خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

یک تصویر بزرگتر

گاه این جا و آنجا دوستان در مورد بریل فارسی کامپیوتری صحبت می کنند. همان بریل هشت نقطه. یا گاه از عبارات فارسی منوها یا راهنمای NVDA استفاده می کنند. در پستها یا مکالمه های خود از جملات مجهول مانند فلان امکان به فلان بخش اضافه شد استفاده می کنند.
اما به راستی آنچه که به زبان فارسی مربوط می شود چگونه در برنامه های خارجی افزوده شده یا می شوند.
این پست در مورد من نیست در مورد سه انسان فروتن و فرزانه از دوستان شماست که افتخار دوستی چندین و چند ساله با آنها را دارم.
فکر کردم بهتر است حالا که کمتر در مورد آنها در جامعه نابینایی سخن گفته می شود و جملات به شکل مجهول گفته و نوشته می شوند، خودم در مورد آنها پستی بنویسم و در مورد کارهای آنها شرح دهم. مایل نیستم با نوشتن یک پست طولانی وقت دوستانم را زیاد بگیرم. اما تنها قصدم این بود که به طور خیلی خلاصه شما را با کارهای آنها بیشتر آشنا کنم. و از طرف خودم و همه کاربران از آنها تشکر کنم.

شما بهتر از من می دانید که هیچ برنامه ای خود به خود تغییر اصلاح یا توسعه پیدا نمی کند و حتما کسی در جایی کاری انجام داده است. گذشته از پشتوانه فنی و دانشی که برای انجام چنین کارهایی لازم است و گاه نیازمند مطالعه و آموختن موارد جدید است، این گونه کارها نیازمند مسئولیت پذیری بالا و دقت زیادی است. و البته تحمل انتقاد و نظرات و سلیقه های متفاوت.

تصور کنید اگر یک امکان جدید بدرستی کار نکند چه می شود. برخی انتقاد خواهند کرد. اعتبار آن فرد زیر سوال می رود و اگر بدرستی هم کار کند ممکن است مورد پسند همه نباشد. در چنین مواردی فرد توسعه دهنده باید کاملا بی طرفانه راحتی و سلیقه اکثریت را به سلایق شخصی خود ترجیح دهد.

کسی که برای شما NVDA را سالها است که نسخه به نسخه ترجمه می کند و از تمام ویژگیهای شخصی که به آنها اشاره کردم برخوردار است، محمدرضا راشاد است. اوست که روند محلی سازی را برای زبان فارسی انجام می دهد و با مدیران پروژه NVDA همکاری می کند، مشکلات را پیگیری میکند. و با سلایق مختلف شما کاربران مثلا در مورد میزان واژگان خارجی در ترجمه یا گاه ساخت واژگان جدید که فرهنگستان معادلی برای آنها ندارد دست و پنجه نرم می کند و سعی می کند تعادلی بین تمام این موارد ایجاد کند. تا همه تا حدی راضی باشند.

بهتر است از آقای علی اصلانی هم یاد کنم که ایشان اولین بار NVDA را به فارسی ترجمه کردند.

در مورد بریل فارسی کامپیوتری نیز آقای راشاد هستند که زبان فارسی را به پروژه کتابخانه زبانهای بریل افزودند. ایشان مدت زیادی را صرف تحقیق و مطالعه شیوه توسعه در این پروژه و بررسی زبان های دیگر و یادگیری از تجربه دیگر زبانها کردند. و نقش من تنها مطرح کردن ایده هایی برای پشتیبانی دو زبانه: فارسی و انگلیسی و چگونگی پیاده سازی آن و مواردی جزئی برای سهولت استفاده کاربران بوده است و تمام روند پیاده سازی را ایشان انجام داده اند.

در مورد دایره گسترده واژگانی که ایسپیک از پس خواندن آنها بر می آید و کاهش تدریجی خطا های ایسپیک فارسی، این آقای احسان اسماعیلی بوده اند که سالها با وسواس عمل کردند. ایسپیک فارسی را بررسی می کردند. واژگان اشتباه خوانده شده را گردآوری می کرده اند و نسخه های جدید ایسپیک فارسی را هفته ها آزمایش می کردند.

