داشتم سیب زمینی ها رو برای تهدیگ ماکارونی آماده میکردم. شبکه خبر سیما هم در حال پخش گزارشی از یک نمایشگاه عروسکی در خیابان خانه های قدیمی در کاشان بود. صدای کلاه قرمزی و مبارک و شهر فرنگ و همچنین موسیقی خونه مادربزرگه به گوش میرسید. با بعضی از مسئولین هم مصاحبه میکردند و اونها هم در مورد نمایشگاه توضیحاتی ارائه میکردند. تا این که کلامی توجه منو به خودش جلب کرد. سؤال: چرا بعضی از این عروسکها چشم ندارند؟ جواب:« به هر حال همه ما انسان ها یکجور خلق نشدیم.» باورم نمیشد. با خودم گفتم: « آفرین! عجب انسان های فهیمی! میدونستم بالاخره این همه نشون دادن توانایی های نابینایان باید در جایی تأثیر میذاشت. حالا بسیاری از کودکان هم به این نمایش گاه میان تا با چنین پدیده ای از دوران کودکی آشنا بشن تا ما دیگه این همه برای معرفی خودمون در زحمت نباشیم.» دست از کار شُستم تا بهتر بشنوم. مسئول ادامه داد: « از آنجایی که روح خداوند از چشم انسان ها وارد بدن اونها میشه گذاشتن چشم به معنی دخالت در کار خدا بود و ما با این کار وظیفه مذهبی خودمون رو انجام دادیم و در کار خدا دخالت نکردیم.» باورم نمیشد. در اینترنت دوباره دنبال این گزارش گشتم موفق به پیدا کردنش نشدم. ما برای دبیران مدارس عادی کارگاه برگزار میکنیم تا آنها با ابزارهای موجود و نیز توانایی افراد نابینا آشنایی پیدا کنند حال آن که در جایی دیگر به کودکانی که تشنه فراگیری هستند می آموزند که بی چشمی نشان عدم حضور روح خداست.
۳۹ دیدگاه دربارهٔ «چشم، محل عبور روح خدا»
خانوم جوادیان
اینجا ایران است
چو ایران نباشد تن من مباد.
سلام
خب، کسانی هستن که درکشون کمه نمیشه این دست آدم ها رو کاری کرد.
بهتره از بعضی ها تست هوش بگیرن.
سایت شبکه خبر هم irinn.ir هست. کافیه برید داخلش و دنبال فیلمها بگردید شاید اونجا باشه.
شاید هم به دلیل این که فهمیدن چه کاری کردن گزارش رو حذف کردن. نمی دونم باید نگاهی به سایت بکنید.
وای!!!.
فقط میتونم بگم که خیلی گناه داریم! خیلی!.
گاهی پیش میاد که احساس میکنم ما نابینا ها مظلومترین انسان های روی زمین هستیم
سلام بر فروغ عزیزم.
ما فقط با حضور فعال در میان افراد بینا از هر قشری میتونیم تأثیر مفیدی بر ذهن اونها بذاریم.
راستی! مثل اینکه حواست نبوده و نظرت رو در پاسخ به آقا مهرداد نوشتی و این، پاسخ دادن منو کمی با مشکل مواجه کرد. معمولا ما نظرات رو در فیلد بعد از پاسخ دهید مینویسیم.
ممنونم که به این پست سر زدی نازنین.
درود بر شما. فقط ما باید بیشتر تلاش کنیم.
در برنامه تلویبیون هم از قسمت آرشیوش به راحتی میتونید پیداش کنید! فقط کافیست اسم برنامه یا حد اقل روز و ساعت پخشش رو بدونید!
درود بر شما آقای علی وردی. بله. این برنامه رو چندی پیش در گوشیم داشتم یادم نیست به چه دلیل حذفش کردم.
علت این که به دنبال برنامه بودم این بود که میخواستم لینک مستقیم بذارم تا اگر لازمه افراد بتونند گزارش رو بشنوند و یا اینکه مطلب ناگفته ای باقی نمونه.
بابت راهنمایی تون سپاسگزارم.
ای خواهر اینکه تعجب نداره این افکار تو خودمون هم هست یعنی اگه برخی اظهار نظرها و درباره من ها را بخونی مشاهده میکنید که شبیه همین افکار و باورها در خود ماها هم هست پس از دیگران تعجب نکنید تا منطق و آگاهی و روشنبینی در جان ما ریشه نکند و نهادینه نشود اوضاع همینه که هست. مرسی از ذهن پرسشگر و موشکاف شما. پیروز باشید.
به هر حال نابینایان هم مانند سایر اقشار از تفاوتهای فردی برخوردار هستند و پذیرفتن این مسئله خوندن اون شناس نامه ها رو هم آسانتر میکنه.
ما فقط با حضور فعال در جامعه با هر نقشی که به ما داده شده میتونیم موانع فرهنگی رو برداریم. صد البته که این موانع کم هم نیستند و گاهی اوقات واقعا ما رو برای مدتی متوقف میکنند.
