خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شهر خبر معلولین. انتشار 32 خبر در شمارگان سی و دوم

با سلام و عرض ادب به همراهان و مشتاقان مجموعه شهر خبر معلولین.
در سی و دومین شمارگان این مجموعه در آخرین روز از دومین ماه فصل زمستان، 32 خبر تقدیم شما عزیزان می شود.

اخبار معلولین در سایر خبرگزاری ها

تعداد اخبار: 18 خبر

ایسنا، اصلاح قانون ایجاد صندوق حمایت از فرصتهای شغلی معلولان” در حال پیگیری

خانه ملت، گام موثر مجلس در کاهش تولد نوزادان معلول/ اجباری شدن مشاوره ژنتیک

روابط عمومی شهرداری تهران، کتابخانه نابینایان فرهنگسرای خاوران افتتاح شد

ایسنا، خدماتی که به معلولان ارائه می‌شود در آسیا بی‌نظیر است

فدراسیون نابینایان، اعلام نتایج مسابقات بین المللی شطرنج بازان نابینا در جام فردوسی

مهر، ۱۳۰ هزار دانش آموز معلول در کشور تحت حمایت هستند

روابط عمومی مؤسسه رعد، سفر بنیانگذار روش «اشتغال حمایت شده» به تهران

ایرنا، از هر هزار نوزاد سه نوزاد ناشنواست

تسنیم، عرضه قلم هوشمند به قیمت ۱۸ هزار تومان در نمایشگاه

باشگاه خبرنگاران جوان، اختصاص اعتبار برای خرید لوازم توانبخشی کم بینایان و نابینایان

قدس، نیاز به عزم ملی برای مناسب سازی معابر کشور

ایسنا، خودروی معلولان در کمین کلاهبرداران

مهر، افتتاح اولین آسانسور ویژه جانبازان، سالمندان و کم توانان در مترو

ایرنا، از یک میلیون و300 هزار معلول کشور، تنها340 هزار نفر مستمری می گیرند

انجمن نابینایان، بانک هایی که به سامانه خدمات بانکی نابینایان مجهز شده اند، +فایلهای آموزشی

فدراسیون نابینایان، شهید هرندی فاتح مسابقات لیگ دسته اول گلبال بانوان شد

فدراسیون نابینایان، مازندران فاتح مسابقات قهرمانی کشور پرس سینه نابینایان شد

فدراسیون نابینایان، بوشهر قهرمان مسابقات فوتسال نابینایان در گروه b2 و b3 شد 

اختصاصی ایران سپید

تعداد اخبار: 14 خبر

وقتی سقوط معلول دیده نمی شود

او هم شهروند همین شهر است با همه تفاوت های فردی، شاید بزرگ ترین تفاوت ‘من و او’ در برخی داشته ها و نداشته هایی است که هیچیک در آن دخیل نبوده ایم و تلخی داستان در آن حقوقی است که هر دو از آن برخورداریم با این تفاوت که حقوق من دیده می شود اما حقوق او نه.
چه تاسف بار است که صفحه مجازی را باز می کنی و می بینی در تمام شبکه های مجازی خبری منتشر شده با عنوان ‘سقوط نابینایی از پل هوایی’.
چندی پیش در خبرها آمده بود یکی از نابینایان ساکن درورامین، از پله های پل عابر پیاده ای که به دلیل اجرای عملیات احداث آبنمای میدان رازی در حال جابجایی بود سقوط کرد و مجروح شد.
در این حادثه این فرد از ناحیه دنده ها ، سر و دندان دچار شکستگی شده بود. در هنگام وقوع این حادثه هیچ گونه حصاری در مقابل پله های رها شده نصب نشده بود تا افراد نابینا نتوانند از آن عبور کنند.
این درحالی است که امروزه افراد دارای معلولیت در جوامع پیشرفته همسان با دیگر اقشار مردم از حقوق شهروندی خود برخوردار هستند.
به باور جامعه شناسان، بطور کلی حقوق شهروندی را می‌توان به مجموعه قواعد حاکم بر روابط اشخاص در جامعه‌ی شهری تعریف کرد.
اما حقوق شهروندی افراد دارای معلولیت در جامعه ما به گونه ای است که نه تنها آنان را از حق طبیعی خود محروم ساخته ایم بلکه خمودگی، تنهایی و انزوا را به زندگی آنان تزریق کرده ایم.
اما وضعیت آنقدرها هم سیاه نیست چراکه با رونمایی رئیس جمهور از منشور حقوق شهروندی ، بارقه امیدی در احقاق حقوق شهروندی افراد دارای معلولیت تابانده شده است.
رعایت نشدن حقوق شهروندی افراد دارای معلولیت و منشور حقوق شهروندی رئیس جمهور بهانه ای شد تا میزگردی با عنوان «حقوق شهروندی افراد دارای معلولیت» با حضور مصباح انصاری معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه ، جواد نوروزی رئیس ستاد حقوق شهروندی ، حسین نحوی نژاد معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی و زهرا علی اکبری عضو ستاد حقوق شهروندی در محل خبرگزاری جمهوری اسلامی برگزار شد.
**همه حرف می زنند، عمل نمی کنند
عضو ستاد حقوق شهروندی به عنوان یک شهروند دارای معلولیت در خصوص حقوقی که از آنها محروم شده است، می گوید: من خودم به عنوان فرد معلول شدید بینایی در بحث برابری فرصت ها با مشکلات زیادی روبرو هستم.
زهرا علی اکبری تصریح می کند: در بحث حقوق شهروندی، قوانین کم نیستند. ایران عضو کنوانسیون حمایت از حقوق معلولان می شود ، قوانین را امضا می کند اما در مرحله عمل ، نتیجه ای دیده نمی شود.
وی خاطرنشان می کند : این مسائل در بحث آموزش و اشتغال خیلی نمود پیدا می کند. مناسب سازی ها در اینکه بتواند یک فرد دارای معلولیت را از انزوای اجتماعی بیرون بکشد و به عرصه اجتماعی بیاورد، خیلی تاثیرگذار است.
**قانون داریم اما بدون ضمانت اجرایی
این دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران می گوید: برای قانون جامع حمایت از معلولان، ضمانت اجرایی دیده نشده است بطورمثال یکی از اصل های این قانون، دست دستگاه ها را باز گذاشته بود تا از حمایت معلولان سر باز زنند و قانون را رعایت نکنند.
علی اکبری اضافه می کند: یا اینکه در این قانون در بحث اشتغال ، این آزادی به دستگاه های دولتی داده شده تا به راحتی سهمیه 3 درصد مخصوص استخدام معلولان را زیر پا بگذارند.
وی خاطرنشان می کند: افراد دارای معلولیت با موانع فرهنگی زیادی در سطح جامعه روبرو هستند و فکر می کنم صدا و سیما آنگونه که باید و شاید کار خود را انجام نداده است، چون اگر انجام می داد ما تا این اندازه در حوزه فرهنگی به مشکل برنمی خوردیم .
**درس می خوانیم اما از کار خبری نیست
عضو ستاد حقوق شهروندی می گوید: هیچ سهمیه ای برای پذیرش افراد معلولیت در امر آموزش وجود ندارد، فرد معلول برابر با افراد عادی در دانشگاه درس می خواند و پله های موفقیت را یکی یکی طی می کند اما در مواجهه با اشتغال و زمانی که می خواهد از علمش استفاده کند، کسی او را به عنوان یک فرد توانمند نمی بیند.
علی اکبری تاکید می کند: انگ ناتوانی بطورعمیقی به پیشانی فرد معلول خورده و در بسیاری از موقعیت ها، دیگر امور این فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.
**در آزمون های تئوری شغلی پذیرفته و هنگام مصاحبه رد می شویم
علی اکبری که دبیر کانون نابینایان دانشگاه تهران هم هست ، می گوید: هنگام آزمون های تئوری شغلی ، خیلی راحت مانند افراد عادی امتحان می دهیم -سهمیه 3 درصد استخدامی هم داریم- اما هنگام مصاحبه رد می شویم که نمونه آن آموزش و پرورش است که طی چند سال اخیر خیلی موانع برای معلولان خصوصا نابینایان ایجاد کرده است.
وی با اشاره به اقدام وزیر قبلی آموزش و پرورش در اجرایی نکردن سهمیه اختصاصی معلولان در استخدام های خود ، می گوید: بطورمثال نابینای فوق لیسانس عربی دانشگاه تهران در آزمون استخدامی آموزش و پرورش پذیرفته می شود اما آموزش و پرورش استان خراسان می گوید نابینا نمی تواند معلم شود و گفته شده که نابینا فقط در مدرسه استثنایی و آن هم با مدرک روانشناسی کودکان استثنایی می تواند فعالیت کند.
این عضو ستاد حقوق شهروندی می کند: این به آن معناست که خود مدارس کودکان استثنایی را به رشته روانشناسی کودکان استثنایی محدود کردیم.
**سقوط مرگبار و ادامه روند بی توجهی به حقوق شهروندی معلولان
عضو ستاد حقوق شهروندی به سقوط یک نابینا از یک پل هوایی در هفته های اخیر اشاره می کند و می گوید: این نابینا هم اکنون در شرایط خوبی نیست؛ پیگیر موضوع که شدیم دیدیم شهرداری فقط خط زرد کشیده است اما اگر خط زرد را می دیدیم که دیگر نابینا نبودیم؛ اگر جای شهرداری بودم راه پل را می بستم تا نابینا نرود . نابینا از کجا می توانست بفهمد که پله پل را کنده اند و برده اند. موارد اینچنینی در جامعه ما کم نیست و متاسفانه تکرار می شود.
علی اکبری تصریح می کند: فکر می کردم بعد از سانحه سقوط یک نابینا در مترو، واقعا شهرداری یک فکر اساسی برای معلولان بکند اما متاسفانه هر سال یک اتفاقی که می افتد همه پیگیر می شوند اما خروجی آن را نمی بینیم . آن اتفاق می توانسته منجر به ایجاد شهر امن شود اما مهم ترین حقوق شهروندی معلولان اتفاق نیفتده است.
وی اضافه می کند: من به عنوان نابینا در مترو امنیت ندارم بارها لای در مترو گیر کرده ام. ترجیحا مجبورم از تاکسی و آژانس استفاده کنم. اگر بخواهم امنیت خود را تضمین کنم راه دیگری برای من معلول وجود ندارد که هزینه های سنگین تری برای زندگی ام خرج کنم که در توان معلول نیست ؛ مگر سازمان بهزیستی چقدر می تواند من نابینا را حمایت کند.

**حقوق شهروندی معلولان فقط به یک سازمان محدود نمی شود
عضو ستاد حقوق شهروندی می گوید: برای احقاق حقوق شهروندی یک معلول نباید همه چیز را به یک سازمان محدود کنیم ، تمام سیستم دولتی باید دست به دست هم بدهند که حق افراد رعایت شود.
علی اکبری می افزاید: افراد معلول بعد از مدتی که موانع را می بینند ناامید می شوند و خیلی از آنها به فکر مهاجرت به کشورهای دیگر می افتد.

**حتی دانشگاه ها هم به فکر حقوق معلولان نیستند
عضو ستاد حقوق شهروندی می گوید : دانشگاه ها حقوقی برای افراد دارای معلولیت قائل نیستند بطورمثال اکنون در دانشگاه تهران هیچ حقوقی برای یک فرد ویلچری تعریف نشده است. این فرد نه می تواند به طبقه دوم برود و نه اینکه می تواند از سرویس بهداشتی خوابگاه استفاده کند.
علی اکبری می افزاید : در برنامه ریزی های خود فرد معلول را نمی بینیم . خوابگاه ها بدون آسانسور ساخته میشوند بدون اینکه فکر کنند ممکن است یک فرد ویلچرنشین در دانشگاه پذیرفته شود .
وی خاطرنشان می کند: در قانون جامع حمایت از معلولان، آموزش آنان رایگان است اما این مساله فقط در مورد دانشگاه آزاد اسلامی رعایت می شود و دانشگاه پیام نور و شبانه رایگان نیستند.