شاید شما هیچ وقت مطلع نشدید، اما از آنجا که ساختار ایسپیک گونه ای از سیستمهای هوش مصنوعی است شاخه فارسی آن نیز مانند تمام برنامه های هوش مصنوعی از ابتدا با این توانایی به وجود نیامد. در ابتدا ایسپیک فارسی واژگان زیادی را با اعراب اشتباه می خواند مانند بچه ای که دارد فارسی خواندن را یاد می گیرد. بطوری که تعداد واژگانی که اعراب اشتباه داشتند از آنها که درست خوانده می شدند بیشتر بودند. البته کاربران عادی هیچ وقت این نسخه را ندیدند. چون به طور عمومی آن را منتشر نکردم.

این آقای اسماعیلی بود که هر روز با این برنامه نوپا کار می کرد. حتما می توانید تصور کنید که کار کردن با یک صفحه خوان که خیلی هم خوب نمی خواند یعنی اصلا خوب نمی خواند چقدر سخت بود. او بود که به من در کشف واژگانی که درست خوانده نمی شدند و ایجاد الگوریتمهای کشف کمک می کرد. شبهای زیادی را شب بیداری کشیده است، و گاه کج خُلقی های من ناشی کمبود خواب را پای اسکایپ تحمل کرده است. من حسابی شرمنده او هستم. فراموش کردم اشاره کنم، او در شیراز زندگی می کند و من تهران.

در مراحل بعد هم که اولین نسخه ایسپیک فارسی منتشر شده بود ما توانستیم حدود 11 نفر داوطلب داشته باشیم که روی کارکرد ایسپیک و تست نسخه جدید به من و آقای اسماعیلی کمک کنند. و چون من نام همه آنها را به یاد ندارم اینجا از همه به طور جمعی تشکر می کنم. داوطلبانی از سرتاسر ایران.

آن روز ها که همه با برنامه فخیم Jaws کار می کردند تشویق کاربران به استفاده از NVDA آن هم با یک صدای متفاوت نا آشنا که گوششان به آن عادت نداشت کار سختی بود. آن دوران تشویق اغلب کاربران به تغییر در برنامه های مورد استفاده خود خیلی مشکل بود.

گاه این واکنشهای منفی تبدیل به مسخره کردن برنامه ما و بد گویی از من و دوستانم می شد تا جایی که گاه باید زمانی را صرف دلداری دادن همسرم می کردم که این گونه حرف ها در محل کار به گوشش می رسید. و بغض می کرد، از او هم برای صبوریش در یک زندگی مشترک عجیب و غریب که عاملش من هستم تشکر می کنم.

برنامه رایگان نت سفید به آدرس www.white-note.com در چند جای ایران رو نمایی شد و معرفی شد که کار ارزنده ای است اما کمتر در مورد نویسنده های آن صحبتی شده است. این ایده را دوستان قدیمی من دکتر رامین حلاوتی که متخصص هوش مصنوعی و خواهرشان که موسیقیدان هستند رویا حلاوتی به یک برنامه تبدیل کردند. و من این شانس را داشتم که نسخه آزمایش برنامه را دیدم و توانستم در توسعه نسخه های بعد کمک کنم. این دو بینا هستند اما کمک به بهبود و استقلال افراد نابینا دغدغه آنها بوده و هست. که من از اینجا به سهم خود از آنها تشکر می کنم.

علاوه بر این، این برنامه چندین داوطلب داشته که غالبا از شهر اصفهان بوده اند. و آنها بودند که زحمت تست برنامه را می کشیدند. اشکالات آن را کشف می کردن و بر اساس آن پیشنهادات و نیازهای خود را مطرح می کردند.

دوستان من ملاحظه می کنید که علاوه بر سه دوست قدیمی من این کارها با کمک تعدادی از افراد داوطلب انجام شده که شاید من نام همه آنها را ندانم. شاید وقت زیادی از هر یک از آنها گرفته نشده باشد ولی نتیجه کار جمعی آنها فوق العاده است. به اندازه یک کمپانی کوچک نرم افزاری کار انجام شده است. بدون هیچ سرمایه گذاری یا دفتر یا سود مالی.

