینک سیاسی برخورد کنند درست نیست. عضو شورای شهر تهران درباره افزایش ترافیک تهران اظهار داشت: هیچ جا نگفته ام که آقای شهردار ترافیک ایجاد کرده، اما طی یک ماه و نیم اخیر میزان ترافیک بالا رفته است. سیاسی کردن ترافیک و آلودگی هوا ظلم به مردم است. در روزهای عادی 160 نفر در تهران فوت میکنند که با افزایش آلودگی، 30 نفر به این آمار افزوده میشود. در حاشیه این نشست، رحمت ا… حافظی طی گفتگوی کوتاه با ایران سپید، به سؤالی درباره سرنوشت کمیته مناسب سازی که قرار است در شهرداری تشکیل شود پاسخ داد: «تا این لحظه هیچ دعوتنامه ای برای تشکیل جلسه و دعوت از من به عنوان نماینده شورا صورت نگرفته؛ دو بار هم به صورت مکتوب به شهرداری تذکر دادیم و مکاتبه سوم هم اخیراً ارسال شده، اما ظاهراً دغدغه های آقایان چیزهای دیگریست و متأسفانه به تشکیل این کمیته و پیگیری مسائل توجه چندانی نمیکنند.» حافظی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر دعوت از کارشناسان معلول در جلسات کمیته، اظهار داشت: «من در همین نشست به بحث کارتن خوابها اشاره کردم و گفتم کسانی در ستاد مبارزه با مواد مخدر امور را پیگیری میکنند که موضوع کارتن خوابها و اعتیاد را درک نکردند. باید از کسانی که صاحب تجربه هستند؛ کسانی که خودشان مدتی معتاد بوده و ترک کرده اند در جهت ترک اعتیاد استفاده شود. قطعاً در کمیته مناسب سازی هم باید از ngo های فعال در این زمینه و کارشناسان معلول، در اخذ نظرات استفاده شود تا نتایج قابل قبولی به دست آید.

آهنگ و درنگ. موسیقی باروک، مرواریدی صیقل نیافته «بخش پایانی»

در دو شماره پیشین، از موسیقی باروک گفتیم و ریتمها و ملودیهای آن و چگونگی انتقال احساسات در آن دوره. یکی از فاکتورهایی که در موسیقی دوره باروک از اهمیت زیادی برخوردار است، آکورد است. این لفظ را احتمالاً در بحثهایی که با محوریت موسیقی انجام میشود، زیاد شنیده اید. اگر بخواهیم تعریفی ساده برای آکورد ارائه کنیم، این تعریف میتواند این گونه باشد: آکورد، به همزمانی نواخته شدن بیش از سه نت اطلاق میشود. بنا بر این، اگر دو نت به طور همزمان نواخته شوند، تشکیل یک آکورد نمیدهند. آکوردها، با توجه به فاصله نتهای تشکیل دهنده شان از یکدیگر، انواع مختلفی دارند که حالا در این مجال فرصت واکاوی این انواع نیست. در توضیح نقش آکوردها در موسیقی باروک، لازم است اشاره ای هم داشته باشیم به نقش خطِ «باس» در این موسیقی. این لفظرا هم احتمالاً پیشتر شنیده اید. موسیقیدانان، صداهای موسیقایی را به چهار دامنه اصلی تقسیم میکنند. این چهار دامنه عبارتند از: سوپرانو، آلتو، تنور و باس. سوپرانو، زیرترین دامنه را در بر میگیرد و باس، بمترین. اگر بخواهیم این دامنه ها را بر اساس صدای انسانی، و نه سازها، شبیه سازی کنیم، سوپرانو و آلتو را زنها میخوانند و تنور و باس را مردان میتوانند شبیه سازی کنند. آکوردها در دوره باروک اهمیتی فزاینده یافتند. پیش از آن، زیبایی خطهای ملودیک بیش از آکوردها که هنگام اجرای همزمان این خطهای ملودیک پدید میآمدند، مورد توجه بود. به تعبیری، آکوردها فقط در حکم محصول جانبی حرکت خطهای ملودیک بودند. اما در دوره باروک، آکوردها به گونه ای مستقل نیز معنا یافتند. از این زمان، آهنگسازان هنگام نگارش خط ملودیک، به آکوردهایی که با آن هماهنگ باشند نیز اندیشیدند. در واقع، آنها گاه ملودی را برای تناسب با توالیهای آکوردی ویژه ای به نگارش در میآوردند. چنین توجهی به آکوردها سبب شد خط ملودیک باس، که مبنای هارمونی بود، اهمیتی تازه یابد. به این ترتیب، تمام بافت موسیقایی بر خط ملودیک باس متکی شد. تأکید نو بر آکوردها و خط باس به پیدایش برجسته ترین ویژگی موسیقی باروک انجامید و آن نوعی همراهی است که باسو کنتینوئو یا باس شماره گذاری شده نامیده میشود. این بخش همراهی کننده، از یک خط ملودیک باس که عددها (یا نشانه هایی) در زیر هر نت آن نوشته شده بود تشکیل مییافت و آن عددها تعیین کننده آکوردی بودند که باید بر مبنای آن نت ساخته و نواخته شود. باسو کنتینوئو -دستکم با دو ساز نواخته میشد: یک ساز شستیدار مانند ارگ به همراهی یک ساز ملودیک بم. نوازنده ارگ یا کلاوسن، خط ملودیک باس را که به وسیله ویولنسل یا باسون نیز اجرا میشد با دست چپ مینواخت. این نوازنده با دست راست، آکوردها یا حتی خطی ملودیک را بداهه نوازی میکرد. این عددها، شیوه دقیق نواختن را مشخص نمیکردند. به این ترتیب، نوازنده در اجرا از آزادی بسیار برخوردار بود.

