خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

تردید!

صدای بارون میاد، از انتهای تردید،
سکوتِ سردِ مبهم، صدا صدای تردید!.

 

میونه شب نشستم، نفس بریده خسته،
شبا شبای غربت، هوا هوای تردید!.

 

طنینِ تلخِ1آه، سرودِ خیسِ بارون،
هوای شب گرفته، فضا فضای تردید.

 

بخارِ روی شیشه، شکستِ بغضِ ساعت،
ستاره ها فراموش، تو لحظه های تردید.

 

یه شرحِ نانوشته، یه ماجرا، یه تکرار،
یه انتهای تاریک، صدای پایِ تردید.

 

رو قلبِ سردِ دیوار، نشونِ اشکِ حسرت،
هوایِ آهِ پنهان، غمی ورای تردید.

 

تمامِ قصه ها خواب، تمامِ آسمون خاک،
نوا نوای اِی کاش، ندا ندای تردید.

 

زمان شکسته، سنگین، زمین سیاهِ غربت،
تمامِ خاطراتم، رو شونه های تردید.

 

از اون سرِ سیاهی، چه بی بهونه پیداست،
حریمِ تارِ کابوس، تو خنده های تردید.

 

ظهورِ یادِ دیروز، میونِ دفترِ من،
در ازدحامِ امشب، در انزوای تردید.

 

می باره پشتِ شیشه، بارون دوباره نم نم،
یقین می بازه امشب، به ضربه های تردید.

 

یه زمزمه یه نجوا، میشکنه باز دوباره،
سکوتِ آهِ خیسم، به نعره های تردید.

 

-صدای بارون میاد، از انتهای تردید،
سکوتِ سردِ مبهم، صدا صدای تردید!.

 

…….-

۷۲ دیدگاه دربارهٔ «تردید!»

چرا شما تو توصیف درونیات خیلی خیلی خوب هستید
والا یه داستان واقعی جدید دارم می نویسم ولی خیلی تلخِ. مال دو شب پیشِ و گذاشتم بعد از تعطیلات و شادیها منتشرش کنم که یه خورده اشکهاتونو دربیارم. شکلک دوتا شاخ هیولایی رو سرم.خخخ
موفق و پیروز باشید

شکلک حیرت، شکلک وحشت، شکلک گناهی! خخخ تا بعد از تعطیلی می خوایید نگهش دارید آیا؟ من۱چیزی بنویسم تحمل ندارم نگهش دارم انگار روی دستم سنگینی می کنه باید زودی بیارم بزنمش داخل گوش کن خاطرم جمع بشه خخخ!
نوشتن رو دوست دارم. ای کاش زمانی برسه که بتونم عالی بنویسم. واقعا دلم این رو می خواد!

ممنونم بهاری جان! وووییی این پرپری رو که میگی حس می کنم باید برگردم روی شونه هام دنبال۱دسته پر بگردم بعدش می بینم نیست شکلک تعجب از خودم در میارم!
آخ جون مثل اینکه باز می تونم چیز میز بنویسم بهار خیال می کردم دیگه نمیشه ولی دیشب فهمیدم هنوز بوقم یعنی چیزم نمی دونم چی ام خلاصه فهمیدم تلنگر که بهم بخوره باز می نویسم! آخ جون!
ممنونم که هستی بهاری جان!
همیشه بهار باشی!

سلام عدسی. ترجمه هست آیا؟ زبون خارجکیه آیا؟ برعکس نوشت هست آیا؟ همین طوری حروف به سبک قلم قاطیه آیا؟ ریزه کلماته آیا؟ دیگه ببینم چی به نظرم میادش بگم آیا پشت هم ردیف کنم؟ باز هم هستش آیا؟ خخخ! نتیجه اینکه من از تو دیوونه تَرَم خخخ خخخ و باز هم خخخ!
در جوابت هم نه من نفهمیدم چی شد بابا فهمیدن که کار من نیست فهمیدن مال عاقل هاست پس باشه واسه خودشون من فقط حالش رو می برم تو هم ببر!
ممنونم که هستی عدسی!
همیشه شاد باشی خیلی خیلی شاد!

