خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود رمان متنی ویلای وحشت

 

سلام و درود خدمت همه عزیزان هم محله ای

امروز اومدم با یه رمان ترسناک

نام رمان: ویلای وحشت

فرمت: dox

ژانر: وهشت

نوشته شده به قلم andia77

مقدمه..

? همه چی از همون روزی شروع شد که مارسا و دوستاش برای تعطیلات به سفر رفتند و وارد اون ویلا شدند…یک ویلای بزرگ که از همه ی گوشه کناراش بوی مرگ به مشام می رسید…مرگی دردناک که برای این سه دختر سرنوشت دیگری را رقم زد…سرنوشتی هولناک که نظیرش در هیچ کجای تاریخ دیده نشده…

 

امیدوارم از خواندنش لذت ببرید

شما میتونید این رمان جذاب رو

از این لینک

دانلود کنید

……..

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

روزی که کمترین سرود

بوسه است

و هر انسان

برای هر انسان

برادری ست

روزی که دیگر درهای خانه‌شان را نمی‌بندند

قفل افسانه‌ایست

و قلب

برای زندگی بس است

روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است

تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی

روزی که آهنگ هر حرف، زندگی‌ست

تا من به خاطر آخرین شعر، رنج جستجوی قافیه نبرم

روزی که هر حرف ترانه‌ایست

تا کمترین سرود بوسه باشد

روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی

و مهربانی با زیبایی یکسان شود

روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم …

و من آنروز را انتظار می‌کشم

حتی روزی

که دیگر

نباشم

…….

شااااد باشید

 

۳۰ دیدگاه دربارهٔ «دانلود رمان متنی ویلای وحشت»

سلاام.
من این رمان رو با فرمت pdf دارم.اما هرگز جرات نکردم برم سمتش و بخونمش. اونموقع که داشتم دانلودش میکردم هم میدونستم هیچوقت نمیخونمش. فقط دانلودش کردم که توی پوشه کتابام باشه و جاش خالی نباشه خخخ.
خل شدم رفتت. خخ.
مرسی از اینکه با ما به اشتراک گذاشتینش.
اووف.چقدر حرف زدم.
شااد باشین.

سلام آریای عزیزم
فدات واسه کتاب
ببین ما یه دشمن بزرگ داریم لطفا کاری کن اون نتونه دان کنه و بویِ دماغ سوختش بهمون آرامش بده
راستی روز عید یه امانتی دادم ملیسا بهت بده اگه نداده برو ازش بگیر خخخخخ
راستی ای ول داری من از بعد از کتاب نفرین یه جسد کتاب وحشت ناک نداشتم بخونم
کتاب های استاین هم هیچکدوم به نظرم ترس ناک نبودن نمیدونم چرا بهش میگن نویسنده ی وحشت خخخخخ
دوستت دارم دوست خوبم امیدوارم این آخرین نباشه و کتاب بیشتر ازت ببینیم

سلااام عزیزم
عیدی رو گرفتم مرسییی فراااووون
نه بزار اینو دان کنه باهاش سرگرم بشه
ما بریم آب زرشک هاشو بخوریم
نفرین یه جسد که وحشت ناک نیست
گرفتاریام بهم وقت بدن یه رمان دو جلدی دارم ویرایشش میکنم میزارم
خخخ ابراهیم اون رو به دوستم دادم نمیدونم این دوسته ما کمی ترسوی یا رمانه خیلی روش تاثیر گذاشته بود
رمان رو تا آخرش خوند به سختییی
بعد خوندنش هرچی رمان وحشتناک داشت رو پاک کرد خخخخ
میدونم دوستم داری میدونی دوستت دارم؟؟
شاااد باشی

آریا جونم اگه رمان دو راهی عشق ادامه غمار باز عشق و جلد دوم تیری در مسیر رو داری بهم برسون مردم از کنجکاوی ببینم اون دوتا رمان آخرش چطور میشن
من هرجا رو گشتم یا نبوده یا اگه هم بوده نصفه بوده
به ابلیس بزرگ ِِِِِِ نه نه دشمن بزرگ هم که گفتم دقیقا ۹ ماهه پیش بهش گفتم گفت میارم هنوزم که هنوزه نیاوردتش

سلام. وایی اینهمه دیر اومدم آیا؟ ایشالا نسل هرچی امتحانه بچرخه بیاد بریزه سر شما۲تا که من حالم اساسی جا بیادش. محض اطلاع:
گرفتمش، باز کردمش، از این شخصیت ویدا هم خیلی بدم میادش، الآن در حد۱نقد کوچولو می تونم کامنت های دراااز ارائه بدم، نفرین ها هم چسبیده بیخ خرخره خودتون، آخ جون، دلم خنک شد، تا شما باشید که غیبت منه گناهیه امتحان زده ی این هفته درگیره طفلکی رو اینهمه نکنید، و دشمن بزرگ و ابلیس و باقیش یادم رفت همه خودتونید، و دستت حسابی طلا آریا، باز هم از این ها داری بیار بذار، و شاد باشید همگی اولیش هم خودت آریای عزیز!

سلام پریسا جان
یعنی من تورو میییکشم
همش تقسیره خودته
یعنی من تورو رنده میکنم
بلعکس تو سیستمه تو باز شده
یععععنییییی
تو خوده خوده ابلیسی خخخخ
آخیش آروم شدم خخخخ
وقت کنم چشم رمان زیاد میزارم
شاااد باشی

درود!
خب من که مدتهاست که با کامی جونم زیاد کار نکردم و حالا هم که اینو دانلودش کردم هنوز نتوانستم بازش کنم خخخخخ
البته با گوشی اندروید بازش کردم و تا جایی خواندمش که اون پسره دعوتشون کرد برن مهمونی خخخخ
بعدش گوشیم شارژش رسید به ۵ درصد و خواندنش به تاخیر افتاد و حالا باید برم بالا تا بتونم دنبالشو بخونم خخخخخ
راستی چقدر غلط غولوط نوشتندش خخخخخ
بجای لبام همش نوشتند لامبم و بجای با یا نوشتند خخخخ
خب حالا برم سراغ گوشیم تا بتونم دنبالشو بخونم
راستی من مدتهاست که رومانهای محله رو دانلود نکرده ام و از قافله بسیار عقبم خخخخ!

پاسخ دادن به مهدی حیدری لغو پاسخ