خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
کارگاه مثبت اندیشی رعد قسمت 14

موضوع: مسئولیت پذیری

سلامو صد سلام به گرمی ظهرهای بهاری، نه ببخشید هزاران سلام خنکو معتدلو بارونیو دلچسب به تو دوست خوبم ?
با توام سلام ?. سلام غریبه آشنا. اعهههه چرا به خودت شک داری!. آره با توام، با خود تو. تویی که الان لبخند زدی? ههههه
ای بابا…. چرا جواب سلاممو با شک و تردید و آروم میدی؟ من با توام خواننده وفادار که هر جلسه پستهای منو می خونی و دو به شکی که این حرفها درسته یا نه؟ با خودت میگی رعد حرفهای خوبی میزنه ولی اینا همش رویا و خیالپردازیه.‌
شایدم بگی همه اینا جملگی چرتو پرته خخخخ مگه تا حالا آزمایشش کردی که میگی دروغه؟ ی بزرگی میگفت موفقیت خودمو مرهون به این نکته میدونم که هر چیو ذهنم سریع رد میکرد و شک نداشت که واقعیت نداره ،دنبال و تحقیق کردم تا بدونم ذهنم منو درست راهنمایی کرده یا نه.
********

اما باید دوباره تاکید کنم که اگر افکار مثبتی داشته باشیم و بلند نشیم و کاری نکنیم به هیچ جا نمیرسیم. عمل و افکار رو اگه به اعداد تشبیه کنیم باید بگم عمل مثل یک1 می مونه و افکار مثبت مثل صفر0.‌اگر هزار تا صفر داشته باشیم و 1 نباشه صفر یا همون افکار مثبت و تهی و پوک و بی ارزشند ولی عمل که بیاد کنار اندیشه بشینه نتایج عالی داریم. چند تا صفر کله گنده داریم ایناهاشن 00000 به تنهایی صفففر و بی اعتبارند، حالا عمل که تشبیهش کردیم به ۱ کنارشون میشینه؛ میشه 100000. پس عمل پشتوانه هر فکر مثبته ولی افکار مثبت نتایجو بالا میبره.

قانون جذب هیچ موقع با تنبلها و بی عار و بی کارها میونه خوبی نداره. اگه صبح تا شب بشینید توی خونه و افکار مثبت داشته باشید ولی تنبل باشید قانون جذب براتون معجزه نمیکنه. ی دونه آدم موفقو ندیدم که تنبل و بی حال و حوصله باشه. بر عکس همشون کاریو زبل و تیز و بزن خخخ مثل فرفره کار میکنن
کسی که افکارش مثبت باشه و به خدا توکل داشته باشه و جنبه های مثبتو ببینه سرشار از انرژی و نیروست. آدم مثبت نگر و شاد نمی تونه بشینه پس بلند میشه میره دنبال هدفهاش و در این مسیر قانون جذب براش بهترین ها رو رقم میزنه.

*****
امروز می خوام در مورد مسئولیت پذیری صحبت کنم. در مورد اهمیت مسئولیت پذیری همین کافی که اگه تمام تمرین های قبلو انجام بدید ولی به این مورد بها ندید موفقیتهای بزرگ و قابل توجهی نخواهید داشت
مسئولیت پذیری یعنی این که اگه ی اتفاق بد چه روحی چه مادی براتون افتاد بگید خودم جذب کردم و دیگرانو مقصر ندونید.
محاله شما دیگرانو مقصر بدونید و توی زندگی موفق باشید.‌
گاها همین مسئولیت پذیری تفاوتها رو رقم میزنه. آدمی که هر اتفاقی براش بیفته قبول میکنه که خودش این موضوعو جذب کرده در موقع مشکلات دنبال چاره ست. توی دلش به زمینو زمان بد و بیراه نمیگه. ولی اگه مسئولیت پذیر نباشیم دیگرانو در مواقع ناکامی مقصر میدونیم و حسمون مدام بده و هی حرص میخوریم که فلانی باعث شد. که این روزها مد شده که همه به شرایط موجود بد و بیراه میگیم خخخخ البته خودمم جزو اون دسته بودم و خیلی سخته که از گروهشون بیرون بیام خخخخ حالا قانون جذب به ما میگه هر چی براتون پیش میاد از افکار و باورهای گذشتتونه.
فایده مسئولیت پذیری اینه که حس میکنیم خودمون در زندگی فعلی و حالمون نقش داشتیم و حرص خوردنمون به یک صدم قبل هم نمیرسه و دوم این که با خودمون میگیم عیبی نداره من میتونم این وضعیت وخیمو درست کنم.
ایمان به قانون جذب باعث ارتعاش مثبت میشه.
.‌
قانون جذب میگه هر اتفاقی چه خوب و چه بد توی زندگی براتون رخ داد خودتون جذب کردید و این یعنی مسئولیت پذیری. پس به زبون دیگه هر انسانی اختیار داره زندگیشو عوض کنه. تا الان هم هر چی توی زندگی داریم به یُمن افکار و بعد اعمال خویش داریم. ذهن آدمی هر لحظه در حال ارتعاشه و اگه افکارمون بارها و سالها تکرار بشه تبدیل به ی جذب در آینده میشه.

