خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

خدا خیلی مهربونه…

سلام رفیق مِفیقا.
چه خبر؟ ما حسابی با کله رفدیم تو خونه تکونی. بو وایتکس و ریکا و گاز پاک کن و شیشه پاک کن میدیم. مردامون؟ تکیه دادن و نیشستن به هندونه خوردن. نمیدونم سر سیاه زمستون هندونه از کوجا میجورن؟ خخخخخخخخخخخخ
خب بگذریم. دوستای خوبم
یه شب یکی از بچه ها یکی از نوشته هاشو برام فرستاد و خواست که براش بخونم. و بعدم بذارمش تو محله و اسمی هم ازش نیارم. این متن اونقد از دل بر اومده بود که رف نیشس تو کنج دلم. چند روزی سکوت بودم و نمیتونستم بخونم. یعنی میتونم از پَسِ این همه احساس بربیام؟ یعنی میشه اینهمه احساس رو منتقل کنم؟ چندین و چند بار خوندمش. چند بار وسط خوندن گریه م گرفت و کار خراب شد. چن بارم اونقد سرد و بی احساس شد که دلم میخواست یکی کتکم بزنه. خخخخخخخخخخخخخخ
بالاخره یه روز بعد از کلی حس گرفتن و مراقبه و تمرین و ریلکسیشن و نفس عمیق و نرمش و ورزش تونستم تا حدودی قابل قبول بخونمش. حالا موسیقیشو چیکار کنم؟ به کی بگم که کمکم کنه؟ باز مث خر موندم تو گِل. روم نمیشد به کسی رو بزنم. میدونم که الان دلتون میخواد بزنیدم. هاها. ولی خداییش روم نبود از کسی کمک بخوام. تا اینکه محسن صالحی یادم افتاد. این بچه خیلی متواضع و فروتنه. بذ به این پسر رو بزنم. خخخخخخخخخخخخخ. با هزار تا سلام و صلوات خودمو راضی کردم به این هم محلی ایمیل بزنم و ازش بخوام کمکم کنه برا میکسش. و خداییش اینقدر خوب میکسش کرد و اونقدر با بزرگواری قبول کرد که کلی خجالت زدم کرد. دستت درد نکنه محسن صالحی. شالا عروسیت بیایم براد برقصیم. خخخخخخخخخ
این متن چیز زیادیش از من نیس. متنش از یکی دیگه. موسیقیش از یکی دیگه. میکسش از اون یکی دیگه. این وسط من فقط مث نون خشکه ایا بُلَنگو دسم بوده و توش هوار هوار زدم. و آلودگی صوتی تولید نمودم. خخخخخخخخخخخخ.
بچه ها عذر میخوام که نمک میپاشم به زخماتون. بخدا تقصیر من نیس. تقصیر یکی از خودتونه. خخخخخخخخ
بچه ها دنیای سختیه. خیلی سخت. اگه همدیگه رو دوس داشته باشیم و هوای همو داشته باشیم خیلی از سختیامون راحت میشه.
تو رو خدا غصه نخورید. آخه خدا خیلی مهربونه.

۱۲۸ دیدگاه دربارهٔ «خدا خیلی مهربونه…»

امروز رفتم بیرون وقتی قدم میزدم همون یک ذره هم که میدیدم از بین رفت و تاریک شد همه چی.
فکر کنم آفتاب زده بود.
چشامو که میبستم و باز میکردم یک ذره روشن میشد بعد تاریک. خیلی حالم گرفته شد.
میترسم برا همیشه اینطوری بشه. فعلا حال ندارم حسم رو بگم. شب برمیگردم

سلام بر رهگذر محله
ما که همیشه با فایل های صوتی استاندارد و قشنگ شما واقعا چاپ دیگر و طبع دیگری از آن مطن تجربه می کنیم. یعنی کلا متن را برایمان به قشنگترین شیوه ی ممکن زیر و رو می کنید.
خدا این حس زیبا و این دل اقیانوس وش را برای ساکنین محله نگه دارد و لولو نبردش
انشاالا
در پناه او شاد باش راستی جمله را هم درست کردم و برات فرستادم

عرض ادب آقای محمدی. بعله دریافت شد. شما لطف دارید و بزرگوارید. ما خیلی وقته تو این محلیم. من و رعد. در برابر باد و طوفان و سیل و زلزله کاملاً مقاومیم. یعنی هیچی تکونمون نمیده. خخخخخخخخخ. پوستمون کلفت شده.

