خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

نشریه نگاه، ویژه کودکان و نوجوانان، شماره 15: نگاهی به دنیای گشت، کشف و تجربه

سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه.

باز هم در ادامه‌ی این راه هزار‌منظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست!

ستون اول: قصه ها

ستون دوم: انیمیشن.

ستون سوم: مباحث روانشناسی

ستون چهارم: برگی از گلستان سعدی

ستون پنجم: داستانهای قرآنی

ستون ششم: آشنایی با مشاغل

ستون هفتم: کتابهای نوجوانان

ستون هشتم: آشنایی با تکنولوژی

ستون نهم: معرفی کتاب

ستون دهم: سلامت  و تندرستی

ستون قصه

باز همگاه سفری دیگه به دنیای قصه‌هاست. دنیایی که همیشه، در هر سنی که باشیم، در هر کجای جاده‌های عمر، با طنینی از جنس لطیف خیال ما رو صدا می‌زنه. فرقی نمی‌کنه چند سالت باشه. کودکی پر از شور، نوجوانی پر از راز، یا بزرگسالی پر از تجربه. در دنیای قصه همیشه برای تو جا هست. جهانی سراسر رنگ و شور، که خیلی چیزها واسمون داره. گنج‌هایی از جنس آگاهی و عبرت، کلیدهای طلایی برای باز کردن درهای بسته، و جواب‌هایی برای گذشتن از معماهای ناگذر در دنیای واقعی. بیا تا یک بار دیگه همراه با هم به این سفر هزاران ‌رنگ بریم!

قصه عنکبوت و پرنده

روزگاری عنکبوت بسیار بزرگی بود. اگر حشره ای در تارش میافتاد، او آن را بررسی میکرد. با این وجود، حشره

را فورا نمیخورد. اول سوالی از حشره میپرسید. همیشه یک معمای کامل دشوار بود. اگر پاسخ حشره درست

بود، اجازه میداد برود. اگر درست نبود، آن را میخورد.

روزی، پرنده کوچکی که در سفر بود پروازکنان به داخل تار عنکبوت  افتاد. عنکبوت نمیتوانست خوردن یک

پرنده را تصور کند. آن خیلی بزرگ بود! اما گرسنگی او هم خیلی زیاد بود. به پرنده گفت: اگر نتوانی پاسخ

دقیقی به من بدهی، تو را خواهم خورد.

پرنده خندید: من هم میتوانم تو را بخورم! اما پرنده واقعا ترسیده بود. او از تمام نیرویش استفاده کرده بود تا

سعی کند از تار عنکبوت بیرون رود. و نیش عنکبوت میتواند در کشتن حیوانات بسیار کاری (موثر) باشد.

پرنده گفت: لطفا مرا نخور. ترجیح میدهم معامله ای با تو کنم.

عنکبوت گفت: باشه. اگه جوابت درست باشد، اجازه خواهم داد بروی. وگرنه، باید هدیه ای به من بدهی. باید

چیز خیلی با ارزشی باشد.

پرنده گفت: هر چیزی که میخواهی را میتوانی انتخاب کنی تا بخوری. من برایت آن را پیدا میکنم. عنکبوت

موافقت کرد.

عنکبوت پرسید: در کجا میتوانی سفری به ساحل، صحرا و کوهها به طور همزمان داشته باشی؟

پرنده پرسید: آیا در این محل زلزله ایی میآید؟ اما عنکبوت چیزی نگفت. میتوانم این جاها را وقتی پرواز

میکنم ببینم. آیا جواب درست “آسمان” است؟

عنکبوت گفت: غلط است. پاسخ هاوایی است. حالا باید چند حشره برایم پیدا کنی.

عنکبوت بر روی پشت پرنده نشست.

آنها پرواز کردند و حشرات را با هم خوردند. آنها به جنگل سفر کردند. بعد پرنده عنکبوت را به خانه برد. از

آن روز به بعد، آنها دوست شدند و هیچ وقت سعی نکردند تا دوباره همدیگر را بخورند.

دانلود قصه عنکبوت و پرنده

قصه کمپ

استیسی میخواست برای تعطیلات در هتل خوبی اقامت کند. اما والدینش در عوض او را به یک کمپ افتضاح

فرستادند. برای صبحانه، استیسی آب میوه تازه و شیر کاکائو دوست داشت، اما در کمپ فقط آب گیرش آمد.