وقتی به مجموع داوطلبان و سه دوستم در یک تصویر بزرگتر فکر می کنم، وقتی تصور می کنم این افراد هریک از یک گوشه ایران از یک شهر، کسانی که نخواسته اند منفعل باشند فقط مصرف کننده باشند، خواسته اند بخشی از جریان پیشرفت باشند، با کاری که شاید بنظر خودشان چندان هم بزرگ نبوده می درخشند؛ تصویر زیبای ستاره هایی پراکنده در آسمان شب را می بینم که از درخشش کارهای آنهاست که ما از این امکانات فعلی بهره مند شده ایم. گفتگو ندارد که در مقیاسی بزرگتر در سطح کره زمین نیز انسانهای زیادی دست به دست هم داده اند و با هم همکاری می کنند تا هر روز یک قدم کوچک برای بشریت باشد.

من به کار داوطلبانه ،به همکاری ،دوستی انسانها از هرجای زمین و تحمل نظر و سلیقه مخالف اعتقاد دارم. به قدم های کوچک، به موفقیت نهایی هزاران قدم کوچک اعتقاد دارم.

ممنون از توجه‌تان و اینکه وقت گذاشتید و این نوشته را خواندید.

۱۳ دیدگاه دربارهٔ «یک تصویر بزرگتر»

درود بر شما دوست گرامی،
در ابتدا باید از تمامی دوستان کمال سپاس گزاری را داشت.
به خصوص جناب راشاد که من به خوبی ایشان را می شناسم و به مسؤولیت پذیری ایشان ایمان قلبی دارم.
خود شما هم کم در این زمینه درد و رنج تحمل نکرده اید.
از شما هم قلباً متشکرم.
من از همان ابتدا هم بر این باور بودم و هستم و احتمالاً خواهم بود که از jaws و nvda باید در کنار هم و به عنوان مکمل همدیگر از آنها بهره برد. قطعاً هر دو screen reader معایب و مزایای خاص خود را دارند که از حوصله ی این بحث خارج است.
همیشه تعصب مخرب هست.
پس باز هم توصیه می کنم که دوستان نابینا از هر دو بهره برند.
مثلاً برای بنده که به زبان انگلیسی رمان می خوانم واقعاً دشوار است که صدای espeak را تحمل کنم. پس یا از eloquence استفاده می کنم که روی nvda هم سوار می شود و یا مستقیم به سراغ jaws می روم.
به راستی و بدون هیچ تعصبی jaws در محیط office بسیار بهتر از nvda بازدهی به من می دهد.
پس به خاطر تعصب به nvda وقت خودم رو در این زمینه با nvda تلف نمی کنم.
اینم یه مثال بود برای اینکه بعضی جاها ما مجبور به استفاده از jaws هستیم.
شاید البته در آینده nvda اونقدر پیشرفت داشته باشه که من دیگه سراغ jaws نروم.
فعلاً که هردو روی system بنده نصب هستند و از هردو هم راضی هستم.
بازم مرسی از همه یه اشخاصی که برای این پروژه زحمت می کشند. چه کسانی که اسمشان آورده شد و چه کسانی که نامشان به دلایلی که خود جناب خدایاری عرض کردند درج نگردید.
به امید روزهای بهتر برای انسان و انسانیت

راستی جناب خدایاری چه کسی nvda طفل معصوم رو ترجمه به فارسی کرده بود. هرکی بود، واقعاً تعصب خیلی بدی به زبان فارسی داشت. اونقدر که من هر جمله ای رو که از قسمت help برنامه می خوندم، سه ساعت می خندیدم.
مثلاً operating system رو مرقون فرموده بودند: نظام کارگر.
از این افتضاحات زیاد درون ترجمه بود.
من از اون تشکر نمی کنم.
این شاید سومین باری است که به این شکل در زندگی از یکی تشکر نمی کنم.

