خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

تجربه اولین شغل قسمت سوم: فیلد‌های برنامه نویسی که یه نابینا می‌تونه توش کار حرفه ای انجام بده

سلام.
خوبی؟
امیدوارم تو این اوضاع کووید 19 یه سری اتفاق خوب برات بیفته که حداقل یه کم از تلخی این روزگار کم کنه.
خب من این سری پست رو از شماره ی 0 شروع کرده بودم و داشتم مواردی که یه نابینا به عنوان برنامه نویس میتونه توش کار کنه رو بررسی میکردم.
لازمه که 2 تا نکته رو بگم.
1. این ها فقط تجربه شخصی خودم هستند و نمیشه به عنوان مدرک بهشون ارجاع داد یا از نظر علمی بررسیشون کرد.
چون تجربه همه نابینا ها رو توی همه شرکت‌ها با همه زبون ها و تکنولوژی ها بررسی نکردم و فقط اینجا سعیم اینه که گوشه ای از این فیلد رو براتون روشنتر کنم و یه جور اشتراک تجربه انجام بدم.
پس حتما نظراتتون برام مهم هستش و خوشحال میشم بشنوم.
2. در مورد اینکه کامپیوتر رو به عنوان رشته تحصیلی انتخاب کنید یا نه باید تحقیق بیشتری بشه و اینکه تجربم رو به اشتراک می‌ذارم به این معنی نیست که کلا کامپیوتر نخونید چون بدون خوندن این رشته هم میشه کار پیدا کرد.
و باید حداقل لیسانس یه رشته ای رو داشته باشید برای استخدام.
پایان نکات. خخخ.

برنامه نویسی دسکتاپ.

تو ایران که خب بخاطر استفاده از نرم افزار های کرک شده و غیر قانونی کلا وقتی میگیم دسکتاپ یاد ویندوز می افتیم.
ولی حواسمون هست که حداقل مک و لینوکس هم جزو دسکتاپ حساب میشه.
برای ویندوز که بیشتر زبان c sharp یا همون c# کاربرد داره ولی زبون های دیگه هم هستند که cross platform هستند و میشه باهاشون برای هر سیستمی تقریبا برنامه نوشت مثل جاوا یا پایتون.
البته جدیدا مایکروسافت روی csharp هم کار کرده که تحت سیستم های دیگه هم اجرا بشه.
در ایران نرم افزار های دسکتاپ هم بازار کار خودش رو داره ولی فکر میکنم که وب و اندروید تقاضای بیشتری داشته باشه.
البته این طبق آماری بوده که من تو اون چند ماهی که دنبال کار میگشتم دیدم و خیلی نمیشه روش حساب کرد.
اگه میخواید این فیلد رو پیگیری کنید یکی از مواردی که میتونید جستجو کنید همین قضیه هستش.
در مورد ui بگم که من خودم یکی دوتا برنامه ی دسکتاپ نسبتا ساده زدم و واقعا ui درست کردنش برام خیلی سخت بود با این که با هر بد بختیی که بود زدم ولی اگه یه بینا میخواست ui درست کنه حتما هم بهتر بود و هم وقت کمتری میخواست.
شاید توی دسکتاپ مثل android جنگ سر ui نباشه ولی به هر حال کلی باید نظرات بیناهای مختلف رو جویا بشید یعنی هم نظرات مختلف بینا ها و هم نظرات بیناهای مختلف رو باید بپرسید خخخ.

برنامه نویسی تحت وب

این هم همونطوری که قبلا یه اشاره ای کرده بودم به 2 بخش front end و back end تقسیم میشه.
که front همون ui یا صفحات گرافیکی کاربری هستش که عموما با html, css, و java script هستش.
البته java رو با java script اشتباه نگیرید.
و back end همون دستورات یا منطق برنامست که بعد از گرفتن اطلاعات از ui انجام میشه که با خیلی زبونها مثل java, c#, python,php و…. هستش.
البته کلی زبون دیگه هم هست که اسم نبردم و درباره این موارد می‌تونید بیشتر سرچ کنید.

