خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود کتاب: از چشم نابینایان، ترجمه و گردآوری: اسکندر آبادی

دوستان خوبم سلام.

امیدوارم در حال گذراندن روزهای خوبی باشید و قدر شادیهای هر چند کوچکتان  را بدانید.

دیروز من غرق در شادی بودم. از خواندن کتابی که هم اکنون برایتان به ارمغان آورده ام. از خواندن دوباره زندگی ژرتروت البته این بار به قلم ترجمه ای دیگر و همچنین خواندن ابعاد مختلف زندگی و دیدگاه های پرمعنای دکتر آبادی.

امروز صبح سخنان مترجم را که در نخستین فایل این بسته شنیداری بیان شده برایتان نوشتم. عصر هم کتاب را روی سرور محله بارگذاری کردم. عصر، مطلبی را در سایت پکتوس خواندم که همین کتاب و خصوصاً گردآورنده و مترجم ارزشمند آن را معرفی کرده بود. اجازه بدهید متن آن گزارش را از اینجا و کتاب شنیداری را نیز از اینجا تقدیم تان کنم. دلم میخواست مطالب فراوانی در باره کتاب و مترجم آن بنویسم اما خوشبختانه با سخنان  ایشان و متنی که در سایت پکتوس منتشر شده، جایی برای سخن گفتن من نمیماند. خواندن این کتاب را به همه نابینایان و اندیشمندان پیشنهاد میکنم. من تا پایان مرداد ماه به کامنتهای این پست سر میزنم تا جویای نظرهای خوانندگان این کتاب باشم.

در پایان هم از شما دعوت میکنم سخنان مترجم را بخوانید که به معرفی کتاب پرداخته اند.

شنوندگان ارجمند درود بر شما. کتابی که میشنوید، حاصل کار دو ساله منه. اینها در اصل سه کتاب مستقل بودند که هر کدوم جدا جدا چاپ شده بودند و موضوع نابینایی درون مایه کار همِشونه. اگر در پی یک داستان جذاب هستید، بهتره که اول بخش سوم کتاب یعنی سنفونی پاستورال رو بشنوید بعد شاید بهتر باشه گفتگوی همکارم آقای امینی با من رو بشنوید و تازه بعد از اون به سراغ بخشهای اول و دوم کتاب بِرید که نوشتارهای پیچیده تری هستند. موضوع دیگری که حتماً میخوام ذکر کنم، مسئله ایست که هر کدومتون آثاری رو چاپ و منتشر کرده باشید، حتماً میدونید. معمولاً حاصلی که یک ناشر چاپ میکنه با مطلوب نویسنده یکی در نمیاد و همیشه بعضی نکات رو ناشر یا جا میذاره یا ویراستار با اون موافق نیست و عوض میکنه. نمونه اش تشکر صمیمانه ایست که من از جمشید کهندل کرده بودم و این جا افتاده. جمشید کهندل در کتاب نامه نابینایان برای آگاهی بینایان از دیدِرُو به من خیلی کمک کرد و من تشکر کرده بودم و متأسفانه نمیدونم چرا اینجا حذف شده. نمونه دیگرش هم پاسخ هاییست که خیلیهاشون کوتاه شدند در کتاب و به نظرم ناقص چاپ شدند. ولی خُب با حاصل همین کار من راضی هستم و امیدوارم شما هم این یازده ساعتی که زحمتش رو خانم اُوِشلی کشیده و برای ما شنیداری کرده رو بپسندید  و این یازده ساعت از ساعتهای خوب زندگیتون باشه. سپاسگزاری آخرم از کتابخانه گویای بِرلینه که این کتاب شنیداری رو در اختیار ما و شما گذاشته. درود دوباره بر شما، اسکندرِ آبادی، مترجم و گِرد آورنده کتاب.