ضمن درود فراوان و عرض ادب!
دوستان عزیز بیایید ببینید که من از دیشب تا حالا سرگرم چه کارهای خنده داری شدم و بگویید و بخندید…
دیشب می خواستم قبض مبایل دوستی را بپردازم که با چند رقم اشتباه حفظ کردن شماره قبض یه مبایل ناشناس را که مبلغش 18000 و خرده ای تومن بود را پرداختم خخخخ…
این مبایل هنوز خاموش است و معلوم نیست کی صاحبش روشنش می کند و وقتی روشنش کند چه جوابی به من خواهد داد…
خب بی خیالش
اتفاقیه که افتاده و من کاری نمی تونم بکنم خخخهاهاهاهاهاها
خب بریم سر موضوع بعدی که خنده دارتره…
من سه سال است که دارم تلاش می کنم تا بتوانم شماره های خانمهایی که در پست بیایید به مناسبت روز زن از محله نابینایان هدیه بگیرید که پستچی بجای من پست زده و تاریخش هم 31 فروردین 1393 می باشد می گردم و خوشبختانه موفق شدم با دور زدن های بسیار شماره ی چند نفر را پیدا کنم و امروز تصمیم گرفتم با یک پیامک مشترک آمادگی خودم را به خانم های شرکت کننده در آن پست برای پرداخت هدیه اعلام کنم و تا حدودی هم موفق بودم…
البته بعضی از آن ها بی اعتماد بودند و فکر می کردند که یه نفر دارد بازیشان می دهد که من با پیامک به آنها اعلام کردم که به آن پست سری بزنند و آخرین کامنتی که من دیروز گذاشتم را ببینند که کسی قصد شوخی و اذیتشان را ندارد. البته برایم خیلی جالب بود که یکی از خانم ها قبل از آنکه من پیامکی بدهم به آن پست سر زده بود و برایم پیامکی داد و خودشو معرفی کرد که من شمارشو نداشتم و من خیلی خوشحال شدم که هنوز افرادی هستند که به کوچه های قدیمی محله سر می زنند…
حالا من هنوز نتوانستم شماره ی چند نفر را پیدا کنم و از دوستان خواهش می کنم که به شرکت کنندگان در آن پست اطلاع دهند تا زودتر بیایند و هدیه خودشان را دریافت کنند.
من تصمیم داشتم کپی اون پست و کامنت هایش را در این پست بیاورم
اما این کار را می گذارم بر عهده ی مدیران و ویرایشگران که خودشان تصمیم بگیرند و اگر با قوانین محله سازگاری دارد این کار را انجام دهند…
خب همانطور که همه میدانید من بیش از حد صبورم و با صبر و حوصله کارهایی که دوست دارم و باعث تفریحم میشود را انجام می دهم که این هدیه دادن هم یکی از تفریحات من با شما در محله می باشد
من که نمی توانم بچه ها را در پارک دور هم جمع کنم و با هم به تفریح و شادی و خنده بپردازیم
پس با پستهای هدیه با شما به تفریح می پردازم تا با هم بخندیم و شاد باشیم
خب من حرف های اصلیم را گفتم و اگر حرفی باقی مانده باشد در کامنت دونی با هم می گوییم و با هم می خندیم
با تشکر فراوان!
۱۸ دیدگاه دربارهٔ «من از دیشب تاحالا سرگرم چی هستم!»
سلام عدسی شب دم صبحت به خیر! آخ آخ عدسی خدا بگم چیکارت نکنه که نصفه شبی حسابی وسط۳سال محله چرخوندیم آخه نمیگی من در حال چرت وسط اونهمه کوچه پس کوچه گم میشم؟ خواب گردی می کنم امشب داخل محله عدسی عجب سر کارم امشب از دستت خخخ! عدسی اونهمه خاطره های شاد اونهمه همراهی های به یاد موندنی که به من۱نفر دادی بهترین یادگاری هاست واسه چی پول واسه هدیه دادن می ذاری؟ جدی میگم واسه من تو۱دوست مهربون همیشگی هستی که هر زمان اسم ازت میاد تمام یادگاری های از مدل حضور هات به خاطرم میاد. روز هایی که با هم می خندیدیم و شب هایی که من گریه می کردم و تو بودی! عدسی! تو خوبی! حتی اگر هیچ هدیه مادی و پولی بهم ندی! تو واقعا خوبی! به خدا همیشه واسه شاد بودن هات دعا می کنم! خوب زیادی احساساتی شد من دیگه بی افتم بخوابم جدی در این حالت نیمه بیدار هر خراب کاریه بی اسمی ازم بر میاد تو هم که فرستاده بودیم محله گردی های نصفه شبانه الان رسما خوابم خخخ من رفتم بی افتم تا انفجار ایجاد نکردم تو هم شاد باشی مثل همیشه و تا همیشه! عدسی! شب و روزت همه شاد! خیلی شاد خیلی خیلی شاد!
