سلاااااا اااا اااا ااا ااا ااا اااام به همه ی بر و بچه های باحال، توپ، خونگرم و مهربان محله ی خودمون. چطورید یا بهترید خخخ. میگم دقت کردید این روزها پستچی چه فعال شده واسه خودش آیا؟ پستچی اینجا، پستچی اونجا، پستچی همه جا، پستچی کجا، خلاصه همه جا صحبت از پستچیه. حالا این پستچی مثل دیجیمون هی چهره عوض میکنه. یه بار شهروزه، یه بار عمو چشمه میشه، یه بار میشه دکی پرنده، یه بار میشه پریسیما، خلاصه همینطوری واسه خودش تغییر چهره میده. صد رحمت به سریال مرد هزار چهره. لا اقل اونجا مهران مدیری همش به جای اشخاص مختلفی که مرد بودن عوض میشد. این
برچسب: تولد مجتبی
تولدم مبارک. در مقام یک دانشجوی نابینای سرگردان، هیچ ندارم که بنویسم. جز 26 سال بدبختی که هنوز به امید یک آینده ی خوب، در حال پشت سر گذاشتنش هستم و با فرا رسیدن تولدم همه ی آن بدبختی ها دوباره چون آواری روی سرم خراب شدند. جز تمام اذیت هایی که شدم تا به جایی برسم و هنوز به هیچ جا نرسیده ام. جز یک سایت و یک عالمه از شما هم محلی های باحالی که دغدغه ی خیلی از لحظاتم شده اید. از چه میشود نوشت؟ از خانه ای که همیشه دوست داشتم حتی یک سی متریش را داشته باشم و به خیالی خام بدل شده؟ شب،
آره خودشه. امروز هفت بهمن خورشیدی, تولد مجتبی خادمی. مجتبی جونم از همین جا تولدت رو بهت تبریک میگم. میدونی که هیشکی به اندازه من تو رو نمیشناسه. امیدوارم این زادروزت مصادف بشه با کلی اتفاق ها و اخبار خوب توی زندگیت و زندگی کسانی که واست مهمند و واسشون مهمی. این همه سختی ای که کشیدی ارزشش رو داشته. مطمئن باش. لیسانستم سال دیگه میگیری. تو که سال را صبر کردی ماه را هم دندون سر جیگر بذار. سختی هات تموم میشه. خوشی هات شروع میشه. مجتبی, هرچی تنش توی خونه دارید, هرچی بیپولی بهت فشار میاره, هرچی اکثر مردم بهت نارو میزنند, هرچی تفاوت شخصیتیت با مردم
فرصت شرکت در اولین مسابقه محله گوش کن را از دست ندهید! وقت تنگ است! فقط تا هفت بهمن 91 فرصت باقیست. به تمام دوستان اطلاع رسانی کنید! فقط چهار روز فرصت دارید!