بهار آمد و رفت: بهاری که ارمغانش برایمان یک سبد بزرگ شکوفه،گل،سرسبزی، و هزاران هدیه ی خوب و فراموش نشدنی که در قلم نمیگنجد تا از زیبایی هایش بنویسم.
تابستان:همان تابستانی که با دستانش گرما را روی سرمان میپاشد همان فصل گرمو مهربانی که مارا در آغوش خود میگیرد تا سردیه اطرافمان را حس نکنیم میتوانیم ساعت ها کنار ساحل قدم بزنیم،بنشینیم،و از موج های کوتاه و بلندش که صدای دلنشینش گوش را نوازش میکند لذت ببریم.
پاییز: همان پاییزی که برگ ها را در اوج آسمان به پرواز در می آورد و وقتی در کوچه پس کوچه ها راه میروی صدای خش خش برگ ها بانگ آرامیست که وجود پاییز را خبر میدهد باران های ریز درشت روی سقف خانه ها و قطره های کوچکش روی شیشه ها چه احساس لطیفی دارد تماشای این صحنه های دلپذیر.
زمستان: همان فصلی که سرد است سرمایی که تن درخت ها و زمین را میلرزاند ارمغان زمستان برای ما باران،برف و سرماست اما کم کم دارد چمدانش را میبندد و ترکمان میکند برای همین است که غمگین است و اشک هایش همان قطرات بارانی هستند که شاهدش هستیم به امید داشتن فصل های قشنگ.
۱۰ دیدگاه دربارهٔ «چهار فصل»
درووود. خوووب بووود ولی خعیییلی کوتاه بود. بیشتر بنویس. یه کمی بلندتر باااشه بهتره.
مرسی. مدااال منو هم رد کن بیاااد. میخوااام. مدااال میخوااام.
سلام این بار هم مدال نصیب شما شد تازه اول راهم سعی میکنم طولانی تر بنویسم
سلام یلدا جان موفق باشی خانمی
سلام مرررسی گلکم
سلام..ایشاء الله همیشه زندگیت بهاری باشه…
سلام همچنین
سلام
مرسی قشنگ بود ممنون
در پناه حق
سلام ممنون
سلام بسیار خوب بود مختصر و مفید یک گذر و نظر بر چهار فصل سال و مرور روزهایی که بزودی تبدیل به خاطره شدند . به هر حال موفقیت هرچه بیشتر شما را آرزومندم…
سلام سپاس فراوان