سلام کامبیز. ببین دارم زیاد خجالت می کشم باور کن راست میگم. قلم من که قابل این حرف ها نیست این نظر لطف تو و بقیه هست که به من و قلم بی جوهرم محبت دارید و اگر بدونی چه قدر ممنونم به خاطر اینهمه محبت های شما! کامبیز تو هم نوشتنت عالیه فقط اگر دیگه بی حس و حال نباشی و درضمن اون سری پست هات رو هم بزنی کلا همه چی آرومه چیز یعنی نه ببخشید همه چیز رو به راهه!
حالا جدی، ممنونم از لطفت و از حضورت و منتظرم شاد و خالی از منفی ها ببینمت!
همیشه شاد باشی!

سلام پری شهریوریشون اینا.
خوبی؟
همینجوری یه دفعه ای هوای اینجا زد تو یعنی به سرم پا شدم اومدم گفتم هرچی پست نظرمو جلب کرد میرم داخلش.
ترانه سرایی هم کردی دیگه. چی کار مونده؟؟
قشنگ و عالی.
لذت بردم.
سفارش همیشگیمم بماند. انجام نمیدی که. خخخ.
ارادت.

واااییی سلاااام محمدقاسم! بابا تو کجایی۱دفعه میری نمیایی! باش دیگه! باور کن سفارشت رو انجام میدم تو نیستی این بچه ها دارن می بیننم این روز ها کلا زده به سرم فقط بالا پایین می پرم شلوغ می کنم هر زمان میام از بس سر و صدا دارم ملت دستمال می بندن به سر و گوش هاشون خخخ! ولی این۱دونه رو باید می نوشتم دیگه! دیشب هواییه نوشتن بودم نوشتم بعدش هم سختم شد داخل آرشیو خصوصیم بمونه آوردم زدم اینجا و چه خوب کردم چون تو الان اینجایی!
خوشحالم می بینمت محمدقاسم. کاش بشه بیشتر باشی! راستی! تو۱زمانی پست هم می زدی واسمون! من یادمه! بزن دیگه!
پیروز باشی!

حضور انور شما عرض کنم که, منم حقیقت دیگه حسشو ندارم.قبلنا حال میداد نوشتن. بشینی یه عالمه خاطره بنویسی با جزئیات شرح بدی, بعدشم بازخوردها رو ببینی و لبخند بزنی که مثلا پریسا اومده پستم کامنت داده یا مثلا علی باز نصیحت ها ی برادرانه که تلفنی و واتساپی و حضوری اثر نکرده رو اینجا شروع کرده.
ولی به مناسبت اتمام سال ۹۵ شاید یه حرفایی بزنم.
سفارشمو بیشتر انجام بده. آفرین.

تو چه مدلی با۱خط۴تا رأی فرستادی آیا؟ آقا تقلب تقلب من معترضم این رو بگیریدش خخخ! اول طرف رو اولش می کنی بعدش ازش پول می خوایی؟ خوب نمیده بهت که! پول رو اول می گیرن بعدش فعالیت می کنن باباجون! عه! هر زمان دلت آروم و عید باشه همون زمان شروع سال جدید زندگیته. امیدوارم سال جدیدت سریع تر برسه. پاشو ببینم حس ندارم حس ندارم! عه! شیطونه میگه بردارم از سر تا پا بزنمش داخل حوز محله ها!

سلام غزل جون جون جونم! ای بابا به من چه تقصیر من بود مگه! عه! خودت از دل طلب کردی خدا بهت داد دیگه! بچه ها من دیگه کارم از فرار گذشته میرم خودم به زبون خوش بمیرم این دستش بهم برسه پرپر که چیزی نیست پودرم می کنه!