چوب الف. حکایتهای زیبا از سرزمینهای جذاب

در یکی از نخستین شماره های ستون حاضر، درباره فلسفه مختصری بحث کردیم. درباره اینکه فلسفه نه دانشی عبوس و پر فیس و افاده و نه هولناک و نه حتی فقط مختص نخبگان و دانشگاهیان، بلکه دانشی است برای همه کسانی که دوست دارند زندگی بهتر, شادتر و پرشورتر و سرشارتری داشته باشند. اکنون میخواهیم بگوییم که از هزاران سال پیش تا کنون آدمیان سراسر دنیا عمیقترین اندیشه های فلسفی خود را درباره مهمترین مسائلی که با آن دست به گریبان بوده اند, در قالب داستانها و حکایتهای زیبا و پر مغز بیان کرده اند و این داستانها قرنهاست که سینه به سینه و شهر به شهر و کشور به کشور نقل میشود و دورترین اعماق زمان و مکان را در مینوردد. جالب اینجاست که اغلب این داستانها و حکایتها هنوز هم بعد از گذشت سالها, شنیدنی و آموزنده اند و ما را با پیچیده ترین جنبه های وجود آدمی و مهمترین و اساسیترین دغدغه های انسانی آشنا میکنند.
دانستن این همه زمانی جذابتر میشود که یک روز در بخش نوجوانان کتابخانه با نویسنده  با ذوق و خوش فکری به نام میشل پیگه مل آشنا شویم که این حکایتها و قصه ها را که به فرهنگهای مختلف تعلق دارند, از سراسر جهان گردآوری کرده و در قالب دو کتاب خواندنی به نامهای حکایتهای فلسفی و حکایتهای فلسفی برای باهم بودن, به همه علاقهمندانی تقدیم کرده که به داستان و فلسفه و اندیشه و زندگی باور و علاقه دارند. این دو کتاب را مهدی ضرغامیان به فارسی ترجمه کرده و انتشارات آفرینگان منتشر کرده است. حکایتها با زبانی ساده و قابل فهم برای همه گروههای سنی باسواد و دوستداران کتاب بیان شده و نویسنده منبع و سرزمین خاستگاه هر حکایت را در آغاز داستان آورده است. از داستان جوجه تیغیهایی که در سرمای قطب زندگی میکردند و میخواستند با کمک هم از سرما نجات یابند, تا افسانه هایی که میگویند چرا آسمان این همه از زمین دور است. از چوپان دروغگو تا خرگوشی که با دیدن درخشش خورشید پنداشت دنیا به پایان رسیده است.