چرا وب به back و front تقسیم میشه؟

برنامه های وبی معمولا بزرگند.
مثلا یه برنامه بانکی یا فروشگاه اینترنتی رو تصور کنید.
این برنامه به خیلی از موارد امنیتی, سرعت, و زیبایی نیاز داره. در ضمن اگه برنامه شما رو توی اندروید یا دسکتاپ یک نفر هم‌زمان در یک ماشین استفاده می‌کرد برنامه تحت وبی رو افراد مختلف از کشور های مختلف هم زمان باید استفاده کنند و حتی ممکنه که افراد دیگه ای با برنامه های موبایل یا دسکتاپ بهش وصل بشند یا حتی یه برنامه تحت وب می‌تونه از یه برنامه تحت وب دیگه هم استفاده کنه. مثل سرویس های گوگل یا سرویس های هواشناسی که توسط خیلی از برنامه های دیگه استفاده میشند.
پس برنامه تحت وب نیاز به تکنولوژی های مختلف داره که نمیگم یاد گرفتنش نشدنیه، ولی داشتن تخصص توی همش نیاز به زمان و تجربه زیادی داره.
اگه قانون 10000 ساعت Malcolm Gladwell رو درست تصور کنید، کسی که بخواد توی همش مهارت داشته باشه یا به قول خارجکی ها expert باشه پیدا نمی‌کنید.
ولی حالا چون این قانون خیلی هم درست نیست افرادی هم هستند که هم back کار میکنند و هم front که بهشون full stack developer می‌گند.
در مورد front هم که کلی قبلا گفتم و طبق تجربم بچه های با آسیب بینایی در محیط حرفه ای نمی‌تونند توش فعالیت کنند. ولی در مورد back end اتفاقا چون با ui تقریبا هیچ کاری ندارند، خیلی موقعیت مناسبی هست که بی دغدغه بتونند مهارتشون رو نشون بدند.

برنامه نویسی سیستم های embeded و micro controller ها و چیپست های سخت افزاری

در مورد این سیستم ها تجربه خاصی ندارم و فقط خواستم که بهش اشاره ای کرده باشم که اگه میخواید تحقیقی انجام بدید توی این حوزه ها هم می‌تونید تحقیق کنید.
معمولا این سیستم ها به دلیل ارتباط با سخت افزار با زبان های سطح پایین که به زبان های ماشین شباهت بیشتری دارند و دسترسی بیشتری هم به لایه های سخت افزاری دارند مثل c, cPlusPlus, arduino … نوشته میشند.
ممکنه شما به دانش های دیگه مثل الکترونیک هم نیاز داشته باشید و اینکه چقدر برامون دسترسپذیر هست، نیاز به تحقیق بیشتری داره.
فکر می‌کنم این سیستم ها توی ابزار هایی که به کامپیوتر های خیلی کوچک نیاز دارند به کار میرند مثل لوازم پزشکی, خودرو, لباسشویی و…

موارد دیگر

موارد دیگه ای هستند که اینجا خیلی توضیح نمیدم. چون هم پست خیلی تخصصی و طولانی میشه و هم ممکنه که خودم خیلی تجربه یا اطلاعاتی در موردشون نداشته باشم. مثل سیستم های هوش مصنوعی, database admin, داده کاوی, testing, مدیریت کیفیت محصول,sys admin و پشتیبانی محصول که هر کدوم خودش داستان جدایی داره و حتی مسیر شغلیش هم
متفاوت هست.

حرف آخر.

حتما اگه سوالی داری تو کامنتها بپرس.
و نترس و یادگیریت رو شروع کن.
من در مورد تجارب مصاحبه و این که از کجا و چجوری یادگیری رو شروع کنی در پست های بعدی ان شاء الله می‌نویسم.
و باز هم میگم به دوستات بگو به دوستاشون بگن که, “این پست رو بخون, نظرت رو بگو و برای دوستات بفرست.”
تو این کووید 19 مواظب خودت و هر کی که دوستش داری و دوستت داره باش.
مرسی خوندی.
البته شاید هم کلک زده باشی و فقط تهش رو می‌خونی خخخ.

۱۷ دیدگاه دربارهٔ «تجربه اولین شغل قسمت سوم: فیلد‌های برنامه نویسی که یه نابینا می‌تونه توش کار حرفه ای انجام بده»

