خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
از هر دری سخنی سری جدید بخش 4

سلام رفقا.

چه حال چه خبر؟

خب! من پس از مدتها اومدم.

مدت مدیدی نبودیم. هم مشکلات بوده هم سرم یه نمه شلوغ بوده.

فکر کنم قراره یه جورایی دست در دست هم گوشکنو نو نوار کنیم.

اینه که منم تصمیم گرفتم یه لک و لکی کنم.

تو این از هر دری سخنی، طرز کد نویسی یه ماشین حساب ساده رو در Visual Basic توضیح دادم.

یه آش شله قلم کاری شده بیا و ببین.

خلاصه شما به بزرگواری خودتون ببخشین.

باور ندارین؟ خودتون ببینین.

اگه یه موقعی سؤالی چیزیم داشتین در بست در خدمتم.

آموزشای بهتر و بیشتریم خواستین اساتیدم در خدمتن. خودم که ول معطلم.

پس،

بای تا های.

۲۶ دیدگاه دربارهٔ «از هر دری سخنی سری جدید بخش 4»

نه بابا بزرگ، منظورم صفحه خوان و این جور چیزا نبود. من به صورت قانون کلی گفتم، در کل من خوندم و بارها شنیدم که در زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی بهتره علایم نگارشی به کلمات قبل‌شون بچسبن. یعنی درست‌تره که بنویسیم علی رفت. نه «علی رفت .»
خلاصه هر کی هر جور عشقشه بنویسه طوری نیست. راستی اینم بگم که من «آش شله قلمکار» رو غلط ننوشتم. فقط واسه طنز و این که کلمه رو کشیده تلفظ کنم نوشتم: «آش شعله قلمکار» درست مثل این که واسه تأکید و طنز‌آلود نشون دادن ماجرا «بله» رو بنویسی «بعله». البته یه نفر قصدمو در نیافت و به ویرایشگرا تذکر داد که درستش کنن. بعدشم خودم تصمیم گرفتم «ع» کذایی رو وردارم و خیالشو راحت کنم که یه ویرایشگر زد کامنت اون و پاسخ منو حذف کرد.
خلاصه اینم یه سوژه شد واسه خندیدن. بای تا های.
راستی هر جا از من غلط املایی دیدی حتما بهم تذکر بده. خوشحال میشم. البته مطمئنم که دیکتم افتضاح نیست و فکر نمی کنم تو پستام خیلی غلط املایی باشه. ولی هر چی کمتر بهتر. متأسفانه تو بعضی پستا اغلاط املایی خیلی زیاد دیده میشه. این دفعه دیگه واقعا بای.

معلومه که غلط املایی نداری . کسی که لهجه ها و زبونهای زیادی رو بلده صحبت کنه چطور ممکنه با دیدن و یاد گرفتن لغتی، صحیح اون از یادش بره؟
عقابی غلط های املایی واضح رو باید ویرایشگران تذکر بدن . مثلا بیا توی اتاق اگه طوی اتاق نوشته بشه خیلی وحشتناکه.
حالا کی میره واسه من آش شله قلمکار بخره؟

آنکه نوشت و بعد هم خیالش راحت شد ما بودیم. ضمنا علاوه بر ما، ویراستاران هم به طنز بودن ماجرا از جانب شما پی نبرده بودند. ما درمورد ویراستاران حرفی نداریم، اما قول می دهیم حس طنزیابی خودمان را قوی تر کنیم تا دیگر لازم نباشد شما برای راحت کردن خیال ما خودتان را به دردسر بیندازید. باز هم به خاطر ضعف قوه طنزیابیمان از شما عذرخواهیم.

شما اختیار دارید عمو امید. چیز خاصی نبود. شما به ویرایشگران تذکر دادید ما هم به قول قدما در پاسخ نبشتیم که: «ویرایشگر لازم نیست خودم درستش کردم» بعدش ویرایشگران هر دو کامنت را به قعر زباله دان تاریخ روانه ساختند. ما نیز مفرح گشته خندیدیم. پس شما در تفریح ما نقش به سزایی ایفا نمودید. لذا عذری بر شما نیست. بخندیم تا شاید در ظاهر مفرح جلوه کنیم. تا های.

سلام بر تو محسن جان.
کارت درسته پسر. همونطوری که تو آموزشم گفتم امثال من مثل سیاهی لشکر میایم جلو تا شماها که اصل کاری هستین پا پیش بذارین. راستی محسن یادت میاد تو سریال سوری «مدیر کل» سمت بعضیا رو قبل از اسم‌شون می‌گفتن. مثلا می گفتن: «مدیر اقدم» در واقع یعنی آقای اقدم که مدیره، عین این که بگیم وزیر ظریف. البته همچین چیزی در زبان انگلیسی هم رایجه. خلاصه منم بعضی وقتا بهت میگم: «مدیر محسن».
موفق باشی مدیر محسن.