هر دو کتاب ساختار مشابهی دارند که شامل حکایتها و داستانهای ساده ایست که شاید اصلاً به نظر نیاید تا چه اندازه عمیق و اندیشمندانه اند. پس از هر حکایت، بخشی با عنوان «در محضر فیلسوف» آمده که خواننده را با برخی از جدیترین سؤالات و دغدغه هایی مواجه میکند که آدمیان همواره با آنها دست به گریبان بوده اند. مسائلی از قبیل: احترام, همبستگی, عدالت, محیط زیست, کار و درآمد, قضاوت و پیشداوری, دوستی و حریم شخصی, مزاح, زود باوری,  شایعات و خرافات, ترس, همدردی شفقت و نوع دوستی, استقلال, شجاعت و بسیاری موارد از این دست که زمینه را برای بحثها و تأملات مفید فراهم میکند و ساحت اندیشه اجتماعی و فلسفی خوانندگان را عمق و غنا میبخشد.

 

جدیدترین کتاب های تولید شده در کتابخانه حسینیه ارشاد

کتاب های صوتی ضبط شده در آبان و آذر ماه کتابخانه نابینایان حسینیه ارشاد به شرح زیر است:
کتب ضبط شده در آبان ماه 1395

ایرانیان ارمنی (مجموعه از ایران چه می دانم)

نویسنده: آندرانیک هویان

موضوع:  ارامنه – ایران

 

دانشنامه نقد ادبی

نویسنده : بهرام مقدادی

موضوع: نقد ادبی – اصطلاحها و تعبیرها.

 

فلسفه شوخی

نویسنده : جان موریال

مترجم : غلام رضا اصفهانی

موضوع:  لطیفه – فلسفه

 

گروتسک

نویسنده : فیلیپ جان تامسون

مترجم : فرزانه طاهری

موضوع:  گروتسک در ایران.

 

هویج بستنی (نوجوانان)

نویسنده : فرهاد حسن زاده

موضوع : 1-  داستانهای فارسی – قرن 14.  2- داستانهای کوتاه فارسی.

 

ایرانیان ترکمن (مجموعه از ایران چه می دانم)

نویسنده : موسی جرجانی

موضوع : 1- ترکمنان – ایران. 2- ترکمنان – ایران – آداب و رسوم و زندگی اجتماعی.

 

پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است

نویسنده : دانیل کالک

مترجم : حمیده بحرینی

موضوع :  فلسفه – مقدمات.

 

سه نفر در برف

نویسنده : اریش کستنر

مترجم: سروش حبیبی

موضوع : داستانهای آلمانی – قرن 20م.

 

فرهنگ و هویت

نویسنده : چارلز لیندهوم

مترجم : محسن ثلاثی

موضوع :  1- فرهنگ – جنبه های اجتماعی.  2- روانشناسی قومی.

 

موجی از خزر

نویسنده : محمد علی صالحی

موضوع : 1- صالحی، محمدعلی،1327 – – خاطرات.  2- ایرانیان – ایالات متحده

– سرگذشتنامه.  3- مهاجران – ایالات متحده – سرگذشتنامه.

 

اردوگاه عنبر با خاطراتی از مهدی گلابی، غلامحسین کهن، حسین فرهنگ اصلاحی

نویسنده : حسین فرهنگ اصلاحی

موضوع : 1- جنگ ایران و عراق، 1359 – 1367- خاطرات.  2- گلابی، مهدی-

خاطرات. 3 – کهن، غلامحسین – خاطرات

 

اسطوره شناسی ایزدان ایرانی

نویسنده : شروین وکیلی

موضوع :  اساطیر ایرانی – تاریخ و نقد.

 

به سوی شهر فراموشی (کودکان)

نویسنده : فریبا کلهر

موضوع :  1- حسین بن علی (ع)، امام سوم، 4 – 61ق. – داستان.  2- واقعه

کربلا، 61ق. – داستان.  3- مسلم بن عقیل، 60ق. – داستان.  4- داستان های

مذهبی – قرن 14.

 

تو مشغول مردن ات بودی

گزینش و ترجمه : محمدرضا فرزاد

موضوع : 1- شعر – مجموعه ها.  2- عکس ها.

 

سلحشوران پارله آن (نوجوانان)

نویسنده :علی خواسته

موضوع : داستانهای فارسی – قرن 14.  2- داستانهای تخیلی.