سلام آقای آب روشن!
اول که ممنون از اینکه تجربیات خود را در خصوص برنامه نویسی اینجا به اشتراک میگذارید!
راستش من هم از ساخت فرم و طراحی صفحات وب با html خیلی سر در میاورم و دارم آموزشهای صوتی در خصوص html ضبط میکنم که تو وبلاگم بذارم.
چون من هر چقدر که گشتم آموزش صوتی html پیدا نکردم البته به غیر از آموزشهای عمو مجتبی که فقط هم ۴ درس بود اما همون ۴ درسش هم برای آشنایی من با html برام کافی بود.
چون تو اینترنت بیشتر آموزشهای html یا متنی بود، یا ویدیویی بود که من از اونایی که آموزش ویدیویی ضبط میکنن به شدت بَدَم میاد.
بعد از اون ۴ درس، رفتم که بقیه ی html رو تو اینترنت یاد بگیرم.
کلاً همه ی html رو نرفتم یاد بگیرم بلکه قطعه قطعه سرچ کردم و یاد گرفتم.
مثلاً من طراحی فهرست رو بلد نبودم ولی چون میدیدم که بیشتر صفحات وب فهرست دارند، فهمیدم که فهرست هم با html طراحی میشه.
بنابر این سرچش کردم و یادش گرفتم.
درج لینک در متن رو هم همینطور.
رفتم سرچ کردم چطوری در html لینک درج کنیم.
فقط هم آموزشهای متنی رو خوندم.
حالا که html رو کامل یاد گرفتم، در حال ضبط آموزشهای صوتی هستم.
داستان طراحی فرم که خیلی خنده دار هست!
من وقتی طراحی فرم با google forms رو یاد گرفتم،
زدم به چاک و برای وبلاگم فرم ثبت نام و فرم تماس با ما رو ساختم.
یه روز یه آقایی به نام متین نسر بهم زنگ زد.
گفت. آقای بزرگمهر، شما چجوری فرم طراحی میکنید.
چجوری قسمتهای وبلاگتون رو تغییر دادید.
باورش نمیشد که ممن میتونم این کارها رو بکنم.
همونطور که خودش هم گفت، فکر کرده بود با یه آدم ۳۰ ۴۰ ساله طرف هست و اون آدم ۳۰ ۴۰ ساله من هستم.
الآن که توی html و طراحی فرم حرفه ای هستم،
خییییلی دوست دارم که از تجربیات نابینایانی در خصوص همین چیزها استفاده بکنم.
باز هم ممنون.

سلام بزرگمهر وقتت بخیر.
خوشحالم که html رو ترکوندی!
حتما میتونی به w3schools بخش html یه نگاهی بندازی حتما مفید خواهد بود.
و بهت پیشنهاد میکنم اگه دوست داشتی حتما یه زبون برنامه نویسی هم در کنارش یاد بگیری که کارت رو تکمیلتر کنه.
در ضمن یه چیزی هم در گوشی بهت بگم html و css زبون علامت گذاری یا mark up هستند و زبون برنامه نویسی به حساب نمیاد ولی میتونه مقدمه ی خوبی باشه برای یادگیریت.
باز هم خوشحالم که این جا میبینمت بتتتتتتتترررررکوووووووووووووووووونننننننن.

