با سلام به هم محله ای های عزیز اولین پست من با تشکر از سجاد رشیدی عزیز سال ها پیش در مدرسه شوریده فوتبال بازی می کردیم من اون وقت ها بیناییم خیلی خوب بود و تازه داشتم با اون ها فوتبال بازی می کردم بعد یکی از بچه ها شوت زد بعد من با صدای بلند داد زدم غلام توپ رو بگیر بعد توپ گل شد گفتم چرا نگرفتی گفت ما با صدای توپ تشخیص میدیم توپ کجاست بعدها من معروف شدم بوق حمید ببخشید بعدن خاطرات قشنگ تر طعریف می کنم
۷ دیدگاه دربارهٔ «یک خاطره از خودم»
خوش اومدی حمید
سلام ممنون
سلام همید جان خوش اومدی داداش خواهش میکنم داداش وزیفم بود تا جایی که بتونم کمکت میکنم تا موفق بشی فعلا بای
درود. خَخ سجاد. یکی که باید کمک خودت کنه عزیزم. دمت گرم. حسااابی خندیدم خَخ.
تو هم خوش اومدی حمید. مقصر سجاد بود که مجبور شدم یه دل سیر بخندم.
منتظر پستهای قشنگت هستم.
سلام خوش اومدی خوبه ولی مطمئنم توی پستهای آینده موفق تر خواهی بود
داشتم کامنتها رو میخواندم رسیدم به کامنت سجاد دیدم حمید رو همید میخونه! گفتم چی شد؟ اومدم اسپلش رو نگا هکردم یعنی خََََََََََََََََََََََییییییییلی خندیدم انصافا! سجاد دوستت داریم
سلام دوست عزیزی که اسم خارجی داری من با nvda هستم و برام درست خوند منم فکر کردم دیگه درسته الان فهمیدم که با ح هست به هر حال ببخشید