خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

تا انتها، امید

حال این روز های من
همچو تشنه ای است
که در لحظه ی افطار
با جرعه آبی غریبه نیست
اما در روزگار عاشقی
جز گرمی مهر تو
آب این زندگی طعمی ندارد
و در نوبت شباهنگام
قلم و دفتر من
سراغ دست نوشته هایم را می گیرند
و من
در هوایی که به دلتنگی ختم می شود
سکوت می کنم
و اگر کسی
در پس کوچه های انتظار
از حرف دل پروانه ای که بر گرد گلها می گردد،
خبری دارد؟،
به دستانم ندایی برساند
تا کنار پنجره جنون
از سوز فراق تو بنویسم
و در تاریکی شب
به این می اندیشم
که در روز های بی تو
دیگر هیچ عشقی وصلت ندارد
و من
همچو یک مجنون
لحظه های بی کسی خویش را
در آغوش شب سپری می کنم
و در دل شب
برای دیداری دوباره
و رهایی از غم فردا
نفس مسیحای تو را می طلبم
و من
برای نوشتن بیتی از رخ تو
امیدی بی انتها دارم
که ای صیاد دل تنهایم
فقط یکبار دیگر
مرا به لبخند شیرینت مهمان کنی

۲۲ دیدگاه دربارهٔ «تا انتها، امید»

سلام دوست عزیز.
آره قبول دارم دلتنگی همیشگیه و تنهایی فقط یه مدته.
خواهش می کنم خودت نوشته منو زیبا خوندی و منم امیدوارم که همیشه شاد شاد باشی.
ممنونم از لطف و حضور عزیزت.
پیروز باشی.

ایول نوشته های وحید! سلااام این قدر دیر به دیر می نویسی که آدم خیال می کنه خواب دیده باید۳دفعه پست رو بره و بیاد تا باورش بشه. امید همیشه قشنگه. از خدا واسه امید هات و داستان هات بهترین پایان ها رو می خوام.
همیشه شاد باشی دوست من!

سلام پریسا.
ایول به حضور با صفای خودت. والا بعضی نوشته هایی که می نویسم محتوایش به درد محله نمی خوره. چون مضمون سیاسی داره. یعنی از همه جا و از همه دری می نویسم خخخخخخ.
این شعر رو هم دیروز نوشتم و گفتم که بزنمش تو محله. امیدوارم که مورد پسندت واقع شده باشه.
ممنونم از اینکه هستی و بی نهایت تشکر از محبتت.
همیشه شاد باشی دوست عزیز من.

سلاااااام وای تو وحیدی آیا
نکنه پریسا باز شیطنت کرده و به اسم وحید پست زده
پریساااااااا میکشمت اگه تو باشیخخخخخخ
داداش وحید عالی و زیبا
امیدوارم که تنهاییت زودتر سر بیاد ما هم یه شیرینی شامی چیزی بخوریم
ببین نری دو سه سال مخفی بشی
زود زود بیا
فداییی داری

سلااام ابراهیم جان.
آره دقیقا خود خودمم. نه بابا پریسا از این کارا دیگه بلد نیست خخخخخخخخ.
قربونت عزیزم خودت عالی هستی.
به جون خودم این فقط یه شعره و فعلا نه خبری از شیرینی هست و نه شام و نه دیمبل دیشدن خخخخخخخخخخخخخخخ.
چشم سعی می کنم اگه چیزی نوشتم اینجا هم منتشرش کنم.
ممنونم از لطف و حضور بسیار عزیزت.
شاد باشی.

آخی طفلکی وحید عاشق شده.
خودم ننت میشم چادور چاقچور میکونم میریم خاسگاری. تو فقط لب تر کن فقط. خودم صیادی دلی تنهاتا براد میسونم که به لبخندی شیرینت کنه. شاه پسر داریم دوماد قند و عسل داریم عروس نقل بسر داریم عروس قند و نبات داریم دوماد. خخخخخخخخخخخ. ببخشید پیریه و هزار دردسر یادم نیس کی قند بود کی دوماد؟ بهر حال بوگو فقط کیه س صیادت؟

سلام آجی آکله.
به این صیادم میگم یه نفر آکله گرفته و پاشو برو از آکلگی درش بیار خخخخخخخ.
هی خره اگه کسی رو پیدا کنم که خودم بدون خواستگاری میرم می شونمش. بعله دیگه یه همچین آدمیم من. خخخخخخخخخخ.
ممنونم از حضور بسیار عزیزت.
شاد باشی.

سلام مهرناز خانم.
خواهش می کنم خودتون نوشته ی منو عالی خوندید.
خوشحالم که مورد پسند واقع شده.
ممنونم از لطف و حضور با ارزشتان.
متقابلا من هم برای شما آرزوی شادی همیشگی رو دارم.
سربلند و پیروز باشید.

دیدگاهتان را بنویسید