خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

سقوط یک نابینا از پل عابر پیاده در ورامین

به گزارش ایرنا ، عباس نوباغی یکی از روشندلان ورامین روز شنبه بدون اطلاع از عملیات جابجایی عرشه پل عابر پیاده ای که بر روی خیابان رسالت این شهر قرار دارد
، از پله های این پل سقوط کرد و مجروح شد.
این فرد بلافاصله توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان شهید مفتح منتقل و مداوا بر روی وی انجام شد.
مدیرعامل انجمن نابینایان نگاه روشن شهرستان ورامین در گفتگو با خبرنگار ایرنا اظهارکرد: در این حادثه این فرد از ناحیه دنده ها ، سر و دندان دچار شکستگی شده
است.
شیرکوند افزود: این فرد روشندل، ار ارتفاع چند متری به پائین سقوط کرده و این که می گویند فرد به دلیل برخورد با پله های اولیه پل با مصدومیت مواجه شده صحیح
نیست.
وی بیان کرد: در هنگام وقوع این حادثه هیچ گونه حصاری در مقابل پله های رها شده نصب نشده بود تا افراد نابینا نتوانند از آن عبور کنند.
وی بیان کرد: به منظور درمان تکمیل درمان ، این فرد به بیمارستان لقمان تهران منتقل شد.
شهردار ورامین نیز در این رابطه به خبرنگار ایرنا گفت: این که گفته می شود این فرد از ارتفاع چند متری پل به پائین پرتاب شده موضوعی است که باید توسط کارشناسان
و بررسی دوربین های شهری مشخص شود.
علی حیدریان گفت: باتوجه به اجرای عملیات آبنمای میدان رازی ورامین، این پل در حال جابجایی است و به منظور جلوگیری از قرار گرفتن افراد بر روی پله های این پل
، نوارهای حفاظتی در مقابل آن نصب شده ضمن آن که در مقابل این پل شرکت آب و فاضلاب نیز در حال اجرای عملیات عمرانی است.
وی افزود: به محض اطلاع از وقوع این حادثه ، به همراه عده ای از مسئولان شهرداری در بیمارستان مفتح حضور پیدا کرده و روند درمان وی را پیگیری کردیم.
وی بیان کرد: به منظور ارائه خدمات درمانی تخصصی به این فرد ، از بیمارستان لقمان تهران پذیرش گرفته شد و با هزینه شهرداری ، فرد مصدوم به تهران اعزام شد.
حیدریان تأکید کرد: در حال حاضر مهم سلامت این فرد جوان است و پس از آن با بررسی دقیق علت این حادثه اطلاع رسانی می شود.
آبنمای میدان رازی ورامین به منظور احداث پل امام رضا (ع) بر روی خط سه و چهار قطار شهری تهران – ورامین – گرمسار در حال احداث است .
ورامین با 300 هزار نفر جمعیت در 35 کیلومتری جنوب شرق تهران واقع شده است.

۵۸ دیدگاه دربارهٔ «سقوط یک نابینا از پل عابر پیاده در ورامین»