سلام
ممنون حیف که نمیتونم احساساتم را خوب بنویسم
اما خیلی دل نوشته ی خوبی بود و تو هم که خیلی زیبا خوندیش خیلی ازت تشکر میکنم
خدا واقعا خیلی مهربونه که تو دوست خوب را به ما هدیه کرده
برای نعمت های خوب باید از خدا خیلی تشکر کرد.

سلام
فایل رو دانلود کردم ولی هنوز نگوشیدم. گفتم زودتر تشکر کنم. بعدا اگه نظری داشتم خدمت خواهم رسید. مدییییر کمککککک! این پست سر جاش میخکوب شده به هیچ صراطی هم مستقیم نمیشه. من و پرواز تلاشمونو کردیم که لینک دانلود رو درست کنیم ولی درست نمیشه که نمیشه. خخخ.
موفق باشید.

اتفاقا اینطوری بهتره. لینک دانلود طوریش نیست فقط به صورت برنامه ی پخش وردپرس قرار گرفته که عالیه. توی کامنتا هم که لینک دانلود دادی دیگه مشکلو کلا حل کردی. اون همون شکلی بمونه به نظرم قشنگتره. مرسی از تلاش تو و دکتر

نه رعد خانمی عزیزم. من از این هنرا ندارم. خخخ. یادمه حدود هجده سالم بود که اتفاقا یه نفر بهم گفت به قیافت میخوره شاعر باشی. به اون دوست عزیز هم گفتم نه! با اینکه تو دبیرستان رشتم علوم انسانی بود، ولی زیاد اهل شعر و شاعری نبودم الآن هم نیستم.
موفق باشی عزیز.

ها؟ ولم کون من صاب دارم. خخخخخخخخخخخخ
قربونت منم دلم تنگ شده بود. ولی چه کنیم که دست روزگار کار و بار ریخته به دومنمون و سرمونا بیخود و بی جهت شولوغ پولوغ کرده دیگه وقت سر خاروندنم نداریم. شیپیش تو کله مون جفتک میزنه. خخخخخخخخ
خوبه که دوس داشتی. خدا را شکر.

خدا جای حق نیشسته و ملت دوروغگو رو رسوا میکونه. خخخخخخخخخخخ
اولاً شعر نبود و نثر بود. دومندش هنوز دان نکردی. سومندش پیرزن عمه ته. چارمندش وخی یه لیوان آبلیمو بخور تو پست من بالا بیاری شلاقت میزنم. عه عه

صب تا از خواب وخسادم ورداشتم پستا نوشتم. خخخخخخخخخخخخخخخ
گفتم بذ زود بنویسمش که فردا پس فردا ممکنه نباشم نتونم زود جواب کامنت بدم. بذ همین امروز منتشر شه.
دستت درد نکونه. خیلی عالی و دلنشین شده کار. از ذوقم ورداشتم برا استادام و همکلاسیام فرستادم. خخخخخخخخخخ. اونام خیلی دوسش داشتن

آه ای بینای از همه جا بی خبر مگه خدا زده پس کله ات که خودت را با کور ها مخلوط نمودی به قول شاعر که می فرماید زرشک البت طریقه اصلی فرمایش این گونه بوده زرشششششششششششششششششششککککککککککککککککککککک هم کار محسن عالی بود هم کار رهگذر راستی رهگذر کی می خوای بیمیری؟ اگه خواستی بیمیری برو زیر ماشین که یه دیه توپ گری جمیع بازماندگان بیاد و حال وافر ببرن خخخخخخخخ

سلام بابای آرتیمان و آرش و آرتین و آرتمیس و آرنولد.
خوبی؟ خوشی؟ دماغت چاقه؟ راس میگیا تالا بش فک نکرده بودم. خخخخخخخخخخخخخخ
خلاقیت از سر و کله ت میپاشه به در و دیوار. هاهاههاهاها. ممنون که اومدی. خوش باشی.

الآن که کامنت را خوندم وجدان نداشتم به درد اومِد همش تقصیر این کامبیز بلا گرفته هست من ازش چیزای بد بد یاد گرفتم به خدا رهگذر اگه بلایی سر تو بیاد من این مجتبی خادمی را می کشم الهی بعد از این هفتصد سالی که عمر کردی یه روز دیگه هم زنده بمونی

گوش دادم، راستش نمیدونم چی بگم، فقط بدونید همه ی اینها رو خدا میبینه، و قطعا یه جایی هواتونو خواهد داشت، که اونجا، فقط خودش میتونه ببنده هاش کمک کنه. خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم، خیلی. چون خیلی عاطفیم، پس میگم، واقعا ممنونم.