بعد از ظهر میخواست شعر بنویسد، اما مجبور بود شنا کند. کمپ نزدیک یک فرودگاه با هواپیماهای پر سر و

صدا بود. تارهای عنکبوت بالای تختخوابش آویزان بود. رفتار معمول بچه ها با او خیلی بد بود. هیچ دختری با

شخصیت او جور نبود. از آنجا متنفر بود.

یک روز، آنها کلاسی داشتند. تمرینهای ذهنی برای استیسی خوب به نظر رسید. اما آن دوره ای در مورد

امنیت دریایی بود. آنها یاد گرفتند که چطور در قایق، مسافران محتاطی باشند. استیسی هرگز برنامه ای رفتن

به قایق نداشت.

روز بعد، آنها یک بازی انجام دادند. یک تیم قرمز و یک تیم آبی بود. استیسی در تیم آبی بود. هر تیم باید

سعی میکرد تا پرچم تیم دیگر را از ستون بردارد. آنها همچنین مجبور به استفاده از تفنگهای آبی بودند. او

گفت: من خیلی ورزشکار نیستم. اما هنوز مجبور بود بازی کند.

استیسی یک تفنگ آبپاش برداشت و به دنبال جایی برای مخفی شدن گشت. پسری گفت: استیسی از وسط

جلو برو. من به راست میروم. آن دو نفر به سمت چپ خواهند رفت.

استیسی نمیخواست بازی کند. او به داخل جنگل رفت و دید بازیکنی از تیم قرمز در حال آمدن است.

استیسی پشت درختی مخفی شد و بعد بیرون پرید و به بازیکن دیگر شلیک کرد. استیسی فکر کرد: جالب

است.

چند دقیقه بعد از پیش رفتن، استیسی پرچم قرمز را دید. یک عضو تیم قرمز در حال نگهبانی از آن بود. او

با تفنگ آب پاش به او شلیک کرد. بعد پرچم را پایین کشید و به طرف تیم خودش دوید. فریاد زد: گرفتمش.

تیم آبی برنده شد! استیسی یک قهرمان بود.

برای باقی هفته، استیسی خوش گذراند. او حتی دوستان جدیدی پیدا کرد.

دانلود قصه کمپ

قصه جونی بی جونز و اتوبوس بوگندوی کله پوک

دانلود قصه جونی بی جونز و اتوبوس بوگندوی کله پوک

دیدار با احساسات

دانلود دیدار با احساسات

قصه اتوبوسی که به باغ پریان رفت

دانلود قصه اتوبوسی که به باغ پریان رفت

میخوایم یه خرس شکار کنیم

دانلود میخوایم یه خرس شکار کنیم

عوامل ستون قصه

نویسنده پیشگفتار: پریسا جهانشاهی.

قصه کمپ، مترجم: گروه افرا. گوینده: مهشید حسنی. تنظیم کننده: مهشید حسنی.

قصه جونی بیجونز و اتوبوس بوگندوی کله پوک، مترجم: امیرمهدی حقیقت. گوینده: فرناز امیری. تنظیم کننده: معصومه رزم آهنگ.

میخوایم ی خرس شکار کنیم، مترجم: طاهره آدینهپور. گوینده: نسیم سیستانی. تنظیم کننده: هادی عشقی.

قصه عنکبوت و پرنده، مترجم: گروه افرا. گوینده: معصومه رزم آهنگ. تنظیم کننده: معصومه رزم آهنگ.

دیدار با احساسات، مترجم: سارا وطن آبادی. گوینده: پگاه کریمی. تنظیم کننده: هادی عشقی.

قصه اتوبوسی که به باغ پریان رفت، نویسنده: فریبا کلهر. گوینده: فرناز امیری. تنظیم کننده: لیلا سعیدیفر.

ستون انیمیشن

سلام به نگاهی‌هایی که در هر سن و سالی کودک درونشون حسابی فعاله و همچنان دنبال مواردی از قبیل کارتون و سریال و انیمیشن و الباقی تفریحات این مدلی.

اسم انیمیشن برده شد و بله دقیقا هدف اینه. اینجا ستون انیمیشنه. توضیح اینکه قراره هر بار یک انیمیشن کوتاه البته به صورت توضیحدار اینجا، درست همینجا، در همین ستون از نگاه واسه هوادارهای انیمیشن داشته باشیم.

به نظرم این ستون از اون مواردیه که من حسابی عاشقش میشم. تو چی؟ از این مدل تفریح‌ها دوست داری؟ اگر جوابت مثبته که یک ایول بلند همصدا با خودم بگو! اگر هم هنوز مطمئن نیستی از من می‌شنوی بیا یک آزمایشی کن. من که میگم بعدش دیگه هر بار اول صف هستی! بخش این ماه رسید بریم تماشا!