**بارقه هایی برای تحقق حقوق شهروندی معلولان
رئیس ستاد حقوق شهروندی نیز در این میزگرد با اشاره به تشکیل اداره توانبخشی در وزارت بهداشت و انتصاب مشاور معلولان در شهرداری تهران می گوید: این اقدامات برای تحقق حقوق شهروندی معلولان خوب است اما جا دارد یک هماهنگی سازمانی و ساختاری بین این مجموعه ها اتفاق بیفتد.
جواد نوروزی در ادامه با رونمایی از منشور حقوق شهروندی از سوی رئیس جمهور در آذرماه جاری می گوید: این سند مورد توجه حقوقدانان ، جامعه علمی و آحاد جامعه قرار گرفت. حقوق شهروندی از مبانی و آموزه های اسلامی برخوردار هست.
وی می افزاید : خوشبختانه اقدام بسیار ارزشمند و مثبتی که در منشور حقوق شهروندی اتفاق افتاده، این است که برای اولین بار واژه توانخواه بصورت قانونمدار در این منشور آورده شده است.
**حق استفاده از امکانات درمانی و توانبخشی برای معلولان
رئیس ستاد حقوق شهروندی می گوید: طبق ماده پنج منشور حقوق شهروندی، حق توانخواهان و سالمندان نیازمند است که از امکانات درمانی و توانبخشی برای بهبودی یا توانمندشدن در جهت زندگی مستقل و مشارکت در جنبه های زندگی بهره مند شوند.
نوروزی می افزاید: براساس این منشور، شهروندان از حق زندگی شایسته و لوازم آن همچون آب بهداشتی، غذای مناسب، ارتقای سلامت ، بهداشت محیط ، درمان مناسب، دسترسی به دارو ، تجهیزات ، کالاها و خدمات پزشکی منطبق با معیارهای دانش روز و استانداردهای ملی ، شرایط زیست محیطی سالم و مطلوب به ادامه زندگی برخوردارند.
وی ادامه می دهد: همچنین طبق این منشور، معلولان باید به تناسب توانایی از فرصت و امکان تحصیل و کسب مهارت برخوردار باشند و معلولیت نباید موجب محرومیت از حق تحصیل دانش و مهارت های شغلی شود. نگاه منشور حقوق شهروندی به بحث حقوق معلولان بسیار مبارک است.

**حق شغل برای معلولان
رئیس ستاد حقوق شهروندی می گوید: برغم این باور غلط که افراد دارای معلولیت نمی توانند کار کنند، روح منشور حقوق شهروندی این را القا می کند که این افراد باید دارای شغل باشند.
به گفته نوروزی ، خوشبختانه اکنون یک سوم افراد دارای معلولیت توسط سازمانها به ویژه با تلاش بهزیستی دارای شغل هستند.

**منشور حقوق شهروندی باید به درستی اجرا شود
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه نیز در این میزگرد می گوید : سند حقوق شهروندی رونمایی شده، یک سند ملی است و علاوه براینکه این سند باید در بعد قوانین و مقررات هنجارسازی شود باید به این امر مهم توجه شود که این سند به یک رویه عرفی هم تبدیل شود . چون قوانین ومقررات زیادی مانند قانون حمایت از حقوق معلولان در کشور داریم که به درستی اجرا نمی شوند.
مصباح انصاری سند ملی حقوق شهروندی را با اعلامیه جهانی حقوق بشر مقایسه می کند و می گوید: اعلامیه جهانی حقوق بشر هیچوقت توسط کشورها مانند کنواسیون به امضا نرسید اما کشورها خود را ملزم به رعایت آن می دانند.

**دسترسی یکی از اصلی ترین حقوق معلولان
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: یکی از مفاد بسیار اساسی کنواسیون بین المللی حقوق افراد دارای معلولیت ، دسترسی است و الحاق به این کنواسیون در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسیده است و از آن جهت دستگاه ها مکلف به اجرای آن هستند.
انصاری می افزاید: دسترسی از مفاد خیلی مهم این کنواسیون است ؛ بحث دسترسی فقط دسترسی فیزیکی ، استانداردسازی یا مناسب سازی ها نیست . موضوع دسترسی به همه چیزهایی است که شهروندان دیگر به آنها دسترسی دارند که دسترسی به فضای مجازی، دسترسی به امکانات شهری، دسترسی به خدمات و دسترسی به بهداشت را مشمول می شود.
به گفته وی ، در مواد پنج و 11 منشور حقوق شهروندی اشارات جدی به موضوعاتی داریم که مستقیما با بحث دسترسی سر و کار دارد.

**آگاه سازی راهی به سوی جامعه دوستدار معلولیت
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: ماده هشت کنواسیون حقوق افراد دارای معلولیت از موادی است که از نظر اولویت بندی اقدام در سطح ملی کشورها باید به اجرای مواد آن اولویت خاص بدهند و آن مربوط به آگاه سازی است.
انصاری می افزاید: تا بحث آگاه سازی عمومی را بطور دقیق اجرا نکنیم نمی توانیم به یک جامعه دوستدار معلولیت دسترسی پیدا کنیم. یک جامعه دوستدار معلولیت وقتی حاصل می شود که آگاهی در سطح عموم نسبت به مساله معلولیت افزایش پیدا کند و الگوسازی در هنجارها و رفتارهای اجتماعی از طریق افزایش آگاهی رخ داده باشد بنابراین آگاه سازی موضوعی است که از اولویت زمانی برخوردار است.

**حق آموزش افراد دارای معلولیت
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: ماده 19 کنواسیون حقوق افراد دارای معلولیت، مساله زندگی مستقل و حضور و مشارکت آنان در جامعه را مورد تاکید قرار می دهد .
انصاری می افزاید: ماده 24 این کنوانسیون اختصاص به آموزش پیدا کرده و این آموزش ، مادام العمر هست نه آموزش در یک مقطع خاص . برای افراد دارای معلولیت ، آموزش یک موضوع مادام العمر تلقی می شود و منظور فقط آموزش آکادمیک و رسمی نیست.

**حق اشتغال افراد دارای معلولیت
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: ماده 27 این کنواسیون نیز به کار و استخدام و اشتغال و ماده 28 آن به زندگی و حمایت های اجتماعی که از وظایف دولت هاست برای توانمندسازی افراد دارای معلولیت اشاره کرده است که این مهم تضمین دسترسی به برنامه های اجتماعی است.
انصاری می افزاید: توانمندسازی موضوع مشترک همه مواد قانونی کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت است که در تمام ابعاد زنان و کودکان دارای معلولیت ، رهایی از بهره کشی و استثمار و خشونت و آزار ، آموزش، کار و استخدام باید مورد توجه قرار گیرد و براساس کنوانسیون این از وظایف دولت ها است.

**لزوم شکل گیری گفتمان ارتقای حقوق معلولان در جامعه
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه می گوید: مساله توانمندسازی نیاز به ابزار دارد نیاز به اختصاص بودجه دارد از طرف دیگر تا وقتی که گفتمان ارتقای و صیانت از حقوق افراد دارای معلولیت در جامعه شکل نگیرد در عمل فقط با هنجارسازی نمی توانیم به این توانمندسازی ها برسیم.
انصاری تاکید می کند: باید این گفتمان شکل بگیرد و ارتقا پیدا کند . جامعه دوستدار معلولیت وقتی ایجاد می شود ما بتوانیم از طریق افزایش آگاهی عمومی یعنی آگاه سازی به ایجاد و ارتقای گفتمان صیانت و حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت دست پیدا کنیم.

**ضرورت الگوسازی برای افراد دارای معلولیت
معاون اداره حقوق بشر وزارت امور خارجه با اشاره به تجارب کشورهای مختلف در چهار چوب گفتمان صیانت و حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت می گوید: یکی از روش هایی که الان برای بهتر اجرا شدن مفاد کنوانسیون و قوانین داخلی کشورها از آن استفاده می شود موضوع دو مرحله ای الگوسازی و عمل بهتر است یعنی که با استفاده از نمونه های خوب و نمونه های موفق ، الگوسازی و جریان سازی در سطح جوامع رخ دهد که این هم از وظایف دولت ها و نهادهای مدنی است.
انصاری می افزاید : وقتی که فرد دارای معلولیت و چالش بینایی داریم و او می تواند دکترای حرفه ای پی اچ دی بگیرد و یک طرح تحقیقاتی خوب را اجرا کند و در سطح ملی مدال بگیرد و کارش به عنوان یک نمونه ابداعی و خلاقانه در سطح کشور مورد توجه قرار بگیرد این نمونه را که این فرد چگونه از روی چالش ها و موانع توانسته عبور کند و به این موفقیت برسد باید تبدیل به الگو کنیم.
وی ادامه می دهد: در الگوسازی فقط موضوع معرفی و مدال نشان دادن نیست مساله ایجاد این باور در بین معلولین است که شما می توانید . شما هم می توانید مثل او باشید و از روی چالش ها عبور کنید.
وی خاطرنشان می کند: بسیاری از افراد موفق در جامعه معلولین از شهرستان ها و حتی از مناطق محروم برمی خیزند البته آنان اول مورد حمایت خانواده و مسئولان منطقه قرار گرفته اند اما موضوع اصلی و موتور محرکه آنان ، باور خودشان بوده است.
وی خاطرنشان می کند: این افراد این اراده را در خودشان ایجاد کرده اند که من نباید با این معلولیت خانه نشین شوم من باید مبارزه کنم تا به موفقیت برسم. تعداد نمونه های موفق در هر جامعه ای بالا برود می توان این انتظار را داشت که حقوق افراد جامعه دارای معلولیت مورد توجه بیشتری در آن جامعه قرار بگیرد و احتمال و شانس و ضریب بالایی هست که این در واقع موضوع توانمندسازی و مساله اجرای قوانین و مقررات با اجرای آنها بیشتر از سوی مسئولان مورد توجه قرار بگیرد.
انصاری می گوید: این موضوعی است که از دو طریق طریق دستگاه های دولتی به سمت جامعه مدنی و همچنین موضوع انگیزه بخشی و مورد توجه قرار دادن جامعه مدنی، اجرا می شود.
وی خاطرنشان می کند: در بحث الگوسازی و استفاده از الگوهای موفق، معرفی صحیح آن به جامعه باید هم در سطح ملی اتفاق بیفتد و هم استانی و هم شهرستانی و نباید اینطور باشد که الگوها را الگوی ملی ببینیم و به آنها بها بدهیم ما باید در سطح شهرستان ها ، الگوهای موفق داشته باشیم و آنها را در سطح اجتماع های خودشان مسئول انگیزه بخشی و توانمندسازی جامعه معلولان قرار دهیم.

**دولت دغدغه رفع تبعیض بین شهروندان را دارد
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور نیز در این میزگرد می گوید: منشور حقوق شهروندی رئیس جمهور نشان می دهد دولت دغدغه این را دارد که در کنار روندهای توسعه ای و ارتقای شاخص ها و بهبود وضعیت اقتصادی و صنعتی و کشاورزی کشور، شرایطی فراهم کند که افراد احساس کنند در آن جامعه حقوقشان تضییع نشده و تبعیض وجود ندارد.
حسین نحوی نژاد می افزاید: دبیرخانه دائمی کنگره حقوق شهروندی نیز به همت وزارت کشور و بخش غیردولتی ایجاد شده و گام های اساسی در جهت گسترش ادبیات حقوق معلولان در کشور برداشته شده است.

