خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

گام سوم؛ طرحی برای داستان نویسی به صورت کارگاهی و نقد در قالب مسابقه

سلام و عرض ادب و احترام خدمت همه دوستان و بزرگواران

طرح گام سوم به پیشنهاد و پی گیری علاء الدین عزیز منتشر می شود و من فقط منتشر کننده طرح هستم و ان شالله با همکاری و همیاری یکدیگر آن را پیش خواهیم برد.

 

 

مقدمه و معرفی

بسم الله الرحمن الرحیم و سلام!

 

نزدیک به یک سال پیش، در انتهای این مطلب از دوستان خواستم تا نظرشان را درباره تشکیل یک کارگاه داستان‌نویسی ابراز کنند. کارگاه آموزشی را که آقای مهدی بهرامی راد به تشکیلش در تیم‌تاک اشاره‌ای کردند. اما برای فعالیتی شبیه به یک کارگاه داستان‌نویسی در فضای نوشتاری محله فکری به ذهنم رسید که می‌کوشم آن را به مرحله عمل برسانم. ادامه کار بستگی به مشارکت دیگران دارد. اگر مشارکت کردید که در کنار هم دانسته‌هایمان را در اختیار یک‌دیگر می‌گذاریم. اگر هم که احیاناً با استقبال شما روبرو نشد که من تلاشم را کرده‌ام. آن‌چه در همین آغاز باید بر آن تأکید کنم این است که نباید از همین شروع کار توقع یک شبه‌کارگاه حرفه‌ای را داشته باشید. اندک‌اندک دست در دست هم راه خواهیم پیمود و امید است به قله‌های موفقیت نزدیک و نزدیک‌تر شویم.

 

جرقه اولیه

برای تشکیل یک کارگاه داستان‌نویسی چندین طرح به ذهنم رسید. نکته اول آن بود که کسانی هستند که در نوشتن تبحری دارند و هستند دیگرانی که به نوشتن علاقه‌مندند، حتی گاهی هم دست به قلم می‌برند، اما باید نکات بیشتری فرا گیرند تا آن خام‌دستی جایش را به یک قلم پخته بدهد. در این میان، باید طرحی ارتباط بین نویسندگان و نقادان را برقرار کند. هر کدام از ما در هر مرتبه‌ای که باشیم، هنوز چیزهای بسیاری را نمی‌دانیم که باید فرا بگیریم. برای برداشتن گام‌هایی رو به جلو همواره باید تلاش کنیم. پس، کوشیدم طرحی را پی ریزم که در قالب آن، علاقه‌مندان شجاعانه بنویسند و نکته‌سَنجان سخاوتمندانه نقد کنند.

 

نکته دیگر چگونگی اجرای کارگاهی بود که بتوان بیشترین بهره را از آن برد. نخست به ذهنم رسید که هر کس مایل است داستانی بنویسد و دیگران هم نقدش کنند. اما، این کاری بود که همین الآن هم در محله انجام می‌شد و نیاز به طرح و برنامه نداشت. انتشار مطالب آموزشی فکر دیگری بود که احتمالاً خشک و خسته‌کننده از آب درْمی‌آمد و استقبال چندانی را به همراه نداشت. برگزاری یک مسابقه با شکلی مفرح و در عین حال آموزشی هم می‌توانست شکل دیگری از اجرای کار باشد که پس از تأمل و مشورت با آقای بهرامی‌راد، اگرچه کار مثبت و خوبی ارزیابی شد، اما به نظرم هنوز برای این نهال نوپا اندکی سنگین به نظر می‌رسید و شاید آن ثمره‌ای را که انتظار می‌رفت پس نمی‌داد. سرانجام، تصمیم به اجرای این طرح گرفتم و آن را «گام سوم» نامیدم.

 

روند انجام کار

در نخستین گام، داوطلبان دست‌به‌قلم یکی از آثار داستانی خود را مطابق شرایطی که ذکر خواهد شد از طریق رایانامه (ایمیل) خواهند فرستاد. بر اساس اولویت‌های تعیین‌شده به‌ترتیب هر بار یکی از داستان‌ها در قالب مجموعه «گام سوم» منتشر می‌شود. البته پیش از انتشار غلط‌های املایی و ویرایشی تا اندازه‌ای اصلاح می‌شوند. زیرا قرار نیست نقدها معطوف به این نکات ابتدایی گردند. همه دوستانی که مایل باشند در جایگاه یک نقاد نقاط ضعف و قوتی را که به ذهنشان می‌رسد در دیدگاه‌های همان مطلب مطرح می‌کنند. برای نقد کردن لازم نیست حرفه‌ای باشیم یا سوابق و تحصیلات خاصی داشته باشیم. این یک جمع صمیمی و دوستانه است و نباید با مسأله سخت‌گیرانه برخورد کرد. هر یک از ما ممکن است نکته‌ای را دریابد که نزد دیگری مغفول بوده است. پس در هر سطحی که هستید دوستانتان را همراهی کنید. بدیهی است که داوطلبان هم باید نقدپذیر باشند و از نکات مطرح‌شده استقبال کنند، اگرچه همه یا بخشی از آنها را برایشان پذیرفتنی نباشد.

