سلاااام به هم محلی های گل و گلاب. سر انجام، پس از سه هفته انتظار، پنجاه و دومین شمارگان شهر خبر معلولین منتشر شد. این بار به خاطر مشغله های بسیار زیاد کاری در هفته های اخیر، کمی دیر اومدم، اما بی تردید یکی از بهترین، غنیترین و پر خبر ترین شمارگان شهر خبر معلولین رو تقدیم حضورتون می کنم. این مجله خبری 36 هزار و 585 کلمه ای، پره از اخبار و گزارش های متنوع از چندین خبرگزاری کشور که میتونید بسته به سلیقه خودتون اونها رو مطالعه کنید. توجه داشته باشین که اخباری برای این مجموعه انتخاب شده که هر چند شاید از نظر زمانی کمی از وقت انتشار اونها گذشته باشه، اما حاوی نکات و مسائل مهمی بودن که گذر زمان، قطعاً از اهمیت و ارزش این اخبار و گزارش ها کم نکرده.
نکته ی دیگه اینکه برای مرور اخبار، از جنرال هدینگ، یعنی حرف h استفاده کنید، چرا که بعضا خبر ها در لول های مختلفی هدینگ بندی شدند. برای اینکه خبر یا گزارشی رو از دست ندین، همه رو با کلید h بخونید. اگه در انتشار این مجموعه دست تنها نبودم، قطعاً میشد در زمان های سریعتری هم اون رو گرداوری و منتشر کرد، اما باور کنید هر چه تلاش کردم، زودتر از این نشد. حالا سعی می کنم شماره های بعدی رو سریعتر در محله منتشر کنم تا شما در جریان اخبار و گزارش های خبری مرتبط با خودتون قرار بگیرید.
خبرگزاری صدا و سیما: از لایحه معطل مانده مناسبسازی محیط برای معلولان تا چشم انداز 1404
قوانین مناسب سازی محیط برای معلولان و نحوه اجرایی شدن آن، موضوعی است که در گفتگو با آقای سهیل معینی، عضو ستاد مناسب سازی شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفت. ایشان دبیر کمیته تدوین لایحه اصلاحی دولت در خصوص مناسب سازی نیز بوده است.
مهمترین مشکلات و آسیبهای اجرایی قوانین مناسب سازی چیست؟
سهیل معینی، عضو ستاد مناسب سازی شهرداری تهران [1]: مناسب سازی دچار چند آسیب جدی است. اول اینکه دستگاه هایی که رسما مسئولیت دارند درست به مسئولیت شان عمل نمی کنند. ستاد ملی هماهنگی مناسب سازی، به ریاست وزیر کشور را داریم ولی این ستاد جلساتش را بسیار نامنظم و دیر به دیر و خیلی محدود برگزار می کند و تا کنون نیز دستاورد ملموسی نداشته است. در سلسله مراتب اجرایی این ستاد از جمله در استانداری ها و فرمانداری ها، عملکردشان از شهری به شهری و از استانی به استان دیگر متفاوت است. ولی می توان گفت که کلا این ساختار، ساختار مناسبی نبوده است. به لحاظ قانونی این ستاد اهرم های اجرایی خوبی در اختیارش هست، ولی از پتانسیل آن به خوبی استفاده نشده است.
خارج از این ساختار مهمترین مشکل این است که برنامه تدوین شده برای مناسب سازی وجود ندارد قرار بود ستاد در سطح کشور یک برنامه جامع 5 تا 10 ساله برای مناسب سازی داشته باشد که این برنامه وجود ندارد.
نقص دیگر نبود ضمانت اجرایی قانون است. براساس این قانون تمام وزارتخانهها، سازمانها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظف شده اند در طراحی، تولید و احداث ساختمانها و اماکن عمومی، معابر و وسایل خدماتی بهنحوی عمل کنند که امکان دسترسی و بهرهمندی از آنها را برای معلولان همچون افراد عادی فراهم کنند. تصویب این قانون دستاورد مناسبی برای حمایت از حقوق معلولان بوده است. از سوی دیگر طبق ماده 2 آیین نامه شهرداریها نیز موظف شدند از صدور پروانه احداث یا پایان کار برای آن تعداد از ساختمانها و اماکن عمومی و معابری که استانداردهای تخصصی مناسب سازی مربوط به معلولان را رعایت نکرده باشند خودداری کنند. ولی مثلا شهرداری تهران آن قانون را به درستی اجرا نمی کند.
چرا شهرداری به وظیفه قانونی خود در خصوص مناسب سازی و عدم صدور پایان کار برای ساختمان های متخلف عمل نمی کند؟
سهیل معینی، عضو ستاد مناسب سازی شهرداری تهران : دلیلش بی توجهی و نبود مجازات برای تخلف از قانون است. در قانون برایش مجازاتی پیش بینی نشده و البته در لایحه جدید حقوق معلولان قرار است این موانع دیده شود. و ضوابط و ضمانت های اجرایی آن پیش بینی شود که اگر شهرداری ها تخلف کنند چه کسی پاسخگو باشد، شهردار یا کمیسیون های شهرداری یا … ضمانت اجرایی دیده شود. این باید در قانون بیاید و برای اینکه اتفاق بیفتد در لایحه جدید، شورای هماهنگی حمایت از حقوق معلولان پیش بینی شده است که در رأس آن معاون اول رئیس جمهور و وزرای دستگاههای ذی مدخل حضور داشته باشند. این شورا باید هر آذرماه گزارش چگونگی تحقق حقوق و قوانین مربوط به معلولان را به دولت و مجلس و مردم بدهد. این کمک می کند. اگر گزارش سالیانه تهیه شود . وقتی یک نهادی یک تکلیفی دارد باید برایش ضمانت هایی پیش بینی شود ولی تا کنون پیش بینی نشده است .
تهیه گزارش، یعنی رصد کردن امور و گزارش گیری از همه دستگاههای ذی مدخل و نظارت بر آنها. این باعث می شود که کار مناسب سازی یک نظم و نسقی پیدا کند.
به نظر می رسد نبود ضمانت اجرا و فقدان نهادهای نظارتی بزرگترین اشکالی است که در بحث مناسب سازی وجود دارد که سعی می کنیم این ضعف را حل کنیم. ازلایحه معطل مانده مناسبسازی محیط برای معلولان تا چشم انداز1404
چرا این لایحه این همه مدت در مجلس معطل مانده است؟
سهیل معینی، عضو ستاد مناسب سازی شهرداری تهران : این قانون در مجلس نهم طرح شد و در صحن علنی مجلس پیشنهاد شد که اصل هشتاد و پنجی شود. یعنی به مدت 5 سال اجرای آزمایشی بشود. ولی شورای نگهبان آن را رد کرد و به درستی این کار را کرد. چون وقتی یک قانون جامع وجود دارد، اگر قرار است اصلاحیه اش اجرا شود این دیگر نباید آزمایشی باشد. اصل 85 برای زمانی است که برای یک مورد، قانونی نداریم و مجلس هم فرصت نمیکند قانون را با طی مراحل کارشناسی تدوین کند. لذا به مجلس اختیار می دهند تا یک قانون را به طور آزمایشی اجرا کند. وقتی شورای نگهبان این لایحه را رد کرد، مقارن شد با انتخابات و شروع به کار مجلس دهم و در مجلس دهم هم قرار شد که از دولت بخواهد که لوایح اولویت دار را مشخص کند و این زمان می برد. در نهایت لایحه به کمیسیون مشترک آمد ولی این لایحه در کمیسیون مشترک خیلی کند پیش رفت. جلساتشان به خاطر بحث انتخابات شورا و ریاست جمهوری به تعویق می افتاد و منظم تشکیل نمی شد. اما الان به نظر میرسد که این کار شتابی گرفته و میتوان امیدوار بود که در شش ماهه دوم این لایحه به صحن علنی بیاید. ما که از اجرای قانون دنبال منافع گروه هدف هستیم، تعجیلی در تصویب قوانین نداریم. مهم هرچه کاملتر بودن قوانینی است که تصویب میشوند. حتی لایحه فعلی هم در بعضی موارد، طی گذر از کمیسیون های تخصصی دولت نقایصی بر آن مترتب شده است. بنده دبیر کمیته تدوین لایحه بوده ام. تغییرات مناسب نبوده و بهتر است آن نقایص رفع شود و گرنه مشکل ایجاد می کند. یعنی لایحه ای که تدوین کردیم در سال 94 از 60 ماده که وارد کمیسیون تخصصی دولت شد 28 ماده را دولت جدا کرد و در قالب تصویب نامه دولت جدا کرد و در قالب لایحه به مجلس نداد. این تغییر باعث شد که یک سری از مواد از بدنه دولت جدا شد. استدلالشان هم این بود که وقتی می توانیم این موارد را در دولت تصویب و اجرایی کنیم دلیلی ندارد که به مجلس در قالب لایحه بدهیم که مشمول زمان شود و اجرایش به تعویق بیفتد. چون دولت این قدرت را دارد که از دستگاه های مجری زیرمجموعه اش اجرای این موارد را مطالبه کند. اما ما مخالف این استدلال دولت بودیم . حتی اگر دولت این موارد را به عنوان مواد مصوب خودش اجرایی می کند مانعی ندارد که آن را در قالب یک لایحه به مجلس ببرد تا با تصویب مجلس به یک قانون تبدیل شود که بر همه زمان ها تسری یابد و عمر آن محدود به عمر دولتها نباشد. وقتی قانونی به تصویب مجلس می رسد استحکام قانونیش بیشتر از مصوبات دولت است چون دولت بعدی نمی تواند آن را لغو کند. در بررسی های بعدی هم مواردی کم و زیاد شد که به استحکام و یکپارچگی لایحه لطمه زد. اما امیدواریم در مجلس آن نواقص رفع شود.
بودجه مناسب سازی یعنی چه و از کجا تامین می شود؟
باید مشخص کنیم که بودجه مناسب سازی یعنی چه؟ یکی از چیزهایی که از سوی دستگاههای اجرایی گفته می شود این است که می گویند بودجه خاصی باری مناسب سازی نداریم. این حرف نادرست است. تمام اماکن عمومی که کاربری عمومی دارند و الان دارند احداث می شوند اگر در طراحی و ساخت و سازشان مناسب سازی را اعمال کنند این بودجه جداگانه ای نمی خواهد و فقط رعایت یکسری استانداردهاست. مثلا این که عرض در ورودی چقدر باشد و سرویس بهداشتی در رو به بیرون باز شود و اختلاف سطح را با شیب راهه طراحی می کنند ان مواردی است که در همه دنیا هنگام ساختمان سازی رعایت می شود و هیچ بودجه جداگانه ای هم لازم ندارند فقط باید ضمانت اجرا داشته باشند. حتی اماکن جدیدی که ساخته می شوند خیلی از آنها ضوابط مناسب سازی را رعایت نکرده اند.
بحث دیگر در باره اصلاح ساختمان ها و اماکنی است که قبلا ایجاد شده اند. اینها نیاز به بودجه دارند که اگر در قالب یک برنامه اصلاحی زمان بندی بیاید بودجه اینها قابل تامین است. مثلا در کل لایحه گفته شود که کشور ما در سال 1410 باید ضوابط مناسب سازیش قابل قبول باشد و سه تا برنامه 5 ساله فرصت داریم که به تدریج ساختمان هایی را که قبلا ساخته شده اند را اصلاح کنیم. یعمی این زمان خوبی است و این موضوع در قانون فعلی هم پیش بینی شده که وزارتخانه ها موظف هستند ولی عمل نمی کنند. این قانون را باید مجلس نظارت کند ولی نظارت نمی کند.
اگر یک شهروند معلول در محیطهایی که باید تردد کند با مشکلی در خصوص مناسب سازی رو به رو شود برای طرح شکایت به کجا باید مراجعه کند؟
یک شهروند اگر با مشکلی رو به رو شد الان مشخص نیست که به کجا باید مراجعه کند و دستگاه های خاطی چگونه باید مجازات شوند. این موضوع در قانون فعلی پیش بینی نشده و به نظرم این ضعف باید اصلاح شود. قانون در وجه مثبتش تعریف شده است. این که دستگاهها موظفند این وظایف را انجام دهند ولی در نقطه مقابل پیش بینی نشده که اگر دستگاهی تخلف کرد چگونه باید مجازات شود. و چه نهادی باید پاسخگو باشد. در لایحه جدید قرار است که پیش بینی شود که چه نهادی این را رصد می کند.ازلایحه معطل مانده مناسبسازی محیط برای معلولان تا چشم انداز1404
مصادیق مناسب سازی و دسترس پذیری
دسترسی به این معنا نیست که وارد پارک شوید. خیلی جاها در ورودی پارکها مناسب سازی شده ولی آیا این ویلچر می تواند از همه خدمات افراد عادی در پارک استفاده کند .
هتلهای قابل دسترسی ما معنی دارند. در دنیا دسترسی یک استاندارد است که تعریف می شود. وقتی وارد سایت هتل های بین المللی دنیا می شوید به شما گفته می شود که آیا این هتل دسترس پذیر است یا خیر . بعد توضیح می دهد که دسترس پذیری یعنی چه . استانداردی که ما داریم در هر طبقه هتل باید حداقل دو اتاق باری معلولان دسترس پذیر باشد. یعنی یک فرد معلول بتواند بر همه سرویس های عمومی هتل دسترسی داشته باشد. همه رستوران ها استخر و سونا و سرویس های خدمات جمعی ورزشی و … باید برایش قابل استفاده باشد. دوم این که اتاق او باید از نظر ارتفاع تخت و دسترسی به کلیدها و قفسه ها و سرویس بهداشتی و عرض در و .. به گونه ای باشد که ویلچر بدون پله وارد شود . توالت فرنگی ها دستگیره های هدایتی فرد را تامین شود . عموم هتل های جدید ما به طور نسبی قابل دسترسی هستند که جزو گرانترین هتل های ما هستند که 5 ستاره اند. ولی هتل های زیر 4 ستاره عموما قابل دسترسی نیستند.
آیا در قانون جامع این موضوع پیش بینی شده که خدمات با قیمت مناسب در اختیار این افراد قرار گیرد یا خیر؟
پیشبینی به این معنا شده که همه ضوابط مناسب سازی باید در اماکن عمومی رعایت شود و این به عنوان یک حق عمومی و حق شهروندی برای همه دستگاهها اجباری است که رعایت کنند این مهم نیست که هتل 5 ستاره باشد یا 2 ستاره باید هتل هرچه که هست برای افراد معلول قابل دسترس یاشد. ممکن است اتاقش امکانات 5 ستاره را نداشته باشد ولی باید سرویس بهداشتی مناسب را در هر اتاق داشته باشد و فرد بتواند به راحتی در اتاق وارد بشود و از امکانات آن مانند سایر افراد عادی استفاده کند پله نداشته باشد و آسانسور داشته باشد و … این قانون است و همین را باید اجرا بشود. یعنی تا آن زمان آیا تسهیلات و خدماتی برای معلولان برای استفاده از حداقل های مناسب سازی شده وجود دارد یا پیش بینی شده است. این را ما نداریم بخش خصوصی را نمی توان اجبار کرد که تسهیلات اختصاصی به فرد معلول بدهد و اختیاری از نظر قانونی نداریم. راهش این نیست. راه این است که ضوابط اجرا شود. هر مکان عمومی که ایجاد می شود باید استانداردهای دسترس پذیری را رعایت کند. این حق معلولان است پس باید اجرا شود. هیچ هتل و سینما و .. نباید اجازه بازشدن داشته باشد مگر این که این ضوابط را رعایت کند. اگر این را بتوانیم اجرا کنیم بقیه مسایل خود به خود سر جایش می نشیند حتی کشور ترکیه چقدر از ما جلوتر هستند و خیلی جاها این را رعایت می کنند. اصل بر این است که ما برای قوانین ضمانت اجرا بگذاریم و نظارت کافی داشته باشیم.
کلام آخر
بسیاری از موانع اجرایی مناسب سازی در کشور به خلاهای قانونی و ضمانت اجرایی آن مربوط است. اصلاحیه قانون حمایت از معلولان و جانبازان که از سوی دولت ارائه شده و در انتظار مراحل بررسی و تصویب در مجلس شورای اسلامی است، برخی موانع اجرایی را مرتفع و تکلیف دستگاهها را مشخص کرده و ضمانت اجرای قانون را نیز در حد بالایی تامین خواهد کرد. با وجود این آنچه به نظر می رسد در کنار قانون و حتی مقدم بر آن می تواند روند مناسب سازی را تسهیل و تسریع کند ایجاد آگاهی و تقویت حس مسئولیت همگانی در رعایت حقوق شهروندی معلولان در این عرصه است.
ایران سپید: سهم کودکان «ایزوله» از کل دنیا؛ فقط یک تخت میلهدار
در دنیایی که ما زندگی میکنیم یا شاید بهتر است بگوییم در شهری که ما زندگی میکنیم کودکانی هم هستند که تاب و توان انجام هیچ کاری ندارند، کودکانی که حتی ادا کردن کلمات را هم نمیدانند و برای جلب توجه دیگران یا ناله میکنند یا دست و پاهایشان را تکان میدهند گویی از دیدن فرد جدید در اطرافشان ذوق میکنند به سمتشان که میروی با اینکه تو را نمیشناسند میخندند تا نگاهشان کنی و با او حرف بزنی، با اینکه نمیتوانند صحبت کنند اما با نگاه کردن و خیره شدن به چشمانت جواب خیلی از صحبتها را میدهند.آنهایی هم که قدرت دیدن ندارند با نزدیک شدن به تختشان بوی شما را استشمام میکنند یا بهتر است بگویم حضور فرد جدید را حس میکنند و برای واکنش دستانشان را دراز میکنند تا تو را بیابند و در آغوش بگیرند. کودکان ایزوله شاید با آموختن بیگانه باشند اما محبت را بیش از دیگران درک میکنند یقیناً همه حواسشان را به ابرازاحساس متمرکز کردند تا بتوانند کوچکترین نگاه محبتآمیز اطرافیان را جذب کنند. برای دیدار این کودکان سری به مرکز نگهداری در شرق تهران زدیم تا از نزدیک با نحوه نگهداری این معلولان آشنا شویم همچنین گفتوگویی با رئیس مرکز نگهداری از کودکان دارای معلولیت نارمک در مورد نحوه نگهداری از کودکان ایزوله انجام دادیم که میخوانید. سر ظهر است و اغلب کودکان ناهار را به کمک پرستار خورده و خوابیدهاند؛ اکثرشان اندامی نحیف و لاغر با دست و پای غیر طبیعی دارند منظور از غیر طبیعی معلولیتی است که باعث کج شدن و انحراف دست و پایشان شده است. به واسطه معلولیتی که دارند تشخیص سن واقعیشان کمی دشوار است ،اما با نگاه به تابلوی مشخصاتشان که هر کودکی بالای تختش دارد متوجه جنسیت، اسم، سن و نوع معلولیت و بیماریاش میشوید. عقربههای ساعت 12 ظهر را نشان میدهند و مراقبین یک به یک به کودکان سرمیزنند کمکشان میکنند تا غذایی را که در آشپزخانه مرکز پخته شده است نوش جان کنند؛ کل زندگیشان خلاصه شده است در خوردن و خوابیدن و به غیر این نمیتوانند فعالیت دیگری داشته باشند. نمیدانم شاید از غذایی هم که میخورند لذت نمیبرند، فقط میخورند تا بتوانند به این حیات ادامه دهند. قدم به قدم به کنار تختشان نزدیک میشوم برخی از آنها لولههایی در شکم دارند و تعدادی هم دست و پایشان را به تخت بسته اند. در ذهنم سؤالی ایجاد شد که چرا دست و پاهای این کودکان معصوم را با پارچه به تخت هایشان بستهاند؛از پرستاری که همراهمان بود سؤال کردم و علت را جویا شدم او در این باره میگوید: «در این بخش کودکان با معلولیت متفاوتی نگهداری میشوند و متأسفانه معلولیت تنها مشکل آنان نیست برخی بیماریهای خاصی دارند که باید مراقبت بیشتری از آنها شود مثلاً کودکانی هستند که نمیتوانند از دهان غذا بخورند برای همین طبق دستور پزشک لولههایی در شکم آنها کار گذاشتهاند تا از طریق تزریق، غذا مستقیم به معده وارد شود. تعدادی هم هستند که مشکل تشنج دارند و با وجود این لوله در شکم احتمال آسیب به خود هنگام تشنج وجود دارد چرا که در زمان تشنج دست و پاهایشان را به داخل شکم فرومیکنند که این امر خطر بسیاری برایشان ایجاد میکند. این امر باعث شده دست یا پاهایشان را به تخت بسته تا از آسیب رساندن به خودشان جلوگیری کنیم، برای این کار پارچههایی را که با پنبه پر شده است آماده کردیم تا آسیبی به دست و مچ پایشان وارد نشود.» به بازدید ادامه دادیم در طبقات دیگر وضعیت برخی از این کودکان به نسبت بقیه بهتر بود و دور میزی نشسته و بازی میکردند با نگاه به ظاهرشان متوجه شدم این کودکان آموزش پذیر هستند ،اما چرا در این مرکز نگهداری میشوند. پرستاری که همراهمان شد تا طبقات را نشانمان دهد متوجه شد سؤالی دارم و پیشدستی کرد و توضیح داد:«با نگاه کردن به این کودکان شما دختر بچههای 10 الی 12 ساله میبینید اما در واقع سن آنها بیش از 18 سال است معلولیت جسمی ندارند اما عقب مانده ذهنی محسوب میشوند کمی نسبت به دیگر بچهها سطح هوشی بهتری دارند ،اما فقط در حد فراگیری کارهای روزمره است. بیشتر این کودکان یا بد سرپرست هستند یا مجهول الهویه که با دستور قاضی به این مرکزمنتقل شدند. این کودکان بعد از مراجعه به مرکز بسته به نوع جنسیت، سن، نوع معلولیت، بیماری خاص و بویژه تشنج آنها را طبقهبندی میکنیم اکثراً تکلم ندارند و اگر هم بتوانند صحبت کنند در حد چند کلمه کوتاه مثل گفتن اسم و فامیل است. هر کدام از این کودکان داروهای خاصی مصرف میکنند و تحت نظر دکتر اطفال، مغز و اعصاب، یا دکتر عمومی هستند اگرهم نیاز باشد به بیمارستان برای درمان منتقل میشوند. این کار با همکاری و تشخیص پزشکان مستقر در مرکز صورت میگیرد. در مجموعه نگهداری از معلولان نارمک همیشه پزشک داریم که به صورت شیفتی کودکان را ویزیت میکنند.» طی گپ و گفتوگویی که با پرستار در خصوص وضعیت این کودکان داشتیم دریافتم او تنها پرستاری است که تحصیلات دانشگاهی را گذرانده و مابقی مددیار یا همان مادریار هستند. 15 کودک در انتظار آغوش یک مادر محمد رضا دانش آذر، رئیس مرکز نگهداری از کودکان دارای معلولیت نارمک در رابطه با کودکانی که در این مرکز زندگی میکنند، میگوید: «این مرکز نگهداری از سال 1348 تأسیس شده است این مرکز از دسته املاک وقف شدهای است که با نام مرکز نگهداری دخترانه زیر 14 سال کار خود را شروع کرد. بعد از انقلاب اسلامی و با تأسیس سازمان بهزیستی این مرکز همچون مراکز نگهداری دیگر زیر نظر سازمان بهزیستی کل کشور قرار گرفت. از آغاز فعالیت این مرکز تاکنون تغییر کاربری در نوع خدمتی که ارائه میدهد صورت نگرفته است فقط به علت کمبود مراکزی از این دست، حیطه کاریمان فراتر رفته و با بالا رفتن سن بچهها و عدم خروجشان از مرکز نگهداری اکنون دختران و پسران بالای 14 سال را هم پوشش میدهیم.» چه معلولانی در این مرکز نگهداری میشوند؟ «دراین مرکز ما افراد دارای معلولیت ذهنی و جسمی شدید را نگهداری میکنیم که به اصطلاح معلولان ایزوله نام دارند. کودکان ایزوله معلولانی بسترگرا هستند که شرایط نگهداری آنها بسیار خاص است برخی از این کودکان به علت آنکه نمیتوانند از طریق دهان غذا بخورند لولهای در معده شان قرار میدهند که مراقبین از طریق سرنگ به آنها غذا میدهند، کودکانی که نیاز به دستگاه تنفسی دارند یا برخی از این کودکان در طول روز دچار تشنج میشوند که باید مراقبت ویژهای از این افراد صورت گیرد این معلولان کنترل ادرار و… را هم ندارند و مادریارها با تمام وجود از این کودکان نگهداری و مراقبت میکنند. مرکز نگهداری کودکان معلول نارمک ظرفیت 200 نفری دارد اما در حال حاضر 168 کودک ایزوله در این مرکز زندگی میکنند که ممکن است در طول هفته تعدادشان کم یا زیاد شود از این تعداد 90نفر دختر و مابقی پسر هستند. گفتن این نکته ضروری است که کودکان ایزوله بهطور معمول و با توجه به شرایط و بیماریهای خاصی که با آن مواجهاند عمر کوتاه تری نسبت به دیگر معلولان عقب مانده ذهنی دارند. اکثر معلولانی که در این مرکز نگهداری میشوند مهجور، مجهول، بیسرپرست یا بد سرپرست هستند که با حکم قضایی یا حکم اداره سرپرستی سازمان بهزیستی استان تهران جذب مرکز نگهداری نارمک میشوند و خدمات مختلفی به صورت رایگان دریافت میکنند.» این مرکز به غیر از نگهداری از کودکان معلول فعالیت های دیگری هم انجام میدهد؟ «در کنار نگهداری از این کودکان حدود 1400 پرونده معلولان اعصاب و روان و 400 پرونده معلولان ضایعه نخاعی داریم که خدمات بهداشتی، درمانی، ارزاق، خدمات دارویی، هزینههای توانبخشی و… را به آنها ارائه میدهیم. و درکنار این فعالیتها مسئولیت ستاد پذیرش منطقه شرق تهران و وظیفه نظارت بر مهد کودکها و مراکز توانبخشی خصوصی شرق تهران را برعهده داریم.» وی در پاسخ به سؤال خبرنگار ایران سپید مبنی بر تعداد کادر خدماترسان مرکز میگوید: «ما 90نیروی خدماترسان داریم که از این 168 کودک معلول نگهداری میکنند نگهداری از این معلولان بسیار دشوار است و اصولاً برای هر 8 کودک باید یک مادریار حضور داشته باشد و مرکز نارمک به علت کمبود نیرو به ازای هر 15 کودک یک مادر یار دارد.» دانش اذر در مورد سؤالمان که تأمین هزینههای این مرکز و نحوی جذب مادریار است بیان میکند:«قریب 80درصد از هزینههای این مرکز را خیرین تأمین میکنند و مابقی از طریق دولت پرداخت میشود چرا که مرکزنگهداری از کودکان معلول نارمک دولتی است. طی سالهای متمادی کار در زمینه کودکان دارای معلولیت و کسب تجربههای متفاوت دریافتیم که مادریار باید چه شرایطی داشته باشد بعد از مصاحبه و گذراندن مراحل اداری فرد متقاضی حدود یک ماه آموزش کار این کودکان را فرا میگیرند. بعد از آن تشخیص میدهیم این فرد مناسب کار در این مرکز است یا نه» از انجایی که این کودکان کنترل ادرار را ندارند باید از پوشک برای بستن آنها استفاده شود اما طبق مشاهداتم اکثر این بچهها را با کهنه و پارچه بسته بودند علت این کار را که جویا شدم مدیرمرکز نارک توضیح میدهد:«ما پوشاک را برای موارد خاص استفاده میکنیم. این کودکان نسبت به بچههای دیگر بیرون روی بیشتری دارند و اگر بخواهیم حساب کنیم روزی 10 پوشک برای هر بچه استفاده شود درهفته و ماه تعداد بیشماری از این محصول را باید خریداری کنیم که مشمول هزینه سنگینی میشود به همین علت از کهنه برای بستن آنها استفاده میکنیم. از نظر بهداشتی هر ماه این کهنهها کاملاً تعویض میشوند و برای ماه بعد از پارچههای جدید خریداری شده استفاده میکنیم بعد از مصرف این کهنهها شسته و ضدعفونی میشوند.» سؤال دیگری که ذهنم را مشغول کرده بود را از دانش آذر پرسیدم و او در مورد کمبود پرستار در این مرکز میگوید: «پرستار سوپروایزر ما یک نفر است و شیفت شب به علت کمبود نیرو پرستار نداریم» با گفتن این موضوع یاد ماجرای مرگ 15 کودک در سال 92 در همین مرکز افتادم و پرسیدم آیا در آن زمان هم شما یک نیروی پرستاری دانشگاهی داشتید؟ این مسئول عنوان میکند:«مرگ 15 بچهای که در رسانهها چند سال پیش ذکر شد نشأت گرفته از هیاهوی رسانه بود چرا که در گزارشها نقل کردند «کودک» در صورتی که دراین مرکز افراد 30 ساله هم دردسته کودکان قرار میگیرند. اگر بیشتر بررسی صورت میگرفت و گزارشی با اطلاعات دقیق و جامع تهیه میکردند درمی یافتند حداقل 10 نفر از این معلولان بالای 40 سال سن داشتند. از نظر دیدگاه جهانی مرگ و میر بین 8تا 10نفر درهر مراکز نگهداری این کودکان رایج است. بچههایی که درمراکز نگهداری میشوند طی چندین سال سنشان بالا میرود و ممکن است درطول زمان نزدیک به هم فوت کنند مرگ آن 15 نفر هم در یک روز نبود بلکه در طی یک سال اتفاق افتاده است.» مشغول گفتوگو با آقای دانشآذر بودیم که تلفن همراهش زنگ خورد در آن لحظه خبر فوت یکی از پسران مرکز را به او دادند علت را که جویا شدیم میگوید: «چند روز پیش این پسر 24ساله را به علت تشنج در بیمارستان بستری کردیم که گویا تجهیزات، پرسنل و پزشکان هم نتوانستند برایش کاری کنند و اکنون بعد از چهار روزدنیا را ترک کرد.» شنیدن خبر فوت یک جوان دارای معلولیت دردناک است اما نمیتوان قضاوت کرد که آیا زندگی فعلی این کودکان دردناکتر است یا مرگ آنان. با به دنیا آمدن فرزند دارای معلولیت آن هم از نوع شدید یا بهقولی ایزوله چه رنجی را خانواده و بخصوص پدر و مادر نوزاد تحمل میکنند. بیشتر کودکانی که دراین مرکز نگهداری میشوند یا در خیابانها رها شدند یا بد سرپرست هستند. نگهداری از آنان به حدی دشوار است که حتی مادر هم از بزرگ کردن جگرگوشه خود خسته میشود و آن را به این گونه مراکز میسپارد. این کودکان دارای معلولیت نیازمند مراقبت شبانهروزی هستند آن هم در شرایط خاص که احتمالاً هر کسی از عهده این امر بر نمیآید. گفتوگو را به پایان رساندیم و رهسپار روزنامه شدیم هنگامی که از حیاط این مرکز عبور میکردیم چشمم به در و دیوار رنگ رو رفتهای افتاد که نشان از قدمت این بنا میدهد، ساختمانی که سالهاست وقف شده تا میزبان این کودکان باشد اما اکنون وقت آن رسیده که دستی به رویش کشیده شود تا هم ایمن باشد و هم مناسب کودکان؛ این هم محقق نمیشود مگر با نگاه نیک خیران و همچنین مسئولان تا از تنها مرکز نگهداری کودکان ایزوله پشتیبانی و مراقبت کنند. یادداشت این کودکان مرگشان هم عادی است سمیه افشین فر کسی برایش ناراحت نمیشود، کسی به دنبالشان نمیآید، همچون محصوران جزیرهای، دنیایشان همان تختهای فلزی است در واقع کل سهم شان از دنیا چهارگوشه تخت فلزی است، تختی که دست و پاهایشان را با نوارهای محکم پارچهای به آن زنجیر کردهاند، چرا که حرکتشان هم به صلاحشان نیست، انگار محکومند به اینکه همچون تخته سنگی با چشمانی با نفوذ و ناراحت نظاره گرت باشند، رد نگاه این بچهها تا مدتها در ذهن حک میشود به سراغشان که میروی حتی نمیتوانند سلامت را علیک گویند، فقط نگاه میکنند و گاه گاهی با صداهایی نامفهوم چیزهایی میگویند که نمیفهمی واژههایی که واژه نیستند نالههایی مبهمند بدون مفهوم، قد و اندازه هایشان همانند کودکانی چهار پنج ساله است اما وقتی به کارتهای مشخصات بالای سرشان نگاه میکنی میبینی که بسیاری از آنها از سنی که تصور میکردی بزرگترند و بعضی حتی بالغ شدهاند روی همین تخت ها با دست و پاهایی بسته. به بیشترشان لولههایی وصل کردهاند و با کمک سرنگ غذایی ته حلقشان میریزند انگار تک تک این کودکان سرنوشتی دردناک دارند حتی مرگشان هم کسی را ناراحت نمیکند. درست در روزی که برای بازدید از مرکز نگهداری نارمک رفتیم در دفتر مدیر خبر فوت کودکی را دادند، مدیر میگفت دو شب پیش تشنج کرده بود و به بیمارستان بردیم و امروز تمام کرد. زندگی همه این بچهها همین است یکی امروز یکی فردا یکی پس فردا و…. مرگشان سر و صدایی ندارد مثل خودشان و تمام رنج هایی که در زندگی میکشند آرام و بی صداست چرا که بیشتر آنها نه کسی به سراغشان میآید و نه کسی خبری از آنها میگیرد. بیشترشان با دستور مرجع قضایی و به خاطر نداشتن والدین یا عدم صلاحیت والدین به بهزیستی سپرده شدهاند. اینها کودکان ایزولهاند، کودکانی که توان آموزش ندارند و از معلولیتهای همزمان جسمی و ذهنی رنج میبرند، شکی نیست که نگهداری از کودکان ایزوله کاری سخت و طاقت فرساست، هیچ کدام از این کودکان توان اجابت مزاج ندارند و با پارچههای بزرگ و ضخیمی آنها را بستهاند. مدیر مرکز میگوید: اگر بخواهیم این بچهها را پوشک کنیم از پس هزینهها بر نمیآییم برای همین در خیاط خانه برای آنها کهنه میدوزند و هر از چند گاهی این کهنهها دور ریخته میشوند و کهنههای جدید استفاده میکنیم. درست میگوید این بچهها نیاز به پوشکهای مخصوص بزرگسالان دارند که عمدتاً گران است و اگر گران هم نباشد برای تعداد زیاد این بچهها به صرفه نیست اینجاست که وظایف «مادر یارها» سنگین تر میشود، زنانی که بیشترشان به هدف کار خیر پا در این راه نهادهاند و تمام تلاش شان را میکنند تا مادرانه از این کودکان نگهداری کنند بی خود نیست که وقتی به همراه مادریار به تختشان نزدیک میشویم دخترک نابینای معلول ذهنی از میان نردههای آهنی دستانش را بیرون میآورد و مادریار را در آغوش میکشد، شاید دنبال دستان گرم مادری میگردد که رهایش کرده در واقع محبت گوهر کمیابی است که حتی این بچهها هم با وجود همه مشکلاتشان حسش میکنند. دانش آذر مدیر مرکز میگوید: تعداد مادریارها کم است و نیاز به نیروهای بیشتری داریم «وقتی به ماجرای مرگ 15 کودک در سال 92 اشاره میکنم، دانش آذر ادامه میدهد» البته مرگ در این کودکان طبیعی است بیشترشان بجز معلولیت مشکلاتی از قبیل تشنج دارند.» اما میگفتند علت این حادثه حضور نداشتن پزشک متخصص در شیفت شب بوده؟ بله شاید هم این باشد به هر حال ما کمبود نیرو داریم! مدیر مرکز نگهداری نارمک از کمبود نیروی انسانی نالان است و این را از اوضاع این مرکز نگهداری هم میتوانی حدس بزنی چرا که نه تنها این مرکز بلکه بسیاری از مراکز نگهداری سازمان بهزیستی کشور متأسفانه از کمبود نیروی انسانی متخصص رنج میبرند. شاهد این مدعا خبرهایی است که هر از چند گاهی در رسانهها از اوضاع مراکز نگهداری به گوش میرسد که در یکی مثلاً کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته و در دیگری مربیان به بهانه عوض نکردن کهنههای بچهها از دادن آب و غذا به آنها خودداری میکنند. در اینکه بودن و کار کردن برای این بچهها روحیهای قوی و عزم راسخی را میطلبد شکی نیست اما سازمان بهزیستی کشور باید بتواند از نیروهای متخصص در این حوزه استفاده کند و در تمام مراکز نگهداری کادر درمانی قوی و متخصصی بگمارد که دلسوزانه به رتق و فتق امور این کودکان بپردازند از طرف دیگر بجاست که با ارائه طرحهای تشویقی مثل بازنشستگی پیش از موعد یا حقوق و درآمدی بالاتر افراد متخصص را برای حضور در مراکز نگهداری تشویق نمایند تا مربیان و بهیاران تنها برای داشتن نانی بخور و نمیر و از سر ناچاری به این حوزه وارد نشوند.