سالها پیش ی دوست داشتم که مجرد بود.‌در دوران خوابگاهی و دانشجویی ما چند تا دوست ازدواج کردیم و اون بعد از سالها مجرد موند. در واقع ده سال بعد از ما ازدواج کرد. دوستهای متاهل همه از اخلاقهای شوهراشون ناله میکردن . ولی دوست مجرد من همیشه خوشبین بود و میگفت همسر آینده من خیلی مهربونه و فلانو بیسار خواهد بود . ما هم بهش میخندیدیم خخخ و میگفتیم خواهیم دید. گردونه روزگار چرخید و چرخید تا دختر خوشبین ما ازدواج کرد. رفتن سر خونه و زندگی. مادر دختر خوشبین، پیر و از پا افتاده بود. اما داماد مهربان گفت الا و بلا باید آبا یا همون ننه بیاد پیش ما زندگی کنه. حتی آبا رو کول کرد و برد زیارت کربلا و نجف و مشهد. بعدها از دوستم پرسیدم آیا واقعا همیشه ذهنیتت نسبت به ازدواج مثبت بوده و در اعماق وجودت ترسی از ازدواج و مشکلات نداشتی اونم گفت نه بر عکس همیشه تصور میکردم شوهرم مثل پروانه دورم بچرخه خخخ اما در واقعیت شوهرم دور خودمو آبای پیرم چرخید. این دوست ما هیچ خبری از قانون جذب نداشت و ذاتا خوشبین بود و براش خوبی ها اتفاق افتاد.
******
البته من و شمایی که این پستها و مطالب مثبت اندیشیو مطالعه میکنیم باید خودمونو مرور کنیم و ببینیم چقدر تغییر کردیم. اگه مثل قبل در خرج کردن خِست میکنیم و ترس و واهمه از آینده داریم و به دیگران بد بینیم و مدام غُر میزنیم و استرس و دلهره داریم پس قانون جذب برامون کاری نمیکنه. چون عملمون نشونی از تغییر نداره.
پس کسی که فقط ازین مطالب خوشش اومده و میخونه و رد میشه و گاها توی دلش میگه آره والا ولی در نهایت نتونسته تغییر کنه و در مواقع مشکلات مثل قبل رفتار کرده نمی تونه بگه قانون جذب بیخوده و برای من عمل نکرده.
*******
قبلاً گفتم ما باید خودمونو دوست داشته باشیم و برای خودمون بهترین ها رو بخواهیم. تمرین اعتماد به نفسو در جلسات ابتدایی گفتم. به جرات می تونم بگم که نود در صد تمارینی که در دوره برای کاربران بدون استثنا ارسال میشد تمرین اعتماد به نفس بود.
کسی که اعتماد به نفس خوبی داره راحت قبول میکنه که هر چی توی زندگیش اتفاق افتاده مسئولیت با خودشه و دیگرانو دخیل نمیدونه. البته اینکه صد در صد مسئولیت هر آنچه که هست رو بپذیریم کار سختیه ولی می تونیم از کم شروع کنیم. از هر ده تا اتفاقی که میفته دو تا رو قبول کنیم که خودمون مقصر هستیم.

البته بهتره کلمه مقصر رو به کار نبریم. چون ما بر اساس خاطراتمون برنامه ریزی شدیم ولی هر چی توی زندگی به سرمون میاد اعم از خوب و بد مسئولیتش با ماست و نباید فرد دیگه ایو سرزنش کنیم. البته گذشته دیگه در گذشته و نباید خودمونم هم سرزنش کنیم بلکه بعد ازین باید مثبت بیندیشیم و شروع کنیم به پاکسازی افکار و خاطرات گذشته (جلسات بعد در مورد پاکسازی صحبت خواهد شد)

پس خاطرتون باشه برای مسئولیت پذیری اتفاقات باید پله ای عمل کنید. بعضی از تمارین مثل شکرگزاری نمیشه پله ای انجام بشه ولی تمارینی مثل تغییر احساسات و مسئولیت پذیری باید پله ای انجام