 

در گام دوم، نویسنده با ارزیابی نقدها داستان خود را بازنویسی می‌کند. بی‌تردید لازم نیست همه نقدها را موبه‌مو لحاظ کند، اما توجه به تذکرهای دوستان به بازنویسی هرچه موفقتر داستان کمک شایانی خواهد کرد. نویسنده، پس از بازنویسی، داستان را دوباره به نشانی رایانامه دبیر طرح می‌فرستد. پس از اصلاحات املایی و ویرایشی، متن منتشر می‌شود. یک بار دیگر صابون نقادان به تن داستان می‌خورد تا کژی‌ها و کاستی‌های احتمالی به‌جامانده هم بازنمایی گردد. گاهی، اگر یک متن را بارها هم بخوانیم و نقد کنیم، در نوبت جدید هنوز ممکن است نکته‌ای نو به ذهنمان برسد. بهتر است بردبارانه بنویسیم، بخوانیم، نقد کنیم و آن‌قدر بازنویسی کنیم تا به یک متن پالوده و قدرتمند دست یابیم.

 

در گام سوم، نویسنده بار دیگر به بازنویسی اثرش می‌پردازد و متن حاصل را به رایانامه مذکور می‌فرستد. بازنویسی مهارتی است که کمتر به آن توجه داریم. باید آن را بر خود تحمیل کنیم تا در ما نهادینه شود. البته بازنویسی را با بازآفرینی اشتباه نگیرید. داستان بار دیگر به قیچی ویرایش سپرده می‌شود و سرانجام، متن نهایی به عنوان داستانی که احتمالاً بسیار قویتر از متن اولیه خواهد بود منتشر می‌گردد. شاید بتوان مقدماتی فراهم ساخت تا خوانندگان پس از خواندن متن نهایی داستان، به عملکرد نویسنده امتیاز بدهند و او را به صورت کمی مورد ارزیابی قرار دهند.

 

داستان

داستان‌های فرستاده‌شده باید شرایط زیر را داشته باشند:

  • کوتاه و تک‌قسمتی با حجمی در حدود ۱۰۰۰ تا ۴۰۰۰ کلمه باشند.
  • عناصر کلی داستان چون: موضوع، شخصیت‌پردازی و مانند این‌ها را دربرگیرند.
  • ختم به یک نتیجه منطقی شوند. منظور از نتیجه منطقی براساس منطق همان داستان است. یعنی برای مثال برای رسیدن به نتیجه ناگهان اتفاق بی‌ربطی وارد ماجرا نشود.
  • تنها کسانی آثارشان را ارسال کنند که تحمل نقد را دارند و حاضرند متنشان را بازنویسی کنند.
  • ترجیحاً داستانی را بفرستید که پیشتر در محله منتشر نشده باشد. هرچند فرستادن داستان منتشرشده هم بلااشکال است.
  • داوطلبان گرامی، باید داستان خود را در قالب یک سند متنی الکترونیکی (ورد، تکست یا هر فرمت دسترس‌پذیر دیگر) به نشانی ارسال نمایند. با دریافت داستان، باید رایانامه‌ای به دستتان برسد. در غیر این صورت در دیدگاه‌های آخرین مطلب مربوط به «گام سوم» مسأله را اطلاع دهید.
  • Taheri.simakani@gmail.com
  • اولویت‌ها در انتخاب داستان‌ها:
    • کمترین اشکالات املایی و ویرایشی.
    • مرتبط بودن موضوع داستان با مسائل نابینایان.
    • کلیشه‌ای نبودن موضوع.
    • ابتکار و نوآوری در محتوا و نگارش.