سلام روشنک جان! قربون محبتت خانمی ناقابله بردار مال خودت! چاپ دردسر داره روشنک من واسه چاپ داستانم رفتم دیدم اندازه تمام عمر خودم پول می خواد من هم نداشتم خوردم به بنبست. شعر هام رو نه ولی خیلی دلم می خواست یکی از داستان هام که خیلی دوستش داشتم رو چاپ کنم بهشون گفتم با حد اقل شرایط موافقم فقط بشه که این به نامم ثبت بشه باقیش خیالم نیست ولی هزینهش وحشتناک بود و، … خوب! نشد دیگه! بیخیال! ممنونم از نظر لطفت که باعث میشه نقص های نوشتن هام رو نبینی! خوشحالم که هستی دوست من!
کامیاب باشی!

سلااااااااااااااااام!
ایکارا رو میکنی منم شعر بگم؟
خخخخخخخخخخخخخخ!
اما من بگم شادشو میگماااااا!
یه کمی بلدم خخخخخخخخ!
از ادبیات .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خوشم میاد!
*
*
*
*
میگفتی بدم میاد؟ خودت بدت بیاد!
خخخخخ! چی نوشتم من!
بی خیال اما سفارش منو که هییییییچ وقت که عملی نمیکنی که!
من میگم بلللللللللللللللللللللللللللند بنویییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییس!
اوفتاااااد؟

سلام علی اکبر! بلند نوشتم دیگه! دفعه پیش کوتاه تر بود الان بلندش رو نوشتم! به نظرم این علی اکبر برعکسه بچه ها کوتاه این بلنده بلندش کوتاه! خدایا شکرت که آخر سالی قلق این اومد دستم خخخ!
همیشه شاد باشی علی اکبر!

نه! کلا گرهگشا نداریم! بللللللللللللللللللللللللللللللللللللند میخواااااااااااااااااااام تاحالا هیچ کدوم از پستا یا کامنتات تولانی نبودن! یادت نیس؟ یه بار بهت گفتم بلند مثل آسمون نه مثل نردبون! نمیدونم از کجا پیدا کردم نوشتم! کلا دوووووووووس دارم یه ماچم میزنم به صورتش ادبیاتو!
خخخخخخخخخخ هاهاااااااااااااااا,

سلام محمدرضا. هر مدل نوشتم بلکه این می شکنه رو شعری بخونه ایسپیک فرمان بری نکرد که نکرد. دلم می خواست بهتر بنویسمش ولی دیگه تحمل نداشتم. نمی تونستم نمی شد باید تمومش می کردم باید می زدمش اینجا!
ممنونم که هستی!
همیشه شاد باشی!

سلام.وااای چه لذتی داشت پریسایی,با صدای بلند برا خودم خوندمش و احساسش کردم.راستی پریسایی من از هر شعر یا متنی خوشم بیاد این اخلاقو دارم که برم رو مخ اطرافیانم با صدام خخخخخ.عااااالی بود بی اغراق میگم.دکلمه کن بذاااارش همینجا زووووود ههه.شاد باشی و ب دور از هر تردید ناخوشایندی نویسنده با احساس.

سلام لنا جون! وایی دکلمه! لنا ذهن خوانی بلدی آیا؟ امروز صبحی داشتم امتحانش می کردم خخخ ولی تو از کجا می دونستی؟ صدات رو شنیدم لنا قشنگ دکلمه می کنی. خونواده فیض بردن از خوندنت! شرمنده که نوشتن های من به خوبیه خوندن های تو نیستن!
ممنونم که اومدی هم محلی!
همیشه شاد باشی!