دانلود قسمت سوم  انیمیشن ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی

عوامل ستون انیمیشن

نویسنده پیشگفتار، پریسا جهانشاهی.

نویسنده متن: فرناز امیری. راوی: فرناز امیری. تنظیم کننده: فاطمه خلیلی.

ستون مباحث روانشناسی

کسی می‌گفت، هر انسانی در وجودش یک جهان داره. جهانی پر از پستی‌ها و بلندی‌ها و نقطه‌های تاریک و روشن، گرم و سرد، زشت و زیبا. جهانی به بزرگی همین جهانی که ما درش گم شدیم.

تا حالا شده به نقطه‌های تاریک جهان داخل وجودمون فکر کنیم؟ شده بخوایم ازشون بیشتر بدونیم و سر در بیاریم که این نقطه‌ی تاریک، از کجا اومده، از کی تاریک شده و از همه مهمتر، برای رفع تاریکی این نقطه‌ها چه باید کرد؟ گاهی بعضی گره‌ها خیلی ساده باز میشن. فقط کافیه کمی بیشتر از دنیای پیچیده‌ی روح و احساس بدونیم. گاهی بعضی از تاریکی‌های داخل دنیای وجودمون ریشه دارن. ریشه در اتفاق، یک قصه، یک خاطره در کودکی‌هامون. گاهی آگاهی‌ها می‌تونن کمکمون کنن که این ریشه‌ها رو پیدا و نابود کنیم. و اگر در مورد خودمون این امر محقق نشه، دانستن‌های ما یاریگرهای مفیدی خواهند بود تا فردای کودکان ما خالی از نقطه‌های تاریک باشه.

بیا تا دنیای درونمون رو بیشتر بشناسیم، شاید کمکی باشه به امروز ما، و به فردای گل‌های عزیزی که جاشون در آغوش‌هامونه و ریشه‌های مهرشون در قلب‌هامون!

دانلود مبحث روانشناسی در پانزدهمین شماره نشریه نگاه

عوامل ستون مباحث روانشناسی

نویسنده پیشگفتار: پریسا جهانشاهی. اجرا: حدیثه اسدزاده. تنظیم: عباس زمانی.

ستون برگی از گلستان سعدی

سلام به همه، به خصوص اون دسته از دوستان که اهل شعر و ادب هستن! عزیزانی که رفیق تنهایی‌هاشون حافظ و سعدی و گشت و سیر در بوستان و گلستانه.

نثر گلستان خودش یک داستان سراسر جذابیته و قصه‌های این گلستان با این نثر حسابی کولاک می‌کنن. خیلی قشنگه خیلی. حالا تصور کن این نثر و اون داستان‌ها رو یک صدای گرم و متناسب هم بخونه!

و این دقیقا همون اتفاق خوشیه که قراره در این ستون از نگاه شاهدش باشیم. در این برگ از نگاه هر بار یکی از حکایت‌های گلستان سعدی خونده میشه و از شما چه پنهون، من دیگه نمی‌تونم صبر کنم. بریم باقی ماجرا رو به جای توضیح، تجربه کنیم. از اون تجربه‌هاییه که من به هیچ قیمتی از دستش نمیدم. تو هم تجربه‌اش کن و نظرت رو بهم بگو. خوشت میاد. مطمئنم! کنار سکوی قصه‌های گلستان می‌بینمت!

دانلود قسمت سوم  برگی از گلستان سعدی

عوامل ستون برگی از گلستان سعدی

نویسنده پیشگفتار، پریسا جهانشاهی.

اجرا: مهدی محمدقاسمی. تنظیم کننده: مهدی محمدقاسمی.

ستون داستانهای قرآنی

ما پیش از اینکه قرآن رو به عنوان کتاب راهنمای دین بشناسیم غرق در کلامش شدیم. همون زمانی که در دنیای طلایی بچگی‌هامون، در آغوش قصه‌هاش به جاده‌های سبز آیه‌ها سفر می‌کردیم. قصه‌ی یوسف پیامبر. قصه‌ی مرغ حضرت سلیمان. داستان سفر حضرت ابراهیم و بسیاری دیگه.

با این قصه‌ها بود که بزرگ شدیم. و زمانی که قرآن به نام کتاب راهنمای دو جهان بهمون معرفی شد، چه عشقی می‌کردیم از آشناییمون با قصه‌ی آیه‌ها!