نقدها

  • نویسندگان تحمل خواندن نقدها را داشته باشند.
  • ناقدان منصفانه نکته‌سنجی کنند.
  • از ارائه نظر خود دریغ نداشته باشید.
  • هر کس می‌تواند نسبت به نقد دیگری نیز نظر خود را ابراز کند و بر نویسنده است که نظر صحیح را براساس اندیشه خود برگزیند.
  • نقدها می‌توانند شامل اشکالات زبانی، ویرایشی، نگارشی و محتوایی شوند.
  • هم‌چنین می‌توان اصل موضوع، شخصیت‌پردازی‌ها و مواردی از قبیل این را نقد کرد.
  • نقدها و پاسخ‌ها نباید تند، توهین‌آمیز یا فاقد شئون انسانی باشند.
  • کار را جدی بگیرید و از نوشتن مطالب نامرتبط با موضوع جداً و لطفاً خودداری نمایید. جوایز برای هر داستان به یکی از ناقدان که در هر دو گام اول و دوم اظهار نظر کرده باشد. از یک تا سه نویسنده برتر در پایان دوره براساس نتایج یک رأی‌گیری عمومی یا امتیازدهی اعضا در گام سوم هر داستان.
  • هم‌چنین درصورتی‌که داستان‌های اصلاح‌شده نهایی قابلیت چاپ و انتشار را داشته باشند، تمام تلاشم را برای به چاپ رساندن آثار برگزیده در قالب یک مجموعه خواهم کرد. به این مورد آخر می‌توانم بیشتر امیدوار باشم.
  • یک یا چند ناقدی که بیشترین مشارکت را در طول مدت یک سال یا زمانی در این حدود داشته باشند.
  • هرچند الآن قول هیچ جایزه‌ای را نمی‌توانم بدهم، اما خواهم کوشید حامی یا حامیان مالی را جذب کنم تا نمک چنین طرح‌هایی که همانا جوایز و هدایا به شرکت‌کنندگان است را هم به کار افزوده باشم.

سخن پایانی

این فعالیت صرفاً با هدف پیشرفت همگی ما در کنار یک‌دیگر انجام می‌شود. خودم نیز می‌کوشم با ارائه داستانی از نقدهای سازنده دوستان بهره ببرم. تجربه نشان می‌دهد که دوستان اگر بخواهند، نقادان توانمند و فهمیده‌ای هستند. جامعه نابینایان هم نویسندگان خوش‌ذوق و مستعدی دارد که اگر قلمشان را از «گام سوم» دریغ نکنند، طرح پرباری پیش‌رو خواهیم داشت. تکرار و تأکید می‌کنم همراهی شما شرط لازم برای ادامه کار است. هرجا احساس کنم دیگر تمایلی برای همراهی طرح وجود ندارد همان‌جا آن را ناتمام باقی خواهم گذاشت. اصلاً می‌توانید در دیدگاه‌های همین مطلب نظرتان را درباره اجرا یا عدم اجرای چنین طرحی بیان کنید. اگر هم برای بهتر شدن آن نظری دارید، خوشحال می‌شوم مرا هم از آن بهره‌مند سازید.

 

در پناه یکتای هستی‌بخش!

«علاء الدین»

 

 

چند نکته:

  • برای مرحله اول موضوعی داده نمی شود و با توجه به شرایط بالا, آثار خود را تا پایان شهریور ماه ارسال فرمایید.
  • هر مرحله یک ماه در نظر گرفته شده است و 12 مرحله یعنی یکسال این طرح به طول خواهد انجامید و نفرات برگزیده هر مرحله بعد از اتمام طرح, آثارشان برای چاپ و نشر پی گیری خواهد شد.
  • در صورتی که لازم شود و طرح مورد استقبال قرار گیرد, کارگاههای نقد و بررسی آثار دوستان, در تیم تاک محله به طور هفته ای برقرار خواهد شد. در کامنتهای همین پست نظرتان را در مورد کارگاه داستان و نقد داستان بیان کنید.
  • اگر از اعضای محله یا شب روشن و عضو تیم تاک نیستید و تمایل به شرکت در این طرح را دارید, و در صورت برگزاری کارگاه در تیم تاک رمز ندارید, با داشتن یک معرف از اعضای مورد تایید تیم تاک, و ارسال درخواست رمز از طریق کامنت های همین پست و درج ایمیل, رمز تیم تاک برایتان ارسال خواهد شد.
  • در صورت استقبال و مشارکت دوستان, کانال تلگرامی گام سوم راه اندازی خواهد شد و اطلاع رسانی خواهد گردید.
  • هر تغییر و اتفاقی در مورد طرح, از طریق همین پست به روز رسانی و اطلاع رسانی خواهد شد.
  • در نهایت هر سئوال و ابهامی وجود دارد در کامنت های همین پست مطرح فرمایید تا پاسخگوی آن باشیم.