یعنی به خدا اینقدر ناراحتم.
خدا به حق همون قرآن که رحمش کنه.
چقدر آخه فاجعه به دلیل بیدقتی افراد! چقدر واقعا!
ای خدا!
این خبر رو هم بخونین:
در رصد اخبار، خبری مبنی بر اینکه «یک فاجعه‌ دیگر در ورامین» مشاهده کردم که نشان از آن داشت که باز هم غفلت یکی از نهادها و سازمان‌‌ها فاجعه‌ای دردناک را رقم زده است، فاجعه‌ای که اینار درد سنگینی بر دل روشندلان برجای گذاشته است.در همین زمینه پیگیر ماجرا شدم و با تماسی که با […]
در رصد اخبار، خبری مبنی بر اینکه «یک فاجعه‌ دیگر در ورامین» مشاهده کردم که نشان از آن داشت که باز هم غفلت یکی از نهادها و سازمان‌‌ها فاجعه‌ای دردناک را رقم زده است، فاجعه‌ای که اینار درد سنگینی بر دل روشندلان برجای گذاشته است.
در همین زمینه پیگیر ماجرا شدم و با تماسی که با شهرداری ورامین داشتم بعد از کلی تلاش با یکی از مسئولین صحبت کردم که در همان ابتدا با اعلام اینکه فقط می‌دانیم این اتفاق رخ داده و دیگر در جریان باقی قضایا نیستیم خود را از کنار کشید.
جدال مرگ و زندگی قاری روشندل به خاطر غفلت شهرداری
بعد از پیگیری این از اولین منبعی که این خبر را درج کرده بود، مدیر خبرگزاری مربوطه اعلام کرد که متأسفانه این اتفاق ناگوار امروز صبح ساعت ۷:۳۰ رخ داد و به علت اینکه پل عابر پیاده‌ای که در عرض بلوار رسالت ورامین (ابتدای میدان رازی) وجود داشت و در حال تعمیر بود و هیچ گونه علامت خطری مبنی بر اینکه طرف مقابل این پل هنوز آماده رفت و آمد نیست، نداشت. یک قاری جوان روشندل طبق روزهای گذشته وقتی داشت از آن عبور می‌کرد، از روی پل سقوط کرد و متأسفانه دچار سانحه دردناکی شد.
جدال مرگ و زندگی قاری روشندل به خاطر غفلت شهرداری
این مدیر خبرگزاری به خبرنگار ایکنا اظهار کرد: بعد از اینکه مردم این قاری و مداح اهل بیت‌(ع) را به بیمارستان منتقل کردند مأمورین شهرداری به سرعت دست به کار شدند و بر روی پله‌های پل عابر پیاده میله‌های آهنی نصب کردند و طوری وانمود کردند که این میله‌ها از قبل وجود داشته، در صورتیکه که مردمی که به عنوان شاهد در محل حضور یافتند اذعان داشتند که این طور نبوده و در واقع شهرداری به کل منکر این قضیه شد و زیر بار این مسئولیت نرفت.
در ادامه به سراغ داوود شیرکوند، مدیرعامل انجمن نابینایان نگاه روشن شهرستان ورامین که عباس نوباغی، روشندل قاری قرآن و مداح اهل بیت(ع) عضو این انجمن نیز است رفتیم و از حال و روز وی جویا شدیم.
شیرکوند در ادامه با اشاره به اینکه عباس نوباغی هم قاری ممتاز شهرستان ورامین است و هم از مداحان اهل بیت‌(ع) این شهرستان است، گفت: صبح امروز برای حضور در جلسه هیئت مدیره شهرستان کرج برای پیگیری کسب و کار در حرکت بود که متأسفانه این اتفاق برای وی رخ داد.
جدال مرگ و زندگی قاری روشندل به خاطر غفلت شهرداری
وی با اشاره به اینکه نوباغی از قاریان ممتاز این شهرستان است گفت: نوباغی از فعالان انجمن نابینایان است و با مشکلات مختلفی چون اشتغال روبرو بود که در همین راستا قصد داشتیم به کرج برویم و پیگیر قضیه کسب و کار نابینایان این شهرستان شویم که ظاهرا قسمت نبود.
مدیرعامل انجمن نابینایان نگاه روشن شهرستان ورامین اظهار کرد: البته ناگفته نماند که ما قبل از این هم کلی پیگیر وضعیت جا و مکان نابینایان این شهرستان بودیم و وقتی از مسئولین شهرستان ورامین برای به نتیجه رسیدن این قضیه ناامید شدیم تصمیم گرفتیم راه دیگری را در پیش گیرم که متأسفانه این بار هم نشد.
شیرکوند بیان کرد: متأسفانه به علت شدت جراحات وارده به این قاری روشندل جوان، تمامی استخوان‌های دنده وی خرد شده و آسیب جدی به جمجه وی وارد شده و چون بیمارستان مفتح شهرستان نتوانست کاری از پیش ببرد، وی به بیمارستان لقمان منتقل شد.
مدیرعامل انجمن نابینایان نگاه روشن شهرستان ورامین در پایان از مردم خواست تا برای سلامتی این قاری روشندل و مداح جوان اهل‌بیت(ع) دعا کنند و از مسئولین شهرداری خواستار شد تا به این مشکل رسیدگی و منکر این قضیه نشود.

