خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

بند ت ماده ی 11 لایحه ی جامع حمایت از معلولین الزامی برای استخدام نابینایان در نظر نگرفته

به نام خدا. دوستان عزیز سلام.
به گونه ای که مستحضرید کلیات لایحه ی جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت هفته ی گذشته در مجلس به تصویب رسید و قرار است جزئیات آن ظرف مدت هفته ی پیش رو مورد بررسی قرار گیرد. اما نکته ای که مهم و قابل تأمل و البته نیازمند توجه ویژه ی حقوقدانان و سایر نابینایان و کمبینایان عزیز است بند ت ماده ی 11 این لایحه ی طبق آخرین اصلاحات میباشد. در این بند چنین آمده است:
ت – اختصاص حداقل شصت درصد (60%) از پستهای سازمانی تلفنچی (‌اپراتور‌تلفن) دستگاهها، شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی به افراد نابینا و کم بینا و افراد دارای معلولیت ‌جسمی، حرکتی.
حالا در اینجا چند نکته مبهم وجود دارد که آینده ی شغلی افراد نابینا و کمبینا را به خطر می اندازد.
1: دقیقاً الزامی برای به کار گیری افراد نابینا و کمبینا در این پست مشخص نشده و حتی سازمانها میتوانند همه ی شصت درصد را به معلولین جسمی و حرکتی اختصاص دهند.
2: با توجه به اینکه معلولین جسمی حرکتی به جهت بهره مندی از قدرت بینایی از زمینه های اشتغال بیشتری نسبت به گروه افراد با معلولیت بینایی برخوردارند که در بند ث این ماده نیز به آن اشاره شده است، این بند به نفع معلولین جسمی و حرکتی و به ضرر نابینایان و کمبینایان بوده و با عنایت به اینکه چشم امید نابینایان و کبینایان برای استخدام پست سازمانی تلفنچی میباشد، امید همنوعان عزیز را به سمت ناامیدی سوق میدهد.
نهایتاً انتظار میرود فعالان حقوقی و تشکلهای مرتبط با نابینایان هر چه سریعتر و از هر راه ممکن با تماس با نمایندگان محترم تلاش گسترده ای را برای حذف عبارت: دارای معلولیت جسمی و حرکتی، از بند ت ماده ی 11 لایحه ی جامع حمایت از معلولین مطرح در مجلس شورای اسلامی آغاز نمایند.
با آرزوی موفقیت شما عزیزان: اصغر خیر اندیش مقدم اول دیماه 1396.

۳۹ دیدگاه دربارهٔ «بند ت ماده ی 11 لایحه ی جامع حمایت از معلولین الزامی برای استخدام نابینایان در نظر نگرفته»

درود
به به بر اصغر آقای خودمان پارسال دوست امسال آشنا !
کجا هستی شما خوبید آیا و با شادی و شادکامی باد روزگارتان و ممنون از حضور سبزتان .محله به وجود هنرمندان بزرگ همچون شما نیازمند است .
واقعا باید تلاش نمود بهترین روش هم همین موضوع است حقوقدانان عزیز دست مریزاد یا علی مدد .
حالا اگر سازمانی یک تلفنچی بخواهد استخدام کند آن وقت شصت درصد را چطور باید بین نابینا و جسمی حرکتی تقسیم نماید .؟
بعضی وقتها که به تلفنخانه وزارت درب وداغان آموزش و پرورش تلفن می زنم خانم محترمی پاسخ میدهد که مشخص است که به سختی صحبت میکند و سرعت عمل کندی دارد این واقعا در تماس تلفنی مشخص است اما سالهای قبل که به اداره کل استان تماس می گرفتم شخص پاسخگو آنقدر با شخصیت و متین سخن می گفت و عکس العمل بسیار مناسب داشت که بعدها فهمیدم که نابینا است و متاسفانه وقتی از او خواستم که با سازمان چطور در امور حقوقی و اداری اش کنار می آید و فهمید که می دانم نابینا است نفس هایش به شمار افتاد و دلیلش را نفهمیدم ! اما سخن من این است که تلفن چی ها اگر نابینا باشند بهتر از جسمی حرکتی ها است و باید این مهم همین امروز دنبال شود که فردا دیر است .