**سهل و ممتنع بودن حقوق شهروندی افراد دارای معلولیت
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: در زمینه مسائل حقوق شهروندی با یک مساله سهل و ممتنع روبرو هستیم از یک سو با توجه به شرایط حاکم بر کشور و ارتباط بین حکومت و مردم، همه می توانند در این زمینه صحبت کنند اما در مقام عمل مشکل داریم یعنی آنجایی که باید این باور ذهنی برای همه افراد جامعه -نه فقط حکومت- ایجاد شود که کرامت انسانی افراد دارای معلول باید حفظ شود.
نحوی نژاد می افزاید: باید برای احقاق حقوق شهروندی افراد دارای معلولیت ، سرمایه گذاری شود و نه فقط سرمایه گذاری مالی بلکه سرمایه گذاری عاطفی هم صورت گیرد.

**رعایت نکردن حقوق شهروندی معلولیت می آورد
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: افرادی در جامعه هستند که به لحاظ جسمی یا به لحاظ روانی یا ساختارهای ذهنی دچار نقص هستند اما اینکه این نقص تبدیل به ناتوانی یا معلولیت شود یا نشود بستگی به رعایت حقوق شهروندی آنان دارد.
نحوی نژاد تاکید می کند : الزاما هرکسی که دارای نقص هست نباید دچار معلولیت و ناتوانی و دور شدن از چرخه اقتصاد و اجتماع شود اما متاسفانه این اتفاق می افتد چون علت نقص های ایجاد شده در افراد را نادیده می گیریم و موازینی را رعایت نمی کنیم.
وی معتقد است که وقتی نقص ایجاد شد از روز اول با یک مداخله بهنگام تلاش نمی کنیم که این آسیب را به حداقل برسانیم تا فرد بتواند نقش اجتماعی خودش را در جامعه کسب کند.

**چرا معلولان در شهر دیده نمی شوند؟
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در پاسخ به سئوال خبرنگار ایرنا که چرا افراد دارای معلولیت در شهر دیده نمی شوند ، می گوید: دیده نمی شوند چون اصولا فرهنگ ما فرهنگ پاک کردن صورت مساله است و ما به جای اینکه سعی کنیم که نیازهای واقعی جامعه را بشناسیم و به آنها جواب بدهیم تلاش زیادی داریم که صورت مساله را پاک کنیم . به همین خاطر است که معلولین در گوشه انزوا قرار می گیرند.
نحوی نژاد با اشاره به پلاک خودروی معلولان می گوید: ممکن است تا پنج سال پیش این پلاک ها نبوده اما اکنون در خیابان از هر 10 خودرو یکی از آنها پلاک معلولان دارد. این حرکتی بوده که معلولان را به عرصه کشانده است. یا از زمانی که بحث سهمیه های استخدامی معلولان مطرح شده بصورت موردی افراد دارای معلولیت را در اداره ها نیز می بینیم.
وی تصریح می کند: پس اینکه معلول در جامعه نیست به معنای عدم وجود معلول نیست بلکه به آن معنا است که عرصه جامعه آماده پذیرش معلول نیست. هنگامیکه دانشگاهی کلاس های درس خودش را در طبقات سوم به بالا برگزار می کند و آسانسور و بالابر هم ندارد قطعا یک فرد ویلچرنشین بعد از یک ماه خسته می شود و دیگر درس را رها می کند و دنبال آن کار نیست.
وی اضافه می کند: همچنین اگر در نظام امتحانات ما شرایط شرکت افراد نابینا و ناشنوا و جسمی و حرکتی، فراهم نشود ، تعداد شرکت کنندگان معلول کاهش می یابد و این یک اثر مستقیم در مشارکت آنها دارد.
نحوی نژاد با تاکید بر لزوم فراهم شدن شرایط اماکن فرهنگی، ورزشی، تفریحی، مذهبی، اجتماعی و اداری برای پذیرش افراد دارای معلولیت، می گوید: یک فرد سالمند مبتلا به عارضه پروستات ، تقریبا هر نیم ساعت نیاز به استفاده از سرویس بهداشتی دارد اما هنگامیکه در یک خیابان بزرگ اصلا یک سرویس بهداشتی عمومی وجود ندارد قاعدتا فرد تلاش می کند تردد خود را در جامعه کم کند و وقتی تردد خود را کم کرد مشارکتش در اجتماع کمتر می شود.

**حقوق افراد دارای معلولیت کدام ها هستند؟
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: اولین حقی که افراد دارای معلولیت دارند و جامعه باید این حق را برای آنان تامین کند، پیشگیری است یعنی باید علت هایی که مردم را معلول می کند بشناسیم .
نحوی نژاد می افزاید: ازدواج فامیلی، نبود مراقبت های دوران بارداری، عفونت های زمان بارداری ، سوء تغذیه مادران، مصرف خودسرانه داروها ، زایمان های مشکل و غیربهداشتی ، سوء تغذیه یا عفونت های دوران کودکی ، تصادفات رانندگی و حوادث حین کار از عوامل معلول کننده ای هستند که باید آنها را به موقع شناسایی کنیم.
وی می افزاید: حق دیگر برای افراد دارای معلولیت، مداخلات بهنگام است ، یعنی ما باید در زمانی که این آسیب ها رخ داد با غربالگری و شناخت بموقع آسیب ، ورود جدی و بموقع داشته باشیم.
وی ادامه می دهد: چه بسا اگر بتوانیم عارضه ناشنوایی یا اوتیسم را در کودکان به موقع شناسایی کنیم از معلولیت جلوگیری شود.

**افراد دارای معلولیت باید در خانه بمانند
معاون امور توانبخشی بهزیستی می گوید: حق معلولین و سالمندان این است که در کانون خانواده بمانند. جامعه ای که شرایط را به سمتی رقم می زند که این افراد از خانواده جدا شوند قطعا در جهت تضییع حقوق آنان حرکت می کند.
نحوی نژاد تاکید می کند: باید با برنامه ها و حمایت های دولت و فرهنگسازی بین مردم، شرایطی ایجاد کنیم که نگهداری و اقامت معلولان و سالمندان حتی از نوع شدید در خانواده ها تسهیل شود.

**شرایط ویژه درمانی حق افراد دارای معلولیت است
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: مساله بعدی در مورد حقوق افراد دارای معلولیت این است که در حوزه بهداشت و درمان از شرایط ویژه برخوردار باشند.
نحوی نژاد می افزاید: متاسفانه الان یک اتفاق خیلی بد که دارد پیش می آید این است که در نظام تحول سلامت برای همه مردم شرایطی داریم که از درمان بتوانند استفاده کنند. اما خیلی از بیمارستان ها – البته در هماهنگی مقامات بالا نیست- وقتی معلول را می بینند می گویند برو بهزیستی پول بیاور تا تو را درمان کنیم خب این نشان می دهد که فرهنگ نگاه به فرد دارای معلولیت حتی در بین فرهیختگان و تحصیل کردگان جامعه ما چقدر پایین است.
وی تاکید می کند: بیمه ها باید جوابگوی نیازهای بهداشتی و درمانی معلولان باشد ، داشتن بیمه های درمانی و تکمیلی جزو حقوق معلولان است.

**حق بیمه اجتماعی برای معلولان
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور می گوید: بیمه اجتماعی حق معلول است به آن معنا که خانواده ای که فرزند معلول دارند نباید نگرانی داشته باشد که به اصطلاح اگر سرشان را زمین گذاشتند چه کسی باید از این بچه معلول نگهداری کند.
نحوی نژاد می افزاید: بیمه های اجتماعی باید در این عرصه ورود پیدا کنند. بیمه های مراقبتی باید داشته باشیم.
وی خاطرنشان می کند: اکنون متاسفانه نگهداری معلولان و سالمندان منوط به نهادهای رفاهی و خانواده است یعنی من یا باید پول بدهم که اصطلاحا از پدرم نگهداری کنند یا کمیته امداد یا بهزیستی این کار را بکند درحالیکه باید بیمه مراقبتی در کشور وجود داشته باشد که افراد در زمانی که سالم و جوان هستند مطمئن باشند که در زمان ناتوانی و پیری از مراقبت هایی برخوردار خواهند شد که اگر خانواده آنها را در نظر نگیرد این مشکل آنان حل شود.

**فقط بخش کمی از معلول آزاری دیده می شود
معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور تصریح می کند: در زمینه حقوق افراد دارای معلولیت باید به عوامل پیشگیری کننده از معلول آزاری و سالمندآزاری نیز توجه کرد؛ متاسفانه معلول آزاری و سالمند آزاری مانند قله کوه یخ است که فقط نوک آن دیده می شود و خیلی از این مسائل در جامعه تابو است.
نحوی نژاد می افزاید: معلول آزاری و سالمند آزاری به معنای کتک کاری نیست ؛ بی توجهی به بهداشت سالمند و معلول، محروم کردن او از حقوق قانونی، توجه نکردن ، مکالمه نکردن ، نادیده انگاری و رسیدگی نکردن به حوائج او از اشکال معلول آزاری و سالمند آزاری به شمار می روند.
وی خاطرنشان می کند: این آزارها باید شناسایی شوند.

**مناسب سازی معابر و اشتغال مولد جزو حقوق معلول است
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی می گوید: مناسب سازی معابر و خیابان ها و اماکن عمومی و حتی خانه ها جزو حقوق افراد معلول و سالمند است.
نحوی نژاد می افزاید: اگر می خواهیم کرامت افراد دارای معلولیت حفظ شود حتما باید در جهت اشتغال آنان حرکت کنیم یعنی حتی اگر فرد درآمد ناچیزی دارد بهتر از آن است که پول کلانی را بلاعوض به او بدهیم چون قطعا کرامت و منزلتش با یک اشتغال سالم و با حس مفید بودن در جامعه تامین خواهد شد.
وی یادآور می شود: همه این عوامل گفته شده در یک کنار گذاشته می شود و عوامل فرهنگی در یک سو، رسانه ها به ویژه صدا سیما ، مهدکودک ها، دبستان ها و دبیرستان ها در حوزه معلول دوستی و سالمند دوستی می توانند کارهای گسترده ای انجام دهند.
به هرحال هم اکنون یک میلیون و 300 هزار فرد دارای معلولیت تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند که با احتساب افرادی که در مقطعی از زمان ناتوان شده یا به سن سالمندی می رسند ، حرکت در جهت احقاق حقوق شهروندی معلولان ، حرکتی بسیار مهم و قابل تامل تلقی می شود.

