خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

من دیگر عقرب نیستم و آدم شدم!

ضمن درود فراوان و عرض ادب! بنده حدود چهار سال است که در این محله حضور دارم… البته از مهر ماه سال 1392 چراغ روشن و با یک شخصیت بد خودم را به دوستان نشان دادم… بنده پس از حدود یک سال فقط با کامنتهای مسخره به شوخی و مسخره بازی پرداختم… سپس پست زدن با گوشی نوکیا ان 82 را شروع کردم و یه شناسنامه ی مسخره برای خودم نوشتم و ترس شدیدی در دل دوستان انداختم و هرکی شناسنامه ی مرا میخواند فکر میکرد که واقعا من خیلی خطرناک هستم و همه از من فراری شدند… بنده از این بیت استفاده کردم که، فکر یک ساعت به از هفتاد سال طاعت است… بنده با پنج شبانه روز نبودن در محله به فکر فرو رفتم که وقتی که من میتوانم مهربان باشم و به دوستان و همنوعانم محبت کنم چرا اینقدر بد خودم را بیان کنم و نشان دهم… سپس تصمیم گرفتم با یه شخصیت خوب و واقعی در محله حضور داشته باشم… اینجا محله ی نابینایان برای آموزش و تفریحات سالم است و من هم آموزشهای زیادی از این محله دیدم و باید به خودسازی برسم و تفریح سالم داشته باشم… من خیلی خوشحال هستم که توانستم در این محله به خودسازی برسم و دیگر با شخصیت باشم و از خودم یه شخصیت خوب نشان دهم که شخصیت واقعی من هم همین بوده است… شوخی و خنده در حد مجاز که باعث ناراحتی دیگران نباشد و برای همه خوشایند باشد… من به یاد سه سال پیش دارم این پست را با گوشی نوکیا ان 82 مینویسم تا فراموش نکنم که گذشته ام کی بوده ام و خاطراتم زنده بماند… با تشکر فراوان…!

۴۰ دیدگاه دربارهٔ «من دیگر عقرب نیستم و آدم شدم!»

درود! من باور نمیکنم که هیچوقت کسی را نیش زده باشم… اصلا من کی تو را نیش زدم که اینقدر ترسیدی… راستی من که قبلا مانند بچه های ۱۳ ساله زیادی شیطنت میکردم حالا دیگر مانند جوانان ۲۳ ساله با همه خوش رفتار و دوست هستم و تا پای جان در خدمت دوستان هستم…!

درود! من بر خلاف چیزهایی که در شناسنامم نوشته بودم عمل میکردم و فقط در شوخیهایم زیاده روی میکردم و حد و مرزی نداشتم… من هیچوقت کسی را نیش نزدم… من بیشتر میخنداندم و میخندیدم… اما حالا دیگر تصمیم گرفتم خودم باشم و واقعی باشم و برای شوخیام حد و مرز نگه دارم تا دیگر کسی را ناراحت نکنم…!

سلام
راستشو بگم؟
من اون روزای اولی که اومدم تو محله و صندلی داغ شما رو خوندم هم تعجب میکردم و هم یه کوچولو به قول خودتون ترسیدم. تعجب میکردم از اینکه به خودتون نسبتهایی رو میدادید مثلا میگفتید دیوانه و از این حرفا که عملا تو پستهای دیگه سایت کامنتاتون اینطور نشون نمیداد.
راستش من کلا از نیش آدمیزاد بیشتر از نیش عقرب میترسم. از شما نه، ولی بوده زمانی که از برخی افراد نیش خوردم. بگذریم. اینکه مینوشتید عقربم و نیش میزنم فکر میکردم خیلی محتاط باید با شما رو به رو شد.
به طور کلی به نظرم نیش زدن برخی جاها شاید خوب باشه ولی همه جا نه!
به هر حال تصمیمتون برام قابل احترامه.
موفق باشید.

درود! این نتیجه ی چهار سال در محله بین دوستان و با دوستان بودن و آموزش دیدن از دوستان است… چهار سال در محله بودن برای من مثل چهار سال در دانشگاه بودن است… من در اون پنج شب که در دانشگاه نبودم مشغول نوشتن پایان نامه ام بودم و حالا مشغول دفاع هستم… با تشکر از حضور گرمت!

درود! چرا فینگیلیش و انگلیسی مینویسی؟… فارسی را پاس بداریم… حالا برو صندلی داغ عدسی را با دقت بخوان و به جواب سؤالاتت برس… بعدش برو همه ی پستهای منو با کامنتهایش را با دقت بخوان تا بهتر به جواب سؤالهایت برسی!