سلام!
متأسفانه نکته‌ای است که نمی‌دانم چرا از نظر نمایندگان محترم پنهان مانده است. درحالی‌که در بند بعدی به اقتضای نوع شغل نامی از نابینایان و کم‌بینایان نیامده است، بهتر بود برای رعایت عدالت این بند را منحصر به معلولان بینایی کنند. امیدوار این بند اصلاح گردد.

شغل تلفنچی اکثراً به نابینایان اختصاص داشت تا حدی که اگر یک فرد نابینا در جامعه خودش را معرفی نمیکرد و نمیگفت که شغلش چیست مردم از او میپرسیدند در کدام اداره تلفنچی هستی در همین شرایط که که تکنولوژی بسیار پیشرفته شده هنوز هم شعل تلفنچی یکی از مناسبترین شغلها برای نابینایان میباشد امیدوارم که تا دیر نشده فکری برای این مسئله بشود انشا اللاه سلام دوست ععزیز درست میگویید از سالهای چهل به بعد

درود سپاس از شما بخاطر این پست ۱ سوال میگم در مورد معافیتهای مالیاتی از حقوق کارمندها چه خبر شنیدم جانبازان مالیات از حقوقشون کم نمیشه کاش این کار برای ما هم اجرای بشه
بازم مرسی بخاطر این پست

سلام علیجان. تنها ماده ی مرتبط با مالیات ماده ۲۷ هست که به این شرح است:
ماده ۲۷ ـ پنجاه درصد حقوق و مزایا یا دستمزد مشمول مالیات یکی از اولیاء افراد دارای معلولیت خیلی شدید و شدید مادامی که مسئولیت پرداخت هزینههای مترتب بر معلولیت فرد بر عهده اولیاء است از پرداخت مالیات معاف است. گواهی تأیید نوع و شدت معلولیت افراد مشمول این ماده از سوی کمیسیون پزشکی تشخیص نوع و شدت معلولیت سازمان ارایه خواهد شد.
البته همسران و اولیای افراد با معلولیت شدید و خیلی شدید از مزایایی همچون کاهش ساعت کاری بهرهمند خواهند شد. ۲ ساعت هم از ساعات کار روزانه افراد با معلولیت شدید و خیلی شدید شاغل باید کم شود. مرسی از نظرت موفق باشی.

بهههههههههههه اصغر عزیز!
پارسال دوست امسال آشنااااااااا!
اول در مورد قانون غصه نخور از صد سال اول چندان وقتی باقی نمونده!
نکته ای که هست اینه که حضرات این جور بندها رو فقط محض دعوا بین ما مینویسن و نه هدف دیگه ای دارن و نه این بندها اصولا خاصیتی دارن.
آخه وقتی اساسا پست سازمانی به نام تلفنچی توی آزمونهای استخدامی پیدا نمیکنی و داریم میبینیم که استخدامیهای پستهای سازمانی دیگه به خواست یا ناخواست خودشون تو این منصب گمارده میشن، چه فرقی میکنه که اصلا این بند ت باشه یا نباشه؟
البته یواشکی اینم بگم که وجود چنین بندهایی گرچه برای ما نون نداره، برای یه سری افراد واجب الاستخدام حتما یه آب باریکه ای هست که نیاز نباشه منتظر الپست باقی بمونن!
نمیشه توضیح بیشتری داد و خودتون برید هم پیچش مو و هم پرتقال فروش رو پیدا کنید خخخخ!
اما از هر چه بگذریم اصغر جون در مورد شناسنامه گرچه من مثل سید تند مزاج نیستم، حضورت عارضم که قانون قانونه قربونت برم!
دوست و آشنا و غریبه هم برنمیداره!
قانون محله خودمونو میگماااااااا!
شوما با عنایت به ابراز شرمندگی حقیر از اخلاق خوبت، لطفا این که میگم رو یه ابلاغ رسمی در نظر بگیر و ظرف ۲۴ ساعت آینده نسبت به برداشتن شناسنامهت از داخل کمد یا هر جا که جاش گذاشتی و تکمیل بخش در باره خودت اقدام لازم رو مبذول بفرما!
پیشاپیش از توجه جنابتون شدیدا مسپوسیم!