ایران سپید: این سکانس را با من ببین. گزارشی از تجربه تماشای فیلم در سینما همراه با نابینایان
دقیقاً مثل تمام مخاطبان پر و پاقرص سینما که سعی میکنند خیلی زودتر از سانس مد نظرشان در سینما حاضر شوند, لابی طبقه پنجم پردیس سینمایی آزادی را با سر و صدای آکنده از شور و حال خود پر کرده بودند. از همان سر و صدایشان راحت می توانستی بفهمی که عشق سینما هستند, اما وقتی با هر کدامشان گپ می زنی, از خیلی چیز ها مثل موانعی که سر راهشان برای حضور مستمر در سینما وجود دارد, ناراضی اند. در لا به لای واژه هایشان علاقه به تفریحات فرهنگی را حس می کنی, اما همان واژه ها را با آه و افسوسی ادا میکنند که احساساتت را تحریک میکند. در بعد از ظهر سومین جمعه از مهر ماه، جمعی از نابینایان برای تماشای یکی از فیلمهایی که این روزها سر و صدایی به پا کرده، به اتفاق همراهانشان در سینما آزادی گردهم آمدند تا از قافله مخاطبان آن فیلم عقب نمانند. فیلم سینمایی «ملی و راههای نرفته اش» آخرین ساخته تهمینه میلانی که در روزنامهها و خبرگزاریها حسابی خبر ساز شده فرصت خوبی بود تا در کنار شهروندان نابینا فیلم را تماشا کنیم و بعد از تماشای فیلم، از نقد و نظرهای این شهروندان آگاه شویم. جالب اینکه در طول صحبت با چند نفر از این دوستان، هم نقد بود و هم پیشنهاد؛ نقد و پیشنهادی که مخاطبانش، مسئولان سازمان بهزیستی و سازمان سینمایی کشور بودند. بچهها خودشان را دست کم نگیرند شاهد پیوند، کسی است که هر چند وقت یک بار، جمعی از نابینایان علاقهمند به سینما را برای تماشای یکی از فیلمهای پر سر و صدای سینما، به پردیس سینمایی آزادی میبرد. متولد 1354 است و سالها با بعضی از این افراد، در قالب گروه تئاتر«صدای باران» همکاری کرده است؛ آن سان که دوستانش او را استاد خود میدانند و این حس علاقه به تئاتر و سینما را مدیون همدلی او میدانند. او معتقد است که یکی از مهمترین عوامل توجه مسئولان سازمان سینمایی به حضور نابینایان در سالنهای سینما، خود نابینایان است: «بچههای ما متأسفانه در مواردی خودشان را دست کم میگیرند و همین نبود خودباوری، باعث میشود که مسئولان توجهی به این نیاز فرهنگی افراد دارای آسیب بینایی نکنند. این چندمین بار است که ما با همکاری آقای معین بخش، معاون اداری مالی حوزه هنری، جمعی از بچهها را برای تماشای فیلم، به پردیس سینمایی آزادی میآوریم، اما متأسفانه با استقبال کم بچهها مواجه میشویم؛ هرچند که برای اجرای این ایده اعلام فراخوان نمیکنیم و دهان به دهان دوستان علاقهمند را دعوت میکنیم، با این وصف میبینیم که استقبال باید و شاید، صورت نمیگیرد. در صورت عکس این موضوع، یعنی استقبال گرم بچه ها، قطعاً نه تنها نظر مسئولان، بلکه توجه رسانهها به این موضوع جلب شده و نیاز نابینایان به تماشای فیلم و حضور در سینما، به یک اصل و قاعده تبدیل میشود.» این مدرس بازیگری و کارگردانی در ادامه صحبتهایش، تقویت انگیزه نابینایان را، آماده کردن بعضی زیر ساختها از سوی مسئولان میداند:«اما جدا از نبود خودباوری بعضی از نابینایان، نبود زیر ساختهای مناسب است. بهعنوان مثال همین پردیس سینمایی آزادی فاقد اصول مناسب سازی ست. منِ بینا خودم وقتی داشتم میآمدم، دچار مشکل شدم، تا طبقه سوم پله برقی بود و بقیه راه را باید با آسانسور میآمدم، آسانسور هم درست در نقطه ای ست که واقعاً یک فرد بینا باید دقت به خرج دهد تا آن را پیدا کند. تصور کنید یک شهروند نابینا اگر بخواهد مستقلاً برای تماشای فیلم بیاید با چه مشکلاتی مواجه میشود.» شاهد پیوند ارائه پارهای تسهیلات کم هزینه از سوی سازمان سینمایی را در ایجاد انگیزه نابینایان مؤثر میداند: «به نظر من ارائه تسهیلاتی مثل رایگان کردن بلیتهای سینما برای نابینایان در صورت ارائه کارت معلولیت از طرف بچه ها، انگیزه آنها را تقویت میکند. فکر نمیکنم این امکان برای سازمان سینمایی کشور، هزینه چندانی داشته باشد. خیلی وقتها فیلمهایی ساخته میشود که هزینههای زیادی هموار میکنند و نهایتاً به جای اینکه نمایش داده شوند روانه انبارها میشوند، حال آنکه یکصدم آن هزینهها برای این کار باعث فرهنگسازی میشود؛ مگر نه این است که یکی از مهمترین رسالتهای سینما، فرهنگسازیست.» سرپرست گروه تئاتر صدای باران، مشارکت هنرمندان را هم اتفاقی فرخنده میداند:«خود هنرمندان در این زمینه تأثیر غیر قابل انکاری میتوانند داشته باشند؛ مثلاً وقتی از خانم میلانی دعوت شود که در کنار نابینایان فیلمش را تماشا کند و با بچهها گپ و گفت بکند، انگیزه بچهها دوچندان میشود و کار به جایی میرسد خود اهالی سینما تقاضا کنند که در کنار این شهروندان فیلمهایشان را تماشا کنند.» شاهد پیوند، یکی از اصول مناسبسازی سالنهای سینما را، فراهم کردن سیستم موسوم به آدیو دیسکریپشن یا «فیلم صدا» عنوان میکند: «سینما هنر به تصویر کشیدن است. بنا بر این، باید تصاویر برای شهروندان نابینا توضیح داده شود. این امکان با راهاندازی سیستم آدیو دیسکریپشن یا فیلم صدا امکانپذیر میشود. امکانی که سال هاست در کشورهای پیشرفته فراهم شده است. من تا قبل از اینکه از وجود این سیستم در کشورهای اروپایی و امریکا مطلع شوم، همیشه با خودم تصور میکردم کهای کاش امکانی بود که تصاویر فیلم، روی یک صفحه نازک به صورت برجسته پیاده میشد، اما از وقتی در جریان این سیستم قرار گرفتم، این آرزو را دارم که در کشور ما هم با اهتمام مسئولان سینمایی راهاندازی شود، گرچه رسانهای مثل رادیو برنامه رادیو فیلم را در شبکه رادیو نمایش اجرا کرد و حتی خود ما در کانون فیلم فرهنگسرای تهران همین برنامه را در قالب سینما سپید اجرا کردیم، اما راهاندازی سیستم فیلم صدا در سالنهای سینما، فرصت برابر برای نابینایان را فراهم میکند.» ای کاش بخشی از امکانات خارج را داشته باشیم! مرجان محبی، یکی از کسانی ست که به قول خودش به اندازه موهای سرش فیلم دیده است. نابینای مطلق و بازنشسته شهرداری ست. او به همراه پسرش در این جمع حاضر شده و فیلم تهمینه میلانی را برداشتی از قرمز فریدون جیرانی میداند: «فیلم خوبی بود، البته مثل خیلی از فیلمهای ایرانی آخرش را میشد پیش بینی کرد. به نظرم این فیلم خانم میلانی برداشتی بود از فیلم قرمز فریدون جیرانی و نکتهای نداشت که نتوان حدس زد.» او هم مثل شاهد پیوند راهاندازی سیستم فیلمصدا را برای نابینایان در سالنهای سینما یک ضرورت میداند: «الان میشنویم که در خارج از کشور سیستم آدیو دیسکریپشن را برای نابینایان راهاندازی کردهاند. خب وقتی ما صحبت از این میکنیم که دنیای سینما پهناور است و خیلی چیزها را به مخاطبان یاد میدهد، باید امکانی وجود داشته باشد که ما هم مثل دیگران فیلم تماشا کنیم.» مرجان محبی این بخش از صحبتهای پیوند مبنی بر تسهیلات ارائه بلیت برای نابینایان از سوی مسئولان سینما را تأیید میکند: «منظور من از ارائه تسهیلات بلیت، این نیست که کلاً بلیتهای سینما برای نابینایان رایگان شود، اما حداقل امکان نیم بها کردن بلیتها فراهم شود. به هر حال رفتن به سینما هزینههایی غیر از بلیت، مثل ایاب و ذهاب و خرید تنقلات را هم دارد. شاید من توان آن را داشته باشم که به همراه پسرم دائماً فیلمها را ببینم؛ چون نویسنده هستم و از فیلمها الگو میگیرم، اما این امکان برای همه خانوادهها فراهم نیست که سینما را تفریح اول خودشان بدانند. نمیگویم همه امکاناتی را که در خارج از کشور به نابینایان ارائه میشود فراهم کنند، اما حداقل بخشی از آن امکانات ای کاش از سوی مسئولان امر فراهم شود.» بچههای ما مردها و زنهای خاموش هستند در میان اظهار نظرهای مخاطبان نابینای فیلم «ملی و راههای نرفتهاش»، صحبتهای ابوالفضل قاسمی قمصری – که بر قمصری اش خیلی تأکید میکند-، کمی متفاوت است. کارشناس بهزیستی ست و گروهی از نابینایان و ناشنوایان به نام «آوای نگاه» را که به آموزشهای نابینایان و ناشنوایان در امور مختلف میپردازد سرپرستی میکند. او ابتدا فیلم را بیان دردهای حاکم بر جامعه میداند و نظایر این فیلم را، زنگ خطری برای خانوادهها میشناسد:«به نظر من فیلم خانم میلانی، روایتیست از دردهایی تلخ که همچنان در جامعه مشاهده میکنیم. من معتقدم این فیلم و فیلمهای نظیر این، زنگ خطری برای خانوادههاست؛ اگر خانوادهها مواردی را که برای قهرمان داستان این فیلم اتفاق افتاده نادیده بگیرند اتفاقاتی بدتر از اینها را شاهد خواهیم بود. هنوز هستند خانوادههایی که به زنان و دختران نگاهی سنتی دارند و حاضر نیستند حضور بانوان در جامعه و استقلالشان را جدی بگیرند.» او در نگاهی آسیبشناسانه، خود و همنوعانش را مردها و زنهای خاموش عنوان میکند: «من عنوان پروفایلم را گذاشتهام مرد خاموش و معتقدم همنوعان من هم مردها و زنهای خاموشند. چرا من این تعبیر را از خودمان دارم؟ علتش کاملاً مشخص است؛ اغلب ما نابیناها به اندازهای دغدغه داریم که اصلاً انگیزه تفریح نداریم، چه برسد که نوع آن را انتخاب کنیم. دغدغههایی مثل اشتغال، ازدواج، نبود مناسب سازیهای محیط شهری. اما صدایمان در نمیآید و همین خاموشی باعث میشود که خیلیها فکر کنند نابیناها اصلاً نمیفهمند، حال آنکه خیلی هم میفهمند، اما از بس که به مسائلشان رسیدگی نمیشود، خاموشی را اختیار کردهاند. این خیلی درد آور است که دیده شوی، اما فهمیده نشوی. خیلی از بچههای ما دچار افسردگی شدهاند. مثلاً وقتی میشنوی گروهی از نابینایان را برای کوهنوردی جمع کرده اند، وقتی وارد آن جمع میشوی، میبینی که اغلب حاضران سواد لازم را ندارند، افراد باسواد هم وقتی میبینند بازیچه عدهای شدهاند، دفعات بعد در آن جمعها حاضر نمیشوند.» ابوالفضل نوک پیکان انتقاداتش را به سمت مسئولان تشکلها نشانه میرود: «این جامعه نیست که بچههای ما را بیرون میبرد، این مسئولان تشکلها هستند که به نام بچه ها، اما به کام خودشان آنها را در برنامههای مختلف شرکت میدهند. شما امروز رفتار آقای شاهد پیوند را دیدید. کدام مسئول را تا به حال دیده اید که مثل ایشان دلسوزانه با بچههای ما همراهی کند، تا آنجا که زبالههای خوراکی هایشان را جمع میکند. آقای پیوند سالهاست که با بچههای ما زندگی میکند، با آنها نفس میکشد و شریک درد هاشان است، اما مسئولان امر چنین عمل میکنند؟» ابوالفضل در کارنامه خود، فعالیتهای هنری مثل حضور در برنامه رادیویی پیک امید که اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 توسط جمعی از نابینایان برای شبکه رادیو جوان تولید میشد و همچنین بازیگری در گروه تئاتر صدای باران به سرپرستی شاهد پیوند را دارد. او در پایان صحبتهای نقد آمیزش، وظایف متولیان امور معلولان نسبت به مسئولان سینمایی را مهم تر و ارجح میداند: «من قبل از اینکه از مسئولان سینمایی مطالبهای داشته باشم، از مسئولان امور معلولان انتظار دارم که به دغدغههای اولیه نابینایان رسیدگی کنند تا بچههای ما انگیزه تفریح پیدا کنند. امروز من از این فیلم بهره لازم را نبردم، چون فصلهایی از فیلم تصویری بود و امکان اینکه مثل دیگر شهروندان در جریان لحظه به لحظه فیلم قرار بگیرم را نداشتم. این کمکاری هم در وهله اول متوجه متولیان امور معلولان است که آگاهیهای لازم را در خصوص معلولان با تبلیغات از طریق صدا و سیما و روزنامهها انجام ندادهاند. طبیعی ست که نمیتوان بلافاصله سراغ مسئولان سینمایی رفت.» ما نمیدانیم هنوز مسئول چه کاری، چه کسی ست نکته جالبی که در این جمع جلبنظر میکرد، حضور نابینایان از گروههای سنی مختلف، از میانسال بگیر تا خردسال بود. غفار تقی خانی، نابینای بازنشسته صدا و سیما که مثل ابوالفضل سابقه بازی در گروه صدای باران را دارد، یکی از میانسالان علاقهمند به سینماست. او هم در صحبت هایش، انتقاداتش را به سمت مسئولان و خود بچهها معطوف میکند: «بچهها کم کاری میکنند. ما امروز سالن را برای 80 نابینا به اضافه همراهانشان آماده کرده بودیم، اما متأسفانه کمتر از نصف این تعداد حاضر شدند. از طرفی، هنوز نمیدانیم واقعاً مسئول چه کاری چه کسی ست. آیا واقعاً مسئولان سازمان بهزیستی که مدعی تولیت امور معلولان را دارند، به خواستههای معلولان اهمیت میدهند؟ اگر امروز آقای شاهد پیوند این جمع را حاضر نمیکرد، آیا مسئولان این فرصت را پیدا میکردند که چنین برنامهای اجرا کنند؟» غفار معتقد است که همه نابینایان ممکن است شرایط رفتن به سینما در قالب گروههای کوچک را نداشته باشند: «این که بگوییم نابینایان در قالب گروههای دو یا سه نفره به سینما بروند، شاید از نظر اقتصادی برای همه ممکن نباشد. اما سؤال من از مسئولان سینمایی کشور این است که آیا حاضرند تسهیلات بلیت نیم بها برای نابینایان را جدا از روزهایی که برای عموم مردم تعیین کرده اند، ارائه دهند؟» او هم مثل شاهد پیوند به مناسبسازی محیط سینما اشاره میکند: «اصلاً محیط سینما برای ما مناسبسازی نشده است. من خیلی با مشکل مواجه بودم. آسانسورها نه تنها فاقد سیستم گویا هستند، بلکه علائم بریل روی کلیدهای اتاقک آسانسور نصب نشده؛ حال آنکه باید این اصل بینالمللی در پردیس مهمی مثل آزادی رعایت شود.» بازیگر گروه صدای باران در پایان صحبت هایش، فیلم میلانی را به نقد میکشد: «به نظرم موضوع فیلم تکراری ست و چیز تازهای ندارد. دیگر اینکه چرا باید خیانت موضوع اصلی فیلمهای اجتماعی ما باشد؟ از طرفی، به قدری واژههای مستهجن و فحاشی در این فیلمها رایج شده که واقعاً نمیدانم حضور خردسالان در سینما لازم است یا نه. نکته آخر این که، من فیلم را با قوه تخیلم و کمک همراهانم دیدم، اما برای اینکه بتوانیم به طور مستقل فیلم را ببینیم، باید جمع شویم و نامهای خطاب به مسئولان سینمایی کشور بنویسیم تا سیستم فیلم صدا را راهاندازی کنند.» یکی از نکات جالب، حضور مادری با دو فرزندش در این جمع بود. فاطمه کیوانی مارال، دختر 13 سالهاش که بیناست و غزال، دختر 4ساله نابینایش را برای تماشای فیلم با خودش آورده بود. او معتقد است که باید این کار را بکند تا فرزند نابینایش مثل دیگر شهروندان در تمام مشارکتهای فرهنگی و اجتماعی حضور داشته باشد. فیلم سینمایی «ملی و راههای نرفتهاش»، آخرین ساخته تهمینه میلانی ست که داستان آن، نگاه سنتی به زن و دختر را به تصویر میکشد. در این فیلم میلاد کی مرام، ماهور الوند، افسر اسدی، جمشید هاشمپور و…. بازی میکنند. نکاتی که نابینایان دوستدار فرهنگ و هنر در حاشیه تماشای فیلم مطرح کردند، قابل تأمل است. خواستههای این شهروندان، ایجاد فرصتهای برابر از سوی متولیان امور معلولان و همچنین مسئولان امور فرهنگی کشور است تا به دور از هر نگاه خاصی، در کنار دیگر شهروندان جامعه، حضوری فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی داشته باشند. نیم نگاه غفار تقی خانی: اصلاً محیط سینما برای ما مناسبسازی نشده است. من خیلی با مشکل مواجه بودم. آسانسورها نه تنها فاقد سیستم گویا هستند، بلکه علائم بریل روی کلیدهای اتاقک آسانسور نصب نشده؛ حال آنکه باید این اصل بینالمللی در پردیس مهمی مثل آزادی رعایت شود ابوالفضل قاسمی قمصری: من قبل از اینکه از مسئولان سینمایی مطالبهای داشته باشم، از مسئولان امور معلولان انتظار دارم که به دغدغههای اولیه نابینایان رسیدگی کنند تا بچههای ما انگیزه تفریح پیدا کنند. امروز من از این فیلم بهره لازم را نبردم، چون فصلهایی از فیلم تصویری بود و امکان اینکه مثل دیگر شهروندان در جریان لحظه به لحظه فیلم قرار بگیرم را نداشتم. این کم کاری هم در وهله اول متوجه متولیان امور معلولان است.
ایران سپید: انتخاب اعضای جدید هیأت مدیره شبکه تشکلهای نابینایان و کم بینایان کشور
انتخابات هیأت مدیره جدید شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور (چاووش) روز سه شنبه با حضور نمایندگان تشکلها برگزار شد. بر این اساس سهیل معینی با 15 رای، علی صابری 14 رای، نصرا… ابراهیمی از کردستان و نرگس نیکخواه قمصری از کاشان با 10 رای ابوذر سمیعی از قروه کردستان با 7 رای به عنوان اعضای هیأت مدیره جدید شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور انتخاب شدند. بر همین اساس مهناز یاوری با 12 رای به عنوان بازرس انتخاب شد. بعد ازظهر روز سه شنبه نیز نمایندگان تشکلها در جلسه پرسش و پاسخ با حسین نحوینژاد، معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی کشور شرکت کردند. در دومین روز برگزاری این مجمع عبدا…زاده، مسوول اشتغال سازمان بهزیستی کشور با حضور در محل مجمع به سوالات حاضران پاسخ گفت.
مهر: تخصیص ۵۵ میلیارد تومان اعتبار به حوزه توانبخشی بهزیستی در کشور
زهرا نوع پرست مدیرکل دفتر مراکز توانبخشی روزانه بهزیستی کشور اعتبار در حاشیه گردهمایی معاونین توانبخشی سراسر کشور که به میزبانی کرمانشاه برگزار شد و در جمع خبرنگاران از وجود یک میلیون و ۳۰۰ هزار معلول در کشور خبر داد که از خدمات بهزیستی بهرهمند هستند. وی افزود: ۲ هزار مرکز بهزیستی به این معلولین خدمات ارائه میکنند که از این تعداد یک هزار و ۱۰ مرکز روزانه و مابقی شبانه روزی و انواع دیگر مراکز هستند. مدیر کل دفتر مراکز توانبخشی روزانه بهزیستی کشور از تأمین وسایل و تجهیزات کمک توانبخشی معلولان توسط مراکز بهزیستی خبر داد و گفت: سال گذشته ۳۵ میلیارد تومان وسایل کمک توانبخشی به ۹۹ هزار معلول تحت پوشش این سازمان ارائه شد. وی از رشد اعتبار مذکور طی امسال نسبت به سال قبل خبر داد و تصریح کرد: امسال حدود ۵۵ میلیارد تومان اعتبار برای این بخش پیشبینی و در نظر گرفته شده است که طی آن پیشبینی شده به ۱۲۰ معلول از این طریق خدمات و تجهیزات توانبخشی ارائه شود. نوعپرست افزود: از میزان اعتبار ذکر شده ۱۲ میلیارد تومان صرف وسایل ارتوپدی فنی شامل پروتز و اوروتز میشود. وی گفت: همچنین امسال به ازای هر نفر۷۰۰ هزار تومان برای تأمین وسایل بهداشتی در نظر گرفته شده است. وی بیمه را مهمترین مشکل حوزه توانبخشی برشمرد و گفت: تحت پوشش بیمه نبودن باعث میشود برخی افراد در نوبت بمانند اما اگر قانون جامع حمایت از معلولین بازنگری شود میتوان امیدوار بود که این خدمات توانبخشی و کمک توانبخشی تحت پوشش بیمه برود. نوعپرست، اولویت خدماتدهی در حوزه وسایل کمک توانبخشی را کودکان عنوان کرد. وی به فعالیت سه دفتر تخصصی در حوزه توانبخشی اشاره کرد و افزود: این دفاتر شامل دفتر توانبخشی مراقبتی و خدمات شبانه روزی، دفتر توانبحشی روزانه و توانپزشکی و دفتر فعالیتهای رفاهی و اجتماعی هستند و هر دفتر خدمات متعددی را به معلولان ارائه میدهد.
ایران سپید: 7 میلیارد تومان بودجه خدمات حمایتی دانشآموزان استثنایی
مراسم بزرگداشت روز ملی پارالمپیک، 26 مهر ماه با حضور جمعی از مسئولان ورزش کشور و دانشآموزان استثنایی در سالن میلاد نور تهران برگزار شد. در این مراسم مجید قدمی، رئیس آموزش و پرورش استثنایی کشور به سؤالات خبرنگار ایران سپید در مورد زیر ساختها و امکاناتی که در اختیار دانشآموزان معلول در مدارس تلفیقی داده میشود، توضیح داد: ما برای رفع مشکلات موجود در مدارس تلفیقی سیستمی را طراحی کردیم و به طور جدی پیگیر این موضوع هستیم. در این سیستم مدارس عادی که آموزش بچه های معلول را بر عهده میگیرند، مدارس “پذیرا” هستند. این مدارس در هر منطقه تحت نظر یک مدرسه استثنایی قرار میگیرند که به آنها تحت عنوان مدارس پشتیبان، خدمات و آموزشهای لازم را به مدارس عادی میدهند. این مدارس همچنین با پیشبینی معلمان رابط آموزشهای لازم را به معلمان مدارس عادی میدهند. ما از خانواده ها انتظار داریم برای ثبت نام فرزندانشان در مدارس عادی با مراجعه به اداره استثنایی هر استان، درخواست خود را اعلام کنند تا ما بتوانیم با پیشبینی زیر ساختهای لازم به همه گروه های معلولیت، خدمات آموزشی به دانشآموزان ارائه دهیم. مجید قدمی با اشاره به برنامه های حمایتی و خدمات درمانی به دانشآموزان در مدارس استثنایی گفت: ما بودجه ای بالغ بر 7 میلیارد تومان را برای پوشش خدمات حمایتی دانشآموزان اختصاص داده ایم. این خدمات شامل پرداخت تمام هزینه های پزشکی، دارویی، جراحی و توانبخشی دانشآموزان است. همچنین امسال با این هدف که تمام هزینه های حمایتی دانشآموزان را تأمین کنیم، سقفی برای استفاده هر دانشآموز از این خدمات قرار ندادیم. خانواده ها برای بهره بردن از این خدمات باید مدارک و فاکتورهای هزینه ای کودکان خود را به مدیران مدارس تحویل دهند و ما پس از بررسی مدارک در صورت تأیید مبلغ هزینه شده را به صورت مستقیم به حساب خانواده ها واریز میکنیم. در این مراسم همچنین حسین نحوینژاد، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی در گفتگو با خبرنگار ایران سپید، در پاسخ به این سؤال مبنی بر این که چندی پیش مجلس شورای اسلامی مصوبه ای را تصویب کرد که بر اساس آن 27 صدم درصد از مالیات بر ارزش افزوده در حوزه ورزش معلولان هزینه شود. آیا در اصلاحیه قانون جامع حمایت از حقوق معلولان هم، چنین برنامه هایی گنجانده شده است؟ اظهار داشت: «در اصلاحیه حمایت از حقوق معلولان، فرازو نشیبهای بسیاری طی شده است و علت به تعویق افتادن آن هم، برخی از مواردی است که نیاز به اعتبارات است و اگر مسائلی در قانون گنجانده و مغایر با اصل 75 شناخته شود، رد خواهد شد.» وی ادامه داد: «یکی از اصول این لایحه، در اختیار قرار دادن اماکن ورزشی تمامی نهادها و سازمانها به صورت رایگان برای افراد دارای معلولیت است که گام مؤثری است، اما در رابطه با درصدی که به بودجه برمیگردد، باید یادآور شوم چون این قانون دائمی است، نمیتواند چنین بودجه ای را تأمین کند.» روند تصویب اصلاحیه قانون را چگونه ارزیابی میکنید؟ «خوشبختانه آخرین ویرایش اصلاحیه قانون صورت گرفته و آماده است، اما اداره قوانین مجلس ایراداتی بر آن وارد کرده است که بهتر است این ایرادات برطرف شود. مهمترین ایرادات، همان اصل 75 است. نظرات کارشناسان بر این است که امتیازهای بیشتری را در قانون بگنجانیم، اما اگر منابع مالی برای آن مشخص نشود، باز هم این اصلاحیه دچار مشکل خواهد شد. اول باید پایه قانون را ایجاد کنیم و بعدها میتوانیم مسائل دیگر را در قوانین سنواتی لحاظ کنیم. این قانون به صورت دائمی میتواند پایه خوبی باشد و داشتن یک قانون خوب بهتر از نداشتن قانون است.
ایران سپید: شناگر نابینا پر افتخارترین ورزشکار پارالمپیک:
در میان ورزشکاران معلول و نابینا، کم نیستند کسانی که به موفقیتهای جهانی دست پیدا کرده اند و نامشان را در تاریخ به ثبت رسانده اند. در تمام دنیا اما بر خلاف کشور ما استقبال ویژه ای از افتخار آفرینیهای این ورزشکاران به عمل میآید و گذشته از توجه خاصی که رسانه ها به این گروه از ورزشکاران نشان میدهند، حضور در مجامع مختلف و قرار دادنشان در کنار ورزشکاران نام آشنای غیر معلول باعث شده این قبیل ورزشکاران از جایگاه والایی در میان ورزشدوستان برخوردار باشند. شناگر نابینای آمریکایی یکی از موفقترین ورزشکاران تاریخ پارالمپیک است. تریشا زورن ورزشکار آمریکایی که با مشکل نابینایی متولد شد توانست یکی از زنان پر افتخار ادوار مختلف پارالمپیک باشد. وی از سال 1980 تا 2004 در تمامی پارالمپیک ها حضور داشت و موفق به کسب 55 مدال شامل 41 طلا، 9 نقره و 5 برنز شد. S12, SB12 و SM12، کلاسهایی است که این ورزشکار نابینا مدالهایش در در آنها به دست آورده است. 7 مدال طلا در پارالمپیک آرنهم سال 1980 6 مدال طلا و یک نقره در پارالمپیک نیویورک سال 1984 10 مدال طلا و 2 نقره در پارالمپیک بارسلونا سال 1992 2 مدال طلا ،3 نقره و 3 برنز در پارالمپیک آتلانتا سال 1996 4 نقره و 1 برنز در پارالمپیک سیدنی سال 2000 یک مدال برنز در پارالمپیک آتن سال 2004. این، فقط مجموعه افتخاراتی است که این نابغه نابینا در دوره های مختلف پارالمپیک به دست آورده است. زورن در پارالمپیک 1988 سئول توانست 12 مدال طلا را ازآن خود سازد و یکی از ورزشکاران موفق در این دوره از رقابتها باشد. تریشا زورن در تاریخ پارالمپیک در رشته شنا توانست مانند مایکل فلپس در المپیک عمل کند. وی اکنون با 52 سال سن توانسته با کسب 55 مدال از ادورا مختلف پارالمپیک پرافتخارترین ورزشکار باشد. «Trischa Zorn »، زاده اول ژوئن ۱۹۶۴ است. در کالیفرنیا به دنیا آمده و از همان لحظه تولد نابینا بوده است. در سال ۲۰۰۱ دانشگاه را به پایان رسانده و از همان سال هم علاوه بر مربیگری شنا، به عنوان معلم پایه های سوم و چهارم، برای دانشآموزان با نیازهای خاص، در مدارس ایندیاناپلیس، مشغول تدریس است. سرویس ورزشی مجله تایمز در سال ۲۰۰۵ این ورزشکار نابینا را همراه با هفت ورزشکار دیگر به عنوان پر افتخارترین ورزشکاران دنیا برگزیده است. نامهای آشنایی مثل ژرژ وئآ، فوتبالیست افسانه ای لیبریایی و ایان تورپ، شناگر خارق العاده استرالیایی در میان این هشت نام دیده میشوند. کمیته بین المللی پارالمپیک همچنین در سال ۲۰۱۲ نام این ورزشکار نابغه نابینا را به تالار افتخارات پارالمپیک، اضافه کرده است. <h
عصر ایران: دید جامعه به معلولین باید تغییر کند
کارخانهای منحصر بفرد در دنیا با 92 درصد پرسنل معلول وجود دارد که با قرار دادن اولویت اشتغال برای آنها و خانوادههایشان میکوشند ضمن توانمندسازی معلولین، تعریفی نوین از اندیشه و شعار اقتصاد مقاومتی را ارائه دهند. کارخانهای منحصر به فرد در دنیا توانسته ضمن به کارگیری و توانمندسازی معلولین و اشتغال آنها، برای خود اسم و رسمی به پا کند. 92 درصد پرسنل شاغل در گروه بهداشتی فیروز که در قزوین واقع است، معلول هستند و همین موضوع باعث شده که نحوه به کارگیری و اشتغال این تعداد معلول در دنیا منحصر به فرد باشد. دید جامعه به معلولین باید تغییر کند/ معلولان بدنبال اجرای طرح های اقتصادی درآمدزا این گروه بزرگترین شرکت بهداشتی شوینده ویژه کودکان در خاورمیانه است که سیاست اتخاذ شده از سوی مدیران ارشد آن به صورت خاص اعلام شده است، به طوری که میکوشند تا آنجا که به کیفیت محصول ضربه نزند، از معلولین در بخشهای مختلف این کارخانه استفاده شود، ضمن اینکه اولویت به کارگیری معلولین هم ناشنوا، جسمی ـ حرکتی، عصایی، ویلچری و در نبود معلول، افراد سالم در خط تولید به کار گرفته میشوند. در این کارخانه، افراد سالم شاغل در خط تولید هم باید جزو خانواده معلولین باشند. ضمن اینکه در کانون معلولین توانا که نهاد بالادستی این گروه بهداشتی به حساب میآید، 3 هزار عضو که همگی آنها معلول هستند، حضور دارند. سیدمحمد موسوی بنیانگذار کانون معلولین توانا و عضو هیات مدیره با بیان اینکه تمامی اقدامات صورت گرفته در کانون معلولین توانا در بخش تولید کشور و درحقیقت ایجاد سنگری اقتصادی بوده است، گفت: رویکرد و اندیشه اعضای این کانون انسانی و اجتماعی است، ضمن اینکه در تولیدات صورت گرفته، به دنبال کسب و کار سودمحور و کارتل شدن نبوده و نیستیم و خود را در مسابقات دومیدانی افزایش ثروت نمیبینیم، به همین دلیل میکوشیم در جهت انساندوستی و مهربانی گام برداریم. وی تصریح کرد: با محاسبات اقتصادی ثروتمندان به افراد معلول نگاه اقتصادی نداشته و نداریم، بلکه رویکرد خود را اجتماعمدار و انسانی که برای رسیدن به خدا تلاش میکند میدانیم، چرا که معتقدیم انسان برده نیست و همواره به برکتمحوری فکر میکند. دید جامعه به معلولین باید تغییر کند/ معلولان بدنبال اجرای طرح های اقتصادی درآمدزا موسوی با بیان اینکه در کانون معلولین توانا فقط سرمایهداری الهی مورد تأیید است، گفت: سرمایهداری در جهان به عنوان فساد اولی، خطر اصلی به حساب میآید، چرا که این سرمایهداری توانسته دنیا و منابع طبیعی را نابود کند و توانسته جنگافروزی ایجاد کند. وی گفت: حدود 530 نفر از فعالین و شاغلین در کانون توانا، معلول هستند و به طور میانگین 20 درصد رشد سالیانه را در محصولات خود داشتهایم. بنیانگذار کانون معلولین توانا و عضو هیات مدیره به کلاهبرداری صورت گرفته از این کانون در سرمایهگذاری انجام شده در نوشهر اشاره و تصریح کرد: متاسفانه فردی که بعدها مشخص شد زمین خوار و دریاخوار آن هم به متراژ ۱۰ هکتار در این شهرستان بوده این کار را انجام داده است. وی در توضیح بیشتر اظهار داشت: این فرد ۱۳۰ میلیارد تومان از من کلاهبرداری کرده در حالی که این کلاهبرداری از معلولین بوده چرا که این سرمایهگذاری از آن کانون معلولین توانا صورت گرفته تا معلولین کشور از این سرمایهگذاری که شامل پرورش ماهی و هتل ۵ ستاره بوده ذینفع شوند. دید جامعه به معلولین باید تغییر کند/ معلولان بدنبال اجرای طرح های اقتصادی درآمدزا موسوی گفت: دستگاه قضایی بعد از مراجعاتم و تشکیل پرونده، با وی برخورد و با قرار بازداشت وی را به زندان اوین فرستاد. دادگاه وی هم بارها تشکیل و قرار است در آینده نزدیک احکامش صادر و مبلغ کلاهبرداری شده به این کانون بازگردانده شود. داود اسماعیلی راد مدیر تولید گروه بهداشتی فیروز با بیان اینکه 290 نفر نیرو در خط تولید این گروه در حال فعالیت هستند که 92 درصد آنها معلول هستند، گفت: در مجموع 450 نفر در این شرکت مشغول به کار هستند، به طوری که 11 درصد معلولین شاغل در این کارخانه ویلچری و عصایی، 21 درصد معلولین ناشنوا و نیمه ناشنوا، 9 درصد معلولین نابینا و کمبینا، 41 درصد معلولین جسمی و حرکتی هستند. همچنین در مجموع 77 درصد شاغلین این کارخانه آقا هستند. وی با بیان اینکه 140 نوع محصول در گروه بهداشتی فیروز توسط همین معلولین تولید میشود، از صادرات تولیدات این کارخانه به کشورهای خاورمیانه، خلیج فارس و دریای خزر خبر داد. مدیر تولید این گروه بهداشتی با بیان اینکه حقوق افراد معلول شاغل در این کارخانه براساس قانون کار و عیناً شبیه افراد سالم پرداخت میشود، تصریح کرد: سرویس ایاب و ذهاب معلولین شاغل در این کارخانه اکثراً اتومبیلهای شخصی است، چرا که تردد این معلولین دارای شرایط ویژهای است، همچنین کمیته توانمندسازی در این شرکت، فعالیت ویژهای دارد، چرا که میکوشند خدمات اداری خاص مانند صندلی و میزهای استاندارد و ویژه معلولین را برای آنها درنظر بگیرد و در خط تولید میکوشد تا ماشینآلات را برای سهولت فعالیت معلولین ویژه درنظر بگیرد. دید جامعه به معلولین باید تغییر کند/ معلولان بدنبال اجرای طرح های اقتصادی درآمدزا اسماعیلی راد با اشاره به میزان راندمان 85 درصدی در شرکتهای تولیدی گفت: راندمان گروه بهداشتی فیروز با توجه به اینکه 92 درصد از شاغلینش معلول هستند، بیش از 93 درصد است و دلیل اصلی این حجم راندمان، به انگیزه بیشتر معلولین بازمیگردد. وی با بیان اینکه فعالیت این حجم از معلولین در یک کارخانه تولیدی در دنیا بسیار منحصر به فرد است، گفت: شرکتی نظیر شرکت سامسونگ فقط دو معلول را به کار گرفته است. مدیر تولید گروه بهداشتی فیروز با بیان اینکه اولویت به کارگیری معلولین، بومی بودن آنهاست، گفت: میکوشیم فعالیت این گروه را توسعه دهیم، اما با این حال 2 هزار معلول در صف انتظار اشتغال به سر میبرند، هر چند که در آینده نزدیک بخش جدیدی به نام GMP را افتتاح خواهیم کرد که 200 معلول در آنجا مشغول به کار خواهند شد. وی با بیان اینکه هر شش ماه یکبار معلولین شاغل در این گروه بهداشتی چکاپ کلی میشوند تا معلولیت اولیه آنها به معلولیت ثانویه تبدیل نشود، گفت: با انعقاد قرارداد با دانشگاه علوم پزشکی قزوین تلاش داریم تا در زمینه توانمندسازی معلولین و پرهیز از معلولیتهای ثانویه اقدامات مشترکی داشته باشیم. اسماعیلی راد گفت: هر معلول شاغل در این کارخانه بعد از سه ساعت فعالیت میتواند 20 دقیقه استراحت کند، ضمن اینکه آنهایی که توانایی حضور در یک خط تولید دیگر دارند، میتوانند برای تنوع و تغییر روحیه، در همان روز فعالیت کنند. وی با اشاره به اینکه کانون معلولین توانا NGO ملی است که به تازگی مجوز خود را دریافت کرده، از فعالیت چندین دفتر این کانون در استانهای مختلف خبر داد و گفت: این کانون، کارگاههای تولیدی وابستهای دارد که پشتیبانیکننده مالی اقدامات این کانون است و براساس مصوبه اعضای ارشد کانون، نمیتواند کمکهای مالی را دریافت کند. لیلا نقیلو مدیر کارگاه صنایع الکتریکی البرز توانا دباره فعالیتهای این کارگاه گفت: این کارگاه و شرکت وابسته به کانون معلولین توانا است که در زمینه تولید ترانس برق، مدارهای الکترونیکی و بوردهای آسانسور فعالیت دارد و 50 معلول در آن مشغول به کار هستند. محمدرضا هادیپور مدیرعامل کانون معلولین توانا با بیان اینکه این کانون 22 سال پیش فعالیت خود را به این دلیل آغاز کرد که باید یک پایگاه اجتماعی ویژه معلولین تأسیس و به جامعه اعلام شود که معلولین، توانمند هستند نه دریافتکننده حمایتهای مادی مردم، گفت: فلسفه حرکت اصلی کانون معلولین توانا، تغییر نگرش جامعه نسبت به معلولین و باورپذیری جامعه در مورد میزان توانمندی آنهاست. دید جامعه به معلولین باید تغییر کند/ معلولان بدنبال اجرای طرح های اقتصادی درآمدزا وی با بیان اینکه دفاع از حقوق معلولین و آشنا کردن آنها با حقوق خود، بخش دیگری از اقدامات کانون معلولین توانا بوده است، گفت: تاکنون چهار بار میزبان بیش از 80 NGO در این کانون بودهایم و تلاش کردهایم ضمن همافزایی با آنها، در زمینه توجیه نمایندگان مجلس جهت تصویب قوانین خاص معلولین، گامهایی را برداریم که قرار است در آذرماه اتفاقات خوبی در این بخش رخ دهد. مدیرعامل کانون معلولین توانا گفت: محدودیتها باعث خلق، اختراع و سازندگی شده و درنهایت منجر به افزایش آسایش مردم میشود، این در حالی است که ما معتقدیم معلولیت محدودیت نیست. وی با بیان اینکه در طی 10 سال هیچ عضوی در کانون معلولین توانا حقوقی دریافت نمیکرد و به مرور زمان توانستیم با جمعآوری درآمدهای حاصل شده، کارگاههای تولیدی را تأسیس کنیم، خاطرنشان کرد: در تمامی مجموعه کانون معلولین توانا 600 نفر مشغول به کار هستند. هادیپور با بیان اینکه 250 واحد مسکن توسط شرکت تعاونی وابسته به کانون معلولین توانا ساخته و به اعضا تقدیم شده است، گفت: مجهزترین فیزیوتراپی استان قزوین متعلق به این کانون است، ضمن اینکه تاکنون 150 نفر از معلولین ازدواج کردهاند. همچنین این کانون دارای 3 هزار عضو است.