بهتره خودت و خودش بیایید لو بدید قضیه رو. ای بابا. چرا نویسنده خودشو قایم کرده . سرفه امونمو بریده و الا حسابی این پستو روی سرتون پخشو پلا میکردم . مگه دستم بهتون نرسه . از اول صبح اصاب مصابم خوردو خاک شیره هاهاها

آق داداش اصی دلش نمیخواد لو بره. چراشو نمیدونم چرا. ولی غصه شه که بچه ها بفهمن کی بوده. شومام دندون رو جیگرت بذار. خخخخخخخخخخخخخخ.
اعصابتم حالا که خاکشیر شده یوخده ترنجبین قاطیش کون بخور برا پوست صورت خوبه. شفاف میشی. خخخخخخخخخخخ

سلام
از دل نوشته ی بسیار عالی و عالیتر از اون خوندن رهگذر تشکر میکنم و به خاطر میکس حرفه ای هم متشکرم
همه چی دست به دست دادن تا این دلنوشته ی زیبا بهتر به دل بشینه. احتمال نود در صد مربوط به یکی از پست های این یکی دو روز هست یعنی نویسندش را حدس میزنم کی باشه. من از شما زرنگ تر تشریف دارم رععد.

چطوری علی حضرتی؟ چقد دلم براتون تنگ شده. بیدل زنده س؟ اگه زنده س و هنوز شهید نشده سلام منو بش برسون. خخخخخخخخخخخ. خودت خوبی؟ ایشالا همیشه خوب باشی. حدسیاتتم اشتباس فرزندم. اصی نگرد دنبالش که راضی نیس که پیداش کنید. خخخخخخخخخ.

آهنگش از حجت اشراف زادس.. میدونی؟ از دل براومده بود که بدل مینشست. هیچ ادا و ادفارای ادبی ام نداش. ساده و بی ریا و بی پیرایه بود. برا همین اینطور دلنشین بود. دس نویسندش درد نکنه که همه مونا هوایی کرد.

رهگذر من با این اشکام الان چه بکنم؟؟؟
من که اون روزها با اونه همه تحقیر اشکم نیومد الان این اشکا را چه بکنم؟؟
چه زیبا خوندی چه با احساس خوندی جدا به زیباترین شکل ممکن این دل نوشته ی زیبا را خوندی, عالی بود عالی.
یه تشکر خیلی ویژه هم از آقای صالحی میکنم چون بسیار زیبا میکس کردن این فایل را.
جدا ممنون آقای صالحی, آهنگی که انتخاب کردید بسیار زیبا بود.
دوست عزیزی که این دل نوشته را نوشتی, متشکرم بی نهایت..
خیلی زیبا نوشتی این را, خدا مهربونه.. کاش این آرزوی دیدن فقط مال بچهگی هامون بود. اما هر چی بزرگتر میشیم بدتر میشه.
الان دلم مشهد میخواد دلم حرم میخواد..
از تمام کسانی که برای این فایل زیبا زحمت کشیدن بی نهایت تشکر میکنم.

گریه خوبه فاطمه. آدمو آروم میکنه. گریه کون ننه. اشک بیریز. وقتی آروم شدی بخند.
میدونی منم چن وقته دلم مشهد میخواد؟ ولی نمیدونم چرا قسمتم نمیشه. دلم هوای بارونی میخواد و نیمه شبای حرم. با یه نسیم ملایم . ای خدااااااااااااااا. ورمون دار ببرمون مشهد یوخده.
خوشحالم خوشت اومد. خوشحال باش بیخودی فاطمه. بزن دنده بیخیالی و د برو که رفتی. مرده شور این دنیا را ببرن که همش غم و درده. به هیشکی وفا نمیکنه. خاک تو سرش. خخخخخخخ

سلام

رهگذر خیلی عالی بود خیلی صدات و مدل خوندنت رو دوست دارم.مرسی و خسته نباشی

داداش محسن ما هم مثل همیشه کارش عالی بود دمش حسابی گرم

و ی تشکر ویژه برای نویسنده..راستش این حرف،حرف دل خیلی از ماهاست

از اینکه خودشو معرفی نکرده به نظرم بهتره

خیلی خوشحالم عرفان صفری. میدونی چرا؟ چون کسایی دارن میان تو پستم و ازم تشکر میکنن که نمیشناسمشون. این یعنی اینکه کارم موفق بوده.
ممنون بابت محبتت. و دلم میخواد بدونی که خیلی خوشحالم از اینکه اومدی تو پستم. با اینکه هیچوق تو هیچ پستی با هم همصحبت نشده بودیم. قربون محبتدون.