سلام
عجب! خیلی وقته برنامه های تلویزیون رو گوش نمیدم. حوصلۀ اخبار و گزارشهای خبری رو هم ندارم.
شعار زدگی این مدلیش رو ندیده بودیم که دیدیم و شنیدیم. آخه یه زمانی هی تو گوش ملت میخوندند معلولیت محرومیت محدودیت و اینا نیست و توانمندیست. و از همین چرت و پرتا! دیگه دیدند این تکراری شده و از طرفی هم تو کت خیلیها دیگه نمیره. دیگه میگن خوبه خلاقیت و نوآوری به خرج بدیم و یه خدمتی هم به معلولین محترم بالاخص نابینایان کرده باشیم! خخخخ.
سلام بر نازنین.
تلوزیون خانه ما هفته ای یک بار روشن میشه ساعت ده تا ده و بیست دقیقه شنبه شب برای گوش دادن به برنامه شش نقطه. زمانی هم که کارهای کم سر و صدا انجام میدم مثل گرد گیری، مرتب کردن و اتو کردن لباسها، تمیز کردن قفس و آب دادن به گلها یه کتاب صوتی پخش میکنم این بار خواستم به جای کتاب تلوزیون روشن کنم اخبار مشهد توجهم رو جلب کرد روی همین کانال متوقف شدم.
سلام .
واقعیت اینه که بیشتر آدمهای ایران فکر میکنند که نبین ها ی جورایی خوب و مقدسند ههه توی بیمارستان که بستری بودم همه از من می خواستند که از نبینکها التماس دعا داشته باشم . هر چی میگفتم ای بابا اینها هم مثل بقیه هستند به گوششون فرو نمیرفت که نمیرفت ……
خلاصه غمت ندم نود و نه در صد ایرانی ها نبین ها رو مستجاب الدعوه میدونند . بریدو و به جهالت مردم بخندید و به نفع خودتون ازین جهالت استفاده کنید هاهاهاها
پاورقی :
خاطرات بیمارستان و ادامه مقدس قلمداد کردن نبین ها رو در یکی از پست هام نوشتم . رجوع کنید به اون پست و به ریش چنین آدمهایی بخندید خخخ
بله خاطرات اون پست و شاهکار خانم کاظمیان رو کاملاً به خاطر دارم.
خیلی وقتها جهالت این مردم موجبات تفریح ما رو مهیا میکنه.
چه کنیم ما که دلمون میخواست همه آگاه باشند شما شاهد باش خودشون نمیخوان.
ههههه پس خوب یادته. ای کاش ویس مهربون خانومو نگه میداشتم . چه خاطراتی …. یادش به خیر ….
نصفه شبی دارم بلند بلند به خاطرات بیمارستان و ویس و لحن خانم کاظمیان میخندم . خخخ
شاید خودش داشته باشه. جداً بعضی پیامها رو باید ستاره دار کرد تا هر وقت دلت گرفت باهاشون از اون زمان و مکان کَنده بشی.
سلام.
تنها کامنتی که می تونم بذارم یک کلمه بیشتر نیست:
آه!
منم خیلی دلم میخواست یه سیلی تقدیم صورت اون آقا کنم حیف که:
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.
شرمنده که دوباره کامنت میذارم بی زحمت اگر یادتون مونده بگید حدوداً ساعت چند بوده که این گزارش پخش شده؟
حدود ساعت پنج عصر.
درود. خَخ اینکه تعجب نداره. صدا سیما حرف مفت زیاد میزنه, تازه اونم تو همه ی زمینه ها. جوری که صدای نماینده های مجلس و بالا دستیها هم درومده.
از این صدا سیمای به اصطلاح ملی تعجب نمیکنم.
ولی بنظرم یک بار واس همیشه باید اقدام حقوقی کرد. آخه این دادستان کشور که دنبال حق مردمه و صداش هم گوش فلک رو کرده, خب باید صدای ما رو هم بشنوه یا نه.
بنظرم باید جمعی از حقوقدانای نابینا اقدام حقوقی کنند و یه شکایت محکمی رو تحویل دادستان بدند. چون این کارا آثار سوئ داره و ما همیجوریش امامزاده هستیم در بین مردم.
اگه ادامه داشته باشه که دیگه باید منتظر زیادتر شدن امامزاده های کشور اونم از نوع نابیناش باشیم خَخ.
یه اصلاحیه: کر رو تو کامنت قبلیم جا انداخته بودم.
معلوم نیست کدوم بهتره. این مسائل در جامعه باشه و بقیه خبر نداشته باشند و یا باشه و سایرین هم در جریان قرار بگیرند.
سلام و عرض ادب
والا اینقد از این رسانه و بنگاه خبرپراکنی چرت و پرت شنیدم که دیگه زورم میاد حتی آه هم بکشم. حضور پر رنگ ما در جامعه و بین مردم فعلا تنها راهکار جواب به این افرادِ. موفق و پیروز باشید
درود بر شما آقای راد.