سلام سعید عزیز. عارضم خدمت جناب عالی که پست سازمانی تلفنچی هست و فقط یکی باید پیدا بشه که ازش دفاع کنه. من طی دو سال تلاش تونستم سهمیه برای چهار نفر از دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بگیرم که پست سازمانیشون هم تلفنچی خواهد بود فقط با استناد به قانون مطرح در این پست با کم لطفی مدیر کل بهزیستی استان فقط دو نفر از نابینایان یکی برای اردبیل و دیگری برای شهرستان پارسآباد معرفی شد.. در ارتباط با شناسنامه هم باید بگم که اگرچه اعتقادی بهش ندارم اما چند هفته قبل تکمیل کرده بودم که متأسفانه ظاهراً مدیران محترم انداحتن تو ماشین لباسشویی شسته شده. ولی به احترام گل روی شما با اینکه حضف اکانت و پست و …. برام مهم نیست دوباره تکمیلش میکنم. راستی یه چی داخل پرانتز بگم که سازمان بهزیستی اردبیل یه ناشنوا رو برای پست تلفنچی معرفی کرده بود خخخخخ. موفق باشی.

سلام و عرض ادب

توجهتان را به این ماده جلب می کنم
ماده ۲۱- سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مکلف است حداقل پنج ساعت از برنامه‌های خود را در هفته به صورت رایگان در زمان‏های مناسب به برنامه‌های سازمان و تشکل‏های مردم نهاد حامی افراد دارای معلولیت به منظور آشنایی مردم با حقوق، توانمندی‏ها و مشکلات این افراد اختصاص دهد و نسبت به زیرنویسی فیلم‏ها و برنامه‏های شبکه‏های مختلف سیما، استفاده از رابط ناشنوایان و نیز پخش توصیف شنیداری فیلم‏ها جهت افراد نابینا (براساس ضوابط فنی و متناسب با امکانات) اقدام نماید.

عجبا. حالا فقط سیما را در نظر بگیریم: شبکه یک, دو, سه, چهار, پنج, خبر, قرآن, آموزش, مستند, بازار, نمایش, تماشا, آی فیلم, نسیم, سلامت, پویا. شبکه هایی که منهای شبکه های استانی به ذهنم رسید و همشون ۲۴ ساعته برنامه پخش می کنند. تکراری و غیر تکراری البته به جز شبکه پویا.
هفده شبکه ضربدر ۲۴ ساعت ضربدر ۷ روز هفته می شود ۲۸۵۶ ساعت. و معلولین فقط می توانند طبق قانون از پنج ساعت آن استفاده کنند. تازه اگر به بخش صدا ارجاعش ندهند و در انبوه برنامه های رادیویی محوش نکنند. اگر یک درصدش را هم به معلولین اختصاص دهند می شود ۲۸ ساعت یعنی هر شبکه حدود یک ساعت و اندی در هفته برنامه برای معلولین داشته باشد آن وقت می توان به تاثیر گذاری آن سوسوی امیدی داشت.
ممنون از پست خوبتون و موفق و پیروز باشید

سلام مهدی عزیز. حرف شما درست ولی باید ببینیم تا چه اندازه سمنها قدرت تولید برنامه با کیفیت تأثیرگذار رو دارند. البته در اینجا به واژه ی حد اقل هم اشاره شده که قطعاً اگه بشه به نحو صحیح از این فرصت پنج ساعته استفاده کرد میتونه افزایش پیدا کنه. مرسی از نظرت.