سلام
به بدبختی تونستم جلو اشکامو بگیرم که مادرم نبینه. ولی واقعا عجب حس و حال عجیبی.
دستت درد نکنه آباجی.
محسن خان دست شمام درد نکنه.
ای نویسنده مجهول الاسم, دست شمام درد نکنه.
خدا خدا وکیلی خیلی مهربونه.

سل,آآآآ,ااا,آآآ,ااا,آآآآ,م و دروووود بر ننه رهگذر
خوبی آیا
واااای بعد از ده روز که نت نداشتم حالا اومدم توی محله و باید یه پنجاه تاییی پست بخونم خدا میدونه چه قد چییییز میییز بااااییید دانلود کنم
دلم واسه تک تکتون تنگ شده بود دلم واسه عموها حسین و مهرداد دلم واسه رعععد کبیییر بارووونی که خعلی عاشق بارووونه و اتفاقاً این روزای بی نتی من این قد این بارون زد که توی جنوب استان ما تبدیل به یه سیل مشتی شد دلم واسه موجییی محمد ملکی محسن که میکس این کار رو بر عهده داشته دلم برا دیگرووون که خععععلی هم زیاااد هست تنگولیده بوداااا در حد لالیگا دلم واسه متنای زیبای پریسا آموزشای آبجی فرزانه دلنوشتهاش و آموزشای سامی پاااتر تنگ شده بود به قول شاعر دلم واسط تنگ شده جوووونم
به هر حاااال دووووستتون دارم مث چییی و میدونید که این یه حس واقعیه نه تعارف
پس محله و هم محله ای رو عشقه
شبتون زیبا آروم قشنگ همراه با خوابای طلایی راستی داش یادم میرفت ننه خوش میگذره خونه تکونی یا نه آخیش من که فقط میخورم و میخوابم و نه دست به سیاه میکشم نه سفید
شب خوش و خدا نگهدار

مام دلمون براد تنگ شده بود کاکو. غیبتت اگه طولانی میشد میزدم با کمربند سیات میکردم. خخخخخخخخخخخخ
دیگه غیبت کنی باس با بابات بیای تا رات بدیم تو پستامون. خخخخخخخخ. برو برو پستا رو بوخون.

سلام رهگذر.
الحق که زیبا بود.
فوق العاده زیبا.
یک لحظه دلم تنگ قدیما شد و با اون میکس زیبای محسن، صدای گرم تو و با این دل نوشته ی بی آلایش هم محلی خوبمون که خواهشا اسمش نامشخص بمونه تا این کار ماندگار تر بمونه، اشکام گوله گوله جاری شد.
خیییلی حس قشنگ و نابی داشت این کار.
واقعا لذت بردم.
منو یاد دست نوشته ای انداخت که اول خرداد ماه سال ۹۴ در این محله منتشر کردم.
یاد اون روزا که بینایی داشتم.
چشماتو خوب باز کن. همه جا رو کامل بر انداز کن.
چهره ی مادر رو دقیق به خاطر بسپار.
به صورت برادرت خوب نگاه کن.
این آخرین ساعاته که میتونی مو های جوگندمی پدر رو ببینی.
رنگ سبز گلدان خونه رو خوب به خاطر بسپار.
زیبایی های طبیعت را به هم چنین.
این آخرین ساعاته. آخرین دقایق. آخرین ثانیه ها.
شاید دلت برای دیدنی های این دنیا تنگ بشه.
پس خوب نگاه کن.
از فردا همه جا تاریک میشه. سیاهِ سیاه.
از فردا، اون درختی که کناره خونتون همیشه تو بهار و اردیبهشت گل صورتی و قرمز میده،
با اون درخت پشت خونتون که گل های یاس بنفش میده، دیگه برای تو فرقی ندارن. فرقی ندارن چون،
https://gooshkon.ir/1394/03/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2/
این سه تا کار هم تقدیم به کسایی که مثل من الان، دلشون هوایی حضرت عشق شده.
اولی زائر امام رضا از هادی کلیوند.
https://www.gooshkon.ir/amir/Zaere_Emam_Reza.mp3
کار دوم با نام کلاغ رو سیاه از محسن چاوشی
https://www.gooshkon.ir/amir/kalagh_ro_siah.mp3
و کار آخر هم آهنگ به یاد ماندنی ولایت عشق از محمد اصفهانی
https://www.gooshkon.ir/amir/velayat_eshgh.mp3

رفتم خوندم. اون متنم مث همین متن بود تقریباً. چون هر دو ساده و بی ریا و بی تکلف بودن. امیدوارم تو بقیه زندگیتون حسابی موفق باشین.
خدا نکنه اشک بریزید. خدا رهگذرا بُکُشه که امشب اشک دوستاشا در آورده. بقول رعد بدرد روضه خوندن تو مجالس زنونه میخورم. خخخ.