خخخ عجب!
خَخ پریسا. یعنی الآن عدسی خر شد. خَخ. نه دروغ میگه. تو اصن به هیچ وجه خوب نیستی و خوب هم نمیشی.
من کامبز رو خرتر از تو میدونم و اینو هم میدونم که خرتر از تو خواهد شد. ازش یاد بگیر خره.
کامنتای پست قبلیتم جواب بده چلمنگُ الدین.
درود! من یه کامنت کلی در پست قبلیم گذاشتم… تو هم اگه خیلی مردی بیا کمکم کن تا شماره اون چند نفری که پیدا نکردم را پیدا کنیم!
عدسی به داشتن دوستی مثل تو افتخار میکنم.
میشه به من هم شارژ بدی؟
آهایی شما۲تا! پت و مت! به نظرم۱اشتباهی شده! البته عدسی می دونه ولی لازم دیدم بیام شما۲تا رو توجیه کنم و احتمالا بقیه رو. لازم نبود من مجیز بگم تا بهم کادو بده چون اولا اصلا خاطرم نبود و واقعا هنوز خاطرم نیست داخل اون پست کامنت زده بودم یا نه و باید برم کامنت هاش رو ببینم که بودم یا نبودم، دوما من پیش از انتشار این پست بدون اینکه در جریان باشم هدیه رو گرفته بودم و باور کنید یا باور نکنید خداییش به شدت غافلگیر شدم. خیال کردم مخابرات اشتباه کرده مونده بودم سر چیچی خطم رو شارژ کرده که دیدم از خط این بنده خدا بودش. عدسی باز هم ممنونم ولی به خدا هنوز کامنت اولیم رو تکرار می کنم و حالا که ماجرا رو گفتم شدید تر هم تکرارش می کنم. اگر اجازه بدی۱دفعه هم من خطت رو شارژ کنم که بی حساب بشیم. من واقعا از دوستیت شادم اگر هم داخل پست های مسابقه هات کامنت میدم فقط واسه خاطر خودت و پست هاته و واسه خاطر دلم. پست هات رو، حال و هوات رو، نوشتنت رو دوست دارم. جایزه هم نمی خوام! خوب حالا برم ببینم داخل پست خودم چه خبره!
پریسا منظورم تو نبود.
راستی تو کی هدیه از عدسی گرفتی؟
سلام
وااااای به این اشتباهت چقدر خندیدم
خخخخ
ولی دلم هم برات سوخت آخی
سلام
من هم پریشب بود که غافلگیر شدم.
جناب عدسی هرچند واقعا از اینکه برای پیدا کردن شمارم خودتونو به زحمت انداختید شرمنده شدم و من هم واقعا راضی به زحمت نبودم، باز هم از لطفتون ممنونم.
با دیدگاههای پریسا هم کاملا موافقم. امیدوارم صاحب اون شماره ناشناس هم پیدا بشه.
همیشه شاد باشید.