 

شابونو

نویسنده : فلوریندا دانر

مترجم : مهران کندری

موضوع :  1- سرخپوستان یانوماما.  2- سرخپوستان آمریکای جنوبی.

 

فلسفه سیاسی چیست؟

نویسنده : لئو اشترواس

مترجم : فرهنگ رجایی

موضوع : سیاست – فلسفه.

 

کبوترخانه در ایران (مجموعه از ایران چه می دانم)

نویسنده : سعید هادی زاده کاخکی

موضوع : کبوترخانه ها – ایران.

 

هگل

نویسنده : پل ردینگ

مترجم : محمد مهدی اردبیلی

موضوع :  1- هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش، 1770 – 1831- نقد و تفسیر.  2-

هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش، 1770 – 1831- فلسفه.

 

بازارهای ایرانی (مجموعه از ایران چه می دانم)

نویسنده : حسین سلطان زاده

موضوع : 1- ایران شناسی.  2- بازارهای ایرانی

 

ایمان و ایمان گرایی

نویسنده : جان بیشاپ

مترجم : مریم خدادادی

موضوع : ایمان

 

تاریخ جامع ایران (جلد 4)

زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی

موضوع : ایران – تاریخ

 

خاقانی شروانی (مجموعه از ایران چه می دانم)

نویسنده : جلال الدین کزاری

موضوع : خاقانی، بدیل بن علی، 520 – 595ق.

 

شش متفکر اگزیستانسیالیست

نویسنده : هرولد جان بلاکهام

مترجم : محسن حکیمی

موضوع : اگزیستانسیالیسم

 

شناخت عوامل نمایش

نویسنده : ابراهیم مکی

موضوع : 1- نمایش.  2- نمایشنامه.

تازه های آذر ماه 1395

تولید شده در کتابخانه حسینیه ارشاد
آکویناس و فلسفه ذهن

نویسنده: آنتونی کنی

مترجم : علی سنایی

موضوع:  1- توماس آمویناس، قدیس، 1225 – 1274م. – نقد و تفسیر.  2- فلسفه ذهن
انسان موجودی یک روزه

نویسنده : اروین یالوم

مترجم : نازی اکبری

موضوع:  1- روان درمانی – نمونه پژوهشی.  2- روان درمانگر و بیمار –

نمونه پژوهی. 3-  روان درمانگر و بیمار
جامعه شناسی استارک

نویسنده : رادنی استارک

مترجم : نسرین طباطبایی

موضوع:  جامعه شناسی.
سفر در شب (کودکان)

نویسنده : فریبا کلهر

موضوع:  1- حسین بن علی، امام سوم، 4 – 61ق. – داستان.  2- واقعه کربلا،

61ق.- داستان.  3- حبیب بن مظاهر، – 61ق. – داستان.  4- داستانهای مذهبی

– قرن 14.

آیرونی

نویسنده : داگلاس کالین موکه

مترجم : حسن افشار

موضوع : 1-  کنایه.  2- کنایه در ادبیات.
آیین جوانمردی (مجموعه از ایران چه می دانم)

نویسنده : مهران افشاری

موضوع : 1- فتوت – ایران – تاریخ.  2- فتوت.

حلقه انتقادی

نویسنده : دیوید کوزنز هوی

مترجم : مراد فرهادپور

موضوع :  1- هرمنوتیک.  2- شناخت (فلسفه)
فلسفه کی یر گگور

نویسنده : سوزان لی اندرسون

مترجم: خشایار دیهیمی

موضوع : 1- فیلسوفان – نقد و تفیر.  2- کی یرگگور، سورن آبو، 1813 –

1855م. – نقد و تفسیر.

احترام

نویسنده : رابین دیلون

مترجم : راضیه سلی زاده

موضوع :  احترام و تکریم.
تاریخ فلسفه سیاسی (جلد1)

نویسنده : جورج کلوسکو

مترجم : خشایار دیهیمی

موضوع : علوم سیاسی – فلسفه و تاریخ.