سلام وقت بخیر پریسا خانوم/زیبا بود مثل همیشه/منم نظر لنا خانوم را تایید میکنم در مورد اینکه با صدای خودت اشعارت رو دکلمه بکنی و بذاری تو محله چون شنیدن شعر با صدای خود شاعر یه مزه و حس خاصی داره/اجازه میخام از همینجا یه سلامی داشته باشم خدمت لنا خانوم و سال نو رو به ایشان و شما و همه ی دوستان هم محله ای پیشاپیش تبریک بگم و آرزوی بهترینها رو برای همگی داشته باشم/.با سپاس

سلام کنت! واقعیتش رو بگم من گاهی با صدای خودم می خونمشون ضبطشون هم می کنم. قدیم ها آهنگ هم روی صدای خودم میکس می کردم ولی مدتیه که دست از این کار برداشتم و امروز صبح دوباره زد به سرم و بعد از مدت ها این آخری رو واسه خودم خوندمش! تا حالا خوندن هام رو به کسی ندادم گوش کنه آخه خوندن خودم رو زیاد دوست ندارم خخخ! تقصیر آهنگ های پوریا شد که باز هواییم کرد وگرنه خیلی پیش از این ها این کار رو ول کرده بودم. تا اینجا که خوندن هام رضایت خودم رو جلب نکردن. اگر تونستم۱چیز درست درمون ازش بسازم میارم خدمت شما و محله!
بی نهایت ممنونم از حضور سراسر لطف شما دوست عزیز!

سلام ریحان جان! از کتاب چه خبر؟ ریحان ترافیک ملت حیفه آخه من صدا ندارم که خخخ! خودم که خودم رو می شنوم حرصم میاد از بس صدام چیزه خخخ مال این حرف ها نیستم با این صدای خدا زدهم!
ممنونم از حضور عزیزت دوست من!
شاد باشی از حال تا همیشه!

درود دوباره,خب پریسایی خانوم دیگه تسلیم شو بابا ,همه دارن میگن بخوووون خخخخ,مرسی بینهایت کنت گرامی بابت تبریک سال نو و اظهار لطف شما.سال نو بر پریسایی عزیز و شما و همه دوستای مهربون گوش کنی مباااارک باشه ی عاااالمه تاااااا.

سلام خورشید خانم! نه به خدا این رو دیشب تازه نوشتمش. اون این نیست این اون نیست اون اونه این اینه این اون اون این اوخ چی شد شکلک سر گیجه های از مدل قلم قاطیییییی الان می افتم۱کسی بگیردم!
عزیزی خانمی! ممنونم که اومدی! شادم از شادیت پس شاد باش تا همیشه!

در باره دکلمه منم با دوستان موافقم! بخووووووووووووووووووووون دیگه!
نه ببینم این شعرت با اون شعر مهر ماهت تغلبی نیس؟ نه بوگو بینم تغلبی نیس؟ نه راااس بوگو؟ جرییییمه! باید دو بار بلندترین کتاب دنیا رو برامون گویا کنی اونم تو یه روز! خخخخخخخ! شکلک دررفتن شکلک من که نمیترسم میتونی بیا بزن! خخخخ!

بَه سلاااآاااآاااآاااآاااآاااآاااآاااآاااآاااآاااآاااآااام ملیسای عزیز دلم! وایی ملیسااااا۱لحظه نسیم گذشته های اینجا انگار خورد بهم خدا چه حس عزیزی! ملیسا ممنونم که اومدی و خاطرت که هست تو همچنان عزیز دلمی خخخ ملیسا جان! راستی من عاقبت بلد میشم شبیه تو از این مدلی هاش بنویسم. حالا وایستا خخخ!
۱۰۰۰تامی بوسمت. شاد باشی تا همیشه!

سلام شهروز. تکمیلش کنم؟ باشه ولی تو گفتی تکمیل کنم ها!
ادامهش میشه، حالا بپر ب…
نمیشه این مدلی! خوب اجازه بده ببینم! هوممم! آهان خوب!
این چه طوره؟
شیرجه بزن بپر توش!
درست شد دیگه! باقیش رو هم بنویسم آیا؟
ممنون که اومدی! و ممنون از لطفت! جوهر مداد شکسته من به رواننویس تو نمی رسه!
شاد باشی تا همیشه!

دیدگاهتان را بنویسید