شلالالاااامی که,خوبی عدس عدسی,آخیییی نازی دلم واست سوزان سوزان شد که,آخه چرا دقت نکردی؟ خوش به حال صاحب اون خط شده که خخخخ,میسی عدسی از بابت شارژ],منم امروز صبح هدیه مو دریافت کردم,با کامنتای پریسا هم شدید شدید موافقم,خیلیا میگن که عدسی آدم غیر قابل اعتمادی هست,من اما ۴ ۵ ساله که میشناسمش بی اعتمادی ازش ندیدم,تا حالا هرکی راجع بهش چیزی گفته یا حرفی زده من همیشه سعی کردم بهشون بفهمونم که دارن اشتباه میکنن و اینطوری نیست,بچهها عدسی واسه من یکی از قدیمیترین و بهترین دوست و قابل اعتماد تو محله هست,کلا احترام خاصی واسش قایلم که,اینا رو نگفتم که هرکی که کامنتمو بخونه یه فکر ناجور به سرش بزنه نه,البته که من مسئول فکر کج فکرا نیستم,گناه منو پاک میکنه هرکی غیر از این فکر کنه,اینا رو نوشتم که شما ها هم مثه من عدسی رو بشناسید,میسییییییـیییییـییییـیییی عدسی
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما
از پست شما متشکرم موفق باشید
درود! اولا هدیه ی داده شده پس گرفته نمیشه… ثانیا من شما را در شادیهای خودم شریک کردم… ثالثا سالگرد اردوی شاد محله است و بهتره دوستان ناراحتیها و بدبینیها را نسبت به بنده و دوستان کنار بگذارند و بیایند در این پست یا یه پست جدید به همین مناسبت با هم بگوییم و بخندیم و واقعی شاد باشیم… رابعا بهترین لطفی که دوستان میتوانند به من بکنند بیایند افرادی که شماره هاشون را ندارم و در اون پست نوشتم را اطلاع دهند تا به شماره من پیام دهند و هدیهشون را دریافت کنند… خامسا من انتظار دارم افرادی که از داشتن شمارشون توسط من نگرانند نگران نباشند و با من راحت باشند و مطمعن باشند که من شمارشون را به هیچکس نخواهم داد و از جانب من آسیبی نخواهند دید و لطف کنند مرا اینقدر برای پیدا کردن شمارشون سرگردان نکنند… جوینده یابنده است همانطور که پس از سه سال تلاش توانستم بعضیارو پیدا کنم… سته برای من خیلی جالبه که اوایل اردیبهشت ۹۳ جشن شادی و هدیه داشتیم و ۹۴ اردو و ۹۶ تقدیم هدیه ی دوستان که داشت به فراموشی میرفت و علت اصلیش این بود که بی اعتمادی دوستان نسبت به من بود که دوست نداشتند من شمارهشون را داشته باشم… واقعا من نمیدونم چه گناهی کردم و به کی چه آسیبی رسوندم که در بین دوستان و این مجموعه اینقدر بی اعتماد هستم… خب بخیر گذشت و من تا حدود زیادی به خاسته ام رسیدم و هیچ چیزی هم جلودارم برای رسیدن به خواسته ام مرا متوقف نکرد… خب مثل اینکه منبرم زیادی طولانی شد و کم کم همه دارند به خواب میرند… پس تا کامنت بعدی بای!
سلام عدسی.
وای عجب ماجرایی بود اون قبض تلفن خخخخخخخخخخ.
امیدوارم همیشه و همه جا خوش باشی و شاد زندگی کنی.
مرسی از پستت.
شاد باشی.
سلاااااااااام!
عدسی میگم جایزه منو ندادی هااا! باهات تلفنی که حرف زدم پس شمارمو هم داری!
بهم ده هزااار بدهکاری!
یادته؟ پست کربلات!
دومین حدثم بود پس ده هزار. حاالا تو لطف کن پونزدهش کن دیگه!
باااشهههه؟
آخه من شکلک بیچاره شکلک شارژ ندار شکلک کلا فقیر خخخخخخ!
درود!
من حالشو ندارم برم بررسی کنم ببینم که به تو هدیه دادم یا ندادم…
حالا هم به حرفت اعتماد میکنم و تا دقایقی دیگر از خجالتت درمیام عزیزم!
سلاام آقای پژوهنده. از لطفتون بسیار ممنونم. کارتون خیلی جالب بود و خاطرات ۳ سال پیش رو برای من زنده کرد. اتفاقا به محض اینکه پیامک رو از جانب شما دریافت کردم با اینکه شمارتونو نداشتم ولی سریع فهمیدم که کدوم پست رو میگید و کی هستید. بنابر این سریع پاسخ دادم. انگار سه سال منتظر این هدیه بودم خخخ
اردوی نجف آباد هم بهترین و خاطره انگیزترین اردو بود که به همگی خیییییلی خوش گذشت. امیدوارم بازم از این اردوها برگزار بشه تا آرمان رو هم با دوستان گوشکنی آشنا کنم.
بازم از بابت شارژ و مخصوصا فوق العاده ممنون و سپاس گزارم. به خانواده محترم سلام برسونید.
سلاام واای بازم هدیه خخخ هورااا من اصلا پست مذکور رو فراموش کرده بودم حتی نمیدونستم که تو پست کامنت گذاشتم حالا که رفتم دیدم که آخجوون منم تو پست کامنت گذااشتم ولی شما اسمی از من نیوردید و هیچ پیامی هم براام نیومده پس حتما بهم هدیه تعلق نمیگیره دییگه و فکر کنم باید بیخیال هدیه بشم !!! خخخخ
متاسفانه عدسی در یک اتفاق ناگوار به هلاکت رسید.
اگر باور نمیکنید مشکل از من نیست ولی برای اثبات حقانیت ادعام همین را میگویم که ایشان را دیگر در محله نخواهید دید.
روحش شاد و یادش خندان