سلام پر آفرین بر همه شما بزرگواران.
بنده صمیمانه از تلاشهای همه عزیزان تشکر و قدردانی مینمایم.
همچنین سلام و سپاس فراوان ازپدران و مادران و همسران ایشان که زحمات و پرورشها و صبوری و همراهی ایشان در موفقیت عزیزانشان مؤثر بوده است.
همچنین بسیار تشکر میکنم از فرد فرد کسانی که به هر نحوی برای پیشرفت و رشد و بهبود زندگی و و و و نابینایان تلاش کرده‌اند و می‌کنند و خواهندکرد. (یا تأثیرگذار)

خدا قوت.
بارک الله بر این استعدادها و همکاریها و دوستیها و کارهای داوطلبانه و تلاشها و تحملها و صبوری‌ها و و
برای همه آرزوی شادکامی و سعادت و سلامت و پایداری و خیر و خوبی و خوشی می‌کنم.

*** انسانهای بزرگ همواره در اندیشه دیگرانند و دل در گرو خدمت به مردم می‌نهند. ***

_چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان تو همچو باد بهاری گِره گشا می‌باش

حافظ
_سحر دیدم درخت ارغوانی
کشیده سر به بام خسته جانی
به گوش ارغوان، آهسته گفتم
بهارت خوش که فکر دیگرانی

فریدون مشیری

_خرّم آن کس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین است

پروین اعتصامی
_شود جهان لب پر خنده ای اگر مردم کنند دست یکی در گره گشایی هم

صائب

درود و وقت به خیر خدمت تمومی شما خوبان و عرض خدا قوت به تمومی شما دوستان زحمت کش و مخصوصا جناب دکتر راشاد که خود بنده با آموزشهای ایشون بدون هیچ گونه حمایت و کلاس مرحله ی جدید زندگیم رو شروع کردم و تا به این حد رسیدم. بنده هم به نوبه ی خودم صمیمانه از استادم تشکر و قدردانی میکنم انشاالله که بتونم زحمات این دوست صمیمی خودم رو جبران کنم. ما همه مدیون همچین اساتیدی همچون استاد عزیزم استاد راشاد، استاد مرتضی هادیان، استاد رضایی، ابراهیم جان محمدنژاد عزیز که حق استادی بر گردن ما آذری زبانان دارن ایشون و آقای خادمی، آقای ایزدی، و آقای محمد میرقاسمی عزیز و و و هستیم که با آموزشهای گوهر‌بارشون ما رو به این مرحله از زندگی رسوندن. انشاالله که فرصتی پیش بیاد که بتونیم از نزدیک دستبوس این عزیزان باشیم و باشم. خودمو عرض میکنم.

سلام و خدا قوت؛ ضمن عرض تشکر و سپاس، برای شما و دوستانتان و همه‌ی کسانی که به هر صورت برای اعتلای روزافزون نابینایان و کم بینایان گام برمی‌دارند تشکر و قدردانی می کنم.
همواره دل‌شاد و خندان‌لب باشید.

سلام به شما و ممنون از پست خوبتون.
یه نکته تو پست شما بود که به نظر من باید بزرگنمایی بشه و اون هم ارزش یه کار گروهی زیر نظر آدمهای خبره ای مثل مرد نازنین و بی‌دریغ، محمدرضا راشاد هست.
امیدوارم بیش از پیش شاهد کارهای گروهی از این دست باشیم.
برقرار باشید و موفق آقای خدایاری.

سلام.
منم از آقای مهندس راشاد، آقای مهندس خدایاری و آقای مهندس اسماعیلی و سایر دوستانشون که اسامیشون الآن خاطرم نیست، خالصانه تشکر میکنم.
nvda
واقعا یکی از بهترین برنامه های جهانه و رحمت و عنایات ویژه الهی در دنیا و آخرت رو برای همگی شما آرزومندم.
نه فقط برای اینکه نابینا هستم، اینقدر این برنامه در زندگیم پربرکت بود و هست که با خدا عهد بستم یه روز وقتی بینا شدم هم برای همیشه باز از همین برنامه مثل الآنم استفاده کنم.
اجرتون با خدا و اهل بیت.

دیدگاهتان را بنویسید