امیدوارم سلامتی کامل بهش برگرده و دیه خوبی هم بگیره تا پولدار بشه. من که دوست ندارم به مرگ طبیعی بمیرم یه جوری بشه که لااقل بعد مرگم یه سود و فایده ای برای وارث داشته باشم. خخخخخ. با آرزوی سلامتی جناب نوباغی و دیگر دوستان همنوع

سلام
به خودم و اون آقای مسدوم میگم:
نابینا باس بتمرگه توی خونش اصن پاشا بیرون نذاره. تا بلایی سرش نیاد اونی که میاد بیرون خونش گردن خودش الکی هم پیله نکنید به عزیزان فهیم و زحمت کش شهرداری…
اصلا این کادر باشعور شهرداری در سرار کشور سر و ته یک کرباسن اصفهان و ورامین نداره

درود. دیشب که عنوان این پست رو دیدم, فکر کردم خودت سقوط کردی خَخ. خدا رو شکر که خودت نیستی.
اون هم به امید خدا خوب میشه. شهرداری هم که کارش حرف نداره.
عجب بکُش بکُشی راه انداخته ها.
راااستی چیزی واس دانلود نداری. من همین حالا میخوام دانلود کنم.

سلام و درود بر داداش خوبم آقا کامبیز
خب من دیروز این خبر تلخ تأسف بار و رو در یکی از گروه های واتسآپی خوندم و خیلی ناراحت شدم
ببین برا این شهرداری ورامین واقعاً متأسفم که جون آدما این قد براشون کم ارزشه که اگه میان بخشی از یه پل عابر پیاده رو تخریب میکنند حداقل ایمِن سازی نمیکنند تا جان یک هم نوع عزیز ما این چنین به خطر بی افتد دور از جون اگر این دوست عزیزمان بمیرد آیا شهرداری این شهر جواب گو هست نه جانم کک شهرداری هم از این مسائل نمیگزد اصلاً مگه شهرداری شهرای مختلف به فکر ماها هم هست همین طور سر خود میاد برا خودش یه جایی رو حفر میکند پل عابر پیادهی رو تخریب میکند بدون این که آن را محافظ کند یا الائم هشدار دهنده قرار دهد
ببین در این قضیه شک نکن که شهرداری مقصر است و شهرداری تقصیر مسلم مرتکب شده ولی نمیدانم که آیا بشود از چنین نهاد گردن کلفتی شکایت کرد و حق و حقوقت رو گرفت یا نه
ببین یه نمونه میآورم در خصوص تقصیر شهرداری که اصلاً گوششان شنوا نیست
همان طور که میدانید در شهر ما شیراز مدرسه شوریده ی شیرازی در یکی از بد ترین و پر تردد ترین خیابانهای شیراز به نام کلبه ی سعدی قرار دارد حال یک نابینا اگر از این بر خیابان بخواهد برود آن طرف یا باید نرود یا اگر رفت باید خدا حافظ و پشت و پناهش باشد ببین ما کلی در زمان تحصیل خودم در زمانی که تلفیقی درس میخوندم و از مدرسه ی عادی که آن بر خیابان بود میخواستیم بیایم مدرسه شوریده کلی مشکل داشتیم هر چه با مسؤولان شهرداری حرف میزدیم که بابا یه پل عابر پیادهی چیزی تعبیه کنید اصلاً این گار داری با دیوار حرف میزنی
بعد آقایان برا ما دم از مناسب سازی میزنند که جز شعار چیزی نیست
به هر حال به امید این که این دوست خوب و عزیزمان لباس عافیت بر تن کند
ماها هم جز دعا کاری از دستمان بر نمیآید پس همه برا این دوست عزیزمان دعا میکنیم تا صحت و سلامتی حاصل کنند
روزت داش کامبیز خوش و خدا نگهدار

درود! پس عصای سفیدش کجا بوده؟… باباجون خودکشی از پل ناموفقیت به بار می آوره… فکر کنم خیلی مغرور بوده که از عصا استفاده نمیکرده… نکنه کمبینای شترمرغی بوده و از عصا نفرت داشته… واقعا کسی اون اطراف نبوده که بگه پل خرابه… فکر کنم کله داغ بوده و از زیر یا روی حسارهای ورود ممنوع عبور کرده که به همه نشون بدهد که خیلی با عرضه است… خوب برم نظر دوستان را بخونم و دوباره بیام…!