 

برگزاری اولین همایش مناسبسازی شهری برای معلولان

دوشنبه بیست و پنجم بهمنماه، همایش ملی مناسبسازی شهری برای معلولان و سالمندان با حضور علی ربیعی، وزیر کار، چمران رئیس شورای شهر تهران، تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رئیس سازمان بهزیستی، معاون وزیر راه و تعدادی از معلولان در تالار آدینه برگزار شد. وزیر تعاون در آغاز این همایش یک روزه گفت: «معلولان نه تنها به لحاظ حرکت فیزیکی با مشکل مواجهند که آرامش روانی آنها در جامعه نیز کم است. وی در ادامه با تاکید بر اینکه جامعه ایرانی رو به سالمندی است، بیان کرد: با جمعیت سالمندی روبرو هستیم که مدت زیادی را با استرس و کار نامناسب گذرانده است و این شرایط سالمندهای جامعه ما را به نوعی معلولیت ناخواسته نزدیک خواهد کرد. وزیر تعاون همچنین با بیان اینکه باید مسأله مناسبسازی را بر الزمات حقوقی خود لحاظ کنیم خاطرنشان کرد: امروز مناسبسازی را امری تحمیلی و هزینه ای اضافی میدانند و باید به این موضوع توجه کنیم که در سازوکارها چقدر از فضای شهری را به تاراج می گذاریم؟ اگر به برجهایی که در کوچه های سه متری ایجاد شده اند توجه کنیم این سؤال پیش میآید که اگر حادثه ای بروز کند چه اتفاقی در این معابر خواهد افتاد؟ همانطور که به قول یکی از دوستانم پلاسکو فرو نریخت پلاسکو برخاست، لذا باید با جدیت بیشتری در الزامات ساخت و ساز و اصلاح وضع موجود اقدام کنیم. این مقام مسئول در ادامه با بیان اینکه باید شرایط طوری باشد که معلول بدون احساس خطر در معابر تردد کند، افزود: باید مسئله عبور بیخطر را بیشتر دنبال کنیم و برای تسهیل تردد در اماکن عمومی اقدامات بیشتری انجام دهیم هر چند که این موضوع در برخی از اماکن عمومی در حال شکلگیری است. وی در پایان خاطرنشان کرد: چه خوب است که هر روز از خود سؤال کنیم که برای زندگی بهتر دیگران چه کرده ایم؟» ابراهیم کاظمی مومن سرائی، رئیس دبیرخانه ستاد هماهنگی و پیگیری مناسبسازی کشور در نخستین همایش ملی مناسب سازی اماکن و معابر در گفتگو با ایران سپید درخصوص برگزاری این همایش گفت:«بر اساس مصوبه ستاد هماهنگی و پیگیری مناسب سازی کشور مقرر شد که در راستای حساس سازی، همگرایی ملی، آموزش و اطلاعرسانی همایش ملی مناسبسازی با حضور مسئولان امر مرتبط دراین حوزه برگزار شود. در این همایش یک روزه معاونین امور استانی استانداریهای سراسر کشور، مدیران کل دفاتر فنی، معاونین توانبخشی کل کشور، مدیران ارشد بنیاد شهید و امور ایثارگران، رئیس شورای شهر تهران، شهرداران و جمعی از مسئولان در این همایش شرکت کردند. وی افزود: حضور این جمع و افراد مرتبط با حوزه مناسبسازی در این همایش بسیار کمنظیر است. ما به دنبال ایجاد فضای صحیح و مناسب در حوزه مناسبسازی هستیم و همچنین رسیدن به شعار شهر دسترس پذیر برای همه اقشار. یکی از مطالب مهمی که باید به آن دست یافت رسیدن به جواب این سوال است که اصلاً مناسب سازی چیست؟ بیشتر افراد وقتی بحث مناسبسازی میشود فکر میکند اگر یک سرویس فرنگی نصب شود یا رمپی جلوی در ساختمان باشد این به معنی مناسب شدن فضای شهری و اماکن برای افراد سالمند معلولان، جانبازان است. کاظمی مؤمن سرایی ادامه داد: این در حالی است که به معنای واقعی کلمه مناسبسازی چیز دیگری است. مناسبسازی در همه حوزه ها اعم از فناوری، رنگها، معابر، اماکن و تمام فضاهای شهری وجود دارد. وی در پاسخ به سوال خبرنگار ایران سپید مبنی بر حضور پیمانکاران  در این همایش گفت: در این مرحله ما شهرداران و رؤسای شورای شهر را دعوت کردیم اگر شهرداری توجیه شود به طور حتم از پیمانکاران آگاه به مسائل مناسبسازی و آموزش دیده استفاده میکنند.» ادامه دارد…

 

چرا پای مناسب سازی در گل است؟

سهیل معینی در ستون سخن هفته شنبه سی بهمن ایران سپید نوشت: هفته گذشته شاهد برگزاری همایش مناسب سازی در مجتمع آدینه تهران و با میزبانی سازمان بهزیستی بودیم. وزیر آمد، نماینده مجلس آمد، رئیس شورای شهر تهران آمد، مسئولینی در رده های مختلف آمدند و همگی بر ضرورت امر مناسب سازی در کشور، این که مناسب سازی حق مسلم افراد معلول است و نیز این واقعیت که مناسب سازی خوب پیش نرفته است، تأکید کردند.

 

حاصل کار چه؟ این که مناسب سازی حق مسلم افراد معلول است و یا این که این امر چنان که باید و شاید پیش نرفته است واقعیت هایی مسلم بودند، واقعیت هایی که شأن بیان شان اعلام آن ها از زبان شهروندان معلول است و نه از زبان مسئولین. مسئولان باید در این همایش ها بیایند و گزارش کار دهند، چه کار کرده اند و چه کارهایی نکرده اند و چرا نکرده اند؟ نه این که بیایند و بیان درد کنند. متأسفانه همایش هایی از این دست فقط بهانه هایی شده اند برای آن که بگوییم اگر در مناسب سازی کار چندان نکرده ایم حداقل همایشش را که می توانیم برگزار کنیم و اسمش را بگذاریم فرهنگ سازی. از سوی دیگر خود معلولین برای پیشبرد امر مناسب سازی چه کرده اند؟

هفته پیش به بزرگ ترین واحد دانشگاه آزاد کشور رفته بودم و دیدم ساختمان های دو دانشکده اصلی این مجتمع با خرابی آسانسور مواجه هستند و آن طور که می گفتند این خرابی 4 ماه است ادامه دارد جالب آن که در این دانشکده ها معلولان بسیاری درس می خواندند به راستی چرا این گروه جمع نشده اند و برای انعکاس مشکل دسترسی شان به رئیس دانشکده یا دانشگاه مراجعه نکرده اند؟ آیا خودمان نباید کاری انجام دهیم؟

مناسبسازی حق ماست و ما نیز باید مطالبه گر آن باشیم نه نظاره گر آن.

 

برایم مُهر بیاورید! نمازم قضا شده

از شنبه نهم بهمن ماه که عباس نوباغی از پل عابر پیاده در ورامین سقوط کرد، دو هفته ای گذشته. او در این دو هفته دردهای فراوانی را تحمل کرد و ما سعی کردیم در این مدت، چه با دعاهایمان، چه با جویا شدن احوالش، همراهش باشیم. روز گذشته طی تماس با برادرش، وی از بهبود حال او خبر داد و گفت که پس از دو هفته لوله های تنفسی از دهانش خارج شده است و توانسته سخن بگوید. به گفته برادرش، عباس اولین کلامش را این گونه آغاز کرده: “مهرم را بیاورید! نمازم قضا شده”. ابو الفضل همچنین به ما گفت وضعیت عفونت ریوی عباس بهتر شده و منتظر بررسیهای پزشکی برای مشخص شدن نیاز عمل جراحی بر روی مهره های پشت او هستیم. در ادامه روند پیگیری این ماجرا، با سید رضا احمدی، رئیس شورای شهر ورامین به گفتگو نشستیم. احمدی از وقوع این حادثه اظهار تأسف کرد و گفت: ما پیگیر موضوع علت سقوط این نابینای عزیز و برخورد با مقصران حادثه هستیم. همچنین نظارت بر پرداخت هزینه های درمانی وی توسط شهرداری داریم تا خدایی نکرده کم کاری صورت نگیرد. در مورد بحث تضمین شغل وی پس از بهبودی نیز باید بگویم روند ایجاد شغل ایشان و یکی دیگر از نابینایان ورامین قبل از وقوع این حادثه در دست پیگیری بود و در حال حاضر هم تمام تلاشمان را برای ایجاد شغل ایشان خواهیم کرد. رئیس شورای شهر ورامین در پاسخ به این سؤال که آیا شورای شهر تمهیداتی برای مناسب سازی دارد یا نه؟ گفت: شورای شهر قصد دارد از فردی نابینا برای عضویت در شورای شهر ورامین جهت مشاوره و اطلاع از خواسته های نابینایان ساکن ورامین دعوت کند. ما همچنین در ساخت سازمان جدید شورای شهر ورامین نیز تمام اصول و استانداردهای مناسب سازی را در نظر گرفتیم و پیگیر رعایت مناسب سازی توسط شهرداری ورامین خواهیم بود. ایران سپید امیدوار است عباس هرچه زودتر سلامت کامل را بدست آورد.

 

از شش نقطه ی جهان. حکایت نیم قرن عاشقی معلم با شاگردان نابینا

تاریخ آموزش و پرورش ویژه نابینایان در کشورهای پیشرفته را که ورق میزنی، به روشنی در مییابی که جایگاهی که آنها امروز به آن دست یافته اند، نه به دنبال شکوفایی اقتصادی آن کشورها اتفاق افتاده و نه مائده ای آسمانی بوده که از روز ازل در مقابلشان گسترده باشد. این جایگاه، فقط در اثر تلاش شبانه روزی متولیان این حوزه و نگاه عاشقانه شان به خدمت در این عرصه به دست آمده است. برای اثبات ادعای بالا، نمونه کم نداریم. «Martha Louise Morrow»، یکی از همان آدمهایی است که در روزگاری که در جامعه آمریکا، صرف نابینا بودن با فنا و بدبختی مترادف بود، به سراغ کسانی رفت که وضعیتشان به مراتب از نابینایان معمولی، چند پله هم بدتر بود. شاید برای کسانی که در عصر حاضر زندگی میکنند عجیب باشد که تا همین صد سال پیش، در آمریکا برخی از نابینایان به دلیل رنگ پوستشان به طور رسمی از هر نوع آموزشی محروم میماندند. مارتا اما در همان سالها به سراغ این گروه از نابینایان رفت. اواسط دهه بیست قرن پیش بود که یکی از مراکز آموزشی در ایالت میسیسیپی تصمیم گرفت بخشی از مرکز آموزشیش را به نابینایان رنگین پوست اختصاص دهد. ده نابینای سیاهپوست، شامل پنج پسر و پنج دختر را ثبت نام کرد و در ۱۹۲۹، مارتای جوان را برای آموزش آنها استخدام کرد. مارتا اما فقط آموزگارِ این ده نابینا نبود. او بیست و چهار ساعت شبانه روز و هفت روز هفته را با این کودکان و نوجوانان میگذراند و افزون بر آموزش، به امور روزمره ای مثل خورد و خوراک و مسائل بهداشتی نابینایان هم میپرداخت. مارتا علاوه بر دروس معمول، آموزش انجام کارهای روزمره و مهارتهایی نظیر حصیربافی و کارهایی از این دست را هم به عهده داشت. از کلاس اول تا هشتم، مارتا تنها معلم این کودکان در همه مقاطع و تمامی دروس محسوب میشد. او در ساعات مدرسه به تدریس برای نابینایان مشغول بود و بعد از آن هم درست مثل یک مادر هر آنچه را که آنها برای داشتن زندگی بهتر لازم داشتند، به آنها میآموخت.

از کلاس هشتم به بعد، نابینایان چهار سال باقیمانده با بقیه نوجوانان مشغول درس میشدند، اما بعد از آن که مدیر مدرسه فهمیده بود مارتا دستی در موسیقی دارد، از او خواسته بود یک گروه موسیقی متشکل از شاگردان نابینا تربیت کند تا در کنسرتهای خیریه ای که با هنرنمایی دانشآموزان مدرسه برگزار میشد، به اجرای برنامه بپردازند. از میان شاگردان مارتا در این حوزه، بودند کسانی که شاکله اصلی گروه پنج نفره ای از نابینایان را به وجود آوردند که آوازه اجراهایشان در همه آمریکا پیچید. مارتا در آموزش، شیوه مدرنی را پیش میگرفت. در این شیوه او سعی میکرد همه آموزشها را بیرون از دیوارهای مدرسه و در دل جامعه به کودکان نابینا بدهد. سر انجام مارتا بعد از ۵۶ سال خدمت به جامعه نابینایان در ۱۹۸۵ درگذشت.

 

فناوری های امیدبخش. با NVDA هواشناس شوید

ماجرای افزونه های NVDA هر روز ابعاد تازه ای به خود میگیرد. به لطف متنباز بودنِ برنامه، هر روز توسعه دهنده هایی پیدا میشوند که ایده خلاقانه ای رو میکنند و افزونه ای تازه و به درد بخور به جمع افزونه های صفحه خوانِ محبوبِ این روزهای ما اضافه میکنند. از عمر افزونه «Weather Plus»، حالا درست سه ماه میگذرد و بر خلاف افزونه هایی که از سرویسهای اینترنتی استفاده میکنند و آدم انتظار دارد هر لحظه به دلیل تغییری که در ارائه دهنده های سرویسها ایجاد میشود، از کار بیفتند، این افزونه همچنان قرص و محکم سر کارش ایستاده است و وضعیت آب و هوای مناطق دلخواه کاربران NVDA را به آنها گزارش میدهد.