درووود. خوبی رهگذر آیا؟
میگم خدا که مهربونه, ولی واس کسایی که اندیشه کنند و متوجه بشند که خدایی هست که بخواد مهربون باشه.
فایلو هنو نگوشیدم چون حجم ندارم ولی خواستم بگم خعیییلیی دیر به دیر پست میذاری. منتظر پستهای بعدی هم هستیم.
صداتو هم بنظرم واس دوبلر خعیییلی عالی هست. خعیییلی قشنگ حس میگیری و میخونی.
برو فیلم دوبله کن پول به جیب بزن.

سلام.
اگر حوصله قدیم ندیما رو داشتم می نشستم تموم کامنت ها رو می خوندم ولی متأسفانه خستگی در شیراز بر ما عارض گشته و حالی باقی نمانده لذا فقط اومدم بگم که فایل رو شنیدم و از احساسی که در خوانش به خرج دادی بسیار بسیار ممنونم.
متن خوبی بود شاید نود و نه درصد نابینایانی که می شناسم خاطراتی از دخیل بستن و آمادگی برای شفا گرفتن داشته باشند و از اون نود و نه درصد هم صد درصدشون هم بی جواب موندند.
چی بگم که دِلُم خینه خیییییییین!

سلام حسین ریشدار اردو.
آره منم هر وق پای درد و دل بچه ها نشستم همه از تلاشهای خانواده هاشون برای شفا گرفتن داستانها میگن. نمیدونم والله.
با همه این احوالات ممنون که سر زدی به کلبه درویشیمون. راسی تو خراسونی هستی. اگه مسیرت خورد و رفتی امام رضا سلام ما رو هم برسون. خیلی دلم یه سفر مشهد میخواد. خسته ام. مث خر. خخخخخخخخ

سلام رهگذر عاااااااااااالی بود عشکم در اومد من واژه های قشنگ مشنگ بلد نیستم رهگذر ولی خیلی خوب بود
تازه روز تحویل سال هم قرار که مشهد باشم جای همه هم محلی ها خالی
انشالاه خدا صدای شما رو هیچ وقت ازمون نگیره تا همیشه از این چیزهای خوب واسمون بخونی
جدی خیلی عاااااااااالی بود دلم نمیخواد متنمو تمومش کنم

دست محسن و تنویسندهش هم واقعا درد نکنه
ببخشید که طولانی شد شرمندم ولی بازم میگم خییییییییلییی قشنگ بود
ممنونم رهگذر

درود مجدد. خب من اومدم با نقدهای الکی, حرفای کارشناسی و به درد نخورم خَخ.
اول تو رهگذر. وقتی صداتو میبری بالا, دیگه از اون حسی که قبلاً گرفته بودی خارج میشی و کیفیت کارتو میاره پایین. یه کمی رو این نکته دقت بیشتری بکن.
حالا تو محسن.
موزیکت خوب بود ولی سرعت پایین اوردن و بالا بردنشو باید یه کمی کمتر کنی.
بعدشم وقتی موزیکو میبردی زیر صدای رهگذر, به نظر میرسید که میزون نبود.
یعنی تو جاهایی که موزیک زیر بود, به یه اندازه موزیکو زیر نبرده بودی.
همچنین صدای رهگذر هم یه کَمَکی بم بود.
باز هم میگم من هیچ تخصصی ندارم و فقط نظر خودمو نوشتم همین.
اهل تعریف الکی کردن از کسی هم نیستم. خوب بودن یا بد بودن یه چیزیو خیلی سریع و بیپرده میگم و امیدوارم به دل نگیرین یه وقتی.
ولی در کل کار جالبی بود و من هم لذتیدم.
بعله کجای کارین. تازه متوجه شدین که خدا مهربونه. هااااهاااااااهااااااییییااااااااهااااااااااا.