سلام عدسی جان دوست عزیز و با درایتم
خوبی ایام به کام هست
امیدوارم جزئ خوش بودن من طور دیگه ای شما رو نبینم
من که تقریبا ۱ماه و اندی هست که در جمع هم نوعان عزیزم قرار گرفتم به جزئ شوخ طبعی چیزی از شما ندیدم
ولی خیلی خوب هستش که انسان به جایگاه خود شناسی برسه و تصمیم بگیره فایل های ویروسی رو شیفت دلیت کنه و شما برای من یه شخصیت محترم بودین و هستین
و از قدیم گفتن شور هرچی در بیاد انسان زده میشه ازش پس بهترین راه نگه داشتن حد هستش رفیقم
راستی من به انتظار دیدن یه کامنت از کامبیز جان هستم چرا خبری نیستش ازش شما اطلاعی ندارین

سلام. حالا تصمیم گرفتی خوب باشی یه چند میلیون بهم بده که بد جور اوضاعم نادخه. حالا این که شوخی بود ولی از تو و همه می خوام که برام دعا کنید که کل ۱۴ میلیون تومانی که سر شرط بندی باختم یه جوری خدا برگردونه، اعتیادم به این سایتِ لعنتیِ شرطبندی از بین بره و از فکرِ خودکشی بیرون بیام. کلافه ترین انسانِ رو زمین منم. کاش می شد منو نیش می زدی و نیشِت هم کشنده بود و راحتم می کرد! اما حیف که کبریتِ بی خطری و فقط حرف می زنی و عمل نمی کنی. موفق باشی

درود! ای وای تو رفتی در سایت هرمی یا قمار یا شرط بندی؟ وقتی میگن شرط حرامه یعنی پولی که در شرط بندی میگیری طرفت راضی نیست همانطور که تو راضی نیستی پولت را مفت از دست بدهی و این مبلغ را یکباره از دست ندادی و بارها شرط بستی… پول باد آورده را باد میبرد… هیچکس پولی که با زحمت کشیدن و کار و تلاش به دست می آورد را در شرط بندی و قمار نمیگذارد تا از دست بدهد… نابرده رنج گنج میسر نمیشود… بهتره ما بجای رفتن در سایتها و برنامه های خطرناک با پول ناچیزمان کسب و کار کنیم مثلا وسیله ای بخریم و با قیمتی مناسب بفروشیم و سود کنیم… با پول کم کار و کاسبی کنیم تا پس از مدتی پولمان با سودش چند برابر شود… مثلا به مرور زمان سکه بخریم و در صندوقچه ای نگهداری کنیم و پس از چند سال که نیاز به پول زیاد داریم سکه های جمع شده را بفروشیم و ببینیم که چقدر سود کرده ایم و لذت ببریم… شاد و خندان باشی!

سلام عدسی. تو هر مدلی باشی خوبی. ولی ببین عقرب رو بیخیال شو تو هیچ زمانی از نظر من عقرب نبودی اسمش رو هم سر خودت نذار عقرب خوب نیست ازش خوشم نمیاد مار بهتره دسته کم معرفت داره نیش زدن هاش قواعد خودشون رو دارن ولی عقرب فقط نیش می زنه شرف حیوونی هم در کارش نیست. اصلا خوشم نمیاد ازش. خخخ در هر حال من هیچ زمانی عقرب ندیدمت. تو همیشه دوست بودی واسم عدسی هنوز هم هستی. این روز ها۱خورده هوای شیطونی کردن هام کم شده باید تقویتش کنم تا دوباره درست بشه. من رفتم تو هم شاد باشی!

درود! من عقرب یا مار نیستم و این یک شوخی تند بود که در شناسنامه قبلیم با دوستان کرده بودم تا ببینم که کی در موردم چه فکری میکند که بعد از سه سال تحقیق و بررسی متوجه شدم چه اتفاقاتی افتاده و من از نظر کاربران و مدیران مرا چگونه تعریف میکنند… من زمانی که چوپان بودم در بیابان یک شب تا صبح روی لانه ی عقربها خوابیدم و اتفاقی برایم نیفتاد و صبح شوهر عمم گفت بخیر گذشت که عقرب نیشت نزده خب من نمیدیدم که دارم کجا میخوابم… من میدونم که مار و عقرب و گزندگان بیخطرند و فقط اسمشان چندش آور و ترسناک است… شاد و خندان باشی!