برای استفاده از «Weather Plus»، کافی است به صفحه افزونه های NVDA به آدرس Addons.NVDA-project.org مراجعه کنید و با زدن حرف H، گزینه مربوطه را پیدا کنید. بعد از نصب، لازم است تنظیماتی بر روی افزونه انجام دهید تا اطلاعات هواشناسی شهر مورد نظرتان برای شما خوانده شود. برای دریافت این تنظیمات باید از منو NVDA وارد قسمت تنظیمات شده و گزینه «Weather Plus Settings» را انتخاب کنید. با باز کردن گزینه، از شما خواسته میشود تا نام شهر مورد نظرتان را به صورت لاتین در کادر مربوطه وارد کنید. بعد از نوشتن نام شهر، باید کلید tab را بزنید تا گزینه test را پیدا کنید. با زدن کلید enter بر روی test، افزونه به دنبال شهری که وارد کرده اید میگردد و به محض پیدا کردنش، صحت نامی را که وارد کردید به شما اعلام میکند. به حرکتتان با tab که ادامه دهید، گزینه های دیگری را مشاهده خواهید کرد که به شما امکان میدهند مشخص کنید چه اطلاعاتی به چه شکل در اختیار شما قرار گیرد. به طور مثال، میتوانید مشخص کنید که دمای هوا را در قالب سلسیوس گزارش دهد یا فارنهایت یا مثلاً سرعت و جهت باد هم اعلام شود یا نه. همه این تنظیمات که انجام شود، افزونه آماده استفاده میشود و شما میتوانید با ترکیبهایی که در این افزونه در نظر گرفته شده، اطلاعات مورد نیازتان را از آن دریافت کنید. به عنوان نمونه، میتوانید با فشردن کلیدهای insert و حرف «w»، با توجه به تنظیماتی که انجام داده اید، اطلاعات هواشناسی را دریافت کنید. مثلاً اگر از افزونه خواسته باشید که همه چیز را گزارش دهد، با زدن این ترکیب، اطلاعاتی نظیر دما، میزان رطوبت، فشار، جهت و سرعت باد به ثانیه و ساعت، میزان تراکم ابرها و افق دید برای شما خوانده میشود یا کلیدهای insert و shift و حرف «w»، پیشبینی ۲۴ ساعت آینده را در اختیارتان میگذارد که البته این پیشبینی تا ۹ روز هم قابل افزایش خواهد بود. با «CTRL+Shift+w» هم این امکان را دارید که مشخص کنید دما در مقیاس سلسیوس، کلوین یا فارنهایت اعلام شود. میتوانید این افزونه را که «Adriano Barbieri» طراحی کرده، از نشانی Addons.NVDA-Project.org، دانلود و نصب کنید.

 

چه چیز حق ماست؟ چه چیز حق ما نیست؟

سهیل معینی در ستون سخن هفته شنبه 23 بهمن ایران سپید نوشت: یکی از مباحث رایج در جامعه نابینایان، چه آگاهانه و چه عمدتاً ناآگاهانه، بحث در خصوص این پرسش است که چه چیز حق نابینایان است؛ در این مباحث عمدتاً از مصادیق این امر که چه چیزهایی مصداق حقوق نابینایان نیست صحبت نمیشود. بیشتر سخن از این است که چه چیزهایی مصداق حقوق نابینایان است. وقتی از حقوق نابینایان صحبت میکنیم، در پس ذهنمان این فرض نهفته است که فرد با نابینا شدن دارای حقوقی میشود که وقتی نابینا نبود یا اگر نابینا بود دارای این حقوق نبود. در حالی که در عالم واقع بحث معکوس است؛ یعنی فرد با نابینا شدن، عملاً در معرض محرومیت از حقوقی قرار میگیرد. این حقوق چه چیزهایی را شامل میشوند؟ به یک عبارت کلی افراد نابینا دارای همان حقوقی هستند که همه مردم، مثلاً حق تحصیل، اشتغال، مسکن، درمان و امکانات رفاهی. اما در بیشتر موارد مصادیق حقوق نابینایان آن مواردی است که در عمل نابینایان از حقوق عمومی خود محرومند؛ مثلاً به علت عدم مناسب سازی شهر، نابینایان از حق تردد ایمن در شهر محروم میشوند. پس در واقع مناسب سازی شهر نه حق جدید، بلکه وسیله اصلی تحقق حق عمومی شهروند نابینا برای تردد ایمن است. صرف نظر از این گفتگوی نظری، مشکل آنجا است که برخی از نابینایان حقوقی را طلب میکنند که در واقع وجود خارجی ندارد. مثلاً گروهی از عزیزان نابینا خواهان کاهش ساعات کار روزانه خود هستند و حتی خواهان درج این حق در قوانین حمایتی از حقوق معلولان. از این عزیزان باید پرسید چرا ساعات کار روزانه نابینایان باید کمتر از بقیه باشد؟ چنین حقی وجود خارجی ندارد، اما حق نابینا است که وسایل کار متناسب با نابینایی خود یا امکان ایاب و ذهاب داشته باشد. پس دقت کنیم مصادیق حقوق خود را بشناسیم و بی جهت چیزی را که حق ما نیست طلب نکنیم. چون صدای ما را هنگام طلب حقوق واقعیمان ضعیف و کم اثر میکند.

 

چوب الف. اگر میخواهید به راستی باسواد باشید، فقط و فقط کتاب بخوانید

در نخستین شماره از ستون حاضر قرار گذاشتیم درباره کتاب و لذت مطالعه صحبت کنیم و علاقه مندان و فرهیختگان را به تماشای دنیای شگفت انگیز کتابها ببریم. در راستای همین هدف در این شماره به یکی از آسیبهایی میپردازیم که به ویژه در سالهای اخیر لذت کتاب خواندن و کسب آگاهی, دانش و بینش عمیق از راه مطالعه را به شدت مخدوش کرده است. اگر زندگینامه بزرگان علم و فرهنگ و هنر کشورمان را که یا مدتیست از دنیا رفته اند یا سنین کهنسالی را میگذرانند مطالعه کرده باشید, یا اگر احیاناً پای صحبتهای پدربزرگها و مادربزرگهای باسواد نشسته باشید, در قریب به اتفاق مواقع شنیده و خوانده اید که خاطرات کودکی و نوجوانی این بزرگان, به ویژه آن خاطرات شیرینی که به زیبایی از آنها یاد میکنند, پر است از قصه های کلیله و دمنه و شاهنامه و امیر ارسلان نامدار و حسین کرد شبستری و حتی در بعضی مواقع حتی تاریخ بیهقی و مرزبان نامه. گلستان سعدی و دیوان خواجه شیراز  و داستانهای مثنوی که دیگر جای خودش را دارد. حالا کودکان و نوجوانان امروزی که هیچ, بسیاری از دانشآموختگان کارشناسی ارشد و دکترا هم نه تنها کتابهای یاد شده، بلکه اساساً کتاب نمیخوانند. شاید باور کردنش برای شما دشوار باشد، اما در حال حاضر بسیارند آدمهایی که کتاب مینویسند و مقاله هایشان در نشریات تخصصی منتشر میشود، اما خودشان اصلاً اهل مطالعه نیستند. فراموش نکنیم که آدم میتواند درسخوان باشد، اما اهل مطالعه نباشد و بنابر این هرگز لذت مطالعه را تجربه نکرده باشد. اگر دانشآموز یا دانشجو هستید یا فرزندان نوجوان دارید، فراموش نکنید که وابستگی زیاد به کتابهای درسی و بدتر از آن کتابهای کمک درسی، نه تنها انسان را از یکی از مهمترین و عمیقترین لذتهای زندگی محروم میکند, بلکه سرچشمه خلاقیت را نیز بیرحمانه چنان میخشکاند که گویی از ابتدا چنین قوه خلاقه ای هرگز وجود نداشته است. بعد وقتی حسابی عادت کردیم به خواندن کتابهای کمک درسی و بخش مهم زمانمان را اختصاص دادیم به آموختن روشهای سریع و کمخطر تست زدن و بعدش هم بهترین روشهای جمعآوری مطالب برای تولید روز افزون مقالات به گونه ای که داوران بپسندند و چاپش کنند و نوشتن کتاب به همین شیوه, بی آنکه اصلاً به این موضوع اندیشیده باشیم که این تولیدات انبوه به چه کار میآیند و قرار است به کدام مسأله جز تکمیل سوابق علمی نویسنده «تولید کننده», پاسخ گوید, میبینیم جای یک چیزی حسابی خالیست. البته این در صورتیست که هنوز کل چشمه نخشکیده باشد و حد اقل امید و آرزوی واقعاً باسواد و خلاق بودن یک گوشه ذهنمان را درگیر کرده باشد. بعد میرویم سراغ کتابها و کلاسهایی که با دریافت هزینه های گزاف ادعا میکنند میتوانند خلاقیت را به مخاطبانشان بیاموزند. صحبت درباره این گونه ادعاها که احتمالاً به خاطر اینکه آدمها هر روز بیش از پیش سرچشمه های خلاقیتشان را گم میکنند, روز به روز بازارشان داغتر میشود, مجال دیگری میطلبد. گرچه نمیتوان انکار کرد که روشهایی برای تقویت قوه تخیل و خلاقیت وجود دارد, اما بسیار بعید است که بشود خلاق بودن و ابتکار را به کسی آموزش داد. بارها با پدرها و مادرهایی برخورد کرده ایم که زمانی که کتاب داستان جذابی به فرزندشان پیشنهاد میشود، میگویند از درسهایش عقب میماند. این صحبت را ما به کرات از معلمان و اولیای مدارس هم شنیده ایم. این فرزندان همان کتاب و مقاله نویسانی میشوند که از آنها سخن گفتیم. این ماجرا متأسفانه بسیار دامنه دار و عمیق است و ابعاد گوناگونی دارد که بحث درباره آن در این یادداشت کوچک نمیگنجد. مخلص کلام اینکه: اگر میخواهید به راستی آدمهای باسوادی باشید, اگر میخواهید از همان اوان جوانی نیروی خلاقه تان را روز به روز بارورتر و شکوفاتر کنید, اگر میخواهید خاطرات زیبا و دوست داشتنی و لذتهای عمیق و تزلزلناپذیر را تجربه کنید, اگر میخواهید تنها حرف حساب بزنید و فقط حرفهای حسابی و مستدل را بپذیرید و به سادگی سره را از ناسره بشناسید و هر تحلیل نادرستی را باور نکنید, دانش راستین را از تعصب و مغلطه تشخیص دهید, تا هر جریان کوچکی نتواند به راحتی شما را مرعوب کند یا به دنبال خود بکشاند و صدها و هزاران از این اگرهای دیگر. حواستان باشد خیلی درگیر تست زدن و تعداد زیاد مقاله های علمی پژوهشی نشوید, رقابتهای سنگین دانشآموزی و دانشجویی و کلاً اول شدن و از همه بهتر بودن را چندان جدی نگیرید و خلاصه اینکه به احترام منحصر به فرد بودن تمامی انسانها بپذیریم که لذت واقعی در این است که ما هر کدام بهترین خودمان باشیم, در نهایت آرامش و صلح با خودمان و اوج شکوفایی آنچه به آن علاقه داریم. حتی اگر همه جور دیگری را بپسندند. باور اهل مطالعه اینست که کشف و مطالعه بهترین کتابها راه رسیدن به این اهداف را بسیار هموار خواهد کرد.