سلام. میبینم که آقا آبروشن خودمون مثل همیشه پستهاش عالی و واقعا عشق بزرگ من که برنامه نویسی هست رو داره برای من باز تر میکنه. ببینید، من حدودا میشه گفت سه سال برنامه نویسی کار کردم و زبانهای html رو بلدم و زبان css رو هم دارم کار میکنم. والا اگه ما بخوایم برنامه نویسی رو یاد بگیریم به صبر و حوصله نیاز داریم. من این رو به بزرگمهر عزیز به شدت تأکید میکنم که صبر و حوصله فراموشت نشه. آقای آب روشن، من ویژوال بیسیک رو به جاهای خیلی باحال رسیدم. حالا که از تابستون پارسال با bgt آشنا شدم، چندتا پروژه ی کوچیک باهاش نوشتم و الان دارم روی بازی بزرگی به نام Ultra War کار میکنم. بابا نوشتن این بازیها خیلی طولانی هست که باید خیلی کد بزنم و اسکریپتهای زیادی پر از کدها بسازم و همه شون رو توی کد اصلی include و کامپایل کنم. من به صبر و حوصله به شدت تأکید میکنم و معتقدم که هیچ کاری با حوصله و صبر به خوبی انجام نمیشه. حالا ساخت وبلاگ که بماند. من حدود دو سال که ساخت و مدیریت چند وبلاگ رو به صورت حرفه ای یاد گرفتم و خوشحالم به دوستانی مثل شما یاد بدم. وبلاگهایی که من توشون به صورت حرفه ای کار کردم عبارت است از: وبلاگ میهن بلاگ، بلاگ اسکای، بلاگ فا، پرشین بلاگ، و خیلی از وبلاگهای خارجی که دارم توشون یه تغییراتی میدم که به وبلاگم وصلشون کنم. آقای آب روشن من اگه بتونم با شما توی اسکایپ در ارتباط باشم و اطلاعاتم رو در مورد برنامه نویسی با شما به اشتراک بذارم. یه مژده ی دیگه به شما! صفحه خوان شاین پلاس رو که میشناسید؟ من دارم این صفحه خوان اندرویدی رو توش تغییراتی ایجاد میکنم و کدهاش رو دستکاری میکنم که بشه یه صفحه خوان رایگان و تغییر یافته به دست خودم. چون من در مورد ساخت یه سری کدهایی که باعث میشه یه هوش مصنوعی در برنامه ایجاد کرد رو بهش اضافه میکنم. البته من در مورد هوش مصنوعی مطالعاتی داشتم و پدیده های جدیدی میخوام برای شما ایجاد کنم. من واقعا علاقه ام به برنامه نویسی ویندوز و اندروید و لینوکس علاقه مندم و به سمتشون رفته ام. حالا لینوکس رو بعد نصب میکنم و روش کارهایی که تمرین کردم رو انجام میدم. یه نکته ای راجع به فیلمهای آموزش برنامه نویسی حالا زبان پایتون یا html یا زبانهای دیگه بگم. آقای بزرگمهر، به هیچ وجه این حرف شما درست نیست. دلیلش اینه که من اکثر نابیناهایی رو دیدم که میخواستن زبان php رو یاد بگیرند و با فیلمهای آموزشی که در اینترنتی بود تمرین کردند و به جایی رسیدند که میتونند برنامه ای تحت سرور و شبکه بنویسند. من پارسال با فیلم آموزش ساخت بازی با زبان c# یا سی شارپ رو گوش کردم و توسط فیلم جلو رفتم تا این زبان رو یاد گرفتم و یه سری تمریناتی خودم نوشته بودم. پس نابینا میتونه با یه فیلم جلو بره. چون، درسته طرف وقتی توضیح میده ما نمیبینیم ولی کدهایی که مینویسه رو برامون میخونه و دستوراتی که میگه رو ما متوجه میشیم. الان در گوشکن، دوتا آموزش html و css وجود داره که من با اون آموزشها واقعا دارم جلو میرم و یه سری پروژه دارم مینویسم. پس دوستان گلم. تمرین و صبر و حوصله بهترین چیزایی هستند که ما میتونیم در هر کاری پیشرفت کنیم. خیلی صحبت کردم. هر کس میخواد در برنامه نویسی یه چیزایی یاد بگیره، یا به راههای ارتباطی من تماس بگیره، و یا به دوستانی مثل بزرگمهر عزیز و یا آقای حمیدرضا آبروشن در ارتباط باشه. البته من زبان ویژوال بیسیک رو مبانی خیلی پیشرفته اش رو دارم کار میکنم و دلم میخواد یه سری تجربیاتم رو در اختیارتون قرار بدم. در مورد پست قبلی آقای آبروشن که در مورد برنامه نویسی اندروید بود یه صحبتایی بکنم. ببینید، والا من در مشهد کلاسهایی رو نمیشناسم که بخوان آموزش اندروید رو با زبانهای خاص آموزش بدن. اگر شما آموزش آنلاینی میشناسید که آموزش برنامه نویسی اندروید رو با زبانی جدیدتر آموزش میدن معرفی کنید. البته من زبان جاوا رو کار نکردم و با android studio یه کم کار کردم که بعضی از قسمتهاش دسترسپذیر نبود مجبور شدم با بخش اسکریپت نویسی صفحه خوان جاز، براش اسکریپت بنویسم که یه ذره کارمو راه انداخت. حالا اگه شما آموزش برنامه نویسی اندروید میشناسید که با صفحه خوانها دسترسپذیر کامل داشته باشه رو معرفی کنید ممنون میشم. بدرود دوستان عزیز.