خبر آنلاین: سفر بدون عصای سفید؛ اسنپ محدودیتها را برمیدارد
دسترسی یکسان تمام افراد جامعه به امکانات شهری یکی از اصلیترین موارد رسیدن به جامعهای ایدهآل است. در حالی که این روزها شاهد تاثیر هر چه بیشتر تکنولوژی بر زندگی مردم هستیم، مسئله توجه به نیازهای افراد ناتوان، کمتوان و توانیاب هنوز در کشور ما بحث تازهای محسوب میشود. بارها از پیادهروهایی عبور کردیم که امکانات لازم را برای تردد افراد نابینا با عصای سفید نداشتند و یا با ایستگاههای مترویی مواجه شدیم که فاقد پله برقی برای سهولت رفتوآمد ویلچرنشینان بودند. در برخورد با این موارد هر بار از خودمان میپرسیم که آیا حق زندگی برای همه افراد جامعه به طور مساوی در نظر گرفته شده است و افراد معلول و توانیاب در مسیر رشد کیفی زندگی شهری چه سهمی دارند. با این حال به لطف تکنولوژی، مواردی به وجود آمده است که تمام افراد یک جامعه بتوانند از امکانات زندگی مدرن بهره ببرند و زندگیشان را به قبل و بعد از ورود یک تکنولوژی تقسیم کنند. هوشمندسازی سیستم حملونقل درونشهری یکی از این موارد است. به طور مثال افراد نابینا به سادگی میتوانند با امکاناتی که فناوری در اختیار آنها قرار داده از اپلیکیشنهای مخصوص حملونقل استفاده کنند و با اعتماد به نفس بیشتری به امور روزانهشان در خارج از منزل بپردازند. اگر سری به سایت «محله نابینایان» بزنید و نام اسنپ را جستوجو کنید به مطالبی درباره نحوه استفاده افراد نابینا از اپلیکیشن تاکسی آنلاین اسنپ برمیخورید و میتوانید صدها اظهار نظر را درباره این اپلیکیشن بخوانید. اظهار نظرهایی که اغلب نشان از اهمیت این سامانه هوشمند در زندگی افراد نابینا دارد و به همین دلیل پیگیر کوچکترین تغییرات و بهروزرسانیهای آن هستند. بخش عمده کسانی که در این سایت به تولید محتوا و تبادل نظر میپردازند خود عضوی از جامعه نابینایان هستند و همین امر به کاربردی شدن مطالب تولید شده کمک میکند. از آنجایی که سایت «محله نابینایان» تلاش بهسزایی در جهت اعتلای سطح زندگی نابینایان دارد، برآن شدیم تا با مجتبی خادمی، مدیر و موسس این سایت، که ساکن اصفهان است به گفتوگو بپردازیم. خادمی چندین تالیف و ترجمه را در کارنامه کاری خود دارد؛ یکی از مهمترین آنها به ترجمه نرمافزار مسیریابی نابینایان به نام نزدیکیاب برمیگردد که به استقلال نابینایان در رفتوآمدشان کمک میکند. در گفتوگو با مجتبی خادمی که خود نیز عضوی از جامعه نابینایان است از مشکلات حملونقل افراد نابینا تا پیش از روی کار آمدن اسنپ صحبت کردهایم و او در این گفتوگو به نکتههای جالبی درباره نیازهایشان برای دستیابی به استقلال بیشتر اشاره میکند. ایده شکلگیری سایت «محله نابینایان» از کجا آمده و چند سال است که از فعالیت این سایت میگذرد؟ از آنجایی که سایت آموزشی برای نابینایان در ایران به صورت مدون وجود نداشت تصمیم گرفتم به صورت متمرکز به این کار بپردازم. از مرداد سال ۹۰ سایت «محله نابینایان» را راه انداختم تا همه کاربران نابینا و کمبینا و والدینشان بتوانند تجربیات و اطلاعات خود را در کل کشور با یکدیگر به اشتراک بگذارند. در واقع میتوان گفت که «محله نابینایان» اولین سایت تخصصی منسجم و مدون برای نابینایان در ایران است. با افزایش بازدید سایت و تقاضا برای آموزش، افراد زیادی در مسیر بهبود بخش آموزشی به یاری ما آمدند و به این ترتیب گروهمان روز به روز بزرگتر شد. قالب کلی سایت «محله نابینایان» چیست و در چه زمینههایی به تولید محتوا میپردازد؟ ما سه هدف را در محتوای سایت خود دنبال میکنیم: تفریح و سرگرمی، آموزش و در نهایت استقلال افراد نابینا. مخاطب ما در بخش آموزش به طور مستقیم افراد نابینا هستند اما مطالب طوری تهیه میشود که معلمان و والدین آنها نیز بتوانند از محتوای آن استفاده کنند. چندین مطلب در سایتتان با موضوع اسنپ خواندم که نشان میداد با جدیت پیگیر تازهترین تحولات این سامانه هستید. اول اینکه نویسندگان این مطالب را به ما معرفی کنید و آیا این افراد نیز نابینا هستند؟ امیر سرمدی، مدیر پایگاه آب و هواشناسی تهران، خبرنگار روزنامه ایران و ایران سپید، از جمله نویسندگانی است که در سایت ما به تولید محتوا میپردازد و از نویسندگانی است که درباره اسنپ مینویسد. همچنین داریوش جوادیزاده، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، از دیگر کسانی است که نگارش مطالب آموزشی درباره اسنپ را بر عهده دارد و خود او نیز از نابینایان عزیز کشور ماست. مطالبی هم از انجمن موج نو داشتیم و خودم هم از جمله کسانی بودم که درباره اسنپ نوشتم. نحوه درخواست خودرو در اپلیکیشن اسنپ برای یک فرد نابینا به چه صورت است؟ برنامهای به اسم «تاچ بک» روی کل گوشیهای اندرویدی قرار دارد که در حالت عادی غیرفعال است. زمانی که شما این برنامه را فعال کنید تمام گزینههای روی گوشی هوشمند شما خوانده میشود. با فعال کردن این برنامه وقتی اسنپ را باز کنید تمام گزینههای موجود در این اپلیکیشن به صورت صوتی خوانده میشود و ما از طریق شنیداری میتوانیم از آن استفاده میکنیم و خودروی خود را سفارش دهیم. سوال اصلی من از شما این است که قبل از اسنپ چطور بدون مشکل رفتوآمد در اصفهان میکردید؟ از آنجایی که افراد نابینا عضوی از جامعه محسوب میشوند و یک انسان عادی هستند برای رفتوآمد خود از همان روشهایی استفاده میکنند که برای کل مردم جامعه در نظر گرفته شده است. قبل از اسنپ، مشکل اصلی ما در رفتوآمد وقتی پیش میآمد که میخواستیم از جایی در سطح شهر تاکسی تلفنی بگیریم و نیاز بود که نشانی دقیق خود را به راننده بدهیم. پیش از هوشمندسازی سیستم درخواست خودرو رانندگان از نقشه استفاده نمیکردند و به همین دلیل خیلی طول میکشید تا ما را پیدا کند. قبلا اگر در خیابانی بودیم که خوب آن را نمیشناختیم دائم مجبور میشدیم از عابران درباره جزئیات جایی که در آن هستیم بپرسیم و به راننده توضیح دهیم که مثلا روبهروی فلان مغازه یا مرکز ایستادهایم. سوای این موضوِع، بحث قیمت سفر با تاکسی تلفنی مطرح بود و هزینه زیادی را به زندگی ما تحمیل میکرد. اسنپ کمک کرد که بتوانیم به طور حدودی محل دقیق خود را روی نقشه برای راننده مشخص کنیم. نکته دیگر امنیت سفر با اسنپ است که این مزیت تنها محدود به نابینایان نمیشود. وقتی درخواست اسنپ میدهیم اسم و فامیل و پلاک خودروی راننده را داریم و از روی نرمافزارهای مخصوصی که متصل به جیپیاس است میتوانیم مسیر سفر را روی نقشه دنبال کنیم. به نظر میرسد تکنولوژی انجام امور روزمره زندگی را برای افراد نابینا بیش از تصور معمول آسان کرده است. بله بسیار زیاد. اجازه بدهید یک مثال از تجربه خودم بزنم: من قبل از اسنپ اغلب از آژانسهای محلی ماشین میگرفتم و یک راننده ثابت دنبالم میآمد. این موضوع به نظرم یک ضعف داشت، راننده میدانست که مسافرش در کجا زندگی یا کار میکند. این مسئله باعث میشد از یک جایی به بعد بحث تجسس در زندگی شخصی مسافر مطرح شود. سفر با اسنپ چنین مشکلاتی را ندارد، چون تعداد رانندههای آن زیاد است و هر سری یک نفر به دنبال شما میآید و کنجکاوی نمیکند که مسافرش چه کاره است یا کجا میرود. در کل میتوانم این طور توضیح بدهم که در سفر با اسنپ به حریم خصوصی افراد احترام گذاشته میشود. هوشمندسازی حملونقل بر کیفیت زندگی شما آنقدر تاثیر گذاشته است که بتوان زندگیتان را به قبل و بعد از آن تقسیم کرد؟ به رفتوآمد ما کمک زیادی کرده و کیفیت آن را بالا برده است. قبل از اسنپ در خیابانها و اتوبوسها و تاکسیها معطل میشدم و آژانس هم که میگرفتم یک دردسر دیگر داشت. من تا قبل از اسنپ شب تا دیروقت جایی نمیماندم چون از یک ساعتی به بعد ماشین نبود و اگر هم بود گوش میبریدند و در سفرهای آخر شب باید هزینه چند برابر پرداخت میکردیم. از وقتی اسنپ آمده است من شبها خیلی راحت رفتوآمد میکنم و فرقی هم نمیکند که سفرم به مرکز شهر باشد یا حاشیه شهر و ساعت ۹ شب باشد یا ۴ صبح. مثلا شبهای ماه رمضان امسال آنقدر اسنپ زیاد بود که میدانستیم ۲۴ ساعته در دسترس است. این از آن امکاناتی محسوب میشود که به لطف اسنپ به وجود آمده است. طبق تجربه شخصی شما، سفر با اسنپ و برخورد رانندههای این سامانه در مواجهه با افراد نابینا چطور است؟ من معمولا وقتی از اسنپ ماشین میگیرم به راننده زنگ میزنم و میگویم که نابینا هستم و با یک عصای سفید در فلان جا منتظر شما ایستادم. در مجموع سفرهایی که با اسنپ داشتم فقط یک یا دو مورد بوده که راننده بعد از تماس من لغو سفر زده است که آنها هم هر کدام دلایلی مثل تمام شدن گاز ماشین آوردند. در کل حس خوبی از سفر با رانندگان اسنپ دریافت میکنم و به نظرم اگر به طور میانگین در نظر بگیریم برخورد مناسبی دارند. اغلب ضعفهایی که در برخوردها وجود دارد خیلی به اسنپ ربط پیدا نمیکند و بیشتر به فرهنگ جامعه ما مربوط میشود، چون به هر حال رانندهها هم انسان هستند. آیا افراد نابینا از تمام امکانات یک سامانه هوشمند حملونقل استفاده کنند و مشکل خاصی در این باره وجود ندارد؟ مشکل ما با این سامانهها در ثبت مسیر است. چون نمیتوانیم مثل کاربران عادی مقصد مورد نظرمان را با کشیدن انگشت روی نقشه پیدا کنیم و آدرسمان را تنها از طریق نوشتن جستوجو میکنیم. گاهی اسم بعضی از خیابانها در اصفهان با جزئیات در نقشه ذکر نشده است و عملا ما نمیتوانیم آدرس مورد نظر خود را پیدا کنیم. من روزانه دو تا سه سفر و گاهی تا هشت سفر با اسنپ میروم و برطرف شدن این مشکل کمک زیادی بهم میکند. احساستان نسبت به اینکه اسنپ، در این فصل لیگ برتر فوتبال، حامی تیم سپاهان شده است چیست، به عنوان یک اصفهانی طرفدار تیم سپاهان هستید یا ذوبآهن؟ من خیلی پیگیر فوتبال نیستم، ولی تیم سپاهان را دوست دارم. تقریبا همه اصفهانیها طرفدار سپاهان هستند. برایم جالب است که اسنپ حامی یک تیم اصفهانی شده است.
وبسایت پکتوس: تبلت بلایندپَد تصاویر را برای آسیب دیدگان بینایی برجسته میکند
کنسرسیومی در اروپا با حمایتهای مالی اتحادیهی اروپا توانسته تبلتی به نام «blind pad» را برای آسیب دیدگان بینایی تولید کند. این تبلت که برای تولیدش سه سال زمان صرف شده، شامل یک تبلت لمسی، نرمافزاری جهت تبدیل گرافیکها به به نقوش برجسته و مجموعهای از ابزارها جهت به نمایش در آوردن این نقوش برجسته و دسترسپذیر کردن آنها برای کاربران کمبینا و نابینا است. کار این ابزارها قرار است این باشد که قوای درک اشکال فضایی و شیوهی منطقیِ ادراک تصاویر را تحریک کند تا فرد نابینا بتواند به فهم درستی از اشکال دست یابد. طراحان این تبلت معتقدند این وسیله میتواند در آموزش مباحث تصویری و همچنین مفاهیم و موضوعات مربوط به ریاضی و هندسه به کاربران نابینا کمک کند. دیگر کاربرد این دستگاه در زمانی است که کاربر نابینا در اتاقی ناآشنا قرار گرفته است. کاربر نابینا میتواند از دستگاه کمک بگیرد تا نقشهی اتاق را برجسته کند تا بتواند موقعیت دقیق خود را در اتاق مشخص کند. با توجه به این که نقشههای برجستهی ویژهی نابینایان معمولاً به سادگی در دسترس این افراد قرار نمیگیرد، این دستگاه میتواند در این حوزه بسیار راهگشا باشد. تولید کنندگان این دستگاه معتقدند میتوان این کنسرسیوم را به یک استارت آپ تبدیل کرد و چنانچه این اتفاق رخ دهد، رسیدنِ بلایندپد به تولید انبود و قرار گرفتنش در اختیار عموم، بیش از دو سال طول نخواهد کشید. منبع: telecompaper
وبسایت پکتوس: طراحی ساعت مچی ویژهی نابینایان به دست ورزشکار ژاپنی
تعداد محدودی ساعت مچی با قابلیت اعلام ساعت به وسیلهی لمس، طراحی شده توسط یکی از ورزشکاران پارالمپیکی ژاپن، از فردا در بازارهای جهانی عرضه خواهد شد. «Kento Kato»، طراح سی و یک سالهی این ساعت، دو بلبرینگ در رو و کنار ساعت تعبیه کرده که نقش عقربههای این ساعت را ایفا میکنند و کاربر نابینا میتواند با لمس این دو بلبرینگ و موقعیت قرارگیریشان، ساعت را تشخیص دهد. قیمت این ساعت ۴۶۳۳۲ ین یا چیزی در حدود ۴۰۰ دلار خواهد بود و قرار است مدلی که در ژاپن عرضه میشود با بندی به رنگ آبی تیره باشد که رنگ پیراهن تیم ملی ژاپن است. «Kato»، بازیکن تیم ملی فوتبال نابینایان ژاپن و طراح این ساعت تصمیم گرفته تولید و عرضهی این ساعت را به عهدهی کمپانی شناخته شدهی آمریکایی، «Eone Timepieces,» قرار دهد. او علاقهاش به محصولات این کمپانی را دلیل این تصمیم میداند. این کمپانی، پیشتر با عرضهی ساعتهای «بردلی» در میان کاربران نابینا شناخته میشد. «Kato» بنا دارد با بخشی از درآمدهای حاصل از فروش این ساعت، در محل زندگی خود یعنی استان فوکوشیمای ژاپن، مسابقات فوتبال ویژهی نابینایان را برگزار کند تا سایر همنوعانش هم بتوانند از نعمت ورزش بهره ببرند. «Kato» معتقد است این ساعت میتواند مورد استفادهی افراد بینا هم قرار گیرد. او میگوید: «این ساعت در مواقعی که افراد میخواهند بدون این که سایرین متوجه شوند، ساعت را بدانند، به کارشان خواهد آمد.
ایران سپید: گزارشی از بزرگداشت مراسم روز پارالمپیک در تهران +فایل صوتی
مراسم بزرگداشت روز ملی پارالمپیک، 26 مهرماه با حضور جمعی از مسئولان ورزش کشور و دانشآموزان استثنایی در سالن میلاد نور تهران برگزار شد. در ادامه، گزارشی از این مراسم و در انتها، فایل صوتی با مسئولین حاضر در این همایش را میتوانید دانلود کرده و گوش کنید. در این مراسم، محمود خسرویوفا، رئیس کمیته ملی پارالمپیک، مسعود اشرفی، دبیرکل کمیته پارالمپیک، محمدرضا مظلومی، رئیس فدراسیون نابینایان، شاهرخ شهنازی، دبیرکل کمیته المپیک، مجید قدمی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی، انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی و سایر معاونین بهزیستی و سازمان آموزش و پرورش استثنایی حضور داشتند. حسین شهریاری، دبیر ستاد هفته پارالمپیک در مصاحبه با ایران سپید گفت: امسال علاوه بر برگزاری جشن، برنامه هایی ویژه ورزش همگانی و برگزاری کارگاه های آموزشی در استانها را شاهد بودیم. هدف اصلی از اجرای برنامه های هفته پارالمپیک، گسترش ورزش همگانی و ایجاد شور و نشاط در میان معلولان است. قصد داریم این برنامه ها را در طول سال تداوم بخشیم که این هفته، تنها نمادی از آن است. شهریاری با اشاره به سامانه 3064 گفت: این سامانه برای خدماتدهی در بخشهای آموزشی، همگانی و قهرمانی به جامعه هدف برقرار شده است. بودجه پارالمپیک دو برابر شده است محمود خسرویوفا، رئیس کمیته ملی پارالمپیک گفت: امسال قریب به 35 هزار نفر از جامعه پارالمپیکی در سراسر کشور حاضر شدند. بر خلاف سالهای قبل که مدال به شرکت کنندگان داده میشد، امسال در ستاد تصمیم گرفتیم به همه ی حاضرین توپ ورزشی اهدا کنیم تا در طول سال ورزش کنند و از این طریق، انگیزه ای برای آنها ایجاد شود تا به سمت ورزش قهرمانی سوق پیدا کنند. خسرویوفا در پاسخ به این سؤال که رویکرد شما در اعزامها ورزش قهرمانی بوده است گفت: در برنامه ششم توسعه، 0.27 صدم درصد از مالیات بر ارزش افزوده به ورزش معلولان، بانوان، ورزش روستایی و همگانی اختصاص پیدا کرده که حدود 1450 میلیارد تومان میشود. محور اصلی آن هم باید ورزش همگانی باشد و نمیتوان آن را در حوزه قهرمانی هزینه کرد. از سال جاری، جامعه ورزش معلولین دارای یک ظرفیت جدید میشود و میتوان قدمهای مؤثرتری را برداشت. وی در خصوص ثبت روز جهانی پارالمپیک بیان داشت: با رایزنیهایی که با کمیته بین المللی پارالمپیک انجام خواهیم داد: قصد داریم این روز را ثبت جهانی کنیم. چنانچه آنها نپذیرند و مسئولیت این کار را به ما واگذار کنند، این مسیر را طی کرده و این روز را ثبت جهانی خواهیم کرد. خسرویوفا در خصوص دستاوردهای عملی استقلال کمیته پارالمپیک گفت: امسال برای اولین بار، ردیف بودجه مستقلی به ما اختصاص پیدا کرد که 22 میلیارد تومان، یعنی دو برابر بودجه ما در سال 95 است. این مسئله بسیار حائز اهمیت است، چرا که به اعتبارات ما ثبات میدهد. وی در پایان با اشاره به مسابقات پاراآسیایی جوانان گفت: با توجه به اینکه در رده جوانان اطلاعاتی از رکوردهای ورزشکاران در دست نیست، نمیتوان پیشبینی دقیقی ارائه داد، اما سعی ما حفظ جایگاه دومی در جدول رده بندی توزیع مدالها طبق ادوار گذشته در سال 2009 و 2013 است. وظیفه بهزیستی حمایت از ورزش معلولین است دکتر حسین نحوینژاد معاون توانبخشی سازمان بهزیستی در این مراسم گفت: ورزش و تربیت بدنی، یک نقش محوری در تقویت روحیه افراد دارای معلولیت ایفا میکند و یک محرک برای توانمندسازی آنها به شمار میرود. از این رو، بهزیستی وظیفه خود میداند در چند بعد از ورزش معلولین حمایت کند. یکی بعد ورزش همگانی که با سرمایه گذاری در این بخش، باید اوقات فراغت مددجویان تحت پوشش سازمان را پر کرد و دیگری حمایت از ورزش قهرمانی است. چرا که وقتی یک معلول بتواند حائز رتبه های کشوری، آسیایی و جهانی شود، میتواند الگوی مناسبی برای سایر معلولین باشد و آنها را نیز وارد این عرصه کند. نحوینژاد ادامه داد: بعد دیگر برگزاری جشنواره های ورزشی است که از این طریق، استعدادیابی صورت گیرد و این افراد در مسابقات مختلف کشوری شرکت کنند. حمایت بهزیستی عمدتاً در کمک به فدراسیون نابینایان و کم بینایان، فدراسیون جانبازان و معلولین و کمیته پارالمپیک خلاصه میشود. همچنین ما در بحث اعزام ورزشکاران معلول به تورنمنتهای بین المللی نیز با فدراسیونهای مرتبط همکاری میکنیم. مجید قدمی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور نیز گفت: در سه سال گذشته، اردوهای متمرکز را برگزار کردیم. در تابستان سال جاری، با همکاری کمیته ملی پارالمپیک، چهار هزار نفر از دانشآموزان با نیازهای ویژه در گروه های مختلف را دعوت کردیم. از طریق مسابقات ورزشی که در سه استان کشور در قالب جشنواره های فرهنگی ورزشی برگزار شد، نفرات برتر انتخاب و به مسابقات کشوری راه پیدا کردند. در این بین، کمیته ملی پارالمپیک از میان بهترینهای رشته های مختلف، استعدادیابی کرد. خوشبختانه ارتباط خوبی با پارالمپیک داریم و سعی میکنیم از موازیکاری جداً پرهیز کنیم. من بسیار به آینده امیدوار هستم و آن را درخشان میبینم. فایل صوتی مصاحبه با مسئولین حاضر را از طریق این لینک در وبسایت ایران سپید دانلود کرده و گوش کنید.
ایران سپید: از شش نقطه ی جهان. پس از مدتها انتظار، نخستین مجله بریل در مصر منتشر شد
نابینایان مصری بعد از سالها انتظار بالاخره توانستند اولین شماره از مجله ای به خط بریل را در دستان خود لمس کنند. مجله ای که انتشارش راهی را باز کرده تا نابینایان علاقمند به حوزه های مختلف خبری و روزنامه نگاری به دست یافتن به شغلهای مرتبط با این موضوع امیدوار شوند. «اخبار بریل»، نام این مجله است که زیر نظر روزنامه نیمه رسمی «اخبار الیوم» منتشر میشود و موضوعات مختلفی مثل ورزش، فرهنگ، سیاست و فناوری را پوشش میدهد. «احمد المراقی»، سردبیر «اخبار بریل» به خبرگزاری «عرب نیوز» میگوید: در مسیر شکلگیری این مجله کسی برای ما فرش قرمز پهن نکرده بود. اتفاقاً برای قبولاندن لزوم تأسیس چنین مجله ای با مشکلات فراوانی مواجه بودیم. او در ادامه میگوید: نکته جالب این است که وقتی اولین نسخه از مجله را برای کسانی که مجوز تأسیس را در اختیار ما گذاشته بودند بردیم، از این که همه کاغذها سفید بودند، بسیار متعجب شدند. گروه تحریریه این مجله شامل بیست نویسنده است که همگی دچار آسیب بینایی هستند. کشور مصر با جمعیتی معادل ۹۲ میلیون نفر که تقریباً سه میلیونش را آسیبدیدگان بینایی تشکیل میدهند، از نظر منابع بریل جزو فقیرترینها در دنیا محسوب میشود. المراقی در سال ۲۰۰۷ برای اولین بار با یک نابینا ملاقات کرد و وقتی از علاقه نابینایان به دسترسی به منابع مطالعاتی شنید، تصمیم به راه اندازی چنین مجله ای گرفت و در این راستا تلاشهای فراوانی کرد تا بالاخره توانست برای این مجله مجوز فعالیت بگیرد. المراقی درباره منابع درآمدی مجله میگوید: گرفتن تبلیغات برای یک مجله بریل در آغاز خیلی دشوار بود. هیچ کس حاضر نبود در یک مجله که فقط به بریل منتشر میشود آگهی بدهد. اما سر انجام توانستیم قراردادی برای تبلیغات یکی از بانکهای خصوصی مصری به امضا برسانیم. المراقی از آن دسته فعالانی است که دوست ندارد فعالیتش را به سمت دریافت کمکهای خیریه سوق دهد. او در این باره می افزاید: من سعی کرده ام به سازمانهایی نزدیک شوم که مسؤولیت اجتماعی خود را میفهمند و دغدغه پیشرفت فرهنگی کشورشان را دارند. این روزنامه نگار در باره سابقه مطبوعات ویژه نابینایان در منطقه میگوید: این مجله نخستین نشریه به خط بریل در مصر و تمام جهان عرب به شمار میرود. در حال حاضر این نشریه به شکل ماهانه و در ۶۸ صفحه منتشر میشود. هر ماه چیزی بین هزار تا دو هزار شماره از این نشریه چاپ شده و به صورت رایگان در اختیار کتابخانه ها، مدارس، دانشگاهها، انجمنها و به طور کلی محلهایی که نابینایان زیاد در آنها تردد میکنند، قرار میگیرد. المراقی تلاش میکند دامنه پوشش نشریه را در مصر گسترش دهد و آن را به یک روزنامه تبدیل کند. جذب مخاطبان از سایر کشورهای عربزبان هم از دیگر اهداف المراقی در آینده نزدیک خواهد بود. این نشریه برای نابینایان و نیازها و علاقمندیهایشان چاپ میشود.
ایران سپید: ما هم میخواهیم دخترانگی کنیم
دخترانی از جنس باران، سرشار از شور جوانی و زندگی بودند. آمده بودند تا از عشق بگویند و زمزمه محبت کنند برای ما که تصورمان از معلولیت گریه و زاری و درد است. آمده بودند تا بگویند از نگاه های معنادار من و شما خسته شده اند؛ میخواهند زندگی کنند و قدم به قدم ما در جامعه برای رؤیاهایشان بجنگند و به قول خودشان «دخترانگی» کنند. به مناسبت روز جهانی نابینایان (23 مهر برابر 15 اکتبر)، گپ صمیمانه ای داشتیم با پنج دختر جوان نابینا که علیرغم همه سختیها به دفتر روزنامه آمدند و با ما از مسائل و مشکلاتشان سخن گفتند. مسائل و مشکلاتی که ناشی از ندیدن و نابینایی نیست و بیشتر به فرهنگ سازی در زمینه افراد دارای معلولیت بر میگردد. – خانواده ها فرق میگذارند: وقتی گفتیم میخواهیم برایمان بگویند که به نسبت پسران نابینا چقدر آزادترند، سرهایشان را پایین می اندازند و سکوت میکنند، اصلاً انگار حرفی برای گفتن ندارند، یکی به دیگری میگوید تو شروع کن و دیگری به آن یکی. احساس میکنم اعتماد به نفس حرف زدن در جمع را ندارند. قانعشان میکنم که اینجا فقط یک جمع دوستانه است و نیاز نیست خیلی شسته و رفته و اتو کشیده صحبت کنند. فائزه که دانشجوی رشته روانشناسی عمومی است، از همه جسورتر به نظر میرسد. 23 سال بیشتر ندارد، سرشار از شور و جوانی است، با حرارت و تند صحبت میکند: «ای بابا! مشکلات ما خیلی زیاده. از کدومشون دلتون میخواد که بشنوید. اولین مشکل ما در خانواده است. خانواده ها بین دخترها و پسرهایشان فرق میگذارند و این تفاوت حتی در خانواده ها بین دختران و پسران دارای معلولیت هم به چشم میخورد؛ چه برسد به اجتماع. به همین خاطر است که پسران دارای معلولیت خیلی زودتر از دختران به استقلال میرسند؛ چون خانواده ها فکر میکنند دختر نباید تنها برود؛ مخصوصاً اگر نابینا باشد؛ چون ممکن است اتفاقی برایش بیافتد، ولی در مورد پسران نابینا هیچ وقت چنین نگرانی وجود ندارد. به همین خاطر است که میبینیم پسرهای نابینا خیلی راحت در اجتماع حضور دارند، ولی دختران نابینا معمولاً به همراه پدر یا مادرشان -حتی در دانشگاه- حاضر میشوند.» فائزه به مادرش اشاره میکند: «دیدید که مادرم من را به اینجا آورد؛ بعد هم خودش به دنبال من و خواهرم میآید؛ چون معتقد است اگر کسی ما را بدزدد، باید چه کار کند! البته خانواده ما به نسبت بقیه خیلی بهتر هستند و به ما آزادی عمل زیادی داده اند. یکی از دوستان من که نابیناست مادرش اجازه نمیدهد که هیچ کاری را در خانه انجام دهد و همیشه و همه جا مثل سایه به دنبالش است. همین باعث شده که دوست من از انجام کوچکترین کار شخصی هم عاجز است و همیشه باید مادرش همراهش باشد. همین نگرش خانواده ها باعث دید منفی جامعه نسبت به دختران نابینا شده است. مردم فکر میکنند که (این طفلک نابیناست و راه هم نمیتواند برود) و همه این عوامل زمینه ساز مسائل دیگر میشود؛ مثلاً میبینیم که آمار ازدواج در دختران نابینا بسیار پایین است؛ چون مردم تصور نمیکنند که یک دختر نابینا هم میتواند از پس امور خانه بر بیاید و به رتق و فتق کارها بپردازد، ولی در مورد پسرهای دارای معلولیت وضع این گونه نیست؛ چون کسی از پسرها انتظار ندارد که آشپزی بلد باشند، ولی همه از دخترها انتظار دارند که آشپزی کنند. حتی مادرهای پسرهای نابینا ترجیح میدهند دختر سالم بگیرند، در حالی که کم نیستند دختران نابینایی که بسیار مستقل هستند و از پس همه کارهای داخل و بیرون منزل به خوبی بر میآیند.» فائزه فرهادی به زندگی دوستان دیگر نابینایش اشاره میکند و میگوید: «ما دختران نابینا گاهی در کوچکترین زمینه ها نیز اجازه استقلال نداریم؛ چون خانواده ها نمیگذارند. مثلاً یکی از دوستان نابینای من آرزو دارد بتواند خودش چیزی را که انتخاب کرده به تن کند، ولی متأسفانه خانواده چنین حقی برایش قائل نیست. مادرش برایش خرید میکند و هر چه میخرد، دوستم باید به تن کند. وقتی به مادرش میگوید که من را به خرید ببر، پاسخ میشنود: تو که نمیبینی، چه فرقی میکنه چی میپوشی؟!!!! وقتی چنین نگرشهایی وجود دارد (نابینا درک درستی از رنگ ندارد یا هر چیزی که ربطی به دیدن دارد، به نابینا مربوط نمیشود)، خب طبیعی است که مشکلاتمان زیاد میشود. بعضی از دوستان من حتی در خانه هم استقلال ندارند؛ یعنی به محض این که برای آب خوردن بلند میشوند، مادرشان میگوید: کجا؟! تو بشین، چون ممکنه به دیوار بخوری. بشین خودم برات میارم!!!» به میان حرفهای فائزه میپرم: اما فائزه! فکر نمیکنی که خود دختران نابینا هم اینجا مشکل دارند؟ نحوه هر رفتار به نظرم نشان میدهد که دیگران باید با او چه طور رفتار کنند. تصورم این است که دخترها خیلی بدشان نمیآید که خودشان را ضعیف نشان بدهند و از حمایتهای خانواده استفاده کنند. * بزرگترین مشکل من خانواده ام است. فریده آرمین، 23 ساله، دانشجوی رشته ادبیات فارسی که تا این لحظه ساکت بود، شروع به صحبت میکند: من بزرگترین مشکلم این است که خواهر و برادر بینایم به من حسادت میکنند. با این که خواهر ازدواج کرده و جدا از ما زندگی میکند، اما نمیگذارند که مادرم من را به جایی ببرد. در حالی که ما باید در اجتماع باشیم تا اگر روزی پدر و مادرمان نبودند، بتوانیم گلیممان را از آب بیرون بکشیم. خانواده من یک خانواده سنتیست. پدرم تا مدتها اجازه نمیداد که به مدرسه بروم. میگفت دختر نابینا به مدرسه برود، که چی بشه، تو که مشکل داری، تو این جامعه هیچی نمیشی. خانواده هایی مثل خانواده من با طرز فکر غلط کم نیستند؛ مخصوصاً در شهرستانها یا روستاهای دور افتاده. این روزها به مدد تکنولوژیهای ارتباطاتی ما با بچه های شهرستانهای دور افتاده در ارتباط هستیم. گاهی سؤالهایی میپرسند که بسیار ابتدایی و خنده دار به نظر میرسد، اما واقعاً نمیدانند و برایشان سؤال است؛ مثلاً ما گروهی در واتس اپ داشتیم که بچه های نابینا سؤال و جواب مطرح میکردند. یکی از بچه ها پرسیده بود: میخواهم مستقل بشم و خودم ناخنهایم را بگیرم، شما چه طور ناخنهایتان را میگیرید؟ معصومه به میان حرفهای فریده میآید: این مسأله در میان دخترها بیشتر از پسرهاست. از معصومه میپرسم چرا فکر میکنی دخترها در این زمینه ناتوانتر هستند؟ هر دختر نابینایی کافیست کمی کنجکاوی داشته باشد، میتواند برود سراغ ناخنگیر و ناخنهایش را بگیرد. این که مشکل خاصی نیست. معصومه میگوید: حق با شماست. شاید این قدر که گفته اند نمیتوانید، حس کنجکاوی هم در درون ما مرده است. فائزه تأکید میکند که بحث، سر توانمندی نیست. باز هم به خانواده بر میگردد. شما تصور کنید در خانواده ای هستید که مرتب میگویند دست به ناخنگیر نزنی ها! پوست دستت رو میکنی ها. و! خب طبیعیست که شما به سراغ ناخنگیر نمیروید. این قضیه حتی در بین پسرهای نابینا هم مشهود است. کم نیستند پسران نابینایی که صورتشان را پدرشان اصلاح میکند و اجازه نمیدهد که امور شخصیشان را خودشان انجام بدهند و نمیگذارند به ماشین ریشتراش دست بزنند. خیلی از بچه های نابینا میوه نمیخورند. خانواده نگذاشته که حتی یک بار چاقو را در دستانشان بگیرند، چون ممکن است که دستشان را ببرند. – از این که با ما عین بچه ها رفتار کنند، متنفرم: سارا کریمی 21 ساله و دانشجوی روانشناسی عمومی دانشگاه علم و فرهنگ که به همراه مادرش در این جمع دوستانه حاضر شده، به خاطرات دوران کودکی خودش اشاره میکند و میگوید: مادرم هیچ وقت من را از دیگر دختران همسن و سالم جدا نکرد. همیشه میگفت تو باید کارها را درست یاد بگیری. به همین خاطر اجازه نداد که من آرزوی چیزی به دلم بماند. همیشه هر چیزی که میخواست برای من بخرد، من را همراهش میبرد و میگفت: تو باید چیزی را بخری و انتخاب کنی که دوست داشته داری. هیچ وقت به من نمیگفت: تو که از جنس یا رنگ سر در نمیآوری. همیشه حتی در کوچکترین کارها نظرم را میپرسید. اگر کاری را خراب میکردم، بارها میگفت تکرار کن تا درست انجام بدهی. همین باعث شده که من با این که یک خواهر و برادر کوچکتر از خودم دارم، از پس همه کارهای آنها و کارهای خودم بر بیایم و مادرم خیلی وقتها آنها را به من میسپارد و به مسافرت میرود. الان که خودم را با دختران همسن و سالم مقایسه میکنم، میبینم در هیچ زمینه ای از آنها کمتر نیستم. فائزه میگوید: خانواده هایی مثل خانواده ما خاص هستند. اکثریت خانواده ها این طوری فکر نمیکنند؛ خانواده هایی که دختران نابینایشان را پنهان میکنند. شاید برای شما قابل تصور نباشد، اما من دوست نابینایی دارم که حتی نمیتواند موهایش را گل سر ببندد؛ موهایش را مادرش شانه میکند و گیس میکند تا حمام بعدی. باز هم تأکید میکنم خانواده خیلی مهم است. فریده: من وقتی با خواهرم خرید میروم، اصلاً نظر من را نمیپرسد. میگوید تو سلیقه ات خیلی خوب نیست. میگویم خب هر کسی سلیقه ای دارد. در صورتی که دوستانم معتقدند که خیلی سلیقه خوبی دارم. خانواده من درک نمیکنند که من با دست و حسم انتخاب میکنم؛ هرچند که نمیبینم، این را نمیتوانند بپذیرند و درک کنند. همه تصور میکنند که نابیناها با دنیای مد و رنگ بیگانه هستند، اما این طور نیست؛ مثلاً من لباسهایی را دوست دارم که طرحهای برجسته داشته باشند؛ چون قابل لمس هستند. معصومه: هر وقت میگفتند یک نابینا در فلان جا مشغول به کار است، در ذهنم یک مرد نابینا میآمد، چون واقعاً هم از نظر استقلال مالی و شغلی وضعیت پسرهای نابینا خیلی بهتر است. الان که در این جمع هستم، متوجه شدم که ما دخترها بیشتر استقلال را در جنبه های شخصی میبینیم؛ یعنی برایمان مهم است که موهایمان را شانه کنیم. به همین دلیل خیلی به دنبال نشان دادن خودمان در اجتماع نیستیم. یک پسر نابینای همسن و سال ما همه دغدغه اش این است که چه طور کار پیدا کند، ولی ما هنوز به دنبال این هستیم که چه طور باید آشپزی کنیم! در واقع خودمان تبعیض را به وجود میآوریم. ما با آشپزی وارد جامعه نمیشویم. فائزه: من دلم میخواهد دخترانه زندگی کنم. کار کردن دغدغه من نیست. دوست ندارم حسرت دوران گذشته ام را بخورم. آدم با هنرهایش میتواند اشتغالزایی کند. در دوران جوانی میتوانیم هنرهای مختلف را یاد بگیریم تا وقتی نیاز مالی داشتیم، بتوانیم از آن طریق کسب درآمد کنیم. سارا هم با نظر فائزه موافق است که کار کردن برای ما اولویت نیست، اما معصومه معتقد است: بحث کار کردن نیست، بحث حضور در اجتماع است. کار کردن باعث میشود تا در اجتماع دیده شویم؛ مثل پسرهای نابینا. میپرسم: بچه ها! در دانشگاه که نخستین حضور شما در اجتماع افراد بیناست، چه طور با آنها ارتباط برقرار میکنید؟ فائزه: من در مدرسه عادی درس خواندم. مدیر مدرسه نابینایان اصرار داشت که من را به زور در مدرسه نابینایی نگه دارد. دخترانگی را من در مدرسه عادی تجربه کردم، چون آنجا بچه ها با من مثل دیگران برخورد میکردند و من شیطنت میکردم. ابتدا تصور میکردم که همه ممکن است دلشان برایم بسوزد، ولی خودم خیلی عادی برخورد کردم و توانستم دوستان خوبی پیدا کنم. البته برخوردهای بدی هم بود؛ مثلاً یک معلم جامعه شناسی داشتیم، استاد دانشگاه هم بود، به ما نمیگفت نابینا، میگفت شما «کورها» میگفت شما کورها نباید به مدرسه عادی بیایید، چون جو اینجا را خراب میکنید. به مادرم میگفتند: «الهی بمیرم برات! اینا رو چه جوری تو خونه نگه میداری؟ یا چه جوری بهشون غذا میدی یا لباسهایشون رو چه طوری تنشون میکنی! یا میگفتند کاسه بشقاب تو دیوار پرت نمیکنه؟ عصبی نیست؟» استاد به مادرم گفته بود: «چرا میکشونی میاریش دانشگاه؟ چرا به زور وادارش میکنی درس بخونه؟ بزار راحت باشه.» مادرم میگفت من به زور او را نمیآورم، وقتی این ترم همان استاد من را دید، گفت عزیزم تو یه روانشناس موفق میشوی. من به تو ایمان داشتم! أِن شاء الله تا دکترا میخوانی! من از این سؤالها خنده ام میگرفت. مادرم میگفت این فقط مشکل بینایی دارد و مشکل دیگری ندارد. سارا میگوید: مدیر مدرسه و معلمها همیشه میگفتند مدارس عادی نروید! من خودم دوست داشتم در مدرسه عادی درس بخوانم، همیشه داوطلب بودم. اتفاقاً کار ما در مدارس عادی سخت تر است، ما همیشه باید آماده باشیم که بقیه تصور نکنند از نابیناییمان سوء استفاده میکنیم. در هر محیطی که افراد عادی حضور دارند، اول همه دلسوزی میکنند و میگویند: «آخی! گناه داره طفلی!» ولی به نظرم ما باید به مردم آموزش بدهیم که چطور با ما رفتار کنند. فریده که از بقیه آرامتر است، از جمعهای شلوغ میترسد، چون همیشه احساس میکند دیگران به او ترحم میکنند. فائزه حرفهای دوستش را تأیید میکند: این هم به خانواده بر میگردد؛ وقتی خانواده بگذارند تو حرف بزنی و راحت ارتباط برقرار کنی، در ارتباط اجتماعی هم موفق خواهی بود. اگر ارتباط نگیری نمیتوانی در جامعه گلیم خودت را از آب بیرون بکشی. بهار میگوید: من میخواستم تنها بیرون بروم. نگهبان ساختمان به پدرم زنگ میزد و میگفت چه طور این را تنها بیرون میفرستید؟ یا مثلاً کلاس جهتیابی میرفتیم، باید در خیابان مسیرمان را پیدا میکردیم، ولی مردم نمیگذاشتند. همه با معلم دعوا میکردند. مردم همیشه به خانواده هایمان میگویند أِن شاء الله که خدا شفا بدهد! معصومه: من وقتی کسی میپرسید چرا چشمات این طوریه؟ اوایل از این سؤالها ناراحت میشدم، ولی کم کم به خودم گفتم که من نباید ناراحت بشوم. به همین خاطر وقتی بهم گفتند تو چه طور مینویسی؟ لوح و قلمم را بیرون میآورم و توضیح میدهم که من هم میتوانم مثل شما بنویسم. یکی پرسید چه طوری میایی دانشگاه؟ من عصا را درآوردم و گفتم با استفاده از این عصا. صحبتهای دخترها تمامی ندارد، سرشار از شور جوانی و زندگیند. این قدر حضور در جمعشان دلنشین بود که نفهمیدیم زمان گذشت و ما ساعتهاست که دل به صحبتهای آنها داده ایم. از رؤیاهایشان گفتند، از آرزوهایشان. یکی دوست داشت ماشین جدیدی که مخصوص رانندگی نابینایان اختراع شده، با قیمت ارزان و راحت وارد کشور شود و دیگری دلش میخواست مؤسسه ای تشکیل دهد و در آن به خانواده هایی که دارای کودک نابینا هستند آموزش بدهد. یکی دوست داشت برای درمان چشمانش به بهترین کشورهای اروپایی برود و دیگری داشتن کاری مناسب در کشور خودمان آرزویش بود اینها و هزاران هزار آرزوی دیگر را که بر زبان نیاوردند، از چشمان نابینا و صحبتهای گرمشان قابل حدس بود؛ چرا که ایده آل و رؤیای واقعی تک تک این دختران نابینا این بود که ابتدا در خانواده ها و سپس در جامعه همانند موجوداتی عجیب به آنها نگاه نشود.
ایران سپید: پیام چاوش به مناسبت روز جهانی نابینایان. شعار امسال: «هدفگذاری جمعی، اقدام جمعی، کامیابی جمعی» شش هدفی که باید برجسته شوند
23 مهر ماه، 15 اکتبر و روز جهانی عصای سفید است. با گرامیداشت این روز که فلسفه نامگذاری و اختصاصش جلب توجه جامعه جهانی به نیازها و مشکلات و در عین حال، توانمندیهای شهروندان نابینا و کمبینای کشورهای سیاره خاکی است، هر سال سازمان ملل و تشکلهای جهانی نابینایان اهدافی را برای دولتها و جوامع مشخص میکنند تا با تحقق آنها موانع بیشتری از راه رشد و توسعه فردی و جمعی نابینایان و کمبینایان جهان که هم اکنون به 300 میلیون تن میرسد، برداشته شوند. کشور ما نیز از این قاعده برکنار نیست؛ لذا ضروری است هر سال تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور اهدافی را به عنوان اولویتهای جمعی شهروندان نابینا و کمبینا مشخص و اقدامات مشترکی را برای تحقق این اهداف برنامه ریزی کنند تا در سایه این درک و اقدام جمعی به کامیابی جمعی نیز دست یابند؛ لذا شبکه چاووش با قرار دادن شعار سال 96-97 تقویم نابینایی، یعنی از 23 مهر امسال تا 23 مهر سال آینده، این سال را با عنوان «هدفگذاری جمعی، اقدام جمعی، کامیابی جمعی» نامگذاری میکند تا با مشخص کردن اهداف مشترک بتوانیم دست در دست هم، گامهای مشترکی برای حل مشکلات برداریم. به عنوان گام نخست، اهداف ششگانه زیر به عنوان مهمترین اولویت نابینایان و کمبینایان جهت برنامه ریزی و اقدامات مشترک پیشنهاد میشود. از قرار، عدد 6 مانند 6 نقطه بریل پیوندی ناگسستنی با زندگی نابینایان پیدا کرده است. 1- اصلاح برنامه های توانبخشی نابینایان: با گذشت سالها از آغاز فعالیتهای توانبخشی نابینایان، متأسفانه شاهد افول جدی در کمیت و کیفیت برنامه های توانبخشی نابینایان و کمبینایان هستیم. تعطیلی مراکز تخصصی توانبخشی دولتی، واگذاری فعالیتهای توانبخشی به انجمنهای فاقد صلاحیت و تخصص، فقدان دستور العمل واحد طراحی و اجرای برنامه های توانبخشی و فقدان رویکرد توانمند سازی در این فعالیتها باید اصلاح شود. 2- رفع تبعیض در دسترسی به تجهیزات و فناوریهای کمک زیستی: علیرغم تلاشهای شبکه و وعده های مکرر مسئولان، همچنان نابینایان و کمبینایان از بودجه و دسترسی مکفی به تجهیزات و فناوریهای کمک زیستی نابینایان و کمبینایان محرومند. به ویژه این محرومیت در بخش فناوریهای اطلاعاتی مانند رایانه، نرم افزار ویژه نابینایان، تجهیزات ناوبری برجسته مشهود است. این تبعیض باید در همین سال جاری رفع شود و شاهد تحقق وعده های مسئولان سازمان بهزیستی باشیم. 3- فقدان سیاست مشخص در تولید و توزیع منابع اطلاعاتی: یکی از مهمترین نیازهای نابینایان و کمبینایان که تحصیلکرده ترین گروه های دارای معلولیت کشورند، دسترسی به منابع اطلاعاتی کتب و نشریات گویا، بریل و نشریات الکترونیکی است. در این زمینه دو نقص جدی باید رفع شود؛ نخست ورود وزارت ارشاد به عرصه تولید کتب برای نابینایان، طبق تصویب نامه هیئت محترم دولت در سال 94 و دوم، سرمایه گذاری سازمان بهزیستی در این خصوص، به ویژه پس از زمینگیر شدن مرکز رودکی که به این امر نیز باید رسیدگی عاجل شود. 4- تدوین برنامه های اشتغال، متناسب با تحصیلات: اشتغال نابینایان علیرغم سطح تحصیلی بالای آنان کافی نیست و باید در این خصوص دو اقدام مشخص صورت پذیرد. پیشبینی ضمانت اجرایی سهمیه 3 درصد استخدامی و ارائه حمایتهای مشخص و جذاب برای استخدام نابینایان در بخش خصوصی. در این دو زمینه باید اجرای برنامه جامع مهارت آموزی کاربردی را برای نابینایان فاقد تحصیلات دانشگاهی افزود. 5- ایمن سازی ملموس شهرها: محیطهای شهری و روستایی هنوز برای تردد نابینایان و کمبینایان امن نیست. هرچند ابلاغ قانون عصای سفید در آستانه روز جهانی عصای سفید اقدامی شایسته در این جهت است که ثمراتش منوط به اجرای دقیق آن از سوی پلیس است، اما باید برنامه های مناسب سازی شهرها با نظارت قویتر توأم شود تا شاهد ایمن سازی قابل لمس محیطهای شهری شویم. 6- حذف محدودیت نابینایان برای نمایندگی مجلس: این تبعیض ناروا که از سوی دبیرخانه کنوانسیون جهانی حقوق معلولان نیز مورد اعتراض قرار گرفته است، به راستی لکه ای است بر ذهن و دل نابینایان توانمندی که شایستگیشان را با حضور در پستهای مدیریتی اثبات کردند و اکنون جا دارد با تدبیر نمایندگان خانه ملت این تبعیض ناروا علیه حقوق شهروندی نابینایان حذف شود. در پایان با شعار شبکه در سال جاری یادآور میشویم، دستیابی به اهداف ششگانه فوق فقط در سایه اقدامات مشترک تشکلهای نابینایان و تجمیع توان تخصص همه نابینایان فعال میسر است. سهیل معینی، مدیر عامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور (چاووش)
ایران سپید: بیانیه اتحادیه جهانی نابینایان به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید
مکانهای عمومی باید امن باشند: پانزده اکتبر، به عنوان روز جهانی ایمنی عصای سفید انتخاب شده است. روزی برای افزایش سطح آگاهی عمومی نسبت به استقلال و امنیت آسیبدیدگان بینایی. عصای سفید، مرسومترین ابزار کمکی برای رفت و آمد نابینایان در سر تا سر دنیا به حساب میآید. این ابزار، نابینایان را قادر میکند که آزادانه و ایمن تردد کنند و از همین رو، این وسیله به عنوان سمبل جهانی آزادی، استقلال و اعتماد به نفس نابینایان به حساب میآید. امسال، در گرامیداشت این روز، اتحادیه جهانی نابینایان، «WBU»، توجه خاصی را به مکانهای عمومی معطوف داشته است؛ فضاهایی که هر روز هم در حال افزایش است. مسیرهای اشتراکی میان عابران، خودروها و حتی دو چرخه سواران که این روزها به خصوص در مناطق مرکزی شهرها زیاد مشاهده میشود. «WBU» معتقد است, اگر طراحی چنین مسیرهایی به درستی انجام نشود، میتواند خطرات جبران ناپذیری را متوجه آسیبدیدگان بینایی کند. «WBU»، بیانیه ای را در خصوص فضاهای اشتراکی تدوین کرده که طی آن، اصول کلیدی طراحی فضاهای اشتراکی و پیشنهادهایی در این خصوص را در اختیار دولتها و طراحان محیطهای شهری قرار داده تا به کمک آن، فضاهای شهری به گونه ای امن و دسترس پذیر برای آسیبدیدگان بینایی طراحی شوند. «WBU» همچنین کمیته ای را به سرپرستی خانم « Martine Abel-Williamson»، خزانه دار اتحادیه راه اندازی کرده که مسائل مرتبط با فضاهای اشتراکی را رصد و پیشنهادها و راهکارهای این حوزه را گردآوری میکند. او توضیح میدهد که در محیطهای اشتراکی، دارندگان وسایط نقلیه و عابران پیاده در هنگام تردد، از ارتباطات چشمی برای تشخیص زمانهای امن برای گذر از معابر استفاده میکنند؛ این در حالی است که این مسأله یکی از نقاط ضعف تردد نابینایان محسوب میشود. ما نمیتوانیم با رانندگان دوچرخه ها یا اتومبیلها ارتباط چشمی برقرار کنیم و بفهمیم که آیا آنها متوجه مشکل ما شده اند و آیا این لحظه برای عبور، زمان مناسبی است یا نه. او همچنین یادآوری میکند که اتومبیلهای کم سر و صدا یا ساکت هم این روزها به معضلی برای نابینایان تبدیل شده اند. چنین وسایطی، خطرات بیشتری را برای این گروه ایجاد میکنند؛ چرا که حضورشان برای نابینایان به راحتی قابل تشخیص نیست. خانم «Abel-Williamson» تأکید میکند که دولتها و برنامه ریزان شهری باید به فکر ارائه برنامه هایی باشند که طی آن، شیوه صحیح و ایمن استفاده از مسیرهای اشتراکی به رانندگان و عابران پیاده آموزش داده شود. ما همچنین از دولتها میخواهیم که مقررات فنی مربوط به فضاهای اشتراکی ایمن را در قوانین راهنمایی و رانندگی بگنجانند. اتحادیه جهانی نابینایان قویاً اعلام میکند که آسیبدیدگان بینایی حق دارند در دنیایی زندگی کنند که مسیرهایش برای رفت و آمد دسترس پذیر و ایمن است. در بزرگداشت روز جهانی ایمنی عصای سفید، «WBU» از دولتها و طراحان محیطهای شهری میخواهد که در طراحی و روند نظارت بر فضاها و مسیرهای مشترک میان عابران و وسایل نقلیه، نابینایان را دخیل کند و از مشاوره این افراد، استفاده کند. اتحادیه جهانی نابینایان، نماینده حدود ۲۸۵ میلیون نابینا و کمبینای سراسر جهان است. اعضای این اتحادیه عبارتند از: مؤسسات تشکیل شده از سوی نابینایان برای دفاع از حقوقشان، سازمانهای حامی آنها در ۱۹۰ کشور و سازمانهای بین المللی فعال در حوزه آسیبهای بینایی. روز جهانی بینایی از سال ۲۰۰۰ به تقویمهای بین المللی اضافه شده است. آنچه میخوانید، بیانیه اتحادیه جهانی نابینایان به مناسبت روز جهانی بینایی در سال ۲۰۱۷ است. تخمین زده میشود که حدود ۳۰۰ میلیون نفر نابینا و آسیبدیده بینایی در سراسر جهان زندگی میکنند. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، ۲۸۵ میلیون نفر دچار آسیب بینایی هستند که ۳۹ میلیون نفر از آنها نابینا و ۲۴۶ میلیون کمبینا هستند. حدود ۹۰% از آسیبدیدگان بینایی کم درآمدند و این در حالی است که ۸۲٪ نابینایان، ۵۰ ساله و مسنتر هستند. با توجه به رشد جمعیت و پیر شدن آن، انتظار میرود که این آمار تا سال ۲۰۲۰ افزایش یابد. اتحادیه جهانی نابینایان، تخمین میزند که ۸۰٪ آسیبهای بینایی قابل پیشگیری است. پیشگیری و درمان نواقص بینایی از مداخلات هزینه بر و موفق محسوب میشود. مشکلات انکساری اصلاح نشده مهمترین عامل آسیبهای بینایی متوسط و شدید و آب مروارید مهمترین عامل نابینایی در کشورهای با درآمد کم تا متوسط است. اتحادیه جهانی نابینایان، نابینایی و آسیب بینایی را به عنوان یک مسأله حقوق بشری قلمداد میکند. دولتهای تصویب کننده کنوانسیون ملزم شده اند شرایطی را فراهم سازند که در آن معلولین از حق زندگی با استانداردهای بالای سلامت و زندگی بدون تبعیض برخوردار باشند. کنوانسیون حقوق معلولین تأکید میکند که کشورهای عضو باید خدمات سلامت مرتبط با نوع معلولیت مورد نیاز معلولین را که شامل تشخیص و مداخله به موقع و خدمات طراحی شده در جهت کاهش و پیشگیری از معلولیتهای بعدی در بین کودکان و سالمندان است، ارائه کند. بر این اساس، اتحادیه جهانی نابینایان از دولتها میخواهد تضمین کنند که معلولین، خاصه نابینایان و کم بینایان به خدمات سلامت ارزان و باکیفیت و ابزارهای کمکی به علاوه خدمات توانبخشی و بازتوانی، دسترسی کامل داشته باشند. به علاوه، اتحادیه جهانی نابینایان دولتها را بر آن میدارد که دسترسی کامل نابینایان و کمبینایان به وسایل کمکی از جمله، عینک، بریل و عصای سفید و نحوه استفاده صحیح آنها را تضمین کنند. اتحادیه جهانی نابینایان، جهانی را پیشبینی میکند که در آن نابینایان و کمبینایان این قدرت را پیدا میکنند که در بستری برابر، در تمامی زمینه های مورد علاقه شان مشارکت داشته باشند.
ایران سپید: تا کی باید اتفاقها سرنوشت آدمها را تغییر دهند
اتفاقی به هم رسیدیم؛ کاملاً اتفاقی. صدای بغض کردهاش مرا به سالهای دور برد، سالهای تنهایی. سالهایی که احساس بیهودگی؛ زندگی را نفس گیر کرده بود. سالهای بیخبری از دنیای اطراف. سالهای دور ماندن از هر چه بدان وابسته بودی. سالهایی که احساس اضافه و سربار بودن خفهات میکرد. به گزارش ایران سپید از پشت تلفن صدایش را میشنیدم. از برادرش میگفت که بعد از قبولی در دانشگاه در رشته مهندسی عمران؛ کم کم مشکل بیناییش اوج گرفته تا اینکه دو سال بعد مجبور شده با گرفتن کاردانی درس و دانشگاه را رها کند. «امید» حالا 44 سال دارد و تمام این سالها را در خانه و بدون یادگیری مهارتی گذرانده. البته حتماً در خانه قادر به انجام کارهای شخصی خودش و کارهای دیگری هست؛ اما مهارتهای یک زندگی مستقل را ندارد. پرسیدم: در کودکی از مشکل «امید» خبر نداشتید؟ و او گفت: چرا از کودکی متوجه ضعف بینایی «امید» شده بودیم. دکتر هم گفته بود شب کوری دارد و در سالهای آینده بیناییش را از دست میدهد. خواهر امید میگفت جایی را نمیشناختیم و نتوانستیم برای توانبخشی به او کمکی بکنیم. افکار متراکم و متقابلی در ذهنم میپیچید به یاد مشکلات خود میافتادم و کسانی که یاریم دادند. فکر میکردم؛ یعنی بواقع هیچ دوست، آشنا، معلم یا حتی پزشک معالجش نتوانسته او را راهنمایی کند تا به یکی از مراکز توانبخشی نابینایان معرفی شود. از سوی دیگر، از تصور اینکه «امید»های دیگری در این کشور با این مشکل مواجهند قلبم فشرده میشد. وقتی نابینا میشدم من هم تصوری از نابینایی نداشتم. با اینکه در مرکز درمانی کار میکردم بهزیستی را نمیشناختم. هیچ نابینایی را از نزدیک ندیده بودم. اگر هم دیده بودم گذری و نظری. فکری در مورد شرایطش نکرده بودم به مانند اتفاقی که در مورد «امید» افتاده و او را از دنیای نابینایان دور نگه داشته. تنها و تنها یک دوست بود که برای گرفتن عصا، بهزیستی را به من معرفی کرد. اینگونه بود که ارتباط من با مرکز توانبخشی و نابینایان دیگر و دنیای آنها برقرار شد. اما «امید» همین را هم نداشته یا کسانی این توجه را از او دریغ کردهاند. از سرگذشت خودم به خواهرش میگفتم و کارهایی که بعد از نابینایی انجام دادهام و میدهم. از تحصیلم؛ اشتغالم؛ ازدواجم؛ بزرگ کردن فرزندم و انجام کارهای خانه و بیرون خانه. آرام و با حسرت گوش میکرد. وقتی شنید که در مرکز توانبخشی برای آموزش خیاطی هم رفتهام. با بغض پرسید یعنی شما خیاطی هم میکنید؟ گفتم: بله با وسایل کمکی مشکل خاصی وجود ندارد. دیگر تحمل نکرد. هیجان زده گفت: از صدا و سیما گله دارم. چرا به جای این فیلمهای آبکی، زندگی شماها را نشان نمیدهند تا امروز در 44 سالگی برادرم این حرفها را نشنوم. گفتم اگر نشان دهند هم آنقدر اغراقآمیز است که باور نمیشود و به یاد میآورم صحنههایی از نابینایانی که بهصورت اسطورهای توانمند بودند و هر کس آنها را میدید یا میگفت این یکی است مثال ندارد و ما نمیتوانیم. خواهر نیز این برنامهها را دیده بود اما آنقدر دور از ذهنش مینمود که به فکر وادارش نکرده بود یا تصور نمیکرد برادرش هم بتواند مانند آنها باشد. با خود میگفتم: کاش آدمها را اینقدر بزرگ نکنیم که دست نیافتنی شوند. براستی در این کشور چند «امید» دیگر داریم و چند «امید» دیگر بیخبر از دنیای اطراف، رفته رفته به عزلت خود خو میگیرد.
ایران سپید: درد دل نابینایان با محجوب، نماینده مجلس
در راستای برگزاری برنامه های مختلف به مناسبت روز جهانی عصای سفید، جمعی از فرهیختگان نابینا عصر روز چهارشنبه 26 مهر ماه، با علیرضا محجوب، نماینده مجلس دهم شورای اسلامی در انجمن باور دیدار کردند. در این دیدار، نابینایان حاضر به بیان پاره ای از دغدغه ها و مسائل مربوط به جامعه هدف پرداختند. ارائه گزارشی از روند بازنگری لایحه جامع حمایت از حقوق معلولان شامل: ایرادات اصل هفتاد و پنجی قانون، توقفهایی که به عللی مثل بی توجهی دولت دهم بعد از رد صلاحیت کاندیدای مد نظر آن دولت و همچنین تغییر دولت و مجلس و تشکیل کمیسیونهای جدید،، دو پاره شدن لایحه از سوی دولت، اعتراض به مواردی که از سوی سازمان بهزیستی به لایحه اضافه شد و یکی از مصادیق بار مالی اصل هفتاد و پنجی گشت، درخواست بازپس گیری لایحه از سوی دولت و اضافه کردن موارد اصلاحی در قالب متمم به لایحه و ارسال مجدد آن به مجلس، از اهم مواردی بود که سهیل معینی، مدیر عامل شبکه تشکلهای نابینایان و کم بینایان مطرح کرد. وی همچنین به مواردی مثل اصلاح بند 6 ماده 28 قانون عمومی انتخابات مبنی بر داشتن صحت و سلامت کامل جسمی جهت کاندیداتوری نمایندگی مجلس که از حضور نابینایان به عنوان کاندیدا ممانعت میکند، اعتراض به ادبیات سخیف برخی از نمایندگان وقت در استدلال این موضوع، اشاره به ماده 29 کنوانسیون بین المللی حقوق معلولان مبنی بر آزادانه بودن انتخابات و شرکت نابینایان به عنوان کاندیدای پارلمان، اجرای مفاد مندرج در تصویبنامه دولت یا همان 28 ماده جدا شده از لایحه که از شهریور 94 ابلاغ شده اما هنوز وزارتخانه ها به آنها توجه نمیکنند، عدم تصویب معاهده مراکش از سوی مجلس که ایران آن را امضا کرده است، پرداخت. بر اساس این گزارش، حمایت قانونی مجلس از حقوق مالکیت فکری و معنوی و ایجاد سازمانی نظارتی به منظور تعامل تولید کنندگان کتابهای گویا با ناشران و جلوگیری از سوء استفاده از این تولیدات، پرهیز از موازی کاری دستگاه های اجرایی دولتی مواردی بود که از سوی پرستو ولدخان، مسئول بخش نابینایان کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد و سید مهدی صادقینژاد، کارشناس و مشاور استثنایی مطرح شد. علیرضا محجوب ضمن قول همکاری جهت پیگیری موارد مطرح شده، اظهار داشت: برای تسریع در امر پیگیری، بهتر است نامه ای خطاب به رئیس جمهوری بنویسید و موارد درخواستی و همچنین تعارضات را احصا کنید و عین همان نامه را هم به مجلس ارسال کنید. این نامه ریاست مجلس را برای بازگرداندن لایحه به کمیسیون مشترک متقاعد میکند. درباره ممنوعیت نابینایان به عنوان کاندیدای مجلس هم بهتر است متنی تهیه شود که موارد قانونی و اصلاحی بند 6 ماده 28 قانون انتخابات و ایراد کنوانسیون بین المللی حقوق معلولان در آن قید شود تا از طریق فراکسیون معلولان پیگیری کنیم.
ایران سپید: بیانیه اتحادیه جهانی نابینایان به مناسبت روز جهانی بینایی
«World Sight Day» یا روز جهانی بینایی از سال ۲۰۰۰ به تقویمهای بین المللی اضافه شده و هدف از برگزاری آن، آگاه سازی جوامع نسبت به مسائل حوزه بینایی و پیشگیری از آسیبهای احتمالی آن و آگاهی بخشی به دولتها در زمینه پیش گرفتن روشها و برنامه های مؤثر در جهت کاهش احتمال ابتلای جمعیتها به آسیبهای بینایی است. آن چه میخوانید، بیانیه اتحادیه جهانی نابینایان به مناسبت روز جهانی بینایی در سال ۲۰۱۷ است. تخمین زده میشود که حدود ۳۰۰ میلیون نفر نابینا و آسیبدیده بینایی در سراسر جهان زندگی میکنند. اتحادیه جهانی نابینایان ضمن گرامیداشت روز جهانی بینایی، فراخوانی را جهت سنجش شیوع آسیب بینایی در جامعه ارائه مینماید. دومین پنجشنبه اکتبر هر سال، جهت افزایش آگاهی نسبت به مراقبتهای ویژه آسیب بینایی و محدودیتهای ناشی از آن، روز جهانی بینایی نامیده میشود. در سال ۲۰۱۷ پنجشنبه ۱۲ اکتبر، روز جهانی بینایی نامیده شده است. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، ۲۸۵ میلیون نفر دچار آسیب بینایی هستند که ۳۹ میلیون نفر از آنها نابینا و ۲۴۶ میلیون کم بینا هستند. حدود ۹۰% از آسیبدیدگان بینایی کم درآمدند و این در حالی است که ۸۲٪ نابینایان، ۵۰ ساله و مسنتر هستند. با توجه به رشد جمعیت و پیر شدن آن، انتظار میرود که این آمار تا سال ۲۰۲۰ افزایش یابد. اتحادیه جهانی نابینایان، تخمین میزند که ۸۰٪ آسیبهای بینایی قابل پیشگیری است. پیشگیری و درمان نواقص بینایی از مداخلات هزینه بر و موفق محسوب میشود. اتحادیه جهانی نابینایان، نابینایی و آسیب بینایی را به عنوان یک مسأله حقوق بشری قلمداد میکند. دولتهای تصویب کننده کنوانسیون و متعهد به سند توسعه پایدار، ملزم شده اند شرایطی را فراهم سازند که در آن معلولین از حق زندگی با استانداردهای بالای سلامت و زندگی بدون تبعیض برخوردار باشند. کنوانسیون حقوق معلولین تأکید میکند که کشورهای عضو باید خدمات سلامت مرتبط با نوع معلولیت مورد نیاز معلولین را که شامل تشخیص و مداخله به موقع و خدمات طراحی شده در جهت کاهش و پیشگیری از معلولیتهای بعدی در بین کودکان و سالمندان است، ارائه کند. بر این اساس، اتحادیه جهانی نابینایان از دولتها میخواهد که بودجه کافی برای مراقبتهای سلامت اختصاص دهند و تضمین کنند که معلولین، خاصه نابینایان و کم بینایان به خدمات سلامت ارزان و باکیفیت و ابزارهای کمکی به علاوه خدمات توانبخشی و بازتوانی، دسترسی کامل داشته باشند. همچنین دولتها باید خدمات تشخیص و مداخله به هنگام را در جهت کاهش و جلوگیری از نابیناییهای قابل پیشگیری فراهم آورند. به علاوه، اتحادیه جهانی نابینایان دولتها را بر آن میدارد که دسترسی کامل نابینایان و کم بینایان به وسایل کمکی، از جمله عینک و عصای سفید و نحوه استفاده صحیح آنها را تضمین کنند و تضمین کنند که این خدمات در همه جا، به ویژه مناطق روستایی در دسترس باشند. اتحادیه جهانی نابینایان، اعضای خود را ملزم میدارد که به طور منظم، اطلاعات به روزی در خصوص روند مقابله با معضلات حوزه سلامت و کیفیت زندگی معلولین، به ویژه زنان و کودکان نابینا و کم بینا را در اختیار کنوانسیون حقوق معلولین و سند اهداف توسعه پایدار قرار دهند. این اتحادیه، جهانی را پیشبینی میکند که در آن، نابینایان این قدرت را پیدا میکنند در بستری برابر، مشارکت داشته باشند. اتحادیه جهانی نابینایان، افزون بر بزرگداشت روز جهانی بینایی، از برنامه بینایی ۲۰۲۰ که ابتکاری جهانی به منظور حذف نابیناییهای قابل اجتناب که برنامه ای مشترک بین سازمان جهانی بهداشت و آژانس بین المللی پیشگیری از نابینایی است هم استقبال میکند. اتحادیه جهانی نابینایان، نماینده حدود ۲۸۵ میلیون نابینا و کم بینای سراسر جهان است.
وبسایت پارالمپیک: کاروان ایران با نام خلیج فارس در بازیهای پاراآسیایی شرکت میکند
کاروان ورزشی ایران در سومین دوره مسابقات پاراآسیایی جوانان با نام «خلیج فارس» و شعار «توکل، توانمندی، موفقیت» در این مسابقات شرکت خواهد کرد. این رقابتها در ۱۰ رشته برگزار خواهد شد که ایران در ۹ رشته تیر و کمان، دو و میدانی، بدمینتون، بوچیا، شطرنج، گلبال، وزنه برداری، شنا و تنیس روی میز در این مسابقات حاضر خواهد بود. ایران در دوره دوم این مسابقات که در مالزی برگزار شد، با کسب ۲۷ طلا، ۱۳ نقره و ۱۹ برنز و مجموع ۵۹ مدال در جایگاه دوم قرار گرفت. سهم فدراسیون نابینایان در این بین، 4 طلا، 4 نقره و 5 برنز و مجموع 13 مدال بود. سومین دوره بازیهای پاراآسیایی جوانان در رده های سنی جوانان و نوجوانان، ۱۴ تا ۲۰ سال و در دو گروه دختران و پسران از ۱9 تا ۲۳ آذر در دبی امارات برگزار میشود. مسعود اشرفی، دبیر کل کمیته ملی پارالمپیک در این ارتباط گفت: کاروان ایران با نام همیشه جاوید «خلیج فارس» در 9 رشته ورزشی، با حضور 35 دختر و 95 پسر و با پرچمداری زهرا والازاده، ورزشکار بوچیای کشور در این دوره شرکت خواهد کرد. دبیر کل کمیته ملی پارالمپیک با اشاره به حضور قدرتمند کشورهای آسیایی در سومین دوره بازیهای پارالمپیک جوانان گفت: رقابتهای سختی پیش رو داریم که امیدوارم بتوانیم با تلاش ورزشکارانمان جایگاه دومی خود را حفظ کنیم. اشرفی با بیان این که ایران توانست با توانمندی ورزشکاران خود در دو دوره گذشته، یعنی بازیهای 2009 توکیو و 2013 کوالالامپور به مقام دومی دست یابد، خاطرنشان کرد: به نظر میرسد ژاپن، چین، مالزی و ازبکستان قدرتمندترین حریفان ما در این دوره باشند. وی افزود: با توجه به پتانسیل ورزشکارانمان بهترین نتایجی که میتوانیم متصور شویم در رشته دو و میدانی است. در وزنه برداری، گلبال دختران و پسران و شنا نیز انتظار مدال داریم.
ایران سپید: درسهایی از مراسم روز جهانی نابینایان
سهیل معینی در ستون سخن هفته شنبه 29 مهر ایران سپید نوشت: هفته گذشته شاهد برگزاری مراسم گوناگونی به مناسبت روز جهانی نابینایان بودیم. صرف نظر از آن که همیشه تأکید کردیم در این مراسم باید از برگزاری جشنهای متعارف و کلیشه ای فاصله گرفته و تبدیل به فرصتهای برای طرح مشکلات جامعه نابینایان با مسئولان، آگاه سازی آنان و مطالبه گری از آنان شود، مشاهده رفتار برخی تشکلها یا افراد نابینا در این مراسم منشأ گرفتن درسهایی است که ضروری است آن را با شما در میان نهیم؛ 1- برخی مسئولان انجمنها یا تشکلها به جای طرح مسائل عمومی جامعه نابینایان در مراسم روز جهانی نابینایان با مسئولان، به طرح درخواستهای تشکلهای خود میپردازند و نه طرح مسائل عمومی نابینایان که این خود تأثیری منفی بر ذهن مسئولان دارد و نه تنها فرصت سازی نیست، با فرصت طلبی گروهی عملاً به فرصت سوزی تبدیل میشود. 2- در این مراسم همه افراد شرکت کننده میل به سخن گفتن دارند که نه فرصت آن هست و نه ضرورتی برای آن. قاعدتاً افرادی که آگاهتر نسبت به مسائل نابینایان هستند یا به دلیل مسئولیت یا تحصیلات خود، شرایط بهتری برای طرح مسائل دارند باید به نمایندگی از سایر نابینایان سخن بگویند تا تکرار مسائل از سوی همه سخنرانان، آن هم به شکلی غیر نافذ. 3- برخی افراد به طرح مسائل شخصی خود میپردازند، بی آن که توجه کنند عنوان مراسم طرح مشکلات عمومی نابینایان است. مسئولان تشکلها از انجام این گونه رفتارها باید ممانعت کنند. 4- طرح مسائل به شکل غیر اصولی مانند فریاد زدن، استفاده از ادبیات غیر مؤدبانه و اظهار نظرهای فاقد دلیل و اسناد قابل قبول که شأن نابینایان را نزد مسئولان کاهش میدهد. 5- ادعای انجام کارهایی غیر واقعبینانه. برخی افراد تعهد میدهند با گرفتن فلان اعتبار، دست به کارهای خارق العاده بزنند که عملاً امکان تحقق آن را ندارند. این هم موجب کاهش اعتبار نابینایان میشود. شکل و محتوای درست حضور اجتماعی مهمتر از نفس حضور است.
ایران سپید: ده موقعیت که «چشم من باش» میتواند راهگشا باشد
هفته گذشته در همین ستون خبری منتشر کردیم، مبنی بر این که نسخه اندرویدی از اپلیکیشن چشم من باش «be my eyes» هم منتشر شده و از این پس کاربران ایرانی هم میتوانند از آن استفاده کنند. حال برای ایجاد آشنایی بیشتر کاربران نابینا با قابلیتهای این برنامه، بنا داریم به ده موقعیت که میتوان در آنها از این برنامه استفاده کرد، اشاره کنیم: وقتی چیزی روی زمین افتاده و نمیتوانید آن را پیدا کنید میتوانید از طرف مقابل بخواهید شما را راهنمایی کند. میتوانید از فرد داوطلب بخواهید که یک عکس، نقاشی یا هر اثر هنری را برای شما توضیح دهد. به طور مثال میتوانید از او بخواهید تا رنگبندی یک تابلو را برایتان تشریح کند یا مود کلی یک اثر هنری را تشریح کند. هماهنگ کردن رنگها هم موقعیت دیگری است که به کمک این برنامه امکانپذیر خواهد بود. در وقت انتخاب لباس برای میهمانی یا جلسه کاری، میتوانید از نظر طرف مقابل کمک بگیرید تا شما را در انتخاب رنگ لباس راهنمایی کند. میتوانید برای تشخیص انواع بطریها در خانه از این اپلیکیشن استفاده کنید. تشخیص شامپو از نرم کننده یا شیشه شور از شوینده سطوح به کمک این اپلیکیشن ممکن خواهد بود. خواندن صفحه نمایش رایانه یا تلویزیون هم از دیگر شرایطی است که ما زیاد به آن احتیاج پیدا میکنیم و میتوانیم روی این برنامه حساب کنیم. سوپرمارکتها و فروشگاه ها هم از جمله دیگر موقعیتهایی هستند که میتوان از این برنامه استفاده کرد. به عنوان نمونه میتوانید از طرف مقابل بپرسید بیسکوئیتی که برداشته اید از چه کارخانه ای است و چه ویژگیهایی دارد. میتوانید با استفاده از این برنامه، تاریخ انقضای غذاهای فاسد شدنی را تشخیص دهید. آشنایی با جاهای جدید هم با این اپلیکیشن ممکن میشود. مثلاً در اتاقی که با آن آشنایی ندارید، میتوانید از فرد داوطلب بخواهید محیط را برایتان توصیف کند یا جای قرار گیری پریز برق را نشانتان بدهد. میتوانید از فرد داوطلب بخواهید مواد غذایی را برایتان شناسایی کند. مثلاً به شما بگوید که آن چه در مقابل دوربین گوشی است، لوبیای قرمز است یا چشم بلبلی. تشخیص زمان ورود قطار یا اتوبوس به ایستگاه های مجهز به تابلوی اطلاع رسانی هم موقعیت دیگری است که میتوان روی برنامه حساب کرد. میتوانید از طرف مقابل بخواهید تا روی تابلو را برایتان بخواند و به شما بگوید در چه ایستگاهی قرار گرفته اید یا قطار چند دقیقه دیگر به ایستگاه خواهد رسید. همانطور که پیشتر گفته شد، این برنامه در دنیا بسیار شناخته شده است، اما هنوز هموطنان ما از وجود آن اطلاعی ندارند و بنا بر این، برای این که بتوانیم از کمک داوطلبان فارسیزبان هم استفاده کنیم، باید در معرفی این اپلیکیشن در شبکه های اجتماعی و جمعهای خانوادگی و دوستانه، تلاش کنیم.
ایران سپید: از این پس با بهزیستی تهران مستقیم ارتباط برقرار کنید
اصغر باقری، مدیر کل بهزیستی استان تهران در گفتگو با خبرنگار ایران سپید در مراسم روز عصای سفید گفت: آن چه دغدغه اصلی نابینایان و کم بینایان است، اشتغال و کسب درآمد است؛ چرا که شانس کسب شغل برای جامعه نابینایان 4 برابر کمتر از دیگران است. وی با اشاره به آمار دانشجویان و دانشآموزان نابینا و کم بینای استان تهران بیان کرد: 1184 دانشآموز نابینا و کم بینا داریم که از این تعداد 380 دختر و 804 پسر هستند؛ تعداد دانشجویان تحت پوشش بهزیستی استان تهران 393 دانشجو است که از این تعداد 176 دختر و 217 نفر پسران نابینا و کم بینا هستند. بعد از فارغ التحصیلی، این افراد میخواهند وارد بازار کار شوند که این امر برای آنان تبدیل به معضل بزرگی میشود. برای حل این مشکل در جلسات متعدد شورای سرمایه گذاری و اشتغال این دغدغه را مطرح کرده ایم تا به راه حلی مناسب دست یابیم. باقری ادامه داد: در حال حاضر به دنبال استفاده از مسئولیت اجتماعی شرکتها هستیم تا مشاغلی که بیشتر نیاز به بینایی و شنوایی دارند به این گروه اختصاص یابند. به عنوان مثال، 9990 را به افراد با مشکل بینایی بسپارند. برای ارائه خدمات تحصیلی به دانشجویان نابینا و کم بینا باید گفت دانشجویان نابینایی که با تلاش بیشتر موفق به حضور در دانشگاه های دولتی میشوند، برای تهیه جزوه، کتاب، لپ تاب، دستگاه ضبط صدا و… مشکلاتی دارند که در نظر داریم مبلغ قابل ملاحظه ای را به این افراد کمک کنیم تا بتوانند از پس این گونه هزینه ها برآیند. وی افزود: همانند گذشته دانشجویان کم بضاعتی که در دانشگاه های آزاد ثبت نام میکنند، میتوانند از تحصیل رایگان بهره مند شوند. باقری در ادامه صحبتهایش با اشاره به تعداد 12 هزار و 800 نابینایی که تحت پوشش بهزیستی استان تهران هستند، گفت: 5036 نفر مستمری بگیرند و 620 نفر هم پشت نوبت دریافت خدمات هستند. اعتبارات ما بر اساس تصمیمات وزارت رفاه تخصیص مییابد. بهزیستی هر سال باید 10 درصد از جامعه هدفش را توانمند سازد و از چرخه حمایتی خارج کند. به عنوان مثال اگر خانواده ای 10 سال است که مستمری و خدمات از بهزیستی دریافت میکند، باید طی این سالها برنامه هایی برای توانمندی این خانواده انجام دهیم تا آن خانواده به مرور از چرخه حمایت خارج شود. آن زمان است که میتوانیم افرادی که تشخیص داده شده است نیازمند مستمری و حمایت هستند را وارد چرخه خدمات سازمان بهزیستی کنیم و برایشان مستمری مقرر کنیم. مدیر کل بهزیستی استان تهران در مورد طرح توانمند سازی نابینایان گفت: در دو سال گذشته این طرح را اجرایی کرده و سال 95 حدود 200 نابینا و کم بینا از خدمات مستمری بهزیستی استان تهران خارج شدند. این خروج به معنای عدم برخورداری از دیگر خدمات نیست و فقط مستمری دریافت نمیکنند. باقری ادامه داد: طبق قانون، معلولانی که وام خود اشتغالی دریافت میکنند، ماشین یا مسکن خریداری میکنند باید از چرخه مستمری بگیری خارج شوند. اما این موارد صد درصد نیست، چرا که اگر مددکار فرد دارای معلولیت تشخیص دهد مددجو با توجه به این مسائل هنوز نیازمند مستمری است، همچنان کمک سازمان به او تعلق خواهد گرفت. وی با بیان این که مددجویان میتوانند به راحتی با مسئولان بهزیستی ارتباط برقرار کنند، گفت: برای برقراری ارتباط مستقیم با مددجویان استان تهران شماره ای در نظر گرفتیم تا افراد دارای معلولیت یا دیگر مددجویان استان به راحتی با مسئولان بهزیستی تهران ارتباط برقرار کنند. 09032349478 شماره تلگرام است که افراد میتوانند پیام خود را بنویسند یا پیام صوتی بگذارند. ما 24 ساعته پاسخگوی مشکلات مددجویان هستیم و برای حل مشکلشان با شماره ای که با ما تماس گرفته شود ارتباط برقرار میکنیم.
ایران سپید: یک روز را روایت میکنم؛ 24 مهر
24 مهر سال 89 که با خبری غمبار آغاز شد برای همه کسانی که هما را میشناختند. دوستان، معلمان، روزنامه نگاران و شاگردانش. برای مبینا که در مدرسه تا همیشه منتظر معلمش ماند تا به او از رفت و آمد ایمن با عصای سفید بگوید. برای غزل و ترانه کوچک که در مدرسه و مهد کودک منتظر آمدن مادر ماندند. برای همسرش که تلخی نیامدنش هرگز از یادش نرفت و هم برای من که صبح خبر را با عنوان خودکشی زنی نابینا در مترو دیده بودم. چه سخت گذشت تا به مسئولین بی درد بگوییم مادری که کودک شیرین زبان هشت ماهه اش را به مهد میسپارد، به زندگی امیدوار است! چه دشوار بود به آنها بفهمانیم همای ما پر از شور و اشتیاق زندگی بود و افسردگی و دلمردگی در او جایی نداشت! و چه ملالآور بود که آن مسئولان بی درد را متوجه کنیم بی مسئولیتی و بی لیاقتی خود را در پشت الفاظی چنین زشت مخفی نکنند. عذر تقصیر بخواهند و در صدد جبران مافات برآیند. هر چه بود گذشت، با همت فعالان مدنی و البته خود نابینایان، امروز متروی تهران وضعیت بهتری دارد و امنیت شهروندان نابینا نیز بیشتر مورد توجه قرار گرفته؛ هرچند این بهای سنگین توجه بیشتری را میطلبید و میطلبد. اما 24 مهر دوم، امسال بود. جمعی از نابینایان و دوستان هما با همت مجتمع توانبخشی نابینایان خزانه و خانم یثربی، ریاست آن مرکز، بر مزار هما جمع شدند تا خاطره اش را زنده نگه دارند. از پس سالها دیگر از آن حزن عمیق اثری نبود و آرامشی بر جمع دوستان سایه افکنده بود. از همه بیشتر خانواده هما که آن روزها سخت بحرانزده بود، امروز از دریای زندگی آرام میگذشت. در همه این سالها از دور از فرزندان هما و همسرش خبر میگرفتم، نگران بودم طاقت دیدن آنها را نداشته باشم و هم نمیخواستم با حضورم غزل را به یاد مادر بیندازم. میدانستم این روزها زنی مهربان “شهلا” در کنار شروین، مسئولیت بزرگ کردن و تربیت دختران هما را قبول کرده است و ترانه و غزل مادری دیگر را تجربه میکنند. اولین بار بود که او را میدیدم، زنی مهربان و دلسوز و صد البته بسیار مسئول. میگفت شروین میگوید شما به دخترها زیاد محبت میکنید، اما به نظرم آنها به توجه زیاد نیاز دارند، به من مادر میگویند. ترانه از مادرش چیزی به یاد ندارد، اما عکس او را میشناسد. غزل اما هنوز خاطرات مادر را به یاد میآورد. این روزها دیگر حال غزل خوب است، دیگر از آن پریشانی که در روزهای اول داشت اثری نیست. الآن کلاس هفتم است و ترانه کلاس دوم. از چیزهایی که در مورد هما شنیده ام به نظرم ترانه بیشتر شبیه اوست، از تبسمی که میگویند هما همیشه بر لب داشته تا شور و اشتیاق و سرزندگیش. صحبت من و شهلا تا بهشت زهرا طول کشید و آنجا بر سر مزار هما همه با هم حلقه زدیم. هر کس از هما چیزی گفت؛ آقای دادخواه معاون مرکز نابینایان خزانه گفت: تا مناسب سازی اماکن و معابر دغدغه خود نابینایان نشود، این مشکل حل نخواهد شد و این که ما هم باید خودمان این دغدغه را در آنان به وجود آوریم. شروین، “همسر هما” گفت: هما از اولین کسانی بود که در مورد مناسب سازی در روزنامه مینوشت و خود از قربانیان همین نا امنی اماکن عمومی شد. خانم یثربی نیز از همه خواست که مانند هما از هم مهربانی را بیاموزیم و همه برای ایجاد شهری ایمن برای آنها که محدودیتهایی دارند، احساس مسئولیت کنیم. او از همه خواست عصای سفید خود را بر مزار هما دست بگیرند و آن را به عنوان سمبل نابینایی حفظ کنند و با حضور در صحنه های اجتماعی، به همه یادآوری کنند نابینایان شهروندانی هستند که باید به حقوقشان احترام گذاشت و به مسئولان هم این را متذکر شوند که باید برای مناسبتر کردن ایمنی شهر فکری کنند. در پایان، شروین شعری که خود سروده و بر سنگ مزار هما نگاشته بود را برای همه خواند و حاضرین با گلبرگهای پرپر که بر مزار هما میریختند، یادش را گرامی داشتند. به رسم فصل خزان گلی فرو افتاد، همای ملک وفا بود ولی فرو افتاد…
ایران سپید: مراسمی با رنگ و بوی همیشگی
یکشنبه 23 مهر ماه، به مناسبت روز عصای سفید مراسمی در کانون اسلامی انصار با همت بهزیستی استان تهران و با حضور بیش از 200 مهمان نابینا و کم بینا و محسنی بندپی رئیس سازمان بهزیستی کل کشور، نحوینژاد معاون توانبخشی بهزیستی کل کشور، باقری مدیر کل بهزیستی استان تهران، اسدی معاون توانبخشی استان و جمعی از مسئولان شهری برگزار شد. سکوت مهمانان مراسم، زمانی شکل گرفت که طنین دلنشین کلام خدا توسط یکی از نابینایان قرائت شد. طبق سنت همه مراسم، مسئولان برای بزرگداشت این روز صحبتهای را در جمع نابینایان انجام دادند و عهد بستند تا مشکلات این گروه از معلولان را به جد پیگیری و برای رفع نیازشان بکوشند. در انتهای این مراسم، مسئولان از نابینایان برجسته با اهداء لوح تقدیر، تشکر و قدردانی کردند. 23 مهر ماه هم به پایان رسید، اما امیدواریم قول و قرارها پابرجا بماند.
فدراسیون نابینایان: گلبال مردان ایران در جمع ۱۰ تیم برتر جهان
در تازه ترین رده بندی فدراسیون جهانی نابینایان، گلبال مردان ایران تا پایان سپتامبر، در جایگاه دوم ایستاده است. طبق رنکینگ جدید، لیتوانی جایگاه خود را در صدر جدول رده بندی برترین تیمهای گلبال جهان حفظ کرده و کشورهای چین، آلمان، ترکیه، برزیل، اوکراین، سوئد، بلژیک و فنلاند پس از ایران در جایگاه های سوم تا دهم قرار دارند. در بخش گلبال بانوان نیز تیم ایران به عنوان یازدهم جدول رده بندی رسید. در این بخش، چین، ترکیه و ژاپن در جایگاه اول تا سوم قرار گرفته اند.
مهر: آب سیاه دومین علت نابینایی
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران،گفت: بیماری گلوکوم یا همان آب سیاه، دومین علت نابینایی در جهان است. نوید نیلفروشان با عنوان این مطلب که بیماری گلوکوم با تخریب عصب بینایی ارتباطی با مغز منجر به اختلال در بینایی فرد می شود، تاکید کرد: آب سیاه باعث می شود، فرد نتواند اطراف خود را خوب ببیند و با پیشرفته عارضه و درمان نشدن، منجر به نابینایی می شود. مسئول گروه های گلوکوم در بیست و هفتمین کنگره سالیانه انجمن چشم پزشکی ایران، از فشار بالای داخل چشم به عنوان مهم ترین علت بروز آب سیاه نام برد و افزود: گلوکوم یک بیماری مزمن است که به تدریج خودش را نشان می دهد. نیلفروشان با عنوان این مطلب که آب سیاه در افراد بالای 40 سال بیشتر شایع است، گفت: در حدود 1.5 تا 2 درصد افراد بالای 40 سال، مبتلا به آب سیاه می شوند. وی با بیان این مطلب که آب سیاه علامتی ندارد، ادامه داد: متاسفانه این بیماری زمانی خودش را نشان میدهد که پیشرفته کرده و می بایست مراحل درمان را شروع کرد. به گفته نیلفروشان، درمان های دارویی، جراحی و لیزر، بر اساس شدت بیماری برای مبتلایان به آب سیاه در نظر گرفته می شود. دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران، در ارتباط با وضعیت این بیماری در سنین زیر 40 سال، اظهارداشت: ممکن است این بیماری در نوزادان نیز مشاهده شود، بطوریکه از هر 5000 نوزاد یک نفر به این عارضه دچار می شود که می بایست درمان در همان زمان آغاز شود. نیلفروشان، هدف از درمان آب سیاه را کنترل این بیماری و جلوگیری از تشدید بیماری عنوان کرد و افزود: گلوکوم به عنوان یک بیماری مزمن، همیشه همراه فرد مبتلا است و نباید اجازه بدهیم بیماری وخیم تر شود.
ایران سپید: نوشدارو بعد از مرگ سهراب.
به روال هر سال، وقتی مهر ماه فرا میرسد، در کنار پرداختن به روزهای اول سال نو تحصیلی، جامعه نابینایان خود را مهیای برگزاری روز جهانی نابینایان و عصای سفید و روزهای قبل و بعد آن روز میکند تا در جبین برنامه های مختص این روز، حرفها و دغدغه های خود را در کوی و برزن با صدای بلند فریاد بزند، بلکه به گوش متولیان امور معلولان برسد و اثر مثبتی در برداشتن گامهای مثبت داشته باشد. اما نباید از تمام ظرفیتهای روز جهانی نابینایان، برای بیان مشکلات بهره جست. روز جهانی عصای سفید، فرصتیست تا با نگاهی گذرا به یک سال گذشته، یادی از کسانی شود که تا چندی قبل در کنار همنوعان نابینا بودند و امروز، سر بر تیره تراب نهادند. در همین چند ماه اخیر، دو تن از نوازندگان قدیمی نابینا از میان ما رفتند. الله وردی میرزایی، نوازنده درام و اصغر بهزادی، نوازنده ویولن. این هنرمندان، کاملاً در سکوت خبری و خاموشی ما را ترک کردند. معهذا هنوز به خودمان نیامده ایم مادامی که در میانمان هستند، یادی از آنها بکنیم و به جای این که رفتنشان را به سوگ بنشینیم، در زمان حیات به سراغشان برویم و از تجاربشان توشه برگیریم. الله وردی در حالی از دنیا رفت که چند روز بعد از فوتش تهران خبردار شد و همین اتفاق به شکلی مشابه در مورد اصغر بهزادی رخ داد. گرچه به مصداق نوشداروی بعد مرگ سهراب است، اما شاید بد نباشد که در چنین روزی (روز جهانی نابینایان)، درباره این دو نوازنده فقید نابینا، از زبان دوستانشان بشنویم و بخوانیم. فرامرز قریبی، نوازنده قره نی، یکی از این افراد است. او و الله وردی به همراه چند نوازنده دیگر، گروه موسیقی ای تشکیل داده بودند به نام «ین» و از آن دوران صحبتهای جالبی نقل میکند: «من و الله وردی با چند نفر دیگر از نوازنده های همنوعمان که در مدرسه کار موسیقی میکردیم، گروهی درست کردیم به نام «ین». وجه تسمیه ین، به دو حرف آخر اسامی مستعارمان بر میگشت. برای این که گروهمان پر سر و صدا عمل کند و به اصطلاح سری توی سرها درآورد، برای هر کداممان اسمهای مستعار انتخاب کرده بودیم. مثلاً مصطفی فرزانه که نوازنده پیانو بود، با اسم افشین، محمود رضایی نوازنده آکاردئون با اسم رامین، من با اسم فردین، مرحوم الله وردی با اسم فرزین، حسن حاجحسنی با اسم شاهین، اعظم نظیفی با اسم شیرین و زری محی الدینی با اسم نوشین، در قالب همان گروه ین اجرای برنامه میکردیم. الله وردی مرحوم، از جمله کسانی بود که روحیه کاملاً همدلانه داشت. خود من حدود سه ماه در اوایل کار موسیقی، از کمکهای او بهره بردم.» قریبی این همدلی را مقدمه ای برای یک دوستی دائمی عنوان میکند: «همه ما شاگردان استاد احمدزاده بودیم. حدود سه ماه طول کشید تا من در نوازندگی قره نی، تسلط پیدا کنم؛ در طول این سه ماه، مرحوم الله وردی هر روز برای خرید قمیش ساز من، به میدان بهارستان میرفت، بدون این که ما آن زمان با هم صمیمیت آنچنانی داشته باشیم.» این نوازنده قره نی به مرحوم اصغر بهزادی اشاره میکند: «مرحوم بهزادی خوب ساز میزد. البته کم پیش میآمد که باهم برای اجرای برنامه همنواز شویم.» مصطفی فرزانه، نوازنده کیبورد، یار غار مرحوم الله وردی هنوز باور ندارد که او در این جهان نیست: «من به عمرم پاکتر از الله وردی ندیده ام. من و او به نوعی باهم بزرگ شدیم. خیلی وقتها در دوران دانشآموزی او به خانه ما میآمد و مادرم از او مثل فرزندانش مراقبت میکرد. هنوز باور ندارم که او را از دست دادیم. الله وردی به معنای واقعی پاک بود، ساز را با هیجان خاصی میزد و همیشه همراه بچه ها بود.» فرزانه از اصغر بهزادی هم یاد میکند: «ما دو بهزادی اهل شیراز داشتیم که هیچ نسبتی باهم نداشتند؛ محمد و اصغر. بعضی وقتها این دو باهم اجرا داشتند و مواقعی هم پیش میآمد که ما با اصغر اجرایی داشته باشیم؛ مثلاً سال 58 با بچه های گروه ین تصمیم به ضبط یک نوار گرفتیم که در یکی دو قطعه، اصغر با ما همکاری کرد. خدا رحمتشان کند؛ آنها نوازنده های خوبی بودند و رفتنشان برای ما واقعاً فقدان بزرگیست.»
ایران سپید: «چشم من باش»: ابتکار برنامه نویس نابینای دانمارکی
آنچه موبایلهای هوشمند امروزی برای نابینایان به ارمغان آورده اند، بر خلاف تصورات روزهای نخست ورود چنین دستگاه هایی به بازار، راحتی هرچه بیشتر و امکانات کاربردیتر برای داشتن زندگی بهتر است. حالا بسیاری از اموری که شاید سالها پیش فقط در رؤیاها و تصوراتمان به انجام آنها فکر میکردیم با ورود این گونه ابزارهای کوچک و قابل حمل محقق شده اند. با یک گوشی کوچک که درست همانیست که دیگران هم در دست میگیرند، به راحتی از نرم افزارهای ارتباطی مثلwhatsappو line استفاده میکنیم، از دوربین گوشیمان استفاده میکنیم تا تصاویر مناظر یا افراد مورد علاقه خود را به ثبت برسانیم یا مقدار اسکناسهای کیف پول یا رنگ لباسمان را تشخیص دهیم. همه اینها به کمک یک صفحه لمسی که با یک سیستم عامل هوشمند مدیریتش میکنیم محقق میشود. این بین هستند برنامه نویسهای بینا و بعضاً نابینایی که اقدام به طراحی نرم افزارهایی میکنند که گاه تحولات بزرگی را در زندگی کاربران نابینایشان به وجود میآورند. نرم افزاری که برنامه نویس خبره نابینا، «Hans Jorgen Wiberg» طراحی کرده هم از جمله این گونه نرم افزارها است. نام این اپلیکیشن «Be My Eyes» یا «چشم من باش» است. در این برنامه، از امکان برقراری تماس تصویری بهره گرفته شده تا فرد نابینا بتواند تصویر شیء یا نوشته ای را که مد نظر دارد برای طرف مقابل ارسال کند و طرف مقابل جزئیات آن را برای کاربر نابینا شرح دهد. در این نرم افزار که نسخه متناسب برای اندرویدش هم هفته گذشته به بازار آمد و حالا هم بر روی سیستم عامل IOS و هم Android قابل نصب است، کاربر برنامه را به رایگان دانلود میکند و به محض نصب آن بر روی دستگاه و ورود به صفحه برنامه، به این سؤال که آیا نابینا است و خواهان استفاده از کمک دیگران یا بینا است و میخواهد به نابینایان خدمات دهد، پاسخ میدهد. این بدان معناست که فرایند خدمات رسانی در این نرم افزار کاملاً رایگان و داوطلبانه اتفاق می افتد. فرد بینا میتواند نام خود را به عنوان یک نیروی داوطلب در این برنامه به ثبت برساند تا هر زمان که کاربر نابینا نیاز به کمک داشت، بتواند با ورود به این برنامه به صورت تصادفی با یکی از افراد داوطلب تماسی برقرار کرده و از طریق دوربین گوشی تصویر مورد نظر خود را ارسال کرده و توضیحات متناسب با آن تصویر را دریافت کند. حسن این نرم افزار برای داوطلبان بینا در این است که روند خدمات رسانی کاملاً اختیاری انجام میپذیرد. بنا بر این کاربر الزامی برای رعایت زمانبندی مشخص برای آنلاین بودن و خدمات رسانی ندارد و میتواند هر زمانی را که خود تشخیص میدهد به این کار اختصاص دهد. این نرم افزار هم اکنون قریب به ۵۰۰ هزار عضو داوطلب و ۳۸ هزار کاربر نابینا دارد. شاید لازم باشد نابینایان ایرانی در شناساندن برنامه در میان ایرانیان کوشش کنند تا مگر مشکل کمبود داوطلب فارسیزبان هم در این سیستم حل شود.
ایران سپید: برای 23 مهر چه طرحی دارید؟
سهیل معینی در ستون سخن هفته شنبه 15 مهر ایران سپید نوشت: هفته دیگر مصادف است با روز جهانی نابینایان؛ به قول خودمانی قضیه ایام بره کشون نابینایان است. از زار و زمان میآیند و به نابینایان تبریک میگویند و به امورشان توجه میکنند. قطعاً مراسم گوناگونی نیز از سوی تشکلهای نابینایان برگزار میشود؛ مراسمی که تجربه نشان داده است بیشتر جشن است و با میزبانی نابینایان و تنی چند از مهمانانی که یا مسئول هستند یا خیر یا به نوعی افرادی صاحب نام مانند هنرمندان یا چهره ای اجتماعی، اما مشکل این گونه مراسم، اثرات سطحی آنها و عدم تأثیرگذاریشان بر بهبود زندگی نابینایان است. باید از این فرصت بهره جست و گامی در مسیر ارتقاء سطح زندگی نابینایان به جلو برداشت؛ مثلاً در خصوص موضوعی خاص که مشکل عمده نابینایان است، با مسئولان ذیربط جلسه گذاشت و طرح مسأله کرد یا با ترتیب اقدامات مختلف، سطح آگاهی جامعه را نسبت به نیازهای نابینایان بالا برد. در کل باید اقداماتی مؤثر و تحولزا ترتیب داد؛ وگرنه گرفتن یک سالن و گرفتن جشنی و اجرای برنامه های موسیقی و چند سخنرانی درونی برای نابینایان و خواننده هایشان البته مثبت، اما ناکاراست. متأسفانه ارائه و ابتکاری از سوی بسیاری از تشکلها در این خصوص دیده نمیشود. از جوانان تحصیلکرده نابینا و کم بینا انتظار میرود متناسب با انرژی و آگاهیشان از اقدامات مختلف اجتماعی که در مناسبتهایی از این دست صورت میپذیرد، انجمنها را به انجام اقدامات نو و متفاوت و اثر گذار اجتماعی وا دارند یا خود به طور مستقل اقداماتی را سازمان دهند. امروزه شبکه های اجتماعی طیف وسیعی از ابتکارات آگاه کننده را سازمان میدهند. بالاخره روز جهانی نابینایان میگذرد، اما نابینایان با فقدان اشتغال، کمبود امکانات آموزشی و تحمل سایر محرومیتها و تبعیضها باقی میمانند. پس در همین مناسبتها باید از توجه رسانه ها و مسئولان برای گره گشایی بهره برد. با جشن مشکلات نابینایان حل نمیشود، موقتاً فراموش میشود.
مهر: مشاوره ژنتیک اجباری نیست:
معاون پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی با اشاره به این که مشاوره ژنتیک اجباری نشده است، گفت: با انجام طرح غربالگری، مجوز ازدواج به زوجین داده میشود. مینو رفیعی در مورد طرح غربالگری اظهار داشت: غربالگری به معنای آزمودن است و هر آزمونی، آزمایش گرفتن نیست، بلکه در طرح غربالگری افرادی که دارای ریسک هستند، بررسی شده و در صورتی که ریسک آنها بالا باشد، به مشاوره ژنتیک معرفی میشوند. وی با اشاره به این که مشاوره ژنتیک اجباری نیست و نشده، ادامه داد: طرح غربالگری اجباری شده که آن نیز پر کردن پرسشنامه های تخصصی توسط افرادی است که دارای لیسانس یا کارشناسی ارشد هستند و چندین روز دوره های تخصصی در بهزیستی گذرانده اند. معاون پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی تأکید کرد: در این پرسشنامه افراد سؤالات را صادقانه پاسخ میدهند و ما متوجه میشویم که این زوج در آینده چقدر در معرض خطر قرار میگیرند و میزان ریسک خانواده ها در بارداری مشخص خواهد شد. به گفته رفیعی، بسیاری از مردم ازدواج فامیلی را معمولاً فامیل نزدیک پسر عمو و دختر عمو میدانند، در حالی که فامیل دورتر و همچنین وجود یک فرد معلول و دارای مشکل ژنتیک در خانواده، میتواند باعث بروز بیماریهای ژنتیکی در فرزند آنها باشد و به همین دلیل باید با انجام مشاوره های ژنتیکی، احتمال به دنیا آمدن کودک دارای مشکل را بررسی کرد. وی با تأکید بر این که هنگامی که زوج غربالگری انجام میدهد، گواهی محضر به آنها داده میشود، افزود: انجام غربالگری هیچ مانعی برای ازدواج آنها محسوب نمیشود و بعد از غربالگری مشخص میشود که نیاز به مشاوره ژنتیک وجود دارد یا خیر، اما در مجموع با انجام غربالگری مجوز لازم برای ازدواج در اختیارشان قرار میگیرد و به آنها گفته میشود که یا زمان فعلی یا قبل از بارداری مشاوره ژنتیک را انجام دهند. معاون پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی گفت: در تمامی بارداریها، دو تا سه درصد احتمال خطر و ریسک وجود دارد؛ بنا بر این هنگامی که در مشاوره ژنتیک مشخص شد که درصد خطر بیش از این آمار است، آن زمان ممکن است نیاز به آزمایشهای تخصصی ژنتیک وجود داشته باشد. وی ادامه داد: سه سال است که این طرح به صورت پایلوت آغاز شده و کاملاً علمی توسط تیم کارشناسی دنبال میشود و پرسشنامه های ما با توجه به تحقیقاتی که هر روز در حال انجام است، تغییر میکند و علمیتر میشود. رفیعی با اشاره به این که سال گذشته ۱۰۰ هزار زوج مورد غربالگری قرار گرفته و بررسی شده اند، گفت: پس از غربالگری مشخص شد که ۱۰ درصد این زوجین نیاز به آزمایش ژنتیک دارند که بعضی از آنها آزمایش ژنتیک ساده و تعداد کمی نیز نیاز به آزمایش تخصصی ژنتیک داشتند. به گفته وی، سازمان بهزیستی برای انجام آزمایشهای تخصصی ژنتیک کمک هزینه پرداخت میکند که این کمک هزینه در برخی از افراد که مددجوی بهزیستی یا نیازمند هستند، ۱۰۰ درصد است و در مابقی افراد میزان کمک هزینه متفاوت خواهد بود. معاون پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی با تأکید بر این که انجام غربالگری در فاز اول فقط ۸ الی ۹ هزار تومان، آن هم برای وقت و پرسشنامه ای که پرسشگر پر میکند هزینه دارد، اظهار داشت: به ندرت آزمایشهای ژنتیک خیلی گران میشود و آن نیز برای همه نیست، چون انجام آزمایشها تحت یک پروتکل خاصی برای زوجینی که واقعاً پس از غربالگری نیازمند آزمایش ژنتیک تشخیص داده شده، نوشته میشود. رفیعی تصریح کرد: سال گذشته در هر استان دو تا سه شهرستان را مشخص کردیم که در مراکز بهداشت آنها، طرح غربالگری اجرایی شد و در مراکز بهداشت، افرادی که برای آزمایش ازدواج، خون، اعتیاد و… مراجعه میکردند، در صورت تمایل به پرسشنامه های ما نیز پاسخ دادند.
ایران سپید: توصیه های مهندس نابینا برای جویندگان شغل
به دست آوردن شغلی درخور و مناسب همواره یکی از اصلیترین دغدغه های نوع بشر بوده است. نابینایان هم مثل سایر افراد همیشه به دنبال یافتن شغلی امن و مناسب بوده اند. در این میان بیشتر نابینایان به سراغ مشاغل مرسومی که برای آنها در نظر گرفته میشود میروند. این مشاغل مرسوم از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در شرق آسیا بیشتر نابینایان به شغل ماساژوری اشتغال دارند یا در ترکیه اپراتور تلفنند. علیرغم همه این چارچوب گذاریها، نابینایانی هم هستند که به دنبال علاقه خود میروند. در رشته ای که دوست دارند تحصیل میکنند و شغلی را انتخاب میکنند که به انجام آن علاقمندند. تونی مکلاسکی که از بدو تولد نابینا بوده، اواخر دهه 60 قرن بیستم میلادی از یکی از مدارس ویژه نابینایان فارغ التحصیل شده است. بر اساس آن چه در آمریکا مرسوم است، پیش از ورود به دانشگاه، در کالجی ثبت نام کرده است. اما بر خلاف سایر نابینایان که رشته های مرتبط با علوم انسانی را برمیگزینند، او فیزیک را برای تحصیلات تکمیلی خود انتخاب کرده است. در دانشگاه رشته اش را عوض کرده و به عنوان یک مهندس الکترونیک دانشگاه را به پایان رسانده و در همین حوزه هم مشغول به کار شده است. در طول سالهای تحصیلش هم در جایگاه های مختلفی کار کرده است. کارهایی مثل دسترس پذیر کردن متون چاپی برای نابینایان یا امور فنی یک شبکه رادیویی. تونی از سال 1997 هم به عنوان برنامه نویس در فیلادلفیا مشغول به کار است. او در مورد پیدا کردن شغل میگوید: وقتی دنبال کار میگشتم با درهای بسته زیادی مواجه شدم. برخوردهای وحشتناکی با من شد و مجبور شدم از آدمهایی وقت ملاقات بخواهم که در عمل هیچ کمکی به من نکردند. اما همه اینها مانع از این نشد که من در حوزه ای که دوست دارم کار نکنم. این حرفی است که من آرزو میکنم روزی همه نابینایان در مورد شغلشان بزنند. او که عضو یک باشگاه محلی به نام شیرهای وایتمارش است، می افزاید: من در این باشگاه از دوستان خود که عموماً هم افراد متنفذی هستند میخواهم که سازمانها و مراکز مختلف را قانع کنند که در جایگاه هایی که امکانش وجود دارد نابینایان را به کار بگمارند. نرخ بیکاری در بین نابینایان چیزی معادل 70 درصد است و این نشان میدهد که کارفرمایان نسبت به توانمندیهای نابینایان اشراف کاملی ندارند. نابینایان هم درست مثل بقیه دوست دارند برای جامعه اطرافشان مفید باشند. هزینه های زندگیشان را تأمین کنند. جایگاه اجتماعی مناسبی به دست بیاورند و به شغلی که دارند افتخار کنند. درست است که ما نابینا هستیم، اما این مسأله مانع کار کردن ما نمیشود. با پیشرفتهای به وجود آمده در عرصه تکنولوژی، وسایل بسیاری وجود دارد که ما نابینایان را در محیطهای کاری توانمندتر میکند. بسیاری از آنها ممکن است گران باشند، اما برای خیلی از کارفرمایان پرداخت هزینه های آنها زیاد به حساب نمیآید. مکلاسکی به نابینایان هم توصیه میکند وقتی قرار است برای مصاحبه شغلی به مؤسسه ای بروند، حتماً لپتاپ یا هر وسیله دیگری که آنها را در انجام کارها توانمندتر میکند را به همراه داشته باشند و در هنگام مصاحبه به جای این که در مورد چگونگی انجام وظایف محوله توضیح دهند، عملاً نحوه انجام کار را به مصاحبه کننده نشان دهند. این که انتظار داشته باشیم کارفرمایان دانش خود نسبت به توانمندیهای نابینایان را به روز کنند، خیلی هم انتظار بیجایی نیست، اما با نگاهی منصفانه تر میتوان به آنها حق داد که نتوانند توانمندیهای ما را باور کنند. این که ما عملاً شکل انجام کار را به کارفرما نشان بدهیم به اصلاح نگاه او نسبت به نابینایان منجر خواهد شد. این دقیقاً همان تکنیکی است که من خود در مصاحبه های استخدامی از آن استفاده میکردم. من روزی را آرزو میکنم که کارفرمایان به جای این که بگویند نابینا نمیتواند این شغل را انجام دهد، به این فکر کنند که چه ابزاری را میتوان پیدا کرد که به فرد نابینا کمک کند آن کار را به انجام برساند.
ایران سپید: ترفندهایی که کار با رایانه را برای کاربران تسهیل میکنند
یکی از مشکلاتی که افراد کم بینا با آن رو برو هستند، کار طبیعی با کامپیوتر است. چرا که مانیتورهای موجود در بازار و محیط گرافیکی ویندوز به طور پیشفرض برای این کاربران طراحی نشده است. گم کردن نشانگر ماوس و کوچک بودن متون صفحات از شایعترین مشکلات کاربرانی است که مشکل بینایی دارند و به اصطلاح کمبینا هستند. ابتدا پیش از هر چیز به 4 نکته توجه داشته باشید: – جهت کار با کامپیوتر از یک صندلی مناسب استفاده کنید و حالت بدن خود در برابر میز کامپیوتر را به طور مناسبی تنظیم کنید. این کار باعث جلوگیری از خستگی زودرس خواهد شد. – اطمینان پیدا کنید محیط نور مناسبی دارد و نور تابیده شده بر روی صفحه مانیتور کافی است. – هر 20 دقیقه جهت جلوگیری از فشار آمدن به چشمانتان اندکی به خود استراحت دهید. -بزرگ کردن متون در مرورگرهای اینترنتی: برای این کار کافی است کلید Ctrl را بگیرید و اسکرول ماوس را بچرخانید. با این کار فونت یک سایت هرچه قدر هم ریز باشد میتوانید آن را بزرگ کنید. در مرورگر IE از قسمت Page > Text Size و در مرورگر Firefox از View > Zoom نیز میتوانید اقدام کنید. – بزرگ کردن اندازه تصویر: برای انجام این کار در ویندوز ۷ کافی است بر روی فضای خالی از صفحه راستکلیک کنید و Screen Resolution را انتخاب کنید. – بزرگ کردن موارد موجود در ویندوز: در پنجره Display به تب Appearance بروید. از این بخش میتوانید کلیه موارد موجود در ویندوز نظیر آیکنها و فونتها را بزرگ کنید. علاوه بر آن با تغییر ترکیب بندی میتوانید با انتخاب رنگهای متمایز دید دقیقتری داشته باشید. این کار در ویندوز 7 و ویستا از طریق مسیر زیر قابل انجام است. Control Panel\All Control Panel Items\Personalization\Window Color and Appearance تغییر نور و شفافیت مانیتور: برای این کار از منوی Start مسیر زیر را طی کنید: All Programs > Accessories > Accessibility > Accessibility Wizard – تنظیمات ماوس: از منوی Start به Control Panel بروید. بر روی Mouse دو بار کلیک کنید. در تب Pointers میتوانید تغییرات مورد نظر در نشانگر ماوس را بدهید تا دیگر آن را گم نکنید. به عنوان مثال به آن سایه بدهید و اندازه آن را روی بسیار بزرگ تنظیم کنید. – ذره بین: یکی از مواردی که میتواند بسیار به شما کمک کند، ذره بین ویندوز است. در ویندوز ویستا، 7 و ۱۰ کافی است در منوی Start عبارت Magnifier را وارد کنید و Enter بزنید. برای بزرگ کردنِ متون در نرم افزارهای ویرایشگرِ متن نظیر آفیس هم کافی است کلید Ctrl را بگیرید و اسکرول ماوس را بچرخانید. این همه امکاناتی است که ویندوز بدون نصب نرم افزار جانبی در اختیار کاربران کم بینا قرار داده است. این دسته از کاربران در صورت نیاز میتوانند از نرم افزارهای تخصصیZoomtextوMaGic، در این حوزه هم استفاده کنند.
ایران سپید: برگزاری اردوهای ورزشی نابینایان در رده جوانان
اردوهای تیمهای گلبال، دو و میدانی و شطرنج بانوان اعزامی به بازیهای پاراآسیایی جوانان، در تهران برگزار میشود. سمیه شاعری، نایب رئیس بانوان فدراسیون نابینایان گفت: دو و میدانی کاران جوان در حال حاضر، اردوهای آمادگی خود را به صورت غیر متمرکز در شهرهای خود انجام میدهند و اردوهای متمرکز این تیم از پنجم آبان آغاز خواهد شد. این تیم، دو اردوی متمرکز را در پیش دارد که مرحله اول آن، از ۵ تا ۱۲ آبان و مرحله دوم از ۹ تا ۱۶ آذر ماه برگزار خواهد شد. وی درباره اردوی تیم شطرنج نیز اظهار داشت: برای تیم جوانان شطرنج نیز دو مرحله اردوی تدارکاتی در نظر گرفته شده است، اما زمان برگزاری اردوها هنوز مشخص نیست. شاعری در خصوص چهار اردوی آمادگی که برای تیم گلبال در نظر گرفته شده است، گفت: این تیم از ابتدای سال، پنج اردوی آمادگی را پشت سر گذاشته است. اردوهای جدید این تیم از ۱۹ مهر ماه آغاز میشود و تا ۱۶ آذر، به صورت یک هفته در میان ادامه خواهد داشت. بازیهای پاراآسیایی جوانان از ۱۹ تا ۲۳ آذر ماه در کشور امارات برگزار میشود.
ایسنا: رایزنی برای راه اندازی رشته «موسیقی» و «کامپیوتر» برای نابینایان
مجید قدمی، معاون وزیر آموزش و پرورش با بیان این که دانشآموزان نابینا در دوره متوسطه دوم جذب رشته علوم انسانی میشوند، گفت: در حال رایزنی و برنامه ریزی هستیم تا رشته «موسیقی» را برای دانشآموزان نابینا راه اندازی کنیم و در هر مرکز استان در یک هنرستان، این امکان را فراهم کنیم تا دانشآموزان نابینای مستعد وارد این رشته شوند. قدمی ضمن تبریک روز جهانی نابینایان اظهار کرد: معمولاً یک دهم درصد دانشآموزان با آسیب بینایی رو برو هستند. وی افزود: بر این اساس در حال حاضر بیش از 3000 نفر از دانشآموزان دارای این شرایط هستند و در مدارس ما تحصیل میکنند. وی با بیان این که سیاست آموزش و پرورش این است که دانشآموز نابینا در کنار دانشآموزان بینا ادامه تحصیل دهند، عنوان کرد: این دانشآموزان در طرح آموزش تلفیقی فراگیر، در کنار دانشآموزان عادی قرار میگیرند و اتفاقاً موفق هم هستند. قدمی ادامه داد: امسال بیش از 350 نفر از دانشآموزان نابینا و ناشنوا در کنکور سراسری پذیرفته شدند. امسال در سازمان آموزش و پرورش استثنایی با برنامه ریزی انجام شده، همه کتابهای دانشآموزان قبل از شروع سال تحصیلی آماده شد و در اختیارشان قرار گرفت. معاون وزیر آموزش و پرورش افزود: تنها کتب جدید التألیف چون با تأخیر از سازمان پژوهش به دستمان رسید، هنوز آماده نشده اند، اما تا 10 روز آینده به دست دانشآموزان میرسد. قدمی با بیان این که دانشآموزان نابینا در دوره متوسطه دوم جذب رشته علوم انسانی میشوند، گفت: در حال رایزنی و برنامه ریزی هستیم تا رشته موسیقی را برای دانشآموزان نابینا راه اندازی کنیم و در هر مرکز استان در یک هنرستان، این امکان را فراهم کنیم تا دانشآموزان نابینای مستعد وارد این رشته شوند. وی افزود: برنامه ریزیهایی برای راه اندازی رشته کامپیوتر هم در حال انجام است.
ایران سپید: غیبت آموزشهای زندگی در مدارس ما
سهیل معینی در ستون سخن هفته شنبه 22 مهر ایران سپید نوشت: مناسبت روز جهانی نابینایان و نیز قرار داشتن این مناسبت در مهر ماه آغاز سال تحصیلی، افزون بر تغییراتی که اخیراً در مدیریت برخی مدارس نابینایان رخ داده است، این یادداشت را به طرف نقد کمبودهای آموزش عمومی نابینایان سوق داد. پرسش محوری برای درک محتوای نقد آن است که آیا مدارس نابینایان آموزشهای مورد نیاز این گروه را ارائه میدهند؟ پرسش تکمیلی آن است که آیا دانشآموزانی که در چارچوب آموزشهای تلفیقی یا فراگیر در مدارس عادی تحصیل میکنند، از پشتیبانیها و آموزشهای جبرانی لازم برخورداراند؟ در مورد مدارس نابینایان شواهد از کاهش سطح تحصیلی در این مدارس خبر میدهد. شاید یکی از دلایل، رفتن دانشآموزان توانمندتر به مدارس عادی باشد، اما این پاسخ کافی نیست، زیرا در این مدارس شاهد تحصیل دانشآموزان دارای بهره های هوشی نرمال هستیم. افزون بر این، آنچه در این مدارس غایب است، آموزش مهارتهای زندگی متناسب با شرایط نابینایان است. در مدارس نابینایی فقط نباید دروس عمومی تدریس شود. بلکه باید دانشآموزان از آموزش تحرک و جهتیابی، مهارتهای اجتماعی، مهارتهای زندگی روزمره (به ویژه آن که بسیاری از این دانشآموزان دور از خانواده زندگی میکنند) برخوردار شوند. دانشآموزانی که درمدارس عادی تحصیل میکنند نیز نیاز به آموزشهای مهارتهای زندگی دارند. آیا آموزش و پرورش استثنایی مراکز آموزش جبرانی و پشتیبانیهای لازم را برای این دانشآموزان پیشبینی کرده است؟ پاسخ منفی است. بنا بر این، گذشته از تنزل سطح آموزش عمومی در مدارس نابینایی، شاهد فقدان یا تنزل شدید آموزشهای تکمیلی یا فوق برنامه هستیم که در مورد این دانشآموزان این آموزشها فوق برنامه نیست، بلکه بخشی از برنامه اجباری و عمومی است. در 12 سال دوره آموزش ابتدایی و متوسطه میتوان تمام زندگی یک نابینا را ساخت یا عملاً تمام آن را هدر داد.
مهر: 80 درصد نابینایان در کشور بیکار هستند
حسین نحوینژاد به مناسبت روز جهانی عصای سفید، گفت: نابینایی یک نوع از معلولیتها است که مشکلات زیادی به جهت عبور و مرور زندگی و گرفتن مشاغل عادی دارد و این در حالی است که در دنیا 285 معلول بینایی داریم که 30 میلیون آنها نابینای مطلق است. وی با اشاره به دلایل پزشکی مانند عفونت چشمی و آب سیاه به همراه دلایل ژنتیکی برای نابینایی، گفت: در کشور بسیاری از دلایل پزشکی برطرف شده، حتی در غربالگری چشم 3 میلیون و 200 هزار کودک 3 تا 5 ساله تحت معاینه قرار گرفته اند و در یک سال 16 هزار مورد مشکوک به بیماری آمبلیوپی که باعث کم بینایی و نابینایی میشود شناسایی شده است. نحوینژاد گفت: در کشور 150 هزار فرد کم بینا و نابینا وجود دارد که 30 هزار نفر آنها نابینای شدید و مطلق هستند، 65 درصد آنها مرد و 35 درصد زن است. وی در مورد نیازهای این افراد گفت: عبور و مرور در معابری که شرایط مناسب را ندارند، از مشکلات این افراد است که شاهد حوادث تلخی در این خصوص بوده ایم که بخشی به دلیل عدم استفاده از عصای سفید و برخی به دلیل عدم فرهنگ در جامعه رخ داده است. معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور گفت: خوشبختانه در قانون مقررات راهنمایی و رانندگی بحث تبلیغ و ابلاغ عصای سفید مطرح شده؛ چنانچه فرد نابینا عصای خود را افقی نگه دارد، خودروها موظف به توقف هستند و در صورت بروز حادثه با آنان، از فرد نابینا حمایت میشود. معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور تصریح کرد: بیکاری و مستمری کم برای نابینایان مشکلساز میشود که در اصلاحیه قانون جامع حمایت از حقوق معلولان به آن پرداخته ایم. وی ادامه داد: 80 درصد نابینایان در کشور بیکار هستند که یا از کار افتاده بوده، یا آماده به کار هستند، اما کاری به آنها داده نمیشود، البته به صورت موردی استخدامهایی میشود، اما در سهمیه های استخدامی سازمانها شرایط سختی برای معاینه و مصاحبه میگذارند تا آنها را از استخدام دور کنند. این در حالی است که اغلب نابینایان تحصیلکرده هستند. معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور از اجرای طرح تربیت مربی شغلی خبر داد و گفت: این طرح برای 85 ان جی یو هدفگذاری شده تا حمایت شغلی را برای نابینایان داشته باشند. نحوینژاد افزود: همچنین مسئولیت اجتماعی باید به صورت قانونی پیگیری شود تا معافیت مالیاتی برای بنگاه های اقتصادی که به اشتغال این افراد کمک میکنند، ایجاد شود. وی با اشاره به این که 35 درصد از دانشجویان تحت پوشش بهزیستی از نابینایان هستند، گفت: باید شرایطی را فراهم کنیم که آنها علاوه بر رشته های علوم انسانی، جذب رشته های دیگر هم شوند. وی همچنین با اشاره به ایجاد مراکز خانواده و کودکان نابینا و کلینیکهای ویژه بزرگسالان کم بینا گفت: این مراکز زمینه درمانی، تشخیصی و آموزش را برای این افراد حتی برای ورود به مدرسه آماده میکنند، البته 20 مرکز بیشتر وجود ندارد که تعداد کمی است و اعتبارات در این زمینه کافی نیست، اما میخواهیم تا پایان سال 97، همه استانها را از آن برخوردار کنیم. نحوینژاد همچنین گفت: ما باید در بازنگری لایحه حمایت از حقوق این افراد که در مناسب سازی معابر تأکید شده، مذاکراتمان را ادامه دهیم تا مناسب سازی که اکنون فقط 30 درصد است، افزایش یابد. وی از راه اندازی کتابخانه دیجیتال مخصوص نابینایان خبر داد و گفت: اکنون فقط بحث مناسب سازی معابر مطرح نیست، بلکه باید دسترسی به امکانات برای معلولان فراهم شود و ان جی یوها باید کنار سایر مطالبات، این را طلب کنند. وی تأکید کرد: باید برای معلولان ضمانت اجرایی قوانین را داشته باشیم تا تبدیل به قانون و فرهنگ شود؛ چرا که فقط بهزیستی مسئول نیست، بلکه وزارت ارشاد، آموزش و پرورش و بهداشت هم باید گزارشهای خود را در این خصوص ارائه دهند. مصوبه مجلس مبنی بر منع استفاده از نابینایان در مجلس، خلاف قانون بین المللی بوده و اگر این منع برداشته شود، شاید حد اقل حقوق معلولان در مجلس رعایت شود.
ایران سپید: تهران برای معلولان بدقواره است
نجفی، شهردار تهران در بخش دیگری از نشست خبری خود در پاسخ به سؤال ایران سپید مبنی بر نگاه شهرداری جدید به مسأله مناسب سازی محیط و مبلمان شهری اظهار داشت: به نظر من, شهر تهران برای زندگی همه اقشار, مناسب نیست و من عنوان «بدقواره» را به این وضعیت شهر اطلاق میکنم. واقعاً وضعیت محیط شهری مثل تهران, طوری نیست که اقشار مختلف دوستدار این شهر باشند و از جمله این اقشار, معلولان هستند. ما از این بابت واقعاً شرمنده ایم و قطعاً حل کردن این مسأله, زمان بر است و شهرداری هم اهمیت خاصی به این موضوع دارد. وی در ادامه در پاسخ به سؤال دیگر ایران سپید در خصوص انتخاب یک مشاور در حوزه معلولان اظهار داشت: سه نفر از دوستان کارشناس در حوزه معلولان که از جامعه معلولان هم هستند, به من پیشنهاد شده که فکر میکنم طی ده روز آینده یکی از این سه نفر را اعلام میکنیم. وظیفه این مشاور هم, رسیدگی به معضلات شهری معلولان و ارائه گزارشهای مفصل به شهرداریست تا در صورت وجود موانع, در رفع آنها اقدامات لازم صورت بگیرد.
ایران سپید: خیر اللهزاده قهرمان جودوی نابینایان جهان شد
رقابتهای جام جهانی جودوی نابینایان از ۱6 تا 18 مهر در تاشکند ازبکستان برگزار شد و سه نماینده ایران برابر حریفان خود قرار گرفتند. محمدرضا خیر اللهزاده، ملیپوش وزن +100 کیلوگرم کشورمان در این مسابقات شگفتیساز شد و مدال زرین طلای جهان را بر گردن آویخت. وی پس از استراحت در دور اول، به مصاف حریف خود از ازبکستان رفت که قهرمانی جهان را در کارنامه داشت. خیر اللهزاده با شکست وی، مقابل نایب قهرمان پارالمپیک از کشور برزیل قرار گرفت و حریف خود را ضربه فنی کرد و فینالیست شد. در مسابقه فینال، به مصاف جک هاجسون از کشور انگلستان رفت که این حریف خود را نیز ضربه فنی کرد و مدال طلای سنگین وزن جهان را از آن خود کرد. ملیپوش جودوی نابینایان پس از کسب مدال طلای رقابتهای جام جهانی گفت: هیچ کس باور نمیکرد به مدال طلای این مسابقات برسم، اما من نسبت به کسب این عنوان اطمینان داشتم. محمدرضا خیر اللهزاده گفت: مسابقات جودوی نابینایان قهرمانی جهان سطح بالایی داشت و بسیاری از قهرمانان پارالمپیک، در این مسابقات شرکت کرده بودند. ازبکستان هم در سه وزن -۶۰، -۶۶ و +۱۰۰ کیلوگرم مدال بازیهای پارالمپیک را به دست آورده و حریف سرسختی برای ما بود. ملیپوش سنگین وزن جودوی نابینایان اظهار داشت: در مبارزه نخست، برابر ازبکستان قرار گرفتم که در مسابقات آسیایی برابر وی شکست خورده بودم، اما در این رقابتها توانستم با سه اخطار پیروز شوم. در مبارزه دوم، برابر نایب قهرمان بازیهای پارالمپیک از کشور برزیل قرار گرفتم که تجربه بیشتری داشت و توانستم با ضربه فنی او را شکست دهم. در دیدار سوم خود نیز جودوکار انگلستان را ضربه فنی کردم و به مدال طلا دست یافتم. خیر اللهزاده با بیان این که کسب مدال طلای رقابتهای جام جهانی را پیشبینی کرده بود، گفت: کسب مدال طلای این رقابتها، اتفاق بزرگی است، اما من فکر میکردم به این هدف دست یابم و حتی به سرمربی تیم ملی گفته بودم با مدال طلای این مسابقات به ایران برمیگردیم. تا لحظه آخر، هیچ کس باور نمیکرد من قهرمانی این مسابقات را کسب کنم، اما توانستم به آنچه انتظار داشتم، برسم. وی که فاصله اندکی تا کسب ورودی بازیهای پارالمپیک 2020 توکیو دارد، بیان داشت: سهمیه بازیهای پارالمپیک به ۱۲ نفر اول رنکینگ جهانی داده میشود و من در رده ۱۶ هستم که با کسب مدال طلای جام جهانی، فکر میکنم ارتقای زیادی در رده بندی جهانی داشته باشم. مسابقات دیگری از جمله جهانی و پاراآسیایی را در پیش داریم و هدفم در ابتدا کسب مدال طلای بازیهای پاراآسیایی 2018 در جاکارتا و سپس طلای پارالمپیک توکیو است. امید نوری جعفری، دیگر نماینده ایران در وزن -81 کیلوگرم در دور نخست، برابر حریفی از ازبکستان شکست خورد و سپس برابر جودوکاری از آلمان پیروز شد. نوری جعفری در گروه بازنده ها، برابر حریف ژاپنی خود به برتری دست یافت، اما مغلوب شریف خلیلف از ازبکستان شد و به مقام پنجمی رسید. میثم بنیطبا نیز در وزن -60 کیلوگرم، در دور اول استراحت کرد و در دور دوم، در حالی مقابل ازبکستان قرار گرفت که از ناحیه کتف آسیب دید و با شکست مقابل وی، از دور مسابقات حذف شد.
مهر: نابینایان بیخانه میشوند/مکان موسسه بصیر در گرو بانک است
مدیرعامل موسسه نابینایان بصیر گفت: ساختمان این موسسه استیجاری بوده و اخیرا مطلع شده ایم که در گرو بانک سامان است مهر: و این بانک برای دریافت طلب خود از مالک قصد تملک این مکان را دارد. خبرنگار خبرگزاری مهر به مناسبت هفته نابینایان گفتگویی با مدیرعامل موسسه نابینایان بصیر ترتیب داده است که در ادامه می خوانید: * موسسه نابینایان بصیر از چه سالی فعالیت رسمی خود را آغاز کرد؟ این موسسه در سال ۸۶ راه اندازی شد و از سال ۸۸ نیز به صورت رسمی فعالیت خود را شروع شد و نزدیک ۱۰ سال است که برای نابینایان و کم بینایان استان در زمینه های مختلف خدمات ارایه می دهد و گستره فعالیت این موسسه در کشور بی نظیر است و علت نام گذاری بصیر برای این موسسه نشان دادن بینایی درونی نابینایان است. * چه تعدادی از نابینایان و کم بینایان در موسسه نابینان بصیر عضو هستند؟ ششصد و ۷۰ نابینا در موسسه نابینایان بصیر عضو هستند و تعداد خیران بیشتر از اعضای موسسه نابینایان بصیر است. *لطفا در خصوص اقدامات اساسی و چشمگیر موسسه نابینایان بصیر در طول مدت فعالیت این موسسه را توضیح دهید؟ در اسفند ماه سال گذشته برای نخستین بار دو گروه نمایش نابینایان و کم بینایان به مدت ۱۰ روز متوالی در تئاتر شهر تبریز اجرا داشتند و هر روز ۷۰ بلیط به فروش می رسید و نابینایان و کم بینایان در زمینه اجرای تئاتر اقدام ارزشمندی کردند، به طوریکه تمام فعالان عرصه تئاتر از استقبال بی نظیر مردم شگفت زده و متعجب شده بودند. موسسه نابینایان بصیر در راستای برگزاری دوره های آموزشی برای نابینایان و کم بینایان قدم های موثری را برداشته است و یکی از دوره های تاثیرگذار این موسسه برای کودکان نابینای زیر شش سال آموزش تصویرسازی ذهنی جهت آماده سازی آنها برای حضور در اجتماع است تا با حس لامسه اشکال را در ذهنشان تصویرسازی کنند. برگزاری کلاسهای درسی برای نابینایان و کم بینایان با تدریس اساتید مجرب و متخصص شهر انجام می شود و با توجه به اینکه رشتههای ریاضی، فیزیک، شیمی و عربی دروس تخصصی هستند که نابینایان و کم بینایان با توجه به کم بودن ارتباط استاد با دانشجو و یا معلم با دانش آموز، این قشر این دروس را به خوبی یاد نمی گیرد و در این موسسه برای رفع اشکالات این آنها کلاسهای خصوصی رایگان برگزار می شود. برگزاری دوره های هنری یکی از اقدامات تاثیرگذار موسسه نابینایان بصیر است و هدف از برگزاری دوره های صنایع دستی توسط این موسسه اشتغالزایی برای نابینایان و کم بینایان است. یکی دیگر از خدمات موسسه نابینایان بصیر ارایه مشاوره برای نابینایان و کم بینایاندر زمینه های مختلف به خصوص در زمینه ازدواج است. برگزاری دوره های آموزشی برای نابینایان در رشته های تئاتر، معارف اسلامی، حفظ قرآن و درک و تدبر در آیات قرآن از دیگر اقدامات اساسی این موسسه به شمار می رود. *حمایت خیران از موسسه نابینایان بصیر به چه صورت است؟ هشتصد و ۵۰ نفر عضو همدل و داوطلب برای خدمات رسانی به این قشر به صورت رایگان و داوطلبانه عضو این موسسه هستند و هر خیری با تخصص خود به این قشر خدمات رایگانی ارایه می دهد، موسسه نابینایان بصیر این افراد را استخدام نکرده است، بلکه خود آنها با نیت خالصانه برای خدمت رسانی به هم نوعان خود پای کار شده و ما حتی با یک لوح تقدیر خشک و خالی نیز نتوانستیم از خیران تقدیر و تجلیل کنیم. افراد خیر در بخش اجرایی این موسسه نیز کمک می کنند، اگر در بخش اجرایی خیران دست یاری به سوی این موسسه دراز نکند باید هزینه های هنگفتی برای انجام اقدامات لازم در این بخش پرداخت می کردیم، خیران حتی با نظافت این موسسه و با از خودگذشتگی شان ما را شرمنده خود کرده اند. * لطفا در خصوص فعالیتهای نابینایان و کم بینایان در موسسه نابینایان بصیر توضیح دهید؟ در این موسسه نابینایان و کم بینایان دوره های هنری گلسازی، شمعسازی، شمعهای زینتی، سبدبافی و مروارید بافی و همچنین آموزش ساز ناغارا، پیانو، ارگ، گیتار و سه تار یاد می گیرند و نمونه کارهای نابینایان به صورت کیلیپ ۱۰ دقیقه ای در حاشیه نمایشگاه های صنایع دستی به معرض نمایش گذاشته شد و مردم قبل از دیدن این کیلیپ تولید این صنایع دستی توسط نابینایان را باور نمی کردند و این فیلم باعث پی بردن مردم به توانایی هنری هنرمندان نابینا و کم بینا شد. * آیا ادرات و یا سازمانها برای خدمات رسانی به نابینایان و کم بینایان با این موسسه همکاری می کنند؟ موسسه نابینایان بصیر قراردادی با اداره کل فنی و حرفه ای استان در راستای شرکت نابینایان و کم بینایان پس از یادگیری دوره های کامپیوتر در دوره های idsl منعقد کرده که با انعقاد این تفاهم نامه نابینایانی که در موسسه نابینایان بصیر دوره های کامپیوتر را پشت سر می گذارند با شرکت در آزمون های این اداره کل مدرک idsl را دریافت می کنند. نابینایان زیادی برای یادگیری دوره های کامیپوتر علاقه دارند و برگزاری دوره های کامپیوتر هشت سال است که توسط موسسه نابینایان بصیر برگزار می شود و در حال حاضر ششمین دوره کامپیوتر در قالب دو کلاس درسی به صورت همزمان برگزار می شود و این امر نشان دهنده علاقه نابینایان و کم بینایان برای یادگیری کامپیوتر است. دویست و ۶۰ نفر نابینا و کم بینا در هشت دوره برگزار شده در رشته کامپیوتر این موسسه شرکت کرده اند و آنها پس از اتمام دوره و اخذ مدرک خود از فنی و حرفه ای، مدرک IDSL خود را به محل کار خود جهت کار در زمینه های کامپیوتری ارایه می دهند و نابینایان بیکار نیز با معرفی به بهزیستی از وام خود اشتغالی بهره مند می شوند تا مرتبط با مدرک کامپیوتری شغلی را برای خود ایجاد کنند. همچنین موسسه نابینایان بصیر تفاهم نامه ای با کتابخانه مرکزی تبریز منعقد کرده که با انعقاد این تفاهم نامه کتابها با عنوانهای مختلف به صورت خط بریل و گویا برای بهره مندی نابینایان و کم بینایان تولید و به صورت رایگان در اختیار آنها قرار می گیرد. * مطالبات اصلی نابینایان و کم بینایان از مسئولان چیست؟ مطالبات این قشر از مسئولان به خصوص مسئولان بهزیستی، شهرداری و سایر ارگان ها است و سازمان بهزیستی به عنوان متولی معلولان وظیفه دارد مطالبات قانونی نابینایان را که شامل امکانات سخت افزاری و نرم افزاری است، تامین کند و برای ادامه تحصیل آنها حمایت مالی کند. مطالبه دیگر نابینایان از نمایندگان مردم در مجلس و قانونگذاران کشور است، زهرا ساعی نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس وهمچنین رئیس فراکسیون معلولان مجلس است و اصلاحیه قانون جامع حمایت از معلولان بیش از یک سال است که در مجلس در حال بررسی است و در این خصوص کمپین های مختلفی تشکیل شده، اما تاکنون هیچ خبری از تصویب این لایحه به نابینایان ارایه نشده است، در این لایحه مطالبات معلولان و نابینایان به صورت کامل نوشته شده و ما از نمایندگان انتظار داریم با دفاع از حق این قشر با تصویب این لایحه در راستای زندگی راحت معلولان قدم بردارند. * شهرداری در خصوص مناسب سازی محیط های شهری برای تردد نابینایان چه اقداماتی انجام داده است؟ مناسب سازی محیط های شهری برای افراد معلول و نابینا جزو وظایف شهرداری محسوب می شود، اکثر نابینایان در انتخابات شورای شهر تبریز در پای صندوق های رای حضور داشتند، اما اعضای شورای جدید حتی یکبار هم برای مشاهده مشکلات نابینایان موسسه نابینایان بصیر به این موسسه نیامدند. فعالیت تشکل های مردمی همچون موسسه نابینایان بصیر برای پیگیری مطالبات قشر نابینا ضروری است و هیئت مدیره این موسسه برای مطالبه نیازهای نابینایان به صورت رایگان و داوطلبانه فعالیت می کنند و تمام مشکلات نابیناها از طریق تشکل های مردمی حل می شود، اگر این تشکل ها فعالیت مستمری داشته باشند بدون شک با پیگری مطالبات از مسئولان مشکلات آنها را حل می کنند. فرهنگسرای الغدیر برای فعالیت موسسه نابینایان بصیر از سوی شهرداری تبریز پیشنهاد شده، اما اکثر نابینایان در مرکز شهر زندگی می کنند و با انتقال مکان این موسسه به فرهنگسرای مذکور رفت و آمد برای استفاده از امکانات این موسسه برای آنها مشکل خواهد بود. * آیا اعضای شورای شهر از وجود موسسه نابینایان بصیر مطلع هستند و برای حل مشکلات این قشر اقداماتی انجام داده اند؟ حق و حقوق شهروندی به خصوص نابینایان باید به رسمیت شناخته شود، از اعضای شورای شهر و شهرداری درخواست مناسب سازی شهری برای نابینایان را داریم، متاسفانه در سالهای اخیر اقدام های نمادی در راستای مناسب سازی شهری در سطح شهر انجام شده که آخر کف سازی ها به کیوسکهای مطبوعاتی، دیوار و جوی می رسد و نتیجه اقدامات شهرداری فاجعه ای را برای نابینایان به بار آورده است، اگر مسئولان شهرداری در راستای مناسب سازی شهری برای این قشر اقدامی انجام ندهند در این خصوص چه چیزی را به گردشگران ۲۰۱۸ ارایه خواهند داد؟
خانه ی ملت: طرح رفاهی مجلس برای بهبود شرایط زندگی جامعه معلولان کشور
عضو فراکسیون معلولان مجلس، با ارزیابی مثبت از تصمیم دولتمردان برای تشکیل «ستاد اشتغال معلولان» از ارائه طرحی در فراکسیون معلولان مجلس به منظور تامین امکانات رفاهی این قشر خبر داد. معصومه آقاپورعلیشاهی، با ارزیابی مثبت از تشکیل «ستاد اشتغال معلولان»، تغییر نگرشی که در کشور نسبت به جامعه معلولان وجود دارد را به عنوان اولین گام ضروری دانست و گفت: هماکنون باید شرایط یکسانی همچون سایر افراد در جهت اشتغالزایی، نوآوری و خلاقیت برای معلولان جامعه ایجاد شود، ضمن اینکه تشکیل این ستادها نقش موثری در بهبود روند زندگی این افراد دارد، چراکه ضرورت توجه به حقوق شهروندی آنها را یادآوری میکند. نماینده مردم شبستر در مجلس شورای اسلامی، افزود: متاسفانه تاکنون حقوق شهروندی جامعه معلولان کشور نادیده گرفته شده و اجرای طرحهایی برای توجه به این مهم عملیاتی نشده است، بنابراین امیدواریم بتوان از طریق تشکیل ستاد اشتغال معلولان، خلاءهای موجود در این زمینه را برطرف کرد. وی با اشاره به موضوعاتی که فراکسیون معلولان در این دوره از مجلس مورد بررسی قرار داده است خاطرنشان کرد: این فراکسیون تاکنون موضوعاتی از جمله اصلاح ساختار حقوق شهروندی معلولان در شاخه رفاهی جامعه، ایجاد سهمیه برای اشتغال آنها و تامین هزینههای درمانی که دارند، را مورد بررسی قرار داده است. آقاپورعلیشاهی با بیان دلایل نیاز معلولان به حمایتهای مالی در جهت تامین هزینههای درمانی که دارند، تاکید کرد: بیتردید شرایط زندگی معلولان با سایر افراد جامعه متفاوت است، چراکه آنها باید هزینههای بسیار سنگینی در جهت بهرهمندی از شیوههای مختلف درمانی، که جزءلاینفک زندگی آنها بوده، به طور مداوم پرداخت کنند. عضو فراکسیون معلولان مجلس، با یادآوری طرحی که به منظور بهرهمندی جامعه معلولان کشور از امکانات رفاهی ارائه داده است، اظهار کرد: هماکنون طرحی در جهت راهاندازی رستورانهای زنجیرهای معلولان پیشنهاد دادهام، که برگرفته از روند کشورهای توسعهیافته بوده، و اجرای آن در گرو همکاری شهرداران کشور است.
ایسنا: شیوع بالای شبکوری در ایران به دلیل ازدواجهای فامیلی
رییس برنامه پیشگیری از نابینایی وزارت بهداشت نسبت به آمار زیاد بیماری شب کوری ارثی در ایران به دلیل ازدواجهای فامیلی و بیتوجهی به انجام مشاورههای ژنتیک، هشدار داد. دکتر فرزاد محمدی با بیان اینکه بیماری شب کوری ارثی در ایران به دلیل ازدواجهای فامیلی شیوع زیادی دارد، ادامه داد: شیوع خطای انکساری در ایران بیش از ۳۰ درصد است که با افزایش سن این موضوع شیوع بیشتری پیدا میکند. تخمین زده میشود نزدیک به ۵۰ درصد از این موارد، عینکشان به روز نیست یا اینکه عینک دریافت نکردهاند. نداشتن یا نامناسب بودن عینک در مناطق روستایی بیشتر دیده میشود. شیوع و نسبت جمعیتی که عینک مناسب ندارند در جهان و دیگر کشورها نیز به همین میزان است. وی ادامه داد: در مورد آب مروارید، عدم دریافت جراحی یا جراحی با تاخیر از موضوعاتی است که در سطح دنیا و همچنین ایران مطرح است. در این مورد شاخص تعداد جراحی آب مروارید در میان هر یک میلیون نفر در سال، در ایران بالای هفت هزار و ۵۰۰ نفر است. این رقم بیشتر از توصیه سازمان بهداشت جهانی و مطلوب است و نشان میدهد از نظر زیرساختهای مورد نیاز و نیروی انسانی مشکلی نداریم. به سبب دسترسی خوبی که ایجاد شده، ممکن است در شهرهای بزرگ تقاضای القایی هم ایجاد کرده باشد، اما از سوی دیگر مناطق دورافتادهای وجود دارند که افراد یا برای عمل مراجعه نمیکنند یا اینکه دیرتر خدمت دریافت میکنند. وی درباره برنامه وزارت بهداشت برای کاهش مهمترین اختلالات بینایی در کشور همسو با برنامه جهانی ۲۰۲۰ که با هدف پیشگیری از نابیناییهای ناشی از علل قابل اجتناب تدوین شده، گفت: یکی از موارد مورد توجه در این برنامه، خطای انکساری اصلاح نشده است. برای این موضوع دو برنامه در کشور از طرف سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش اجرا میشود که وزارت بهداشت مراقبتهای آن را تکمیل میکند. با توجه به اجرای این برنامه در حال حاضر از نظر میزان خطاهای انکساری در کودکان و نوجوانان شرایط خوب و نزدیک به کشورهای توسعه یافته داریم. محمدی همچنین اضافه کرد: در زمینه پوشش جراحی آب مروارید نیز طبق مطالعهای که دو سال پیش در استان کردستان انجام شد، تخمین زده میشود میزان این پوشش به ۹۰ درصد رسیده است؛ این رقم از بسیاری کشورهای همتای ما در خاورمیانه بهتر است، اما بعید نیست که در مناطق محروم، رسیدگی در این زمینه به خوبی انجام نشده باشد. وی با تاکید براینکه اولویتهای اصلی جهانی در زمینه بیماریهای چشمی در ایران شرایط خوبی از نظر کنترل دارند، افزود: بیماریهای آب سیاه و فرسودگی شبکیه چشم به دلیل بیماری قند نیز امروز در اولویت ایران قرار دارند، اما به دلیل اینکه در زمینه کنترل بیماریهایی مانند قند خون و فشار خون زیرساختهای جدی وجود دارد، میتوان گفت مراقبت خوبی هم از این دو بیماری انجام میشود. اگر بتوان الگوی غذایی را اصلاح کرد میتوان در این زمینه هم موفق بود. رییس برنامه پیشگیری از نابینایی وزارت بهداشت از شیوع اختلالات بینایی قابل توجه در کشور به میزان ۰.۸ درصد خبر داد و گفت: این نوع از شیوع برای کشورهای توسعه یافته ۰.۳ برآورد شده است. این تفاوت رقم در سطح جامعه تبدیل به آمار قابل توجهی میشود. یکی از مواردی که در برنامه ۲۰۲۰ سازمان بهداشت جهانی به آن توجه شده، موضوع بازتوانی نابینایان است که ما در این خصوص کاستی بیشتری داریم. محمدی با بیان اینکه در حال حاضر در نظام مراقبتهای اولیه بهداشتی، بخشهای ارجاعی به خوبی تعریف نشده است، بیان کرد: در سالهای ۹۶ و ۹۷، ادغام آزمایشی نظام سلامت بینایی در نظام مراقبتهای اولیه با جلب منابع مالی در یکی از استانهای کشور اجرا میشود. با این وجود خدمات اولیه سلامت چشم در آموزش و پرورش اجرا میشود. در کنار آن در برنامه کودک سالم و همچنین بستههای خدمتی سالمندان در شبکه بهداشت کشور نیز انجام میشود.
ایسنا: نگاهی هم به ما بیندازند
دستهایش کمانچه مینوازد و ویولن؛ اما چشمهایش نمیبیند. چند سالی میشود که با چند نابینا دیگر گروه موسیقی تشکیل دادهاند اما از کم توجهیها به این گروه دم میزند و میگوید: کاش نگاهی هم به ما بیاندازند. ما موسیقی زیر زمینی کار نمیکنیم؛ کار هنری انجام میدهیم. حتما داستان معروف «هلن کلر» را به خاطر دارید، همان نویسندهای که کر و لال بود اما به واسطه یک معلم توانست تواناییهای شگفتانگیز خود را نشان بدهد. افراد زیادی با «نابینایی» دست و پنجه نرم میکنند اما این به اصطلاح «معلولیت» مانع شکوفایی آنها نشده است. در این میان نابینایانی کمی نبودند که در موسیقی برای خود صاحب آوازه شدند؛ آندرهآ بوچلی (خواننده مشهور ایتالیایی تنور)، ری چالرز (نوازنده پیانو و خواننده سبک جاز و بلوز آمریکایی) و استیوی واندر ( خواننده معروف و سفیر صلح سازمان ملل در حوزه افراد معلول) تنها نمونههای خیلی برجسته این موضوع هستند. حتی در مصر هم ارکستری وجود دارد که نوازندگان آن را خانمهای نابینا تشکیل میدهند؛ این ارکستر که میتواند قطعات پیچیده کلاسیک را بنوازد، در ابتدا ۱۵ عضو داشته اما در حال حاضر اعضای آن به ۴۸ نفر خانم میرسد. جعفر حسینی هم نوازنده روشندل کمانچه و ویولن ایرانی است که از سال ۱۳۹۰ گروه موسیقی «شورآفرینان» را به ثبت رسانده و مجوز فعالیت آن را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده است. او در گفتوگویی با ایسنا به مناسبت روز جهانی عصای سفید (۱۵ اکتبر) اظهار کرد: گروه موسیقی «شورآفرینان» در سال ۱۳۹۰ تأسیس شد و مجوز از وزارت ارشاد دریافت کرد. حسینی ادامه داد: این گروه از تعداد نوازندگان ۵-۷ نفر برخوردار بوده اما با توجه به شرایط مختلف تعداد نوازندگان آن نیز تغییر کرده است. فعالیت این گروه روی موسیقی سنتی است و بیشتر از اشعار کلاسیک ایرانی استفاده میکند. او اضافه کرد: این گروه موسیقی از افراد نابینا و کم بینا تشکیل شده اما افراد بینا را هم داریم؛ البته یکی از دلایل اینکه در این گروه فرد بینا حضور دارد، این است که ما قصد داریم با جامعه پیوند بخوریم. سرپرست گروه موسیقی «شورآفرینان» درباره هدفش از تشکیل این گروه تاکید کرد: میخواستم بتوانم فرهنگ اصیل این مرز و بوم را ترویج بدهم،میخواستم به اندازه خودمان از فرهنگ اصیل پاسداری کنیم و به عنوان افراد معلول و نابینا بتوانیم توانمندی خودمان را به جامعه بشناسانیم. ما میخواهیم با جامعه تعامل کنیم و این فاصله را از بین ببریم. حسینی با بیان اینکه در دوران فراگیری موسیقی شاگردی علیاکبر شکارچی و محسن کرامتی را کرده است، گفت: در سال ۱۳۹۰ اولین اجرای خود را در تالار ایوان شمس برگزار کردیم بعد از آن اجراهای ارگانی داشتیم. دو سال پیش مکان تمرین مان را در خانه سلامت شهرداری از ما گرفتند و گفتند دیگر نمیتوانیم در آنجا به تمریناتمان ادامه بدهیم. در خانه و آپارتمانها هم نمیشود تمرین کرد، ما مکاتبات و تماسهایی داشتیم اما هنوز نتوانستیم جای تمرین مناسب پیدا کنیم. او ادامه داد: عدهای از این راه ارتزاق میکنند؛ روی صحبت من با مسوولان شهرداری و بهزیستی است که مدام از ایجاد تسهیلات و شغل برای معلولان صحبت میکنند. ما کار فرهنگی انجام میدهیم و از کار آبرومندانه و ایجاد اشتغال صحبت میکنیم. ما جایی برای تمرین میخواهیم، چیز دیگری نمی خواهیم. سرپرست گروه موسیقی «شورآفرینان» گفت: ما توانایی اجرای کنسرت دو ساعت داریم مشکل پول و اماکن دارد که از نظر اقتصادی ضعیف هستیم. توانایی داریم اما اسپانسر نداریم. ما هر چه تلاش کردیم چنین حمایتهایی را جذب کنیم، نتوانستیم. حسینی اظهار کرد: سازمانهایی مانند بهزیستی که دایه این کار را دارند و متولی معلولان هستند، اقدام موثری در این زمینه نداشتند. در حال حاضر کلی نامه از من در بهزیستی وجود دارد. کاش آنها نگاهی هم به ما بیاندازند ما کار هنری انجام میدهیم، موسیقی زیرزمینی کار نمیکنیم. او اضافه کرد: شهرداری هم به همینگونه است؛ ما در جشنواره «شمسه» مقام آوردیم و لوح تقدیر گرفتیم، آن وقت جای تمرین را از ما میگیرند. این نوازنده در ادامه گفت: الان دست زیاد شده است. خود سازمان بهزیستی بودجه زیادی را صرف میکند و برای برنامههایش خارج از حوزه معلولان نوازنده و خواننده میآورد در حالیکه برای این افراد فضا در جاهای دیگر باز است. بچههای ما قانع هستند اگر با افتخار شبی ۱۵ میلیون قرارداد میبندند ما به یک دهم آن قیمت برنامه اجرا کنیم؛ هر چند نام افتخاری را یدک نمیکشیم اما توانایی برگزاری برنامه را داریم. او در مقابل این پرسش که مشکلاتی سر راه فراگیری موسیقی نابینایان وجود دارد؟ اظهار کرد: یکی از مشکلات ما فقدان کتابهای موسیقی برای نابینایان است. ما باید نت را خط به خط حفظ کنیم و بعد آن را بنوازیم. این در حالیست که نت را به خط بریل داشته باشیم. حسینی ادامه داد: در بسیاری از موارد کتابهای نت به خط بریل تبدیل نمی شود به غیر از دو سه مورد که اینکار انجام شد. در سازهایی که من می نوازم نیاز است کتابهای خالقی و صبا را داشته باشیم در حالیکه این کتابها به خط بریل موجود نیستند. در دورانی که من موسیقی یاد میگرفتم همکلاسیهایم نتها را دیکته میکردند و من به بریل مینوشتم. او با تاکید بر اینکه باید فضا را در آموزش موسیقی باز کرد، ادامه داد: در بسیاری از مواقع به بودجه نیاز نیست بلکه نیاز است برنامهریزی درستی انجام شود. به عنوان مثال ارگانها میتوانند بخشنامهای را به اموزشگاههای موسیقی بفرستند که اگر آموزش معلولان را بپذیرند امکاناتی را در اختیارشان قرار میدهند. نیاز این است ارگانی آستینها را بالا بزند. این نوازنده اظهار کرد: افراد کمبینا چون در زمینههای دیگر نمیتوانند رشد کنند، در موسیقی خود را بیشتر بالا میکشند. آنها گوشهای قوی تر دارند و حوصله بیشتری به خرج میدهند. حسینی به عودنواز نابینای گروه «شیدا» به عنوان یک فرد موفق در این زمینه اشاره کرد و گفت: میراسماعیل صدقیآسا (حسینی) عود می نواخت و خوب مینواخت. دوستان تعریف میکنند گاهی محمدرضا لطفی به او میگفت صبر کن تا من قطعه را کامل بگویم و بعد ان را حفظ کن. او در پایان صحبتهای خود تاکید کرد: ما وقتی میتوانیم در موسیقی نتیجه بگیریم که این کار را ادامه بدهیمو ما میخواهیم به گوش مسوولان برسانیم که کار خبط و خطایی انجام نمیدهیم، فقط جای تمرین نداریم. اعضای گروه موسیقی «شورآفرینان» را جعفر حسینی (سرپرست و نوازنده ویولن)، روحالله باقری (خواننده)، نیما کبیر (نوازنده تار)، محمود رودگر (نوازنده نی)، بابک حمدزاده ( نوازنده تنبک)، محمد مسعودیان (نوازنده بم تار)، ماهگل مقتدر (نوازنده عود) و فریبا احمدی (نوازنده دف) تشکیل میدهند.
خبرگزاری شبستان: نابینایانی که در«مهر» درس می خوانند
کودک و روشن دل هستند. آنان در دبستان «مهر» کنارکسانی که مهرورز هستند و از سختی راه هراسی ندارند، تحصیل میکنند. 21 سال است که با روشن دلان زندگی می کند. سختی های زیادی در این راه کشیده، اما هرگز در مسیری که گام برداشته، احساس پشیمانی نکرده است. 21 سال است که با روشن دلان زندگی می کند. سختی های زیادی در این راه کشیده، اما هرگز در مسیری که گام برداشته، احساس پشیمانی نکرده است. صدیقه عاشوری، مدیر مدرسه مهر در استان گلستان است. دبستانی که دولتی است و هشت کلاس با 43 دانش آموز اول و دوم ابتدایی دارد. مدرسه ای تخصصی ویژه کودکان نابینا. عاشوری، مدرک فوق دیپلم را با گرایش نابینایان و مدرک فوق لیسانس را روانشناسی از دانشگاه تربیت معلم اخذ کرده است. او درباره ی مدرسه ای که در آن مدیریت می کند، می گوید:دبستان مهر 43 دانش آموز دارد. 26 نفر دانش آموز پسر و 17 نفر از دانش آموزان نیز دختر هستند. او ادامه می دهد: در مدرسه نابینای مطلق، کم بینا، کم بینا با معلولیت جسمی-حرکتی، نابینا با بیماری اوتیسم، نابینا با مشکل کم توان ذهنی داریم، 18 پرسنل که 11 نفر از آنان خانم و 7 نفر از آنان آقا هستند در این مجموعه خدمت می کنند.همچنین یک کاردرمان به صورت تمام وقت و یک فیزیوتراپ به صورت نیمه وقت و یک مشاوره تمام وقت نیز با ما همکاری دارند. در این باره باید گفت؛ این دبستان مختلط است. دانش آموزان دختر و پسر از شهر و روستاهای اطراف به گرگان می آیند تا به صورت تخصصی به آنان درس داده شود. دانش آموزان به دلیل سرویس ایاب و ذهاب رایگانی که در اختیار دارند به راحتی مسیر را که گاهی 45 کیلومتر است طی می کنند. کمبود بودجه وزارت آموزش و پرورش مشکلاتی را هم برای مدارس استثنایی ایجاد کرده است و سرانه آنان صفر است اما با این وجود مدیر مدرسه مهر، در انتظار بودجه وزارت خانه نیست. او با همکاری خیرین و مردم برای مدرسه اش تجهیزات خریداری کرده است. در این باره نیز عاشوری بیان می کند:با مشارکت خیرین توانسته ایم کلاس های درس را هوشمند و وضعیت سرویس ایاب و اذهاب را بهتر کنیم. او ادامه می دهد: برای خرید ولیچر، واکر و… نیز از خیرین کمک می گیریم، متاسفانه نهادهای استان خیلی با ما همکاری ندارند. این مدیر مدرسه همانند مدیران دیگر نیز بر عدم واریز سرانه تاکید می کند و می گوید: البته سرانه توان بخشی و کاردرمانی داریم و دانش آموزان به صورت رایگان تحت مراقبت و درمان قرار می گیرند بر اساس این گزارش؛مدرک تحصیلی تمام عوامل دبستان مهر در گرایش نابینان است به همین دلیل با دانش آموزان به صورت علمی و تخصصی کار می کنند. برخی از آنان نیز کم بینا هستند. کار کردن با دانش آموزانی که نیازهای ویژه دارند گاهی سخت است اما عاشوری این مسئله را شیرین می داند و می گوید: مشکلات و سختی ها خیلی بیشتر از آن است که به نظر می رسد اما با این وجود کار کردن با این دانش آموزان شیرین است و با سختی ها و مشکلات کنار می آییم و هرگز از اینکه به این دانش آموزان خدمت می کنم پشیمان نشده ام. با این وجود؛ کودکانی دارای نیاز های ویژه مشکلاتی زیادی دارند که نیاز به فرهنگ سازی دارد. مشکلات آنان در دوره دبستان نسبت به دوره متوسطه زیاد نیست. هنگامی که وارد دوره متوسطه می شوند برخی از آنان به مدارس عادی می روند، مدارسی که پذیرای دانش آموزان با نیاز های ویژه هستند. عاشوری درباره ی مشکلات این دانش آموزان می گوید: مدرسه مهر، پشتیبان مدارس پذیرا هستند. متاسفانه گاهی با مقاومت مدارس برای پذیرش دانش آموزان با نیاز های ویژه می شویم. در خیلی از مواقع نیز این دانش آموز از سوی هم کلاسی های خود و معلمان به انزوا کشیده می شوند. او تاکید می کند: حق طبیعی دانش آموزان با نیاز های ویژه است که در مدارس عادی تحصیل کنند باید زمینه های آگاهی سازی و اطلاع رسانی میان خانواده ها، دانش آموزان و فرهنگیان فراهم کنیم تا این دانش آموزان نیز از حق طبیعی خود برخوردار باشند. باید مدارس پذیرا نیز مجهز به امکاناتی مناسب با دانش آموزان که نیازهای ویژه دارند شوند. مسلما حق طبیعی دانش آموزان با نیاز های ویژه تحصیل و استفاده از امکانات است. باید نهادهای مختلف نیز با توان و ظرفیت هایی که دارند نسبت به مناسبسازی مدارس، بناها و مراکز خدمات عمومی، معابر شهری، مراکز اداری، تفریحی و ورزشی و وسائط نقلیه عمومی اهتمام بورزند و اجازه دهند تا عدالت برای افرادی که نیاز ویژه دارند نیز برقرار شود.
مهر: آسمان برای چشمان بسته ی ناهید هنوز آبی است
روز عصای سفید روز انسانهایی با دنیای تاریک است،دنیایی سخت که من و تو لحظهای ماندن در آن را تاب نمیآوریم، اما آسمان برای چشمهای بسته ناهید هنوز آبی است وزندگی روی خط بریل ادامه دارد. تقویم روی میز را ورق میزنم، مهرماه بهروز بیست و سوم رسیده است، نگاهم به مناسبت تقویم گره میخورد «روز عصای سفید»؛ روز انسانهایی با دنیای تاریک، دنیای سخت که من و تو لحظهای ماندن در آن را تاب نمیآوریم. گویی زندگی را در شب و سیاهی زیستن کار دلهای صبوری است که همه سهمشان از روشنایی به صفای دلشان سنجاق شده است. فاصله بزرگی است از دیدن تا ندیدن، به بزرگی حرفهایی که میشود از درد و دلهایت، دغدغههایت و حسرتهایت گفت، گویی دنیای تاریک تو بهاندازه همه طیفهای رنگی که نمیبینی بزرگ است و حرف برای گفتن دارد، این را از رد دستانت که اشیا را به یاری میخوانی، میشود احساس کرد. راستی آسمان دنیای تو چه رنگی است؟ آبی دریا در نگاه تو چگونه تفسیر میشود؟ بهار که میشود سبزی طبیعت را چگونه به آغوش نگاهت میکشی؟ تو را که همه نگاهت با سیاهی عجین شده است را نمیدانم، اما شب و تاریکی در دنیای کودکیهای ما کابوسی ترسناک بود که خواب را از چشمانمان میربود ولی تو چه آرام روز و شب را با سیاهی میگذرانی. من او را هرروز میبینم اما او مرا تنها از صدایم میشناسد، بااراده و مصمم است، دنیایش گرچه روشن نیست اما دلش از جنس خوبیهاست، مادرانههای سختی را پشت سر گذاشته است، پنج سال پیش با حادثهای دردناک فرصت مادری کردن را از دست داد. خودش میگوید: دلتنگیهایش را به سوره یاسینی که بهوقت صبح میخواند، میسپارد، بعدازآن حادثه دردناک همراه همسرش که کارمند شهرداری کرج است بهعنوان مشاور افتخاری شهردار در امور نابینایان و معلولان به شهرداری آمد تا خدمت به همه آنهایی که بهحکم قضا و قدر الهی با معلولیت روزگار میگذرانند، بانی کم شدن غصههایش باشد. گرچه هرروز لقمههای صبحانه را برایش میپیچم و شاهد همه سختیهایش هستم اما انگار امروز که روز اوست رنجهایش بیشتر به چشم میآید. ماندهام که روزش را تبریک بگویم؟ به این فکر میکنم که آیا نابینا بودن تبریک داردبرای احساس دلهرههایشان تاریکی و سیاهی را به جان تحمیل و بینا بودنم را فراموش میکنم، اولین قدم را برمیدارم، قدم دوم و سوم، اما تاریکی زورش بیشتر است و باوجودآنکه پیش از حرکت فرصت دیدن را غنیمت دانسته و مسیر را به ذهن سپرده بودم، از ادامه راه بازمیداردم، در حوالی همان دو سه قدم، سیاهی چنان دشوار میآید که به آنی چشمباز میکنم. ماندهام که روزش را تبریک بگویم؟ به این فکر میکنم که آیا نابینا بودن تبریک دارد؟ تقدیرنامههایی که برای خانم ناهید اسدی فرستاده شده کارم را آسان میکند، متن تقدیرنامه را برایش میخوانم. دلآگاه ارجمند، سرکار خانم ناهید اسدی. خواندم متن که تمام میشود، اشک چشمانش را پاک میکند، خوشحالی بر چهرهاش مینشیند همین باعث میشود به سمتش بروم و روز «عصای سفید» را نه برای آنکه روزی برای ندیدنهایش است که برای تعهد و تلاشی که برای دیدن دغدغه همه نابینایان و معلولان شهرم دارد، تبریک بگویم. ما فقط نابینا هستیم و «روشندل» برایمان حکم ترحم داردبا ناهید اسدی که جزو مشاور افتخاری شهردار کرج در امور نابینایان و معلولان و مؤسس و معلم یکی از مدارس مدرسه نابینایان کرج است، به گفتگو مینشینم. کارنامه فعالیت اجتماعیاش پربار است، با دریافت حمایتهای دولتی تاکنون بیش از ۲۰۰ نفر از معلمان مدارس استثنایی و نابینایان را صاحبخانه کرده است و صدای نابینایان، معلولان و ناشنوایان شهر را به گوش مسئولان میرساند. از برخوردهای اجتماعی مردم گله دارد، از به کار بردن عنوان روشندل، میگوید: ما فقط نابینا هستیم و «روشندل» برایمان حکم ترحم دارد. از شهر و ناملایماتش برای عبور و مرور نابینایان و معلولان میگوید، انگار که شهر درکی از مشکلات آنها ندارد، پیادهروها، پارکها، جایگاههای حملونقل عمومی با کمبودهای جسمیشان همراه نیست، تابلوهای هدایت مسیر هیچکدامشان برای کمبینایان آمادهسازی نشدهاند؛ هنوز معلوم نیست اتوبوسهای ویژه ناتوانان جسمی کجا متوقفشده است و هنوز اداره پست کرج از قانون ارسال رایگان مرسولات نابینایان تبعیت نمیکند. طبق آماری که عباس فریادرس رئیس جامعه نابینایان استان البرز ارائه میدهد، ۸۲۰ نابینای ساکن استان البرز تحت پوشش این مجموعه قرار دارند و این یعنی افرادی که سهمی از شهر و خدمات آن دارند، کم نیستند. هنوز شهرمان از کمبودهای رفاهی برای نابینایان و معلولان در رنج استپیشازاین شهرداری کرج از طریق حوزه معاونت فنی و عمرانی اقداماتی را برای مناسبسازی معابر شهری انجام داده که ازجمله آن پیگیری تدوین طرح «علائم حسی پیادهروی نابینایان» در سازمان استاندارد کشور بوده است. این اقدام در حالی انجام شد که پیشازاین شرکتهای متولی اجرای طرحهای شهری از کفپوشهای به ریل غیر استاندار استفاده میکردند. پس از ابلاغ طرح علائم حسی پیادهروی نابینایان به سازمانهای متولی اجرای طرحهای شهری، شهرداری کرج بهعنوان متولی ورود این طرح به کشور پیشتاز اجرای کفپوشهای استاندار در مسیر عبوری دانش آموزان نابینای مدرسه پویا، مدرسه نابینایان و ناشنوایان باغچه بان، مناطق ۲ و ۶ و باغ سیب مهرشهر شد، ساخت تنها پارک ویژه نابینایان را نیز میتوان از دیگر اقدامات شهرداری در سالهای گذشته نام برد. با همه آنچه گفته شد، هنوز شهرمان از کمبودهای رفاهی برای نابینایان و معلولان در رنج است، کاش چشمهای مسئولان متعهد به دیدن همه مشکلات و معضلات این قشر باشد.
نیو صدر: سگهای راهنما، راه حلی برای بهبود زندگی نابیناها
در کشورهای مختلف اقدامات مخالفی برای راحتتر شدن زندگی نابینایان پیشبینی و اجرا شده است؛ از استفاده از تکنولوژیهای جدید تا استفاده از سگهای راهنما. نابینایان هر روز، از وقتی بیدار میشوند با چالشهای زیادی در زندگی روزمره خود روبرو هستند؛ از پیاده روی در مناطق شلوغ تا پیدا کردن ایستگاه اتوبوس و مترو و تاکسی و … به همین دلیل سالیان سال است که در شهرهای مختلف اقدامات مختلفی برای کمک به زندگی روزانه نابیناها انجام میشود. 100 سال پیش یکی از اولین اقدامات برای کمک به نابینایان در آلمان انجام شد؛ آلمانیها برای کمک به کسانی که در جنگ جهانی اول نابینا و یا مصدوم شده بودند، شروع به تربیت سگها کرد، بعد از آن کشورهای دیگری هم مثل ایالت متحده از این سگها استفاده کردند و آرام آرام این فرهنگ وارد کشورهای مختلف شد، اکنون به این سگها، سگهای راهنما میگویند. این سگها برخی مواقع دستورات صاحب خود را رد میکنند امروزه در بسیاری از کشورها سگهای راهنما با تمرینهای مختلفی که میبینند، نقش فراوانی در زندگی نابینایان دارند. برای مثال این سگها به صاحب خود دکمههای آسانسور را نشان میدهند، یاا هنگامی که با صاحب خود هستند مشغول هیچ کار دیگری نمیشوند حتی اگر غذا و یا سگ دیگری را ببینند. اما ویژگی اصلی سگهای راهنما اطاعت نکردن از برخی از دستورات صاحبشان است، مثلا اگر فرد نابینایی پشت چراغ قرمز باشد و صاحبش دستور بدهد که حرکت کند، در صورت تردد خودرو، این سگها حرکت نمیکنند، در واقع این سگها در صورت ایجاد خطر دستور صاحب خود را اجرا نمیکنند. ماجراهای مختلفی از نقش سگهای راهنما در زندگی نابیناها در کشورهای مختلف وجود دارد، چین از کشورهایی است که درک زیادی از نابینایی در آن وجود ندارد در این کشور سگی به نام جنی به زندگی یک ذوج نابینا کمک میکند، مثلا هنگامی که یکی از افراد این خانواده به همراه این سگ به خرید میرود، اگر جنسی را با مارک اشتباه انتخاب کند این سگ میایستد تا به صاحب نابینا خود این موضوع را اطلاع دهد. حتی چندی پیش یک سگ راهنما به نام اورلاندو زندگی صاحب خود را نجات داد، صاحب او روی ایستگاه قطار افتاد و این سگ دقیقا کاری که به او آموزش داده شده بود را انجام داد؛ کنار صاحب خود رفت و آنقدر پارس کرد تا مردم به کمک او آمدند. اهمیت سگهای راهنما در زندگی روزانه نابیناها به این دلایل این سگها برای صاحبان خود اهمیت زیادی دارند، چند ماه پیش یک سازمان خیریهای در انگلیس، فردی نابینا را به علت مشکلات جسمانی صاحبش تهدید کرد که سگش را از او میگیرند و این باعث شد تا او به کشور ایرلند مهاجرت کند. این مرد 59 ساله که برای حدود 40 سال نابینا است پیش از این هم 4 سگ راهنما داشت، او در رابطه با نقش این سگها در زندگیاش گفت: «قبل از اینکه سگ راهنما داشتم حتی شک داشتم که به بیرون بروم، ولی الان آنقدر به زندگی با سگ راهنما عادت کردهام که بدون او، هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم.» تحقیقی در سال 2015 به نام «ویژگیهای داشتن یک سگ راهنما» نشان داده که سگهای راهنما به شکل اجتماعی و روانی به افراد نابینا کمک میکنند و به آنها احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری میدهند. همچنین افرادی که سگ راهنما دارند احساس استقلال بیشتر و علاقه بیشتری به تردد دارند. گفتنی است الیوت آرونسون روانشناس مشهور آمریکایی هم بعد از اینکه نابینا شد از سگ راهنمایی به نام دزی استفاده کرد. قوانینی متفاوت برای سگهای راهنما با وجود اینکه در بسیاری از کشورها به اجازه ورود حیوانات به مکانهای عمومی وجود ندارد ، قوانین برای سگهای راهنما متفاوت است: ردیف نام کشور قانون مربوط به سگهای راهنما 1 ایالت متحده آمریکا حضور سگهای راهنما در هر مکانی در ایالت متحده آزاد است، به جز مناطقی که مشکلات سلامتی یا امنیتی ایجاد کنند، البته حضور این سگها در جاهایی که برنامهی مذهبی وجود دارد ممنوع است. 2 بریتانیا در بریتانیا برای حضور سگهای راهنما در مکانهایی مثل بانک، تاکسی، مراکز خرید و… صاحبان آنها باید دلیل منطقهای داشته باشند، برای مثال نابینایان میتوانند با ارائه اجازه پزشکی سگهای راهنمای خود را مکانهای عمومی ببرند. 3 مکزیک در این کشور در صورت اجازه مدیر یک مکان، اجازه ورود هر نوع حیوان خانگی وجود دارد. 4 برزیل بر عکس مکزیک در برزیل سگهای راهنما اجازه ورود به مکانهای عمومی وجود دارد، حتی در متروهای این کشور برای سگها مناطق ویژهای وجود دارد 5 استرالیا دراسترالیا قوانین برای هر ایالتی متفاوت است. 6 کانادا در کانادا حضور سگهای راهنما در همهی مناطق عمومی آزاد است. 7 کرهجنوبی حضور سگها در مناطق عمومی در کره جنوبی ممنوع است.