 

وقتی سالن همایش مناسب سازی، مناسب نبود

در دومین خبر اختصاصی ایران سپید در این مجموعه، گزارش همایش مناسب سازی شهری برای معلولان که در سالن آدینه تهران با حضور مسئولان بهزیستی، شورای شهر، شهرداری، استانداری، وزارت رفاه و چند تن از نمایندگان مجلس برگزار شد را خواندید.

نحوینژاد، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کل کشور در گفتگو با ایران سپید در خصوص این همایش گفت: «برای فعال شدن بخش خصوصی در حوزه مناسب سازی به نوعی از همکاری سازمان نظام مهندسی استفاده کردیم. شهرداری تهران و شورای عالی شوراهای اسلامی استانها که به ریاست مهدی چمران تشکیل میشود، در این همایش حضور داشتند و به ایراد سخنرانی پرداختند. حضور این مسئولان به این معناست که ابزار مناسب سازی فقط از رهگذر قوانین نمیگذرد، بلکه نیاز به ضمانت اجرایی دارد. وی افزود: متأسفانه مشاهده شده است پیمانکاران به خاطر گرفتن پایان کار، یکسری مناسب سازیها را انجام میدهند و بعد از دریافت پایان کار، آنها را جمع میکنند. نحوینژاد در ادامه صحبتهایش گفت: سازمان بهزیستی سامانه ای با نام معبر را راه اندازی کرد تا شهروندان به محض مشاهده ساخت معبر یا ساختمانی که اصول مناسب سازی در آن رعایت نشده است، میتوانند با شماره  3000012322 شکایت خود را ثبت کنند.» محسن انصاری، قائم مقام بنیاد شهید و امور ایثارگران  با حضور در این همایش بر تصویب سند راهبردی مناسب سازی محیط شهری تأکید کرد و گفت: «برای اینکه مناسب سازی محیط به یک دغدغه تبدیل شود باید به موضوعاتی مانند آموزش، قوانین و مطالعات تطبیقی ورود کنیم. بنیاد شهید به واسطه وجود جانبازان و خانواده های شهدا که امروز در دوره سالمندی قرار دارند، با موضوع مناسب سازی درگیر است و این در حالی است که علیرغم گذشته که به مبلمان شهری و زیبا سازی بیشتر توجه میشد، امروزه بیشتر به مناسب سازی محیط توجه میشود. انصاری با اشاره به وجود 1.5 میلیون معلول جانباز که دچار محدودیتهای حرکتی هستند، گفت: به دلیل وجود افراد سالمند و کسانی که دچار معلولیتهای موقت شده یا در تصادف دچار نقص عضو میشوند باید به مناسب سازی بیشتر توجه کنیم. متأسفانه فقط حدود 2 دهه است که به مناسب سازی توجه کرده ایم و فقط 20 درصد در این مسیر موفق بوده ایم.» کاظم البرزکوهی، رئیس روابط عمومی مرکز حمایت از ضایعه نخاعی ایران و عضو کمیته مناسب سازی استانداری در گفتگو با ایران سپید از دیدگاهش نسبت به برگزاری این گونه همایشها گفت: «کسانی که کارهایی در این شهر کردند متأسفانه در این همایش حضور ندارند. شهرداری در 22 منطقه تهران کارهای خوبی در زمینه مناسب سازی و ایجاد پارکهای ویژه معلولان انجام داده است، اما در این همایشها یادی از آنها  نمیشود. البرزکوهی با اشاره به نیاز جامعه افراد دارای معلولیت به بانک اطلاعاتی سکونت گفت: ما نیاز به بانک اطلاعاتی سکونت معلولان داریم. باید مکانهایی که معلولان در آنها زندگی میکنند شناسایی شوند تا در بروز خطراتی همچون حوادث و بلایای طبیعی، مأموران و مسئولان بدانند در فلان منطقه معلولان جسمی-حرکتی زندگی میکنند که در زمان وقوع حادثه نمیتوانند از منزل خارج شوند.» این همایش یکروزه با صحبتهای رئیس سازمان بهزیستی به پایان رسید و آنچه که نظرم را جلب کرد، مناسب نبودن محیط سالن برای معلولان بود که محسنی بندپی نیز در صحبتهایش به آن اشاره کرد و از همه معلولان به خاطر مناسب نبودن محیط سالن برگزاری همایش مناسب سازی معذرت خواهی کرد و گفت: «بهزیستی که متولی اصلی معلولان است فقط 65 درصد از محیطهایش را مناسب سازی کرده است، اما خوب است بدانید طی رتبه بندیهای انجام شده، سازمان صداو سیما در خصوص مناسب سازی کمترین نمره را دریافت کرده است و این به آن معناست که هنوز ما در فرهنگسازی هم عقب هستیم.

 

فناوری های امیدبخش. تلگرام، دغدغه هر روزه نابینایان ایرانی

چند سالی از ظهور شبکه اجتماعی تلگرام در میان کاربران ایرانی اینترنت میگذرد. این اپلیکیشن، هرچه قدر هم که در دنیا ناشناخته باشد، در میان ایرانیان اما جزو محبوبترینها به حساب میآید. محبوبیتِ این اپلیکیشنِ نه چندان استاندارد در کشور ما تا به آنجا رسیده که حتی برای انجام برخی کارهای تجاری و اداری، به طور مثال وقتی قرار است متصدی چیزی را از طریق اینترنت برای شما ارسال کند، خلاف عادت مردم در دنیا، به جای آنکه از شما آدرس ایمیلتان را طلب کند، شماره تان را میگیرد تا مورد مذکور را از طریق تلگرام برایتان ارسال کند. نقش این اپلیکیشن آن قدر پر رنگ شده که ایرانیها به عنوان فعل هم از نامش استفاده میکنند و امروزه فعل «تلگرام کردن» هم به مجموع افعال فارسی، اضافه شده است. همین جایگاه باعث شده بسیاری از نابینایان نسبت به استفاده از این اپلیکیشن احساس نیاز کنند و برنامه را روی گوشی هوشمندشان نصب کنند. مشکل اصلی هم دقیقاً بعد از نصب برنامه آشکار میشود. برنامه آن قدر از استانداردهای طراحی نرم افزارهای عمومی به دور است که «TalkBack»، صفحه خوانِ اندروید، در محیط اپلیکیشن تقریباً بلا استفاده است. همین مسأله بسیاری را ناراحت و نگران میکند و علیرغم آنکه بارها در مورد نحوه کار با تلگرام در روزنامه و فضاهای دیگر توضیح داده شده، همچنان تماسهای زیادی با دفتر روزنامه برقرار میشود که در خصوص این اپلیکیشن سؤال میپرسند. همین تکرار تماسها ما را بر آن داشت تا یک بار دیگر ماجرای تلگرام و نحوه استفاده کاربران نابینا از این برنامه را تشریح کنیم.

از آنجا که محیط برنامه برای صفحه خوانها متناسب نیست، ما مجبوریم به دنبال جایگزینی برای این محیط باشیم و در این راستا، چه چیز بهتر از محیطِ وب؟ منظور از محیط وب، همان محیطی است که ما در آن، صفحات مختلف اینترنتی و به قولی وبسایتهای مختلف را مطالعه میکنیم. در تلگرام این امکان وجود دارد که محتوا، در چنین محیطی خوانده شود. به این منظور، کافی است به کمک هر مرورگری که میپسندید، مثلاً internet explorer& firefox یا chome، و در هر پلتفرمی که تمایل دارید، مثلاً اندروید یا ویندوز، نشانی Web.telegram.org را باز کنید. در صفحه ای که پیش روی شما قرار میگیرد، از شما خواسته میشود تا شماره مبایلتان را وارد کنید. شماره را بدون صفر آغازین وارد میکنید و به مرحله بعد میروید. در مرحله بعد، یک کد شناسایی برایتان پیامک میشود و از شما خواسته میشود برای احراز هویتتان، آن کد را در کادر مربوطه وارد کنید. کد را وارد میکنید و باز یک مرحله جلوتر میروید. اگر قبلاً با شماره ای که درخواست داده اید، حساب تلگرام ساخته باشید، بلافاصله وارد حساب تلگرامتان میشوید. اما اگر اولین باری است که حساب تلگرام میسازید، سؤالاتی نظیر اسم، فامیل و برخی موارد دیگر از شما پرسیده خواهد شد و به محض پاسخ به پرسشها، وارد حساب تلگرامی خودتان خواهید شد.

 

صدای خاطره ها. صدایی عاشق عرفان و ادبیات بخش دوم

در شمارگان قبلی، گذشته نخستین قسمت از گفتگویمان با خانم فریده گودرزی، گوینده دهه 70 و 80 مرکز نابینایان رودکی را خواندید. خانم گودرزی حکایت ورودش به مرکز را در آنجا ناتمام گذاشت که شگفتزده از مشاهده جمع قابل توجهی از نابینایان در یک محل شده بود….. «قرار شد برای تست، بخشی از کتاب تذکره الاولیا را در استودیو بخوانم. فضای جالبی بود؛ در اتاق فرمان آقایان فیروز وکیلی که آن روزها فکر میکنم کتاب دهخدا را ضبط میکرد، طاهری و خوانینزاده حضور داشتند. وقتی کتاب را باز کردم، دست بر قضا همان صفحه ای آمد که در خانه مطالعه کرده بودم. خلاصه شروع به خواندن کردم. بعد از یکی دو دقیقه، زیر چشمی نگاه کردم ببینم آیا عکس العملی نشان میدهند؟ جالب اینکه هیچ حرکتی انجام نمیدادند و همین موضوع کمی نگرانم کرد. بالاخره بعد از چند دقیقه اشاره کردند که ادامه ندهم. از استودیو که خارج شدم، همه با تحسین از کارم گفتند و کلی تعریف کردند و در نهایت، اطلاع دادند که از فردای آن روز میتوانم مشغول کار شوم. منم خیلی خوشحال که در اولین اقدام، موفق شده ام کار پیدا کنم؛ کاری که مورد علاقه ام است، به طوری که افراد خوش صدا بیش از افراد خوش سیما برایم اهمیت داشتند؛ چون مقوله صدا برایم اهمیت داشته و همچنان هم دارد. به قدری روی صدا حساسم که وقتی یک گوینده رادیو مطلب یا شعری را اشتباه میخواند، ناراحت میشوم. خلاصه من از دریچه همان استودیو وارد دنیای نابینایان شدم.» – دنیای نابینایان را چگونه یافتید؟ تا قبل از ورود به مرکز رودکی فکر میکردم نابینایان افرادی هستند که دنیای محدود و بسته ای دارند؛ چون شناخت درستی از آنها نداشتم، اما به محض ورود به مرکز و شروع به کار، نگرشم دگرگون شد. افرادی را دیدم که مثل هر شهروند میگویند و میخندند و هیچ تفاوتی میان دنیای آنها با دیگران نیست. افرادی را دیدم که بسیار باسوادند و تمام ایرادات کار مرا میگیرند و گوشزد میکنند. در آن دوران، آقایان مسکینی، قدیمی و آقاجانی مصحح بودند؛ چون رشته من ادبیات بود، کارهای مرا آقای مسکینی تصحیح میکرد. جالب اینکه خواهرهای من تعجب میکردند که از اینکه من به راحتی در مرکزی مربوط به نابینایان کار میکنم؛ میگفتند که تو انسان سنگدلی هستی. من هم کاملاً نگاه آنها را رد میکردم و میگفتم که اشتباه شما در این است که با نظری آکنده از ترحم نگاه میکنید، در حالی که هیچ کدام از کسانی که در این مرکز کار میکنند، نیازمند ترحم نیستند. مثلاً یکی از خواهرهای من که کارشناس تأمین اجتماعیست، یک روز به مرکز آمد تا از آنجا به اتفاق جایی برویم. وقتی بچه ها متوجه شدند که او کارشناس تأمین اجتماعیست، شروع به مطرح کردن سؤال کردند و او پاسخ را با صدای بلند میداد. من تذکر دادم که این دوستان اتفاقاً خیلی خوب میشنوند و نیاز نیست بلند حرف بزنی. بعد این تذکر همه دوستان خندیدند. از آنجا که بیرون آمدیم، خواهرم گفت تو واقعاً سنگدلی؛ چطور در این مرکز کار میکنی؟ گفتم اگر تو کسانی را دوست داشته باشی، لازم نیست با نگاه ترحمآمیز برخورد کنی، باید برای کسانی که دوستشان داری خدمت کنی. – حقوق شما چطور محاسبه میشد؟ من گوینده استودیو بودم، اما دستمزدم به صورت ضبط آزاد، یعنی نواری محاسبه میشد؛ به ازای هر نوار دستمزدم تعیین میشد. – شما با تذکره الاولیا شروع کردید. آیا زمینه کتابهایی که خواندید کلاً عرفان و ادبیات بود؟ تقریباً! بعد از اتمام کتاب تذکره الاولیا، مدتی کار نکردم، چون کتابهایی که باید کمیته تأیید میکرد، آماده نبود. به همین علت، من اقدام به پیشنهاد کتابهایی کردم که زمینه اصلی مطالعه خودم بودند؛ مثل کتابهای دکتر زرینکوب. اتفاقاً این پیشنهاد مورد استقبال قرار گرفت و یکی از مشهورترین کتابهای دکتر زرینکوب (پله پله تا ملاقات خدا) باعث شد تا دوستان دانشگاهی مرا بشناسند. از آنجا که دکتر زرینکوب بروجردی بود، این موضوع، مزید بر علاقه ام به آثار ایشان شده بود.