 

۱۷ دیدگاه دربارهٔ «گام سوم؛ طرحی برای داستان نویسی به صورت کارگاهی و نقد در قالب مسابقه»

سلام!
البته قرار بر این بود که من نامحسوس و بی‌نام با طرح همکاری کنم که باید به مهدی بگم: «ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه؟». اما، باور کنید ریش و قیچی دست مهدی بهرامی‌راده و من فقط مسؤول دریافت و بررسی متون هستم. به امید همکاری دوستان!

سلام علاء الدین عزیز
شاید من چنین فکری را در ذهن می پروراندم, اما اگر شما حمایت و پی گیری نمی کردی عملی نمیشد. پس ریشش دست من قیچی اش دست شما. خخخخ
خودت اولین متن را ارسال کن تا بفرستیم زیر قیچی نقد. خخخخ
منم میفرستم

السلام علیک و رحمت الله و برکاااتُ
عرضم به حضور مبارکتان اینکه من بسیار خوشنود میگردم که در این عملیات خطیر و فداکارانه شرکت نمایم
ولی نمیدانم چرا تیم تاک بزرگوار مرا به بندگی نمیپذیرد و مرا به دربار پر شکوه خود راه نمیدهد
اما اگر توانستم رضایت عالیجناب تیم تاک را کسب نمایم حتما تمام تلاشم را میکنم و تا آخرین قطره خونم را پای این عملیات مهم میگذارم
خب دیگگر پر حرفی نخواهم کرد و با سخنان گران بهایم سرتان را در نمیآورم
امضا”خانم کوچولویی که هنوز بزرگ نشده”
“هوووف چقدر سخت بود اینطوری حرف زدننن.”
در ضمن برای همه دوستان عزیز آرزوی موفقیت میکنم

و علیکم السلام و رحمه الله و برکاته
عرضم به خدمت آبجی که هنوز کوچولو هستش برساند که شما داستانتان را به ایمیل بفرستید و ما تمام سعی مان را می کنیم که شما را به تیم تاک وارد نماییم و ان شالله شاهد حضورتان در کارگاههای نقد باشیم. پس بهانه ای قبول نمی باشد و با کمک هم تیم تاک را از رو می بریم.

و خوشحالیم که شاهد موفقیت شما هم باشیم. موفق و شاد باشید

درود خدا بر شما باد. “خخخ.هنوز هم نتونستم اینجوری حرف زدنم رو درک کنم”
آیا میشود منت بر سر این بنده حقیر بگذارید و بفرمایید باید داستان خویش را به کدام ایمیل روانه کنم؟
سپااس گذارتان “خانم کوچولو”
اهاان اینو یادم رفت بپرسم تا کی وقت داریم داستان بر بفرستیم؟ خخخ

درود بر جناب بهرامی گرامی
پیشنهاد شما بسیار پسندیده است و امیدوارم که در اجرای آن موفق باشید.
ولی من با چند موردش موافق نیستم: نخست آنکه اگر بخواهد داستان مدام بیاید و درباره آن صحبت شود و باز برود اصلاح شود و باز بیاید، ممکن است برای خود نویسنده و دیگران کمی تکراری و خسته کننده شود، برای این قسمت باید یک فکری کرد.
دیگر آنکه آنگونه که متوجه شدم یک محدودیت زمانی برای اصلاح و باز نویسی آن در نظر گرفته شده است، اگر برداشت من درست باشد، با آن موافق نیستم، چون ما با نویسندگان حرفه‌ای روبه رو نیستیم که سر یک ساعت بنشینند و بنویسند و سر یک ساعت تمام کنند. نویسندگان آماتور گاه ممکن است یکی دو روز یا هفته نتوانند ذهنشان را برای نوشتن جمع کنند و این برای آنها طبیعی است، اگر برای آن هم فکری شود بد نیست.
و نکته دیگر در خصوص محدودیت‌ها و مشخصه‌های کار است! یک کم دست و بال بچه‌ها را می‌بندد، بالاخص با مرتبط بودن موضوع به نابینایان. به نظر من این بخش را حذف بفرمایید و بگذارید تا دوستان در خصوص هرچه دلشان می خواهد بنویسند و الزامی نداشته باشند که در مورد نابینایان بنویسند. همچنین محدودیت ظرف را نیز حذف کنید، بگذارید دوستان تجربه کنند، بعد در همان نقادی ها پی به تناسب ظرف و مظروف خواهند برد.
البته این نظرات من است و شما خود استاد هستید.
درضمن رزومه زیبای شما را خواندم و برایتان آرزوی موفقیت دارم.
خدا رحمت کند احمد بیگدلی عزیز را. مرد شریفی بود.