جامعه شناسی رابطه اجتماعی

نویسنده : سرژ پوکام

مترجم : عبدالحسین نیک گهر

موضوع : روابط اجتماعی.
سنایی غزنوی (مجموعه از ایران چه می دانم)

نویسنده : حسین ایاضی

موضوع :  1- سنایی، مجدود بن آدم، 473؟ – 525؟ق. – نقد و تفسیر.  2- شعر

فارسی – قرن 5ق. – نقد و تفسیر.
شور هستی

نویسنده : اروینگ استون

مترجم : محمود بهزاد

موضوع :  1- داستانهای آمریکایی – قرن 20م.  2- داروین، چارلز رابرت،

1809 – 1882م. – داستان.  3- طبیعت گرایان – انگلستان – داستان.

تکامل نهادها و ایدئولوژی های اقتصادی

نویسنده : هانت

مترجم : سهراب بهداد

موضوع : سرمایه داری – نقد و تفسیر.

درک یک پایان

نویسنده :جولیان بارنز

مترجم : حسن کامشاد

موضوع : داستانهای انگلیسی – قرن 20م.

مهربانی، شفافیت و بینش

نویسنده : دالایی لاما

مترجم : لادن جهانسوز

موضوع :  1- بودا و بودیسم – عقاید.  2- بودا و بودیسم – چین – تبت.
نان، جنگ و کلارک گیبل

نویسنده : شهین دخت بهزادی

موضوع : داستانهای فارسی – قرن 14.  2- داستانهای کوتاه فارسی.

 

ده فرزند هرگز نداشته خانم مینگ

نویسنده : اریک امانوئل اشمیت

مترجم : فهیمه موسوی

موضوع : داستانهای فرانسوی – قرن 20م.
کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد، بخش نابینایان

نشانی: تهران، خیابان دکتر علی شریعتی، بالاتر از سه راه ضرابخانه،

حسینیه ی ارشاد، کتابخانه ی عمومی،بخش نابینایان.
تلفن: 22894004 الی 7

۲۸ دیدگاه دربارهٔ «شهر خبر معلولین. انتشار 28 خبر در شمارگان بیست و هشتم»

درود. از بابت اخبار مرسی, منم واقعاً متأسف و متأثر شدم از این خبر دردناک.
شخصیت بزرگی از بین ما رفت.
ضربه ی سختی بر پیکره ی اصلاحات خورد.
رااستی بچه های علاقه مند فردا میتونند تو مراسم تشییع جنازه شرکت کنند.
مراسم از جلو دانشگاه تهران شروع میشه. رأس ساعت ده صبح.
من که سعی میکنم حتماً باشم.
باز هم مرسی و تسلیت.

سلام علی. همینطوره. در این برهه تاریخی واقعاً حیف بود.
من هم به همراه دوستانم فردا در مراسم تشییع، شرکت خواهم کرد.
اینم خبری که دقایقی پیش مخابره شد.
آیت‌الله علی خامنه‌ای بر پیکر اکبر هاشمی رفسنجانی نماز خواهد خواند.
مراسم تشییع آیت الله هاشمی رفسنجانی فردا در دانشگاه تهران برگزار خواهد شد و سپس پیکر او در آرامگاه امام خمینی به خاک سپرده می‌شود.
به گفته حسین مرعشی، از بستگان آقای هاشمی قرار است پیکر او در داخل ضریح امام خمینی دفن شود.

سلام رضا. طبق اونچه که اعلام شده، قراره از فروردین ماه سال ۹۶ اجرایی بشه.
البته میانگین مستمری قراره ۲۰ درصد پایه حقوق وزارت کار باشه.
برای افرادی که یک نفر هستن و مستمری میگیرن، کمی کمتر از ۲۰ درصد میشه.
یعنی اگه حداقل دستمزد برای سال آینده رو ۹۰۰ هزار تومان بگیریم، ۲۰ درصدش میشه ۱۸۰ هزار تومان.
این ۱۸۰ هزار تومان، برای خانواده های دارای سه معلول هستش.
حالا مثلا اونی که الان یک نفر هستش و داره مستمری ۵۳ هزار تومانی میگیره، حدودا مستمری اون باید بشه ۱۲۰ ۱۳۰ هزار تومان.
البته هنوز جزئیات دقیق خانواده های یک نفره اعلام نشده ولی کم کمش اینه که یکم بیشتر از دو برابر میشه.
یعنی ۵۳ ضرب در ۲، یه درصدی بیشتر.
چون الان خانواده های دارای سه معلول دارن ۷۱ هزار تومان میگیرن و این برای سال ۹۶ میشه ۱۸۰ هزار تومان.
این دیگه در برنامه ششم توسعه مصوب شده.
برنامه ششم توسعه هم یک سند بالادستی محسوب میشه و دولت موظفه که اجراییش کنه.
البته این مسئله با اون بحث میزان مستمری در برنامه جامع حمایت از حقوق معلولان متفاوته و باید ببینیم مجلس در اون قانون که در حال حاضر در کمیسیون مشترک در حال بررسی هستش، میزان مستمری برای معلولین فاقد شغل رو چه اندازه در نظر میگیره.
موفق باشی.