بشن. مثال ذکر میکنم شما با عصا میرید بیرون در وهله اول ی ماشین رد میشه و شمارو خیس میکنه و بعد جلوی پاتون ی مانع سبز میشه و محکم می خورید به مانع، عصاتون نیمه راه خراب میشه و میرید دانشگاه و مورد تحسین همه قرار میگیرید و موقع برگشت یکی نوچ نوچ میکنه و میره روی اعصابتون میایید خونه و اهالی خانواده شما رو در جشن تولدتون سورپرایز میکنن. اینجا چند تا اتفاق ناخوشایند افتاده که همون موقع خیلی راحته که بگید جذب خودم بوده. پله ای احساستونو به راننده خوب کنید و در انتها بگید خودم این موردو جذب کردم. تمرین کنید و سعی کنید با مرور و کنکاش در خاطراتتون به این نکته برسید که هر اتفاقی چه خوب و چه بد جذب خودتون بوده.
پس از کم شروع کنید و مسئولیت پذیر اتفاقات پیش اومده باشید. ممکنه اتفاق ناخوشایندی براتون بیفته و اطرافیانو توی دلتون و یا بلند بلند سرزنش کنید. ولی بعد از چن ساعت به خودتون بیایید و به این نتیجه برسید که جذب خودتون بوده. اینم عالی و جای شکر داره. پس اگه شما ی پله برید بالا خداوند و کائنات هم چندین پله شما رو کمک میکنن و میکشندون بالا.

اساتید بزرگ قانون جذب میگن هر اتفاقی که برای شما بارها و بارها اتفاق میفته باید بررسی کنید و یقین پیدا کنید جذب خودتونه و شروع به پاکسازی کنید.

مسئولیت پذیری آرامش شدیدی بهتون میده. انسان هر جایی که تحت کنترلش نباشه استرس شدیدی میگیره و این طبیعیه. مثلا رخدادها و بلایای طبیعی چون در کنترل ما نیستن مارو دچار نگرانی و ترس میکنن.
حالا موضوع مسئولیت پذیری هم همینه. ما متوجه میشیم همه چی در کنترل خودمونه. آرامش شدیدی بهمون میده. در رابطه با خودم که واقعا صدق میکنه. در رابطه با شما هم که باید امتحان کنید.

دوست دارم افرادی که پستها رو دنبال میکنن هرزگاهی برن از قسمت اول مرور کنن. شک نکنید که با مرور دوباره چیزهای جدیدتری دستگیرتون میشه.

منتظرم توی کامنتا از اتفاقاتی که حس کردید جذب خودتون بوده بیایید صحبت کنید.

۳۳ دیدگاه دربارهٔ «کارگاه مثبت اندیشی رعد قسمت 14»

من شوهر خیلی عاشقی خواهم داشت که هی دورم میچرخه نخوامم برمیگرده. عزیز بشینه کنارُم به عشقم بیقراره بخدا دوسم میداره حالا بره از کنارُم دیگه دوسش ندارُم بیشعور خرا. خخخخخخ
من نقاشیم رو خودم جذب کردم. گویندگیمم جذب خودم بوده. سالها پیش وقتی که هنوز گوینده نبودم و حتی فک میکردم صدام مث صدا خره و بدرد فقط جیغ زدن میخوره یه بار استادمون بهم گف رهگذر نوشته تو سر کلاسم بخون. خوندم براش و گف خوب میخونی. من صدامو با گوشی نوکیای پکیده ای که داشتم ضبط کردم و شاید هزاران بار اون وویس رو گوش کردم و باش بخواب رفتم و تصور کردم که یه زمانی گوینده میشم. خخخخخخخخخ. بخواب هم نمیدیدم گوینده بِشَما ولی تصورش میکردم مث خُلا.

درود بر رعد عزیز.پستهاتو همیشه میخونم و خیلی خیلی حس و حال خوبی ازشون میگیرم..ناراحتی و جذبهای منفی من فقط چند دقیقه یا چند ثانیه طول میکشه و سعیم بر اینه که همونا رو هم از بین ببرم اما در کل هر چی تو زندگی شخصیمه همه شون مثبتن و همین چند ساعت پیش از عمق وجودم از خداوندم بابتشون سپاسگزاری کردم. شکرگزاری و پاکسازی درونی معجزه میکنه برام. من بهشون تمرین نمیگم بلکه بخشی از زندگیم هستن که حالمو خوب میکنن.خوشحالم که کسی تو زندگیم جز خوبی باهام رفتار نکرده.خوشحالم که به هر کسی محبت اندکی کردم بینهایت پاسخ گرفتم.خوشحالم هر آرزویی که داشتم برآورده شده و آرزوهای بعدیم هم تحقق خواهند یافت.من کلا آدم خوشبینی بودم و حالا با پاکسازی درونی و شکرگزاری و ابراز عشق به خدا و بنده هاش خوشبین تر و خوشبخت تر خواهم بود.تلاش و انگیزه هم کلا تو وجود منه و هیچ وقت خودمو تنبل و بی پشتکار نمیدونم. بابت هر کوتاهی که در گذشته در حق خودم کردم خودمو بخشیدم و حالا حالم خوب خوبه.مرسی رعد عزیزم بابت نوشته های زیبات.تندرست باشی و شاااااد?❤

