به شانه های سست باد،
سخت تکیه داده ام
و گریه های خویش را،
به باد هدیه داده ام!
پر از سکوت تلخم و
اسیر بغض خاطره
تمام خنده های خود،
به زیر پا نهاده ام!
میان این شب سیه،
به زیر ضربه های درد
شبیه مرده ای فقط،
به خاک غم فتاده ام!
خموش و سرد و ساکتم،
شبیه باغ یخزده
مسافری غریب و گنگ،
اسیر بهت جاده ام!
ز پشت خنجرم زدند
و خنده بر لبانم است
چقدر پیش دیو خصم،
صبورم و چه ساده ام!
۳۱ دیدگاه دربارهٔ «شبیه باغ یخزده!»
سلام
خیلی قشنگ بود مرسی
سلام عرفان. خواهش میکنم شاد باشی
درووود. فوق العاده بووووود. حااال کردم. بده بیاد در راه خدا. منتظر بعدیشم به شدت. نری ده سال دیگه بیایا. راااستی چه خبر از انیساگرام محله. نمیبینم در موردش حرفی بزنی. چی شده؟ مرسی از پست.
درود. تو لطف داری و عالی خوندیش. اینستا؟؟ اگر بخوان باشه که منم هستم خوب. اینم نقرت. برو بفروش باهاش من در آوردی درست کن!
سلام قشنگ بود ولی حیف کوتاه بود.
موفق باشید
سلام. شما قشنگ خوندیش! خخخ خوب من طولانی نوشتنم نمیاد که!
سلام فرزان جان.امیدوارم گریه و خندت همیشه از سر شوق باشه! و در شعر بعدیت با هم مسافر یه باغ بهاری و سر سبز باشیم همگی… شاد باشی
سلام ریحان جان. منم بهار و خنده و روزای خوش رو واسه همه دوستای خوبم میخوام. تو بخندی همه چی حل میشه، تو بخندی همه چی خوبه، بخند
سلام دوستم! می دونی؟ این واقعا قشنگ بود! اون قدر خوشم اومد که۱دفعه خوندن رضایتم رو نگرفت! خیلی دوست داشتمش! غزل! بهار میاد! زمانی که همه درخت های طلسم شده بفهمن زمستون با جادوی شب خوابشون رو طولانی کرده، زمانی که بیدار بشن، زمانی که آگاه بشن، بهار از حبس آزاد میشه و میاد! غزل به خدا خیلی بهش معتقدم و خیلی منتظرم! من دعا می کنم. تو هم دعا کن!
سلام پریسا. منم دعا میکنم، کاش بهار خودشو به خواب نزده باشه. ولی من که دو قدم مونده به بهار، اسیر سرمای زمستون شدم!
سلام عالی بود. اینجا برف میباره. داریم عکس میگیریم.
سلام. خوب منم برف دلم میخوااااد. چرا همیشه برفا اونطرف میاد خوب یکمم بفرستین اینطرف
سلام
عااالی بود
منتظر بعدیاشم
سلام. ممنونم از لطفت و حضورت!
سلام غزل
زیبا و لایک
دعا میکنم هیچوقت هیچ کس غم نبینه و اگه دید زود , خیلی زود , زودِ زود بهاری بشه
موفق و پیروز باشید
سلام آقا مهدی. ممنون از لطفتون. واقعا کاش، یه کاش از ته دل، کاش هیچکس غم نبینه
سلام
زیبا بود اما چرا اینقدر تلخ؟
امیدواریم بعدیها شااااد باشن
سلام روشنک عزیز! ببخش اگر تلخیش اذیتت کرد. امیدوارم همیشه شاد شاد شاد باشی و بمونی
سلام غزل مثل همیشه شعرت زیبا و دلنشین بود واقعا چه قدر سخته که ما تکیه گاه نداشته باشیم و از سرمای بیمهری و کم لطفی مردم این دور و زمون یخ بزنیم
کسانی که از پشت به ما خنجر میزنن هم کم نیستن تشکر موفق باشی.
سلام آقا وحید. سپاس از لطف همیشگی شما. ولی تمام این سختیا تموم میشه و خوشیها جاش میاد. شاد باشین و خندان
این شعر قشنگ من رو به یاد شعر زیبای اخوان ثالث انداخت که میگه
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت هوا بس ناجوان مردانه سرد است
اگر دست محبت سوی کس یازی به اکراه آورد دست از بغل بیرون که سرما سخت سوزان است
وای نه! این کجا و شعر اخوان کجا! ولی چه خوب که این شعر زیبا رو به ذهنتون آورده
سلام فرزان جونم
»»»»صبورم و چه ساده ام«««««
جدی درد ناک بود تلخ
راستی دو بیت اولش هم محشر ود
کلا که آفرین حقیقتا شاعری تو ……
شاااد شاااد شاااد باشی و بازم شاد شاد
سلام بانو گلی جونم. تو واقعا لطف داری و به چشمای تو قشنگ اومده متن پر از ایراد من. خودتم اینقدر شاد باشی که غیر قابل وصف باشه
سلام عالی بود.
فقط نمیدونم تو و پریسا چرا انقدر تلخ مینویسید.
والا یکم شاد بنویسید.
بازم ممنون و موفق باشید.
سلام. اول ممنونم از لطفت. نمیدونم شاید لحظه ی نوشتنش زیادی تلخ بودم. امیدوارم تلخیش به کام کسی سرایت نکنه. مرسی از حضورت
سلام و درود بر آبجی فرزااانه
خوبی آیا خوش میگذره یا نه
خب خعععععععلیییی عالی بود و منم خععععلی لذت بردم از خوندن این متن به هر حال مرسی زییییییییاااااد تا
شبت خوش و خدا نگهدار
سلام احمد. خوشحالم خوشت اومده. تو همیشه به من لطف داری. شاد باشی
سلام مجدد من پوزش میخوام شاید هم زیادی حساسم یه دفعه دیشب یادم اومد که مصرع دوم بیت اول شعر اخوان رو اینجا اشتباه نوشتم
خیلی رفتم تو فکر این صحیحه سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت که سرها در گریبان است
من نمیدونم چرا فکر میکردم هوا بس ناجوانمردانه سرد است هم توی این شعر هست خخخ
دیده بودم که دوستام وقتی هوا خیلی سرده اینجوری میگن من هم توی این شعر آوردمش
خخخ اشکال نداره پیش میاد!
سلام فرزانه.
لااااایک بر شعر قشنگت.
امیدوارم لحظاتی که می نویسی حالت شاد باشه و شاد بنویسی.
مرسی از پست خوبت.
شاد باشی.