سلام بر شما خواهر بزرگوار! واقعا نمیدونم چی بگم! دلم هوای امام رضا کرد؛ هم دل نوشته زیبا بود هم شما بسیار زیبا خوندید.
جوری که نتونستم جلو گریه ام رو بگیرم. میکس هم عالی بود. واقعا خدا مهربونه.
راستی هرکی دلش هوای امام رضا کرد نتونست بره به صورت تلفنی میتونه به حرم وصل بشه. فقط کافیه این شماره رو بگیره و مستقیم به حرم وصل بشه.
۰۵۱۳۲۰۰۳۳۳۴‏ ‏
به همین راحتی!
تو دعاهاتون ما رو هم فراموش نکنید

درود بر رهگذر و محسن و نویسنده ی بسیاااااااار گرامی. حالی بِهِم دادین که چند وقتیه دست از سرم بر نمی داره.
شبِ قَبلِشَم با یه آهنگ از سوسن کلی اشک ریختم.
ترکیبِ این متنِ بغضآلود با صدای حجتِ اشرفزاده حسابی هوای گریه کردن بِهِم داد.
طوری که صدای گِریَم بسیار بلند بود.
دستتون درد نکنه.
هر چند من به دلایلی دیگه هوای حرم ندارم ولی امیدوارم اونایی که واقعاً دلشون حرم می خواد، هر چه زود تر بهش برسن.
من که نَزدیکِشَم سال در ۱۲ ماه نمی رم چون به نظرِ من اون جا جای کساییه که لیاقتِ حضور در اون جا و همچنین اعتقادِ لازمه رو دارند.
این نوشته من رو یادِ یه خاطره انداخت.
کلاسِ سومِ راهنمایی که در مدرسه ی عادی درس می خوندم تو منطقه ای بسیار بی فرهنگ، از کلاسِ آمادگیِ دفاعی و ورزش معاف بودم به خاطرِ مشکلِ بیناییم.
یه روز دلم فوتبال بازی کردن خواست. تا زنگِ آخر وایسادم و به مبصرمون گفتم و اونم رفت به معلمِ ورزش گفت: آقا ای علیپورم مُخاد بازی کنه، اِزِّ مِدِن؟ آقای اسماعیلی هم گفت: خب هر کی هر چی می خواد بازی کنه دیگه.
بعد علیِ حریمی مبصرمون به من اشاره کرد و گفت: اُنا، او کوره.
معلم هم که من رو دید گفت: نه نه نه نه. علیپور بیا این جا کنارِ خودم باهات صحبت کنم، تا حالا ندیدمِت، ببینم چی کارا می کنی، چه خَبَراااااا!
منم با نارضایتیِ تمام رفتم پیشِش و به سؤالاتِش جوابیدم و بعد هم رفتم خونه.
نکته ی جالب اینه که ازم خواست اسمِ چند تا از بازیکنانِ بارسلونای اون موقع رو بگم، منم گفتم و اونم نمره ی ورزشم رو ۲۰ رد کرد.
خخخخخخخخخ.
اون روز واقعاً دلم شکست.
با کلی ذوق و شوق وایسادم که با بچه های کلاسمون بازی کنم، تَهِش هیچی جُز حسرت برام نداش.
اما یه روز دیگه که شیفتِ عصر بودیم وایسادم، با حسنِ اکبرزاده که صمیمی ترین رفیقِ هم کلاسیم بود تمرینِ پنالتی زدن با توپِ بسکتبال می کردم، دو سه تا توپم موفق شدم بندازم تو سبد. تو همین حین بودیم که یه آقایی داش رد می شد و گفت: اَی بِگِردُم هِِِِِِِِِِِِی.
اما من به اون صورت تو کودکیم از بازی با هم سن و سالام محروم نبودم، با مهدی داداشم اکثراً تو کوچه با سایرِ بچه های هم سن و سالِمون بازی می کردیم، بعضی وقتا بچه هایی که از محله های دیگه قاتیِ بازیمون می شدن، کلی مَسخَرَم می کردن و کلمه ی کور رو هم هی تکرار می کردن. اون موقع خیلی حساس بودم و عکس العملِ سریع نشون می دادم و می زدمشون، چون خیلی این کلمه با اعصابم بازی می کرد.
اما یه کم که بزرگ تر شدم، فهمیدم که مردمِ عامی تقصیری ندارن و چیزیه که عرف شده بینشون.
حجتِ اشرفزاده هم گواهی هست بر این مُدَّعا که تو شعر به کار بُردَتِش.
جوادِ یساری و محسنِ یگانه هم از کلمه ی وزینِ کور در ترانه هاشون استفاده کردن!
اوه چه قدر حرف زدم! بازم سپاس بابَتِ همه چیز دوستان.
خدا به تمامیِ آرزو های قشنگتون بِرِسونَتِتون.