 

از شش نقطه ی جهان. رودریگو، نابغه ای از میان نابینایان

در میان موسیقیدانان نابینای قرن بیستم، کمتر نابینایی را میتوان پیدا کرد که در عرصه موسیقی کلاسیک، به شهرت و اعتبار «Joaquín Rodrigo» دست یافته باشد. خواکین در ۲۲ نوامبر ۱۹۰۱ در ساگونتو (والنسیا) زاده شد. در سه سالگی بر اثر ابتلا به بیماری دیفتری تقریباً تمامی بینایی خود را از دست داد. در هشت سالگی به آموختن پیانو، ویلن و سرایش (solfège) پرداخت و در شانزده سالگی آموختن هارمونی و آهنگسازی را آغاز کرد. رودریگو در ۱۹۲۷ در پاریس و در مدرسه اکول نورمال به فراگیری موسیقی با پل دوکا ادامه داد. او همچنین موسیقی شناسی را نزد موریس امانوئل فرا گرفت. رودریگو نخستین اثر خود را در سال ۱۹۲۳ منتشر کرد و در سال ۱۹۲۵ به خاطر «پنج قطعه برای کودکان»، جایزه ملی اسپانیا را دریافت نمود. در ۱۹۳۳ با یک نوازنده پیانو در والنسیا ازدواج کرد و با دریافت کمک هزینه به پاریس بازگشت و در هنرستان موسیقی پاریس و دانشگاه سوربن به آموختن موسیقی ادامه داد. او مدتی را در کشورهای فرانسه، آلمان، اتریش و سوئیس به کار مشغول بود، اما سر انجام در ۱۹۳۹ به مادرید بازگشت.  رودریگو در ۱۹۴۰ (یک سال پس از خلق اثر) با اجرای نخستینِ کنسرتو آرانخوئز (Concierto de Aranjuez) برای گیتار و ارکستر که با موفقیت تمام همراه است به شهرت فراوان دست یافت. موفقیت این قطعه در سده بیستم و تا به امروز بسیار چشمگیر بود و باعث شد تا رودریگو سفارشهایی برای نوشتن کنسرتوهای دیگری دریافت کند، از جمله کنسرتو برای فلوت و ارکستر سفارش شده توسط جیمز گال وی، کنسرتو برای ویلنسل و ارکستر سفارش شده توسط جولین لوید وبر و در ۱۹۵۴ «فانتزی برای یک نجیبزاده» برای گیتار و ارکستر به سفارش آندرس سگوبیا، همچنین کنسرتو آندالوس برای ۴ گیتار و ارکستر را به سفارش سلدونیو رومرو برای او و ۳ پسرش آفرید. رودریگو همزمان با آفرینش موسیقی به کار نقد هنری نیز پرداخت و در رادیو ملی اسپانیا و سازمان ملی نابینایان اسپانیا نیز به کار مشغول شد. او در ۱۹۵۰ به آکادمی هنرهای زیبا در سان فرناندو راه یافت و در سال ۱۹۶۳ در فرانسه موفق به دریافت لژیون دونور شد و سالِ پس از آن دکترای افتخاری دانشگاه سالامانک را دریافت کرد. رودریگو در سال ۱۹۷۸ در آکادمی سلطنتی علوم، ادبیات و هنرهای زیبای بلژیک جانشین بنجامین بریتن شد. در ۱۹۸۶ از دانشگاه ساوثرن کالیفرنیا، در ۱۹۸۸ از دانشگاه پلی تکنیک والنسیا، در ۱۹۸۹ از دانشگاه آلیکانت و در ۱۹۹۰ از دانشگاه اکستر دکترای افتخاری دریافت کرد. در سال ۱۹۹۰ خوان کارلوس، پادشاه اسپانیا لقب «مارکی باغهای آرانخوئس» (Marqueses de los Jardines de Aranjuez) را به او و همسرش اهدا کرد. او در مجموع ۱۷۰ اثر آفرید.

خواکین رودریگو، نابغه نابینای موسیقی قرن بیستم، سر انجام  در ۶ ژوئیه ۱۹۹۹ در مادرید درگذشت.

 

 آهنگ و درنگ. موتسارت، نابغه موسیقی اعصار

حیف است که سیری در دوره کلاسیک در موسیقی اروپا داشته باشیم و نگاهی به مؤثرترین آهنگساز این دوره و یکی از اساطیر موسیقی در طول تمام قرون، یعنی موتسارتِ بزرگ نداشته باشیم. بسیاری از موسیقیدانان و کارشناسان این حوزه، موتسارت را خلاقترین آهنگساز تاریخ موسیقی جهان دانسته اند. موتسارت تنها در دو سال پایانی ِ عمرش ده شاهکار برجسته و جهانی خلق کرده است. شهرت او و برجستگی کارش تا به آن حد است که وقتی بخواهند از فرد دیگری که به یک حوزه فعالیت دیگری تعلق دارد و در آن حوزه موفق است لقبی بدهند او را موتسارت آن کار لقب میدهند. برای مثال دیگو مارادونا را موتسارت عالم فوتبال لقب داده اند یا ویسلاوا شیمبورسکا را موتسارت شعر معاصر جهان نامیده اند. این شهرت موتسارت زمانی حیرت انگیزتر میشود که بدانیم او تنها ۳۵ سال عمر کرد و در این عمر کوتاه بیش از ششصد قطعه موسیقی آفرید. «ولفگانگ آمادئوس موتسارت»، آهنگساز اتریشی در ۲۷ ژانویه سال ۱۷۵۶در شهر زالتسبورگ در کشور اتریش دیده به جهان گشود. پدرش خود موسیقیدان و آموزگار فرزند نیز بوده است. ولفگانگ از همان کودکی خوش درخشید و نبوغش به چشم آمد، آنچنانکه پدر کار خود رها کرد و همه زندگی را وقف آموزش فرزند کرد و چنین شد که ولفگانگ پیش از رسیدن به سن دوازدهسالگی «موتسارت» شده بود و در نوازندگی پیانو، ویولن و ارگ نوازنده ای چیرهدست بود. موتسارت آهنگسازی را در پنج سالگی آغاز کرد. او از سنین بسیار کم شروع به سفر کرد. موتسارت در سال ۱۷۶۳ کنسرتی در قصر شاه بایرن از ایالات شانزدهگانه آلمان که پایتخت آن مونیخ است و همچنین امپراتور اتریش در وین اجرا کرد. موتسارت در این دوره، سه سال در سفر بود و به همراهی پدرش به قصرهای مونیخ، مانهایم، پاریس، لندن و لاهه رفت. پس از این سفرها او به شهر زادگاهش بازگشت و یک سال در آنجا ماند و این بار به ایتالیا سفر کرد. آنچه در این سفرها جالب بود، این بود که موتسارت آهنگ دوازده دقیقه ای میزره (Missere) ساخته گرگوریو آلِگری را در واتیکان شنید و پس از یک بار شنیدن این آهنگ، تمامی آن را نوشت و پس از بازگشت به زالتسبورگ اولین کپی غیر قانونی این آهنگ زیبا را منتشر کرد. در تابستان ۱۷۷۳ موتسارت چندین بار به وین رفت تا شغلی بیابد. او در این مسیر یک رشته کوارتت و چند سمفونی نوشت. این سمفونیها شامل دو قطعه سمفونی از معروفترین سمفونیهای او، سمفونی شماره ۲۵ در سُل مینور و سمفونی شماره ۲۹ در لا و بخشی از اپرایش به نام «باغبان قلابی» بود. موتسارت در سالهای ۱۷۷۴ تا ۱۷۷ در زالتسبورگ به عنوان رهبر ارکستر اسقف به کار مشغول شد. در سوم ژوئن سال ۱۷۷۸ موتسارت به همراه مادرش سفری به مونیخ و مانهایم و پاریس کرد و در این زمان قطعه های بسیار زیبایی برای فلوت و پیانو نوشت. در این زمان موتسارت عاشق یک خواننده اپرا با نام آلویزا وبر شد که او همسر آینده اش شد. نتیجه این ازدواج هفت فرزند بود. موتسارت همواره به دنبال یافتن شغلی دائمی بود که البته این آرزو هیچ گاه در زندگیش محقق نشد، اما با این حال بین سالهای ۱۷۸۲ تا ۱۷۸۷ زندگی شاهانه ای در وین داشت. موتسارت در سال ۱۷۸۲ اپرای «دزدی از حرمسرا» را نوشت که موجب شهرت فراوان برایش شد. او در اوایل سال ۱۷۹۰ اپرای کمیک «کوزی فان توته» را به سفارش امپراتور اتریش اجرا کرد که البته در آن زمان به خاطر پرداخت پیچیده و درونمایه جسورانه اش مورد توجه چندانی قرار نگرفت. موتسارت در روزهای پایانی زندگیش مشغول نوشتن یکی از زیباترین کارهای خود بود که ناتمام ماند: رکوئیم، موسیقی در سوگ مردگان. آهنگی که تصنیفی شد در سوگ خودش. این اثر را یکی از شاگردان موتسارت به پایان رساند. موتسارت پس از چند روز بیماری تبآلود در پنجم دسامبر سال ۱۷۹۱ درگذشت و در گورستانی در وین در مراسمی ساده به خاک سپرده شد. بخشی از «رکوئیم» را بر روی وبسایت ایران سپید قرار داده ایم.