سلام کامی جان
هر دم از این باغ بری می رسد.
دو سه سال پیش آقا جواد همشهری خودمان در گودال شهرداری سغوت کرد و پاش شکست و چند ماه هم زمینگیر شد اما دریغ از یک شکایت و پیگیری حقوقی صنفی، و امروز در ورامین این اتفاق به شکل دیگری تکرار می شود. اگر به هر دلیل عاقلانه یا غیر عاقلانه مسئولیت مدنی شهرداری یا سازمانهای مشابه را در مورد چنین حوادثی نادیده بگیریم. باید پذیرفت که از ماست که بر ماست. بنابراین باید دوستان حقوق دان حقوق مدنی ما را در چنین حوادثی تا ریال آخر از چنین سازمانهای بی مسئولیتی بستانند.
یک خاطره
دوستی تعریف می کرد یک شب که در حال رانندگی بودن به دلیل افتادن ماشینم در یک دست انداز خانمم از ترس حالش بد شد که مجبور شدیم وی را به بیمارستان برسانیم. اما صبح روز بعد من با مراجعه به دادگستری شکایتی را علیه بی تدبیری شهرداری تصلیم دادگستری کردم و به خاطر به خطر انداختن سلامت خانمماز شهرداری درخاست قرامت کردم و پس از پیگیری های مسرانه به نتیجه هم رسیدم و دادگستری شهرداری را به پرداخت خسارت محکوم کرد.
باید چنین بود تا چنان باشیم.
شاد باش

باز هم ی نمره منفی به شهرداری . البته اگه بخواهیم به ناکارآمدان نمره منفی بدیم باید از بالا تا پایین نمره منفی بگیرن.
متاسفانه تک تک مردم ایران افرادی بی فرهنگ و بی خیال و سهل انگار شدن. اول به نفع شخصی خودشون فکر میکنن و نه نفع جماعت . و این شده که دود آتیشهایی که خودمون به پا کردیم به چشم خودمون هم میره . خدا عاقبت و آخرتمونو به خیر کنه .

سلام کامبیز! نمی دونم این هفته ها حالم چند درصد دیگه می تونه منفی تر بشه! موندم تحمل چند تا اتفاق دیگه رو دارم. نمی دونم ظرفیتم چه قدر دیگه جا داره که کش بیاد. به نظرم دیگه تهشه! کاش این پشت سر هم ها دیگه تموم بشه تا من تموم نشدم!

رنج بردن باعث فهمیدن می شود.
و ذهن را به تلاش برای شناختن وا می دارد.
تا این که قواعد زندگی و تلخی و سختی را می شناسد و به درک و شعور می رسد.

ولی وقتی به فهمیدن و درک رسیدی،
از آن به بعد دیگر خود فهمیدن باعث رنجت می شود.

دیگر هم از فهمیدن خودت رنج می بری،
هم رنج فهمیدن آنچه دیگران درک نمی کنند و نمی فهمند و نمی بینند، به جانت نیش می زند و آزارت می دهد.
ولی هر قدر در نادانی می شود درجا زد،
در فهمیدن نمی شود.

وقتی چشم هایت باز شد، دیگر نمی توانی آن را ببندی و خودت را به نفهمی بزنی.

از کتاب “دالان بهشت”
اثر “نازی صفوی”

سلام شرمنده اینقد حالم خرابه تازه این پست رو دیدم
یکی از کامنتا ناراحتم کرد بچها عباس عصا داشت اما روی پل دیگر عصا چیشه خدانشناسا باید اون غلطی ک بعد کردن بستنش باید قبلش میکردن خیلی پرو تکذیب میکنن اوووف عصابم خوردتر میشه فقط خدا کنه خوب بشه

ضمن آرزوی سلامتی و بهبودی برای این جوان عزیز هموطن، به اطلاع دوستان می‌رسانم که هم اکنون نیز در شهر اصفهان در ابتدای خیابان شهید خزایی موسوم به شش راه و دقیقا جنب ورزشگاه معروف گل نرگس یک پل عابر پیاده است که در حدود یک سال است که عرشه آن باز شده است ولی پله‌های آن بدون محافظ همچنان پابرجا است و خود من بارها و بارها از روی این پل عبور کرده‌ام، البته وقتی سالم بود. این پل نیز یک سال پیش به دلیل برخورد یک دستگاه تریلی و جا به جا شدن عرشه آن، از جا کنده شد.

دیدگاهتان را بنویسید