بسم الله الرحمن الرحیم و سلام!
از آن روزی که مجتبی این محله را تأسیس کرد، هدفش خدمت به استقلال و ترقی نابینایان بود. شاید خودش هم فکر نمیکرد روزی اینجا فراتر از یک تارنما، محلی برای آموزش، خبر و اطلاعرسانی، خنده، سرگرمی، همدلی و هر چیزی باشد که بتواند دوستان نابینا را از سراسر کشور گرد هم آورد. حالا مجتبی چنین آیندهای را پیشبینی میکرده یا نه، بههرحال، امروز، اینجا محلهای آرام و صمیمی است. هرکس هرچه در چنته دارد از دیگران دریغ نمیکند. آنچه از دستش برمیآید سخاوتمندانه با دیگران به اشتراک میگذارد. نرمافزارهای تازه و بروز را معرفی میکند. از هر مقولهای که بتواند آموزشهایی را ارائه میدهد. دوستان را به طنز و سرگرمی میهمان میکند. در انتشار اخبار مرتبط میکوشد. از تجربیاتش میگوید. آنجا که مشورت بخواهد، نظر دیگران را نیز میپرسد. و فراوان از اینگونه مطالب و همراهیها که نظیرش را کمتر یا اصلاً در فضای مجازی میبینیم. حتی میتوان گفت، چنین جمعی از سراسر کشور و فراتر از آن، خارج از کشور، در دنیای واقعی هم کمتر مشاهده میشود. بیتردید باید قدرش را دانست.
اما جای بسی تأسف است که گهگاه از گوشه و کنار همین محله پر از صفا و صمیمیت نواهای دلخراش دوگانگی به گوش میرسد. هر روز بر سر یک چیز. دیروز بهسبب آن، امروز بهسبب این و فردا بهسببی دیگر به اختلافهای درونیمان دامن میزنیم. بگذریم از اینکه اختلافها بر سر چیست و حق با کیست؟ منشأ این دوگانگیها هرچه که باشد، به پیکره این گروه صمیمی لطمه خواهد زد. البته منظورم صرف اعضای این محله نیست. ما نابینایان ایران باید خود را یک خانواده بدانیم. امروز ما یک اقلیت اجتماعی محسوب میشویم. بهلحاظ آماری هم که در اقلیت نباشیم، از جهت جایگاه اجتماعی، شوربختانه دستمان از حقوقمان، آنگونه که شایسته باشد، کوتاه است. همینقدر که این گروه اقلیت بهجای تمرکز در یک تارنما، به هر بهانهای تارنمایی راهاندازی میکند، صدای واحد ما را چندتکه میکند تا به گوش کسی نرسد. حالا در بزرگترین تکه این لشکر پراکنده هم هرکسی ساز خودش را بنوازد و به دیگری احترام نگذارد که دیگر باید بر گور همین اندک شأن اجتماعیمان هم خاک فراموشی پاشید.
این روزها هم که عدهای از دوستان دو نرمافزار بلایندگرام و تللایت را برای دسترسی نابینایان به شبکه اجتماعی تلگرام طراحی و تولید کردند، عدهای با کوبیدن طراحان و نسبت دادن صفات ناشایست انگیزه تلاشهای مشابه را به باد سرخوردگی میسپارند. تا دیروز که همگی از دسترسپذیر نبودن تلگرام مینالیدیم، حالا هم که قدر دسترسپذیریش را نمیدانیم. تولیدکنندگان این دو نرمافزار هم که خواسته یا ناخواسته به این بحثها دامن میزنند. اگر هدف خدمت به نابینایان باشد که دیگر این بحثها جایگاهی ندارد.
هر کاری و به تبع آن هر نرمافزاری نقصهایی دارد که باید با تذکر کاربران و اهتمام طراحانش رفع شود. این مختص به ما و اینجا نیست و نخواهد بود. در پیشرفتهترین مؤسسات جهانی هم چنین اموری بدیهی و اجتنابناپذیر است. از طرفی رقابت میان دو یا چند تولیدکننده هم که تازگی ندارد. در هر زمینهای هر روز محصولات جدیدتری به بازار عرضه میشود، رقابتی شکل میگیرد و هر شرکت هم در پی بهبود کیفیت محصول خود و ربودن گوی سبقت از رقیب، بر امکانات محصولش میافزاید و از نقصهای آن میکاهد. طراحان بلایندگرام و تللایت هم باید همین رویه را پیش بگیرند. کاربران، خود انتخاب خواهند کرد که کدامیک را برگزینند. البته تلاش در رفع مشکلاتی که از سوی کاربران مطرح میشود هم وظیفه بدیهی طراحان است. از این سو نیز باید کاربران با نهایت ادب و کمال سپاسگزاری نقدها و انتقادهایشان را منتقل کنند و در دریافت پاسخ بردبار باشند.
مشاجره بر سر این دو نرمافزار بهانهای بود که بگویم، چه در این مورد، چه در مواردی که قبل از این پیش آمده است و چه در چالشهایی که در آینده پیش خواهد آمد، هیچ چیز به خدشهدار شدن اتحادمان نمیارزد. وقتی خودمان به پیکره یکپارچه وجهه اجتماعیمان احترام نگذاریم، دیگر باید از چه کسی انتظار به رسمیت شناختن جایگاه واقعیمان در جامعه را داشته باشیم؟! وقتی خودمان صدای واحدمان را به بهانه اعتقادات، طرز تفکر، سودجویی و چنین اختلافهایی به صداهای جداافتاده از یکدیگر و نامفهوم تبدیل میکنیم، دیگر نالیدن از این و آن چه سودی به حالمان خواهد داشت؟! آیا بهتر نیست اگر گاهی دیدگاه اکثریت را نمیپسندیم، به آن احترام بگذاریم، شاید روزی هم بیاید که انتظار داشته باشیم دیگران به خواست و نظر ما احترام بگذارند. گرد آمدن همه ما زیر پرچمی واحد در بلندمدت فوایدی عایدمان میکند که گذشتن از این اختلافهای خرد و کوچک پیش آن رنگ میبازد. در پایان، بار دیگر تأکید میکنم، «هیچ چیز به خدشهدار شدن اتحادمان نمیارزد».
در پناه یکتای هستیبخش!
«علاء الدین»