به نام خدا
سلام می کنم به دوستای گل گوش کنی .
حال و احوالتون که خوبه! ؟
الهی که همه تون با صدای بلند و رسا بگین بله و منم خدا رو شکر کنم .

با اولین پستم که یه بازی جذاب هستش در خدمت تون هستم .
اسم این بازی: کی؟ کجا؟ با کی؟ و چیکار داشتین؟ یا چیکار میکردین؟ هستش .

فکر کنین که الان پنج نفر هستین که حوصله تون سر رفته و دلتون می خواد بازی کنین اما بازی هاتون تکراری شدن . مثلا خیلی اسم فامیل بازی کردین و حوصله دومینو و بازی های کامپیوتری رو هم ندارین . با خودتون دارین فکر می کنین که: پس چی بازی کنیم ؟
اینجاست که من سر میرسم و بهتون این بازی رو یاد میدم .
یکی تون بپره سر لبتابو wordpad رو باز کنه .
بقیه تونم به ترتیب بشینین و حواساتونو خوب جمع کنین که باید به چهار تا سوال جواب بدین تا قاتل رو پیدا کنیم . ،وا !!! معلومه چی دارم میگم !!!نه تا بازی تموم بشه .
حالا کسی که پای لبتاب نشسته ،زودی به ترتیبی که دلش می خواد و قرارم نیست کسی بفهمه ،اسامی کسایی که می خوان بازی کنن رو بنویسه . .
خوب حالا چهار تا اسم نوشته شده که ما از ترتیبش خبر نداریم .
مثلا:
1 زلفعلی:
2 اژدر:
3 عباس قلی:
4 تیمور:
حالا نویسنده شروع می کنه به پرسیدن سوال .
از نفر اول از سمت راست می پرسه ؟کی ؟
و باید کسی که ازش سوال پرسیده میشه ،یه کلمه یا عبارتی رو بگه که حاوی زمان باشه و باید یادمون باشه که طنز و ظرافت توی پاسخ هامون باشه که بازی رو جذاب کنه . مثلا بگه :وقتی که اصغر دیزل داشت عربده می کشید و مثلا وقت گل نی و از این دست عبارات و سعی کنین که از چیز های کلیشه ای توی جمله هاتون استفاده نکنین .
بعد باید بگه که این عبارت رو جلوی کدوم شماره بنویسه . خدا می دونه که شخصی که جلوی اسمش این عبارت نوشته میشه کیه .
به همین ترتیب از بقیه هم سوال کی،پرسیده میشه و اوناهم باید پاسخ بدن و شماره های باقی مونده رو انتخاب کنن .
حالا به سوال بعدی می رسیم : کجا؟ ؟
دقت کنین مطلبی که درباره سوال کی گفتم ،ریزه کاری ای هستش که باید توی همه سوال ها رعایت بشه .
به همین ترتیب باید کسی که پاسخ میده ،انتخاب هم کنه که جلوی کدوم شماره نوشته بشه . مثلا اگه توی سوال قبل ،شماره 2 رو انتخاب کرده ،این بار هم می تونه همون شماره رو انتخاب کنه اما الزامی نداره که همون شماره رو ادامه بده . بلکه می تونه توی پاسخ هاش ،برای همه شماره ها انتخاب داشته باشه .
به این ترتیب از هر کس چهار تا سوال پرسیده میشه و نهایتا چهارتا هم جمله به وجود میاد که ترکیب همون سوالات هستش که گاهی بعضی جمله ها انقدر قشنگ و طنز میشن که قابل خاطره شدن میشن .
البته کسانی که توی بازی شرکت می کنن باید بدونن که این یه بازی هستش و باید جنبه داشته باشن چون ممکنه گاهی جمله ها به شدت منشوری بشن و خوب طبیعتا توی بازی افراد صمیمی این مسئله بیشتر به چشم می خوره .
حالا یه مثال میزنم که بیشتر متوجه بشین :
2 اژدر: وقتی اصغر دیزل داشت عربده کشی می کرد ، تو لونه مورچه ها با ناصرالدین شاه قایم باشک بازی می کردیم
یا
4 تیمور: در شهریور بیست در تهران با رضا خان منچ بازی میکردیم یا تو صف دستشویی بودیم .
البته من اینجا دستم بسته هست وگرنه کلی جمله های باحال تو آستین دارم که همه شون یادگار بازی هایی هست که تو این 15 16 سال کردیم .
یادش به خیر ! یه دفتری داشتم که بیشتر توی اون می نوشتیم و تا این اواخر بود و حالا نمی دونم کجاست . .
خوب دیگه . پر چونگی بسه .
فقط یه نکته ویرایش متنی بگم که به درد کسایی میخوره که می خوان از لبتاب استفاده کنن و دبیر بازی بشن .
هر وقت پاسخ گو پاسخ و شماره مورد نظرشو گفت ،شما برین روی اون شماره و کلید end رو بزنین تا به آخر خط برسین و اگه قبلا فاصله زده باشین که هیچ . کلمه یا عبارت جدید رو تایپ کنین اما اگه نزده باشین که یه فاصله ناقابل می زنین .
می دونم که بدیهی بود اما شاید بعضی از دوستان یادشون رفته باشه و خوب حالا که کار با کلید end رو گفتم ،بذارین کار با کلید home رو هم بگم :
وقتی می خوایین برین اول خط ،از این کلید به صورت تنها استفاده کنین که توی ویرایش نوشته مون به کار میاد. البته اگه پاکیزه بنویسیم و فاصله ها رو رعایت کنیم ،نیازی به کلید home یا هر کلید دیگه ای نخواهیم داشت .
دلتون خوش و زندگی تون پر از آرامش