خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اسفند صدای پای بهار

سلام به هم محلیهای عزیز
حال و احوالتون چطوره؟
دیگه کم کم داره بهار از راه میرسه و ننه سرما داره بساتشو جمع میکنه هرچند که سال به سال زمستون بهاریتر از سالهای قبل میشه.
دیگه خبری از برفهایی که قبلً میبارید نیست، یادش بخیر برف بازیهای توی حیاط مدرسه، دنبال هم میکردیم تا گلوله ی برفی که درست کردیم رو به سمت هم پرتاب کنیم.
ولی دیگه از اون شادی های کودکانه ی ما خبری نیست.
یادش بخیر!!! حتی بزرگترها هم توی کوچه برف بازی میکردن و صدای خنده ها بود که شادی ها رو صد برابر میکرد.
ولی حالا دیگه ننه سرما مثل قبلً شاد نیست، دیگه خبری از اون شور و شوقهای گذشته نیست. دیگه کسی دلش برای ننه سرما تنگ نمیشه.
با این که ننه سرما با ما قهر کرده ولی هنوزم دوستش دارم مخصوصً اسفند که نوید اومدن بهار و نوروز رو به ما میده.
دید و بازدید ها خانه تکونیها جذابیت بهار رو برای ما چند برابر میکنه.
توی این روزهای آخر سال هواسمون به کسانی که دوستشون داریم باشه و اگر کسی از ما دلخوری داره بریم و از دلش در بیاریم و با دلی صاف و بی کینه به استقبال بهار بریم.
***
این اولین پستی هست که توی محله میذارم و اگر نتونستم درست بنویسم ازتون پوزش میخوام.
راستی شاید زود باشه ولی من اولین نفری هستم که میخوام سال نو رو پیشاپیش بهتون تبریک بگم دلتون شاد لبتون خندون
ممنون که پستمو خوندید.

۱۱ دیدگاه دربارهٔ «اسفند صدای پای بهار»

بهبه پست های جدید و آدمهای جدیدی که میان دم عیدی تو محله خونه میسازن و سر و صداهای کارگرا و خلاصه خونه سازی و اینا.
بجان خودم الآن جایی هستم که ننه سرما داره با عمو آتیش میجنگه تا خودشو به ما برسونه.
براستی یاد اسفندهای گذشته بخیر.
با اینکه همیشه از خونه تکونی بدم میاد ولی بارها شده چیزایی از گذشته که لایه وسایلا مونده بهم برسه که حتی مدتها شاید هم سالها ازشون گذشته و حتی دیگه وجودشون یادم رفته.
اه باز که کامنت طولانی شد.
راستی اینم بگم و برم. پیشدانشگاهیم چندتا دوست مشهدی داشتم که هیچوقت خاطراتی که باهشون دارم فراموشم نمیشه. حیف که گذشت زمون اونا رو هم گم کرد یا شاید هم از دست رسم دور کرد تا یه سالی یه جایی تو یه خونه تکونی دوباره پیداشون کنم.
دلت شاد و امیدوارم پست اولت پست آخرت نباشه و حسابی تو محله مهمونی بدی و بری مهمونی و بهت خوش بگذره

سلام به رفیق عزیزم. رفیقی که از ۵ سالگیم با منه و خیلی با هم خوش گذروندیم.
من که دلم برا زمستون اون سال که ۱۳ روز مدرسه تعطیل شد تنگ شده. اول راهنمایی بودیم.
منم منطظرم این زمستون هم زود تر تموم بشه و بهار با ی عالمه شور و نشاط بیاد.

پاسخ دادن به پژمان لغو پاسخ