درود بر شما آقای سرمدی. وقتی مادرم با صدای لرزان از پشت خط تلفن زیر نویس تلویزیون رو می خوند، شوکه شده بودم. هنوز هم نمیتونم در این مورد حرفی بزنم یا چیزی بنویسم. امیدوارم فردا در مراسم بدرقه شرایط مساعدی داشته باشید.
چند لحظه پیش متن ارزشمندی به دستم رسید که با اجازه شما در کامنت بعدی میذارمش.
ضمنا فرصتی دست داد تا به فایل مصاحبه با آقای اندی – صخره نورد اتریشی – گوش کنم. واقعا لذت بردم.

سلام خانم جوادیان.
آره پس از مراسم امروز حس خوبی داشتم.
یک مستند کامل و صوتی هم تهیه کردم.
منتاها نمیدونم در محله منتشر کنم یا نه.
من هنوز هم در شگفتم از شخصیت بینظیر اندی.
خوشحالم اون مصاحبه مورد توجهتون قرار گرفته.

رفتن هاشمی با همه دوست و دشمنانش
یک درس داشت؛
بیاموزیم،
میشود؛
تغییر کرد.
برای عده ای خوب شد ؛ برای عده ای بد شد.
لازم نیست همیشه عده ثابتی از آدم خوششان بیاید؛
میشود تصمیم گرفت که چه کسی بهتر است، تو را دوست داشته باشد؛
بزرگترین درسی که از او یاد گرفتم؛
همین بود…
ثبات رفتار نشانه صلابت نیست؛
صلابت در عقیده محکم است.
همانی باش که باید باشی و عقل و دلت میخواهد نه لزوماً چیزی که میخواهند باشی…
چقدر خوب است آدم
پیش دوست و دشمن مهم باشد؛
و
حتی وقتی می میری ، چه آنها که از تو متنفر بودند و چه آنها که دوستت داشتند؛
اعتراف کنند ؛ شخصیت بزرگی رفت.
موفقیت همین است ؛
مهم نیست ما از هاشمی خوشمان بیاید یا نه؛
مهم این است که بیشتر چیزهایی که فکر میکرد، درست است ؛ انجام داد.
بیشتر حرف هایی که از دیدش صحیح بود ؛ گفت.
و از تغییر شرمگین نبود.
برخلاف بسیار آدمها فقط نیامده بود که باشد و مثل شهاب بی صدا ، بی اثر برود؛
اثرش را گذاشت و کارهایش را کرد؛
تاریخ یادش خواهد ماند.
مهم نیست او را دوست داشته باشی یا متنفر باشی؛
خودت هم میدانی که آدم معتبر و مؤثری بود؛ حداقل ۶٠ سال تاریخ ما او را ثبت کرده است.
و
شاید تمام آرزوی آدم این باشد؛
که
بودنت به اندازه رفتنت برای دوست و دشمن مهم باشد.
و
تنها تهمتی که به تو نتوانستند بزنند ؛
فقدان دانش سیاست باشد.
حتی دشمنانش به هوش و دانش مدیریتش اعتراف داشتند.
و این نهایت یک مرد است؛
که وقتی بود؛ آنقدرها نفهمیدند؛ چه کسی بود، ولی وقتی رفت ، خیلی ها خواهند فهمید چه کسی رفت…
یادمان باشد خوبی یا بدی همه چیز نیست.
اینکه بودن یا نبودنت فرق کند؛
درسی ست که از او آموختم .                     

