دسته‌ها
اجتماعی صحبت های خودمونی

نوروزتان پیروز !

با نام الله یگانه . سلام صد سلام به دوستان و هم محله ای های نازنینم نوروزتون مبارک . چطور هر چی گشتم پست نوروز و شادیاش رو اینجا ندیدم ؟!ناچار پست گذاشتم تا هم تبریک بگم سال نو رو هم حالتون رو بپرسم و هم بپرسم کی نوروز چیکار کرد کجا رفت و سفر چه جاهایی رفتین و خلاصه قصه ی نوروز امسالتون رو بنویسین که دلم واسه همتون یه ذره شده. راستی تاخیر پستمم مال این بود نت نداشتم پس به بزرگواریتون ببخشید می دونین که دوستون دارم …دلشاد باشین و بهاری
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سلام من هنوز دوستون دارم

سلام من ترانه م همون ترانه ی محله که عاشق تک تکتون بود ولی هیهات که مریضی نذاشت بمونم براتون اومدما چند بار… ولی درد دادن به دلایی که دوسم داشتن و دارن از عهده ی من خارج بود حالام نیومدم بگم درد دارم یا چه چیزی آزارم میده اومدم اگه بشه باز باشم بدون هیچ حرفی از بیماری خوشحالم که هنوز زنده م و خوشحالم که از جمله بهترین خاطراتم کنار شما عزیزانم رقم خورده می دونین که دوستون دارم حتی اگه در حد قبل نتونم فعالیت کنم فدایی دارین …ترانه کوچیک همتون
دسته‌ها
داستان و حکایت

داستان …فصل چهارم

بنام الله ،خالق بی مانند ما . سلام از همه ی دوستان که تا اینجا منو همراهی کردن کمال تشکر رو دارم ولی خب چون روند قبلی باعث نشد اشتیاق به داستان نویسی به وجود بیاد تصمیم دارم شخصا” تموم داستانو بنویسم و تمومش کنم به هر حال از هر کسی که قبلا” در این راه کمکی کرد تشکر می کنم به خصوص آقای چشمه ی بزرگوار که تقریبا” در اکثر بخش های قبلی همگام پیش اومدن از این به بعد من هر بخش رو که تموم کردم در تاپیکی جداگانه اینجا تو سایت قرار می دم از نظراتتون منو بهره مند کنین لطفا فعلا تا ویرایش نهایی غلط
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سلام و شاید هم ….

به نام نامی حضرت دوست که هر چه داریم از لطف اوست. دنبال پنیر پیتزا می گشتم مجتبی ، که دیدم تو لیست نوشته مجتبی خادمی طرز تهیه …!با خودم گفتم خب چه خوب چه عالی آقایون هم که امروزه دارن سعی می کنن حتی تو آشپزی هم پرچم دار باشن و خود تو داداشم داداش بسیار عزیزم باعث شدی تا اولین قدم رو جلو بذارم و بیام و با کمال تعجب ببینم این متن و این رسیپ مال یه محله س پر از نابینا و من گیج می زدم خب نابینا این نوشته های درشت به چه دردش می خوره و نابینا و کامپیوترررررر مگه میشه ؟مگه داریم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

کمک !واسه تکمیل داستانم

به نام یگانه دادار، الله مهربان سلام دوستان و هم محله ای های عزیز همیشه از زدن تیتر های کمک و توجه بدم میاد ولی واقعا” نیازمند یاری سبزتان هستم !داستان من به بخش مدرسه ی استثنایی رسیده و من اصلا” نمی دونم تو یه مدرسه ی استثنایی دقیقا” چه خبره از وضعیت فیزیکی گرفته تا مسایل مدرسه و نوع دانش آموزانی که اونجا هستن و نوع کلاس و غیره از حسن ها تا مشکلات و …. میشه لطفا” کمک کنید و کمی از حال و هوای اونجا بگین .مرسی می دونید که دوستون دارم زیاددد
دسته‌ها
خاطره صحبت های خودمونی

خاموش اما روان

به نام تو که نامت مایه ی قرار جان است هیچ وقت این طور نبودم هیچ وقت این جوری نشدم خودمم نمی دونم چمه نه دنبال تنهاییم نه دنبال تغییر خاصی نه حتی دنبال رکودم !اشکم نمیاد خنده م هم ساکته احساس هم نمی کنم که یه جایی گیر افتادم فقط این روزا دستم نه به طرف گوشی می ره نه حرفی برای نوشتن دارم نه حسی برای حتی جمعی دو نفره شاید اگه بخوام بخاطر تلف کردن وقتم مواخذه م کنن حالا بهترین فرصته !ولی دست خودم نیست حتی به کامنت های این تاپیک هم فکر نمی کنم وقتی به اونایی فکر کردم که منتظر رفتن و زنگ
دسته‌ها
اجتماعی صحبت های خودمونی

پندآموز 10 خلوت !