سلام عسلی خدمت لنای جذبی
رععد هنوز اندر خم یک کوچه داره لنگانو بی خیال قدم میزنه و سر به هوا دور و برشو نگاه میکنه خخخ
ولی کاملا حرفهاتو درک میکنم. امیدوارم من و بقیه دوستان روزی به این آرامش مخملین برسیم

سلام رعد عزیز و دوست داشتنی همه کارگاه ها رو همراهی کردم روزای خیلی سختی را پشت سر گذاشتم و مسئولیتش را هم پذیرفتم ولی الان رسیدم به جذبهای خوب از کوچک و بزرگ همشون دورم رو احاطه کردند و خداراشاکرم که دورتا دورم مثبت میچرخه .
آرزومه تو هم دور تا دورت مثبت بچرخه .

سلام بر ستاره درخشان سایت
چه خوب که مسئولیت پذیری. گاها دیده گشته عده ای بی خرد دسته گلهایی به آب داده و پلهایی خراب و خانه هایی ویران نموده و گفته اند به ما چه???
خلاصه مسئولیتی که به گردن نگرفته هیچ انگشتی هم به مسئولیت نگرفتند ?
روزی پر از جذب و جذبی گورا و دلچسب سهمتان باد

درود رعد, خوبی آیا؟ امیدوارم که همیشه خوب باشی.
راستش حرفات نسبیند. ما همه جا نمیتونیم علت باشیم. خیلی جاها معلولیم نه علت.
خیلی جاها هم علت جمعی هستیم و همینم باعث میشه یه سری اتفاقاتی بیفته که ما نمیخوایم.
من یه معجزه دیگه هم تو زندگیم اتفاق افتاد که گفتنی نیست. رفتم زیارت و حاجتمو از امام رضا گرفتم.
جالبه ها. خیلی زود هم این اتفاق افتاد. اصلاً فکرشو هم نمیکردم. خودمم شکه شدم.
حتی چیزای دیگه هم هست,,,, که بگذریم نمیگم.

درود بر استاد اعظم و یا شاید هم اکبر. از اتاق فرمان میگن شاگرد اوسط هستن ایشون خخخخ
قانون جذب میگه هر اتفاق و هر حسی انسان داره خودش علت الاولینه. خخخ هر آتیشی بلن میشه از گور خخخ نه از مقبره خودمونه.
اینا رو ول کنیم. خوشحالم که توی زندگیت داره معجزه و اتفاقهای شیک و پیک میفته. امیدوارم اردیبهشتی بهشتی داشته باشی

سلام رعد عزیزم
میدونی یه مشکلی که ما آدما داریم اینه که خییییلی ذهنمون متمایل هست به کمبود ها رنج ها و غصه ها! یا انقده اینا رو تکرار میکنیم که میشه باورامون و یا هم این که میزنیم اعصاب دیگران رو هم خرد میکنیم خخخخ من معتقدم حتی اگر مشکلی هم هست نباید زیاد مطرحش کرد حالا شاید نشه این بیان کردنه رو به صفر رسوند ولی خب کمتر بشه
وااااایی در اکثر گروه هایی که عضو هستم انواع پست های منفی میخونم مسائل مرتبط و یا حتی غیر مرتبط سیاسی فرهنگی هنری ورزشی خخخخخ
کاش اینا خیییییییییییییلی کمتر میشد
شاااااااااد باشیم همگی

سلام ریحان و زنبقم.
دقیقا زدی به هدف. بیان و بازگو کردن مشکلات اونها رو نه تنها حل نمیکنه بلکه به زاد و ولد بی رویشون کمک هم میکنه.‌
ریحانی من از تابستون سعی کردم اخبار منفیو گوش نکنم. اصلا اخبار یعنی بیان غمو مشکلات و بدبختی ها خخخخ
ما ی گروه کوچیک و مثبت نگر در تلگرام داریم اگه خواستی بیا پیش ما.
ولی اینو بدون به محض اینکه بخوای از منفی ها دور باشی منفی ها هم از تو بدشون میاد و ازت دور میشن خخخ