سلام و عرض ادب خدمت عارف صابری عزیز
خیلی از کامنتتان مشعوف شدم. فکر کنم یک سال پیش بود که با هم تلفنی صحبت کردیم و از آن به بعد تنبلی بنده بود که با شما در ارتباط نبودم.
نکاتی که ذکر کردید قابل تامل هستند. قصد داریم هر مرحله یک ماه باشد. دوازده مرحله و دوازده مسابقه.
خیلی از دوستان که متن ارسال می کنند همان می شود نوشته اول و آخرشان و با مقوله بازنویسی و چکش کاری اثر آشنایی ندارند. قصد داریم ضمن آشنایی دوستان با نقدهای سازنده, با امر بازنویسی و تاثیر آن در بهبود اثر آشنا کنیم. قطعا اگر متوجه شویم شخصی واقعا از پس بازنویسی بر نمی آید یا بعد از چندبار بازنویسی متنی که ارائه می دهد از این بهتر نمی شود, همان متن نهایی را برای نظر سنجی مسابقه منتشر می کنیم و اینگونه دوستان هم متوجه می شوند واقعا چند مردِ هلاجند.
در مورد موضوع که با مسائل نابینایی مرتبط باشد پیشنهادی بوده و در مرحله اول انتخاب موضوع و داستان آزاد می باشد ولی اگر با موضوعیت مسائل مرتبط با خودمان باشد بهتر است. چون حامی اصلی قصد نشر آثار را دارد می گوید اگر آثار برگزیده آنقدر خوب باشد که بتواند کمی از مسائل ما را به دنیای بینایان منتقل کند آنهم در قالب داستان, خیلی خوب است. ولی آثار دیگر با موضوع های دیگر هم قابلیت دیده شدن را دارند.
یک محدودیت کاراکتری هم گذاشتیم که اگر استقبال ان شالله خوب بود, بتوانیم بهتر و سریع تر آثار را بررسی کنیم و همین محدود کردن به نوعی ذهن شرکت کنندگان را به خوب, خلاصه, و تاثیر گذار نوشتن متوجه می کند و نویسنده سعی می کند در چهارچوب قلم بزند.
اما در کل هر جا از طرح احساس کردیم که مواردی که گذاشتیم به طرح صدمه می زند, یا تغییر می دهیم یا حذف می کنیم. ممنون از حسن نیت شما.

احمد بیگدلی کسی بود که وادارم کرد مرتب بنویسم و مرتب پنبه ام را می زد تا من را با ساختار و سبک خودم آشنا کند. عقیده داشت باید آنقدر بنویسی که به سبک خودت برسی. که نوشته ات امضای خودت باشد. خدایش رحمت کند و باز هم ممنون از اینکه مرا یاد او انداختید. خوشحال میشم یک روز حضوری ببینمتون. موفق و شاد باشید

سلام به روح دو نفرتون.
میدونی چیه؟
من افکار مسخره مخصوص به خودم رو دارم.
میدونی چجوری؟
این که در عین عددی نبودن انتقادپذیر هستم، درست.
این که اصلا حرفه ای نیستم و میخوام تلاش کنم نویسنده‌ی خوبی بشم، درست.
اما اما اگر بخوام بنویسم فقط و فقط برای خودم مینویسم و منتشر میکنم.
خب این نیاز به توضیح داره، شما که نمیخوایی من برا تو بنویسم، اینم قبول ولی کلا من کسی نیستم که برای یک مسابقه داستانی بنویسم.
یکی از برچسبهایی که من بدان شناخته میشوم، جفتک زدن به چهارچوبهاییست که دیگران مشخص میکنند.
یعنی این که در این موضوع بنویسم! تعداد کلمات انقد باشه! و مهمتر این که باید در زمان خاصی داستان نوشتنم بیاد و در تایم مشخص تمومش کنم.
به باور من حرفه ای بودن آن تعریفی نیست که جناب صابری عزیز فرمودند.
از نظر من یک نویسنده‌ی خوب اگر چیزی نوشت باید تاثیرگذار باشد، یعنی اینطور نیست که یک نویسنده حرفه ای حتما سر ساعت مشخص ذهنشو جمع کنه بنویسه و یک آماتور نمیتونه.
نوشتن حس و حال میخواد، انگیزه میخواد و اصلا به حرفه ای بودن یا نبودن ربط نداره.