سلام امیرخان.
بیخوابی زده به سرم و صبح هم که بر حسب وظیفه تشییع جنازه آیت الله رو از دست نمیدم
زمانی که خبر فوت آیتالله هاشمی اعلام شد, داشتم درس میخوندم.یه دفعه یکی از دوستام پی ام داد که هاشمی به رحمت خدا رفته.
شروع کردم پیگیری و در نهایت فهمیدم خبر صحت داره.پدرم به شدت گریه میکرد.به شدت. و دیروز رو هم کلا حسینیه جماران بود.
در باره باقی خبرها هم جالبترین چیز برام مصاحبه با خانم فروغی بود
امیدوارم خسته نباشی
و رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی رو به همه دوستان, علیالخصوص اصلاحاتیها که به قول دوستم کمرشون شکست, تسلیت میگم.

سلام محمدقاسم.
نمیدونم تونستی در مراسم با شکوه امروز شرکت کنی یا نه.
جمیعیتی که در حدود سه میلیون نفر تخمین زده میشه، روز با شکوهی رو برای جنبش اصلاحات رقم زدن.
بر خلاف وارونه جلوه دادن همیشگی صدا و سیما، یک بار دیگه روز های خاطره انگیز سال ۸۸ زنده شد.
جمعیت کثیری که حدفاصل میدان فردوسی تا میدان انقلاب و دانشگاه تهران رو مملو از جمعیت کرده بود و…
من یه گزارش چهل پنجاه دقیقه ای از مراسم امروز از همون ابتدا تا انتها تهیه کردم.
اما مرددم رو محله منتشرش کنم یا نه.
هر چه که بود، روز فراموش نشدنی ای بود.
با قاطعیت میشه گفت بعد از مراسم تشییع پیکر امام خمینی در سال ۶۸، این پر شور ترین و بزرگترین مراسم بدرقه یک فرد در تاریخ انقلاب محسوب میشه.
از خانم فروغی گفتی، الحق که گوینده خوبی هستش.
راستی. توصیه می کنم حتما سری پست های یک صبح تا شب با تکنولوژی رو هم مطالعه کنید.
برقرار باشی و سرحال.

سلام مجدد امیرخان.
آره شرکت کردم و لذتی بردم وصف ناشدنی. یعنی به حدی که قابل تصور نیست.
مردمی که اومده بودن, از هر قشری که توی جامعه ایرانی بشه پیدا کرد, بودن
جمعیت حاضر در دانشگاه و خیابونهای اطراف کسانی بودند که به عشق پدر معنوی اصلاحات اومدن
هرچند یه سری کارا کردن دوستان دلواپس.از جمله شهرداری که اینجا مجال گفتنش نیست
به نظرم گزارشت رو حتی اگه توی محله منتشر نکنی, یه جوری باید به سمع بچه ها برسونی
راجع به یک صبح تا شب با تکنولوژی, تو خود روزنامه میخونمش یعنی یه نگاه میندازم, خوشم بیاد, میخونم, خوشم نیاد با نویسنده ش مطرح میکنم خوشم نیومد. خخخ
پیروووز باشی
ارادت زیاد.

امثال این مستند ها، سند های تاریخین که بعد از رسیدن به صبح آزادی ارزش پیدا می کنن خخخ
ولی دور از شوخی، باید به قوانین محله احترام گذاشت و از اون جایی که انتشار محتوای سیاسی در محله ممنوع هستش، نمیشه اینو در سایت منتشر کرد.
حالا واسه خودت هر وقت جایی آپ کردم لینکش رو میل می کنم.

سلام و درود بر داش امیییر جووون
خوبی آیا خوش میگذره آیا
خب ببین من فعلاً که وقت نکردم این شماره از شهر خبر رو بخونم ولی ایشالله تا شماره ی بعدی که سی ام منتشر میشه این شماره رو خواهم خوند
به هر حال مرسی بابت این شماره از شهر خبر
روزت خوش و خدا نگهدار

سلام پری.
آره خب اگه بخوام تمامی اخبار حوزه معلولین در روز های اخیر رو انتخاب کنم، شاید در هر مجموعه بشه حدود پنجاه شصت خبر رو گنجوند.
اما اون دسته از اخباری که حس می کنم از اهمیت بیشتری برخوردار هستش رو در این مجموعه قرار میدم.
سلام رسون لطفت هم خواهم بود.
زنده باشی و برقرار.

پاسخ دادن به کامبیز لغو پاسخ