خب من هم با آموزشهای ویدیویی جلو میرم، ولی نه اونقدرها.
آخه این آموزشهای ویدیویی بیشترشون اینجوری که شما میگید نیستند.
تازش هم، حجم آموزش ویدیویی خیلی بیشتر هست که در نتیجه حجم کامپیوتر ما رو هم خیلی میگیره.
به هر حال شما هر جوری من رو دست کاری بکنید، بیشتر عقایدم تغییر میکنند ولی این عقیده که میگم آموزشهای ویدیویی رو دوست ندارم، هیچوقت تغییر نخواهند کرد!
خب تو بیشتر آموزشهای ویدیویی مثلاً میگن با همین کدی که ما الآن نوشتیم که در صفحه هم میتوانید مشاهده کنید،
فلان الگوریتم برای فلان کار هست ولی اصلاً نمیگن که اون کد چی هست.
ضمنا در مورد اینکه در برنامه نویسی عجله نباشه، کاملاً حق با شماست!
چون اگه برنامه نویس عجله بکنه، به برنامش گند زده رفته!
من هم در دارایی وبلاگ خیلی عجله نکردم، یعنی قبل از اینکه اون رو تأسیس کنم براش محتوا آماده کردم.
و اما من هم سرویسهای وبلاگدهیه،
رز بلاگ، بلاگ اسکای، تک بلاگ،
پرشین بلاگ و سرویس وبلاگدهی وردپرس رو تجربه کردم.
بنابر این چون در این کار عجله نکردم، تجربیات زیادی هم دارم.
البته هر چند که ۶ ماه هست که این تجربیات را دارم اما شما سه سال.
به هر حال فرقی نداره.
اما در برنامه نویسی، به هیچ عنوان نباید عجله کرد.
حتی همیشه باید قبل از توسعه دادن برنامه نوشته شده،
۱: باید آن را تست کرد.
۲: در صورت دارایی مشکل، برنامه را ویرایش کرد.
۳: پس از طی کردن این مراحل، برنامه را به خوبی و خوشی توسعه میدهیم!
البته هر چند که خودم در انجام دادن چند تا از پروژه هام، عجله میکنم.
هر وقت که میبینم دارم عجله میکنم به خودم میگم ببین چقدر برای انجام دادن این کارها وقت داری.
وقت زیاد برای انجام دادن یک کار، الکی نیست.
یعنی وقتی وقت ما زیاده، نباید عجله بکنیم!
من به خودم قول دادم که هر وقت دیدم که یه تعطیلی زیاد مثل تابستون از راه رسید، برم سراغ مبانی پیشرفته برنامه نویسی و خودم رو به شما هم برسونم.

سلام.
میگم بزرگمهر.
البته نمیگم همین الآن یه شبه انجامش بدی.
ولی توصیه میکنم کم کم و حتی در طی چند سال به تقویت زبان انگلیسیت بپردازی.
هرچی منبع فارسی راجع به برنامه نویسی هست رو ضرب در صد کنش و میشه منابع انگلیسیش.
موفق باشی.

سلام.
خیلی خوشحالم که بچه های فعالی مثل تو رو اینجا میبینم.
حتما منتظر بازی عالیت هم هستم!
در مورد یادگیری از فیلم هم تو پست های بعدی مطلب میزارم.
راستی راه های ارتباطی که خواستی هم توی شناسنامم هست.
happy coding!

سلام.
خوبی حمیدرضا.
قسمت جالبی بود.
میگم درسته که توی همین قسمت های اول گفتی برای برنامه نویسی نیازی به زبان انگلیسی خیلی عالی نیست.
ولی باید بگم که بهترین انجمن های پرسش و پاسخ و سایت های آموزش برنامه نویسی به زبان انگلیسی هستند.
پس غیر مستقیم زبان انگلیسی خیلی در پیشرفت برنامه نویس نقش داره.
هرچند برای کد زدن شاید آنچنان انگلیسی مورد نیاز نباشه.
البته من برنامه نویسی نمیکنم ولی همینطور راهم به این سایت ها خورده و عجب انجمن های قوی دارن توی دنیا.
موفق باشی.
منتظر قسمت بعدی هستم.

کی به شما گفته که شاید بعضی از کدهای برنامه نویسی نیاز به زبان انگلیسی ندارند؟
من که هر روز ۵۰ خط کد با bgt میزنم میدونم که همه ی کدها رو به زبان انگلیسی مینویسم.
اگه زبان انگلیسی من ضعیف بود، به هیچ عنوان من برنامه نویسی یاد نمیگرفتم.
تازه من هر وقت تو اینستا مطلب میذارم، اول اون مطلب رو به انگلیسی مینویسم و بعدش هم متن فارسی رو زیرش مینویسم.