سلام آقا هادی عزیز. این باور که کامپیوتری بودن سیستم تلفن ادارات باعث حضف اپراتور میشه غلط هست و در بیشتر جاها اصلاً امکان حضف تلفنچی وجود ندارد. سیستم کامپیوتری فقط تماسهای ورودی رو کنترل و هماهنگ میکنه و در تلفنهای خروجی هیچ کاربردی نداره. مثلاً نمیتونه فلان دکتر رو بگیره بگه تو بخش فلان باهات کار دارند و ….

سلام بله صحیح می گید واقعا حذف تلفنچی امکان پذیر نیست. هرچند هم تلفن ها هوشمند و پیشرفته باشند. این بند به اصلاح املائی نیاز داره و حذف معلولین جسمی حرکتی باید حذف باشه و نمایندگان به راحتی می تونن پیشنهاد حذف عبارت بدن…

سلام بر شما. اینکه نمایندگان پیشنهاد حضف جزء بدن درسته فقط ما باید ازشون بخواییم که این کار رو بکنند. ما با نمایندگان خودمون تماس گرفتیم و مسأله رو مطرح کردیم و بقیه هم اگه تماس بگیرن خیلی خوب میشه. مرسی از نظرتون.

من تعجبم از اینه که چرا در خصوص شغل معلمی یه همچین ماده ای رو با درصد پایینتر قرار ندادند. چرا نابینا رو به عنوان معلم توی مدارس نپذیرند؟ معلم نابینا توانایی های تدریسش از معلم بینا کمتر که نیست هیچ، زیادتر هم هست!
جالبه برام روی تلفنچی‌گری اونقدر حساسیت هست که روی معلمی اصلا نیست. روی مدیریت اصلا نیست. یعنی ما باور کردیم که به درد بیشترین کاری که می خوریم، تلفنچی‌گریه.
ولی همین که نکته‌سنج بودی و این مسئله رو بیان کردی ممنونم اصغر جان. واقعا همینم نباشه که دیگه هیچی!

سلام مجتبی جان. من متأسفانه اطلاعات حقوقیم به قدری پایین هست که جرعت اظهار نظر در مورد لایحه رو به خودم نمیدادم و این نکته رو هم بعد از نهایی شدن لایحه به نظرم رسید و چون خودم هم درگیرش بودم مطرح کردم. در مورد معلمی هم اتفاقاً یکی از مدافعین این امر به عنوان نائب رئیس انجمن نابینایان اردبیل در آموزش و پرورش استان هستم و سعی میکنیم از طریق متقاعد کردن کارمندان آموزش و پرورش استثنایی استان اقدامات بعدی رو انجام بدیم. به نظرم اتحاد میتونه قانونی رو به تصویب برسونه که معلم نابیناها خود نابیناها باشند نه فرد بینایی که هیچ اطلاعی از مشکلات نابیناها نداره. واقعاً وضعیت آموزش نابیناها بخصوص در مقطع ابتدایی به جهت استفاده از معلم بینا افتضاح هست و من خودم این رو به عینه دیدم. مرسی که نظر دادی.

درود
معلم نابینا ؟! این یعنی چه مجی راهبر ؟ من معلم هستم یعنی بودم ولی الان هم هستم هم نیستم .امروز مدیر برای پرکردن کلاس و امتحان منو فرستاد .بچه ها می دانند که مسئله کجاست .دو دانش آموز را یکی سمت پسرها و پسر و دیگری دختر را سمت دخترها مامور گذاشتم .اصطلاحا توانستم سکوت را برقرار کنم و آرامش را اما در نگاه های ناقصم واقعا شیطنت را دیدم .وقتی مدیر برگشت تعجب کرد از سکوت حاکم ولی من که نمی توانم منکر نبین بودنم باشم بعد تصحیح ورقه حتی با o c r هم امکان ندارد .ثبت نمرات چی حتما باید در لیست کتبی باشد .
به هر حال همان تلفنچی را هم مشترک برای ما نهادند مابقی را به قول بچه ها عشقه !