اهل نگاه هنوز اون حال و هوای شیرین رو به خاطر دارن. ما هنوز دلتنگ اون هوای معصوم و عزیز هستیم. و چه خوب که قصه‌های آشنای آیه‌ها اینجا در قلب نگاه هم ما رو تنها نذاشتن و همچنان با ما و به همراه ما هستن.

این ستون، ستون تجدید این آشنایی‌هاست. به گشتی در قصه‌های آیه‌ها میریم!

دانلود قصه حضرت مریم

عوامل ستون داستانهای قرآنی

نویسنده پیشگفتار، پریسا جهانشاهی. گوینده: فرناز امیری. تنظیم کننده: میرهادی نایینی زاده.

ستون آشنایی با مشاغل

سلام به فرداسازان دیروز و امروز محله. حال و هواتون چه طوره؟ از هوای بیرون و درون دل هاتون چه خبر؟ امید که حسابی بهاری باشید!

صحبت هوا شد. این روزها به خاطر تلاقی قریب الوقوع زمستون و بهار، میشه گفت که همه جا هوای تقریبا متغیری داریم. گاهی تصور اینکه فردا هوا چه جوریه حسابی سخت میشه و اگر هواشناسی کمکمون نمی کرد سختتر هم می شد. راستی در مورد یک هواشناس چه تصوری داری؟ به نظرت کارش چه جوریه؟ تا حالا به این فکر کردی که جدول های هواشناسی چه مراحلی رو طی می کنن که حاضر و آماده برای بهره برداری ما بشن؟ و اصلا تا حالا سعی کردی یک هواشناس رو در حال انجام کارهای شغلیش تصور کنی؟ به نظرت اون ها چیکار می کنن؟ دوست داری ازشون بیشتر بدونی؟ واقعیتش من پیش از این بدم نمی اومد که بیشتر بدونم، و الان با مطرح شدن این پرسش ها و بسیاری پرسش های دیگه که توی سرم ردیف شدن، به شدت مشتاق شدم که شغل هواشناسی رو بیشتر بشناسم و از کار هواشناس ها بیشتر سردر بیارم. اگر تو هم در این اشتیاق باهام شریکی بیا زمان رو از دست ندیم و بریم تا بخونیم و بدونیم!

دانلود آشنایی با هواشناس

عوامل ستون آشنایی با مشاغل

نویسنده پیشگفتار: پریسا جهانشاهی. گوینده: میر عماد عظیمی. تنظیم کننده: مهشید حسنی.

ستون کتابهای  نوجوانان

پیشترها زمانی که می‌گفتن کتاب بهترین رفیقه هرچند عاشق کتاب بودم ولی نمی‌فهمیدم. حالا می‌فهمم. کتاب، جهانی در آغوش دوتا جلد و یک عالمه برگ‌های نازک! من یک بزرگسال هستم ولی هنوز زمانی که یکی از کتاب‌های گروه نوجوان به دستم می‌رسه، تا زمانی که به آخرش نرسم نمی‌تونم بذارمش زمین. کتاب‌های این گروه پر از رمز و رازهای دنیای خیالن. پر از پند و سورپرایز و عبرت و صفا و همه چیز! روی همین حساب شخصا به این ستون از نگاه توجه ویژه دارم.

این ستون مخصوص افرادیه که شبیه من، عاشق کتاب، به خصوص کتاب‌های گروه نوجوانن. شناسنامه‌ات رو بیخیال. سفر به دنیای قصه‌های نوجوونی رو عشقه! کاش این بار، نوبت یکی از کتاب‌های مورد علاقه‌ی من، یا کتاب مورد نظر تو باشه! بریم ببینیم نگاه این بار چی در لابلای جلدهای رنگارنگش برای ما داره!

راستی! یک چیز دیگه که داشت یادم می‌رفت! و این دومی مخصوص اون‌هاییه که بیشتر از خودم اهل هم‌صحبتی و گپ و گفت‌های خودمونی هستن!

ستون گپ نگاه جای دلچسبی واسه این دسته از دوستانه. در این ستون از نگاه هم با ما باش! پای صحبت‌های گرم یک دوست صمیمی بشین و باهاش حرف بزن! بهت قول میدم یکی از دلچسب‌ترین هم‌نشینی‌های عمرت رو تجربه کنی! امتحان کن و نتیجه رو ببین! امید که حس و حالت از این تجربه بسیار عالی باشه!