درود بزرگمهر.
اگر شما مدعی هستی که در سن یازده سالگی تسلط کامل به زبان انگلیسی داری، خب من افتخار میکنم که با یک نابغه صحبت می کنم.
لا اقل من که بعد از چندین سال مطالعه زبان هنوز هم مشغول یادگیری هستم و یادگیری زبان برایم تمامی ندارد.
البته که زبان کامپیوتر انگلیسی هست و من نگفتم نوشتن کد نیاز به هیچ مقدار دانستن زبان نیست.
گفتم نیاز به زبان عالی و حرفه ای نیست.
مثلاً آیا برای نوشتن کد نیازی به دانستن ضرب المثل ها و اصطلاحات و یا دانستن نقش مودال ها و شبه جمله ها یا تسلط به چندین هزار لغت پرکاربرد زبان انگلیسی میباشد؟
امیدوارم منظورم را رسانده باشم و پیشاپیش از سوء تفاهم احتمالی پوزش می خواهم.
موفق باشی.

خواستم اینجا گفته ی آقای غلامی را صد در صد تایید کنم. و باید بگم بله شما می توانید برنامه نویسی یاد بگیرید یا کد بزنید اما در محیطهای حرفه ای در پروژه های بزرگ تجاری شما با انواع و اقسام موضوعات ناشناخته و مشکلات غیر منتظره مواجه هستید که باید در مورد چگونگی برخورد با آنها مطالعه کنید و این نیازمند تسلط نسبی به زبان انگلیسی است. گاه باید در انجمنهای برنامه نویسهای حرفه ای نظر دیگران را جویا شوید یا در بحث دیگران شرکت کنید تا رنکینگ یا همان اعتبار خود را بالا ببرید. برنامه نویسی به عنوان یک شغل یعنی یادگیری بی انتها هر روز و هر روز مطالعه کردن و یاد گرفتن. چونحمید هم وقتی آموزشهای خود را داشت به انتها می رساند خیلی تعجب می کرد که چقدر باید هر روز مطالعه کند. چون زمینه تحصیلی خودش نیازی به این حجم مطالعه را نداشت، ولی اما با پشتکار زیاد به آن عادت کرد. این شغل بر خلاف خیلی دیگر از مشاغل آنقدر سریع تغییر می کند، تکنولوژیهای جدید ارائه می شوند و آنقدر گسترده است که شما باید وقتی با یک موضوع جدید مواجه می شوید در مورد آن موضوع مطالعه کنید. مثلا اگر تا امروز سر کاری با نوشتن مجوزهای رمزنگاری شده با کلیدهای نامتقارن نداشتید. و حالا برای برنامه ای که می نویسید این تکنولوژی لازم است باید بروید آن را مطالعه و یاد بگیرید. حتی زمانی که معنی واژگان مذکور را نمی دانید. و تقریبا تمام این منابع انگلیسی هستند. مستندات و راهنماهای تمام تکنولوژیها که یک برنامه نویس یا مهندس کامپیوتر دائما به آن مراجعه می کند نیز انگلیسی است. خلاصه اگر انگلیسی شما به طور نسبی دست کم در مهارت ریدینگ قوی نباشد شما می توانید کد بنویسید اما احتمال داشتن یک شغل به عنوان برنامه نویس در یک شرکت برای شما پایین است. اگر هم شغلی پیدا کنید احتمال اخراج شدن شما زیاد است. چون نمی توانید از پس موانع و مسائلی که هر روز در روند توسعه یک پروژه پیش می آیند بر بیایید.

سلام محسن.
حتما یکی از قسمت های مهم پست های بعدی به زبان اختصاص پیدا میکنه.
من نگفتم که اصلا نیازی به زبان نیست!
من گفتم وقتی شروع کردم زبانم خیلی عالی نبود و کم کم روش کار کردم و گفتم که زبان خیلی خفن نمیخواد.
مثلا نیازی نیست که رمان های ویکتور هوگو رو بتونی به انگلیسی بخونی که بتونی باهاش برنامه نویسی یاد بگیری ولی همون طوری که شادیار گفت حتما زبان لازم هست و حتما باید زبانت رو در حدِ متوسط رو به پیشرفته تقویت کنی.

درود.
باشه حمیدرضا.
متوجه شدم.
درسته هر کس به اندازه نیازش قطعاً باید زبان یاد بگیره و نیازی نیست که همه در همه مباحث زبان متخصص بشن.
حتماً قسمت بعد رو هم میخونم.
البته پست هایی مثل تو که حالتی شرح حال مانند و انتقال تجربه رو داره، حتماً دنبال می کنم.
موفق باشی.

دیدگاهتان را بنویسید