برای مثال مولوی بعد از پایان دفتر اول یکی دو سالی رفت تعطیلات در دفتر دوم مثنوی اینطور شروع میکنه:

مدتی این مثنوی تاخیر شد
مهلتی بایست تا خون شیر شد
تا نزاید بخت تو فرزند نو
خون نگردد شیر شیرین خوش شنو.

پس کامبیز شاید یک روز حس نوشتنش بیاد، همون روز یک داستان بنویسه تموم کنه یا نه یک سال دیگه تموم بشه.
آن هم در موضوعی که احساس نیاز کنه.
بارها آقای فلانی ازم خواسته ی متن طنز بنویسم منتشر کنم، نتونستم جان تو.
یک بار هم به خودم فشار آوردم یه متنی دادم بیرون طرف گفت اه اه. قبولش نکرد.
میدونید که دوستتان دارم.

انگیزه نداری آیا؟ فکر کنم هنوز زن میخوای که اینقدر یک بام و دو هوا رفتی. خخخخ
تو بنویس هر چی دلت خواست بنویس. فقط بنویس با چشمهای خیس. زیر لب بگو هیس و بنویس.

من حیث المجموع منتظرتما. دیر نکنیا بچه. شاد باشی

سلام من با کلیت این طرح موافقم. اما بنظرم این طرح یه اشکال اساسی داره. جای یه کارشناس تو این برنامه خالیه. درسته که هرکسی بتناسب اندیشه خودش می‌تونه نقد کنه. ولی برای هدایت و مدیریت این نقدها نیاز به یه کارشناس وجود داره.یعنیی کسی که یا یهکتابب داستان نوشته باشه، یا در زمینه نقد ادبی مقالاتی نوشته باشه. اگر همچین فردی دارید که عالیه.وگرنه حداقل باید یه کارشناس ارشد ادبیات این کارو کنه. ممنون خدافظ

سلام و درود بر شما
آقا خیلی مخلصیم. حضور شما در گروه ما موجب رونق این طرح میشه. اگر در تیم تاک هستید و اگر جلسات نقد در تیم تاک برقرار شد حتما به عنوان یک کارشناس از شما انتظار همکاری داریم.
دوستان خوبی آماده همکاری با این طرح هستند که در زمینه ادبیات تحصیل و تجربه کافی دارند. مثل جناب میرهادی نایینی و دکتر مهدی محمد قاسمی و شما هم باید بیایید.

موفق و پیروز باشید

سلام به جناب بهرامی گرامی
گام سوم یکی از بهترین طرح هایی است که در محله پیشنهاد شده و انشاالله با حمایت شما استاد بزرگوار و جناب علاء الدین گرامی درخشان ترین نتایج رو خواهد داشت من همیشه آرزو داشتم آثار نویسندگان محله چاپ بشن و از اینکه به آرزوم میرسم بی نهایت خداوند رو سپاسگزارم دو سوال، اگر مطالب پیشنهادی به جشنواره های ادبی هم ارسال بشه چطوره ؟ مثلا دو مسابقه داستان نویسی بود که تموم شد و حتما امسال هم خواهد بود یکی داستان نجوم و آشنایی با آسمان شب بود و دومی مسابقه هوشنگ مرادی کرمانی، دوم اینکه بزرگمهر هم ی چیزایی شبیه داستان مینویسه ولی در حد دوم دبستان ! اونها رو هم میشه بفرستم؟

سلام و درود فراوان بر مادر بزرگمهر
بسیار تشکر از حضورتان در این محفل
اتفاقا خیلی هم پیشنهاد خوبیه که آثار به جشنواره های داستان نویسی هم ارسال شوند. این گونه یک که نه, چند قدم رو به جلو خواهیم برداشت و بچه ها بیشتر متوجه می شوند چند مرده هلاجند.
و اما بزرگمهر, چرا که نه. داستانهاش رو بفرستید. از همین الان حرفه ای نوشتن را شروع کند خیلی خوبه. از محافل جدی شروع کنند و به مرور قلمش تواناتر و خوب تر خواهد شد.اینگونه شاید عده ای هم که دست به قلم دارند ولی نمی نویسند, به تکاپو افتاده و از بزرگمهرِ پر تلاش خجالت بکشند. خخخ
ما منتظر خواهیم بود.

دیدگاهتان را بنویسید