خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

کمی درددل و تشکر از دوستان برای تبریک تولدم

درود دوستان عزیزم .
امیدوارم که حالتون خوب باشه و ایام به کام .
سال نو رو هم بهتون تبریک میگم و امیدوارم سال نو رو به خوبی شروع کرده باشید .
الان همین طوری دلم گرفته بود گفتم یه صفحه باز کنم یه کم حرف بزنم تا شاید حالم بهتر بشه .
نوروزه امسال خیلی عیده بدی بود برای من . خیلی خیلی بد . بدتر از اونی که فکرشو بکنید . ظاهرا خودم رو شاد و سرحال نشون می دادم جلو اطرافیانم . بعضی وقتا به زور می تونستم خودمو نگه دارم تا اشکم در نیاد . وقتایی هم که دیگه واقعا کنترل اشکام دست خودم نبود اجازه می دادم تا از چشمام پایین بیان و پشت عینک بریزند . کسی هم که میپرسید علی چی شده جواب میدادم چشام همین طوری اشک میاد . البته اونا از ظاهر صورتم می فهمیدند که چه خبره ولی به روم نمیاوردند .
وقت سال تحویل به قدری بغض داشتم که دلم می خواست از سر سفره پا بشم و برم یه جایی گریه کنم . دلم خیلی گریه می خواست . دلم خیلی گرفته بود .
یکی از دلایل این که دلم گرفته بود این بود که صبح به کسی که تمومه زندگیمه زنگ زدم تا شاید به خاطر عید برگرده کنارم .
از یه سیمکارت جدید زنگ زدم . اولش نشناخت و خیلی معمولی باهام حرف زد . بعد بیست ثانیه ای سلام و احوال پرسی پرسید شما؟ که منم گفتم یعنی نمی شناسی و فهمید کیی هستم .
بعد تماسو قطع کرد و دوباره زنگ زد که کسی اومد پیشم و رد دادم . بعد یک دقیقه بهش زنگ زدم . جوری باهام حرف زد که فکر نمی کنم آدم با نوکرشم این طوری حرف بزنه .
دلم شکست . دلم شکست از دست کسی که یه زمونی عشقش,. تموم زندگیش بودم .
یک دقیقه ای حرف زد. حرف که نه داد زد.
تا حالا تو زندگیم کسی این طوری باهام رفتار نکرده بود .
گوشی رو قطع کرد .
همون لحضه آرزویی کردم که لحضه شماری می کنم برای برآورده شدنش .
آرزومو شب 13 فروردین یعنی شب تولدم براش فرستادم . بی تفاوت بود به پیامم هیچ اهمیتی نداد .
کاش زودتر به اون آرزوم برسم !
خب دوستان عزیز بگذریم . بیشتر از این با این حرف هام سرتون رو درد نیارم .
جا داره تشکر کنم از تمامی دوستانی که تولدم رو تبریک گفتند و خیلی خیلی خوشحالم کردند و امیدوارم بتونم جبران کنم .
از سجاد رشیدی هم تشکر می کنم که پست مربوط به تولد من رو منتشر کرد و امیدوارم روزی بتونم این لطف برادرانش رو جبران بکنم .
خب دوستان به پایان این حرفا و یا به قولی درددل های من رسیدیم . امیدوارم که با حرفام خستتون نکرده باشم .
براتون سالی خوب آرزومندم .
تا درودی دیگر بدرود .

۲۴ دیدگاه دربارهٔ «کمی درددل و تشکر از دوستان برای تبریک تولدم»

سلام علی آقا هرچند دیر ولی تبریک این حقیر را هم پذیرا باشید. امیدوارم سالی سراسر خوشبختی و شادکامی در انتظارتون باشه. همیشه به یاد داشته باشید که “خوشبخت کسی است که فراموش کند آنچه را که برایش مقدر نیست.”

درود. نکنه قاشق شدی. یعنی منظورم این بود که نکنه عاشق شدی رفیق. من فکر کردم میخوای بگی خبر مرگ کامبیز رو شنیدم.
من که شخصاً اگه خبر مرگشو بشنوم تو محله رقص و پایکوبی راه میندازم.
عیدتو دوباره و چند باره تبریک میگم: و امیدوارم امسال در ادامه سال خوبی واست باشه.

سلام جناب حسنپور عزیز
سال نو بر شما مبارک. امیدوارم سالی پر از موفقیت پیش روی داشته باشی
در مورد درددلت فقط گوش میدم و سعی میکنم سنگ صبور باشم. نمیدونم چند سالتونه ولی این رو میدونم که اگر اوضاع روحیِ خودتون رو تغییر ندین روزگار شرایطی بدتر براتون پیش میاره که تحملش از این واقعه خیلی سخت تر میتونه باشه. قدر ارزش وجودی خودت رو بدون دوست عزیزم. موفق و پیروز باشید

سلام علی جان. من هم حرف های آقای حاتمی رو می پسندم. در مورد عاشقی هم …. .
ای بابا من بار ها گفتم و باز هم میگم که:
عشق مثل دسته چپق باید دو سر داشته باشه وگرنه عشق یه سَرهِ باعث درد سَرهِ.
آخه با کسی که با تو درست نمی تونه رفتار کنه چرا باید ارتباط داشته باشی. یه حرمت هایی هست که همیشه باید حفظ بشه. فرض کن تو به شخص مورد نظرت هم رسیدی آخر که چه؟ یه روزی این رفتار ها و حرف هاش یادت نمییاد و پشیمون نمیشی؟
آخر حرفم اینه که: این نیز بگذرد.

سلام به علی اصغر عزیز.
با کمی تأخیر من هم تولدت رو تبریک میگم و امیدوارم سالیان سال زنده و سلامت باشی.
راجع به عشق هم بهت میگم که سعی کن یه عشق دو طرفه داشته باشی. اگه عشقت یه طرفه باشه ذره ای ارزش نداره و فقط به خودت ضربه می زنی.
شاد باشی.

سلام علی اسغر.
تازه اولشه!
میدونی که واسه چی.
تحمل کن که خیلی از این بلاها سرت و سرتون میاد.
وقتی دلی رو میشکنی، از بلاهاش محفوض نمیمونی!
من تو رو بخشیدم و امیدوارم دیگه دردی احساس نکنی!
اگه قرارِ عاشق بشی، عاشق خدا باش که تا تو رهاش نکنی، رهات نمیکنه.

دیدگاهتان را بنویسید