 

چوب الف. سراغ کتابهای بازار گرمکن نروید

در نخستین شماره ستون حاضر وعده کردیم به لذت مطالعه بپردازیم و بهترین کتابها و نویسندگان و رویکردها و راهکارهایی را که این هدف را محقق میکنند به حضور دوستان فرهیخته معرفی کنیم. در این شماره بنا داریم به سراغ کتابهایی برویم که برای کسب دانش, بینش, لذت و آگاهی بیشتر بهتر است روی آنها حساب نکنیم. خب این هم خودش خالی از فایده نیست! همین که آدم بداند به کجاها بهتر است نرود یا از کدام راه اگر برود وقتش را تلف کرده, خودش کلی جلو می افتد. ما در دوره و زمانه و دنیایی زندگی میکنیم که هر روز بیش از پیش و با سرعتی باور نکردنی دارد به یک بازار بزرگ تبدیل میشود. بنا بر این بدون آنکه بدانیم از ارزشها و خواسته های بازار تبعیت میکنیم. پیروی از مد و مصرف هرچه بیشتر, تنها بخشی از این تبعیت از ارزشهای بازاری است. نویسندگان هم در بسیاری موارد با همین انگیزه ها کتاب مینویسند. با توجه به این که مهمترین نیازها و دغدغه های مردم چیست, کتابهایی با عناوین فریبنده و با محتوای بسیار کم ارزش و حتی گاه غیر قابل اعتماد را روانه بازار نشر میکنند. همین است که امروزه در نمایشگاههای کتاب تا چشم کار میکند، همه جا پر است از کتابهای روانشناسی بازاری, مدیریت بازاری و…. اعتماد به نفس در هفت روز, درمان سریع افسردگی, بسیاری کتابهای غیر حرفه ای درباره مدیریت استرس و مدیریت زمان و راههای موفقیت در کسب و کار, چگونه همسر دلخواهمان را بیابیم, کلید حل مشکلات زناشویی و بسیاری موضوعات از این دست که بیتردید در اغلب آنها مطالبی سطحی و تکراری را خواهید یافت. در بیشتر کتابهایی که با موضوع موفقیت روی پیشخوان کتابفروشیها میبینیم, کسب درآمد بیشتر و دستیابی به همه خواسته ها مهمترین نشانه های موفقیت قلمداد شده اند. حتی در یکی از کتابها که از قضا توسط یک نویسنده بسیار پر کار و صاحب نام نوشته شده بود, نویسنده مدعی شده بود که شما میتوانید ویژگیهای همسر دلخواهتان را روی یک کاغذ بنویسید و روی آن متمرکز شوید, بزودی سر و کله اش پیدا خواهد شد! در واقع اشکال اصلی کار اینجا نیست که این آدم پیدایش خواهد شد یا نه, یا اینکه در هفت روز میتوان به فردی با اعتماد به نفس تبدیل شد و در زمان کم میتوان فلان میزان درآمد بدست آورد یا نه. علاوه بر تردیدی که در راهکارهای ارائه شده وجود دارد, اساساً چنین خواسته هایی تنها خواسته های بازار است نه خواسته های یک زندگی واقعی. علاوه بر اینکه راهکارهای سطحی و شبیه به هم ارائه شده در این کتابها در بهترین حالت تنها مسکنی کوتاه مدت برای دردها و دغدغه های انسان پر مشغله دنیای امروز فراهم میآورند که حاصلی جز غفلت از اصل ماجرا ندارد. آشنایی با تفکر نقادانه و مطالعه زیاد و تحقیق درباره نویسندگان با استفاده از منابع قابل اعتماد از بهترین روشها برای گریز از دامهای بازاری اینچنینی هستند.

۳۵ دیدگاه دربارهٔ «شهر خبر معلولین. انتشار 32 خبر در شمارگان سی و دوم»

سلام امید جان. خواهش عزیز.
نویسنده این ستون سرکار خانم پرستو ولدخان مسئول بخش نابینایان کتابخانه حسینیه ارشاد هستن که با ایران سپید همکاری دارن.
خوشحالم که مورد توجهتون قرار گرفته.
موفق تر از پیش باشین.

سلااام محمد. ممنون.
باشه تا عصر تو کامنت های همین پست چند تا عکس جدید آرمانو میذارم.
داره یاد میگیره روزا بخوابه شب که میشه، تازه یادش میفته بازی کنه و بیدار باشه خخخ.
کلا دو سه ساعت در شبانه روز بیشتر خوااااب نداریم.

سلام و درود بر داااش امیر عزیز
خوبی آیا خوش میگذره یا نه
خب داش امیر اول که مرسی بابت تمامی این اخبارت راستش من فقط جسته و گریخته تونستم این اخبار رو بخونم
فقط یک سؤال دارم اونم اینه که کتابخانه نابینایان فرهنگسرای خاوران فقط مختص شهروندان تهرانیست یا ما شهرستانیها هم میتوانیم از آن استفاده کنیم
بعد یه سؤال دیگه این صفحه خوانی که در خصوص آموزش کار با نرم افزار بانک تو داری ازش استفاده میکنی چیه
شبت خوش و خدا نگهدار

سلام احمد جان. اولا تبریک بابت بارش های بسیار عالی در هفته گذشته در شهر شیراز و سایر شهرستان های استان فارس.
هر چند در برخی نقاط مثل قیر و کارزین، جهرم، داراب، فسا، فیروز آباد و کازرون باعث جاری شدن سیل شد، اما جالبه بدونی بارش هایی که در هفته گذشته در استان فارس رخ داد، بیشتر از بارش های میانگین سالانه استان فارس بود.
در جایی مثل داراب و قیر و کارزین، بیش از ۴۵۰ میلی متر بارون بارید که رودخانه هایی که بر اثر خشکسالی کاملا خشک شده بودند، دوباره جونی تازه گرفتن.
در خصوص کتابخانه نابینایان فرهنگسرای خاوران چون تازه افتتاح شده، اطلاع ندارم به خارج از استان تهران هم خدمات میده یا نه. میتونی زنگ بزنی بپرسی.
اما صدایی که در نرم افزار سامانه بانکی نابینایان شنیدی، صدای امید در برنامه پکجاز هستش. که در اصل، صدای آقای سعید توکلی از گویندگان رادیو هستش.

سلام
مثل همیشه عالی و مفید بود
چوب الف رو بیشتر پسندیدم امیدوارم این مبحث رو ادامه بدن و راهنمای ما برای انتخاب کتاب مفید باشن
مباحث دیگه رو هم خوندم و از اینکه همه چیز یه جا جمع شده و یه دفعه میتونم این همه مطلب بخونم خوشحالم
سلام به تبسم برسون روی آرمانو ببوس
موفق باشی

سلام عروس خانوم. قطعا ستون چوب الف حداقل تا پایان سال ادامه خواهد داشت و برای سال آینده هم به احتمال زیاد همینطور.
حتما لطفت رو میرسونم، آرمان رو هم صبح که داشتم میومدم سرکار چند تا بوس آبدار کردم.
ممنون و پیروز و خوشبخت باشی.

سلام مجتبی جان.
ممنون از لطف همیشگیت.
اگه بتونم برای سال آینده طرحی خلاق تر پیدا کنم، که خب چه بهتر.
در غیر این صورت، به هر حال وظیفه خودم میدونم اخبار جامعه هدف رو به شکلی جامع و کامل اطلاع رسانی کنم.
البته که صرفا خبر نیست. برای مثال در این پست، هم خبر داریم، هم تحلیل، هم گزارش، هم معرفی و نقد چالش های پیش روی افراد کتابخوان،
هم آموزش کار با افزونه هواشناسی در nvda و آموزش چگونگی کار با وب تلگرام، هم معرفی نابینایان موفق جهان.
خلاصه که قول میدم برای سال آینده هم به صورت منظم حالا یا با شیوه فعلی، یا به صورتی دیگر، این راه رو ادامه بدم.
البته تا زمانی که ببینم بچه ها واسشون مهمه و این سری پست ها رو دنبال میکنن.

سلام. امیر جون واقعا بزرگواری میکنید این مقالات رو مینویسید ولی عزیز دلم کو گوش شنوا؟ از وقتی من توی این دنیای … اومدم همهش حرف زدند زدند. زدند. واقعا چقدر؟ عزیزم کسی نیست که به فریاد مای بیچاره برسه. شما ببینید برای اون چشم دار ها اگه یه سال هم انجام یه مقرراتی رو زیر پا بگذارند آخر هستند کسانی که به هر نحوی که شده حرفهاشونو به کرسی بنشونند. ده ها سال هست یه قانون سه درصد ما جا نیفتاده است. به خدا قسم وقتی زحمات شما را میبینم تا حالا که بیش از سی بار که شما این نوشته هاتونو به رشته تحریر در آوردید من بیش از یکی دو مقاله رو نتوانستم بخونم. چون اعصابم خورد و خمیر میشه. چقدر بگیم و یه خدایی نیست به داد ما برسه. ول کن بابا. هرکی بتونه از این مملکت بره و نره به خدا از حماقت محذه. اونجا سگهای ولگردشونم براشون عزیزه. ولی ما حتا تو خانواده هامونم در تبعیذیم. چه خواسته جامعه. ببخشید سرتو هم درد اوردم.

سلام سید جان.
چی بگم والا.
رسالت من و همکارانم نوشتن، پیگیری کردن و اطلاع رسانی در خصوص مسائل و مشکلات پیش رو هستش.
جز این، دیگه از ما کاری بر نمیاد.
این وظیفه NGO های مرتبط با نابینایان هستش که حقوق ما رو با صدایی بلند مطالبه کنن.
وقتی ما خودمون صدامون ضعیفه و انقدر در خصوص مسائل مختلف درمانده هستیم و هیچ واکنش و حساسیتی نشون نمیدیم، چطور انتظار داریم مسئولین هم به فکر ما باشن.
اگه میبینی اونور آب سگ های ولگردشون هم واسشون مهمه، به این خاطره که وقتی مثلا یک نابینا با سگش میره داخل سوپر مارکت فروشنده اجازه نمیده سگش رو بیاره داخل یا وقتی میخواد سوار تاکسی بشه راننده اجازه نمیده سگ راهنماش رو سوار کنه، تا جایی که میتونه پیگیری میکنه و اون فروشنده یا راننده رو برای این کارش محکوم میکنه.
اما کدوم یک از ما ها مثلا وقتی میریم داخل پیاده رو میبینیم دارن ساختمون سازی میکنن و محافظ های لازم رو رعایت نکردن، پیگیری می کنیم تا اون فرد محکوم بشه.
یا کدوم یکی از انجمن های ما به صورت واقعی پیگیر حقوق از دست رفته ما هستش.
در کل اعتقاد دارم خودمون هم یه تکونی باید به خودمون بدیم.
این آقایون اگه تحت فشار قرار بگیرن، خیلی کارا میتونن بکنن.
اما وقتی ما خودمون ساکتیم، پر واضحه که اونا هم توجهی ندارن.
چند سال پیش دولت آلمان مستمری نابینایان این کشور رو افزایش نداد.
در عرض چند روز با هماهنگی که میان کلیه NGO های نابینایان اون کشور شکل گرفت، ده هزار نفر از نابینایان آلمانی در میدان شهر بن جمع شدن و تظاهرات کردن و حقشون رو گرفتن.
کجا ما تالا از این کارا کردیم که حالا انتظار داریم گوشه چشمی هم به ما داشته باشن مسئولین.
البته که اونا وظیفشونه توجه کنن، اما تو این مملکت بی در و پیکر، وقتی ما خودمون هم سکوت کردیم و مطالبه گری نداریم، نتیجش میشه همین چیزی که الان هست.
خوشحالم که با ما درد و دل کردین.
به امید روز های بهتر.

سلام.
اخبار فوق العاده ای هستن و من در انتشارشون همیشه نهایت تلاشم رو میکنم.
فقط ببخشید اگر در قسمت فناوریهای امیدبخش گوگل کروم منظورشونه، درستش این هست: Chrome
البته بالاخره مشکلات ویرایشی پیش میاد ولی واسه کیفیت پست نظرم این بود که بنویسمش.
موفق باشی آقای پدر!!
:d:d:d

سلام , بسیار عالی بود ,
از لطف و زحمتت کمال تشکر .
یه خبر ایسنا زده بود که معلولین ایران , وضع شون , در کل آسیا , بی نظیره . خخ
شاید ایسنا مثل سریال قهوه تلخ که وزیر مستعمراتش از هیچ جای دنیا خبر نداشت , اینها هم کشورهایی مثل ژاپن و کره جنوبی و مالزی رو توی آسیا نمیدونند . خخخ
بازم از انتقال این اخبار متشکرم , زنده باشی

دیدگاهتان را بنویسید