سلام بر رعد بزرگ و دانا که من رو با روی خوش زندگی آشنا کرد دوست دارم ببینمت و یک دل سیر بغلت کنم به خدا ازت ممنونم که من رو با قانون جذب آشنا کردی من همیشه آدم نسبتا خوش بینی بودم همه آرزوهامم برآورده شدن همیشه پشیمونم که چرا بیشتر از خدا نخواستم هنوز خیلی وقت دارم دیر نشده خخخخخخخ وقتی پسرمو تو بغلم میگیرم به خدا فکر میکنم دیگه هیچی تو دنیا غلط نیست روزی هزار بار خدا رو به خاطر داشتن کیان شکر میکنم از اینکه یک بابای خیلی مهربون دارم خیلی خوشحالم خلاصه دنیا زیباست امیدوارم همه از نفس کشیدن تو این دنیا لذت ببرن من بهترینها رو از خدا برای شما و آقای شریفی که واقعا با صداش آرامش میگیرم از خدا میخام خدا نگهدار

سلام بر مامان مهربون
خودت این وضعیتو جذب کردی و تازه اول راهی. به جای اینکه رععععععد اساطیری و چاقو چله رو بغل کنی آغوشتو برای اتفاقات و معجزات باز کن و اونا رو بغل کن خخخخ
به نظرم دوره آقای شریفیو وقتی آف میخوره خریداری کن . پس جذب بعدی خریداری دوره ها

سلام. یادش به خیر گوشیا نوکیا. بس عمل کردشون مثبت بوده به خدا. خخخ. من الآن دارم با اونا کامنت میدم. خب چه ارض کنم؟ من که از بچگی هرچه فکر مثبت کشتم بر باد رفت. عمل مثبتم هم کسی ندید و نخواست هم ببینه. یعنی ۲۸ ساله بس تعریف بیخودی از خودم شنیدم و راه به جایی نبردم.

سلام شیده شادو شنگول.
عجبا … رجبا … شعبانا و رمضانا.
من چند وقته که دارم توی این محله میبینمت و کلی ازت خوبی و استقلال دیدم و توی دلم بهت احسنت گفتم. ماشالله سر و زبوندار هم که هستی. پس اینو بدون ی دختر زبلو زبر و زرنگو تیزی.
ولی …
ولی…
برای جذب و تور کردن خوبی های قلفتی و تر و تمیز باید ذهنتو با تمرین هایی که از جلسات اول دادم مدیریت کنی و به قولی تورتو پهن کنی تا خوبی ها بیفتن به دامت خخخخ
خوش و خندون باشی

بیا به حرف من گوش کن و به مدت یک هفته اتفاقات خوب و مثبت زندگیتو فقط بشمار.‌حتی اتفاقات گذشته هم میتونی. برو پست اول اونجا کامل توضیح دادم. یک هفته مثبتها رو شکار کن بعد میبینی خوبیها میان به شکار شیده خخخ

سلااااااااااااااااااام بر رعددددد کبیر که این روزای بهاری خیییییلییی خیییلیییی به شهرمون سر زده.
من موافقم و کاملا قبول دارم. مسئولیت پذیر بودن حداقل برای کارهاییی که آشکارا بازتاب رفتار خودمون هستن کم ترین کاریه که ما می تونیم برای خودمون بکنیم.
یه مثال خیلی پیش پا افتاده: من فردا امتحان دارم؛ می رم امتحان می دم و میام خونه. هفته بعد، نمره ها میاد. دوتا نکته اینجا وجود داره.
۱- من نمره بالایی رو کسب می کنم. اصولا تو این مواقع می گیم. “من خودم ۲۰ شدم”
۲- نمره مون کم شده. مطمئنا همه مون این حرف رو حداقل یه بار زدیم. “معلمم بهم نمره کم داد.”
قطعا اگه ما بپذریم که نمره کم ما، بازتاب درس نخوندنمون بوده؛ حداقل هیچوقت کینه معلمی رو به دلمون راه نمیدیم. مطمئنا اگر قبول کنیم اگر بیشتر درس می خوندیم؛ نمره مون بهتر از این می شد. مسئولیت پذیری نه تنها موجب آرامش می شه بلکه پیشرفت آدم رو به همراه داره.
وااای باز من اومدم بعد یه قرن کلی حرف زدم. دلم برای اینجا کلی تنگ شده بود.
موفق باشی رعد کبییییررررر.
یه عالمه شکلک خوشحالی