به نام نامی الله که هر چه داریم ازوست سلام به هم محله ای های عزیز طبق هر پندآموز اول می گم پندآموزها مسایل شخصی ترانه نیستن بلکه مشکلات و گرفتاری هایی هستن که ممکنه به صورت روزمره باهاشون سر و کله بزنیم و ممکنه در برخورد با اونا هر کسی راهی انتخاب کنه متفاوت با دیگران. می خوام کمی خلوت کنم ! با کی ؟با خودم !می خوام بدونم و بفهمم چی هستم و کجای کارم !همیشه که نباید تو خلوتم شما هم باشین .همیشه که نباید تو خلوت شما من هم باشم !همیشه حتی لازم نیست که من باشم گاهی میام گاهی میرم به این می گن
دسته‌ها
اجتماعی صحبت های خودمونی

صندلی داغ آیدا

به نام نامی حضرت دوست الله مهربان سلام هم محله ای های نازنین خوبین ؟صندلی داغ این هفته متفاوت تر از همیشه شروع شد و با متنی متفاوت چرا که میهمانی عزیز و ویژه بر این صندلی امروز تکیه خواهد زد میهمانی که دوست نازنینم هستش و دوستیشون مایه ی مباهاتم هست همچون شما که بهتون گفتم که دوستون دارم خیلی و خودتونو و خودم اینو خوب می دونیم دوستان عزیزم خواهش می کنم که بخاطر رعایت حال آیدا در هر نوبت فقط 3 سوال بیشتر نپرسید و اگر پرسیدین مدیرای گرامی فقط سه سوال رو نگه دارن و بقیه پاک بشن فقط زمانی سوالات بعدی تونو مطرح کنین
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

صندلی داغ هادی ضیایی فر

به نام الله اما میهمان گرامی این هفته : سلام به هادی ضیایی فر بزرگوار هر صندلی داغ با این سوال شروع میشه که لطفاً یه بیوگرافی ساده از خودتون بگین تا دوستان به سراغ سوالات برن. امیدوارم در صندلی داغ ما بسوزی ولی دلتون در زندگی هرگز نسوزه پی نوشت : آقای ضیایی فر وقتی تو پندآموز سوال کردین که روال انتخاب شدن تو صندلی داغ چجوریه قبلا تصمیم گرفته بودم نفر بعد نازنین شما باشین!انتخاب اتفاقی و جهت سورپرایز کردنتون هست!مجبور شدم اونجا کامنت یکی از شما رو هم موقتا بی پاسخ بذارم تا مجبور نشم بهتون بگم که نفر بعدی شمایید !ههه
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

صندلی داغ نازنین

به نام الله اما میهمان گرامی این هفته : سلام به نازنین (فاطمه)عزیزم هر صندلی داغ با این سوال شروع میشه که لطفاً یه بیوگرافی ساده از خودتون بگین تا دوستان به سراغ سوالات برن. امیدوارم در صندلی داغ ما بسوزی ولی دلتون در زندگی هرگز نسوزه
دسته‌ها
اجتماعی صحبت های خودمونی

پندآموز 9 دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

به نام نامی الله که هر چه داریم ازوست سلام به هم محله ای های عزیز طبق هر پندآموز اول می گم پندآموزها مسایل شخصی ترانه نیستن بلکه مشکلات و گرفتاری هایی هستن که ممکنه به صورت روزمره باهاشون سر و کله بزنیم و ممکنه در برخورد با اونا هر کسی راهی انتخاب کنه متفاوت با دیگران صدای همهمه صدای شلوغی و صدای کوچه ای که تنها با تق و تق کفش های زنی چادری که بسته ای نان در بغل داره می شکنه صدای زنگ باز شدن در و صدای ناله ی در برای بسته شدنی موقتی ! کدام یک زودتر تمام خواهد شد ؟بوی نان تازه یا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

صندلی داغ بی سایه

به نام الله اما میهمان گرامی این هفته : سلام به بی سایه ی بزرگوار هر صندلی داغ با این سوال شروع میشه که لطفاً یه بیوگرافی ساده از خودتون بگین تا دوستان به سراغ سوالات برن. امیدوارم در صندلی داغ ما بسوزی ولی دلتون در زندگی هرگز نسوزه
دسته‌ها
اجتماعی صحبت های خودمونی

پند آموز 6 :دیر تر و دورتر

به نام الله مهربان سلام دوستان و هم محله ای های عزیزم خوبین؟خوشین؟سلامتین؟باز هم تاکید می کنم پندآموز خاطره ی شخصی ترانه نیست بازخورد عمومی ماست به هر کس یا هر چیز که نزدیکمونه و : می خواهی نزدیکت باشم ، می خواهی بیایم و دست هایت را در دست بگیرم اما در قلب من تپشی ست من به دستانت نیازی ندارم من نیازمند یکی هستم که او نیز نیازمند من است هم سن من !هم سنخ من !تو حرف می زنی و من کم کم عصبانی می شوم خجالت می کشم که بگویم مزاحم نشو !بر گرده ام سوار نشو!بگذار منو و بگذر!تو عین آن قوری قدیمی شده
دسته‌ها
اجتماعی داستان و حکایت