ولی من فکر نمیکنم تو هرگز بتونی آدم بشی. از این کارای سخت نکن که نشدنیه.
بعدشم من هیچ وقت تو رو حتی خدا میدونه تو خلوت خودم بیشخصیت تصور نکردم و نمیکنم.
من هر جور که باشی دوستت دارم و از دوستی باهات هم افتخار میکنم.
ولی هموجوری که گفتم: آدم شدنتو بعید میدونم. از قدیم گفتند: همیشه سنگ بزرگ نشانه ی نزدنست خَخ.

درود! من شروع کردم که در این محله آنطور که همه میپسندند باشم و نه آنطور که اندکی میپسندند… من انسانی موفق هستم که با بعضی از نوشته های بی پرده ام در این محله خیلیارو از واقعیتهایم دور کرده ام و ذهنها را نسبت به خودم و شخصیت واقعیم منحرف کرده ام و اکنون تصمیم گرفتم با تغییرات ذهنها را به واقعیت نزدیک کنم… با تشکر از حضورت!

غربزدگی الزاما بد نیست.
۱- غربى معمولا بطرى آبش را از خودش جدا نمی کند. استاد هم با بطرى آب درس می دهد و آب تنها چیزى است که غربیها به شدت می خورند و ما نه!
۲- هر چقدر ما ایرانیها شلنگ قلیون به دست داریم، این غربی ها کتاب در دست دارند کتاب جزء لاینفک زندگى این مردم است
۳- در جواب پرسیدن حالشان به جاى قربان شما و نوکرتم جواب روشن می دهند و شما در جریان حالشان قرار می گیرید مثلا می گویند: خوبم، کمى مریضم، خسته ام، بد نیستم، عالى ام،….
۴- وقتى لطفى می کنید مثلا از غذایتان به کسى تعارف می کنید به جاى گفتن الهى فدات بشم و دورت بگردم خیلى واضح می گویند: تو مهربانى…. و شما روزى را تصور کنید که به خاطر کارهاى معمولى چند بار به شما گفته شده مهربان هستید ، آیا به سمت مهربان تر شدن نمى روید؟!
۵- بین مشاغل مختلف تفاوت جایگاهى نیست. پزشک از اتاقش بیرون میاید و هر مریض را شخصا صدا میکند ، استاد، روز اول میگوید من نه پرفسورم، نه sir، نه مسیو، من فقط “مت “( اسم کوچک) هستم.
۶- مردم ورزش می کنند… به معناى واقعى کلمه نه آمپول وتزریق هورمون… نه به شرایط خاصى احتیاج دارند نه باشگاه نه وقت کافى…. با دوچرخه سر کار می روند… بارها کسانى را دیده ام که کالسکه به دست، می دویدند…. دوستى در باشگاه ، کارمندان جایى را دیده بود که وقت ناهارشان را به باشگاه مى آیند و ورزش می کنند.
۷- وقتى نگاهتان به کسى میافتاد سریع لبخند میزند و احتمالا روز خوش میگوید، ما چرا انقدر با نگاه همدیگر مشکل داریم و چرا انقدر به هم زل می زنیم؟!
۸- از چه زمانى ما کمتر در مترو و اتوبوس براى مسن ها، صندلى خالى کردیم ؟ اینجا اگر براى مسن ها و باردارهاو بچه ها صندلى خالى نکنید علنا دیگران به شما تذکر می دهند.
۹- با بچه ها ، حیوانات و طبیعت مهربان تر بودن نشان از انسان تر بودن شما دارد.
۱۰-بدون ترحم و تحقیر به ضعیف تر ها کمک میکنند. کسى احساس برتر بودن به شما نمیدهد.
۱۱- در رفتارشان خود را درگیر قید و بندهای حاصل از آداب و تشریفات نمی کنند، خودشان هستند و فکرشان را صرف ارائه ی ماسک اجتماعی نمی کنند چون از اینکه خودشان باشند هراسی ندارند.
و…
ما اما از غرب زدگی فقط فرومایه ترین مدهای گروه های افراطی رو یاد گرفتیم. چرا این ۱۱ مورد رو یاد نگرفتیم؟!
گاهی باید خودمان را بتکانیم”
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

کاملا این موارد رو میپسندم
و این رو هم اضافه کنم که ما ایرانی ها این جور بودیم در گذشته و با جایگزین کردن خصلت های بد و فراموش کردن گذشته در مسیر بسیار بدی داریم با سرعت پیش میریم و وسیله این عامل هم
ریا
دروغ
و مال اندوزی و دزدی
و نامردی هستش
به امید این که هر کس خودش از این خواب وحشت ناک بیدار بشه

دیدگاهتان را بنویسید