سلام به خانومی که ماشاله دیگه خیلی هم کوچولو موچولو نیست خخخ
بله دختر گلم مثال واضحی بود. اما مثالهای پنهان هم داریم.‌خخخ خانومی میشناسم که همسرش معتاده. چن وقت پیشها پرسیدم قانون جذب همچین نظریه ای داره آیا مجرد که بودی یا اون اوایل ارتعاش معتاد بودن همسرتو به کائنات دادی؟ اون خانوم هم گفت بله داییم معتاد بود و زنداییم ازش طلاق گرفت و من مدام توی دلم میگفتم چه زن بدی بوده و توی دلم تصور میکردم من اگه بودم فلان کارو میکردم و تصورات و حرفهای اون زمانم در مورد اعتیاد همسر بود.
***،*
وای وای که حواسمون باید به افکارمون باشه. هر چیزی برامون لذت بخش و جذاب نیست نباید یک لحظه بهش فکر کنیم

سلام.
اوضاع جذب هام کماکان خوبه ولی در مسؤولیت پذیری مشکل دارم.
هنوز نتونستم مسؤولیت تمام زندگیم رو بر عهده بگیرم
البته مسؤولیت چیز های کوچیک رو مشکلی ندارم ولی من در پی اینم که مسؤولیت زندگیم رو به طور تمام و کمال قبول کنم و می دونم که اون موقعه که به هر چیزی که اراده کنم در کوتاه ترین زمان خواهم رسید.

سلام آگاهی.‌
ما از کودکی حرفهایی شنیدیم که با گوشتو و روحو و حتی پوستمون عجین شده . مثل اینکه پول علف خرس نیست و هر چی سنگ واس پای لنگه خخخ اما دیگه چاره ای نیست و باید کمی با این افکار محدود کننده مبارزه کنیم.
میگم حسین خان فعلا در حد پله پله مسئولیت پذیر باش بقیه اش هم در آینده که افتادی روی غلطلک درست میشه.
چند جلسه بعد که به مبحث پاکسازی رسیدیم متوجه میشی که همه چی خیلی عالی و هلو توی گلوست . ای وای باز هم هلو هوس کردم خخخ

چگونه سطح ارتعاشات مثبت مان را افزایش دهیم ؟
۱ – شکرگزار باشید.
۲ – تحرک داشته باشید.
۳ – مراقب تغذیه خود باشید.
۴ – همیشه در حال یادگیری باشید.

۵ – با طبیعت در تماس باشید.
۶ – خود و دیگران را ببخشید.
۷ – با خودتان خلوت کنید.

۸ – در حق دیگران کار نیک انجام دهید.
۹ – قدرت خنده را جدی بگیرید.
۱۰ – به حیوانات غذا بدهید.

۱۱ – اگر بچه کوچکی در خانواده دارید، با او وقت بگذرانید.
۱۲ – با گیاهان صحبت کنید.

۱۳ – در حق دیگران دعای خیر کنید.
۱۴ – به کارهای جانبی مثل نقاشی و آشپزی و عکاسی بپردازید.
۱۵ – کارها را صرفا از روی مهربانی انجام دهید.
۱۶ – مراقبه کنید.

۱۷ – جنبه مثبت قضایا را نگاه کنید.
۱۸ – گاهی به تنهایی سفر کنید.

۱۹- از خودتان مراقبت کنید و آراسته باشید.
۲۰- با افرادی دارای فرکانس ارتعاشی بالا بیشتر در ارتباط باشید