سلام عقاب جون
گوش کردم و کلی یاد گرفتم و لذت بردم.
چند نکته هم به ذهنم رسید که گفتنش شاید خالی از لطف نباشه:
۱. به نظرم اسم کامل متغیر ها و اشیا هرچی واضحتر و به زبان عامیانه نزدیکتر باشه بهتره.
۲. از اونجا که استدیو و بیسیک کلا یه جور هایی مصرف کننده رو تنبل بار میارن، ذکر این نکته هم خوبه که میگفتی در واقع فشار کلید اف هفت، برای ظاهر شدن پنجره کد و همزمان نوشته شدن بلوک های آغازین و پایانی کدنویسی برای رخداد پیشفرض اون شیء هست که میشه رخداد رو تغییرش داد تا بلوک ها هم تغییر کنن.
۳. از نظرم بحث select case خیلی خوب بید و مفید.
۴. میشد عبارت “عدد مورد نظرت رو بده” که توضیح کادرت بود رو هنگام اجرای کد مساوی، به عبارت “جواب اینه” تغییر بدی که خعلی حرفه ای تر هم میشد.
۵. بهزیستی هم خدا بخیر کنه قضیه چه کاسه‌ای زیر قابلمه اینا باشه. بخش خصوصی بشه مددکار؟ دولتیش که بود همه طرحی بودن. خصوصی که دیگه میشه دختر یا پسرخاله ات هم بذاری مددکار در عین اینکه تخصصی هم نداشته باشه.
اگه نکته ای نوشتم درس پس دادم و همیشه استاد بلامنازعی دونستمت که بهت افتخار کردم و لذت میبرم از اینکه باهات آشنام و هممحلیم!
خوش باشی و لذت ببر از زندگی. من که دارم میبرم…

سلام بر تو مجتبی خان. مثل همیشه لذت بردم از راهنماییهای به جا و مفیدت. تو کارت درسته. گفتم که، ماها سیاهی لشکریم، میایم تا شما اصل کاریها تحریک بشین و فرمونو دست بگیرین. پیروز باشی و البته برقرار.

سلام بر استاد مصدق, آقا خیلی خوشحالم که میبینمت, دمت گرم که هستی و بقول خودت لکولک میکنی!!!! اینقدر نگو من که بلد نیستم و این حرفها! خخخ بابا همه میدونند تو استادی. ما قبولت داریم ای شیخ. البته آموزشت در حد فهم عقل ناقص من نبود طبیعی هم هست که فردی که این آموزش رو گوش میده باید با برنامه بیسیک آشنایی داشته باشه. اما امیدوارم این دست آموزشها گامی باشه برای خلق برنامههایی مفید برای نابینایان. ضمناً اون آموزشی رو که برای مدیریت گوشی با رایانه رو گفتی رو سعی کن در فرصت مناسب ضبط و منتشرش کنی که خیلی کار راه انداز هست. کلاً من در نگاه اول به این پست اینطور تصور کردم که واقعیت هم همینه که در این مدت طولانی که نبودی, خیلی مسائل رو یاد گرفتی و باید ازت یاد بگیریم عقاب تیز پرواز من.

سلام بر تو مهدی عزیز.
نه به خدا. امثال من واقعا چیزی بلد نیستیم. وقتی کسی مثل سقراط میگه تنها چیزی که می دونم اینه که هیچ چی نمی دونم. دیگه وای بر ما. همین لک و لک هم خیلیه واسمون. اگه عمری باشه در فکر اون آموزشم هستم. البته تو هم کارت درسته و آموزشات مفید و آموزنده. زنده باشی و برقرار.

سلااااااام سلااام بر عقاب جون پر تم تراق محله
خوبی یا بهتری آیا
ببین اگه انجمنام یه عقاب تیز رو داشتن که این قد سرش میشد حرف نداااااشت
خب فردا میدانم آخه نامرد فروشگاه پلیم ریخت به هم و حواسم نبود که بروز رسانی خودکارش فعاله و یه نیم گیگ الکی به روز فرموووودن کردا منم گوشیم خرده زمین فعلاً باید با بد قلقیایی این گوشی بسازم نامردم نمیاد قیمتش پایین یه آ ۵ بخرم
خب من برم که هم زیادی غلط غلوط نوشتم و هم بسییییار چرند پرند گفتم ما رفتیم حاجی حاجی مکه تا یه سال بععععد
شب خوش و ایام به عشق

سلام بر تو سعید.
حرفت کاملا درسته. باید کدا رو سر جاشون می نوشتم نه این که برگردم و دوباره بنویسم. راستش من یه ایراد تو کارمه که تصمیم گرفتم درستش کنم. اونم اینه که خیلی وقتا حتی واسه کلاسامم خودمو آماده نمی کنم. واسه این آموزشم همینجور بدون آمادگی و برنامه ریزی ضبطیدم. این سؤال رو شاگردم دو هفته پیش ازم پرسیده بود و منم جوابشو داده بودم. بعدشم فکر کردم که بد نیست تو محله هم بذارمش. دیگه پنجشنبه غروب یه هویی رفتم تو کارش. اینه که هر چند دقیقه یه بار یه کدی یادم میومد و دوباره بر می گشتم عقب تا طبق الگریتم درستش کنم. ولی اگه قبلش درست می نشستم و موارد مطروحه رو مرور می کردم این چیزا پیش نمیومد. البته می شد تصحیحش کنم که حوصلشو نداشتم. البته همینجوری لایوش خوشکلتره. میگی نه؟ از خوره های آموزش مثل محمد بپرس بهت میگن. راستی خودت چرا نمیری تو کار یه آموزش توپ؟ من میگم آدیشن ۳ به بالا رو برو تو کارش. تا های.

دیدگاهتان را بنویسید