دانلود قسمت دوم از کتاب خانواده سلطنتی

دانلود گپی خودمونی با نوجوانان

عوامل ستون کتابهای نوجوانان

نویسنده پیشگفتار: پریسا جهانشاهی.

قصه خانواده سلطنتی، مترجم: مهسا امرآبادی. گوینده: فرناز امیری. تنظیم کننده: سعید درفشیان.

گپی خودمونی با نوجوانان، تهیه و اجرا: فرناز امیری. تنظیم کننده: فاطمه خلیلی.

ستون تکنولوژی

دوست مجازی من سلام! اینجا در دنیای 0 و1 خوش می‌گذره؟ به من که بد نمی‌گذره. فقط گاهی پیش میاد که یک سری گرفت و گیرهای عجیبی وسط این 0 و1 ها واسم پیش میاد که نمی‌دونم چه مدلی حلشون کنم. این مدل زمان‌ها جای چندتا ترفند و چندتا راه میانبر کوچولو حسابی خالیه. البته تا حالا خالی بود و دیگه قرار نیست خالی باشه!

ستون تکنولوژی در نگاه، بخشیه که قراره هر بار یک نکته‌ی کارگشا یادم بده. از اون نکاتی که شاید خیلی کوچیک به نظر برسن ولی باور کن بدجوری کار راه میندازن. از من می‌شنوی تو هم بیا و یک دید به اینجا بزن. شاید جواب مشکلی که ماه پیش با سیستمت داشتی رو پیدا کردی. یا راه حله گیری که همین الان داره سیستمت رو قلقلک میده و حالت رو گرفته. واسه شخص من، مطالب این بخش به آرشیو کردنش می‌ارزن. تو هم، خودت بیا ببین!

دانلود قسمت سوم از ستون تکنولوژی

عوامل ستون تکنولوژی

پیشگفتار، پریسا جهانشاهی. گوینده: مسعود ملایی. تنظیم کننده: عباس زمانی.

ستون معرفی کتاب

از خیلی بچگی کتاب دوست داشتم. عاشق این بودم که جلد کتاب مورد علاقه‌ام رو شبیه دری به شهر آرزوها باز کنم و برم داخل قصه و گم بشم لابلای سطرها و عکس‌هایی که منو به پیچ و خم‌های ناشناخته‌ی دنیای کتاب می‌بردن. هنوز هم کتاب خیلی دوست دارم. هنوز قصه‌های یک کتاب، روحم رو به مهمونی آرزوها می‌برن. هنوز با باز شدن کتاب مورد علاقه‌ام، جدا از اون عدد داخل شناسنامه‌ام، میشم هم‌قد چهارچوب در دنیای قصه و چه عشقی! تو چی؟ کتاب دوست داری؟ اگر نصف من هم عاشقش باشی  از این ستون دل نمی‌کنی. اینجا دری به دنیای کتابه. کتاب‌هایی که باعث میشن یادت بره چند ساله که مسافر راه زندگی هستی. بیا ببینیم این بار نوبت چه کتابیه!

دانلود معرفی کتاب پاستیلهای بنفش

عوامل ستون معرفی کتاب

نویسنده پیشگفتار: پریسا جهانشاهی. گوینده: لیلا سعیدیفر. تنظیم کننده: لیلا سعیدیفر.

ستون سلامت و تندرستی

سلام به تمام عزیزان نگاه! دقیقا تمامشون، در هر سن و دسته‌ای که باشن. امید که همیشه در سلامت کامل باشید!

راستی! از نظر تو دوست من، سلامت دقیقا یعنی چی؟ به نظرت زمانی که قراره مراقب سلامتیمون باشیم، دقیقا باید چه کنیم؟ در سرما لباس گرم بپوشیم؟ داخل خیابون مواظب ماشین‌های اطرافمون باشیم؟ بهداشت شخصی و عمومی رو رعایت کنیم؟ خب بقیه‌اش! آیا برای سلامت موندن همینقدر کافیه؟

شده گاهی به مواردی برخورد کنید که در زندگی روزمره و در حالت معمول اصلا به حساب نمیان ولی وقتی باهاشون درگیر میشیم حسابی واسمون دردسر میشن و نمی‌دونیم باهاشون چیکار کنیم؟

بسیاری از این موارد به راه‌های ساده و به شدت دسترس‌پذیر قابل حل هستن و فقط کافیه این کلیدهای کوچولو رو پیدا کنیم.