سلام دوست عزیز و با وفا و مهربان نسبت به تمامی اهالی محله .
امیدوارم که مثل همیشه و همواره خوب و خوش و رو به جلو یا همون forward کشتی فرنگی ای که بودی , باشی و بمونی که میدونم اراده و قدرتش رو داری و باید و باید ازت بیاموزیم .
راستی من تو این مدت که میگفتی کجایی , یه مدتی تو یوتیوب بودم و یه جورایی هم هنوزم اعتیادشم .
اونجا کتابهایی آپلود میشن و سایتهایی هستند که میتونند به کسری از ثانیه , کتاب رو به کمترین حجم , یعنی در تنظیمات mp3 شان bit rate حداقل که ۶۴ بیت هست رو انتخاب کنی که یه کتاب حدود صد مگ میشه که بسیار کتابهای خوب و در زمینه های ناب و کتابهایی هست که به بیانی گلچین هستند و اگه سایتی بزنم و جایی دایمی برای آپلود و ذخیره فایل داشته باشم , همشون رو برای بچه ها آپلود میکنم .
راه های استفاده هم هست که بتونی با استفاده از تنظیمات , bit rate رو اونقدر پایین بیاری و به ۱۴۲ bit برسونی که حتی بچه ها تمامی فیلم هایی که هنوز dvd هستند و به بازار نیومدند رو میبینند . و خیلی هم راضی هستند . .
نکته دوم هم باید با یه شوخی شروع کنم که گفتی با من بودی که منم حساسِ حساس !!!
زودکی به خودم گرفتم و هضمش هم کردم , چون بانو حاجیه خانم سیده فارقه آتشین , در یکی از سروده های بسیار عرفانی و معنویشون می فرمایند : غریبِ آشنا …!
اما در اون یکی یک جفت از بیت بعدیشون اینقدر عرفانی و معنوی ادامه نموده اند و من عاجزم که میفرمایند دوست دارن ایشان مخاطبشون رو فکر میکنم که امید که این بانوی بزرگوار , به راه راست هدایت پذیرند .
و شما هم که مدیری لایق و با کمالات و نمونه هستید , حتما منظورتان بیت اول بوده و از بیت دوم مطمینم که آگاهی نداشته اید .
یه چی دیگه هم بگم ک کامنتم دراز شد , اگه کسی هست که ما رو نوم نویسی کنه و داره اینو میخونه یه کار کنه , کارستون و گفتم ما رو با این ایمیل و نوم و نشون نوم نویسی کنه ممنونش میشم که اینقدر ایمیل و جدول ضرب پس ندیم .
اوووووف . اینم یه کامنت بلند و سراسر علاقه , نسبت به دوست بزرگوارم که میدونم ما رو از یاد نبرده و شانس داشتم که افتخار کامنت گذاشتن در پست کاملا راهگشا یش حضور داشته باشم .
امیدوارم که یه حضور دسته جمعی دیگه تا اون ابو طیاره رو نفروختم با بچه ها قرارشو بذاری , تا یه بار دیگه با بچه ها تو یه اردو جمع شیم و کلی بهمون خوش بگذره و من کمی دیگه برقصم و ازم فیلم بستونی به قول رهایی , تا همه ببینند قِر درمانی , ببین و نبین نداره و شاعر در یکی دیگه از اون یکی از ابیاتش میفرماید :
قِر بر هر دردِ بی درمان , دواست .!!!
این جوونها که بخار ازشون در نیمیاد یادمه اون دفعه تو اون هیری ویری , دست مجتبی خادمی دستم اومد که از پشمالوییش فهمیدمش که خود خودشه . هر کاری کردم , اینقدر این اصفهونی ها خسیسند که تو قر هم صرفه جویی میکنند خخخخ .
ببخشید که سرت رو دردناک کردم , اینم بذار برای اینکه داریم سنی ازمون میگذره و پر حرف شدیم . یکی هم خیلی وقته نه کامنتی جایی گذاشتم , نه از اون بدتر , با دوستی مثل رعد بارونی صحبت نکردم .
خوش باشی و شاد و سلامت و پر انرژی تا به همه ما همین طوری انرژی مثبت و راه های زیبای زندگی بیاموزی .

سلام ترخانه. خوبی؟ خوشی؟
وای چه خوب میشه که ی اردوی دیگه راه اندازی بشه.
ایها المدیرون و ایها النائبون یکی مهدی خانو نام نویسی کنه.
در ضمن دوباره حضورتو پر رنگ کن و بیا توی محله.
راستی از بیت دوم غریب آشنا هم بی خبرم خخخخ ولی شک ندارم بیت بعدی پیام آور صلح و آشتیه خخخخ
چه اشکالی داره که ما همگی همو دوست داشته باشیم به عنوان ی دوست. چرا کلمه دوستت دارم در ایران فقط برای مخاطب خاص باید به کار بره؟ والاه بالله قلب آدمی جایگاه خداست و مثل خداوند باید به زمین و زمون آدمیو پری و گل و مل و جکو جونور عشق بورزیم. آدمیزاد که جای خود داره.

ای داد ای بیداد مش مهدی ترخانه پشت در مونده ولی کلید کلبه من دست رئیسها مونده و اونها هم که روزه بردشون خخخ شاید هم روزه گرفتدشون.
کامنت ترخانه خان پشت در وایساده
مهدی کامنتتو خوندم و کلی خندیدم.
میگم آقای ترخانه مگه قبلا عضو نبودید؟نکنه رمز و پسفورد و اینا یادتون رفته؟
من با اینکه خود مجتبی رمز عبور به محله رو برام ساخت ولی یادم نمیره. شما هم برو کمی سلولهای خاکستریتو بسوزون بلکم یادت اومد چون شک دارم که توی این هیری ویری که کامنتها تایید نمیشه کسی کارای ثبتنام شما رو انجام بده.
ولی به نظرم بیا و دوباره کاربر شو و کامنت و پست منتشر کن

?تو راه تغییر وقتی با توجه کردن به چیزهای جدید مثل تغییر رفتار ،تغییر دیدمون به زندگی ،اعتماد به خودمون ،باور پیدا کردن به خدا و رفتن این راه و انجام کارهای متفاوت با قبل درون ما امید جوانه میزنه ،تغییر شروع میشه .