سلام جناب علیپور.
چرا فکر میکنید حرم آقا امام رضا و باقی زیارتگاهها جای شما و امثال شما نیست؟ چرا فکر میکنید لیاقتشو ندارید؟ فکر میکنید همۀ اونهایی که به زیارت میرند، با اعتقاد و اخلاص کامل میرند؟ اگه فکر میکنید گناهی کردید که هرگز بخشیده نمیشه، سخت در اشتباهید.
باز آ باز آ، هر آنچه هستی باز آ.
گر کافر و گر تو بت پرستی باز آ.
صد بار اگر توبه شکستی باز آ.
مطمین باشیم خدا خیلی مهربونه. قطعا اولیای خدا هم مهربونند. امام رضا علیه السلام که دیگه همه به عنوان امام رؤوف میشناسیم و در این هم شکی نیست.

اِزِ مِدن؟ خخخخخخخخخخخخ . ممنون از خاطراتی که گذاشتی برام. عجب. تقریباً شما همه خاطرات مشترکی با هم دارین.
هاههاهاهاهاهاهاه. بچه ها را میزدی؟ آپاچی. خوبه الان منم بزنمت سیا شی؟ خخخخخخخ خداییش خوشم میاد از بچه هایی که کم نمیارن و حریفن. از اون بچه تُخسا بودیا.

میدونی در لفظ نمیگنجه که بخوام وصفش کنم.
از نویسنده از تو رهگذر جان و از آقای صالحی که فوق العاده سلیقه به خرج داده بودند متشکرم.
میگما بایِد یه حاجتی در نظر میگرفتی با این اشک و آه ها حتما برآورده میشد.
اووو! چه فضا نورانی شدِس! برقی شامپوِس یا نور ایمان!؟
هرکسی حاجتی داره بیاد اینجا کاچی بپزه خخخخخخخخخ.

خیلی گلی، از طرف من هم ویژه تشکر کن از دوست پر احساسمون.

خخخخخخخخخخخخ. کاچی دوس ندارم. آش رشته بار بذار. هاها
این نور که اینجا پخش و پلا شدس نوری ایمان مَنِس. بسکی بنده خوبی ام. اصی چلچراغم. وخسم وخسم وضو بسازم دو رکعت نماز بوخونم کفی محله براد دعا کونم توام نورانی شی. هاهاهاهاهاه
قربونت زهره جون.

سلام .نمیدونم چرا تو پستایی ک مستقیما ب نابینایی و مشکلاتش اشاره داره نمیتونم کامنت بذارم .اینجا هم سخت بود برام ک بیام .یعنی از دیروز نتونستم بیام اما این متن و میکس و صدای گویندش انقدر تاثیر گزار بود ک نمیشد ازش به راحتی گذشت ×.هعععععععععععععععععععی ..خیلی غم انگیز بود.ممنونم از آقای صالحی! گوینده ی متن .اسمشم یادم نمیاد متاسفانه .هععععععععععععععععععععععی و نویسنده ای ک نمیدونم کیه اما واقعا فکر میکنم حرفاش حقیقت زندگیمونه .موفق باشین همگی .و کاش به اینجور کارهای فوقالعاده ای بازم ادامه بدین !هعععععععععععععععععععععععععععععع

ولی من اسم تو رو یادم میاد مش ماشالله. حتی یادمه شغلتم که مرده شور بودی. هنراتم یادمه که شمشیر زنی و سنگ پراکنی و ساطور کشی و آجر بندازی بود. خخخخخخخخخخخخ
اوووووووووووو دیگه رف تا دو سال دیگه من همت کنم همچین متنی بخونم. من اینقد تنبلم که نگوووووووووو.
خوش اومدی دکتر. خوشحالم کردی. یه بار یادمه یه پست زده بودی یه شعر گذاشته بودی توش از چشم. چقدر من با اون ترانه اونشب گریه کردم. خخخخخخخخخخخخ. بچه بودم عقل نداشتم.
توام همین بی عقلیات به ماها رفته. خخخخخخخخ

ماه طلا برو خداتو شکر کن که نفرستادمت توی معدن کار کنی . تنبل تن پرور . می خوریو می خوابی و هرزگاهیم دو صفحه درس می خونی بعد ناشکری هم میکنی ..بیچاره شدم تا شهریه دانشگاهتو پرداخت کردم . کله کته دیگه نون شبت با من نیست . من باز نشسته شدم و نوبته توئه .