این ستون قراره در انجام این امر مهم بهمون کمک کنه. در این بخش کلیدهایی رو پیدا می‌کنیم که گاهی کمک‌های بسیار بزرگی هستن و داشتنشون در موارد خاص می‌تونه یک امتیاز مثبت باشه! پیشنهاد می‌کنم از دستش ندی دوست من! به امتحانش می‌ارزه!

پنج قدم برای مبارزه با استرس

همه گه گاه دچار استرس می‌شوند. هر کس به شکلی استرس را احساس می‌کند. برخی از راه‌های مقابله با استرس مانند جیغ زدن، ضربه زدن به کسی یا مشت زدن به دیوار کمک زیادی نمی‌کند اما راه‌های دیگر مانند صحبت کردن با فردی که به او اعتماد دارید می‌تواند شما را در مسیر حل مشکلتان یا حداقل داشتن احساس بهتر کمک کند.

هر گاه دچار استرس شدید این پنج قدم را انجام دهید:

۱. کمک بخواهید.

هنگامی که به کمک نیاز دارید با افرادی که به شما اهمیت می‌دهند تماس بگیرید. با یک بزرگسال مورد اعتماد مثلاً والدین یا سایر بستگان، مشاور مدرسه یا کوچ صحبت کنید. دوستانتان را فراموش نکنید. ممکن است آنها مشکلات مشابه شما را داشته باشند مثل طلاق یا مرگ یکی از بستگان.

۲. نترسید.

وقتی ناراحت هستید ممکن است احساساتتان به شدت بروز کنند. به احساساتتان توجه کنید و سعی کنید نام آنها را بگویید. مثلاً “من خیلی خشمگین هستم.” و به این فکر کنید که چرا چنین احساسی دارید. سپس راهی برای آرام شدن و پشت سر گذاشتن احساسات منفی و ابراز آنها بیابید. تمرینات تنفسی انجام دهید، به موسیقی گوش کنید، در یک دفترچه یادداشت بنویسید، بازی کنید، به پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری بروید یا هر کار دیگری که به بهتر شدن خلق و خویتان کمک می‌کند انجام دهید.

۳. همه بار را به تنهایی بر دوش نکشید.

گاهی وقتی بچه‌ها استرس و ناراحتی دارند همه بار را به تنهایی بر دوش می‌کشند و با کسی صحبت نمی‌کنند. این راه خوبی نیست. به خاطر داشته باشید که همیشه کسانی هستند که به شما کمک کنند. با خودتان مهربان باشید و برای گذر از موقعیت سختی که با آن رو‌به‌رو هستید کمکی را که سزاوار آنید بخواهید.

۴. سعی کنید مشکل را حل کنید.

بعد از اینکه آرام شدید و از دیگران کمک گرفتید وقت آن است که به اصل موضوع بپردازید. باید ببینید مشکل دقیقاً چیست؟ حتی اگر نتوانید کاملاً آن را حل کنید شاید بتوانید با حل بخشی از آن شروع کنید.

۵. نگران نباشید. بیشتر استرس‌ها موقتی هستند.

ممکن است زمانی که در موقعیتی استرس‌زا قرار می‌گیرید فکر کنید این شرایط همیشگی است، اما اغلب وقتی مشکل را کشف و شروع به حل آن می‌کنید استرس به تدریج از بین می‌رود.

این پنج مرحله جادویی نیستند و ممکن است نیاز باشد یک مرحله را چند بار انجام دهید، اما کار می‌کند. اگر بتوانید در شرایط سخت مثبت بیندیشید، به خودتان کمک کرده‌اید که زودتر حالتان خوب شود.

دانلود فایل صوتی 5 قدم برای مبارزه با استرس

عوامل ستون سلامت و تندرستی

نویسنده پیشگفتار: پریسا جهانشاهی.

مترجم: امین عرب. گوینده: مریم امینی. تنظیم کننده: فاطمه خلیلی.

کلام پایانی

به انتهای پانزدهمین شماره رسیدیم. امید اینکه گام هامون هرچی محکم تر و بلندتر باشن. اگر مشتاق همکاری هستی از طریق راه ارتباطی همیشگی یعنی:

آیدی تلگرام: @hotgooshkon1 و ایمیل: hotgooshkon@gmail.com  به ما اطلاع بده. و اگر می خوای که همراه باشی, قرارمون, ماه آینده, همین زمان, همینجا.

تا ماه بعد و دیدار بعد, خدای خاک و آسمان به همراهت.

 

دیدگاهتان را بنویسید