?تو این راه هنوز هم آدم های منفی بیرون هستن ،شرایط سخت یا فشار پیش میاد ، درسته ما عکس العمل شدید و احساسی مثل قبل بهشون نمیدیم ولی این اتفاقات میوفتن ،شاید اصلا مقصر خیلی هاشون ما نباشیم ولی مسئول تغییر دادن خودمون کسی نیست جز خوده ما .

?از جوانه ی تغییر درون خودمون مراقبت میکنیم.
چون یه درخت زمان میبره ریشه بده ،محکم بشه و رشد کنه ،کم کم شاخه بیاره و برگ ، شاخه هاش شاید با باد بشکنه ولی باز ادامه میده ،
تا میوه میده.

??برای خودمون ارزش قائل بشیم ،وقت بزاریم ، داشته هامون و بیشتر بهشون توجه کنیم.

✳️اگه یه باد شدید تو زندگی اومد ،شرایط سخت شد عصبانی شدیم ،گریه کردیم ،شکست خوردیم ،تمرین هامون و ول کردیم ،اشکال نداره ،این درخت هنوز ریشه هاش تو زمینه ،دوباره بلند بشیم ،اشک ها رو پاک کنیم ،
این دفعه آزاد تر از قبل ،آزاد از قید و بند باورهایی مثل تو نمیتونی ،اگه نشه چی ،چرا نیومد ،چرا رفتش اخه ،پول ندارم که و …
?آزاد کنیم خودمون و سبک تر جلو بریم .

?چند روزی شرایط عجیبی برام پیش اومد ،عصبانی شدم ،غر زدم ،تمرین ها و مراقبه و مخصوصا یه در میون انجام دادم ،دلم گرفته بود از اینکه چرا برای من داره پیش میاد!؟
??یه روز هیچ کاری نکردم جز بازی!!
دیدم باز حسم بهتر شده و درس گرفتم از این فشار ،یاد گرفتم من مسئول زندگی خودمم نه دیگران ،یاد گرفتم اگه شرایط سخت میشه برای اینه که دارم تغییر میکنم! چون بهم یاد میده قراره آسون بگیری تا راه حل پیدا کنی قراره که اعتماد کنی به طراحی خدا برای این راهی که با توجه بهش جذبش کردی!
قراره تو فقط کار خودت و انجام بدی نتیجه اش مهم نیست ،راضی باشی بری جلو ،قراره دیدم و عوض کنم بیشتر از قبل آرامش داشته باشم که وسط طوفان هم بدونم ایمان و باور همیشه از دل همه جا و هر شرایطی من و سربلند بیرون میبره.

?همیشه اگه آخر داستان و لو بدیم دیگه داستان جذابیتش و از دست میده ،ولی امشب میخوام آخر داستان و لو بدم ،آخرش خدا همه چی و درست میکنه ،فقط ایمان داشته باشیم .

آبراهام با وفا سلام.
من از همون پست های اول گفتم که اوایل جذبهای کوچیکی داریم و بعد کمی بهتر یهو ذهنمون مقاومت میکنه و به قول مذهبیون حملات شیطان شروع میشه. برنده واقعی کسیه که جا نزنه و ادامه بده. حتما حتما ادامه راه باید همراه با شکر گزاری باشه.
والا دیشب رهایی از مشکلاتی که براش پیش اومده بود گفت که من وحشت کردم؛اما خدارو شکر خوب داره پیش میره و به نظر من کم کم خوبی ها و خوشی ها به سمت خودش و خانوادش خواهند اومد
آبراهام مقاوم باش و نذار منفی ها بهت غلبه کنن. هر روز صبح و هر شب موقع خواب خدارو به خاطر نعمتهایی که داده بهت شکر کن.

وای خیلی خیلی سخته.
بله خیلی از مرگها دور از انتظار بقیست. در واقع اگه فرد بیمار نباشه و جوون باشه واقعا برای بازماندگان سخته.
خدا بیامرزدش. خانوم بود یا آقا؟ بچه هم‌داشت؟
خدایش رحمت کند. لنا هم عمه اش فوت کرد.‌خدا بهتون صبر بده
نمیدونم چی باید بگم

پاسخ دادن به ریحان لغو پاسخ