واااااای پدرم .آلزایمر هم ب انواع امراضت اضاف شده خوشبختانه مث اینکه ؟؟؟یادت رفته من بورس دانشگاه هاروارد شدم و برا پروژه های تحقیقاتی ک انجوم میدم حقوق بهم میده ؟؟؟
تو پول داشتی اون پسرت .چی بود اسمش …همون داداش بزرگترم .یادم ننیس اسمشو ..اونو بفرسی خونه بخت ؟یا خودم از حقوقم خرج شیرینی و داریه دنبکشو دادم ….نذار بگم .نذار بگم یک قرون نداشتی شوم عروسیشو بدی ک اگه نبودم آبروی خاندون بارونی منگوله سند منگوله دارش باطل میشد باس مینداختیش زیر زمین … ؟؟؟؟هعععععععععععععععععععععععععع

خوبه ۵۴ کامنت خورده
این نشان میده کارت موفق بوده و به خوبی توانستی حق مطلب را ادا کنی

البته وضعیت همین هست و هیچ کس بینا نمیشه
یک واقعیت هست
کسانی هم که گریه کردن خیلی کارشون خوب بود
باعث میشه آدم تخلیه روانی بشه
بنده حدود دو هزار کتاب متنی دارم با فرمت h t m l که یکی از خوبی هایش این هست برای همه قابل استفاده هست هم بینا و هم نابینا که موضوعاتش مختلف هست از طب ایرانی بگیر تا اخلاقی و روان شناسی و ……
که تمامش اسلامی هست
در یکی از این کتاب ها در مورد فواید گریه و اینها میگه مثلا میگه اضاداری برای امام حسین چه فوایدی داره وقتی شما گریه میکنی به کل تخلیه میشی
گریه ی اول یعنی شادی آخر
شما اگر دقت کنی وقتی از مراسم های مضهبی بیرون میآیی
که بیشتر مردم گریه کردند حس خاصی داره همه شاد هستند
یا در بین راه برای کربلا رفتن مردم حسابی اشک میریزند
ولی وقتی به کربلا میرسند دیگه آروم میشند
این معنایش این هست گریه باعث تخلیه میشه
بیشتر افرادی که دست به خود کشی میزنند گریه نکردند
و هزاران هزار نمونه ما داریم
وقتی کسی غمی داره باید آرومش گذاشت تا حسابی گریه کنه ولی نباید از حد بگذره
کسانی که گریه کردید خسته نباشید
امیدوارم حد اقل یک شست و شو داخلی تو چشمانتون انجام شده باشه

در بحث امام رضا هم ببینید اگر ما شفا پیدا کنیم یک سری ها بیکار میشند
مثلا اشخاصی که برنامه و عصا و …. تولید میکنند بیکار میشند
و خلاصه شاید به صلاح نباشه زیاد سخت نگیرید
در خصوص بحث شعر که شخصیت نابینا ی داستان را تحقیر کرده بودند و گفته بودند شما نابینا هستی
و در مورد کامنت دوستمون که در زنگ ورزش توسط دوستش تحقیر شده بود
باید این نکته را عرض کنم که بنده آن وقت ها که میرفتم مدرسه آرزو داشتم زنگ ورزش بشه و بیام خانه ولی معلم اجاضه نمیداد میگفت شما وقتیی آمدی مدرسه عادی باید مثل بقیه باشی
فوتبال نمیتوانی بکنی ورزش که میتوانی بکنی
ما را به نماز خانه هدایت میکرد و میگفت باید ورزش کنی
تو این مدرسه های عادی بعضی ها اصلا برایشون عادی شده بود و کار میخواستند
معلم داشتیم درس را توزیح میداد ولی کار میخواست هر وقت انشا نمینوشتم میفرستاد دفتر
خدا را شکر میکنم که به هر حال تمام شد و وارد دانشگاه شدم
از نظر بحث تحقیر شدن هر چی فکر کردم چیزی به یادم نیامد
ولی شاید تو مدرسه تحقیر شده باشم ولی از ذهنم بیرون رفته
شاید دلیلش این باشه خاطرات خوش خیلی بیشتر بوده
و باعث پاک شدن خاطرات ناخوشایند شده
به هر حال باز از این پست متشکرم
موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید