خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

باز هم براتون آنه آوردم!دانلود فصل های 35 تا 39 از جلد 4

سلام سلاااام

خوبین؟

خوشین؟

چه خبرا؟

من با آنه شرلی اومدم. سارا جان هنوز مشکل اینترنتش حل نشده این شد که من  آنه رو براتون آوردم

خب حالا یه کم خودم بحرفم

حال من خوبه. خدارو شکر همه چی رو به راهه.

گیتار هم میرم. دارم کم کم پیشرفت می کنم. فکر نمی کردم انقد زود با استادم هماهنگ شم و رو روال بیفتم.

خیلی برای یادگیریش عجله دارم. دوست دارم زودتر حرفه ای شم.

فقط تنها چیزی که نگرانم کرده اینه که از اول مهر باید برم بابلسر و باید استادم رو عوض کنم. خدا کنه اونجا استاد خوبی گیرم بیاد

مشهدم خیلی عاااااالی بود. برای همه ی بچه های محله هم دعا کردم. به یاد همه بودم

ولی دلم خیلی می خواد بازم برم زیارت. اصلا سیر نشدم. آرزوم شده که یه بار تولد امام رضا مشهد باشم.

تا حالا نرفتم. دوست دارم از نزدیک حال و هواشو ببینم

بچه ها؟ شاید باورتون نشه. دلم برای دانشگاه تنگ شده!!! خخخخخ

نمی دونم چرا!دلم هوای محیط دانشگاه رو کرده!دلم برای آلاچیق های دانشکدمون تنگ شده. خخخخخ

واقعا من دیوونه ام. کیه که دلش برای دانشگاه تنگ شه؟؟؟

چیکار کنم خب. جدا از درساش خیلی خوش می گذره آخه. خخخ

بیخیال. الان همه میان میگن من دیوونه ام خخخخخ

خب دیگه بیشتر از این حرف نمی زنم. بریم سراغ لینک دانلود

 دانلود فصل های 35 تا 39 از جلد 4

موفق باااشید

زندگیتون سرشار از حضور خدا…

********************

ماهیمون هی می خواست یه چیزی بهم بگه، تا دهنشو باز می کرد آب می رفت تو دهنش، و نمی تونست بگه. دست کردم تو آکواریوم درش آوردم. شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن. دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو. اینقدر بالا پایین پرید، خسته شد خوابید. دیدم بهترین موقعه تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده. یعنی فکر کنم بیدار شده، دیده انداختمش اون تو، قهر کرده خودشو زده به خواب…!

این داستان رفتار ما با بعضی آدمای اطرافمونه. دوسشون داریم و دوستمون دارند، ولی اونارو نمی فهمیم؛ فقط تو دنیای خودمون داریم بهترین رفتار رو با اونا می کنیم.

*خسرو شکیبایی*