عمو قنبر جان چون شما در چندین پست و چندین کامنتِ مختلف به بنده نشان داده ای و ثابت کرده ای که خواسته یا ناخواسته خودت را به خواب زده ای و دلت نمی خواهد دست از بدبینی به نابینایی و دستکم گرفتن خودت به عنوان یک نابینا برداری، من جوابِ خاصی برای حرف های شما ندارم و شما را با طرز نگرشتان به حال خود رها می کنم چرا که معتقدم بالاخره نگرشِ شما هم نوعی نگرش است که باید به آن احترام بگذارم ولی ملزم نیستم قبولش کنم.
همین نکته ی کلیدی را بدان که افراد، فرقی نمی کند بینا یا نابینا، بطور متقابل در جامعه به یکدیگر وابسته اند. آن معلمی که می بیند و تو فکر می کنی دیگر هیچ مشکلی ندارد، خودش به دیگرانی وابسته است که تو ممکن است بدانی یا ندانی. این وابستگی تا زمانی که دو طرفه باشد برای همه هست و هیچ اشکالی هم ندارد که آدم به کسی یا به جمعی یا به ابزار هایی وابسته باشد.
موفق باشی و سرفراز

درود
من نه قصد بحث و جدل را دارم و نه دوست دارم که این مطلب به بیراهه بکشد ، ابتدا خوشحالم که مجتبی عزیز پاسخ مناسب را در جواب کامنت بنده مرقوم فرمود و مایه مباهات و افتخار است برای بنده حقیر ، بعد هم واقعا اون چیزی که در دنیای حقیقی و مجازی هست و به قول راوی واقعیت چیز دیگری است که نگو و نپرس .من نمی دانم چه مطلبی این نگرش را برای شما اینگونه برداشتی را متصور ساخته اما بی راه و غیر واقعی هم نیست .اینگونه نگرش را از برادر بزرگوارم شنیدم و تاکنون پاسخی برایش نیافتم و اینجا تکرارش کردم .من بینا بودم دارای مدرک مدیریت دولتی و چند سال معلم دوره راهنمائی دروس دینی و عربی و قرآن و چند سال معاون مقطع متوسطه و دوره پیش دانشگاهی تنها دبیرستان پسرانه این مقطع در شهرستان خودم و یک سال هم کارشناس امور تربیتی و مقاطع اداره شهرستان ، علی رغم اینکه توانائی در نظر عده ای همان مسائلی است که اکنون هم از نظر اینان کار عالی محسوب می شد از نظر بنده وظیفه بود و وظیفه هم بر عهده و ذمه شخص است . اکنون هم که این وضعیت را دارم در مدیریت مدرسه و اهتمام و جدیت رفع موانع تلاش جدی دارم و اتوماسیون را در مدتی که بصورت آزمایشی بود و مجتمع ها فعال بودند را به مدیران زیر مجموعه آموزش میدادم و این را مدیون زحمات شما در محله و همچنین آموزش های اولیه انجمن موج نور هستم .بعد حداقل سه مدرسه را با استفاده از همان ابزارهائی که فرمودید در حال انجام هستم و از اقبال و استقبال خوب مدیران همان مدارس نیز برخوردار شده ام ، هر چند که صفحه خوان ها پشتیبانی نمی کنند این نرم افزار را اما از همان سال اول با کمک معاون مجتمع که منو با دنیای مجازی آشنا کرد با دیدن نابینایان دانشگاه مشهد و توانستیم سند بزنیم و ادامه دادم و علم اولیه آن را هم داشتم و اکنون اکثر امور را در این خصوص انجام میدهم .از کلاس و کلاس داری هم با التماس چند سال گرفت تدریس را البته با موافقت خودم والا که توان اداره کلاس را هم داشتم و از ابزار متعدد و تلاش خانواده ام هم در تصحیح برگه و ثبت نمرات برخوردار بودم . هم اکنون هم در حد خیلی بالا قوانین اداری و کاری خودم را میدانم و بخاطر دانستن مقاومت هائی دارم که مورد قبول اداره متبوعم نیست و به گونه هائی قصد اذیت و آزارم را دارند و اینگونه اذیت و آزارها را هم از این حقیر دریغ نمی کنند و هم اکنون هم در آذر ماه درگیری شدید داشتم تا معادل ۱۶۵۰۰۰ تومان را زنده کردم بخاطر مقاومت و ایستادگی . یک میلیون معلم تک کارتشان را با ذلت پرکردن فرم های کذائی حراست گرفته اند و یا بی خیال آن شده اند اما این حقیر ضمن درخواستآن پیگیر تخلفات مسئولان حراست هستم و اگر هم نتیجه ای نداشته باشد تا کنون رئیس اداره حراست استان در هفته قبل بخاطر فشار بانک سرمایه عوض شد .اما به خدا با این همه توانائی و به قول برخی مبارزه مورد تهدید و تحقیر و مسخره کردن بخاطر ندیدن هستم و علی رغم اینکه مدیرانم از این حقیر تعریف می کنند چون دوستان خودم در اداره نمی توانند این حداقل ها را بفهمند و شاید حداقل خودشان با بینا بودنشان این را ندارند به مبارزه با این حقیر نابینا می پردازند .امیدوارم توانسته باشم یک شمای کلی از خودم برای شما و عزیزان محله به نمایش گذاشته باشم .
در خاتمه بخاطر توجه به نگرشم و نیاز به وجود داشتن اینگونه نگرش ها زا مجتبی خادمی عزیز سپاسگزارم .

حالا دقیقا نمی دونم دیر شد یا نه
جدا این چند وقته فرصت پیگیری تصویب لایحه رو نداشتم
ولی امیدوارم دوستان فعال به این مطلب توجه و اون رو منتقل کرده باشند.
من هم در حد خودم اقدام خواهم کرد, فقط جدا نمی دونم این ماده هم در سهن مطرح شده تا حالا یا نه؟

سلام بر بانوی محله. مرسی از نظرتون. واقعاً من تو فضای مجازی دیگه فعالیت چندانی ندارم. خوشحال شدم از حضور شما در این پست. ماده هم قرائت شد که جناب آقای گودرزی در ارتباط با این پست اخطار اصل سوم دادند که آقای پزشکیان وارد ندونستند. البته به نظرم بهتر بود پیشنهاد حضف جزء مطرح میشد که متأسفانه نشد. باز هم مرسی از شما.

سلام
شنبه شب بود که به نماینده حوزه انتخابیمون پیامک دادم، البته پاسخ هم گرفتم. اگر این پیگیری نتیجه ای نداشته معتقدم به هر حال چیزی که وظیفه خودمون می دونستیم انجام دادیم. موفق و سربلند باشید.

سلام اصغر جان.
داداش فکر نمیکنی زیاد تلاش نکنیم بهتر باشه؟ خخخخخ.
افزایش پیشکششون. امروز ۶۰ درصد در لایحه پیشنهادی دولت رو نمایندگان محترم نصفش کردن و شد ۳۰ درصد.
دست گلشون درد نکنه.
به گزارش ایران سپید در جلسه علنی روز سه شنبه مجلس شورای اسلامی بررسی جزئیات لایحه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت در دستور کار صحن علنی مجلس قرار گرفت.
لاریجانی رئیس مجلس در ابتدای بررسی مواد این لایحه از تعدادی از تبصره های این لایحه که جلسه گذشته به تصویب رسیده بود رفع ابهام کرد.
مقرر شد در راستای استفاده رایگان معلولان از آموزش عالی در دانشگاههای دولتی و دانشگاه آزاد از ردیف های مربوطه در بودجه های سنواتی منابع مورد نیاز تامین شود.
علاوه بر این با رفع ابهامات ماده دیگری مقرر شد صندوق حمایت از فرصت های شغلی افراد دارای معلولیت در چارچوب قوانین و مقررات تاسیس شود.
همچنین وکلای ملت با رفع ابهامات ماده ۱۱ این قانون مقرر کردند ۳۰ درصد از پست های سازمانی، تلفنچی دستگاهها، شرکت های دولتی و نهادهای عمومی به افراد نابینا و کم بینا و افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی اختصاص یابد.
همچنین مقرر شد ۳۰ درصد از پست های سازمانی متصدی دفتری و ماشین نویسی دستگاهها، شرکت ها و نهادهای عمومی به افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی داده شود.
وکلای ملت با رفع ابهام از تبصره ماده ۱۱ مقرر کردند کلیه وزارتخانه ها، سازمانها، موسسات و شرکت های دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی مجازند تا سقف مجوزهای استخدامی سالانه خود، افراد نابینا و ناشنوا و افراد دارای آسیب نخاعی واجد شرایط طبق ضوابط قانونی با برگزاری آزمون اختصاصی جامعه معلولین بکار گیرند.

درود
با تشکر از امیر جان خودم .گزارش جالبی بود و چیزی فراتر از این هم انتظار نمی رفت ؟ انتظار زیادی نبود که حداقل همین سی درصد تلفنچی را اختصاص به نابینا می دادند ، اما چه کنیم که همان نکنیم بهتر است جانم .کجا رفت این همه نخبه بودن نابینا و معلول جماعت .آهای نماینده محترم چه کردید شما با نخبگان ملت .خدا بخیر کند تا این لایحه به دست شورای نگهبان ملت برسد و بعد از تصویب و ابلاغ توسط رئیس جمهور در دستگاه های اجرائی چه بشود که تا کنون نشده است .آقایان محترم راحت بنویسم اینها همه شعاره اگر رویه معمول را توانستید بشکنید ما اصلا نیاز به قوانین جدید و تو هم و درهم نداریم .بگذارید نمایندگان کاری انجام بدهند دستگاه های اجرائی و قوه محترم قضائیه آن کار دیگر می کنند .
آقا این بزرگواران ندارند که ندارند البته نداشتن اینها با نداشتن من فرق می کند .من فکر می کنم که اینان عقل و شعور و درک ندارند ولی اینها می گویند که پول مفت ندارند که به یک عده معلول بدهند بخورند و دو قورت و نیمشان هم بماند .همه ما مردگان را دوست داریم و با خاطراتشان زندگی می کنیم بعضا اما هیچ وقت فکر نکرده ایم که چرا اینطور هست .تا زمانیکه زنده اند با هم توافق نداریم اما مردند تازه دوستشان داریم بیشتر به همین خاطر است که اینان دیگر محکوم به سکوتند . حالا چرا نابینایان حقوقشان روز به روز محدود و محدودتر می شود شاید بخاطر همین ویژگی باشد که اینان فقط چشم ندارند و هر گاه خوراکشان و یا حقوقشان و یا خواسته هایشان دست خوش تغییر شود صدایشان بلند می شود و دو قورت و نیمشان هم باقی می ماند همه گروه های انسانی و حیوانی و ماورای طبیعت و مادون طبیعت دست به دست هم می دهد تا همیشه نیازمندشان بگذرد و در خم همان نیم کوچه اول نگهشان بدارد .
شاید هم اینان نمی دانند که ندانند و در جهل مرکب ابدالدهر بمانند .
می شود که ما خودمان با دستان خودمان موفق شویم و از قانون انتظاری نداشته باشیم .نظر بنده منفی نیست اما نمی دانم چرا نمی توانم نوع نگرش اینان را درک کنم .

پاسخ دادن به قنبر لغو پاسخ