من هم با حضور پر رنگ بسیار موافق هستم. در هر نقشی که هستیم. نه فقط یک آقا و خانم معلم، اپراتور، کارشناس، کارمند، مدیر و یا بازرس شیک. بلکه در همه زمینه ها یک مهمان، میزبان، مادر، پدر، مسافر تاکسی و اتوبوس، عابر پیاده، بیننده فیلم در سینما، یک بانوی خانه دار، مردی که نان میخرد، خانمی که از میوه فروشی خرید میکند، شخصی که در یک کار گروهی سهم و جایگاه مفیدی دارد. به هر حال امکان حضور فعال هر یک از ما در جامعه وجود داره که باید مطابق با نیاز و استعدادمون اقدام کنیم.
سلام بر خانم جوادیان عزیز.
احتمالاً IQ دست اندرکاران اون برنامه بیشتر از ۸۴ نبوده.
خودتون یه بار به من گفتید وقتی با چنین مسائلی برخورد کردیم به یاد بیاریم که حتماً IQ اون افراد ۸۴ هست تا آرامشمونو حفظ کنیم.
سلام عزیزم. کار، گروهی هست. میدونی چند نفر باید ۸۴ باشند تا چنین محصولی به دست بیننده ها برسه؟ سالها پیش به واحد خبرگزاری رفته بودیم برای تحقیق. آقای حیدری به ما توضیح دادند که یک خبر از شش فیلتر عبور میکنه تا به دست بیننده ها میرسه. البته این فقط یه گزارش سطحی بود نه یه خبر رسمی.
سلاااام!
خانم جوادیان خب میبینن ما شدیم به اصتلاح کریمی امامزاده خب میخوان بدمون کنن دیگه!
خَخّخّخّخّخّخّیییییییییییییییییییی!
اگه میشه یه تاریخ درستی بهم بدین منظورم روز ماه ساعت هستش!
ممنووووون!
سلام. فکر کنم تاریخ رو در پاسخ به آقای آگاهی نوشتم.
سلام خانم جوادیان.
من که خیلی دلم می خواست اون لحظه پیش طرف بودم و یه کشیده مهمونش می کردم.
قلمتون واقعا شایسته تحسینه و خوب می نویسید.
شاد و پیروز باشید.
سلام. من که هنگ کرده بودم.
البته این مطلب رو در جای دیگری هم گذاشتم که شخصی گفت این عروسک ها رو پارسال هم دیده و از خود نابینایان هم در این نمایش گاه کار دستی وجود داشته. این رو هم اضافه کرد که خانمی که در مورد این عروسک های بی چشم توضیح میداد توضیحاتش با این آقا متفاوت و بسیار هم مورد قبول بود.
نه خانم جوادیان روزشو فرمودین فکر کنم!
اینس:
۸
حسین آگاهی says:
شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ در ۰۰:۲۷
شرمنده که دوباره کامنت میذارم بی زحمت اگر یادتون مونده بگید حدوداً ساعت چند بوده که این گزارش پخش شده؟
پاسخ به حسین آگاهی
۸.۱
فاطمه جوادیان
فاطمه جوادیان says:
شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ در ۰۰:۵۱
حدود ساعت پنج عصر.
پاسخ به فاطمه جوادیان
ببخشین.
بله درسته همین دیروز بود. ۱۸ فروردین. حدود ساعت ۵. البته در آرشیو شبکه خبر جستجو کردم چیزی پیدا نکردم ولی امروز صبح برای روابط عمومی شبکه خبر پیام گذاشتم.
سلام بر خانوم جوادیان عزیز…
وقتی دیدم که پست از شماست بی نهایت خوشحال شدم اما وقتی وارد پست شدم و خوندمش یه دنیا غم به دلم نشست..
خو من شنیده بودم که بعضی انسانهای کوته فکر چنین عقایدی دارن که اگر انسانی معلول هست یا خودش گناه کار هست یا اگر مادرزاد معلول شده حتما پدر و مادرش یه گناهکار بودن اما این پست!!!!!!!!
ما باید مفتخر باشیم که انسانهای کوته فکر ما با بعضی از مسئولین هم فکرن این خیلی چیزها را نشون میده..
خیلی درد ناک بود, خیلی..
موفق باشید.
سلام فاطمه جان. من در فاصله ای کوتاه دو پست ارسال کردم. پست قبلی تعویض آب تُنگ ماهی بود. از شما بی خبر موندم. ماجرای مصاحبه و اشتغال به کجا رسید؟
سلام. فقط، خخخ! البته این خنده از اون هاییه که از گریه غم انگیز تر است! چیزی جز این خنده تلخ به نظرم نرسید بگم معذرت! درضمن کامنت نازنین رو هم به شدت تأیید می کنم!
همیشه شاد باشید!
سلام دوست عزیز. ممنون که اومدی. بخند.
حقیقتش به نت دست رسی نداشتم.. و متوجه پست شما نشدم.
هیچی بی نتیجه شد کسی جوابگو نبود.
یعنی فقط وعدهی بی خودی میدن و در عمل هیچی به هیچی.
من به هر جاایی که میشد و به هر کسیی که فکر میکردم رو انداختم اما تا الان که بی فایده بوده و من همینجوری موندم..
سلام این تلویزیون؛ ملیست