داستان فصل سوم

بنام الله ،خالق بی مانند ما . سلام این داستان زندگی یه دختر و پسر نابینای شمالی هست به نام های بهار و وحید که دوقلو هستن اهل یه روستای کوچیک که تقریبا رو دامنه های یه کوه جنگلی هستن حمید پدر شونه و شغلش رانندگی اتوبوس هست و مادرشون انیس هم اصالتا جنوبیه . حمید برادری به نام مجید داره و اسم همسر برادرش هم زهره هست که دختر عموشون هم محسوب میشه رابطه ی حمید و مجید مثل پدر و پسره و بخاطر همین هم مجید حاضره بخاطر برادرش که جای پدر و مادر رو سالها براش پر کرده همه کاری بکنه بهار و وحید که دو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

صندلی داغ سیتا

به نام الله اما میهمان گرامی این هفته : سلام به سیتای عزیزم هر صندلی داغ با این سوال شروع میشه که لطفاً یه بیوگرافی ساده از خودتون بگین تا دوستان به سراغ سوالات برن. امیدوارم در صندلی داغ ما بسوزی ولی دلتون در زندگی هرگز نسوزه
دسته‌ها
بازی صحبت های خودمونی طنز

بازی اصطلاحات ویژه ی نابینایان

به نام دوست ابدی الله جانم سلام دوستان! خوبین هم محله ای های عزیزم؟ در این بازی یک تصویر رو با جزییات توضیح می دیم و سپس از دوستان می خوایم اصطلاح مورد نظر رو از روی توضیحات تصویر بیرون بیارن مثلا” در یک تصویر گفته میشه یک 3 که کدر و مات به نظر میاد جواب این تصویر سه تار هست 3 رو که داشتیم به اضافه ی حالت مات که مساوی تار هست میشه سه تار !خیلی بازی جالبی هست حالا من تصویر اصطلاح بعدی رو اعلام می کنم تصویر یک عدد 6 باضافه ی یک بخش از خانه رو به ما نشون می ده حالا اصطلاح
دسته‌ها
اجتماعی صحبت های خودمونی

پند آموز 5 : نابینام

به نام الله مهربان سلام دوستان و هم محله ای های عزیزم خوبین؟خوشین؟سلامتین؟من همونم که تو فکرت اگه اتفاقی ظاهر بشم می دوی میای دستمو می گیری و از خیابون ردم می کنی !بعد حتی تو خیال سرمست ازین خوب بودنت می شی و می گی خدا رو شکر امروز یه کار خوبی انجام دادم !تا حالا مرد و مردونه یا زنونه ! نشستی یه دو دو تا چهار تا بکنی و بفهمی زندگیم چه جوری می گذره ؟ با خودت فکر کردی نا بینا یعنی تو با رد کردنش ثواب کردی و بردی همین ؟اگه بی ریا دوست داری خوب بودنو خب پس چرا روراست به خودت نمی
دسته‌ها
اجتماعی صحبت های خودمونی

پندآموز 3 : لبخند واسه یه عکس یادگاری!

به نام آن که نامش پناه من است : الله مهربان سلام دوستان و هم محله ای های عزیز : نشستم غمگین غمگین ! یه آهنگ از مرحوم پاشایی روشنه : چجوری بهم می گفتی که مثل قدیما عاشقت میشم … ! ربطی به مشکلم نداره ولی غم دلمو تازه می کنه تا گریه کنم !دلم آخه عجیب گرفته .مثل این هوا مثل این زندگی مثل این دردا و مشکلاتی که هر بار بیشتر می پیچن و حلقه رو تندتر می کنن ! بین خودمون بمونه ها گاهی حس می کنم دارم از بغض خفه می شم … می شینم و به دلتنگیام خیره می شم و انگار که
دسته‌ها
اجتماعی صحبت های خودمونی

صندلی داغ اشکان آذرماسوله

به نام الله اما میهمان گرامی این هفته : سلام به اشکان آذر ماسوله گرامی هر صندلی داغ با این سوال شروع میشه که لطفاً یه بیوگرافی ساده از خودتون بگین تا دوستان به سراغ سوالات برن. امیدوارم در صندلی داغ ما بسوزی ولی دلتون در زندگی هرگز نسوزه
دسته‌ها
اجتماعی صحبت های خودمونی

پند آموز 2 پاتو تو کفش من نکن !

به نام الله مهربان. سلام هم محله ای های خوبم امیدوارم موافق باشین بریم سراغ پند آموز بعدی ! به جای من فکر نکن به جای من تصمیم نگیر آدم زنده که وکیل وصی نمی خواد سرم شلوغه سراغم نیا ازین که می گم سراغم نیا قهر نکن شاید حالم گرفته س !چرا گرفته س؟نپرس !شاید یه مساله ی شخصیه !به خاطر نگفتنم فکر نکن تموم پل ها رو پشت سرم شکستم خیال نکن به اندازه ی کافی برایم عزیز نیستی من آدمم لازمه گاهی فقط خودم باشم .فهمیدی ؟فقط خودم!من گاهی لازمه که برم تو حیاط خلوتم و روی صندلی حصیری بشینم چشمامو ببندم و به کاری که