تسنیم: نابینایان کاشانی از معضلات و مشکلات خود میگویند
نابینایی از جمله معلولیتهایی است که برخی انسانها با آن دسته و پنجه نرم کرده و شاهد محدودیتهای مختلفی هستند به همین جهت این دست از افراد با مشکلات متعددی روبهرو هستند. نابینایان جزیی از اقشار معلولان کشور هستند که با محدودیتهای بینایی روبهرو هستند و این محدودیت برای آنان مشکلاتی را به همراه داشته است. نابینایان کاشان نیز این محدودیتها و مشکلات را دارند و لذا اکثر آنان در انجمن نابینایان این شهر عضو بوده و با همفکری و همیاری بینایان جامعه به برطرف کردن مشکلات خود میپردازند. انجمن نابینایان کاشان دارای بیش از 600 عضو بوده که 36 درصد از آنان بزرگسال، 19 درصد میانسال، 19 درصد کهنسال، 18 درصد جوان، 6 درصد نوجوان و دو درصد کودک هستند به گونهای که یک درصد از آنان کارشناسی ارشد و دکتری، 4 درصد کارشناسی دارند. 3 درصد از این اعضا کاردانی، 23 درصد دیپلم، 20 درصد راهنمایی، 31 درصد ابتدایی و 18 درصد بیسواد هستند و 39 درصد از اعضای این انجمن کاشانی مجرد و 61 درصد متأهل بوده و 62 درصد شاغل و 38 درصد فاقد شغل هستند. نرگس نیکخواه قمصری در گفتوگو با خبرنگار تسنیم با بیان اینکه یک فرد کمبینا و یا نابینا در هر رده سنی و در زمان پیبردن به محدودیت خود هر عملی برای بهبودی خود انجام میدهد اظهار داشت: گاهی اوقات این نابینایی در کودکی رخ میدهد و والدین از هیچ کاری دریغ نمیکنند و ممکن است بر اثر بیاطلاعی اقدامی نادرست انجام دهند و یا در بزرگسالی با سوالات مختلف روبهرو شوند و این مهم باعث میشود یک نیروی انسانی از جامعه حذف شود. رئیس هیئت مدیره انجمن نابینایان کاشان با بیان اینکه انجمن نابینایان کاشان در حدود 20 سال فعالیت دارد، افزود: هدف این انجمن فرهنگسازی ویژه نابینایان بوده تا این قشر بتوانند روی پای خود باشند و بداند چه استعدادهایی دارد و ارزش توانایی خود را بشناسد و محدودیتهای خود را نیز بشاند تا از سر بار به سرمایه تبدیل شود. عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان ضمن اشاره به مرکز تخصصی آموزش ویژه نابینایان کاشانی خاطرنشان کرد: با نهادهای دولتی و غیردولتی از جمله آموزش و پرورش، شهرداری، میراث فرهنگی و غیره آمادگی همکاری داشته و دو کتابخانه گویای ترنم و یک کتابخانه دیجیتال ویژه نوجوانان و جوانان در اختیار داریم. نیکخواه ضمن اشاره به برگزاری جلسات قرآن در خانه اعضا به صورت هفتگی تصریح کرد: هیئت عاشقان بقیع ویژه نابینایان است و تمامی دستاندرکاران آن افراد نابینا و عضو انجمن نابینایان کاشان بوده و فرصتی برای تعامل محسوب میشود. وی ضمن اشاره به حمایت اعضای انجمن نابینایان کاشان به هر نحو ممکن با روشهای مختلف ابراز داشت: مددکاران این انجمن به منازل اعضای انجمن مراجعه کرده و پای حرف دل آنان مینشینند و در صورتی که مشکلی داشته باشند در جهت رفع آن از هر تلاشی دریغ نمیکنند. رئیس هیئت مدیره انجمن نابینایان کاشان با بیان اینکه نابینایان با دستان خالی و بدون هیچ پشتوانه ثابت تلاش کرده تا سرمایههای موثر باشیم، بیان کرد: خوشبختانه همدلان خوبی در این حوزه از ما حمایت کردند. عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان عدم مناسبسازی شهری را مهمترین معضل نابینایان کاشانی دانست و اذعان داشت: امکانات آموزشی مرکز ما نیز کم است و از آنجا که مرکز تخصصی دیگری در کاشان وجود ندارد، برای برگزاری کلاسهای تخصصی با مشکلات عدیدهای روبهرو هستیم. نیکخواه با بیان اینکه اگر نابینایان آموزشهای تخصصی خود را نگذرانند نمیتوانند همانند دیگران در جامعه فعال باشند، تأکید کرد: اگر شهر بپذیرد و باور کند و به عبارت دیگر صبوری کند این صبوری به نفع همگان است. امیرحسین جهین نیز در گفتوگو با خبرنگار تسنیم با بیان اینکه مشکلات نابینایان کاشانی بهتر شده اما همچنان وجود دارد اظهار داشت: مشکلات نابینایان را میتوان به چند بخش تقسیمبندی کرد که نخستین آن مشکلات فرهنگی بوده و قوانین مربوط به یک نابینا نیز در حوزه عبور و مرور شهری کاشان رعایت نمیشود. این روشندل کاشانی ضمن اشاره به عدم مناسب سازیهای لازم ویژه نابینایان کاشانی افزود: متأسفانه در برخی موارد در پیادهروها موتورسیکلت پارک شده و لذا برای عبور و مرور ما مشکلات به وجود میآید. جهین معضلات بیکاری را از دیگر معضلات نابینایان عنوان کرد و ابراز داشت: متأسفانه اوضاع مشکلات بیکاری نابینایان وخیمتر شده زیرا اکثر نابینایان تلفنچی هستند و با سیستمهای پیشرفته تلفنچیها را از حذف میکنند و متأسفانه یکی از شرایط استخدام در آموزش و پرورش نیز عدم معلولیت است. وی با بیان اینکه وجود شغل برای یک معلول بسیاری از مشکلات او را برطرف میکند، خاطرنشان کرد: هزینه زندگی یک نابینا و به طور کلی یک معلول بیشتر از افراد معمولی است زیرا وسایل زندگی چنین اشخاصی مخصوص هستند.
جام جم: مروری بر فناوری های برتر که میتواند زندگی نابینایان را متحول کند.
23 مهر، مطابق با 15 اکتبر روز جهانی عصای سفید نام گرفته است. برای پاسداشت خدماتی که هزاران مرد و زن نابینا به زندگی بشر هدیه کردهاند. در شرایطی که بازیابی بینایی در افراد نابینا موضوعی است که تا چند دهه پیش بیشتر به داستانی علمی ـ تخیلی شباهت داشت، امروز به لطف گسترش فناوری، موضوع دور از ذهنی نیست و کمکم در حال رسیدن به این مرحله هستیم. گرچه بازگشت بینایی به آن معنا که ما تصور میکنیم هنوز امکانپذیر نیست، اما فناوریها و گجتهای پوشیدنی این مسیر را تا حد زیادی هموار کردهاند. استفاده از عینکهای مخصوص، محصولات الکترونیک و پوشیدنی لمسی یا صوتی هشداردهنده و گوشیهای هوشمند مخصوص نابینایان ازجمله راهحلهای فناورانهای است که امروز به کمک افراد نابینا میآید. عصای سفید از نوع الکترونیک استفاده از گوشیهای هوشمند و سایر وسایل الکترونیک امروزه میان همه مردم جهان رایج است. همزمان با توسعه این تجهیزات، فناوری در راستای کاربردی شدن برای استفاده نابینایان نیز در حال گسترش است. یکی از سادهترین این برنامهها استفاده از مسیریابهای صوتی است که علاوه بر راهنمایی مسیر، زمانهای مهم مثل زمان غروب و طلوع خورشید را نیز به افراد اطلاع میدهند. عصای سفید الکترونیکی عصای منحصر به فردی است که به سیستم موقعیتیاب جهانی (GPS)، فناوری تشخیص چهره و لیزر مجهز است. به این ترتیب فرد کمبینا یا نابینا علاوه بر پیدا کردن مسیر، میتواند در محیطهای پرازدحام دوستان و آشنایان خود را نیز ردیابی کند. فناوری تشخیص چهره از فاصله ده متری این اطمینان را به فرد میدهد که شخص مورد نظر را پیدا کرده و به سراغ گزینه صحیح میرود. طراحی گوشیهایی با صفحه نمایش بریل نیز میتواند راه حلی برای استفاده نابینایان از گوشیهای هوشمند باشد. در واقع صفحه نمایش بریل، دادهها را از پردازنده گرفته و به برجستگیهای زبان بریل تبدیل میکند. علاوه بر این امکان، ارتباط دو طرفه صوتی نیز در این گوشی تعبیه شده است. عینکهایی برای دیدن بدون واسطه تا اینجا راجع به فناوریهایی که به کمک نابینایان میآیند توضیح داده شده است، اما پژوهشگرانی هستند که در تلاشند راهی برای ارتباط زندهتر نابینایان با جهان اطراف ایجاد کنند. برای مثال محققان علوم رایانه در دانشگاه آکسفورد به دنبال پیدا کردن روشهای بینایی، عینک هوشمندی طراحی کردند که میتواند نمایی از فضای اطراف کاربر را پردازش و مدلسازی کرده و روی عینک به تصویر بکشد. این فناوری بخصوص برای افراد کمبینا کاربرد دارد. در این افراد اطلاعات بصری به دست آمده بسیار کم است و ساخت تصویر را مشکل میکند، اما با این عینک همه دادهها جمعآوری شده و مغز بهتر میتواند آنها را پردازش کند. از طرف دیگر شرکت گوگل لنز تماسی طراحی کرده است که با تعبیه یک دوربین بسیار کوچک در آن، میتوان امکان دیدن را تا حدودی فراهم کرد. این فناوری که با نام سامانه عینک گوگل شناخته میشود، میتواند بینایی را به شکلی متفاوت برای نابینایان به ارمغان آورد. این لنز تماسی میتواند دادههای تصویری دریافتی را پردازش کند و وقتی عابر پیاده نابینا به شرایط خطرناک نزدیک میشود، هشدارهای صوتی را به کاربر میدهد. در این زمینه، دکتر بابک پرویز، پژوهشگر ایرانی دانشگاه واشنگتن، چشم بیونیک را که به لنزهای تماسی شباهت دارد طراحی کرده است. این چشم بیونیک میتواند از فاصله دور و نزدیک روی اشیا متمرکز شود و اطلاعات مورد نظر را روی نمایشگر خود نشان دهد. متنهایی که در لحظه خوانده میشود چاپگر و اسکنر بریل فناوری دیگری است که میتواند حروف معمولی را بازشناسی کرده و تبدیل به حروف بریل کند. به این ترتیب نیاز به ترجمه یک متن یا کتاب به خط بریل نیست و فرد میتواند با استفاده از این دستگاه همزمان متن روزنامهها و مطالب روز را مطالعه کند، اما مهمتر از این، فناوری دیگری است که به کاربر امکان مطالعه در کوتاهترین زمان ممکن را میدهد. فناوری هر روز زندگی ما را سادهتر میکند و انگشت خواننده (Finger Reader) مثال خوبی از فناوری است که خواندن متن را برای نابینایان آسان کرده است. این فناوری که ازجمله گجتهای پوشیدنی شناخته میشود، روی انگشت قرار میگیرد و کلماتی که زیر انگشت فرد قرار گرفته را اسکن و به دادههای صوتی یا لمسی تبدیل میکند. به این ترتیب افراد نابینا میتوانند در لحظه متنی معمولی را اسکن کرده و آن را بخوانند. البته این فناوری هنوز در حد طرحی مفهومی بوده و به تولید انبوه نرسیده است. رانندگی بدون نیاز به بینایی خودروهای بدون سرنشین از فناوریهایی هستند که تحولات بزرگی در دنیای خودروسازی ایجاد کردهاند، اما شاید یکی از مهمترین تحولات آنها ایجاد امکان رانندگی برای افراد نابینا و همینطور ناشنوا باشد. این خودروها قوانین راهنمایی و رانندگی را بدرستی میشناسند، با فرمان صوتی با سرنشینان در ارتباط هستند و بدون نیاز به هدایت، سرنشین را به مقصد مورد نظر میرسانند. حتی سرعت این خودرو مطابق خواسته سرنشینان تنظیم میشود و در مجموع یک فرد نابینا میتواند لذت هدایت و کنترل یک خودرو را تا مقصد بخوبی تجربه کند. شاید برای بسیاری از نابینایان تصور فعالیتهایی مثل دوچرخهسواری آرزویی غیرقابل دسترس باشد، اما به کمک ارائهای از حسگرهای فراصوت، این امکان نیز برای نابینایان فراهم شده است. این دوچرخه که هشدارها و موانع را به کمک حسگرهای صوتی به راننده انتقال میدهد، میتواند به افرادی که به دلایل مختلف ازجمله افزایش سن دچار کمبینایی شدهاند نیز کمک کند. در کنار وسایل نقلیه خودران، شرکت تویوتا دستگاهی پوشیدنی نیز طراحی کرده است که به نوعی راهنمای نابینایان خواهد بود. این فناوری پوشیدنی که به صورت پوششی دور گردن فرد قرار میگیرد، دائما در حال دریافت دادههای محیط پیرامون است. دوربینهای داخلی این دستگاه محیط اطراف را پایش میکند و با توجه به شرایط هر محیط اطلاعات را طبقهبندی میکند. در واقع در این دستگاه از فناوری یادگیری ماشینی کمک گرفته شده است تا دستگاه روزبهروز در تشخیص محیطهای مختلف و طبقهبندی آنها مهارت بیشتری پیدا کند. ارتباط با جهان از طریق حس لامسه افراد نابینا از داشتن یکی از حسهای پنجگانه محروم هستند، اما به کمک فناوری میتوان از دیگر حسها برای دیدن کمک گرفت. استفاده از عینک و گجتی که تصویر را به حس لامسه تبدیل میکند فناوری نوینی است که اکنون محققان آن را به بازار عرضه کردهاند. این عینک تصاویر دریافتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند، سپس این سیگنالها به یک دستگاه الکترود منتقل میشود و کاربر را قادر میسازد تصاویر را در قالب احساس سوزنی شدن نوک زبان درک کند. دیدن به کمک نوک زبان شاید ابتدا عجیب به نظر برسد، اما تمرینی ده ساعته به فرد کمک میکند نهتنها دیدن جای اجسام، بلکه ابعاد و شکل و نحوه حرکت آنها احساس شود. دکتر پریوش رنجبر، محقق ایرانی دانشگاه اوربرو (Orebro) سوئد نیز دستگاهی طراحی کرده است که به افراد نابینا یا ناشنوا امکان ارتباط با محیط پیرامون از طریق حس لامسه را میدهد. این دستگاه به شکل دستبندی است که صداهای پیرامون را به زبان ارتعاشات ترجمه و پیام مورد نظر را به فرد منتقل میکند. این فناوری با انتقال هشدارهای خطر از طریق پوست افراد، باعث ایجاد حس امنیت در افراد نابینا و ناشنوا خواهد شد. نوآوری انتقال ارتعاشات به کاربر، امسال جایزه نوآوری پست و مخابرات سوئد (PTS) را از آن خود کرد. پژوهشگران رایانه و هوش مصنوعی دانشگاه امآیتی (MIT) نیز موفق به طراحی سامانهای شدند که علاوه بر مکملی برای عصای سفید، میتواند جایگزین آن باشد. این فناوری پوشیدنی دارای موتورهای ارتعاشی برای هشدار موانع و مسیرها به فرد نابیناست. در واقع این دستگاه سیگنالهای لمسی را به جای پیامهای صوتی انتقال میدهد.
وبسایت پکتوس: الجی لباسشوییهای مجهز به فرمان صوتی را روانهی بازار میکند
LG، از بزرگترین کمپانیهای تولید کنندهی لوازم خانگی در کره جنوبی و دنیا تصمیم دارد فروش ماشین لباسشوییهای مناسبسازی شدهی خود را از همین امسال آغاز کند. این شرکت ادعا میکند در ماشینهای Tromm «ماشینهایی که به طور همزمان شست و شو و خشک کردن را انجام میدهند»، از امکان تشخیص صدا استفاده کرده که به کمک آن، کاربران نابینا و سایر کاربران قادر خواهند بود دستورهای لازم را فقط به کمک صدا در ماشین اجرا کنند. LG گفته بنا دارد محصولات بیشتری مجهز به قابلیت هوش مصنوعی را روانهی بازار کند تا بتواند راحتی را برای کاربران نابینا و سایر کاربران به ارمغان بیاورد. این، دومین باری است که LG محصولی را به بازار عرضه میکند که از قابلیت تشخیص صدا برخوردار است. پیشتر این شرکت در ماه ژوئیه، دستگاه سرمایش و گرمایشی را با این قابلیت به بازار عرضه کرده بود. این شرکت اخیراً به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید، پانزده دستگاه ماشین لباسشویی مجهز به فناوری تشخیص صدا را به اعضای انجمنهای نابینایان کره جنوبی اهدا کرده بود. LG، هدف از این کار را ایجاد توجه بیشتر در جامعه نسبت به نابینایان عنوان کرده بود.
مهر: اجرای طرح تجمیع منابع گویا برای نابینایان سراسر کشور در تبریز
طرح تجمیع منابع گویا برای ارایه به کتابخانه های عمومی سراسر کشور برای نخستین بار بر اساس رده بندی دیویی، فهرست نویسی و انتقال اطلاعات به کامپیوتر و سامانه تخصصی توسط این کتابخانه اجرا شد. اجرای این طرح برای نخستین بار در تبریز انجام شده و با توجه به اینکه یکی از مشکلات اصلی نابینایان عدم دسترسی به کتاب های مورد نظرشان بود در این کتابخانه به صورت خط بریل و کتاب گویا تولید و نه تنها در اختیار نابینایان استان بلکه نابینایان دیگر استان ها حتی در شهرها و روستاهای دور افتاده نیز می توانند این کتابها را تهیه کرده و به مطالعه و اطلاعات عمومی خود اضافه کنند. تمام منابع گویای کتابخانه های تحت پوشش کشور در تبریز تولید می شود و کتابخانه مرکزی تبریز در خصوص چاپ کتاب های عمومی با عنوان های مختلف در قالب خط بریل برای نابینایان سراسر کشور است که این امر اقدام ارزنده برای نخستین بار در شهر اولین ها اتفاق افتاد. *آیا در کتابخانه مرکزی تبریز فضای خاصی برای انتشار کتاب بریل و گویا اختصاص یافته است؟ بخشی از کتابخانه مرکزی تبریز به چاپ کتاب های خط بریل برای نابینایان اختصاص یافته و بخشی از این کتابخانه به کارگاهی جهت منتشر کردن کتابهای عمومی با عنوان های مختلف برای روشندلان مجهز شده و این کارگاه شامل دستگاه های چاپ صنعتی، دستگاه های دیویی و صحافی بوده و کتابخانه مرکزی تبریز پس از انتشار این کتاب ها آن ها را به کتابخانه های سراسر کشور ارسال می کند و شهر تبریز پایلوت انتشار کتاب ها به صورت بریل و آشنایی نابینایان با مقوله مطالعه است. *لطفا در خصوص چاپ کتابهای شاخص به صورت خط بریل نیز توضیح دهید؟ رونمایی از کتاب خود مراقبتی در ناخوشیهای جزئی به صورت خط بریل با حضور وزیر بهداشت و مدیرعامل موسسه نابینایان بصیر رونمایی شد و همچنین کتاب خود مراقبتی در ناخوشیهای جزئی به صورت خط بریل در کتابخانه مرکزی تبریز منتشر شده و این کتاب پس از انتشار در ۲۲ مهر ماه امسال با حضور وزیر بهداشت و مسئولان موسسه نابینایان بصیر در دانشگاه علوم پزشکی تبریز رونمایی شد این کتاب یک جلد است، اما در زمان تبدیل به خط بریل پنج جلد می شود. کتاب مراقبت در رابطه با بیماری های سرطانی به صورت خط بریل در کتابخانه مرکزی تبریز برای مطالعه نابینایان با موضوع یماری های سرطانی است. * لطفا در خصوص آمار عضویت و نوع فعالیت نابینایان و کم بینایان را در کتابخانه مرکزی تبریز توضیح دهید؟ در بخش نابینایان کتابخانه مرکزی تبریز چهارصد و ۵۵ نفر عضو هستند و حدود دویست و ۹۰ نفر تا سیصد نفر آنها فعال هستند، فعال بودن نابینایان در بخش کتابخانه به این صورت است که آنها ماهانه به صورت مراجعه تلفنی و حتی حضوری از خدمات این کتابخانه بهره مند می شوند و کتبهای مورد نظر خود را که به خطر بریل و یا به صورت کتاب گویا تولید شده را تهیه و مطالعه می کنند. مدیرکل کتابخانه های عمومی استان نیز در خصوص برگزاری نشستهای کتابخوانی ویژه نابینایان به صورت ماهانه قول مساعدت و همکاری داده و یکی از اهداف بخش نابینایان کتابخانه مرکزی تبریز برگزاری نشست های کتابخوانی در مدارس استثنایی با هدف آشنایی نابینایان و معلولان در گروه های سنی مختلف نابینایان و دیگر معلولان در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان با مقوله کتابخوانی است. * نخستین نشست کتابخوانی ویژه نابینایان در کتابخانه مرکزی تبریز با چه اهدافی برگزار شد؟ برگزاری اولین نشست کتابخوانی ویژه نابینایان به مناسبت روز جهانی عصای سفید برای نخستین بار در کتابخانه مرکزی تبریز برگزار شد، این نشست در ۲۷ مهر ماه امسال با حضور تعداد کثیری از نابینایان و کم بینایان برگزار شد و یکی از ویژگی های بارز برگزاری این نشست تاکید بر افزایش بهره وری توانایی گروه های مختلف سنی این قشر بود. کتابخانه مرکزی تبریز کتاب هایی با عنوان و موضوع های مختلف برای نابینایان تهیه و در اختیار نابینایان و کم بینایان می گذارد و در نخستین نشست کتابخوانی ویژه نابینایان این قشر پس از مطالعه کتاب های مورد علاقه خود، چکیده مطالعات را به دوستان خود در این نشست ارایه دادند و جذابیت کتابخوانی نابینایان در دیگر نشست های کتابخوانی که در سطح کشور و یا استان برگزار می شود، در هیچ جایی قابل مشاهده نیست، چرا که آنها با استفاده از احساسات درونی خود دانسته ها و علم خود را برای یکدیگر توضیح داده و ارایه قوی آنها باعث تشویق و ترغیب دیگر نابینایان برای دریافت کتاب به صورت رایگان از کتابخانه مرکزی تبریز می شود. نابینایان از لحاظ گفتاری توانمندتر از افراد دیگر جامعه هستند و شرکت کثیری از نابینایان کتاب دوست به تعداد دویست نفر رقم قابل ملاحظه ای است، زیرا در نشست های کتابخوانی دیگر افراد بیشتر از یکصد نفر حضور نمی یابند حضور حداکثری نابینایان نشان از سطح از سطح بالای توجه آنها به مقوله فرهنگ را نشان می دهد. محمد محمدپور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی و شهرام خدایی مدیرکل کتابخانه های عمومی استان و محسن ارشدزاده مدیرکل بهزیستی آذربایجان شرقی و مهدی رفعتی مدیرعامل موسسه نابینایان بصیر و همچنین خوشبخت رئیس آموزش و پرورش مدارس استثنایی استان و فرمانده پایگاه بسیج کارکنان استان در نخستین نشست کتابخوانی ویژه نابینایان حضور داشتند و شرکت مسئولان بلند پایه در این نشست اهمیت این مراسم را نشان می دهد و در این نشست مریم عباس پور حقیقت کتاب “متروی قشنگ من”، آنیتا سرتیبی کتاب “دایره المعارف مصور تاریخ”، محمد تقی سیری دیوان “آرزی دانالار”، اسماء رنجبری کتاب “دختر نارنج و ترنج”، فاطمه قنبری کتاب “عدل الهی” و رباب مهدوی کتاب “سیمای زینب کبری (س)” را در این نشست ارایه دادند.
فدراسیون نابینایان: سطح مسابقات جودوی ازبکستان بالا بود
جام جهانی جودوی نابینایان با حضور بیش از 200 جودوکار از 30 کشور جهان در تاشکند ازبکستان برگزار شد. محمدرضا یوسفزاده، سرمربی تیم ملی جودوی نابینایان پس از پایان این مسابقات و کسب مدال طلا توسط محمدرضا خیراللهزاده در وزن +100 کیلوگرم، گفت: تیم سه نفره ایران که در سه وزن شرکت کرد، نتیجه قابل قبولی را به دست آورد. وی اظهار داشت: اگر دیگر جودوکاران ایران آسیب نمیدیدند و به این بازیها میآمدند، نتایج بهتری به دست میآوردیم. یوسفزاده تأکید کرد: سطح مسابقات بالا بود و تقریباً 90 درصد تیمها با آرایش تیم اصلی خود در این بازیها حضور پیدا کردند. نتیجه ایران، میتوانست با مسابقه آخری که امید نوری جعفری برگزار کرد، بهتر شود. به نظر من، نوری جعفری مشکل سبک انحصاری داشت. یعنی با تمام حریفان خود با گاردهای دفاعی به یک سبک بازی میکرد. در صورتی که با هر ورزشکاری باید با سبک خاصی به مبارزه پرداخت. با توجه به اینکه نوری جعفری پنجم المپیک شد، من انتظار بیشتری از وی داشتم. برای اینکه تیم ملی پیشرفت کند، باید تیم جودوی نابینایان به اردوهای مشترک در کشورهای مختلف اعزام شود. سرمربی تیم جودوی ایران خاطرنشان کرد: به زودی مسابقات پاراآسیایی جاکارتا فرا میرسد و نباید تمرینات را تعطیل کرد. من از رئیس فدراسیون تشکر میکنم که با توجه به مشکلات اقتصادی، اردوهای این تیم را برگزار کرد.
۲۸ دیدگاه دربارهٔ «شهر خبر معلولین. انتشار پنجاه خبر در شمارگان پنجاه و دوم»
سلام امیر آقا. واقعا کارتون درسته. دیر میای ولی دست پر میای… تشکر…
سلام جناب بهرامی.
خواهش، خیلی دوست دارم زود به زود بیام.
در هفته های بعد جبران میکنم.
سلام امیر جان .
تشکر چه خوب که افرادی مثل شما در محله حضور دارند
درود محمد.
ای کاش واقعاً مجموعه های اینچنینی رصد و خونده بشن.
دروووود. دمت خییییلییی گرمه آق امیر. و همچنان منتظر انتشار آپدیت جدید پَکجاز هستیم.
درود علی.
مرسی عزیز. اونم در دست انجامه، دیر اومدنش به معنای بیخیال شدنش نیست.
به معنی خروجی نهایی بهتره که امیدوارم نتیجه بده.
سلام امیر. مثل همیشه عالی و بینقص. فقط یه چیزی. در مورد «چشم های من باش» لازم می دونم در حاشیه این خبر ذکر کنم که متأسفانه این نرم افزار فیلتره و ما باید برای استفاده از اون از «مشکلگشا» استفاده کنیم. واقعا عجیبه. همه دنیا به فکر راحتی نابیناها و معلولینشون هستن. ولی دولت ما خودش که هیچ کاری نمی کنه به کنار، کسای دیگم که جای جای دنیا یه عملی جهت راحتی ما انجام میدن، دولت ما سنگ میندازه و یه جورایی تو کارش خلل ایجاد می کنه. این از عجایبیه که باید تو گینس بنویسن. فقط هم مخصوص به «چشم های من باش» نیست. مواردی از این دست زیاده. در ضمن، من از این نرم افزار استفاده کردم، چیز توپیه و کسایی که جواب میدن آدمای خوب و مخلصین، حد اقل من تو انگلیسی و عربی تجربه کردم. بهتره که بینا های فارسی زبون خودمونو هم تشویق کنیم که بیشتر برن تو این نرم افزار و داوطلب کمک بشن. بای تا های.
درود عقاب تیزبین.
ارادت داریم خیییلی زیاد.
فلسفه فیلتر شدن چشم من باش، استثناً سر این یک مورد، به دولت ایران بر نمیگرده.
بلکه اون بستری که این برنامه برای به اشتراک گذاری فیلم ها و تماس هاش استفاده میکنه، ایران رو فیلتر کرده و به کشور ما خدمات نمیده.
«براستی در این کشور چند «امید» دیگر داریم و چند «امید» دیگر بیخبر از دنیای اطراف، رفته رفته به عزلت خود خو میگیرد؟» ما عدد و رقم سرمان نمی شود، اما یکیش را می شناسیم که در بی خبری حال می کند و این خبری را به یک گونی اطلاعات و اخبار نمی فروشد. ما از مطلب مربوط به نابیناها از سینما خیلی خوشمان آمد. متنی که درباره خانم اسدی بود به نظرمان فیلم هندی بود کلا و ما نحالیدیم. راستی ما گاهی فکر می کنیم وقتی هنوز نمی دانیم از اینجا تا فیلبند چقدر راه است، نباید به خودمان جرأت داده اینجا درج نظر بفرماییم.
سلام دکتر جان.
فاصله تا فیلبند را ما نیک میدانیم، اما امان از دست این روزگار که فرصتی برای تفریح برای ما نمیذاره.
ایشالا تو همین آبان بشه یه سفر یک روزه رو هماهنگ کرد، در غیر این صورت دیگه از آذر به بعد، امکان رفتن به اونجا نیست.
ارادت فراووون.
عالی بود امیر.
خیلیشو نخونده بودم.
به نظرم ایزوله ها باید قبل از تولد یا حد اقل در ابتدای تولد نابود بشن. هم خودشون اذیت نمیشن، هم یه عده ی دیگه.
سلام مُجی.
با نابود شدن قبل از تولد موافقم.
با تشخیص های پزشکی، انجام تست های غربالگری حین بارداری و گرفتن سونوگرافی های سه بعدی، کاملا قابل تشخیصه و میشه از تولد این افراد جلوگیری کرد.
من با انهدام بعد از تولد خیلی موافقم. بخدا پارسال کلی دستگاه گیرنده ماهواره رو توی شیراز جمع کردند و با تانک از روشون رد شدند. خب این ایزوله ها رو میذاشتین زیر این تانک ها این دستگاههای بی زبون هم به درد یکی می خوردن بالاخره. اگه دروغ میگم بگو راست میگی.
راست میگی خخخخخ.
سلام جناب سرمدی ممنونم مثل همیشه عالی بود.
چشمهای من باش بسیار نرم افزار خوبیه با اینکه متاسفانه فیلتره.
ما شدیدا داریم بین دوست و آشنایان تبلیغش رو میکنیم. لطفا همه دوستان هم این کارو بکنن
در حال حاضر هم افراد فارسی زبان به عنوان داوطلب توی این نرم افزار عضو هستن ما تماس گرفتیم و جواب دادن ولی معمولا فارسی زبانای خارج از کشورن که زیاد مسلط نیستن یا این که افغانی هستن
باید توی ایران هم حسابی تبلیق بشه.
بازم سپاس جناب سرمدی.
موفق باشید.
سلام خانم رضایی نیا.
آره باید بیشتر تبلیغ بشه.
هر چند این فیلتر بودنش به این مسئله آسیب میزنه.
به محمود سلام منو برسونید.
سلام، تشکر و ارادت بی کران بنده را هم بابت زحمات همیشگیتان پذیرا باشید.
درود، ارادت متقابل جناب حاتمی عزیز و گرامی.
به خانواده محترم سلام برسونید.
سلام!
مثل همیشه دست پر اومدی. این دیر اومدنا به رهاوردشون میارزند.
درباره تدوین شمارههای شهر خبر هم اگه کاری از دستم بربیاد، خوشحال میشم بتونم کمکی بکنم.
درود دوست گرامی.
برای همکاری، باهاتون هماهنگ میکنم.
متشکرم.
سلام از زحمتی که میکشی و کشیدی تشکر میکنم.
سلام آقا بهزاد گل.
خواهش میکنم. لطف داری.
سلام امیر جان
خدا قوت از زحمتی که کشیدی. تماشای فیلم در سینماها خیلی لذت بخش است و من و چند تن از دوستان گاهی می رویم و یکی از این فیلمهای پر سروصدا را می بینیم. اما در حین خوندن این مطلب ایده ای به سرم خورد. البته شاید در نقاط دیگر دنیا انجام می شود و من اطلاعی ندارم. ولی می خواهم تلاش کنم این را در اصفهان عملی کنم. اینکه کاری کنم افرادی داوطلب در فیلمهای پر سروصدا, در یک روز مشخص با افرادی که مشکل بینایی دارند همراه باشند و قسمتهای از آن فیلم را که دیداری است برایشان توضیح دهند. یکسری هماهنگی با سینماها و یکسری فراخوان برای افراد داوطلب می خواهد. نمی دانم عملی می شود یا نه ولی تلاشم را می کنم.
موفق و پیروز باشید
سلام مهدی جان.
این اقدام شاید بتونه به صورت نمادین نگاه مسئولین سینمایی و مردم رو نسبت به دیدن فیلم توسط نابینایان جلب کنه، اما نمیتوه راه حل مناسب و دائمی باشه.
سیستمی که در دنیا داره ازش استفاده میشه، همون آدیو دیسکریپشن هست که در واقع میان در همون سینما، فیلم ها رو برای نابینایان هم توضیحدار میکنن.
چیزی شبیه به همین رادیو فیلم در کشور ما.
وقتی معلول با آسیب بینایی روی صندلی میشینه، هدفون رو داخل گوشش میذاره و از جاهای تصویری و سکوت در فیلم که پیشتر توضیحدار شده، استفاده میکنه.
یکی از عواملی که میتونه باعث جذب نابینایان و رفتن اونها به سینما بشه، پیاده سازی همین سیستم در سینما های ماست.
سلااام بر داش امیر
خب ببین من فقط تیتر اخبار رو خوندم و ازش رد شدم
به هر حال مِقسی داش
روزت خوش
سلام احمد.
همون خوندن تیتر هاشم غنیمته.
سلام پسر ماشالا! عالی مثل همیشه تو بی نظیری!
مخلص سردبیر با مرام